نوع گزارش : گزارش های راهبردی
نویسنده
کارشناس گروه سیاستهای حمایتی و مقابله با فقر دفتر مطالعات بخش عمومی، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
چکیده
پژوهش حاضر، دومین گزارش از مجموعه گزارش های فقر چندبُعدی است که با هدف توضیح نحوه محاسبه شاخص فقر چندبُعدی ملی و ارائه قابلیت های این شاخص، برآوردی از تغییرات محرومیت شدید در ایران در بازه سال های ۱۳۸۵ الی ۱۴۰۰ ارائه می کند. نتایج شاخص فقر چندبُعدی طراحی شده نشان می دهد که در این بازه زمانی ۱۵ ساله، فراگیری محرومیت شدید در کل کشور از ۱۸ درصد به ۳ درصد کاهش یافته است. نرخ محرومیت شدید در این مدت در مناطق روستایی از ۳۳ درصد به ۷ درصد و در مناطق شهری از ۱۰ درصد به ۲ درصد کاهش پیدا کرده است. همچنین بررسی وضعیت محرومیت استان های کشور براساس شاخص فقر چندبُعدی محاسبه شده در سال ۱۴۰۰ نشان می دهد که استان های سیستان وبلوچستان، کرمان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، اردبیل و هرمزگان، ۶ استان با بیشترین میزان محرومیت شدید و استان های اصفهان، آذربایجان غربی، سمنان، قزوین، آذربایجان شرقی و قم دارای کمترین میزان محرومیت شدید هستند.
گزیده سیاستی
اقدامات محرومیتزدایی در بازه زمانی سالهای 1385 الی 1400 نشان از کاهش قابلتوجه محرومیت شدید در مناطق مختلف کشور دارد. برای رفع کامل محرومیت شدید باید روند محرومیتزدایی تسریع شود و این یعنی برنامهریزیها براساس اولویتهای مناطق انجام پذیرد. محاسبه مستمر و رسمی شاخص فقر چندبُعدی ملی اولین گام برای این مهم محسوب میشود.
کلیدواژهها
موضوعات
بیان / شرح مسئله
محرومیت در مناطق مختلف کشور را میتوان به دو سطح شدید و متوسط تقسیم کرد. محرومیت شدید، وضعیتی است که خانوار از بخش قابلتوجهی از دسترسیها به خدمات و امکانات اولیه زندگی بیبهره است. محرومیت میانه نیز سطح بالاتری از محرومیت را اندازهگیری میکند که بسته به وضعیت محرومیت در کشور قابل تعریف است. این گزارش با هدف توضیح نحوه محاسبه شاخص فقر چندبُعدی ملی و ارائه قابلیتهای این شاخص، برآوردی از تغییرات محرومیت شدید در ایران در بازه سالهای 1385 الی 1400 ارائه میکند. این گزارش تلاش داشته ضمن روندپژوهی تحولات فقر چندبُعدی در 15 سال گذشته، تصویری از وضعیت فعلی محرومیت شدید در کشور ارائه کرده و توجه سیاستگذاران را به این ابزار سیاستی مهم در ارزیابی اثربخشی سیاستهای محرومیتزدایی و حتی سایر سیاستهای رفاهی، اقتصادی و اجتماعی جلب کند.
نقطه نظرات/ یافته های کلیدی
پیشنهاد راهکارهای تقنینی، نظارتی یا سیاستی
بررسی تغییرات محرومیت شدید در 15 سال گذشته و همچنین تصویر فعلی محرومیت شدید در کشور نشان میدهد علیرغم کاهش قابلتوجه سطح محرومیت شدید در کل کشور (خروج 15.1 درصد از کل جمعیت کشور از وضعیت محرومیت شدید)، در برخی مناطق، کاهش مورد انتظار اتفاق نیفتاده و روند کُند محرومیتزدایی بیشتر در مناطقی رقم خورده است که وضعیت وخیمتری نسبت به مناطق دیگر داشتهاند.
هدف اولیه در محرومیتزدایی، ریشهکنی محرومیت شدید در مناطق مختلف کشور است و سیاستهای محرومیتزدایی زمانی کارآمد خواهند بود که معطوف به اولویتها باشند. در این راستا، توصیههای سیاستی ذیل قابل ارائه است:
پیچیدگی و پویایی فقر موجب شده است که پایش جامع آن برای فقرپژوهان امری دشوار شود. در همین راستا در دهههای اخیر تلاشهای بسیاری برای ارائه تصویری جامع از فقر و ابعاد مختلف آن توسط کارشناسان صورت پذیرفته و در حال حاضر میتوان گفت دو رویکرد اصلی فقر درآمدی و فقر چندبُعدی برای توجه به این موضوع مورد نظر کارشناسان این حوزه است. میان این دو رویکرد، همواره فقر درآمدی از توجه بیشتری برخوردار بوده، اما در دهه اخیر فقر چندبُعدی بهعنوان رویکردی مکمل برای فقر درآمدی، بسیار مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفته است. خلأ پژوهشی در حوزه فقر چندبُعدی در ایران و بهتبع ضعف حمایتهای پژوهشی از سیاستهای مرتبط با این حوزه، ضرورت توجه به فقر چندبُعدی را ایجاب میکند.
در همین راستا، مجموعه گزارشهای «فقر چندبُعدی» تلاش میکند تجربیات جهانی در اندازهگیری، پایش و روشهای کاهش فقر چندبُعدی و آموزههای آن برای کارآمدسازی سیاستهای محرومیتزدایی در ایران را مرور کند.
گزارش اول این مجموعه تحتعنوان «فقر چندبُعدی (1): روشهای اندازهگیری»[21] در نظر داشت تا ضمن بررسی تحولات روشهای اندازهگیری فقر، انواع رویکردهای اندازهگیری را نیز معرفی و تفاوتها، محدودیتها و مزایای هریک را تبیین کند. چارچوب کلی اندازهگیری فقر شامل دو گام اصلی یعنی شناسایی فقرا و تجمیع اطلاعات فقراست که به اختصار گام اول، شناسایی و گام دوم، تجمیع عنوان میشود. رویکردهای اندازهگیری فقر تنها به مرحله شناسایی میپردازند، مرحلهای که در آن براساس قواعد تعیین شده، مشخص میشود یک فرد یا خانوار فقیر است یا خیر؟ در مرحله تجمیع اطلاعات تلاش میشود وضعیت فقر در میان گروههای جمعیتی مختلف یا مناطق جغرافیایی منعکس شود.
«فقر چندبُعدی (2): نحوه محاسبه شاخص فقر چندبُعدی ملی (برآوردی از تغییرات محرومیت شدید در ایران)» دومین گزارش از مجموعه گزارشهای فقر چندبُعدی است. این گزارش در ادامه گزارش قبلی به گام دوم اندازهگیری فقر چندبُعدی، یعنی گام تجمیع اطلاعات، میپردازد. برای اندازهگیری فقر چندبُعدی لازم است از شاخصهای ترکیبی استفاده شود. بسیاری از کشورها به همین منظور، یک شاخص فقر چندبُعدی طراحی کرده و بهطور مستمر اندازهگیری و گزارش میکنند. این شاخصها با قابلیتهای متعدد خود همچون تسهیل هدفگیری فقرا، ایجاد هماهنگی میان اقدامات فقرزدایی و سنجش اثربخشی برنامههای حمایتی و محرومیتزدایی به یک ابزار سیاستی تبدیل شده که همین موضوع این شاخص را برای سیاستگذاران بسیار جذاب کرده است. گزارش حاضر با هدف معرفی شاخص فقر چندبُعدی ملی (بهعنوان رایجترین معیاری که در حال حاضر بسیاری از کشورها برای اندازهگیری فقر چندبُعدی استفاده میکنند)، شیوه طراحی و اندازهگیری آن و همچنین کاربردها و دلالتهای این شاخص، قصد دارد برآوردی از تحولات محرومیت شدید در ایران و تصویر فعلی آن ارائه نماید و قابلیتهای شاخص فقر چندبعدی ملی را برای بهبود سیاستگذاری، به ویژه سیاستهای فقرزدایی و محرومیت زدایی نشان دهد.
شدت فقر مفهومی است که همزمان با شکلگیری رویکرد فقر چندبُعدی به ادبیات حوزه فقر معرفی شد و میتوان آن را وجه تمایز اصلی این رویکرد نسبت به رویکردهای دیگر نظیر رویکرد فقر درآمدی دانست. توجه به مفهوم شدت فقر و لحاظ کردن آن در شاخص مورد نظر، یکی از ویژگیهای شاخص فقر چندبُعدی مناسب است. در میان روشهای معرفی شده در رویکرد فقر چندبُعدی تنها برخی از آنها توانایی دارند تا شدت فقر را اندازهگیری کرده و ملاک شناسایی فقرا قرار گیرند. در میان روشهای معرفی شده برای محاسبه فقر چندبُعدی تنها برخی از آنها شدت فقر را اندازه میگیرند. ازجمله آنها میتوان به روش شمارشی اشاره کرد که از متداولترین روشهای اندازهگیری فقر چندبُعدی نیز است. برخلاف مرحله شناسایی که تا به حال برای آن رویکردهای متنوعی معرفی شده است، در مرحله تجمیع، روشها یا شاخصهای متعدد و مختلفی وجود ندارد. بنابراین در بخش اول، پرکاربردترین روش محاسبه شاخص فقر چندبُعدی یعنی روش آلکایر- فوستر معرفی و توضیح داده خواهد شد و پس از آن ساختار شاخص فقر چندبُعدی طراحی شده معرفی میشود.
در بخش دوم، تغییرات شاخص فقر چندبُعدی و فراگیری فقر چندبُعدی (نرخ محرومیت) در 15 سال گذشته در سطح ملی و استانی مورد ارزیابی قرار میگیرد.
بخش سوم، نتایج بهدست آمده این شاخص را که نشانگر وضعیت محرومیت شدید در مناطق مختلف کشور است بررسی میکند. در قسمت اول این بخش، وضعیت محرومیت در سطح ملی و استانی گزارش میشود. در قسمت دوم، ویژگیهای خانوارهای فقیر در مقایسه با خانوارهای غیرفقیر مورد بررسی قرار گرفته و قسمت آخر این بخش نیز رابطه شدت فقر و ویژگیهای فقر را در میان فقرا تحلیل میکند.
بخش چهارم، اولویتهای محرومیتزدایی در مناطق مختلف کشور را نشان میدهد و در بخش پنجم، دلالتهای سیاستگذاری نتایج بهدست آمده از بررسی محرومیت شدید در کشور مطرح میشود.
