جستاری پیرامون فرهنگ مقابله با فساد (به همراه راهکارهای تقنینی)

نوع گزارش : گزارش های راهبردی

نویسندگان

1 پژوهشگر ارشد گروه فرهنگ عمومی، هنر و صنایع خلاق دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی

2 کارشناس گروه فرهنگ عمومی، هنر و صنایع خلاق دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی

3 مدیر گروه فرهنگ عمومی، هنر و صنایع خلاق دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی

چکیده

نگرانی ها نسبت به گسترش فساد در سطح جامعه و تضعیف ارزش ها و هنجارهای اصیل اسلامی و ایرانی، ضرورت مقابله فرهنگی با فساد را دوچندان کرده است. لذا شناخت ابعاد فرهنگی فساد و زمینه های پیدایش و گسترش آن برای سیاستگذاری های فرهنگی اهمیت دارد. عوامل مختلفی مانند ضعف هویت، عدم انتقال ارزش های فرهنگی به نسل های آینده، عدم آگاه سازی، انحصار منابع و موقعیت های اجتماعی، عدم شفافیت، تبعیض در توزیع منابع، کاهش سرمایه اجتماعی و مانند آنها بر گسترش فساد اثرگذارند. اگرچه مواجهه فرهنگی با مفاسد دشوار است، اما برای کاهش فساد، سیاست ها و راهبردهایی را می توان در نظر گرفت که احیا و نهادینه سازی فریضه امر به معروف و نهی از منکر، تقویت نهادهای فرهنگی و رسانه ای، تقویت نظام ارزشی و اصلاح ساختارها و فرایندها ازجمله آنها هستند. از این سیاست ها می توان به تصمیمات قانونگذارانه ای مانند طراحی نشان ملی (جایزه) مقابله با فساد، تولید آثار ادبی، برنامه های نمایشی و بازی های رایانه ای حاوی ارزش های فسادستیزانه، آگاهی بخشی و تقویت کننده جایگاه اشخاص مبارزه کننده با فساد (به خصوص قوه قضائیه و نیروهای انتظامی و امنیتی، تدوین آیین نامه اجرایی شیوه پوشش رسانه ای فساد، تدوین ضوابط تأسیس و فعالیت گروه ها و تشکل های مردم نهاد تخصصی مبارزه با فساد و سوت زن، ایجاد دادگاه اخلاق سیاسی و مدیریتی، طراحی و راه اندازی سامانه های صحت سنجی و راستی آزمایی درخصوص عملکرد نهادها و بازنمایی آن و حمایت از روزنامه نگاران، خبرنگاران و فعالان رسانه ای افشاگر فساد اشاره کرد. 

کلیدواژه‌ها

موضوعات

خلاصه مدیریتی

•    بیان / شرح مسئله 

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران که با خود فرهنگ اصیل اسلامی را بههمراه دارد، انتظار عموم مردم بوده و هست که مسائل و مشکلاتی مانند فساد و تبعیض از جامعه برچیده شود. با گذشت زمان و با وجود تلاشهای بسیاری که برای از بین بردن فساد انجام شده و توفیقات ارزندهای برای به حداقل رساندنشان به‌دست آمده، اما هنوز مواردی از فساد در رسانهها انعکاس مییابد. بنابراین لازم است از هر منظری برای مقابله با آن اقدام جدی به عمل آورد. ازآنجایی‌که از منظر سیاستگذاری فرهنگی خطر اصلی این است که ذهنیت نسبت به فساد تغییر کرده و ارزشهای فسادآلود عادیسازی و حتی تبدیل به هنجار شوند و نیز بازنمایی فساد افکار عمومی را دچار خدشه کند، بنابراین این گزارش با هدف تبیین ابعاد فرهنگی پیدایش و شیوع فساد و نیز راهکارهای فرهنگی مقابله با این پدیده شوم تدوین شده ‌است.

•    نقطه نظرها / یافته‌های کلیدی

برمبنای ویژگیهای قابل احصا از انواع فساد، تعریف از فساد اینگونه است که «فساد فعل یا ترک فعلی آگاهانه است که توسط فرد یا افراد دارای مسئولیت، منصب یا مقام و یا اقتدار خارج از موازین و رویههای شرعی، ارزشهای انسانی و اخلاقی و چارچوبهای قانونی بهصورت پنهان یا غیررسمی در جهت دسترسی ناعادلانه به امتیازها و منابع خاص برمبنای ترجیح منافع شخصی بر خیر جمعی انجام میپذیرد».
درخصوص علت پیدایش فساد باید گفت که هر فسادی از یک منشأ آغاز میشود و دور شدن ذهن انسان از ارزشهای الهی را باید منشأ همه فسادها در نظر گرفت. زیرا وقتی ذهن انسان ارزشهای ناب الهی را نادیده گرفته و ارزشهایی را برمیگزیند که با باورهای انسانی و اخلاقی در تضادند، فساد کردن آغاز و در همه بخشهای زندگی فردی و جمعی بروز مییابد. درواقع مفسد با توجه به جایگاه و مسئولیتی که دارد از داشتهها و امکانات عمومی برای نفع شخصی یا گروهی سوء‌استفاده میکند. چنین فعلی از عوامل مختلفی نشئت میگیرد، اما مهمترین عوامل فرهنگی که میتوان نام برد عبارتند از؛
    تضعیف برخی از ارزشها و هنجارهای پایه، 
    ضعف هویت،
    عدم انتقال یا انتقال ناقص ارزشهای فرهنگی به نسلهای آینده،
    کمبود سواد و آگاهی‌های عمومی، 
    کاهش امکان پیشبینی آینده (غلبه رویکردهای کوتاهمدت بر بلندمدت)،
    کاهش سرمایه اجتماعی،
    غلبه رویکرد مادیگرایی و مصرفگرایی بیرویه و تحت‌الشعاع قرار دادن معنویات و ابعاد اخلاقی، 
    انحصار منابع و موقعیتهای اجتماعی،
    عدم شفافیت،
    تبعیض در توزیع منابع،
    مشی و عملکرد نامناسب برخی از مسئولان،
    پرداخت نامتوازن به افشا و برخورد با فساد،
    حمایت ناکافی از افشاکنندگان فساد،
    نظارت ناکارآمد بر تولید و عرضه آثار رسانهای، 
    ضعف نهادهای اجتماعی فرهنگساز،
    ضعف متولیان فرهنگی.

  • پیشنهاد راهکار تقنینی، نظارتی یا سیاستی 
    برای مقابله با فساد در شرایطی که روابط انسانی از سادگی تبدیل به پیچیدگی شده و ابعاد آگاهی و اقناع متنوع و گسترده شده، تغییر باورها و ارزشها امری دشوار و مواجهه فرهنگی با مفاسد امری دشوارتر شده ‌است، اما برای کاهش فساد اقداماتی را با توجه به ابزارهای فرهنگی میتوان انجام داد. در جداول زیر راهبردهای فرهنگی مقابله با فساد و سپس راهکارهایی در این زمینه ارائه میشود.

جدول ۱. راهبردهای فرهنگی مقابله با فساد

سیاست‌ها

راهبردها

احیا و نهادینه‌سازی فریضه امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ عمومی

تقویت کنش‌های جمعی (اجتماعی) نسبت به اقدام مفسدانه

تقویت شفافیت با تأکید بر بهره‌گیری از ظرفیت‌های مردمی در نظارت همگانی

افزایش مسئولیت‌پذیری و وظیفه‌شناسی جمعی

تقویت جایگاه و کارکرد نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای

الگوسازی از شخصیت‌های مقابله با فساد

متوازن‌سازی پرداختن به افشا و برخورد با فساد

رعایت ملاحظات اخلاقی (به‌ویژه اشاعه فحشا) و مصالح عمومی (به‌ویژه حفظ نظام)

تقویت نظام ارزشی حاکم بر فرد و جامعه

تقویت مؤلفه‌های هویتی جمع‌گرایانه

ارتقای شأن و جایگاه قانون و پایبندی به آن

ترویج فرهنگ کار و تلاش

اصلاح ساختارها و فرایندها

تنوع‌بخشی به شکل‌های مشارکت مردمی در امور حکمرانی

دشوارسازی امکان تحقق فساد

استحکام‌بخشی به ضمانت اجرای قوانین

ارتقای شایسته‌سالاری در فرهنگ سازمانی

 

راهکارها: با توجه به سیاستها و راهبردهای فوق، راهکارهای فرهنگی پیشنهادی به‌منظور مقابله با فساد به‌شرح زیر ارائه میشود.

جدول ۲. راهکارهای فرهنگی پیشنهادی به‌منظور مقابله با فساد

پیشنهاد

متولی

طراحی نشان ملی (جایزه) مقابله با فساد و اهدای سالیانه آن

شورای‌عالی انقلاب فرهنگی با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان بازرسی کل کشور و دیگر نهادهای ذی‌ربط

تولید آثار ادبی و نمایشی حاوی ارزش‌های فسادستیزانه، آگاهی‌بخشی و تقویت‌کننده جایگاه اشخاص مبارزه‌کننده با فساد (به‌خصوص قوه‌قضائیه و نیروهای انتظامی و امنیتی)

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تولید برنامه‌های نمایشی، نظارتی، انتقادی و مطالبه‌گرانه و آگاهی بخش درباره آثار سوء رشوه دادن و رشوه گرفتن بر حقوق عموم مردم؛ معرفی و برجسته‌سازی شخصیت‌های الگو در زمینه مبارزه فساد؛ تدوین آیین‌نامه اجرایی شیوه پوشش رسانه‌ای فساد.

سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران

تولید بازی‌های رایانه‌ای آموزشی و آگاهی‌بخش

بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای

تولید محتوای آموزشی حول محور عدالت‌خواهی، مبارزه با فساد و جلوگیری از ایجاد و اشاعه آن و گنجاندن آن در کتب درسی

وزارت آموزش‌وپرورش

تدوین ضوابط تأسیس و فعالیت گروه‌ها و تشکل‌های مردم‌نهاد تخصصی مبارزه با فساد و سوت‌زن

وزارت کشور

ارتقای ساختاری و عملکرد واحد مربوط به امر به معروف و نهی از منکر مسئولان و کارکنان دولتی

ستاد امر به معروف و نهی از منکر

ایجاد دادگاه اخلاق سیاسی و مدیریتی

قوه‌قضائیه

تدوین شاخص‌های مربوط به اجرای سیاست‌های فرهنگی با تأکید بر تنظیم فهرست نظارتی-کنترلی (چک‌لیست)

شورای‌عالی انقلاب فرهنگی

طراحی و راه‌اندازی سامانه‌های صحت‌سنجی و راستی‌آزمایی درخصوص عملکرد نهادها و بازنمایی آن

سازمان بازرسی کل کشور با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

حمایت از روزنامه‌نگاران، خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای افشاگر فساد در طرح حمایت مالی از افشاگران فساد (ثبت ۲۱۶)

کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی

کمیسیون حقوقی و قضایی

 

1.مقدمه

 
از گذشته تاکنون فساد در سطوح و اشکال مختلفی در زندگی انسان بروز داشته است؛ از فساد فردی تا جمعی؛ فساد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی و فساد خرد یا کلان، اما یک نقطه مشترک وجود دارد و آن اینکه عمل یا فعلی برخلاف چارچوب تعیین شده در یک نظام ارزشی و اصول حاکم بر یک بخش از مردم صورت پذیرفته و حقوق دیگران ضایع شده ‌است. درواقع، معضل اصلی بیتوجهی یا کمتوجهی فرد یا افراد مفسد به اصول و ارزشهای عالیهای است که محافظ حقوق و منافع جمعی بهشمار میآید. در این شرایط وجدان اکثریت مردم آن را عمل ناشایست شمرده و «فساد» میداند به گونهای که «مفسد» از طرف جامعه طرد میشود.
همه فسادها از یک کانون نشئت میگیرند؛ ذهن انسان. ذهن انسان کانون دریافت، پردازش و پاسخ به ارزشها و اصول است. لذا اگر ذهن یک انسان دچار کجتابی رو به فساد و انحراف شود در رفتار و گفتار او نیز فساد بروز مییابد. وضعیت فسادآمیزی را که ذهن بدان گرایش پیدا میکند باید بهمعنای انحراف ذهن از پردازش درست ارزشهای انسانی دانست. این ارزشها در چارچوب فرهنگ تعریف میشوند؛ زیرا فرهنگ یک الگوی اندیشیدن و عمل کردن است و همه اعتقادات، باورها، ارزشها، آرمانها، هنرها، فنون و آداب جامعه را در برمیگیرد و در رفتار و عملکرد هر فرد یا گروه دیده میشود و آنان را از افراد جوامع دیگر متمایز میکند [1] . در اینجا ذهن فرد بهجای اینکه از ارزشها و هنجارهای انسانی حامی منافع جمعی تبعیت کند، دچار انحراف شده و تنها بهدنبال منافع خویش است.
با توجه به اینکه جوامع مختلف مبتنی‌بر نظام فرهنگی خود ارزشها و هنجارهایشان را تعیین میکنند، لذا تعریف فساد میتواند شکلهای مختلف و منحصر به‌فردی داشته‌ باشد، البته با وجود ارزشها و هنجارهای فراملی، همچنان فرهنگ ملی جوامع بر ذهنیت و ادراک جامعه از فساد اثرگذاری قابل‌توجهی دارد. به همین دلیل ادراک از فساد در جوامع با فرهنگهای مختلف قابلیت آن را دارد که متفاوت باشد. این امر از منظر سیاستگذاری فرهنگی بهلحاظ سلامت یا انحراف جامعه مورد توجه است.
چالش و مسئله مهم در امر سیاستگذاری فرهنگی وضعیتی است که فساد و گستره آن بهگونهای درک شود که فعل فسادآمیز و فرد مفسد مورد پذیرش بخش قابل‌توجهی از مردم قرار گیرند؛ بهگونهای که در قالب یک الگوی رفتاری، ارزشگذاری شوند. به این‌صورت که ارزشها و هنجارهای مفسد، بر ذهنیت دیگران غلبه کرده و آنها را به‌ سمت رفتارهای فاسد (بهعنوان ارزش و هنجار جایگزین) بکشاند. در این حالت عمل و عامل فساد نهتنها ازسوی جامعه طرد نمیشود، بلکه ممکن است بهعنوان یک نماد مطلوب اجتماعی (حتی قهرمان) معرفی و تبلیغ شود. در بستر پنهان و گاه حتی آشکار چنین جامعهای ارزش فرهنگی مطلوب، رسیدن به جایگاهی خواهد بود که مفسد بدان رسیده، لذا تبعیت از آن رفتارها پذیرفته میشود. مقام معظم رهبری مدظله العالی در این‌خصوص تأکید داشته و میفرمایند: «فساد چیز مسری‌ای هم هست. خدای نکرده وقتی [در] یک بخشی فساد وارد شد، این بیماری سرایت میکند؛ روزبه‌روز هم زیادتر میشود. وقتی که با فاسد برخورد نشود، فساد افزایش پیدا میکند» [2].
در جامعه سالم با کنترل اجتماعی قوی، فرد فاسد رفتارهای فسادآمیز خود را پنهان میکند، اما در جامعهای که آلوده به بیماری فساد در سطح گسترده شده باشد، رفتار فسادآمیز در نزد اکثریت ارزشمند میشود و همه در رقابت برای انجام فعل فاسد خواهند بود (مثل قوم لوط). در چنین حالتی است که مرگ مسئولان آن جامعه فرا میرسد و ممکن است یک نیروی اجتماعی با فرهنگ قوی آنها را پس بزند؛ انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 نمونهای از نیروی اجتماعی فرهنگی است که قدرت حاکمه فاسد را پس زد.
با انقلاب شکوهمند اسلامی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران که با خود فرهنگ اصیل اسلامی را بههمراه دارد، بهعنوان جایگزین نظامی که در آن فساد و تبعیض در ساختار دولتی نهادینه شده بود، این امید ایجاد شد که ریشه چنین کجرویهایی برچیده خواهد شد. با گذشت زمان و با وجود تلاشهای بسیاری که برای از بین بردن فساد انجام شده و توفیقات ارزندهای برای به حداقل رساندنشان به‌دست‌ آمده، اما هنوز مواردی از فساد هر از گاهی شنیده شده و در رسانهها انعکاس مییابد. با توجه به‌ ضرورت ریشهکنی فساد، باید از ابعاد مختلف و بهصورت خاص از منظر سیاستگذاری فرهنگی مورد کنکاش قرار گیرد. زیرا، بهمرور زمان تغییراتی در فرهنگ مردم جامعه هم مشاهده میشود، که نشانههایی از کجرویهای فرهنگی جامعه است؛ غلبه مادیگرایی، دگرگونی در تعریف از «آدم زرنگ» به‌جای فرد مفسد و تبدیل شدن بهعنوان یک الگوی رفتاری، از بین رفتن قبحِ برخی از مفاسد ازجمله دادن رشوه، رواج تجمل‌گرایی خصوصاً در بین مسئولان، بحرانها و تظاهرات جنسی و مانند آنها بخشی از این نشانهها هستند. این امر زنگ خطری برای مسئولان و دلسوزان بهشمار میآید و لزوم تصمیمگیری فوری را میطلبد. زیرا خطر اصلی این است که ذهنیت اکثریت جامعه نسبت به فساد تغییر کند و ارزشهای فسادآلود جایگزین فرهنگ اصیل اسلامی-ایرانی شده و مبنای تصمیمات فردی و جمعی قرار گیرند. در این‌خصوص نیز مقام معظم رهبری مدظله العالی تأکید دارند که: «در زمینه‌ فساد هم، به بسترهای فسادخیز توجه بشود... یعنی بایستی با نگاه کارشناسی، زمینه‌ بروز فساد را و تولید فساد را شناسایی کرد، شناخت و با همان نگاه کارشناسی، به جنگ فساد رفت و برای ریشه‌کنی فساد تلاش کرد و کار کرد» [3].
از این جهت، این سئوالات مطرح میشود که؛ چرا فساد به‌وجود میآید؟ چه عواملی تأثیرگذارند؟ فساد چگونه گسترش مییابد؟ ساختارها و بسترهای فرهنگی تقویتکننده گرایش به فساد یا بیتفاوتی نسبت به مقابله با فساد کدامند؟ راه‌حلهای کاربردی و اجرایی برای مقابله با فساد از منظر فرهنگی در سطوح قانونی یا اجرایی چه مواردی میتوانند باشند؟
پاسخ به هرکدام از این سئوالات نیازمند پژوهشهای مفصلی است و گزارش حاضر در توان خود سعی دارد نگاهی فرهنگی به چرایی و چگونگی پیدایش و گسترش فساد و راهحلهای فرهنگی ممکن در موضوع فساد داشته‌ باشد. ازاین‌رو گزارش با تحلیل و صورتبندی نظری از ایجاد و گسترش فساد و بررسی عوامل ایجاد فساد، پیشنهادهایی ارائه خواهد کرد. 

 

