بررسی ساختار اشتغال صنعتی و برآورد عملکرد اشتغال زایی رشته فعالیت های صنعتی در ایران

نوع گزارش : گزارش های راهبردی

نویسندگان

کارشناس گروه صنعت و تجاری سازی دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی

چکیده

هدف اصلی این پژوهش، بررسی تحولات اشتغال در بخش صنعت و شاخص های مهم آن در بین رشته فعالیت های مهم صنعتی و برآورد عملکرد اشتغال زایی آنها در سال های اخیر است. نتایج این گزارش نشان می دهد به ازای هر ۱۰ درصد افزایش در ارزش افزوده بخش صنعت (به قیمت های ثابت)، به طور متوسط ۲/۴ درصد تقاضا برای نیروی کار جدید ایجاد می شود. با توجه به اینکه بر اساس آخرین نماگر بانک مرکزی در سه ماهه دوم سال ۱۴۰۱، بخش صنعت و معدن در سال ۱۳۹۹ رشد ۷/۷ درصد و در ۱۴۰۰ رشد ۳ درصدی را تجربه کرده است می توان گفت ساختار صنعت در ایران در وضعیت فعلی عملکرد اشتغال زایی پایینی دارد. همچنین، ساختار صنعت در ایران از منظر تولید و سرمایه گذاری با هدف اشتغال زایی تناسب ندارد. این در حالی است که بخش صنعت در صورت دارا بودن نرخ رشد اقتصادی بالا و مستمر و همچنین تمرکز بر اولویت های صنعتی دارای عملکرد اشتغال زایی بالاتر، قابلیت جذب نیروی کار جدید را در سال های آینده خواهد داشت. با توجه به نیروی انسانی جوان کشور، توصیه می شود که اشتغال زایی صنایع وزن بالاتری در سیاست های صنعتی کشور داشته باشد و به عنوان یک پارامتر مهم در کنار سایر پارامترها به آن توجه شود.
از طرفی، یافته های این پژوهش نشان می دهد بالاترین عملکرد اشتغال زایی در بخش صنعت در ایران به پنج صنعت تولید فراورده های غذایی، تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم تریلر، تولید منسوجات، تولید سایر فراورده های معدنی غیرفلزی و تولید فراورده های لاستیکی و پلاستیکی اختصاص دارد. مهم ترین توصیه سیاستی این پژوهش تکمیل زنجیره ارزش صنایع پایین دست صنایع شیمیایی، خودرو و قطعات خودرو و صنایع معدنی فلزی و غیرفلزی به منظور ایجاد اشتغال است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

خلاصه مدیریتی

هدف اصلی این پژوهش، برآورد عملکرد اشتغال‌زایی فعالیت‌های مختلف صنعتی ایران در سال‌های اخیر است. روش تحقیق پژوهش، استفاده از الگوی پانل دیتا و پایه آماری 1398-1391 است. در بیان مسئله باید گفت، اشتغال همواره چالشی جدی برای سیاستگذاران چه در ایران و چه در سایر کشورها بوده است. در ایران با توجه به رشد بالاتر جمعیت در دهه‌های قبل و جذب ناکافی نیروی‌کار در مشاغل و نیز ترکیب نیروی‌ کار که بخش مهمی از آن را فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تشکیل می‌دهند، سبب شده است اشتغال به‌ویژه در یک دهه اخیر به دغدغه مهم برای دولت تبدیل شود. با توجه به اینکه عمده شاغلان در بخش خدمات جذب شده‌اند، به‌‌نظر می‌رسد که پتانسیل اشتغال‌زایی این بخش عمدتاً بالفعل شده است، این در حالی‌ است که بخش صنعت در صورت اتخاذ سیاست‌های مناسب می‌تواند یکی از بخش‌هایی باشد که قابلیت جذب نیروی کار جدید را در سال‌های آینده داشته باشد در‌صورتی‌که هم رشد اقتصادی در بخش صنعت، کیفیت مناسب (نرخ رشد بالا و در‌عین‌حال رشد مستمر) داشته باشد و هم اولویت‌های صنعتی بر بخش‌هایی متمرکز باشد که عملکرد اشتغال‌زایی بالاتری دارند. با‌این‌حال رشد صنعتی در اقتصاد ایران، اشتغال‌زا نبوده و تقاضای کافی برای استخدام نیروی کار ایجاد نکرده است.