شاخص فقر چندبُعدی بهصورت توأمان فراگیری و شدت فقر را در یک جامعه نشان میدهد. طبیعی است برای مقایسهپذیر شدن مناطق یا جوامع مختلف از شاخصی کمّی استفاده شود. یعنی درنهایت، شاخص مذکور عددی را به آن جامعه نسبت دهد که بتوان وضعیت فقر را در آن جامعه نسبت به گذشته و همچنین با سایر مناطق مقایسه کرد. در گزارش روشهای اندازهگیری فقر چندبُعدی ملاحظاتی که باید در انتخاب ابعاد و زیرشاخصهای فقر چندبُعدی در نظر گرفته شود به تفصیل اشاره شد [21]. همچنین روشهای شناسایی که اولین گام برای اندازهگیری فقر چندبُعدی بوده نیز در آن گزارش توضیح داده شده است. این مراحل، پیشنیاز محاسبه شاخص فقر چندبُعدی است. بنابراین ابتدا باید به این سؤال پاسخ داد که ابعاد فقر چیست و چه زیرشاخصهایی میتوانند نمایانگر فقر در آن بُعد باشند؟ اگرچه ویژگیهایی برای ابعاد فقر ذکر شده، اما واقعیت آن است که ارائه تعریفی واحد از فقر دشوار است و به همین دلیل در ادبیات اقتصادی صحبت از سطوح مختلف فقر به میان آمده است. شکلگیری ادبیاتی مشترک میان سیاستگذاران، مجریان و پژوهشگران در مورد سطوح مختلف فقر موجب میشود در سیاستگذاریها و توزیع اعتبارات، اولویتها مورد توجه قرار گیرد.
در ادبیات اقتصادی، فقر درآمدی به دو سطح فقر شدید (فقر غذایی) و فقر مطلق تقسیم میشود. بانک جهانی، با معرفی خط فقر بینالمللی(در حال حاضر درآمد روزانه 2.15 دلار نرخ برابری قدرت خرید) معیار استانداردی برای اندازهگیری و پایش فقر شدید ارائه کرده است. این معیار براساس خطوط فقر غذایی در فقیرترین کشورها محاسبه شده است و درواقع بودجهای را منعکس میکند که یک فرد برای تهیه غذای کافی و برآوردهسازی نیازهای کالری روزانه لازم دارد. بر این اساس افرادی که روزانه درآمدی کمتر از 2.15 دلار نرخ برابری قدرت خرید درآمد داشته باشند در وضعیت فقر شدید به سر میبرند. بهدلیل تفاوت کشورها از نظر درآمد سرانه، تعریف خط فقر مطلق ازسوی بسیاری از کشورهای با درآمد سرانه متوسط و بالا، بیشتر از پیش احساس میشد. ازاینرو بانک جهانی خطوط فقر متناسب با گروه درآمدی کشورها نیز ارائه کرده است. بر این اساس خط فقر مطلق کشورهای با درآمد سرانه پایینتر از میانگین، درآمد روزانه 3.65 دلار نرخ برابری قدرت خرید، خط فقر مطلق کشورهای با درآمد سرانه متوسط، درآمد روزانه 6.85 دلار نرخ برابری قدرت خرید است. بنابراین علاوهبر فقر شدید، هر کشور میتواند برحسب خط فقر ملی (پیشنهاد شده ازسوی بانک جهانی)، نرخ فقر مطلق خود را نیز حساب کند [6]. بهطور طبیعی شناسایی کسانی که در وضعیت فقر شدید به سر میبرند باید در اولویت بالاتری قرار داشته باشد و وقتی صحبت از ریشهکنی فقر میشود، منظور فقر شدید است؛ چراکه معیار فقر مطلق متناسب با بهبود وضعیت اقتصادی کشورها اصلاح میشود. ازاینرو بسیاری از برنامههای فقرزدایی، اولویت خود را رفع فقر شدید در نظر میگیرند.
فقر چندبُعدی در کنار فقر درآمدی تلاش میکند تصویری جامعتری از وضعیت فقر ارائه کند و همانطور که از نام آن پیداست ابعاد مختلفی (مانند سلامت، آموزش و مسکن) را شامل میشود، اما بهکارگیری زیرشاخصهای مرتبط با هریک از ابعاد بسته به شرایط جامعه مورد نظر متغیر است. همانند فقر درآمدی میتوان برای فقر چندبُعدی که از آن تحت عنوان محرومیت نیز یاد میشود، دو سطح محرومیت شدید و محرومیت میانه در نظر گرفت. مشابه فقر شدید، محرومیت شدید وضعیتی است که خانوار از بخش قابلتوجهی از دسترسیها به خدمات و امکانات بیبهره است. محرومیت میانه نیز همانطور که از نام آن پیداست، سطوح بالاتری از محرومیت را اندازه میگیرد. برای مثال در رابطه با بُعد سلامت، مرگومیر نوزادان، سطح شدید محرومیت در این بُعد محسوب و سهم بالای هزینههای سلامت خانوار از کل هزینههای خانوار سطح متوسط محرومیت در نظر گرفته میشود.
توجه به سطوح محرومیت حداقل از دو نظر حائز اهمیت است:
اول) تعریف سطح شدید محرومیت در کشورهای مختلف تفاوت قابلتوجهی با یکدیگر ندارد. لذا عمده زیرشاخصهای مورد استفاده، به یک استاندارد تبدیل شده و لازم است وضعیت مناطق در هریک از زیرشاخصهای مذکور مورد پایش قرار گیرد.
دوم) همانند فقر شدید، رفع محرومیت شدید نسبت به محرومیت میانه اولویت داشته و تا زمانی که از ریشهکنی محرومیت شدید اطمینان حاصل نشود، نباید اولویت برنامهریزی توجه به محرومیت میانه قرار گیرد و منابع لازم به جای رفع محرومیت شدید، صرف کاهش محرومیت میانه شود. با این مقدمه در قسمتهای بعدی این بخش با هدف محاسبه شاخص فقر چندبُعدی، به الزامات آن اشاره میشود. پس از آن محاسبه شاخص مذکور با استفاده از روش پرکاربرد آلکایر- فوستر توضیح داده خواهد شد و ویژگیهای آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
اندازهگیری فقر چندبُعدی نیازمند اقدامات اولیه و همچنین تعریفی دقیق و کارشناسی است. اولین گام برای اندازهگیری فقر چندبُعدی، جمعآوری داده است. متأسفانه در ایران، داده مورد نیاز بهطور رسمی جمعآوری نمیشود. بدیهی است برای بهبود اقدامات محرومیتزدایی، ایجاد زیرساخت مناسب برای جمعآوری و ثبت رسمی داده محرومیت، اقدامی اساسی است.
دومین گام، تعیین اهداف اندازهگیری فقر چندبُعدی است. امروزه در بسیاری از کشورها شاخص فقر چندبُعدی بهطور رسمی و عموماً سالیانه محاسبه میشود و براساس آن ضمن اینکه مشخص میشود هر خانوار (یا فرد) در کدامیک از ابعاد محروم است، درجه محرومیت مناطق مختلف نیز تعیین میگردد. طبیعی است اندازهگیری درجه محرومیت مناطق با اهداف مختلفی صورت میپذیرد که در جدول 1، به برخی از این اهداف اشاره شده است. اگرچه بیشتر این اهداف همچون «ابزاری برای رصد کاهش فقر» یا «ابزاری برای شناسایی نیازمندان» برای اغلب کشورها مشترک است، اما برخی از آنها مسئله فعلی کشورمان هستند. توزیع اعتبارات محرومیتزدایی یکی از اصلیترین چالشهای فعلی محرومیتزدایی در کشور محسوب میشود. هرساله ارقام قابلتوجهی در قانون بودجه جهت این امر در نظر گرفته میشود که توزیع آن عموماً غیرشفاف بوده و عملکرد بسیار ضعیفی دارد [19] و [22]. مهمترین ابزار برای توزیع متناسب و متوازن اعتبارات محرومیتزدایی در کشور، شاخص فقر چندبُعدی است که متأسفانه بهصورت رسمی محاسبه نمیشود.
جدول 1. اهداف چندین کشور از محاسبه سالیانه شاخص فقر چندبُعدی
هدف |
ارمنستان |
شیلی |
کلمبیا |
کاستاریکا |
اکوادور |
هندوراس |
مکزیک |
پاکستان |
ویتنام |
نپال |
مکملی برای فقر درآمدی |
* |
* |
|
* |
|
|
|
|
|
* |
رصد کاهش فقر |
* |
|
* |
* |
* |
|
* |
* |
|
|
ارزیابی و طراحی سیاست |
|
* |
* |
|
* |
* |
* |
* |
* |
* |
شناسایی فقرا |
|
|
* |
* |
|
* |
* |
* |
* |
|
تخصیص بودجه |
|
|
|
* |
|
|
* |
* |
|
|
افزایش پاسخگویی دولت |
|
|
|
|
|
|
* |
|
|
|
اندازهگیری دسترسی به خدمات پایه |
|
|
|
|
|
|
|
|
* |
|
مأخذ: دستورالعمل اجرایی طراحی شاخص فقر چندبُعدی ملی (سازمان ملل و طرح مبارزه با فقر و توسعه انسانی مؤسسه آکسفورد) [4].
در گام سوم ابعاد محرومیت و زیرشاخصهای مرتبط با هریک از آن، ابعاد باید تعیین شود. شاخص فقر چندبُعدی باید تصویری جامع از محرومیت ارائه کند. لذا فهم درست و مشترک از ابعاد آن بسیار ضروری است. تجربه کشورهای مختلف در این زمینه میتواند در شناسایی ابعاد و زیرشاخصهای اصلی محرومیت بسیار کمککننده باشد. مطالعهای با همین هدف، 18 کشور محاسبهکننده شاخص فقر چندبُعدی (ارمنستان، بوتان، شیلی، کلمبیا، کاستاریکا، جمهوری دومینیکن، اکوادور، السالوادور، هندوراس، مالزی، مکزیک، مولداوی، موزامبیک، نپال، پاکستان، پاناما، آفریقای جنوبی و ویتنام) را مورد بررسی قرار داده است [4]. جدول 2، پرتکرارترین زیرشاخصها در پنج بُعد اصلی محرومیت را معرفی میکند. در ستون سوم این جدول، از میان این 18 کشور تعداد کشورهایی را نشان میدهد که از زیرشاخص مذکور در محاسبه شاخص فقر چندبُعدی استفاده میکنند. علاوهبر آن، در ستونهای بعدی استفاده سه شاخص فقر چندبُعدی جهانی، شاخص فقر چندبُعدی اروپا و شاخص فقر چندبُعدی کشورهای عربی از زیرشاخص مورد نظر نیز نشان داده شده است [1] و [4].