2.تعریف، ویژگیها و نشانه های فساد


فساد، در قرآن کریم در چه معانی به‌کار رفته است؟
وَالَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ: و کسانی که پیمان خدا را (بر توحید و پذیرش دین) پس از استوار کردنش (با معجزات و دلایل،) میشکنند و از آنچه خداوند دستور داده که با آن پیوند شود میبرند و در روی زمین فساد میکنند، آنهایند که برایشان لعنت و عاقبت بد این سرای است (سوره رعد، آیه 25).
در قسمتی از آیات مورد بحث، بخشی از صفات اصلی مفسدان و آنها که عقل و اندیشه واقعی خود را از دست دادهاند را بیان میکند و درحقیقت تمام مفاسد عقیدتی و علمی آنها در سه جمله، خلاصه شده است:
-    شکستن پیمانهای الهی که شامل پیمانهای فطری، پیمانهای عقلی و پیمانهای تشریعی میشوند.
-     قطع رابطهها: رابطه با خدا، رابطه با رهبران الهی، رابطه با خلق و رابطه با خویشتن.
-     آخرین قسمت که ثمره دو قسمت قبل است، فساد در روی زمین است.
فساد که نقطه مقابل صلاح است، به هرگونه تخریب و ویرانگری گفته میشود و به گفته راغب در مفردات، الفساد خروج الشیء عن الاعتدال قلی لا کان او کثیرا، و یضاده الصلاح و یستعمل ذلک فی النفس و البدن و الاشیاء الخارجة عن الاستقامة: فساد هرگونه خارج شدن اشیا از حالت اعتدال است، کم باشد یا زیاد و نقطه مقابل آن صلاح است و این در جان و بدن و اشیایی که از حد اعتدال خارج میشوند، تصور میشود [4].
بنابراین تمام نابسامانیهایی که در کارها ایجاد میشود و همه افراط و تفریطها در کل مسائل فردی و اجتماعی، مصداق فساد است. در قرآن مجید نیز در بسیاری از موارد فساد و صلاح در برابر یکدیگر قرار گرفتهاند.
در سوره شعراء آیه 152 میخوانیم: الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ: آنان که در زمین فساد میکنند و (هرگز) به اصلاح نمیپردازند.
در سوره بقره آیه 220 میفرماید:... وَاللّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ...
... و خداوند افسادگر را از اصلاحگر می‌شناسد...
و در سوره اعراف آیه 142 میخوانیم:... وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ...: و به اصلاح پرداز و از راه فساد انگیزان پیروی مکن.
در بعضی از موارد ایمان و عمل صالح را در برابر فساد قرار داده است،
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ...: آیا ما کسانی را که ایمان آورده و عملهای شایسته انجام دادهاند (در مقام پاداش) همانند فسادانگیزان در روی زمین قرار میدهیم؟ (سوره ص، آیه 28) ازسوی دیگر در بسیاری از آیات قرآن، فساد با کلمه فی‌الارض، همراه شده که نشاندهنده، نظر به جنبههای اجتماعی مسئله است. این تعبیر در موارد متعددی از قرآن به چشم میخورد.
و ازسوی دیگر فساد و افساد در آیات مختلف قرآن مجید با گناهان دیگری که شاید غالباً جنبه مصداق دارد بیانشده که بعضی از این گناهان فوق العاده بزرگ و بعضی از آنها کوچکتر است؛ مثلاً: گاهی هم‌ردیف با جنگ با خدا و پیامبر آمده است مانند: إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَ رس وله وَ یَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا...: جز این نیست که کیفر کسانی که با خدا و رسول او میجنگند و در زمین به فساد و تبهکاری میپویند،.... (سوره مائده، آیه 33).
و گاهی هم‌ردیف با هلاک کردن حرث و نسل بیانشده:
وَإِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیِهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ: و چون روی گرداند (و از نزد تو بیرون رود، یا چون سرپرست کاری شود) در زمین به راه افتد تا در آن فساد کند و کشت و نسل را نابود نماید (سوره بقره، آیه 205).
و زمانی در کنار قطع پیوندهایی که خدا به آن فرمان داده است مانند:
الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ: همانهایی که پیمان خدا را پس از محکم کردنش میشکنند (با احکام خدا پس از ثبوت آن به نقل و عقل، مخالفت میکنند) و آنچه را که خدا فرمان داده وصل شود (مانند رابطه با ارحام و معصومان و دین) قطع میکنند و در روی زمین به فساد میپردازند، آنهایند که زیانکارند (سوره بقره ، آیه 27).
و گاه در کنار برتری‌جویی و سرکشی قرار گرفته: تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا...: آن خانه برتر و والای آخرت را از آن کسانی قرار میدهیم که در روی زمین اراده برتری و تسلط (بر دیگران) و فساد و تباهی ندارند،... (سوره قصص، آیه 83)
گاه فرعون را مفسد میشمارد و بههنگام توبه کردن در حال غرق شدن در نیل میگوید: الآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَکُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ: (به او گفته شد) الآن (که وقت توبه گذشته)؟! درحالی که پیش از این نافرمانی کردی و از تبهکاران بودی. (سوره یونس، آیه 91)
و نیز این کلمه (فساد فی‌الارض) گاه در مورد سرقت به‌کار رفته، همان‌گونه که در داستان برادران یوسف میخوانیم که پس از اتهامشان به سرقت گفتند:
قَالُواْ تَاللّهِ لَقَدْ عَلِمْتُم مَّا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِی الأَرْضِ و ما کُنَّا سَارِقِینَ: (برادران یوسف) گفتند: به خدا سوگند شما نیک میدانید که ما نیامدهایم در روی زمین تبهکاری کنیم و ما هرگز دزد نبودهایم (سوره یوسف، آیه 73).
و گاه هم‌ردیف کمفروشی بیانشده همان‌گونه که در داستان شعیب میخوانیم:... وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ
:... و از مردم کالاهایشان را (هنگام ادای حقوق در تمام سنجیدنیها) کم مگذارید و تبهکارانه در روی زمین نپویید. (سوره هود- آیه 85)
و بالاخره گاهی به‌معنای بههم ریختن نظم عالم هستی و جهان آفرینش آمده است: لَوْ کَانَ فیه ما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا...: اگر در آسمانها و زمین خدایان دیگری غیر از اللَّه وجود داشت، بیشک هر دو (آسمانها و زمین از نظر حدوث و بقا) فاسد میشدند،... (سوره انبیاء، آیه22).
از مجموع این آیات که در سورههای مختلف قرآن آمده بهخوبی استفاده میشود که فساد بهطور کلی یا فساد فی‌الارض یک معنای بسیار وسیع دارد که بزرگترین جنایات مانند جنایات فرعون و سایر جباران و کارهای کمتر از آن حتی گناهانی همچون کمفروشی و تقلب در معامله را شامل میشود و البته با توجه به مفهوم وسیع فساد که هرگونه خروج از حد اعتدال را شامل میشود، این وسعت کاملاً قابل درک است. لذا واژه فساد را خارج شدن هر چیزی از حدّ اعتدال و ضدّ صلاح معنا کردهاند [5]. با این اوصاف فساد را در عرف مردم و ادبیات رسمی، سوء‌استفاده از امکانات عمومی برای نفع شخصی یا گروهی تعریف و آن را به انواع و اقسام مختلفی دسته‌بندی می‌کنند؛ از فساد مالی و اقتصادی گرفته تا فساد اداری، سیاسی، آموزشی و اخلاقی. هنگامی که از فساد صحبتی به میان میآید مصادیقی مثل رشوه، کلاهبرداری، کمفروشی، فرار مالیاتی، قاچاق، اختلاس، احتکار، خویشاوند گماری (پارتیبازی)، رانتهای اطلاعاتی، لابیگریهای شخصی و گروهی، تقلبهای علمی، روابط غیرمشروع و از این قبیل مثالها به ذهن متبادر میشود. علاوه‌بر این، در قانون ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد (مصوب مورخ 1387/۲/29)، فساد، هرگونه فعل یا ترک فعلی است که توسط هر شخص حقیقی یا حقوقی بهصورت فردی، جمعی یا سازمانی که عمداً و با هدف کسب هرگونه منفعت یا امتیاز مستقیم یا غیرمستقیم برای خود یا دیگری، با نقض قوانین و مقررات کشوری انجام پذیرد یا ضرر و زیانی را به اموال، منافع، منابع یا سلامت و امنیت عمومی و یا جمعی از مردم وارد نماید نظیر رشا، ارتشا، اختلاس، تبانی، سوءاستفاده از مقام یا موقعیت اداری، سیاسی، امکانات یا اطلاعات، دریافت و پرداختهای غیرقانونی از منابع عمومی و انحراف از این منابع به‌ سمت تخصیصهای غیرقانونی، جعل، تخریب یا اختفای اسناد و سوابق اداری و مالی. 

 

ویژگیهای مشترک در مفاسد

با در نظر داشتن تعاریف مذکور، با دیدگاهی فرهنگی فصل مشترک همه این اقسام را میتوان در چند ویژگی خلاصه کرد:


1.    ترجیح منافع شخصی بر خیر جمعی

ترجیح منفعت شخصی بر خیر جمعی را میتوان ریشهایترین ویژگی فساد برشمرد؛ جایی که افراد یا گروه‌های دارای موقعیت و مسئولیت دولتی و یا عمومی و حتی خدماتی فارغ از توجه به خیر جمعی، صرفاً سود شخصی یا گروهی خود را لحاظ می‌کنند و بهصورت ناعادلانهای مانع افزایش سطح بهره‌مندی سایر افراد از منابع محدود یا غیر محدود ارزشمند می‌شوند. طمع‌ورزی و تمامیت‌خواهی‌های فردی و گروهی مانع ایجاد کلان‌نگری و وسعت دید در موضوعات مختلف می‌شود. بهنحوی که مفسدان، اساساً ارزشی برای مصالح جمعی و منفعت کلان اجتماعی قائل نیستند و نمی‌توانند آن را در محاسبات خود لحاظ کنند. ازاین‌رو، در بازتولید این نگاه در ساختارها و نهادهای مختلف تلاش می‌کنند. این موضوع به اشکال مختلف در تربیت فرزندان در نهاد خانواده یا آموزش رسمی و همچنین در نظام ارزش‌گذاریِ ساختارهای اداری و تشکیلاتی یا نحوه مواجهه مردم در معاملات بازار قابل‌پیگیری است. نگاهی که نه می‌تواند جمعی را ببیند و نه می‌تواند جامعه‌ساز باشد؛ لذا از درک عمق و وسعت خیری که به جمع می‌رسد عاجز است و برای برساخت آن نیز اقدامی نمی‌کند.

2.    پنهان یا غیر رسمی

ویژگی دیگری که مشترک بین انواع فسادهاست، وجود روابط پنهانی و به دور از انظار عمومی جامعه است. رفتار فسادآلود چون خیر یا منفعتی را برای عدهای محدود خارج از قانون طلب میکند باید به‌ دور از انظار جامعه و مخفی نگه داشته شود تا خودش را حفظ و بازتولید کند؛ ازاین‌رو شبکه فساد برای اینکه بخواهد باقی بماند، ناچار است همواره مقاومتی علیه عمومی کردن ایدههای اصلی داشته باشد و با تبیین و توضیحهای عمومی یا ایجاد اتاق‌های شیشه‌ای هدفمند مخالفت کند.

3.    عمل خارج از موازین شرعی، رویههای عرفی و چارچوبهای قانونی

مشخصه دیگری که فساد را از سایر انحرافات متمایز میکند این موضوع است که فساد، خارج از رویهها و چارچوبهای شرعی، عرفی یا قانونی صورت میگیرد. شبکه فساد، بقای خودش را عمدتاً خارج از روالهای رسمی و قانونی یا در گلوگاههایی که خلأ قانونی وجود دارد، دنبال میکند. بدینجهت، این شبکه، همواره سعی در دور زدن، کنار زدن یا تضعیف موازین شرعی و روالهای عرفی و قانونی دارد. 

4.    دسترسی به امتیازها و منابع خاص به صورت ناعادلانه

از دیگر ویژگیهای شکل‌گیری فساد، این موضوع است که فرد یا گروهی محدود، خواهان دسترسی به امتیازها و منابع خاص بهصورت ناعادلانه هستند. به بیان دیگر فساد وقتی شکل میگیرد که فرد یا گروهی، منابع محدود در هر حوزهای را بدون لحاظ نفع عمومی افرادی که میتوانند از آن منابع برخوردار شوند، صرفاً برای شخص یا گروه خود طلب میکند. تبعات این نوع از دسترسیهای خاص، شکلگیری فسادهای شبکهای است. به این معنا که گروههای مختلف بهمنظور کسب امتیازهای ویژه، تلاش میکنند در حوزههای گوناگون، بده‌بستانهایی خارج از شبکه دسترسیهای عمومی را شکل دهند تا با کسب امتیاز ویژه در حوزهای، دسترسی به امتیاز دیگری را در اختیار گروهی دیگر قرار دهند.

5.    تضییع حقوق دیگران

یکی دیگر از ویژگیهای برجسته فساد، تضییع حقوق دیگران است. به‌ بیان‌ دیگر وقتی فساد شکل میگیرد، حتماً حقوقی از دیگران ضایع شده ‌است. درواقع استفاده انحصاریِ شخصی یا گروهی از امکانات عمومی ایجاب میکند حقوق سایر افراد نادیده گرفته شود تا منابع و امکانات عمومی بهصورت انحصاری مصرف شود. زیرا فساد یا شبکه فساد اساساً حقی برای عموم مردم قائل نیست و تمام منافع را بهصورت متمرکز برای خود طلب میکند.