بخش اصلی شاغلان تولیدی (یعنی شاغلان فعال در خط تولید) واحدهای صنعتی را کارگران ساده (بیش از 30 درصد) و کارگران ماهر (حدود 30 درصد) تشکیل میدهند، هرچند در زمان سهم تکنسین‌ها و مهندسان از شاغلان تولیدی افزایش یافته است. همچنین سهم بالای نیروی‌ کار شاغل در بخش صنعت را افرادی تشکیل می‌دهند که تحصیلات دیپلم (حدود 40 درصد) و کمتر از دیپلم (حدود 25 درصد) دارند. بعد از آن، نیروی کار با تحصیلات لیسانس بیشترین سهم را از کل شاغلان صنعتی به خود اختصاص می‌دهند. شواهد فوق نشان می‌دهد که بخش صنعت بیشتر نیروی کار ساده با تحصیلات پایین جذب می‌کند و تقاضای بخش صنعت برای نیروی کار بالاتر از لیسانس بسیار اندک است.

یافته‌های این پژوهش بر‌اساس برآورد الگوی اقتصادسنجی نشان می‌دهد، به‌ازای هر 10 درصد افزایش در ارزش ‌افزوده بخش صنعت (به قیمت‌های ثابت)، به‌طور متوسط 2/4 درصد تقاضا برای نیروی کار جدید ایجاد می‌شود. بر‌اساس آخرین نماگر بانک مرکزی در سه‌ماهه دوم 1401، رشد بخش صنعت و معدن در سال 1399 به میزان 7/7 درصد و در 1400 رشد 3 درصد بوده است. بر این اساس، انتظار بر این است که تعداد شاغلان این بخش در سال 1399 حدوداً 1/85 درصد و در سال 1400 حدود 0/74 درصد اضافه شده باشد. این میزان افزایش در شاغلان صنعتی در مقایسه با نیاز بازار کار ایران ارقام بالایی نیست و نشان می‌دهد ساختار صنعت در ایران در وضعیت فعلی عملکرد اشتغال‌زایی پایینی دارد. یافته‌های گزارش نشان می‌دهد که عملکرد اشتغال‌زایی بخش صنعت در طول زمان کاهش یافته است و به‌طور مشخص از سال 1388 افت محسوس عملکرد اشتغال‌زایی در بخش صنعت قابل مشاهده است.

صنایع مختلف از نظر عملکرد اشتغال‌زایی با یکدیگر یکسان نیستند و بسته به ارتباطات پسین و پیشین بین صنایع و ویژگی‌های فنی صنایع (از نظر کاربر بودن یا سرمایه‌بر بودن)، عملکرد اشتغال‌زایی متفاوتی دارند و از این منظر ساختار صنعت بسیار اهمیت دارد. یافته‌های این گزارش نشان می‌دهد که بالاترین عملکرد اشتغال‌زایی در بخش صنعت در ایران به پنج صنعت تولید فراورده‌های غذایی، تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم تریلر، تولید منسوجات، تولید سایر فراوردههای معدنی غیرفلزی و تولید فراورده‌های لاستیکی و پلاستیکی اختصاص دارد، این در حالی است که ساختار صنعت در ایران از منظر تولید و سرمایه‌گذاری با هدف اشتغال‌زایی تناسب ندارد، چرا‌که عمده سرمایه‌گذاری‌ها در بخش صنعت ایران در صنایع مواد و محصولات شیمیایی و تولید فلزات پایه، انجام شده است و صنایع اشتغال‌زای مذکور در رده‌های سوم به بعد هستند.

اگرچه تولید و ارزش ‌افزوده نیز از اهداف مهم اقتصادی و صنعتی محسوب می‌شود، اما با توجه به ساختار جوان نیروی انسانی کشور و بحران‌های اجتماعی و اقتصادی ناشی از عدم تأمین شغل مناسب برای جوانان سبب می‌شود که در کنار توجه به صنایع بزرگ و سرمایه‌بر کشور (که در جای خود اهمیت دارند)، به صنایع اشتغال‌زا و کاربر توجه بیشتری شود. به همین دلیل توصیه سیاستی این پژوهش این است که تکمیل زنجیره ارزش صنایع و توسعه پایین‌دست آن (پایین‌دست صنایع شیمیایی، صنایع خودرو و قطعات خودرو و پایین‌دست صنایع معدنی فلزی و غیرفلزی) مد‌نظر قرار گیرد تا ضمن تأمین ارزش اقتصادی و تولید ثروت، اشتغال مناسب نیز برای کشور ایجاد شود.