همانطور که پیشتر اشاره شد، بسته به سطح محرومیت (شدید یا متوسط)، زیرشاخصهای مختلفی بهکار گرفته میشود. برای مثال مقایسه زیرشاخصهای بهکار رفته در شاخص فقر چندبُعدی جهانی و شاخص فقر چندبُعدی اروپایی در جدول 2، بهوضوح نشان میدهد که دو شاخص مذکور دو سطح متفاوت از محرومیت را اندازهگیری میکنند. لذا ابتدا باید مشخص شود که شاخص فقر چندبُعدی مورد نظر قصد دارد چه سطحی از محرومیت را اندازهگیری کند؟ نکته مهم دیگر در تعیین ابعاد و انتخاب زیرشاخصها، حفظ تناسب میان ابعاد و همچنین حفظ تناسب میان زیرشاخصهای ذیل هر بُعد است. حفظ تناسب میان ابعاد به این معناست که اگر مناطق کمبرخوردار یک کشور همچنان از وضعیت محرومیت شدید (نظیر دسترسی به خدمات پایه، آموزش اولیه، بهداشت اولیه و غیره) رنج میبرند؛ برای محاسبه شاخص فقر چندبُعدی تنها ابعادی باید در آن شاخص تعریف شوند که با محرومیت شدید خانوار ارتباط مستقیم دارند. برای مثال، در چنین شرایطی تعریف شاخصهایی نظیر دسترسی به کتابخانه عمومی یا دسترسی به سالن ورزشی این تناسب را بههم میزند. اگرچه نبود چنین امکاناتی میتواند بهنحوی محرومیت تلقی شود؛ اما این جنس محرومیت، سنخیتی با محرومیت شدید ندارد و این کار موجب گستردهتر شدن تعیین مناطق محروم شده و در عمل اولویت ریشهکنی محرومیت شدید را مخدوش میکند. در حال حاضر شاخصهای مورد استفاده در شناسایی مناطق محروم در کشور، غیردقیق و غیرمرتبط بوده که لازم است موردبازنگری قرار گیرد [20].
جدول 2. پرتکرارترین زیرشاخصهای محرومیت بهکار رفته در محاسبه شاخص فقر چندبُعدی ملی 18 کشور و 3 شاخص مرجع
ابعاد |
زیرشاخصها |
تعداد کشورها |
شاخص فقر چندبُعدی جهانی |
شاخص فقر چندبُعدی اروپایی |
شاخص فقر چندبُعدی کشورهای عربی |
مسکن |
مصالح بهکار رفته در مسکن |
13 |
* |
* |
* |
تراکم جمعیتی در خانوار |
15 |
|
|
* |
|
وضعیت مالکیت مسکن |
3 |
|
|
|
|
کالاهای با دوام |
9 |
* |
* |
* |
|
آلودگی صوتی و آلودگی هوا |
0 |
|
* |
|
|
خدمات زیرساخت |
دسترسی به آب سالم |
18 |
* |
|
* |
فاضلاب عمومی |
16 |
* |
|
* |
|
برق |
10 |
* |
|
* |
|
سوخت عمده پختوپز |
7 |
* |
|
* |
|
جمعآوری و دفع زباله |
6 |
|
|
|
|
دسترسی به حملونقل عمومی |
5 |
|
|
|
|
دسترسی به اینترنت |
3 |
|
|
|
|
آموزش |
تحصیل کودکان |
17 |
* |
|
* |
مدرک تحصیلی |
17 |
* |
* |
* |
|
سواد |
2 |
|
|
|
|
محدودیتهای مالی برای آموزش عالی |
1 |
|
|
|
|
اشتغال |
وضعیت بیکاری |
10 |
|
* |
|
شغل غیررسمی |
11 |
|
|
|
|
کار کودک |
5 |
|
|
|
|
سلامت |
دسترسی به خدمات بیمه سلامت |
9 |
|
* |
|
دسترسی مؤثر به خدمات سلامت |
8 |
|
* |
|
|
سوءتغذیه |
4 |
* |
|
* |
|
ناامنی غذایی |
4 |
|
|
|
|
مرگومیر نوزاد |
5 |
* |
|
* |
|
معلولیت |
2 |
|
* |
|
|
محدودیت در انجام فعالیت روزمره |
0 |
|
* |
|
|
وضعیت عمومی سلامت فرد (خوداظهاری) |
1 |
|
* |
|
|
سایر |
مهاجرت |
1 |
|
|
|
مشارکت اجتماعی |
2 |
|
|
|
|
احساس تبعیض |
2 |
|
|
|
|
کارت ملی |
1 |
|
|
|
مأخذ: سانتوس (2019) [3].
گام آخر مربوط به وزندهی هریک از زیرشاخصها برای تجمیع و محاسبه شاخص فقر چندبُعدی است. همانطور که در گام قبل اشاره شد، وجود تناسب میان ابعاد و همچنین زیرشاخصهای بهکار رفته در هر بُعد از اهمیت ویژهای برخوردار است. لذا اگر چنین تناسبی رعایت شده باشد؛ وزن هریک از زیرشاخصهای ذیل هر بُعد و همچنین وزن هریک از ابعاد نیز باید بهطور مساوی تعیین شود.
روشهای اندازهگیری فقر چندبُعدی شامل دو گام اصلی شناسایی و تجمیع است. در گام شناسایی، وضعیت فقر خانوار (فرد) مشخص میشود و در گام تجمیع، وضعیت فقر در جامعه مورد هدف مورد بررسی قرار میگیرد. در میان این روشها، تنها دو رویکرد مجموعه فازی و رویکرد شمارشی، قابلیت ارائه شاخصی تجمیعی را دارا هستند. شاخص فقر چندبُعدی، تخمینی از درجه محرومیت یک منطقه ارائه میکند که بهدلیل سادگی آن نسبت به شاخصهای چندگانه محرومیت، بسیار کاربردی است. روش آلکایر- فوستر متداولترین روش محاسبه شاخص فقر چندبُعدی شناخته میشود. سادگی در محاسبه، توجه به فراگیری و شدت فقر چندبُعدی بهطور توأمان و قابلیتهای جانبی محاسبه شاخص با روش مذکور مهمترین دلایل کاربرد گسترده این روش محسوب میشود. این بخش، نحوه محاسبه شاخص فقر چندبُعدی به روش آلکایر- فوستر را بهصورت خلاصه و کاربردی توضیح خواهد داد [5] و [3].
در روش آلکایر- فوستر، گام شناسایی با استفاده از رویکرد شمارشی انجام میپذیرد. پس از مشخص شدن کلیه زیرشاخصهای محرومیت، برای هریک از آنها، یک آستانه محرومیت باید مشخص شود. با فرض وجود d زیرشاخص، بردار z=(z1,z2,...,zd) آستانه محرومیت در هرکدام را نشان میدهد. اگر میزان بهرهمندی خانوار در هریک از زیرشاخصها، کمتر از آستانه محرومیت باشد؛ خانوار در آن زیرشاخص محروم محسوب میشود و اگر برابر یا بزرگتر از آستانه باشد محروم تعریف نمیشود. لذا ماتریس محرومیت g0 را برای n خانوار (در سطر) با d زیرشاخص محرومیت (در ستون) بهصورت زیر میتوان تشکیل داد. هریک از مقدار 0 یا 1 بهخود میگیرند که صفر نشاندهنده عدم محرومیت خانوار i در زیرشاخص j و یک نشاندهنده محرومیت آنهاست.
پس از تعیین وضعیت محرومیت، وزن هریک از زیرشاخصها که نشاندهنده اهمیت نسبی محرومیت است، باید مشخص شود. بردار w=(w1,w2,...,wd) وزن هریک از زیرشاخصها را نشان میدهد. برای محاسبه آن لازم است ابتدا وزن هریک از ابعاد و سپس وزن زیرشاخصها ذیل بُعد مربوطه مشخص شود. وزن کلی هریک از زیرشاخصها از ضرب وزن بُعد مربوطه در وزن زیرشاخص در بُعد خود بهدست میآید. تعیین وزن بسیار حائز اهمیت است و در گام شناسایی (تشخیص فقیر بودن فرد یا خانوار) و بهتبع آن در گام تجمیع تأثیرگذار است. پس از این مرحله، پروفایل محرومیت خانوار بهدست میآید. به هر خانوار یک نمره محرومیت تعلق میگیرد که آن مجموع وزنی محرومیت در کلیه زیرشاخصهاست ( ). لذا در مجموع نمره محرومیت جامعه ( n خانوار) را میتوان در بردار زیر نمایش داد:
که در آن cdcd عددی در بازه [0,1] است که بزرگتر بودن آن نشاندهنده محرومیت بیشتر است. گام بعدی نادیده گرفتن نمره محرومیت خانوارهای (افراد) غیرفقیر است. اگر نمره محرومیت خانوار کمتر یا مساوی آستانه فقر باشد، مقدار صفر جایگزین نمره محرومیت خانوار (فرد) میشود و اگر بیشتر از آن باشد نمره محرومیت بدون تغییر باقی میماند. بر این اساس میتوان بردار نمره محرومیت سانسور شده را بهصورت زیر نشان داد:
که در آن *cd صفر یا بزرگتر از آستانه فقر مورد نظر است. بردار وضعیت فقر خانوار (متغیر صفر و یک) که اگر نمره محرومیت خانوار کمتر یا مساوی آستانه فقر باشد، خانوار غیرفقیر محسوب شده و مقدار صفر به آن تعلق خواهد گرفت و اگر بیشتر از آن باشد خانوار فقیر محسوب شده و مقدار یک به آن تعلق میگیرد، نیز تشکیل میشود. گام شناسایی با مشخص کردن وضعیت فقر خانوار به پایان رسید. بخش بعدی با معرفی شاخصهای تجمیعی فقر در روش الکایر- فوستر، بهدنبال ارائه تصویری از محرومیت در گروه یا جامعه هدف خواهد بود.
روش آلکایر- فوستر سه شاخص تجمیعی فقر معرفی میکند که با انجام گامهای زیر قابل محاسبه است:
1- با کنار گذاشتن محرومیتهای افراد غیرفقیر شناسایی شده، نرخ سرشمار فقر چندبُعدی یا فراگیری فقر چندبُعدی (H) محاسبه میشود. این نرخ از تقسیم جمعیت فقرا بر کل جمعیت جامعه هدف بهدست میآید.
2- با محاسبه نمره محرومیت افراد فقیر (با استفاده از بردار نمره محرومیت سانسور شده)، میانگین نمره محرومیت افراد فقیر جامعه یا شدت فقر چندبُعدی (A) محاسبه میشود.