6.    ترک فعل

در برخی از موقعیتها، بسترهای فساد در مجموعهای از ترک فعلهاست که رقم میخورد. برای مثال، در فسادهایی که بهصورت شبکهای انجام‌ می‌شود، گروههای مختلف که در شکلدهی این شبکه سهیم هستند برای اینکه نقش و جایگاه خود را در شبکه حفظ و سود و منفعت خود را بالا ببرند لاجرم باید موضوعاتی را نادیده بگیرند و افعال و وظایف مربوطه را ترک کنند تا بتوانند از طرف مقابل هم در جایگاه خود امتیاز کسب کنند. ازاین‌رو ترک فعل سازمانی یا مأموریتهای محوله و مسئولیتهایی که بهصورت اجتماعی یا اداری بر دوش افراد است زمینهساز شکلگیری فساد هستند.
به این ترتیب، تعریف از فساد اینگونه میتواند باشد که «فساد فعل یا ترک فعلی آگاهانه است که توسط فرد یا افراد دارای مسئولیت، منصب یا مقام دولتی و عمومی یا شهرت و یا اقتدار خارج از موازین شرعی، رویههای عرفی و چارچوبهای قانونی بهصورت پنهان یا غیررسمی در جهت دسترسی ناعادلانه به امتیازها و منابع خاص برمبنای ترجیح منافع شخصی بر خیر جمعی انجام میپذیرد».
در کنار ویژگیهای مشترکی که در همه گونههای فساد وجود دارد، نمودها و نشانههایی میتوان یافت که بستر فرهنگی فسادآور را از غیر آن متمایز میکند. در ادامه برخی از آنها ارائه خواهد شد:
•    جابه‌جایی ارزشها و ضدارزشها و تبدیل ضدارزشها به هنجار و ارزش؛ هنجار تلقی شدن یک رفتار نابهنجار و قهرمان انگاشتن فرد فاسد نزد افکار عمومی (قبحزدایی از فساد و ارتشا)؛
•    عدم پیگیری اهداف عمومی و معطل ماندن نیازهای عامه مردم؛ اولویت یافتن حل مسائل خرد و گروهی بر مسائل کلان و ملی در میان سیاستگذاران؛
•    غلبه رفتارهای مبتنی‌بر تظاهر به تبعیت از ارزشهایی که خیر جمعی دارند و پنهان کردن پیگیری منافع شخصی یا گروهی؛
•    عدم پذیرش نظارت دیگران (عامه مردم) و تضعیف جایگاه نظارت با تهی کردن معنا از مناصب قضاوتی و نظارتی؛
•    جایگزینی ارزشهای منفعتطلبانه بهجای ارزشهای خیرخواهانه (مانند غلبه ارزش کمکاری بهجای تلاش در ادارات)؛
•    کاهش تعهد و عدم مسئولیت‌پذیری مربوط به نواقص پیشآمده و مرتبط کردن علت پیدایش نواقص و عدم اجرای تعهدات به عوامل بیرونی؛
•    تأکید بر پیچیده کردن و ایجاد ابهام در فرایندها و چندپهلو کردن مفاهیم برای برهم زدن ادراکات درست فرهنگی؛
•    عدم رعایت موازین شایستهسالاری در انتصابات در جهت ایجاد نیروهای پیرو و حامی؛
•    تضعیف جایگاه قوانین با قانونشکنیهای عمدی و غلبه دادن سلایق فردی؛
•    تأکید بر مؤلفههای هویتی خرد مانند قومیتی و محلی بهجای هویت ملی در تصمیمات کلان؛
•    نبود یا ضعف ساختار ذهنی و عینی مناسب برای مجازات مفسد؛ نه مجازات غیررسمی (اعتراض مردم) و نه مجازات رسمی (در دادگاههای انتظامی و قضایی)؛
•    بیتفاوتی، تسلیم شدن و اعتراض نکردن مردم به موارد فساد مشهود؛
•    ازدیاد شکایات و اعتراضات بین مردم نسبت به یکدیگر پیرامون تضییع حقوق خود.

 

3.قرائتی از پیدایش و گسترش فساد

گفته شد که ریشه ای ترین ویژگی فساد ترجیح «منافع فردی» بر «منافع جمعی» به صورت «ناعادلانه» است. از منظر فرهنگی هریک از این ترجیحات، ارزشها و هنجارهای خود را تولید و بازتولید میکنند. برای تهیه پاسخ مناسبی از زاویه فرهنگی به این پرسش که چگونه یک ارزش مانند خیر جمعی مغلوب یک ارزش دیگر، یعنی منفعت شخصی میشود و پذیرش آن گسترش مییابد، باید ابتدا تعریف فرهنگ ارائه شود. باید دانست که فرهنگ معانی متنوعی دارد، اما در یک تعریف دانشگاهی میتوان گفت که بنیان فرهنگ تصورات و اندیشه‌هایی است که مشخص میکنند چه چیزی مهم، ارزشمند، مطلوب و پسندیده است. این تصورات انتزاعی یا ارزشها به افراد در تعامل با دنیای اجتماعی معنا میدهد و آن را هدایت میکند. همچنین هنجارها، قواعدی برای رفتار هستند که ارزشهای یک فرهنگ را منعکس میکنند یا تجسم میبخشند، در کنار یکدیگر به چگونگی رفتار اعضای یک فرهنگ در محیط اجتماعی شکل میدهند. [6] . شایان ذکر است که اگرچه فرهنگ امری جمعی است و از دل اجتماع برمیآید، اما از مجموع افراد است که جمع یا اجتماع شکل میگیرد. لذا توجه به فرد و ویژگیهای فرهنگی او برای تحلیل یک فرهنگ میتواند مؤثر باشد.
خاستگاه تصورات و اندیشهها ذهن انسان است که برخی را بهصورت فطری درک میکند و برخی را در ارتباط با روایتهای پیرامون خود بدانها شکل میدهد. از نظر علوم انسانی درک از واقعیات اهمیت ویژهای برای انسان دارد. زیرا نحوه و میزان درک از واقعیتها بر تصمیمات و جهتگیریهای زندگی افراد تأثیرگذار است. اگر مبانی و پایههای ارزشی و هنجاری قدرتمند و درستی پیرامون افراد باشد به همان میزان درک درستی از واقعیات حاصل میشود. برای مثال اگر ارزشهای ترقی فردی یا مبنای موفقیت یک فرد در زندگی با ارزشهای مبتنی‌بر ثروتِ بیشتر تعریف و ازسوی اجتماع نیز پذیرفته و ترویج شود، درک آن فرد از واقعیات، کسب هرچه بیشتر ثروت از هر طریقی برای دریافت صفت یا برچسب انسان موفق در میان افراد پیرامونی خود، خواهد شد. در خلأ ارزشها و هنجارهای مراقب (مانند ارزشهایی چون حفظ نظام سیاسی و مصالح آن) یا ضعف نظام کنترل درونی (مانند وجدان، اخلاق، تقوا و...)، این درک میتواند حتی بهمعنای خودخواهی مطلق مبدل شود. از منظر نظری میتوان گفت که «درک از واقعیات پیرامون» بهعنوان متغیر اصلی با واسطه «ضعف ارزشها و هنجارهای مراقب (نظام کنترل درونی)» بر فساد رفتاری بهعنوان متغیر وابسته تأثیرگذار است. شکل زیر این رابطه را ترسیم کرده است.

شکل 1. ارتباط متغیرهای اصلی و واسطه ای فرهنگی در پیدایش فساد
 

عوامل مختلفی بر درک انسان از واقعیات تأثیرگذار است. برخی درونی و مربوط به‌خود فرد هستند؛ مانند شخصیت فردی و اجتماعی، باورها و اعتقادات، سطح آگاهی، انتظارات فرد، درک و احساس نسبت به عدالت یا بیعدالتی، احساس نسبت به تبعیض، جایگاه اجتماعی و مانند آنها و برخی بیرون از فرد و مرتبط با محیط او؛ مانند تربیت خانوادگی، ارتباطات و حلقههای اجتماعی، فرهنگ سازمانی، خردهفرهنگهای پیرامونی، آثار رسانهای و مانند آنها.
جنبه دیگری از درک واقعیتها که در اینجا باید از منظر فرهنگی بدان توجه شود این است که ادراک افراد از امر فساد نیز میتواند بر گسترش فساد تأثیرگذار باشد. زیرا تصور فرد از وضعیت فساد و مصادیق آن، ادراک او را از واقعیت فساد در جامعه شکل میدهد. این امر با آگاهی عمومی از مفاسد، شکل گستردهای به‌خود گرفته است. اگر فردی به این درک برسد که در شرایطی که افراد بسیاری از قدرت و منابع عمومی برای منافع شخصی خود سوءاستفاده میکنند، ممکن است خود نیز در مسیر اقدام به فساد قرار گیرد. هرچند ادراک فساد بهتنهایی نمی‌تواند منجر به ایجاد فساد شود، اما در تغییر هنجارهای یک فرد نسبت به فساد مؤثر خواهد بود. 
به این ترتیب، چنین درکی از واقعیات اگر بهصورت گسترده در مجموعهای از افراد شکل بگیرد، بهصورت فردی یا جمعی به‌ سمت درونیسازی مفاهیم و ادراکات خود میروند و به این باور خواهند رسید که باید در هر شرایطی منافع خود را از هر طریقی بهدستآورد. آنها درواقع در پی پاسخ به انتظارات نهادینه شدهای هستند که پیرامون آنها شکل گرفته است؛ مانند، تلاش برای کسب موفقیت و برتری نسبت به دیگران و اثبات خود بهعنوان یک انسان موفق. این افراد در این موقعیت به‌ سمت ایجاد یک نظریه برای تصمیمات خود خواهند رفت و در یک توافق نانوشتهای تأکید خواهند کرد که: همان‌گونه که همه در حال کسب منافع خود هستند و کسی به منافع من توجه نمیکند پس من هم باید به منافع خود از هر طریقی به رسم و منافع دیگران اهمیتی ندارد. این امر نهاد فساد را در ذهن پایهگذاری میکند و چارچوب روابط فرد با دیگران را مبتنی‌بر تأمین منافع فردی شکل خواهد داد. مجموعهای از افراد با چنین رویکردی گروههای همراستا را تشکیل داده و به‌ سمت فراهم آوردن ابزارهای مورد نیاز میروند. این افراد حتی به‌ سمت تلاش برای رسمیت بخشیدن به این ابزارها از طریق قوانین خواهند رفت. به این ترتیب سازوکارهای مناسب برای فساد در یک ساختار عملیاتی شکل میگیرد. در چنین وضعیتی هر فردی وارد ساختار فاسد شود ممکن است بهمرور زمان خود نیز دچار فساد شود. بدین‌گونه ارزشها و هنجارهای فسادآلود بازتولید و تکثیر میشوند. 
اگرچه در چنین شرایطی کار برای افراد سالم دشوار خواهد بود، اما ازآنجایی‌که فطرت انسانی بر حقطلبی و تبعیت از حق تأکید خواهد کرد و عقل جمعی نسبت به مطلوبیت بلندمدت خیر جمعی پی خواهد برد، مقاومت اجتماعی شکل گرفته و مبارزه با فساد انجام خواهد شد. تاریخ بشریت سرشار از مقاومتها و تلاشهای کوچک و بزرگ اجتماعی در برابر فساد است. حتی در قرآن کریم هم نمونههایی از فسادهای گسترده ذکر شده که با قهر الهی از بین رفتند. 
این مبارزات اگرچه در طول تاریخ تداوم داشته و موفقیتهایی حاصل شده، اما هیچگاه باعث از بین رفتن فساد در جوامع انسانی نشده است. این امر نشان میدهد سیستم پیدایش و گسترش فساد بسیار پویاست و دچار اضمحلال نخواهد شد مگر با اراده الهی. 
توضیحات ارائه شده را در چارچوب نظری زیر میتوان خلاصه کرده و نشان داد. درواقع این چارچوب یک صورتبندی فرضی یا بهعبارتی مفروضهای این گزارش از گسترش فساد میباشد.