مقدمه

تأمین اشتغال، همواره یکی از دغدغه‌های جامعه و سیاستگذاران اقتصادی بوده است. در حال حاضر، با توجه به رشد جمعیت در دهه‌های قبل و جذب ناکافی نیروی کار در مشاغل و نیز ترکیب نیروی کار که بخش بزرگی از آن را فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تشکیل می‌دهند، اشتغال به یک چالش مهم برای دولت تبدیل شده است. در این میان بخش صنعت کشور دارای اهمیت راهبردی از لحاظ اشتغال‌زایی است و به‌طور بالقوه نقش مهمی در جذب نیروی‌ کار دارد. صنایع مختلف از نظر عملکرد اشتغال‌زایی با یکدیگر یکسان نیستند و بسته به ارتباطات پسین و پیشین بین صنایع و ویژگی‌های فنی صنایع (از نظر کاربر بودن یا سرمایه‌بر بودن)، عملکرد اشتغال‌زایی متفاوتی دارند و از این منظر ساختار صنعت بسیار اهمیت دارد. بدین‌منظور، در این گزارش، عملکرد اشتغال‌زایی رشته‌فعالیت‌های صنعتی مختلف در سطح کدهای دو رقمی آیسیک (ISIC) با یکدیگر مقایسه شده و عملکرد اشتغال‌زایی آنها استخراج می‌شود. شناسایی این عملکرد بر‌حسب رشته‌فعالیت‌های مختلف صنعتی این امکان را به سیاستگذاران می‌دهد که بتوانند از آن به‌عنوان یک راهنما برای سیاستگذاری‌هایی استفاده کنند که با هدف اشتغال در کشور صورت می‌گیرد.

در این گزارش تلاش می‌شود علاوه‌بر بررسی ساختار صنعت ایران از منظر میزان اشتغال‌زایی رشته‌فعالیت‌های صنعتی، عوامل مؤثر بر میزان اشتغال و استخدام نیروی کار در بخش صنعت نیز برآورد شود. یافته‌های این گزارش می‌تواند برای برنامه‌ریزی صنعتی برای در نظر گرفتن دغدغه اشتغال‌زایی در کنار سایر ملاحظات مفید واقع شود.

  1. تصویر کلان بازار کار ایران

در ایران با توجه به رشد بالاتر جمعیت در دهه‌های قبل و جذب ناکافی نیروی‌ کار در مشاغل و نیز ترکیب نیروی کار که بخش بزرگی از آن را فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تشکیل می‌دهند، سبب شده است اشتغال به‌ویژه در یک دهه اخیر به دغدغه مهم برای دولت تبدیل شود. برای بررسی این موضوع، پیش از هرچیز بررسی شاخص‌ها و نماگرهای بازار کار، اطلاعات مفیدی در‌خصوص وضعیت بازار کار و روند آن در سال‌های گذشته ارائه می‌دهد.

همان‌طور که جدول ۱ نشان می‌دهد، نرخ بیکاری در دهه 1390 به‌استثنای سال 1399 و 1400 دورقمی بوده است، به‌ویژه نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24 سال بیش از دو برابر نرخ بیکاری کل جمعیت بوده است. با‌این‌حال باید توجه کرد که نرخ بیکاری[1] به تنهایی نماگر کاملی از بازار کار ایران نیست و باید در کنار آن به شاخص‌های مهم دیگری همچون نرخ مشارکت اقتصادی[2] نیز توجه کرد. همان‌طور که بررسی‌ها نشان می‌دهد، نرخ مشارکت اقتصادی طی سال‌های گذشته کمی بیش از 40 درصد جمعیت فعال کشور را شامل ‌شده است که برای کشوری با ساختار جمعیت جوان و عملکرد‌های بالای آن نرخ بالایی محسوب نمی‌شود. نرخ مشارکت اقتصادی پایین برای اقتصاد ایران می‌تواند به دلایلی مانند وجود جمعیت دانشجو در بین جمعیت فعال، زنان خانه‌دار و غیرشاغل در سن کار و افرادی باشد که از یافتن شغل ناامید شده‌اند. توجه به این جمعیت برای برنامه‌ریزی‌های بازار کار ضرورت دارد به‌ویژه اینکه اگر ساختار بازار کار در ایران تغییری نکند و اقتصاد ایران توان ایجاد شغل بیشتری نداشته باشد، افزایش مشارکت اقتصادی صرفاً به افزایش نرخ بیکاری خواهد انجامید.

 

جدول 1. شاخص‌ها و نماگرهای بازار کار (جمعیت 15 ساله و بیشتر)

سال

جمعیت فعال

نرخ مشارکت

(درصد)

جمعیت شاغل

تغییر نسبت به سال قبل

نسبت اشتغال

(درصد)

جمعیت بیکار

نرخ بیکاری

(درصد)

نرخ بیکاری 24-15 ساله

(درصد)

1390

23294104

40.5

20423763

103932-

35.5

2870342

12.3

26.5

1391

23374318

41.0

20536114

112351

36.0

2838204

12.1

26.8

1392

23759489

41.1

21276314

740200

36.8

2483175

10.5

24.0

1393

23756141

40.6

21245378

30936-

36.4

2510763

10.6

25.2

1394

24648642

41.8

21923351

677973

37.1

2725291

11.1

26.1

1395

25723395

43.2

22524896

601545

37.8

3198499

12.4

29.2

1396

26504351

44.2

23297381

772485

38.9

3206970

12.1

28.4

1397

26986126

44.5

23731295

433914

39.1

3254831

12.1

27.7

1398

27167105

44.1

24273517

542222

39.4

2893588

10.7

26.0

1399

25737110

41.3

23263047

1010470-

37.3

2474063

9.6

23.7

1400

25822405

40.9

23447452.2

184405.195

37.2

2374952.7

9.2

23.7

مأخذ: محاسبات پژوهش براساس اطلاعات مرکز آمار ایران.