3- محاسبه اولین شاخص تجمیعی (M0) از حاصلضرب دو شاخص فراگیری فقر (H) و شدت فقر (A) بهدست میآید. به این شاخص نرخ سرشمار اصلاحشده نیز گفته میشود.
M0=H×A
4- درصورتیکه شاخصهای محرومیت نرمالسازی شده باشند، به کمک رابطه:
که در آن zj آستانه محرومیت در بُعد j و ∼xij نمره محرومیت فرد در بُعد j ام است، فاصله فقر تکبُعدی برای همه افراد و در همه ابعاد محاسبه میشود. سپس با میانگینگیری از این فاصلهها، متوسط فاصله فقر یا عمق فقر(G) نیز بهدست میآید.
5- دومین شاخص تجمیعی (M1) از حاصل ضرب سه شاخص فراگیری فقر (H)، شدت فقر (A) و عمق فقر (G) بهدست میآید.
M1=H×A×G
6- محاسبه مربع فاصله فقر تکبُعدی برای همه افراد و در همه ابعاد و سپس میانگینگیری از آن، مجذور عمق فقر(S) را نتیجه میدهد. سومین شاخص تجمیعی (M2) از حاصل ضرب سه شاخص فراگیری فقر (H)، شدت فقر (A) و مجذور عمق فقر (S) محاسبه میگردد.
M2=H×A×S
همانطور که ملاحظه شد، در این روش با استفاده از شاخصهای ابتدایی فقر یعنی فراگیری فقر (H و شدت فقر (A)، سه شاخص تجمیعی M1 ، M0 و M2 طراحی و معرفی شده است. یکی از ویژگیهای متمایز این روش در معرفی شاخصهای تجمیعی توجه توأمان به فراگیری و شدت فقر است. این شاخصها در عین سادگی، بسیاری از ویژگیهای یک شاخص مناسب برای اندازهگیری فقر را دارا هستند که در قسمت بعدی به آنها اشاره خواهد شد. در میان سه شاخص اشاره شده، M0 (نرخ سرشمار فقر چندبُعدی اصلاحشده) پرکاربردترین آنهاست و عموماً برای محاسبه شاخص فقر چندبُعدی بهکار گرفته میشود. در پژوهش حاضر نیز شاخص فقر چندبُعدی ملی با استفاده از آن محاسبه و گزارش شده است.
در روش آلکایر- فوستر، محرومیتهای افرادی که فقیر شناسایی نشده بودند، نادیده گرفته میشود و این یعنی شاخص محاسبه شده به روش آلکایر- فوستر یکی از ویژگیهای یک شاخص مناسب، یعنی تمرکز بر فقر را داراست. علاوهبر ویژگیهایی نظیر تسلط، چند ویژگی برای سیاستگذاری، کلیدی محسوب میشود که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
اولین ویژگی، تفکیکپذیری است که اجازه میدهد شاخص به تفکیک زیرگروههای جمعیتی (مناطق مختلف) برای نمایش ویژگیهای فقر چندبُعدی در هر گروه نیز محاسبه شود.
دومین ویژگی، تفکیک بُعدی است و به این معناست که میتوان ابعادی را که در فقر یک گروه یا منطقه خاص بیشترین سهم را دارد مشخص کرد و این ویژگی در سیاستگذاری بسیار کاربردی است، چراکه کمک میکند اولویتهای رفع فقر در مناطق شناسایی شود.
سومین ویژگی، یکنواختی بُعدی است. یعنی هر وقت فرد فقیری از محرومیت در یکی از ابعاد خارج شود، فقر کاهش مییابد.
چهارمین و آخرین ویژگی، ترتیبی بودن است که البته تنها مربوط به اولین شاخص تجمیعی (M0) است. این ویژگی بهمعنای قابلیت استفاده از شاخص برای دادههای ترتیبی است.
در جدول 3، محاسبه شاخص فقر چندبُعدی به روش آلکایر- فوستر برای یک جامعه با سه خانوار نشان داده شده است.
جدول 3. نمونه محاسبه شاخص فقر چندبُعدی به روش آلکایر- فوستر در یک جامعه سه خانواره
همانطور که پیشتر اشاره شد، فقر چندبُعدی دارای سطوحی است و بسته به آنکه هدف شاخص مورد نظر اندازهگیری چه سطحی از فقر باشد، ابعاد و زیرشاخصهای بهکار رفته در آن متفاوت خواهد بود. شاخص فقر چندبُعدی جهانی محرومیت شدید را اندازهگیری میکند و از این جهت استفاده از آن برای همه کشورها مناسب نیست. لذا مشاهده میشود بیشتر کشورهایی که به محاسبه و گزارش پیوسته در مورد وضعیت فقر چندبُعدی اهتمام دارند، با توجه به شرایط فقر در مناطق مختلف کشور، شاخص فقر چندبُعدی ملی طراحی کردهاند. ازسویدیگر محدودیتهای دادهای نیز موجب میشود امکان استفاده از همه زیرشاخصهای موجود در شاخصهای مرجع فراهم نباشد. ازآنجاییکه شاخص فقر چندبُعدی در ایران بهطور رسمی محاسبه و گزارش نمیشود، این گزارش بهمنظور سنجش وضعیت محرومیت شدید در کشور با توجه به دادههای موجود شاخصی متناسب با محرومیت شدید طراحی کرده و نتایج آن را بررسی میکند. این شاخص از 13 زیرشاخص در پنج بُعد سلامت، آموزش، خدمات زیرساخت، امکانات رفاهی و مسکن تشکیل شده که در جدول 4، جزئیات آنها قابل مشاهده است. همچنین از روش آلکایر- فوستر برای محاسبه شاخص مذکور استفاده شده و دادههای پرسشنامه درآمد و هزینه خانوار برای سالها 1385 الی 1400 که ازسوی مرکز آمار منتشر میشود، مبنای این محاسبات قرار گرفته است.
جدول 4. ابعاد، زیرشاخصها، وزنهای مربوطه و آستانه محرومیت در هر زیرشاخص برای شاخص فقر چندبُعدی طراحی شده
بُعد |
وزن بُعد |
زیرشاخص |
وزن زیرشاخص |
خانوار محروم محسوب میشود اگر |
سلامت |
|
فقر غذایی |
|
مصرف سرانه کالری و پروتئین خانوار در روز بهترتیب کمتر از 2100 کیلو کالری و کمتر از 60 گرم باشد. |
بیمه خدمات درمانی |
|
خانوار در سال از خدمات بیمه درمانی پایه استفاده نکرده باشد. |
||
آموزش |
|
باسوادی در خانوار |
|
همه اعضای خانوار بیسواد باشند. |
تحصیل کودکان |
|
در خانوار حداقل یک کودک در سن تحصیل (6 تا 16 سال) وجود داشته باشد که تحصیل نمیکند. |
||
زیرساخت |
|
دسترسی به آب لولهکشی |
|
مسکن دارای آب لولهکشی نباشد. |
دسترسی به گاز لولهکشی |
|
مسکن دارای گاز لولهکشی نباشد. |
||
دسترسی به برق |
|
خانوار دسترسی به شبکه برق یا مصرف برق نداشته باشد. |
||
امکانات رفاهی |
|
فضای کافی مسکن |
|
مساحت سرانه مسکن خانوار کمتر از 15 مترمربع و برای خانوار تکنفره کمتر از 30 متر مربع باشد. |
وسایل ارتباطی |
|
از میان 4 وسیله ارتباطی (رادیو، تلفن همراه، تلفن ثابت و رایانه) حداکثر 1 مورد را داشته باشد. |
||
کالاهای بادوام و وسایل نقلیه |
|
خانوار هیچیک از کالاهای بادوام (ماشین لباسشویی، انواع یخچال و انواع تلویزیون) و وسایل نقلیه (خودرو، موتورسیکلت و دوچرخه) را نداشته باشد. |
||
مسکن |
|
دسترسی به حمام |
|
خانوار در منزل، سرویس حمام نداشته باشد. |
دسترسی به آشپزخانه |
|
خانوار در منزل، سرویس آشپزخانه نداشته باشد. |
||
مصالح بهکار رفته در مسکن |
|
مصالح بهکار رفته در مسکن از چوب، خشت و چوب یا خشت و گِل باشد. |
بررسی روند شاخصهای محرومیت در ۴ دهه گذشته نشان میدهد که محرومیت در هریک از شاخصهای مورد نظر (دسترسی به آب لولهکشی، شبکه برق، گاز لولهکشی، امکانات ضروری زندگی مانند آشپزخانه و حمام، مسکن ایمن و حتی در سالهای اخیر اینترنت) بهطور قابلتوجهی کاهش یافته است. این روند بهطور خاص در دو دهه اخیر با شدت بیشتری کاهشی بوده است. نمودار 1، تغییرات نرخ محرومیت از دسترسی به خدمات زیرساخت، امکانات زندگی و همچنین تغییرات فراگیری فقر چندبُعدی (نرخ محرومیت) را در بازه زمانی سالهای 1385 الی 1400 نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود در کل کشور، نرخ محرومیت شدید در مناطق شهری، از 11 درصد در سال 1385، به کمتر از 2 درصد در سال 1400 و در مناطق روستایی از 33 درصد به 7 درصد کاهش یافته است.
نمودار 1. تغییرات نرخ محرومیت از دسترسی به خدمات زیرساخت و امکانات زندگی و تغییرات فراگیری فقر چندبُعدی (برحسب شاخص محاسباتی) از سال 1385 الی 1400
نقشههای 1 و 2 تغییرات شاخص فقر چندبُعدی در استانهای کشور را بهترتیب برای مناطق روستایی و شهری از سال 1385 تا سال 1400 نشان میدهد. جداول 7 و 8 در پیوست 4، مقادیر شدت، فراگیری و شاخص فقرچندبُعدی را در سطح استانهای کشور و بهترتیب برای مناطق شهری و روستایی برای سالهای 1385 و 1400 نشان میدهد. بررسی نتایج در سطح استانهای کشور و به تفکیک مناطق روستایی و شهری مؤید آن است که در تمامی این مناطق محرومیت روند نزولی و محسوس داشته است. در مناطق روستایی، بیشترین کاهش نرخ محرومیت متعلق به سه استان کهکیلویهوبویراحمد، خراسان شمالی و کرمانشاه است که در این بازه زمانی 15ساله بهترتیب 54، 53 و 43 درصد از خانوارها از محرومیت شدید خارج شدهاند. کمترین کاهش نرخ محرومیت در مناطق روستایی مربوط به سه استان بوشهر، البرز و مازندران است که بهترتیب 3، 7 و 13 درصد از خانوارهای این مناطق از وضعیت محرومیت شدید خارج گشتهاند. در مناطق شهری نیز، بیشترین کاهش نرخ محرومیت متعلق به سه استان خراسان شمالی، کرمانشاه و ایلام است که بهترتیب 22، 20 و 17 درصد از خانوارهای این مناطق دیگر در وضعیت محرومیت شدید قرار ندارند. کمترین کاهش نرخ محرومیت در مناطق شهری مربوط به سه استان تهران، چهارمحالوبختیاری و بوشهر است که بهترتیب 2، 3.5 و 4 درصد از خانوارهای این مناطق در این بازه زمانی از محرومیت شدید خارج شدهاند. نمودارهای 11، 12 و 13 در پیوست 3 وضعیت فراگیری فقر، شدت فقر و شاخص فقر چندبُعدی را بهترتیب برای سالهای 1385، 1390 و 1395 نشان میدهند. همچنین نمودارهای 14 تا 44 در پیوست 3 فراوانی نسبی محرومیت همزمان را در 13 زیرشاخص مورد استفاده در گزارش به تفکیک هر استان و برای سالهای 1385 و 1400 مقایسه میکند.