شکل 2. چارچوبی فرضی از گسترش و پویایی سیستم فساد
 


4.عوامل بروز انواع فساد در جامعه

عوامل پیدایش فساد میتواند طیف گستردهای داشته ‌باشد، اما در این نوشتار به مهمترین عوامل بروز فساد در جامعه اشاره خواهد شد. ارائه عوامل برمبنای دو بُعد درونی و بیرونی آنها خواهد بود. عوامل درونی بر فرد بهعنوان یک عامل اصلی در پیدایش و انجام فساد در نظر گرفته شده و عوامل بیرونی معطوف به ساختارها و عوامل پیرامون یک فرد است که بر گرایش و تصمیم او برای فساد مؤثر خواهند بود.

الف) عوامل فردی و درونی
    تضعیف برخی از ارزشها و هنجارهای پایه: برخی از ارزشهای فرهنگ در جایگاه مبنایی، اصیل و پایهای قرار داشته و مبانی شکلگیری جامعه سالم و اصول اخلاقی را تشکیل میدهند. نادیده گرفته شدن فرهنگ شایسته‌سالاری، مؤلفه‌های فرهنگی پیونددهنده اجتماع و ایجاد همبستگی ملی، هنجارهای منعکننده از تبعیض و نابرابری، ارزشها و هنجارهای حمایت از مظلوم و مقابله با ظلم، نوع‌دوستی و کمک به نیازمند، کار و تلاش برای دستیابی به هدف و مانند آنها باعث شکلگیری عدم احساس امنیت، نابرابری اجتماعی، کاهش امید به زندگی، ناخشنودی اجتماعی، بدبینی اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، بی‌اعتمادی، آنومی فردی، کاهش دینداری و ناسازگاری منزلتی میشود که خود زمینههایی برای شکلگیری فساد بهشمار میآیند. مقام معظم رهبری نیز در تأکید بر چنین زمینهای فرمودهاند: «من میخواهم این فرهنگ در جامعه رشد کند: فرهنگِ ارتباطِ درآمد با کار. خیلی از این تبعیض‌ها، خیلی از این کارهای تجملاتی، خیلی از این ثروتهای مضر که آثار فسادش را انسان در جامعه میبیند و کسانی مصداق «مُترَفین» در جامعه هستند که در قرآن ذکر شده‌اند. خیلی از اینها ناشی از همین است که ارتباط درآمد و سود و بهره با کار قطعشده؛ کار نیست، [اما] درآمد هست؛ این نمیشود؛ درآمد باید ناشی از کار باشد» [7].
    ضعف هویت: یکی از عوامل مهم در بروز و شیوع انواع فسادها در جامعه، فقر هویتی است. بهعبارتی عدم اتصال ذهنی فرد به پشتوانه و ریشههای هویتی محکم از قبیل اصالت دینی و یا اجتماعی که او را در وضعیت گمنامی قرار میدهد. بهعبارتی هویت یک عامل مهم در مولد بودن جامعه در عرصههای مختلف است و نقش بازدارندگی در بروز رفتارهای ناهنجار دارد. 
    کمبود سواد و آگاهی‌های عمومی: بخش مهمی از انواع فسادها ناشی از کمبود یا نبود سواد و آگاهی‌های عمومی درباره فساد و مقابله با آن است؛ در مقولاتی مانند قبح و کراهت فسادها و آثار میان و بلندمدت فرهنگی و اجتماعی اقدام به فساد. آگاهی‌بخشی مبتنی‌بر انتقال معنا به جامعه است، البته استفاده از ابزارهای انتقال معنا در جامعه با توجه به گسترش آگاهیهای کاذب در جوامع بسیار حائز اهمیت است. 
    کاهش امکان پیشبینی آینده (غلبه رویکردهای کوتاهمدت بر بلندمدت): یکی از مشکلات جدی فرهنگی که آثار آن در ابعاد مختلف زندگی بهصورت اضطراب بروز میکند را باید کاهش امکان پیشبینی آینده زندگی دانست. جامعه ایرانی بهدلیل تجربه تاریخی خود که همواره مورد تاخت‌وتاز بیگانگان قرار گرفته و بیثباتیهای سیاسی و اقتصادی را مشاهده کرده، دچار یک نگرانی تاریخی نسبت به وضعیت آینده شده ‌است. به ‌دلایل بسیار متعددی در این دوره تاریخی هم بهمانند گذشته عامه مردم برای تأمین منافع شخصی خود در حال رقابت با یکدیگرند؛ هجوم به بازارهای ارز، طلا، سکه، مسکن، زمین و... همه نشانههایی از این نگرانی تاریخی هستند. بر این اساس افراد ترجیح میدهند منافع کوتاه‌مدت خود را به هر شکلی که میتوانند تأمین کنند و از این غافل میشوند که در بلندمدت با این رویه منفعت و خیر جمعی حاصل نمیشود. غلبه‌ نگرش کوتاه‌مدت نسبت به مسائل در میان افراد یک جامعه، زمینه‌ساز ایجاد و بروز فساد است و ازآنجایی‌که امکان دارد افراد جامعه چشم‌انداز یا هدف روشنی برای آینده‌ خود متصور نباشند، ارزش خیر جمعی در میان آنان کم‌رنگ شده و برای رسیدن به اهداف کوتاه‌مدت خود بر تحقق منافع شخصی متمرکز می‌شوند.
     انتقال ناقص ارزشهای فرهنگی به نسلهای آینده: فرهنگ که مجموعهای از ارزشها و هنجارها و پیوند سنت و نوخواهی میباشد، میان انسانها از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد. اگر میان آنچه نسلهای گذشته بدان باور داشتند و آنچه نسلهای جدید باور دارند، تفاوت بسیاری وجود داشته‌ باشد، انتقال فرهنگ بهدرستی صورت نگرفته‌ است. این موضوع میتواند ناشی از عدم برنامهریزی برای انتقال فرهنگ و همچنین عدم استفاده از ابزارهای نوین انتقال فرهنگ باشد که درنهایت منجر به انحراف از نظام ارزشی جامعه خواهد شد. اگر فرد پیوند درستی با گذشته فرهنگی خود نداشته ‌باشد، در خلأ یک پشتوانه فرهنگی محکم به‌ سمت جایگزینهای خودخواهانهتر گرایش مییابد.
    کاهش سرمایه اجتماعی: یکی از عوامل مهم در رشد فساد در جامعه کاهش سرمایه اجتماعی افراد و همچنین کاهش سرمایه اجتماعی سیستم است که البته در رابطه رفت و برگشتی علت و معلولی با یکدیگر هستند. تأثیرات این امر در اعتماد به یکدیگر و به دولت برای عدالت و خیرخواهی جمعی و بر کاهش مشارکت مردم در امور اجتماعی قابل‌توجه است. فردی که سرمایه اجتماعی خود را از دست داده و اعتماد او از دیگران سلب شده باشد، تصمیماتی خلاف جمع خواهد گرفت.
    غلبه رویکرد مادیگرایی و مصرفگرایی بیرویه و تحت‌الشعاع قرار دادن معنویات و ابعاد اخلاقی: نگرانیهای حاصل از فشار اقتصادی گرایش رو به افزایشی برای در اختیار داشتن کالاها و برخورداری از خدمات رفاهی به وجود آورده است. غالب این گرایشها فراتر از نیازهای واقعی است. بهعبارتی برخی از نیازهای مطالبه شده ناشی از عوامل روانی مصرف است نه رفع نیازهایی که اگر برطرف نشوند زندگی فرد را با مشکل مواجه کند. فردی که در رقابت با دیگران برای بهرهمندی بیشتر از خدمات و امکانات است، تمام ابزارهای مشروع و نامشروع را برای رسیدن به هدف خود به‌کار خواهد گرفت و اگر در جایگاه یا موقعیتی باشد که اختیار توزیع منافعی را برای عموم داشته ‌باشد ممکن است در تصمیمات خود به نفع خویش عمل کرده و حقوق دیگران را نادیده بگیرد.