 

برای بررسی ارتباط بین جمعیت فعال و نرخ بیکاری بد نیست وضعیت بازار کار در سال‌های اخیر بررسی شود. همان‌طور که اطلاعات ارائه شده در جدول ۱ نشان می‌دهد در سال 1399 با شیوع کرونا و محدودیت‌های ایجاد شده در فعالیت‌های اقتصادی تعداد جمعیت فعال به‌شدت (1430 هزار نفر) در مقایسه با سال قبل کاسته شده است. این در حالی است که در همان سال به تعداد جمعیت غیرفعال افزوده شده است. از مهم‌ترین دلایل این کاهش علاوه‌بر ناامیدی از جستجوی شغل و محدودیت‌های خاص از شیوع پاندمی ساختار شغلی ناپایدار و اشتغال غیر‌رسمی در سال‌های قبل بوده است که در اثر کرونا آسیب جدی دیده است و چون در بسیاری از مشاغل قرارداد رسمی نداشته مشمول بیمه بیکاری نبوده و به جمعیت بیکار اضافه نشده‌اند، بلکه به جمعیت غیر‌فعال افزوده شده است. در این سال نیز به دلایل مشابه تعداد جمعیت شاغل نیز کاهش چشمگیری (بیش از یک میلیون نفر) داشته است. براساس محاسبات انجام شده در فاصله سال‌های 1399-1390 تعداد جمعیت شاغل 15 ساله و بیشتر و تغییرات جمعیت شاغل نسبت به سال قبل آن به‌طور متوسط سالیانه به‌ترتیب 22250 و 274 هزار نفر بوده است که رقم قابل‌توجهی است.

نمودار 1. تعداد جمعیت شاغل 15 ساله و بیشتر

 

 

 

 

 

 

 

مأخذ: همان.

 

نمودار 2. تغییرات جمعیت شاغل نسبت به سال قبل 1400-1390

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مأخذ: همان.

 

همان‌طور که از نمودار 3 مشخص است به‌رغم کاهش نرخ بیکاری، نرخ مشارکت اقتصادی نیز به میزان معناداری طی سال‌های 1397 تا 1400 کاهش یافته است. لذا کاهش نرخ بیکاری به‌تنهایی نمی‌تواند نشانگر وضعیت بازار کار ایران باشد و باید این شاخص در کنار کاهش نرخ مشارکت اقتصادی (که دلایل آن نیازمند بررسی جداگانه‌ای است)، تحلیل شود.

 

نمودار 3. نرخ مشارکت و نرخ بیکاری جمعیت 15 ساله و بیشتر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مأخذ: همان.

 

نمودار 4. نرخ بیکاری جمعیت 15 ساله و بیشتر

 

 

 

 

 

مأخذ: همان.

 

درمجموع علاوه‌بر بالا بودن نرخ بیکاری و کاهش نرخ مشارکت اقتصادی (از 1397 به بعد)، واقعیت دیگر درباره بازار کار در ایران این است که ترکیب بیکاری نیز طی سال‌های گذشته دستخوش تغییر شده است. به‌طور مشخص سهم افراد دارای تحصیلات دانشگاهی از کل بیکاران رو به افزایش بوده است، به‌طوری‌که این سهم از حدود 31/3 درصد در سال 1390 به بیش از 43/1 درصد در سال 1400 افزایش یافته است (نمودار 6). به‌نظر می‌رسد که ترکیب بازار کار ایران در سمت عرضه نیروی کار در حال تغییر است، به‌گونه‌ای که سهم بیکاران دانشگاهی در سمت عرضه نیروی کار در حال افزایش است. ازاین‌رو سیاست‌های اشتغال‌زایی در کشور نیز باید به‌گونه‌ای تدوین و اجرا شود که این بخش از افراد تحصیل‌کرده جویای کار را در اولویت قرار دهد. به بیان دیگر، سیاست‌های اشتغال‌زایی باید با در نظر گرفتن اقتضائات بازار کار و تغییر جهت‌های احتمالی در نوع اشتغال‌ها به‌نحوی سامان داده شود که جهت‌دهنده به سیاست‌های آموزشی باشد. به‌طور خلاصه، باید انسجام سیاستی بین سیاست صنعتی، سیاست‌های اشتغال‌زایی و سیاست آموزشی و مهارتی ایجاد شود.

 

نمودار 5. سهم بیکاران با تحصیلات دانشگاهی از کل بیکاران کشور

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مأخذ: همان.