نقشه 1. روند کاهش محرومیت شدید مناطق روستایی استانهای کشور برحسب مقدار شاخص فقر چندبُعدی از سال 1385 الی 1400
نقشه 2. روند کاهش محرومیت شدید مناطق شهری استانهای کشور برحسب مقدار شاخص فقر چندبُعدی از سال 1385 الی 1400
نتایج حاصل از اندازهگیری شاخص فقر چندبُعدی در سال 1400 نشان میدهد در سطح ملی، 3.1 درصد از جمعیت کل کشور معادل 2.7 میلیون نفر در وضعیت محرومیت شدید قرار دارند. متوسط شدت فقر موجود در میان فقرا 40 درصد میباشد که این مقدار متوسط وزنی نمره محرومیت فقرا در میان 13 زیرشاخص مورد نظر است. بر این اساس شاخص فقر چندبُعدی در سطح ملی 0.01 محاسبه شده است. در مناطق روستایی کشور فراگیری فقر 7 درصد (1.5 میلیون نفر)، شدت فقر 42 درصد و مقدار شاخص فقر چندبُعدی 0.02 و در مناطق شهری کشور این مقادیر بهترتیب 2 درصد (1.3 میلیون نفر)، 39 درصد و 0.007 محاسبه شده است. در ادامه وضعیت محرومیت شدید در مناطق مختلف کشور و ویژگیهای فقرا مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
نمودار 2، فراگیری، شدت و شاخص فقر چندبُعدی را برای استانهای کشور نشان میدهد. بر این اساس بیشترین محرومیت شدید بهترتیب در استانهای سیستانوبلوچستان، کرمان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، اردبیل و هرمزگان و کمترین محرومیت شدید بهترتیب در استانهای اصفهان، آذربایجان غربی، سمنان، قزوین، آذربایجان شرقی و قم مشاهده میشود. نقشه 3، نیز وضعیت محرومیت شدید 31 استان کشور را برحسب مقادیر شاخص فقر چندبُعدی در سال 1400 مقایسه کرده است.
نقشه 3. وضعیت محرومیت شدید استانهای کشور براساس شاخص فقر چندبُعدی در سال 1400
نمودار 2. فراگیری، شدت و شاخص فقر چندبُعدی در سال 1400 به تفکیک استانهای کشور
در این قسمت ویژگیهای خانوارهای فقیر در مقایسه با خانوارهای غیرفقیر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. پیش از توضیح تفاوت ویژگیها بین دو گروه مذکور، معناداری ضرایب هریک از آنها در توضیحدهندگی وضعیت فقر خانوار با استفاده از مدل رگرسیون لاجیت مورد بررسی قرار گرفته که نتایج آن در جدول 6 در پیوست 4 آورده شده است.
جنسیت سرپرست خانوار یکی از ویژگیهای قابل مطالعه برای شناخت بهتر فقر محسوب میشود. خانوارهای زنسرپرست به دلایلی نظیر آمادگی کمتر برای حضور در بازار کار و همچنین فرصتهای شغلی محدودتر و نیز تبعیض دستمزد در بازار کار علیه زنان، بیشتر در معرض فقر قرار میگیرند. نتایج شاخص فقر چندبُعدی طراحی شده نیز نشان میدهد که زنسرپرستی در میان خانوارهای فقیر بیشتر مشاهده میشود. نمودار 3، ویژگیهای سرپرستان خانوارهای فقیر و غیرفقیر را به تفکیک مناطق شهری و روستایی نشان میدهد. در مناطق روستایی بیش از 40 درصد از خانوارهای محروم، زنسرپرست هستند و این نسبت در مناطق شهری قدری کمتر برآورد شده که در مقایسه با خانوارهای غیرمحروم بهطور معناداری نسبت بالاتری دارند. اشتغال سرپرست خانوار یکی دیگر از مؤلفههایی است که تأثیر قابل ملاحظهای بر رفاه خانوار خواهد داشت. بررسی این مؤلفه نشان میدهد که بیش از 60 درصد از خانوارهای فقیر (چه در مناطق روستایی و چه در مناطق شهری) شاغل نیستند. نمودار 46 در پیوست 4، سایر ویژگیهای خانوارهایی را نشان میدهد که سرپرستان آنها فاقد شغل هستند. همانطور که ملاحظه میشود، زنسرپرستی، تکنفره یا دونفره بودن و سن بالای سرپرست خانوار در میان این خانوارها بیشتر دیده میشود و در میان آنها نیز در بین خانوارهای فقیر بسیار شایع است.
نمودار 3. ویژگیهای سرپرستان خانوارهای فقیر و غیرفقیر به تفکیک مناطق شهری و روستایی
بررسی سن سرپرست خانوارها نیز ویژگی دیگری است که علاوهبر اهمیت در طراحی سیاستهای اثربخش در این حوزه، نشانگر عملکرد سیاستهای رفاهی و تأمین اجتماعی در کشور است. همانطور که در نمودار 3 مشاهده میشود، سهم سرپرستان سالخورده نسبت به سرپرستان میانسال و جوان در میان فقرا بهطور قابل ملاحظهای بیشتر است. محرومیت و تداوم آن در مناطق مختلف موجب میشود مهاجرت افراد به مناطق دیگر با شدت بیشتری افزایش پیدا کرده و طبعاً جوانان و افراد میانسال میل به مهاجرت بالاتری خواهند داشت.
ساختار اجتماعی خانوارهای فقیر علاوهبر کمک به شناخت بهتر ماهیت فقر، در شناسایی خانوارهای فقیر بهمنظور اجرای برنامههای حمایتی نیز مؤثر است. نمودار 4، سه ویژگی بُعد خانوار، تعداد فرزندان و تعداد سالخوردگان در خانوارهای فقیر و غیرفقیر را به تفکیک مناطق شهری و روستایی مقایسه کرده است. براساس نتایج جدول 6 بُعد خانوار با فقر خانوار ارتباط معنادار و مثبتی دارد به این معنا که با کنترل سایر عوامل، با افزایش بُعد خانوار احتمال فقیر شدن خانوار افزایش مییابد.
نمودار 4. ویژگیهای اجتماعی خانوارهای فقیر و غیرفقیر به تفکیک مناطق شهری و روستایی
در نمودار 4، بُعد خانوار تنها میان فقرا و غیرفقرا و به تفکیک منطقه جغرافیایی آنها مورد مقایسه قرار گرفته است. از این روست که در نمودار ارتباط مستقیم میان فقر و بُعد خانوار مشاهده نمیشود. برای مثال خانوارهای تکنفره در بین خانوارهای فقیر بیشتر دیده میشود که این موضوع بهدلیل ماهیت خاص این گروه است. نمودار 45 در پیوست 3، ویژگی خانوارهای تکنفره را نشان میدهد. حدود 80 درصد خانوارهای تکنفره چه در مناطق شهری و چه در مناطق روستایی، زنسرپرست بوده و بیش از 60 درصد آنها بالای 65 سال سن دارند. همچنین بیش از 60 درصد آنها در سه دهک پایین درآمدی قرار داشته که نشان میدهد وضعیت رفاهی مناسبی ندارند. تعداد فرزند خانوار و تعداد افراد سالخورده در خانوار نیز بهترتیب رابطه مستقیم و معکوس با فقر خانوار دارد.
ویژگیهای اقتصادی خانوار نیز دلالتهای مهمی در ارتباط با فقر درآمدی و فقر چندبُعدی خانوار خواهد داشت. نمودار 5، توزیع دهکهای درآمدی، وضعیت درآمدی خانوار و وضعیت دریافت یارانه خانوار را در میان خانوارهای فقیر و غیرفقیر به تفکیک مناطق شهری و روستایی مقایسه کرده است. بیش از 80 درصد فقرا در مناطق شهری و مناطق روستایی در سه دهک پایین درآمدی قرار داشته، درحالیکه این نسبت در میان خانوارهای غیرفقیر کمتر از 40 درصد است.
نمودار 5. ویژگیهای اقتصادی خانوارهای فقیر و غیرفقیر به تفکیک مناطق شهری و روستایی
عدم وجود عضو دارای در خانوارهای فقیر نسبت به خانوارهای غیرفقیر به میزان قابلتوجهی بیشتر مشاهده میشود. بررسی وضعیت دریافت یارانه خانوارها نشان میدهد که این موضوع در میان خانوارهای فقیر و خانوارهای غیرفقیر تفاوت معناداری ندارد.
بررسی مشخصات اجتماعی و اقتصادی خانوارهای فقیر نشان میدهد که زنسرپرستی در میان فقرا بیشتر رواج داشته و متوسط سن سرپرست خانوارهای فقیر نیز نسبت به غیرفقرا بالاتر است. بُعد خانوار و تعداد فرزندان نیز ارتباط معنادار و مثبتی با فقر خانوار دارد، به این معنا که با افزایش تعداد اعضای خانوار یا تعداد فرزندان خانوار، احتمال فقیر شدن خانوار افزایش مییابد. وجود افراد سالمند (بالای 65 سال) در میان خانوارهای فقیر، یکی دیگر از ویژگیهای اجتماعی این خانوارهاست. بررسی ویژگیهای اقتصادی فقرا نیز نشان میدهد بخش قابلتوجهی از آنها (بیش از 80 درصد) در سه دهک پایین درآمدی قرار دارند. همچنین نبود عضو دارای درآمد در خانوار میان خانوارهای فقیر بیشتر مشاهده میشود. بررسی وضعیت دریافت یارانه خانوارهای فقیر نیز دلالت معناداری ندارد.