ب) عوامل ساختاری و بیرونی
    انحصار منابع و موقعیتهای اجتماعی-فرهنگی: یکی از عوامل مهم در بروز فساد در جامعه انحصار در منابع، موقعیتها، نقشها و حتی مسئولیت اجتماعی است. بهعبارتی وقتی مردم یک جامعه در برابر موقعیتهای مختلف اجتماعی به یک مصرفکننده تبدیل میشوند، در مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی و حتی در تولید معنا و انتقال فرهنگ نیز کمتر جایگاهی دارند. در چنین شرایطی که مردم حضور کمتری دارند، فساد بروز و رشد میکند. بهطور مشخص میتوان به برخی انحصارهای مدیریتی در دست گروهها و افرادی ثابت اشاره داشت. این انحصار در دو دسته جامعه نخبگانی و عموم جامعه تولید فساد میکند.
    ضعف نهادهای اجتماعی فرهنگساز: در میان نهادهای اجتماعی تأثیرگذار در جوامع و بهصورت خاص جامعه ایرانی که بر فرایندهای فرهنگی و اجتماعی در ادوار مختلف تأثیرگذار بودهاند، نهاد خانواده نقش بسیار مهمی داشته است. نهاد خانواده برای تأثیرگذاری بر فرهنگسازی کارکردهای بسیار متنوع و گستردهای دارد. این نهاد برخلاف سابق، در سالهای اخیر دچار ضعف در کارکردهای مربوط به فرهنگسازی شده ‌است. بهعبارتی این نهاد نهتنها در انتقال و مراقبت از ارزشها و هنجارهای فرهنگی کارکرد مؤثر ندارد، بلکه در توانمندسازی افراد و ایجاد هنجارهای مراقب نیز کماثر شده ‌است. در کنار این دو نهاد باید به نهاد آموزش هم اشاره شود که کارکردهای خود را در بازتولید و تقویت ارزشها و هنجارهای اصیل از دست داده است. امروزه فضای مجازی تا حدود قابل‌توجهی جایگزین این دو نهاد شده که برای جامعه و بهصورت خاص نوجوانان و جوانان تولید معنا میکند. این درحالی است که یکی از مهمترین وظایف دستگاههای فرهنگی را باید در نقش‌آفرینی آنها در تولید محتواهای فرهنگی مناسب بدانیم که منجر به امر فرهنگسازی شود.
    عدم شفافیت: یکی دیگر از عوامل مهم در فساد ابهام در نقشها و تکالیف قانونی است که منجر به ارائه عملکردهای کلی و مبهم و دور از واقع میشود. این وضعیت خود تولیدکننده فضای فکری مشوش و ابهامزا برای عموم مردم بهعنوان بستر فرهنگ عمومی است. همچنین عدم شفافیت در توزیع عادلانه منابع و بهرهمندی عمومی از امتیازاتی که در اختیار دولت قرار دارد، هم میتواند ذهنیت منفی برای عامه مردم نسبت به عملکرد مسئولان ایجاد کند. ازسوی دیگر وجود مصونیتهای غیررسمی برای مسئولان و منسوبین نهتنها منجر به فساد آنها میشود، بلکه ادراک فساد مسئولان را در میان مردم بالا میبرد و امکان گسترش فساد در عرصههای مختلف اجتماعی را رقم خواهد زد. بهعبارتی مردم در صورت مشاهده فساد ازسوی مسئولان و یا احساس فساد مسئولان در عرصههای کنشگری، خود دست به فساد و انحراف هنجاری خواهند زد. 
    تبعیض در توزیع منابع: یکی دیگر از موارد مهم، تبعیض در توزیع منابع موجود در جامعه است که منجر به فساد میشود. بهعبارتی افراد در شرایطی که احساس خدشهدار شدن عدالت اجتماعی و تضییع حقوق خود را داشته باشند، رفتار خود را در راستای جبران این تضییع قرار میدهند و در حالتهای جدی به فساد منجر میشود.
    پرداخت نامتوازن به افشا و برخورد با فساد: نخستین خطای انسانی آخرین خطای او نخواهد بود، مگر آنکه هزینهای که برای آن پرداخت میکند آنقدر سنگین باشد که مانع تکرار آن شود. متأسفانه در سالهای اخیر با وجود کشف فسادهایی که انجام پذیرفته و در سطح گستردهای اطلاعرسانی شده و آگاهی عمومی از حجم فساد بالا رفته، اما بازنمایی رسانهای مناسبی از برخورد فضایی با مصادیق فساد چندان فراگیر نبوده است. این امر چنین به ذهن تبادر شده که عزم و اراده سیاسی و قانونی جدی و محکمی برای برخورد با فساد وجود ندارد.
    مشی و عملکرد نامناسب برخی از مسئولان: روحیه کمالطلبی و آرمانخواهی انرژی اصلی برای حرکت و پویایی یک جامعه بهشمار میآید. لذا مردم از مسئولان امور انتظار دارند در حل‌وفصل امور با جدیت و تلاش بیشتر اقدام کنند. معطل ماندن برخی پروژهها و طرحهای ملی، تشدید مسائل و مشکلاتی مانند آلودگیهوا و کمبود آب نمونههایی از عملکرد نامناسب مسئولان در ذهن عموم برشمرده میشود که باور عمومی را نسبت به کارآمدی آنها دچار خدشه کرده و امیدواری تبدیل به ناامیدی میگردد. 
    حمایت ناکافی از افشاکنندگان فساد: یک تصور عمومی نسبت به افشای فساد در جامعه وجود دارد که افشاکنندگان فساد را دچار چالش ذهنی میکند. این تصور با ریشه تاریخی اختلاف میان فرهنگ رسمی (با نمایندگی دولت) و غیررسمی (با نمایندگی عامه مردم)، بر این باور تأکید دارد که فاسد، حق خود را از دولت گرفته و هرکس که میتواند باید حق خود را بگیرد. این نگاه که تفاوت تعریف از مفسد و فساد را در میان دولت و مردم بههمراه دارد، باعث میشود امکان افشا کردن ضعیف شود و افراد افشاکننده نیز ازسوی بخشی از افکار عمومی برچسب همکاری با دولت بگیرند. چنین امری خود موجب به‌وجود آمدن شکاف ادراکی و عینی میان حاکمیت و مردم درخصوص برقراری عدالت و مقابله با فساد و شیوه مواجهه افراد با مقوله و مصادیق فساد دارد، البته در کنار این امر باید به مسئله نیات افشا‌کنندگان و آثار بعدی آن نیز توجه کرد. لذا این موضوع نیازمند سازوکاری دقیق و اثرگذار میباشد. بااین‌حال، در کنار ضعف حمایتهای اجتماعی از افشا‌کنندگان فساد، سازوکار دولت برای حمایت از افشا‌کنندگان فساد از قوت لازم برخوردار نبوده و طرح مجلس برای این منظور هنوز به قانون تبدیل نشده است. 
    نظارت ناکارآمد بر تولید و عرضه آثار فرهنگی: در فضایی که تغییرات فرهنگی با راهبری فضاهای مجازی، همراه با ضعف جدی رسانههای سنتی رو به افزایش است، توان نظارتی دولت بر محتواهای فرهنگی ضعیف شده ‌است. بسترهایی نظیر سکوهای عرضه محتوا در فضای مجازی (نظیر اینستاگرام و شبکههای اجتماعی مانند تلگرام و توئیتر) به اشکال مختلفی ارزشها و هنجارهای موجود را به چالش کشیده و جایگزین آن را ترویج میکنند. این جایگزینی در طول تاریخ انقلاب اسلامی ثابت کرده که به فرهنگ کشور رویکرد تهاجمی دارد (ازاین‌رو مقام معظم رهبری از آن با عناوینی چون تهاجم فرهنگی و یا شبیخون فرهنگی یاد میکنند). فقدان برنامه‌ریزی مناسب در برابر هجمههای فرهنگی، جنگ ترکیبی، نقش پررنگ رسانه‌های خارجی و تأثیرات آن در هنجارهای فرهنگی و کاهش مرجعیت و اعتماد عمومی به رسانه‌های داخلی عاملی بر ناکارآمدی سیستم مدیریت و نظارت فرهنگی بهشمار میآید.
    ضعف متولیان فرهنگی: ازسوی دولت متولیان متنوعی برای فعالیتهای فرهنگی در نظر گرفته شده ‌است. بخشی از آنها مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی و وزارت میراثفرهنگی و گردشگری وظایف مصرح قانونی برایشان در نظر گرفته شده ‌است. برخی دیگر نیز با آنکه وظیفه مصرح فرهنگی ندارند، لکن جنس فعالیت آنها فرهنگی است و تأثیرات مستقیمی بر فرهنگ دارند؛ مانند وزارت آموزش‌وپرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و.... بسیاری از وظایفی که برای این دستگاهها برای فرهنگسازی با استفاده از ابزارهای نظارتی و حمایتی در نظر گرفته شده، بنابه دلایل متعددی به سرانجام مطلوب نمیرسد. بهعبارتی برنامههایی که این دستگاهها از بابت اجرای آن اعتبار دریافت میکنند، به ‌دلایل مختلفی نظیر عدم درک سیاستها ازسوی مجریان، بروز نبودن برنامهها و عدم پیوند میان راهبردها و راهکارها و غیره تأثیر چندانی بر پیشبرد فرهنگ عامه مردم ندارند.
    ساختارها و فرایندهای توسعهای: بسیاری از تصمیمات، طرحها و پروژههایی که طی سالیان اخیر در کشور در چارچوب توسعه اجرا شدهاند، بهدلیل کمتوجهی به آثار فرهنگی و اجتماعی آن و نبود پیوست فرهنگی مناسب، خود عاملی بر شکلگیری رویکردهای فردگرایانه شدهاند و بر ارزش‌مندی و مطلوبیت غلبه منافع شخصی بر خیر جمعی اثرگذار بودهاند. برای مثال ساخت و نحوه اسکان افراد در مسکن مهر هیچ سنخیتی با ویژگیهای زندگی جمعی و فرهنگی ایرانیان ندارد و هویتهای جمعی مسجدمحور، محلهمحور یا منطقهمحور را بازتولید نمیکند.

5.سیاست‌ها، راهبردها و راهکارهای فرهنگی مقابله با فساد

با توجه به مباحثی که مطرح شد برای مقابله با فساد پیشنهادهایی از منظر فرهنگی ارائه میشود. این پیشنهادها در سه سطح سیاستها، راهبردها و راهکارها خواهد بود و غالباً مبتنی‌بر وظایف مجلس شورای اسلامی (تقنین و نظارت) است. در ابتدا ابعاد سیاستها و راهبردها طرح خواهد شد و پس از آن راهکارها ارائه میشود.

الف) سیاستها و راهبردها
سیاست 1. احیا و نهادینه‌سازی امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ عمومی: 
امر به معروف و نهی از منکر هم به‌عنوان یک فریضه دینی و هم به‌عنوان یک مسئولیت اجتماعی، نظارت و خیرخواهی عمومی را تقویت کرده و نظام ارزشی و هنجاری جامعه را به‌سوی ترجیح خیر عمومی بر منفعت شخصی سوق می‌دهد. با توجه به وضعیت کنونی، نیاز است با استفاده از ظرفیت‌های مردمی و بومی هر منطقه ابتدا مصادیق و شیوه‌های گوناگون امر به معروف و نهی از منکر را معرفی و ترویج و بهمرور آن را به قالبی برای رعایت بایدها و نبایدهای جامعه تبدیل کرد.
راهبردها:
1-1. افزایش مسئولیت‌پذیری و وظیفه‌شناسی جمعی: با توجه به اینکه فساد به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم بر تمامی افراد جامعه تأثیرگذار است، مقابله و مبارزه با فساد یک مسئولیت همگانی است. ازسوی دیگر، یکی از لوازم بهره‌مندی حداکثری از ظرفیت‌های مردمی در این مسیر، تبدیل این امر به یک واجب همگانی (در بستر عمل به فریضه امر به معروف و نهی از منکر) و نیز یک وظیفه شهروندی (در بستر التزام به حقوق عمومی و شهروندی) است. به این ‌منظور، نهادینه‌سازی ارزش فسادستیزی در قالب یک مسئولیت اجتماعی می‌تواند زمینه‌ساز برقراری اصل مقابله با فساد در فرهنگ عمومی جامعه باشد.
1-2. افزایش فشار‌های جمعی (اجتماعی) نسبت به اقدام مفسدانه: درصورتی که نظام ارزشی و هنجاری حاکم بر جامعه به‌گونه‌ای باشد که اقدام‌کنندگان به فساد با هزینه‌ها و محدودیت‌های اجتماعی برجسته و بازدارنده‌ای (از قبیل تذکر، شماتت، ملامت، طرد و کاهش منزلت) روبه‌رو شوند، از تکرار و تداوم کنش‌های مفسدانه خود منصرف می‌شوند و بدین‌ترتیب، از بازتولید فساد جلوگیری خواهد شد. به‌ بیان دیگر، ایجاد حساسیت و دغدغه‌مندی نسبت به مسئله فساد و مظاهر آن در فرهنگ عمومی جامعه، شکل‌گیری و بروز هنجارها و کنش‌های تنظیم‌گرانه برای کنترل فساد را در سطح جامعه در پی خواهد داشت.
1-3. تقویت شفافیت با تأکید بر بهره‌گیری از ظرفیتهای مردمی در نظارت همگانی: پنهان‌کاری و پرده‌پوشی نهفته در اقدامات مفسدانه ایجاب می‌کند که زمینه‌ها و سازوکارهای فسادانگیز، به‌طور هدفمندی شفاف شوند. در راستای تقویت شفافیت و تحقق هرچه بیشتر نظارت همگانی، لازم است به استفاده از ظرفیت‌های مردمی در این زمینه، توجه ویژه‌ای شود تا بتوان با گستره و سرعت بیشتری به شناسایی و مقابله با فساد پرداخت. البته شایان ذکر است به‌منظور مبتلانشدن به ضدکارکردهایی که به شیوع یا قبح‌زدایی از فساد می‌انجامند، باید در جاری‌ساختن اصل شفافیت به ملاحظات و مصالح گوناگون اخلاقی، تربیتی، فرهنگی، سیاسی و... توجه داشت.