  1. بازار کار و بخش صنعت

توزیع نسبی شاغلان 15 ساله و بیشتر برحسب سه بخش عمده فعالیت‌های اقتصادی مطابق نمودار ۶ نشان می‌دهد که بخش خدمات و بخش صنعت نقش مهمی در جذب نیروی کار دارند. براساس آمارهای رسمی، نزدیک به نیمی از شاغلان کشور در بخش خدمات و بیش از 33 درصد نیز در بخش صنعت مشغول به فعالیت هستند. با توجه به اینکه عمده شاغلان در بخش خدمات جذب شده‌اند، به‌نظر می‌رسد که پتانسیل اشتغال‌زایی این بخش عمدتاً بالفعل شده است. سهم عمده این مشاغل افراد کارکنان مستقل هستند و اشتغال غیررسمی و ناپایداری دارند، این در حالی است که بخش صنعت در صورت اتخاذ سیاست‌های مناسب می‌تواند یکی از بخش‌هایی باشد که قابلیت جذب نیروی کار جدید را در سال‌های آینده داشته باشد. این موضوع مشروط به این است که بتواند اولاً رشد اقتصادی در بخش صنعت، کیفیت مناسب (یعنی نرخ رشد بالا و در‌عین‌حال رشد مداوم و باثبات) داشته باشد و ثانیاً ساختار صنعت نیز بر بخش‌هایی متمرکز باشد که عملکرد اشتغال‌زایی بالاتری دارند. این موضوع می‌تواند یکی از مبناهای سیاستگذاری صنعتی در کشور طی سال‌های آینده باشد.

 

نمودار 6. توزیع نسبی شاغلان 15 ساله و بیشتر برحسب سه بخش عمده فعالیت‌های اقتصادی (درصد)

 

 

 

 

 

 

مأخذ: مرکز آمار ایران، سالنامه آماری کشور، 1399.

 

شواهد نشان می‌دهد که در یک دهه گذشته در کنار رشد اقتصادی پایین اقتصادی در بخش صنعت در بیشتر سال‌ها، اشتغال‌زایی کافی نیز‌ در این بخش صورت نگرفته است. براساس اطلاعات مرکز آمار، ارزش افزوده بخش صنعت بین سال‌های 1390 تا 1400 به‌طور متوسط سالیانه 0/1- درصد رشد کرده است و در همین دوره اشتغال در کارگاه‌های صنعتی به‌طور متوسط سالیانه 1/2 درصد افزایش یافته است که به‌هیچ‌وجه پاسخگوی رشد تقاضا برای اشتغال جمعیت جوان کشور نیست. همچنین از این تفاوت می‌توان نتیجه گرفت که طی یک دهه گذشته رشد بخش صنعت به‌گونه‌ای نبوده است که تقاضای کافی برای استخدام نیروی کار ایجاد کند.

همان‌طور که نمودار ۷ نشان می‌دهد، طی یک دهه گذشته، تعداد واحدهای فعال صنعتی کاهش یافته است که گویای تعطیلی کارگاه‌های صنعتی است اما در همین زمان تعداد شاغلان بخش صنعت بین سال‌های 1390 تا 1398 درمجموع روند افزایشی داشته است. با توجه به کاهش تعداد واحدهای فعال صنعتی از سال 1394 به بعد و افزایش تعداد شاغلان در همین زمان، می‌توان نتیجه گرفت که طبیعتاً متوسط تعداد شاغلان به‌ازای هر واحد صنعتی افزایش یافته باشد. این بدان معناست که عمده اشتغال توسط واحدهای بزرگ صنعتی تأمین شده است و واحدهای کوچک‌ یا تعطیل شده‌اند یا اینکه عمدتاً اشتغال قابل‌توجهی ایجاد نکرده‌اند. ذکر این نکته ضروری است که به‌نظر می‌رسد سهم عمده اشتغال‌زایی بخش صنعت را واحدهای صنعتی زیر ۱۰ نفر کارکن تشکیل می‌دهند، اما به‌دلیل عدم انتشار آمار در این زمینه، امکان تحلیل مستند آن وجود ندارد و فقط باید به‌احتمال آن اشاره شود.

 

نمودار 7. روند تعداد شاغلان و تعداد کارگاه‌های صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر طی سال‌های 139۸-139۰

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مأخذ: مرکز آمار ایران، نتایج آمارگیری از کارگاه‌های صنعتی ده نفر کارکن و بیشتر طی سال‌های مختلف.