در قسمت قبل، ویژگیهای متمایز میان خانوارهای فقیر و غیرفقیر بررسی شد. این ویژگیها بهویژه ویژگیهای جمعیتشناختی، علاوهبر کمک به شناخت دقیقتر ماهیت فقر، تقسیمبندی خانوارها را تسهیل میکنند و خطای انحراف منابع برنامههای حمایتی به گروههای غیرهدف (غیرفقرا) را کاهش میدهند. لذا بررسی این ویژگیها کمک میکنند تا بتوانیم از طریق روشهای سادهتر و کمهزینهتر فقرا را شناسایی کنیم. گام بعد از بررسی ویژگیهای فقرا، بررسی رابطه آنها با شدت فقر در میان فقراست. این قسمت قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که آیا ویژگیهای شناسایی شده در قسمت قبل در میان فقرا نیز تفاوت ایجاد میکند؟ برای مثال، اگر افزایش بُعد خانوار موجب افزایش احتمال فقیر شدن یک خانوار میشود؛ آیا افزایش بُعد خانوار در میان فقرا شدت فقر را نیز افزایش خواهد داد؟ پیش از بررسی این موضوع لازم است اشاره شود در این قسمت منظور از شدت فقر، درصد محرومیت همزمان خانوارها در میان زیرشاخصهایی است که در شاخص فقر چندبُعدی محاسبهشده مورد استفاده قرار گرفته و وزن زیرشاخصها لحاظ نشده است.
نمودار 6، رابطه شدت فقر با ساختار خانوارهای فقیر را نشان میدهد. ملاحظه میشود با افزایش بُعد خانوار، سهم خانوارهای فقیری که در بیش از یکسوم از زیرشاخصها محرومیت را تجربه میکنند افزایش پیدا کرده و در عوض سهم خانوارهای فقیری که محرومیت کمتری داشته کاهش مییابد. این یعنی افزایش بُعد خانوار نهتنها احتمال فقر، بلکه شدت فقر در میان فقرا را نیز افزایش میدهد. افزایش تعداد فرزندان خانوار نیز بهطور مشابه موجب افزایش شدت فقر در میان فقرا میشود. در مورد تعداد افراد سالمند در خانوار میتوان گفت اگرچه وجود آنها در خانوار احتمال فقیر بودن خانوار را افزایش میدهد، اما افزایش تعداد آنها در خانوار موجب افزایش شدت فقر نمیشود.
نمودار 6. رابطه شدت فقر و ساختار خانوار در میان فقرا
نمودار 7، رابطه شدت فقر با تعداد فرزندان در خانوارهای حداقل دونفره را به تفکیک کودک زیر 5 سال، بین 5 تا 12 سال و نوجوان بالای 13 سال نشان میدهد. این نمودار نیز بهخوبی نشان میدهد که با افزایش تعداد فرزندان در هریک از گروههای سنی شدت فقر افزایش مییابد. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که فرزنددار بودن خانوار یا افزایش تعداد فرزندان خانوار، احتمال فقیر شدن خانوارها و همچنین احتمال تجربه شدت فقر بیشتر در میان خانوارهای فقیر را افزایش میدهد.
نمودار 7. رابطه شدت فقر و تعداد فرزندان خانوار به تفکیک گروه سنی فرزندان در میان خانوارهای فقیر بیش از دو نفر
نمودار 8، رابطه شدت فقر با ویژگیهای سرپرست خانوار و منطقه جغرافیایی آن را نشان میدهد. از نظر تعدادی در میان فقرا، تفاوت معناداری میان خانوارهای زنسرپرست و مردسرپرست مشاهده نمیشود. در بخش قبل مشاهده شد که بیکاری در میان سرپرستان خانوارهای فقیر نسبت به خانوارهای غیرفقیر فراگیرتر است و لذا وضعیت اشتغال آنها بر احتمال فقیر شدن خانوار اثرگذار خواهد بود. بررسی وضعیت اشتغال سرپرست خانوار در میان خانوارهای فقیر نشان میدهد حدود 18 درصد از خانوارهای فقیری که سرپرست آنها فاقد شغل است، در بیش از نیمی از شاخصها محرومیت دارند و این نسبت در میان خانوارهای فقیر دارای سرپرست شاغل حدود 12 درصد است، البته درصد خانوارهای فقیری که در بیش از یکسوم شاخصها محرومیت دارند در میان خانوارهای فقیر دارای سرپرست شاغل قدری بیشتر از خانوارهای فقیری است که سرپرست آنها فاقد شغل است. لذا در میان خانوارهای فقیر ارتباط معناداری میان وضعیت اشتغال سرپرست خانوار و شدت فقر مشاهده نمیشود. در مورد سن سرپرست خانوار نیز میتوان گفت افزایش سن سرپرست خانوار با شدت فقر ارتباط غیرمستقیم دارد.
نمودار 8. رابطه شدت فقر و ویژگیهای اجتماعی خانوار در میان فقرا
یکی از چالشهای اصلی در حوزه محرومیتزدایی عدم توجه به اولویتهای رفع محرومیت مناطق کشور است. طبیعی است محرومیت در هریک از ابعاد و زیرشاخصها باید در طول زمان کاهش یابد؛ اما محدودیت منابع و سایر ظرفیتهای موجود ایجاب میکند که برنامهریزیهای سالیانه برای کاهش محرومیت با هدف تسریع این روند انجام پذیرد. این یعنی برنامهریزان باید براساس یک معیار جامع و واحد تصمیم بگیرند که در مناطق مختلف کشور، رفع یا کاهش محرومیت کدامیک از زیرشاخصهای مورد نظر، محرومیت را به بیشترین میزان کاهش میدهد و بر همین اساس، عمده اقدامات و پروژههای محرومیتزدایی هر منطقه، با محوریت اولویتها تعریف شوند. با این توضیحات میتوان از شاخص فقر چندبُعدی ملی بهعنوان معیاری جامع برای این منظور استفاده کرد. برخی کشورها، این شاخص (شاخص فقر چندبُعدی ملی) را بهعنوان یکی از شاخصهای جهتدهنده به برنامههای توسعه ملی مورد استفاده قرار دادهاند. برخی دیگر کمیتههای فقرزدایی متشکل از وزیران تشکیل داده تا بتوانند مشکلات اجرایی (نظیر کُندی روند تأمین اعتبار برنامهها) را سریعتر حل کرده، برنامههای کاهش فقر را به مناطق اولویتدار منتقل کنند یا برای رفع محرومیتهای مشترک و رایج میان بسیاری از ساکنین هر منطقه، سیاستهای ترکیبی (که چندین وزارتخانه درگیر آن خواهند شد) طراحی کنند [9]. نمودار 9، اولویت اول رفع محرومیت هریک از استانهای کشور را به تفکیک مناطق شهری و روستایی، نشان میدهد. این اولویتها بر این اساس تعیین شده است که از میان 13 زیرشاخص مورد استفاده در شاخص فقر چندبُعدی محاسبه شده در این گزارش، رفع محرومیت کدامیک از آنها در هر استان، بیشترین کاهش را در میزان فراگیری محرومیت شدید رقم خواهد زد. موثرترین زیرشاخص در کاهش نرخ محرومیت شدید برای هر استان با استفاده از راهنمای نمودار مشخص شده است. مقادیر قرمز رنگ نیز نشان می دهد که رفع محرومیت موثرترین زیرشاخص هر استان، نرخ محرومیت شدید را چند درصد کاهش می دهد. به عنوان مثال در مناطق شهری استان خراسان رضوی، رفع محرومیت از پوشش بیمه درمانی موجب کاهش 83 درصدی نرخ محرومیت شدید در مناطق شهری می شود. به بیان دیگر با رفع کامل محرومیت این زیرشاخص، چهار پنجم خانوارهایی که در مناطق شهری این استان در وضعیت محرومیت شدید قرار دارند از این وضعیت خارج می شوند. البته میتوان چندین اولویت اول مناطق را مورد بررسی قرار داد که این موضوع بستگی به توان مالی و برنامه ریزی سیاست گذاران دارد. این نمودار به خوبی نشان می دهد که توجه به اولویت ها چقدر در تسریع روند محرومیت زدایی موثر است و حتما لازم است برنامه ریزی های سالیانه و بودجه ریزی محرومیت زدایی بر اساس چنین سازوکاری تعیین شود.
نمودار 9. اولویتهای محرومیتزدایی استانهای کشور
پژوهشهای متعددی نشان دادهاند علاوهبر دشواری دسترسی به درآمد واقعی افراد در بسیاری از کشورها بهویژه کشورهای فقیر، فقر درآمدی برای شناسایی نیازمندان معیار کافی نیست. لذا در چند دهه گذشته بهویژه دهه اخیر، فقر چندبُعدی بهعنوان مکملی برای فقر درآمدی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. شناسایی ابعاد مختلف فقر، وزن هریک از آنها و تعیین آستانه محرومیت در هر بُعد، مهمترین چالشهای اندازهگیری فقر چندبُعدی است که بسته به شرایط اقتصادی، اجتماعی و محیطی ساکنان هر منطقه تعیین میشوند.
شاخص فقر چندبُعدی بهدلیل جامعیت، کاربردهای فراوانی در سیاستگذاری (ابزاری برای هدفگیری نیازمندان، بودجهریزی فقرزدایی و ارزیابی سیاست) دارد. این کاربردها و بهویژه استفاده از آن برای ارزیابی سیاستها تا حدی جذاب است که توجه سیاستگذاران را نیز بهخود جلب کرده است. در دهه اخیر کشورهای بسیاری سالیانه و بهطور رسمی به جمعآوری دادههای محرومیت و محاسبه شاخص مورد نظر اقدام کردهاند. متأسفانه در کشور ما بهرغم توجه به مسئله محرومیت و اقدامات متعددی که برای رفع آن صورت میپذیرد، بهطور رسمی فقر چندبُعدی اندازهگیری نمیشود. روند کاهش محرومیت در مناطق مختلف، ارزیابی عملکرد دستگاههای فعال در امر محرومیتزدایی و ارائه تصویری از وضعیت فعلی محرومیت در کشور، برخی از مهمترین کاربردهای اندازهگیری فقر چندبُعدی است. اهمیت مسئله محرومیت و لزوم تسریع کاهش آن در کنار حجم محدود اعتبارات اختصاصیافته برای این اقدامات همگی بر ضرورت اندازهگیری رسمی و مرتب فقر چندبُعدی دلالت دارد.