سیاست 2. تقویت جایگاه و کارکرد نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای: 
نهادها و سازمان‌های فرهنگی و رسانه‌ای به تناسب جایگاهشان در عرصه عمومی و نیز حوزه مسئولیت و تأثیرگذاری‌شان در عرصه‌های فرهنگی و نحوه عملکردشان در بازنمایی و برساخت رسانه‌ای مسائل، می‌توانند در شکل‌گیری، ترویج یا مقابله با فساد بسیار تعیین‌کننده باشند. جایگاه و عملکرد دستگاه‌های فرهنگی در عرصه فرهنگسازی و نیز دستگاه‌های رسانه‌ای در عرصه شکل‌گیری ادراک نسبت به فساد و بازنمایی آن، تأثیر مستقیمی بر شکل‌گیری، بروز و ترویج فساد و اعمال مفسدانه در فرهنگ عمومی جامعه دارد.
راهبردها:
2-1. الگوسازی از شخصیت‌های مقابله با فساد: قهرمانان و اسطوره‌ها، به‌عنوان قله‌های فضائل و ارزش‌مداری، نقشی اساسی در هویت‌بخشی و ارتقای فرهنگ عمومی جامعه ایفا می‌کنند. در این راستا، الگوسازی از شخصیت‌های شاخص در عرصه مبارزه با فساد و نیز برجسته‌سازی ابعاد فسادستیزانه قهرمانان و اسطوره‌های دینی و ملی، می‌تواند تقویت‌کننده و ترویج‌دهنده ارزش فسادستیزی در فرهنگ عمومی جامعه باشد. چنین سیاستی، افزون‌بر ارتقای نظام ارزشی افراد جامعه در جهت فسادستیزی، انگیزه‌بخش آنان در مبادرت به مبارزه با فساد است.
2-2. متوازن‌سازی پرداختن به افشا و برخورد با فساد: رسانه‌ها در قبال فساد، کارکردی دوگانه دارند. به این معنا که تأکید بیش از حد بر گزارشگری فسادهای صورت‌گرفته، ارائه‌ بازنمایی‌های جذاب و مشوق از اعمال مفسدانه و اشخاص فاسد، برجسته‌سازی و پُراولویت جلوه‌دادن فسادهای جزئی و کم‌بسامد، نمایش ترویج‌گونه شیوه‌ها و جزییات اجرایی انجام فساد و مواردی از این دست، خود می‌تواند به ترویج فساد و قبح‌زدایی از آن منجر شود. در مقابل، تمرکز بر پوشش رسانه‌ای موارد موفقیت‌آمیز و نتیجه‌بخش برخورد و مبارزه با فساد، ارائه‌ بازنمایی‌های بازدارنده و عبرت‌آموز از اعمال مفسدانه و اشخاص فاسد، تبلیغ الگوهای شاخص و آموزش شیوه‌های مؤثر مقابله و مبارزه با فساد و... می‌تواند بر ادراک افکار عمومی از فساد در بخش‌های مختلف جامعه و نیز افزایش دغدغه‌مندی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی نسبت به فساد، تأثیر مثبت و سازنده داشته‌ باشد.
2-3. رعایت ملاحظات اخلاقی و مصالح عمومی: در پرداختن به فساد و در مسیر مقابله با آن باید اقتضائات و ظرایف گوناگونی را در نظر داشت تا خود مقابله و مبارزه با فساد پیامدهای ضد ارزشی و ضدکارکردی نداشته باشد. ازاین‌رو لازم است با شناسایی، اولویت‌دهی و صورت‌بندی این ملاحظات، چارچوب‌های معینی برای اقدامات اجرایی مقابله با فساد به‌خصوص در بسترهای رسانه‌ای طراحی و تعبیه کرد. به‌طور مشخص توجه ویژه به اقتضائات اخلاقی مربوط به اشاعه فحشا و نیز مصالح عمومی مربوط به حفظ نظام حائز اهمیت است.

سیاست 3. تقویت نظام ارزشی حاکم بر فرد و جامعه: 
نظام ارزشی افراد به‌عنوان سخت‌هسته کنشگری اجتماعی و پایه نظام گرایشی و کنشی آنان، نقش بسیار مهم و اساسی در نوع مواجهه با مقوله فساد دارد. هرچه ارزش‌های حق‌مدارانه، عدالت‌طلبانه، فرجام‌اندیشانه، جمع‌گرایانه، ایثارگرایانه و... در نظام ارزشی افراد پررنگ‌تر و ریشه‌دارتر باشد، تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهای صورت‌ گرفته در سطح جامعه فاصله بیشتری از فساد می‌گیرند. بر این اساس، تقویت مبانی فطری و دینی نظام ارزشی افراد می‌تواند به‌طور مستقیم و غیرمستقیم، فرهنگ عمومی جامعه را به‌ سمت تقوا و پرهیز از مفسده، توصیه به یکدیگر، تشخیص خیر جمعی از منفعت فردی و گروهی و البته فسادستیزی در تمامی ابعاد زیست فردی و اجتماعی رهنمون سازد.
راهبردها:
3-1.تقویت مؤلفه‌های هویتی جمع‌گرایانه: یکی از کلیدی‌ترین ویژگی‌های فساد، ترجیح منافع فردی بر خیر جمعی است که ناشی از غلبه هویت فردی و گروهی افراد بر هویت جمعی آنان در سطح جامعه است. درصورتی که افراد اصالت هویتی خود را بر جمع بزرگتری مبتنی کنند، منافع آن جمعِ بزرگتر بر منافع شخصی، خُرد و انحصارگرایانه ارجحیت یافته و زمینه بروز فساد کاهش می‌یابد. بنابراین، به‌منظور نهادینه‌سازی ارزش ترجیح منافع همگانی و خیر جمعی بر منافع شخصی و خواسته‌های گروهی، تقویت مؤلفه‌های هویت جمعی می‌تواند راهگشا باشد.
3-2. ارتقای شأن و جایگاه قانون و پایبندی به آن: احترام به قوانین مستقر در جامعه به‌صرف قانون بودنشان و فارغ از محتوای آن‌ها، عاملی اساسی در چارچوب‌دهی به کنش‌های افراد در جامعه است. درواقع، پرورش و تقویت «قانون‌مداری» به‌عنوان یک ارزش محوری در فرهنگ عمومی جامعه می‌تواند مانع از شکل‌گیری بسیاری از اقدامات مفسدانه باشد، البته این راهبرد نباید صرفاً ناظر به شهروندان یا عامه مردم باشد، بلکه دستگاه‌ها و نهادهای مجری قانون نیز باید با بهبود سازوکارهای اجرایی و نظارتی خود و پا‌فشاری بر حاکمیت قانون، بهعنوان الگوی احیاگر شأن و استحکام جایگاه قانون در سطح جامعه باشند.
3-3.ترویج فرهنگ کار و تلاش: در راستای تضعیف روحیه تنبلی و رخوت و در مقابل، تقویت روحیه تلاشگری در فرهنگ عمومی جامعه، چارچوب‌ها و سازوکارهای اجتماعی باید به‌گونه‌ای طراحی و تنظیم شوند که افراد پرتلاش و باپشتکار مورد تشویق و تمجید قرار گرفته و افراد کم‌تلاش یا تنبل با قرارگرفتن در شرایطی تنبیه‌آمیز و بازدارنده، به‌کار و تلاش بیشتر ترغیب شوند. درصورتی که شرایط پیش‌گفته، برعکس بوده یا میان فرد تلاشگر و کم‌تلاش تفاوت چندانی وجود نداشته ‌باشد، روحیه تلاشگری کم‌رنگ شده و روحیه تنبلی و رخوت بازتولید و گسترش خواهد یافت. 

سیاست 4. اصلاح ساختارها و فرایندها: 
ساختارها و فرایندهای خُرد و کلان حاکم بر مناسبات گوناگون جامعه، افراد و گروه‌ها را در شرایط و اقتضائات خاصی قرار می‌دهند که می‌تواند از لحاظ ارزشی، ادراکی، هنجاری و کنشی مؤثر بوده و بر شکل‌گیری و تغییر فرهنگ مقابله با فساد تأثیر مستقیم داشته‌ باشد. در این راستا، تغییر و اصلاح ساختارها، فرایندها، زمینه‌ها، سازوکارهای گوناگونی که ممکن است در حیطه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... مستقر باشند، می‌تواند به تقویت فسادستیزی در فرهنگ عمومی جامعه منجر شود.
راهبردها:
4-1.تنوع بخشی به شکلهای مشارکت مردمی در امور حکمرانی برای افزایش اعتماد میان حاکمیت و مردم: باتوجه به لزوم مشارکت عمومی در امور حکمرانی و بهصورت خاص مقابله با فساد لازم است در ابتدا ادراک مشترکی میان حاکمیت و مردم درخصوص برقراری عدالت و مقابله با فساد شکل بگیرد. بدین‌منظور نیاز است با تبیین اشتراکات مفهومی، بهصورت خاص درباره مفهوم جایگاه مردم در مقابله با فساد، از طریق تصویرسازی و فعالیت‌های رسانه‌ای مؤثر در این زمینه، نگرش غالب بر افکار عمومی را به‌ سمت ایجاد نگرشی مثبت و مطلوب از حاکمیت سوق داد و زمینههای مناسب برای مشارکت مردمی در امور حکمرانی بهصورت گستردهتر فراهم آید. 
4-2. دشوارسازی امکان تحقق فساد: صرف وجود زمینه‌ها و بسترهای مستعد شکل‌گیری فساد، می‌تواند محرک و شتاب‌بخش بروز اقدامات مفسدانه باشد. ازاین‌رو، لازم است تا حد امکان شرایط و موقعیت‌های اجتماعی را به‌گونه‌ای رقم زد که اساساً امکان شکل‌گیری و بروز فساد وجود نداشته ‌باشد یا حداقل اقدام به فساد به امری بسیار دشوار و پرمانع تبدیل شود.
4-3. ارتقای شایسته‌سالاری در فرهنگ سازمانی: درصورتی که افراد در جایگاه درستی از لحاظ مسئولیت و تخصص قرار بگیرند، خودبه‌خود زمینه بسیاری از مفاسد برچیده خواهد شد. به این‌ منظور با طراحی سازوکارهایی در شیوه‌های جذب و گزینش و ارتقا و پایش عملکرد و... شایسته‌سالاری محوریت قرار بگیرد و با بهره‌گیری از ابزارهای تشویقی و ترغیبی، این ارزش در فرهنگ سازمانی نهادینه و تثبیت شود.
4-4. استحکام‌بخشی به ضمانت اجرای قوانین: افزایش ضمانت اجرای قوانین افزون‌بر اینکه شأن و جایگاه قانون را ارتقا می‌بخشد، از شکل‌گیری و بروز بسیاری از میانبرها و مسیرهای غیرقانونی جلوگیری می‌کند. اجرای متعهدانه قوانین و نظارت سختگیرانه بر آنها اقتدار قانون را در ادراک عمومی جامعه ایجاد می‌کند و عرصه را بر روابط پنهان یا غیررسمی برای دور زدن قوانین و اقدامات سلیقه‌ای و منفعت‌طلبانه تنگ می‌کند.