 

همان‌طور که نمودار ۸ نشان می‌دهد، طی یک دهه گذشته، تعداد شاغلان به‌ازای هر کارگاه از 60 نفر در سال 1390 به 62 نفر در سال 1398 افزایش یافته است. متوسط تعداد شاغلان کارگاه‌های فعال صنعتی در دهه اخیر برابر 58 نفر بوده است، اما همان‌طور که قابل‌ملاحظه است، از سال 1395 به بعد افزایش متوسط اشتغال‌زایی هر واحد صنعتی مشاهده می‌شود. با‌این‌حال، به‌دلیل روند تعطیلی کارگاه‌های صنعتی که نشانگر رکود در بخش صنعت است، توان اشتغال‌زایی واحدهای فعال موجود در بخش صنعت به آن میزان نبوده است که بتوانند پاسخگوی نیاز بازار کار کشور باشند.

 

نمودار 8. متوسط تعداد شاغلان به‌ازای هر کارگاه صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر (نفر)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مأخذ: همان.

  1. بررسی توزیع اشتغال برحسب رشته‌فعالیت‌های صنعتی

توزیع اشتغال در بین صنایع مختلف بیانگر آن است که کدام‌یک از صنایع سهم بیشتری از شاغلان را جذب کرده‌اند. بر‌اساس آخرین اطلاعات در کارگاه‌های صنعتی در سال 1398 مطابق جدول 2، صنایع مواد غذایی و آشامیدنی با حدود 17 درصد، بیشترین سهم از شاغلان کارگاه‌های صنعتی را به خود اختصاص داده است. به‌رغم اینکه در هر کارگاه صنایع مواد غذایی و آشامیدنی به‌طور متوسط 59 نفر شاغل هستند، اما به‌دلیل تعداد بالای واحدهای فعال در این صنعت (5157 واحد) این صنعت در‌مجموع سهم بالایی از اشتغال صنعتی را به خود اختصاص داده است. صنایع تولید سایر فراورده‌های معدنی غیرفلزی نیز با سهم حدود‌ 13 درصد از شاغلان صنعتی در رتبه دوم قرار دارد. در این صنعت نیز در هر کارگاه به‌طور متوسط 43/5 نفر شاغل هستند اما به‌دلیل تعداد زیاد واحدها (5353 واحد)، درمجموع اشتغال بالایی ایجاد شده است. تولید فلزات پایه، صنایع تولید وسایل نقلیه موتوری و تریلر و نیم‌تریلر، صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی و تولید فراورده‌های لاستیکی و پلاستیکی در رتبه‌های بعدی قرار دارند که هریک بیش از 6 درصد از اشتغال بخش صنعت را تأمین می‌کنند.

در برخی از صنایع متوسط تعداد شاغلان در هر واحد صنعتی بالاست اما تعداد واحدهای فعال در این صنایع بسیار کم است و واحدهای فعال در این صنایع، واحدهای صنعتی بزرگ مقیاس هستند. مثلاً در تولید محصولات از توتون و تنباکو متوسط تعداد شاغلان در هر کارگاه 309 نفر بوده است. بعد از آن در صنعت تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم‌تریلر به‌طور متوسط، 179 نفر، صنعت تولید سایر تجهیزات حمل‌و‌نقل 140 نفر، در تولید کک و فراورده‌های حاصل از پالایش نفت 139 نفر، در صنایع فلزات اساسی نیز 137 نفر اشتغال دارند. اینها صنایع بزرگی هستند که واحدهای صنعتی با مقیاس بزرگ در آنها فعالیت دارند، اگرچه در هر واحد آنها تعداد بیشتری شاغل هستند، اما تعداد واحدهای فعال در آنها کمتر است. در‌حقیقت اینها صنایعی سرمایه‌بر هستند که عامل مسلط در تولید در آنها تجهیزات سرمایه‌ای (اعم از ماشین‌آلات، تأسیسات و ساختمان) است.

 

جدول 2. توزیع شاغلان کارگاههای صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر بین صنایع مختلف در سال 1398

فعالیت

متوسط شاغلان در هر کارگاه (نفر)

سهم از اشتغال صنعت (درصد)

تولید صنعتی (ساخت)

61.9

100

تولید فراورده‌های غذایی

59.0

16.9

تولید انواع آشامیدنی‌ها

80.5

0.9

تولید فراورده‌های توتون و تنباکو

309.1

0.3

تولید منسوجات

63.7

5.7

تولید پوشاک

34.4

0.8

تولید چرم و فراورده‌های وابسته

32.4

0.6

تولید چوب و فراورده‌های چوب و چوب پنبه –به‌جز مبلمان - ساخت کالا از حصیر و مواد حصیربافی