این گزارش با هدف توضیح نحوه محاسبه شاخص فقر چندبُعدی ملی و ارائه قابلیتهای این شاخص، برآوردی از تغییرات محرومیت شدید در ایران در بازه زمانی سالهای 1385 الی 1400 ارائه میکند. این گزارش تلاش داشته ضمن روندپژوهی تحولات فقر چندبُعدی در 15 سال گذشته، تصویری از وضعیت فعلی محرومیت شدید در کشور ارائه کرده و توجه سیاستگذاران را به این ابزار سیاستی مهم در ارزیابی اثربخشی سیاستهای محرومیتزدایی و حتی سایر سیاستهای رفاهی، اقتصادی و اجتماعی جلب کند. نتایج اصلی پژوهش بهشرح زیر است:
بررسی تغییرات محرومیت شدید در 15 سال گذشته و همچنین تصویر فعلی محرومیت شدید در کشور نشان میدهد بهرغم کاهش قابلتوجه سطح محرومیت شدید در کل کشور (خروج 9.3 درصد از کل جمعیت کشور از وضعیت محرومیت شدید)، در برخی مناطق، کاهش مورد انتظار اتفاق نیفتاده و روند کُند محرومیتزدایی بیشتر در مناطقی رقم خورده است که وضعیت وخیمتری نسبت به مناطق دیگر داشتهاند.
هدف اولیه در محرومیتزدایی، ریشهکنی محرومیت شدید در مناطق مختلف کشور است و سیاستهای محرومیتزدایی زمانی کارآمد خواهند بود که معطوف به اولویتها باشند. در این راستا، توصیههای سیاستی ذیل قابل ارائه است:
پیوست ها
پیوست 1. پیشینه محاسبه شاخص فقر چندبُعدی در ایران
تاکنون پژوهشهای بسیاری در ایران به موضوع فقر چندبُعدی پرداختهاند. عمده این پژوهشها، شاخص فقر چندبُعدی را برای کل کشور و در سطح استانی محاسبه کردهاند. جدول 5 تعداد از پژوهشهای اخیر را مورد بررسی قرار داده و هدف، روش، عناصر تشکیلدهنده و نتایج شاخص فقر چندبُعدی طراحی شده در آنها را با یکدیگر مقایسه میکند.
جدول 5. پژوهشهای اخیر مرتبط با محاسبه شاخص فقر چندبُعدی در ایران
پژوهشگران |
توضیحات |
علی مددی (1387) [7] |
|
علینیا (1388) [8] |
|
تقیچیزری (۱۳۹۲) [9] |
|
حسنزاده (۱۳۹۲) [23] |
|
خلج و یوسفی (1393) [11] |
|
یگانلو (1393) [12] |
|
اسفندیارپور (1394) [13] |
|
فطرس و قدسی (1395) [10] |
|
سالم و همکاران (1396) [15] |
|
سالم و همکاران (1397) [16] |
|
شهبازیان (1399) [14] |
|
نوابپور (1401) [18] |
|
ربیعی و کفایی (1401) [17] |
|
یکی از ویژگیهای شاخص فقر چندبُعدی مناسب، ویژگی تسلط است. ویژگی تسلط به این معناست که در مقایسه دو جامعه از نظر فقر، طبعاً یکی از آن دو وضعیت فقر نامناسبتری دارد. لذا هر معیاری که مورد استفاده قرار میگیرد، باید وضعیت جامعه فقیرتر را نسبت به جامعه دیگر بهدرستی منعکس کند. بهبیاندیگر اینطور نباشد که در برخی مقادیر آستانه فقر، جامعه اول از جامعه دوم فقیرتر محسوب شود و در برخی مقادیر دیگر بالعکس. جوامع مورد مطالعه در این گزارش، خانوارهای نمونه در کل کشور برای سالهای 1385 الی 1400 است و طبعاً انتظار میرود در گذر زمان محرومیت کاهشی باشد. نمودار 10 پایداری شاخص فقر چندبُعدی محاسبه شده را برای 4 سال 1385، 1390، 1395 و 1400 برحسب آستانه فقر نشان میدهد. مشاهده میشود در مقادیر مختلف آستانه فقر، وضعیت فقر سالهای 1385، 1390، 1395 و 1400 نسبت به یکدیگر تغییر پیدا نکرده است.
نمودار 10. تحلیل پایداری شاخص فقر چندبُعدی محاسبه شده برحسب آستانه فقر به تفکیک مناطق شهری و روستایی برای سالهای 1385، 1390، 1395 و 1400
نمودار 11. فراگیری، شدت و شاخص فقر چندبُعدی در سال 1385 به تفکیک استانهای کشور
نمودار 12. فراگیری، شدت و شاخص فقر چندبُعدی در سال 1390 به تفکیک استانهای کشور
نمودار 13. فراگیری، شدت و شاخص فقر چندبُعدی در سال 1395 به تفکیک استانهای کشور
نمودار 14. توزیع خانوارهای استان مرکزی برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 15. توزیع خانوارهای استان گیلان برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 16. توزیع خانوارهای استان مازندران برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 17. توزیع خانوارهای استان آذربایجان شرقی برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 18. توزیع خانوارهای استان آذربایجان غربی برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 19. توزیع خانوارهای استان کرمانشاه برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 20. توزیع خانوارهای استان خوزستان برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 21. توزیع خانوارهای استان فارس برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 22. توزیع خانوارهای استان کرمان برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 23. توزیع خانوارهای استان خراسان رضوی برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 24. توزیع خانوارهای استان اصفهان برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 25. توزیع خانوارهای استان سیستانوبلوچستان برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 26. توزیع خانوارهای استان کردستان برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 27. توزیع خانوارهای استان همدان برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 28. توزیع خانوارهای استان چهارمحال و بختیاری برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 29. توزیع خانوارهای استان لرستان برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 30. توزیع خانوارهای استان ایلام برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 31. توزیع خانوارهای استان کهکیلویه و بویراحمد برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 32. توزیع خانوارهای استان بوشهر برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 33. توزیع خانوارهای استان زنجان برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 34. توزیع خانوارهای استان سمنان برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 35. توزیع خانوارهای استان یزد برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 36. توزیع خانوارهای استان هرمزگان برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 37. توزیع خانوارهای استان تهران برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 38. توزیع خانوارهای استان اردبیل برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 39. توزیع خانوارهای استان قم برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 40. توزیع خانوارهای استان قزوین برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 41. توزیع خانوارهای استان گلستان برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 42. توزیع خانوارهای استان خراسان شمالی برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 43. توزیع خانوارهای استان خراسان جنوبی برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 44. توزیع خانوارهای استان البرز برحسب تعداد شاخصهایی که خانوار در آنها بهطور همزمان محروم است
نمودار 45. ویژگیهای خانوارهای تکنفره
نمودار 46. ویژگیهای خانوارهای با سرپرست غیرشاغل
پیوست ۴ - جدول 6. نتایج مدل رگرسیون لاجیت مربوط به شناسایی ویژگیهای فقرا
ویژگیها |
نسبت شانسها |
خطای استاندارد |
مقدار احتمال |
مقدار پایه متغیرهای کیفی |
منطقه جغرافیایی (شهری / روستایی) |
3.04 |
0.007 |
0.000 |
شهری |
بعد خانوار |
0.94 |
0.001 |
0.000 |
- |
تعداد فرزندان خانوار |
1.7 |
0.004 |
0.000 |
- |
تعداد افراد سالمند خانوار |
1.59 |
0.004 |
0.000 |
- |
تعداد افراد فاقد درآمد خانوار |
0.36 |
0.001 |
0.000 |
- |
دهک هزینهای خانوار |
0.51 |
0.0005 |
0.000 |
- |
زن سرپرست بودن خانوار |
0.73 |
0.002 |
0.000 |
مرد سرپرست |
با سواد بودن سرپرست خانوار |
6.61 |
0.022 |
0.000 |
باسواد بودن سرپرست |
سن سرپرست خانوار |
1.37 |
0.004 |
0.000 |
- |
پیوست ۴ - جدول 7. شدت، فراگیری و مقدار شاخص فقر چندبُعدی در مناطق شهری استانهای کشور برای سالهای 1385 و 1400
استان |
خروج از محرومیت (جمعیت) |
شاخص فقر چندبُعدی |
فراگیری فقر چندبُعدی |
شدت فقر چندبُعدی |
||||||||
سال ۱۳۸۵ |
سال 1400 |
درصد تغییرات |
سال ۱۳۸۵ |
سال 1400 |
میزان تغییرات |
سال ۱۳۸۵ |
سال 1400 |
میزان تغییرات |
||||
خراسان شمالی |
125484 |
0/110707 |
0/0148 |
-86/6314 |
26/42405 |
3/802436 |
-22/6216 |
41/89621 |
38/92215 |
-2/97406 |
||
کرمانشاه |
341804 |
0/094675 |
0/007457 |
-92/124 |
22/2775 |
2/023959 |
-20/2535 |
42/49793 |
36/84144 |
-5/65649 |
||
ایلام |
75359 |
0/074615 |
0/002242 |
-96/9957 |
18/0619 |
0/61921 |
-17/4427 |
41/31086 |
36/20232 |
-5/10855 |
||
سیستان و بلوچستان |
308346 |
0/199185 |
0/100103 |
-49/7437 |
40/65173 |