ب) راهکارها
با در نظر داشتن سیاستها و راهبردهای تعیین شده که در بخش قبلی شرح داده شد، برای کاهش گرایش به‌ سمت فساد چند راهکار فرهنگی و مرتبط با بخش فرهنگ، به‌شرح زیر ارائه میشود.
1)    شورای‌عالی انقلاب فرهنگی مکلف است با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان بازرسی کل کشور و دیگر نهادهای ذی‌ربط نسبت به طراحی نشان ملی (جایزه) مقابله با فساد و اهدای سالیانه آن، اقدامات لازم را انجام دهد.
2)    وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است حداقل 15درصد از مجموع اقدامات و برنامههای حمایتی و پشتیبانی‌های مادی و معنوی خود از تولیدات مربوط به آثار ادبی و نمایشی - با تأکید بر قالب‌های رمان، فیلم سینمایی و پویانمایی- را به آثاری اختصاص دهد که دربردارنده ارزش‌های فسادستیزانه، آگاهیبخش نسبت به فسادهای گستردهای مانند رشوه و تقویتکننده جایگاه اشخاص مبارزه کنند با فساد (به‌خصوص قوهقضائیه و نیروهای انتظامی و امنیتی) اختصاص دهد و برای ترویج و توزیع آنها در سطح کشور و بهصورت خاص برای کودکان و نوجوانان از امکاناتی مانند کتابخانه سیار و سینما سیار بهره بگیرد.
3)    به‌منظور ترویج فرهنگ مقابله با فساد و نهادینه‌سازی ارزش‌های فسادستیزانه در فرهنگ عمومی جامعه، سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران مکلف است اقدامات زیر را انجام دهد: 
-    اختصاص 3 ساعت بهصورت هفتگی برای پخش برنامه‌های گفتگومحور انتقادی و مطالبه‌گرانه در صداوسیما در حوزه فسادستیزی و به چالش کشیدن متولیانی که فساد در مجموعه آنها مشهود بوده است،
-    پخش حداقل 30 دقیقه برنامههای مختلف روزانه در قالبهای گوناگون هنری و رسانهای برای گروههای مختلف سنی (بهصورت خاص کودکان و نوجوانان) با موضوعات آثار سوء رشوه دادن و رشوه گرفتن بر حقوق عموم مردم، 
-    معرفی و برجسته‌سازی شخصیت‌های الگو در زمینه مبارزه فساد (از قبیل مدیران، کارکنان، نخبگان، عامه مردم) در برنامه‌های صداوسیما،
-    فراهم‌کردن زیرساخت‌های لازم برای ایجاد و گسترش بستر مردمی «شهروند-خبرنگار»،
-    تقویت و حمایت از خبرنگاری «تحقیقی» و تولید اخبار نظارتی و مطالبه‌گرانه،
4)    آیین‌نامه اجرایی شیوه پوشش رسانه‌ای فساد توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و سازمان تبلیغات اسلامی، متناسب با اقتضائات حرفه‌ای خبرگزاری‌ها و نیز با هدف رعایت ملاحظات اخلاقی، مصالح عمومی، خودداری از ترویج یا قبح‌زدایی از فساد و نیز لحاظ آرامش و امنیت روانی جامعه، تهیه و به تصویب شورای‌عالی فضای مجازی میرسد.
5)    بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای مکلف است در راستای تولید بازی‌های رایانه‌ای آموزشی و آگاهی‌بخش در گونه بازی‌های جدی درخصوص شیوه‌های مقابله و برخورد با فساد و مصادیق گوناگون آن، اقدامات لازم از قبیل سرمایه‌گذاری، فراخوان، حمایت، پشتیبانی و ترویج را انجام دهد.
6)    وزارت آموزش‌وپرورش مکلف است نسبت به تولید محتوای آموزشی حول محور عدالت‌خواهی، مبارزه با مفاسد چون رشوه و جلوگیری از ایجاد و اشاعه آن و گنجاندن آن در کتب درسی و ساعات آموزشی اقدامات لازم را انجام دهد. همچنین وزارت آموزش‌وپرورش مکلف است با همکاری وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با تأکید بر میراث پیشینیان و ارزش‌های برجسته آن، روایتهای تفسیری عبرت‌آموز برگرفته از موفقیتها و شکست‌های کشور در طول تاریخ را بهشکل برگزاری اردوهای دانش‌آموزی و تولید محتوای آموزشی (انواع محتوای نمایشی و مکتوب از قبیل: ویدئو کلیپ و ویدئوگراف و داستان، شعر و ترانه و نماآهنگ و...) در اختیار دانش‌آموزان قرار دهد. سازمان صداوسیما مکلف است محتوای آموزشی تهیه و آماده شده توسط وزارت آموزش‌وپرورش را، به‌صورت رایگان در زمان مناسب و اوج مصرف رسانهای دانش آموزان از شبکههای مرتبط و پرمخاطب محتوای مزبور را پخش و بازپخش نماید. 
7)    نهاد کتابخانههای عمومی کشور و سازمان اسناد و کتابخانه ملی و کلیه کتابخانههایی که به هر نحوی از انحا از منابع بودجه عمومی کشور استفاده میکنند، مکلفند نسبت به معرفی آثار ادبی مبارزه با فساد در درگاههای مجازی خود اقدام لازم را انجام دهند. سازمان صداوسیما مکلف است محتوای رسانهای تهیه و آماده شده توسط این دستگاهها را بهصورت رایگان در شبکههای پرمخاطب و مرتبط و در ساعات اوج مصرف رسانهای آنها را پخش و بازپخش کند.  
8)    در جهت تقویت فریضه امر به معروف و نهی از منکر و تقویت زیرساخت‌های برخط برای مطالبه‌گری و ایجاد پویش‌ها و کارزارهای مردمی در راستای افزایش حساسیت عمومی نسبت به مسئله فساد و نیز طراحی سامانه‌های سوت‌زنی و گزارش فساد با امکان دسترسی و کنشگری عموم مردم؛
    وزارت کشور مکلف است ظرف شش‌ماه از تصویب این قانون ضوابط تأسیس و فعالیت گروه‌ها و تشکل‌های مردم‌نهاد تخصصی مبارزه با فساد و سوت‌زن را تدوین کرده و به تصویب هیئت وزیران برساند.
    ستاد امر به معروف و نهی از منکر موظف است واحد مربوط به امر به معروف و نهی از منکر مسئولان و کارکنان دولتی را به سطح معاونت ستاد ارتقا داده و برای اثرگذاری بیشتر دولت مکلف است حمایتهای لازم زیرساختی قانونی، مالی و اعتباری (در قوانین بودجه سالیانه) را در این زمینه فراهم آورد.
9‌    قوهقضائیه موظف است سازوکار لازم را برای ایجاد دادگاه اخلاق سیاسی و مدیریتی به‌منظور پرداختن به کنش‌های غیراخلاقی و فسادزا (مانند خلف وعده، شایعه‌پراکنی، تمسخر و...) فراهم آورد. در صورت تشخیص و تأیید عالیترین مقام قوهقضائیه امکان پخش برخط دادگاههای مزبور در درگاه رسمی قوهقضائیه فراهم شود.  
10)    شورای‌عالی انقلاب فرهنگی موظف است شاخص‌های مربوط به اجرای سیاست‌های فرهنگی (در اسنادی چون سند مهندسی فرهنگی، سند اسلامی شدن دانشگاهها و...) با تأکید بر تنظیم فهرست نظارتی-کنترلی (چک‌لیست) را تدوین و طی رصد فرهنگی نتایج آن را اطلاعرسانی کند.
11)    سازمان بازرسی کل کشور با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران موظفند سامانه‌های صحت‌سنجی و راستی‌آزمایی درخصوص عملکرد دستگاهها و نهادهای دولتی و عمومی و بازنمایی رسانهای آن را طراحی و راهاندازی کنند.
12)    در طرح حمایت مالی از افشاگران فساد (ثبت ۲۱۶) ماده‌ای به‌شرح زیر گنجانده شود:
«روزنامه‌نگاران، خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای که بهعنوان گزارشگر فساد احراز شوند، علاوه‌بر حمایتهای مذکور در ماده (6) این قانون به تشخیص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از حمایتهایی چون آموزش رایگان، بیمه و یا ارائه تسهیلات از طریق صندوق اعتباری هنر این وزارتخانه بهرهمند خواهند شد».
13)    وزارت کشور مکلف است با همکاری سازمان بازرسی کل کشور در راستای فهم نگرش جامعه نسبت به فساد مسئولان و میزان بروز فساد در ادارات و دستگاه‌ها نسبت به انجام پیمایش ملی دوسالانه برای ارزیابی شاخصهایی چون قرار گرفتن در معرض فساد، میزان اقبال دیگران برای همراهی با مفسدان، درک از میزان گسترش فساد و مانند آنها اقدام نماید.
14)    دولت (وزارت کشور) مکلف است در راستای کاهش فساد اجتماعی، رفع آسیب‌هایی مانند گمنامی و انزوای اجتماعی و بهره‌مندی از تعلقات بومی افراد در راستای اصلاح اجتماعی، لایحه کنترل و کاهش مهاجرت داخلی را حداکثر شش ماه پس از تصویب این قانون، تدوین و به مجلس شورای اسلامی ارائه دهد.

گزیده سیاستی / مدیریتی 
با توجه به اینکه ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی نقش بسزایی در جلوگیری از گرایش افراد به سمت فساد دارد، برای مقابله فرهنگی با فساد سیاستها و راهبردهایی را میتوان درنظر گرفت که احیا و نهادینه‌سازی فریضه‌ امر به معروف و نهی از منکر(با تاکید بر کارکنان و مدیران دولتی و عمومی)، تقویت نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای، تقویت نظام ارزشی و اصلاح ساختارها و فرایندها از جمله آنها میباشند..




[1]     فرهی بوزنجانی، برزو و هوشنگی، مهدی. بررسی نقش ارتباط سه گانه فرهنگ سازمانی، اخلاق کار و الگوی رفتاری در ایجاد سلامت اداری. مجموعه مقالات همایش ارتقای سلامت اداری، تهران: انتشارات زمان نو، 1389. 
[2]     بیانات مقام معظم رهبری، 1402/4/6، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌ا... العظمی سیدعلی خامنه‌ای [Online]. Available: KHAMENEI.IR.
[3]     بیانات مقام معظم رهبری، 1399/4/7، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌ا... العظمی سیدعلی خامنه‌ای [Online]. Available: KHAMENEI.IR.
[4]    دهخدا، علی اکبر. لغت نامه دهخدا ، لغت نامه دهخدا، تهران ، روزنه ، 1372.
[5]    الراغب الأصفهانی. ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، با تفسیر لغوی و ادبی قرآن / غلامرضا خسروی حسینی، تهران‌: مرتضوی‌، 1375.
[6]     گیدنز، آنتونی. جامعه شناسی. مترجم حسن چاوشیان. تهران: انتشارات نی، 1386. 
[7]     بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگران (1402/2/9)، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌ا... العظمی سیدعلی خامنه‌ای [Online]. Available: https://farsi.khamenei.ir.