43.1

0.9

تولید کاغذ و فراورده‌های کاغذی

56.1

2.0

چاپ و تکثیر رسانه‌های ضبط شده

33.0

1.0

تولید کک و فراورده‌های حاصل از پالایش نفت

139.3

2.5

تولید مواد شیمیایی و فراورده‌های شیمیایی

82.1

7.7

تولید داروها و فراورده‌های دارویی شیمیایی و گیاهی

125.0

2.2

تولید فراورده‌های لاستیکی و پلاستیکی

43.1

6.3

تولید سایر فراورده‌های معدنی غیرفلزی

43.5

12.9

تولید فلزات پایه

136.8

9.0

تولید محصولات فلزی ساخته شده، به‌جز ماشین‌آلات و تجهیزات

42.2

6.1

ساخت محصولات رایانه‌ای، الکترونیکی و نوری

67.7

1.4

تولید تجهیزات برقی

68.6

4.8

تولید ماشین‌آلات و تجهیزات طبقه‌بندی نشده درجای دیگر

49.3

5.1

تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم‌تریلر

178.7

9.0

تولید سایر تجهیزات حمل‌و‌نقل

139.9

1.3

تولید مبلمان

32.1

1.1

تولید سایر مصنوعات طبقه‌بندی نشده در جای دیگر

46.9

1.2

تعمیر و نصب ماشین‌آلات و تجهیزات

74.0

0.3

مأخذ: مرکز آمار ایران، نتایج آمارگیری از کارگاه‌های صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر، 1398.

  1. بررسی ساختار نیروی کار در صنعت ایران از منظر تحصیلات و مهارت

با توجه به روند صعودی تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی جویای‌ کار، بررسی ترکیب مهارت و تحصیلات شاغلان صنعتی اهمیت زیادی دارد، زیرا نشان می‌دهد بخش صنعت تا چه اندازه قابلیت جذب این افراد را دارد. شواهد بازار کار طی سال‌های اخیر نشان می‌دهد به‌دلیل گسترش آموزش عالی، تعداد افراد جویای کار با تحصیلات دانشگاهی رو به افزایش است. براساس آمارهای رسمی، در سال 1398 از کل تعداد افراد شاغل در بازار کار 32/7 درصد دارای تحصیلات دانشگاهی بوده‌اند. این در حالی است که در سال 1390 سهم افراد دارای تحصیلات دانشگاهی از کل شاغلان کشور به 21/8 درصد بوده است. شواهد نشان می‌دهد که بخش اصلی شاغلان تولیدی (یعنی شاغلان فعال در خط تولید) واحدهای صنعتی را کارگران ساده و کارگران ماهر تشکیل می‌دهند، هرچند در طول زمان سهم تکنسین‌ها و مهندسان از شاغلان تولیدی افزایش یافته است. با توجه به روند فزاینده تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی که طی یک دهه گذشته وارد بازار کار کشور شده‌اند، به‌نظر می‌رسد افزایش تقاضای نیروی انسانی با تحصیلات دانشگاهی بسیار کندتر از آن است که بتواند تحول مهمی در بازار کار ایجاد کند. این موضوع نشان می‌دهد که بر‌اساس ساختار فعلی بخش صنعت در ایران، نیاز بخش صنعت بیشتر معطوف به کارگران ساده و ماهر است.

 

جدول 3. ترکیب مهارتی شاغلان تولیدی در کارگاههای صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر (درصد)

شاغلان غیرتولیدی

شاغلان تولیدی

سال

جمع

کارگران ساده

کارگران ماهر

تکنسین‌ها

مهندسان

23.1

76.9

32.1

31.7

7.1

6.0

1390

23.5

76.5

32.3

31.1

7.0

6.2

1391

23.7

76.3

31.9

30.9

7.0

6.6

1392

23.9

76.1

31.5

30.5

7.2

7.0

1393

23.6

76.4

32.8

29.8

6.7

7.1

1394

23.3

76.7

31.8

30.5

6.8

7.6

1395

23.8

76.2

31.3

29.7

7.0

8.2

1396

23.7

76.3

32.8

28.4

7.2

7.9

1397

23.9

76.1

31.3

29.2

7.6

8.0

1398

مأخذ: مرکز آمار ایران، نتایج آمارگیری از کارگاه‌های صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر، سال‌های مختلف.

 

جدول ۳ نشان می‌دهد که در طول زمان سهم شاغلان غیرتولیدی تا سال 1393 افزایش ملایمی داشته است. شاغلان غیرتولیدی در طبقه‌بندی مرکز آمار ایران شامل همه شاغلانی می‌شوند که در خط تولید فعال نیستند، بلکه در سایر قسمت‌های واحد صنعتی مانند بازاریابی و اداری فعالیت می‌کنند. با توجه به تمرکز یافتن بخش صنعت بر واحدهای بزرگ طی یک دهه گذشته و اهمیت یافتن بخش‌هایی مانند بخش مالی، بازاریابی و مدیریت و اداری در واحدهای بزرگ طبیعی است که سهم این دسته از شاغلان در یک دهه گذشته افزایش یافته است.[3]