23/42667 |
-17/2251 |
48/99799 |
42/73043 |
-6/26756 |
||
کردستان |
203208 |
0/06843 |
0/000884 |
-98/7084 |
16/05166 |
0/2576 |
-15/7941 |
42/63091 |
34/30964 |
-8/32127 |
||
قم |
231670 |
0/058053 |
0/002721 |
-95/3136 |
16 |
0/640899 |
-15/3591 |
36/2829 |
42/44928 |
6/166382 |
||
خراسان جنوبی |
75445 |
0/073859 |
0/007086 |
-90/4061 |
17/01434 |
1/864153 |
-15/1502 |
43/40997 |
38/0117 |
-5/39826 |
||
خوزستان |
632352 |
0/068438 |
0/00656 |
-90/4148 |
16/53543 |
1/961575 |
-14/5739 |
41/38889 |
33/44209 |
-7/9468 |
||
خراسان رضوی |
758800 |
0/058944 |
0/001087 |
-98/1554 |
14/32624 |
0/295337 |
-14/0309 |
41/14412 |
36/81405 |
-4/33006 |
||
کهکیلویه و بویراحمد |
63687 |
0/058554 |
0/004232 |
-92/7726 |
15/08811 |
1/214711 |
-13/8734 |
38/80779 |
34/83869 |
-3/96909 |
||
هرمزگان |
147725 |
0/064114 |
0/010509 |
-83/6087 |
15/05653 |
2/766118 |
-12/2904 |
42/58248 |
37/9925 |
-4/58998 |
||
مرکزی |
140933/2 |
0/048714 |
0/002104 |
-95/6818 |
12/385 |
0/602213 |
-11/7828 |
39/33334 |
34/93064 |
-4/40269 |
||
لرستان |
142682 |
0/048889 |
0/004786 |
-90/2106 |
12/48062 |
1/373177 |
-11/1074 |
39/17184 |
34/85303 |
-4/31881 |
||
کرمان |
243907 |
0/084848 |
0/024094 |
-71/6031 |
17/35065 |
6/340513 |
-11/0101 |
48/90219 |
38/00063 |
-10/9016 |
||
گلستان |
121712 |
0/045444 |
0/004361 |
-90/4028 |
11/28597 |
1/137705 |
-10/1483 |
40/26561 |
38/33448 |
-1/93113 |
||
آذربایجان شرقی |
296520 |
0/041528 |
0/001292 |
-96/8882 |
10/14327 |
0/365205 |
-9/77806 |
40/94162 |
35/38514 |
-5/55648 |
||
همدان |
111029 |
0/045803 |
0/007801 |
-82/9684 |
11/31458 |
2/071166 |
-9/24342 |
40/4817 |
37/66507 |
-2/81662 |
||
فارس |
337780 |
0/044571 |
0/005557 |
-87/5333 |
10/49968 |
1/523371 |
-8/97631 |
42/4498 |
36/47511 |
-5/97469 |
||
آذربایجان غربی |
206147 |
0/033671 |
0/000144 |
-99/5733 |
8/237459 |
0/043097 |
-8/19436 |
40/87523 |
33/33333 |
-7/5419 |
||
قزوین |
76265 |
0/032416 |
0/002361 |
-92/7178 |
7/879925 |
0/625327 |
-7/2546 |
41/13757 |
37/74971 |
-3/38786 |
||
اردبیل |
62198 |
0/049653 |
0/017101 |
-65/5591 |
11/38941 |
4/403743 |
-6/98567 |
43/59613 |
38/83306 |
-4/76307 |
||
گیلان |
103835 |
0/034024 |
0/005838 |
-82/8407 |
8/411801 |
1/618538 |
-6/79326 |
40/44776 |
36/07114 |
-4/37663 |
||
سمنان |
41856 |
0/027224 |
0/000228 |
-99/1609 |
6/699752 |
0/062301 |
-6/63745 |
40/63492 |
36/66667 |
-3/96825 |
||
اصفهان |
314400 |
0/027141 |
0/000807 |
-97/0282 |
6/65302 |
0/22593 |
-6/42709 |
40/79487 |
35/70031 |
-5/09457 |
||
زنجان |
46551 |
0/027796 |
0/003241 |
-88/3394 |
6/762968 |
0/84008 |
-5/92289 |
41/10033 |
38/58169 |
-2/51863 |
||
البرز |
160184 |
0/025058 |
0/003319 |
-86/7548 |
6/526806 |
0/942935 |
-5/58387 |
38/39286 |
35/19882 |
-3/19403 |
||
مازندران |
97424 |
0/023712 |
0/002812 |
-88/1428 |
5/608755 |
0/734628 |
-4/87413 |
42/27642 |
38/27175 |
-4/00468 |
||
یزد |
50671 |
0/025952 |
0/00322 |
-87/5926 |
5/552051 |
0/867022 |
-4/68503 |
46/74242 |
37/13763 |
-9/60479 |
||
بوشهر |
48893 |
0/022658 |
0/005869 |
-74/0958 |
5/832866 |
1/39641 |
-4/43646 |
38/84616 |
42/0327 |
3/186543 |
||
چهارمحال و بختیاری |
23011 |
0/017028 |
0/003494 |
-79/4816 |
4/263276 |
0/847969 |
-3/41531 |
39/94152 |
41/20328 |
1/261761 |
||
تهران |
321168 |
0/015751 |
0/005247 |
-66/6907 |
3/717135 |
1/418193 |
-2/29894 |
42/37399 |
36/99461 |
-5/37937 |
پیوست ۴ - جدول 8. شدت، فراگیری و مقدار شاخص فقر چندبُعدی در مناطق روستایی استانهای کشور برای سالهای 1385 و 1400
استان |
خروج از محرومیت (جمعیت) |
شاخص فقر چندبُعدی |
فراگیری فقر چندبُعدی |
شدت فقر چندبُعدی |
||||||
سال ۱۳۸۵ |
سال 1400 |
درصد تغییرات |
سال ۱۳۸۵ |
سال 1400 |
میزان تغییرات |
سال ۱۳۸۵ |
سال 1400 |
میزان تغییرات |
||
کهکیلویه و بویراحمد |
181171 |
0/286774 |
0/017618 |
-93/8565 |
59/01894 |
4/680948 |
-54/338 |
48/59022 |
37/63784 |
-10/9524 |
خراسان شمالی |
200197 |
0/28835 |
0/027134 |
-90/59 |
60/44226 |
6/806523 |
-53/6357 |
47/70664 |
39/86412 |
-7/84251 |
کرمانشاه |
182046 |
0/205731 |
0/013784 |
-93/2998 |
46/16956 |
3/31891 |
-42/8507 |
44/55998 |
41/53286 |
-3/02711 |
اردبیل |
180950 |
0/219334 |
0/022143 |
-89/9046 |
48/12327 |
5/582454 |
-42/5408 |
45/57745 |
39/66478 |
-5/91267 |
لرستان |
266323 |
0/203793 |
0/019336 |
-90/5119 |
47/32101 |
4/982759 |
-42/3382 |
43/06613 |
38/80613 |
-4/26 |
کرمان |
483718 |
0/263568 |
0/070011 |
-73/4371 |
54/22819 |
17/16943 |
-37/0588 |
48/60355 |
40/77679 |
-7/82676 |
خراسان جنوبی |
107380 |
0/219825 |
0/050239 |
-77/146 |
48/32787 |
11/38835 |
-36/9395 |
45/48621 |
44/11426 |
-1/37194 |
کردستان |
180994 |
0/162276 |
0/010658 |
-93/4322 |
39/76143 |
2/825207 |
-36/9362 |
40/8125 |
37/72485 |
-3/08765 |
خراسان رضوی |
672678 |
0/17776 |
0/009709 |
-94/5384 |
37/5539 |
2/587484 |
-34/9664 |
47/33472 |
37/5211 |
-9/81363 |
آذربایجان غربی |
436346 |
0/145978 |
0/003729 |
-97/4457 |
35/64669 |
1/069487 |
-34/5772 |
40/95133 |
34/86492 |
-6/08641 |
ایلام |
55922 |
0/137293 |
0/005762 |
-95/8033 |
33/00216 |
1/479464 |
-31/5227 |
41/60122 |
38/94542 |
-2/6558 |
زنجان |
106946 |
0/142259 |
0/015836 |
-88/8682 |
34/94307 |
3/980105 |
-30/963 |
40/71161 |
39/78792 |
-0/92369 |
خوزستان |
361677 |
0/150993 |
0/008235 |
-94/5461 |
32/76365 |
2/242582 |
-30/5211 |
46/08567 |
36/72135 |
-9/36432 |
همدان |
196323 |
0/135702 |
0/009549 |
-92/9632 |
31/25716 |
2/615224 |
-28/6419 |
43/41483 |
36/51345 |
-6/90138 |
آذربایجان شرقی |
313794 |
0/127247 |
0/006749 |
-94/6963 |
28/76541 |
1/814391 |
-26/951 |
44/23626 |
37/19576 |
-7/0405 |
گلستان |
228231 |
0/121365 |
0/005859 |
-95/1721 |
27/36729 |
1/50147 |
-25/8658 |
44/34688 |
39/02422 |
-5/32266 |
سیستان و بلوچستان |
377658 |
0/349924 |
0/211365 |
-39/597 |
71/34644 |
47/90696 |
-23/4395 |
49/0458 |
44/11987 |
-4/92593 |
قزوین |
69745 |
0/092793 |
0/002106 |
-97/7309 |
23/28925 |
0/610225 |
-22/679 |
39/84362 |
34/50525 |
-5/33837 |
چهارمحال و بختیاری |
73015 |
0/111341 |
0/019104 |
-82/8421 |
26/20452 |
4/778704 |
-21/4258 |
42/48906 |
39/9768 |
-2/51226 |
گیلان |
165158 |
0/111074 |
0/018113 |
-83/6928 |
25/57231 |
4/871228 |
-20/7011 |
43/43523 |
37/18374 |
-6/25149 |
سمنان |
29457 |
0/095336 |
0/00629 |
-93/4025 |
22/40051 |
1/717892 |
-20/6826 |
42/5597 |
36/61312 |
-5/94658 |
هرمزگان |
187939 |
0/109071 |
0/018525 |
-83/0158 |
25/14252 |
4/63042 |
-20/5121 |
43/38107 |
40/00673 |
-3/37434 |
مرکزی |
63188 |
0/099842 |
0/012254 |
-87/7271 |
21/77009 |
3/125189 |
-18/6449 |
45/86189 |
39/20883 |
-6/65306 |
قم |
11799 |
0/095309 |
0/009645 |
-89/8802 |
21/11161 |
2/561728 |
-18/5499 |
45/14508 |
37/6506 |
-7/49448 |
فارس |
245508 |
0/080092 |
0/00614 |
-92/3333 |
18/37931 |
1/700382 |
-16/6789 |
43/57724 |
36/11192 |
-7/46531 |
تهران |
128514 |
0/073053 |
0/008116 |
-88/8904 |
18/0758 |
2/281058 |
-15/7947 |
40/41475 |
35/57957 |
-4/83518 |
یزد |
22179 |
0/075567 |
0/010521 |
-86/0775 |
16/17801 |
2/557112 |
-13/6209 |
46/70982 |
41/14356 |
-5/56625 |
اصفهان |
72699 |
0/064178 |
0/004794 |
-92/5299 |
14/61292 |
1/305439 |
-13/3075 |
43/9185 |
36/72423 |
-7/19427 |
مازندران |
176861 |
0/055732 |
0/00467 |
-91/6199 |
13/41604 |
1/213228 |
-12/2028 |
41/54122 |
38/49537 |
-3/04585 |
البرز |
12427 |
0/041751 |
0/012091 |
-71/0391 |
10/10101 |
3/370802 |
-6/73021 |
41/33333 |
35/87101 |
-5/46233 |
بوشهر |
8706 |
0/020273 |
0/006995 |
-65/4941 |
4/793316 |
1/939305 |
-2/85401 |
42/29358 |
36/07095 |
-6/22263 |