یکی از مهم‌ترین تحولات در بخش صنعت، تغییر در ترکیب نیروی انسانی شاغل برحسب سواد و تحصیلات است. اگرچه در طول زمان از سهم نیروی‌کار با تحصیلات کمتر از دیپلم کاسته شده و بر سهم سایر سطوح تحصیلات، ازجمله لیسانس، فوق لیسانس و دکترا افزوده شده اما همچنان سهم بالای نیروی کار شاغل در بخش صنعت را افرادی تشکیل می‌دهند که تحصیلات دیپلم و کمتر از دیپلم دارند. بعد از آن، نیروی کار با تحصیلات لیسانس بیشترین سهم را از کل شاغلان صنعتی به خود اختصاص می‌دهند. شواهد فوق نشان میدهد که بخش صنعت بیشتر نیروی کار ساده با تحصیلات پایین جذب میکند و تقاضای بخش صنعت برای نیروی کار بالاتر از لیسانس پایین است.

 

جدول 4. سهم شاغلان برحسب تحصیلات از کل سهم شاغلان صنعت

بیسواد

باسواد

 

جمع

کمتر از دیپلم

دیپلم

فوق دیپلم

لیسانس

فوق لیسانس

دکترا

سال

2.0

98.0

33.5

42.7

9.2

11.4

1.0

0.2

1390

2.0

98.0

32.7

42.2

9.4

12.3

1.3

0.2

1391

1.8

98.2

31.5

42.6

9.5

13.0

1.4

0.2

1392

1.5

98.5

30.2

43.4

9.5

13.7

1.6

0.2

1393

1.9

98.1

29.0

41.1

10.0

15.5

2.3

0.3

1394

1.6

98.4

28.2

41.1

10.1

16.2

2.6

0.3

1395

1.6

98.4

26.8

40.9

10.5

16.9

2.9

0.3

1396

1.6

98.4

26.6

40.4

10.6

17.2

3.2

0.3

1397

1.6

98.4

25.3

40.3

10.7

17.9

3.7

0.4

1398

مأخذ: همان.

  1. برآورد عملکرد اشتغال‌زایی رشته‌فعالیت‌های صنعتی در ایران و تحولات آن

به‌منظور برآورد عملکرد اشتغال‌زایی بخش صنعت در ایران‌ لازم است کشش‌های تقاضای شاغلان صنعتی بر‌حسب کل کارگاه‌های صنعتی و نیز برحسب رشته‌فعالیت‌های صنعتی برآورد شود. منظور از کشش عبارت است از معیاری که نشان می‌دهد براساس سابقه و عملکرد گذشته بخش صنعت در ایران، به‌ازای هر یک درصد افزایش در ارزش ‌افزوده بخش صنعت، چند درصد به شاغلان بخش صنعت اضافه می‌شود. بدین‌منظور مدلی اقتصادسنجی برآورد شده است که مبانی محاسباتی آن در بخش پیوست گزارش ارائه شده است و در این بخش به‌منظور پرهیز از اشاره به مباحث فنی، تنها نتایج عمده آن ارائه و تفسیر می‌شود.

بر‌اساس محاسبات اقتصادسنجی مبتنی‌بر عملکرد کارگاه‌های صنعتی طی سال‌های 1381 تا 1398، کشش اشتغال‌زایی بخش صنعت در ایران 0/24 است. به‌عبارت‌دیگر، به‌ازای هر 10 درصد افزایش در ارزش ‌افزوده بخش صنعت (به قیمت‌های ثابت)، به‌طور متوسط 2/4 درصد تقاضا برای نیروی کار جدید ایجاد می‌شود. بر‌اساس آخرین نماگر بانک مرکزی در سه‌ماهه دوم 1401، رشد بخش صنعت و معدن در سال 1399 به میزان 7/7 درصد و در سال 1400 رشد 3 درصدی را تجربه کرده است. بر این اساس، انتظار بر این است که تعداد شاغلان این بخش در سال 1399 حدوداً 1/85 درصد و در سال 1400 حدود 0/74 درصد اضافه شده باشد. این میزان افزایش در شاغلان صنعتی در مقایسه با نیاز بازار کار ایران ارقام بالایی نیست و نشان می‌دهد ساختار صنعت در ایران در وضعیت فعلی بیش از اینکه جذب‌کننده نیروی کار باشد، مبتنی‌بر سرمایه و تجهیزات است. نکته مهم این است که عملکرد اشتغال‌زایی بخش صنعت در ایران که بر‌اساس کشش اشتغال به‌ازای رشد ارزش ‌افزوده بخش صنعت محاسبه می‌شود، در طول زمان ثابت نبوده است (نمودار 9).

بررسی روند عملکرد اشتغال‌زایی بخش صنعت (با کشش اشتغال نسبت به ارزش ‌افزوده) در طول زمان نشان می‌دهد که در دهه 1380 نسبت به دهه 1390 عملکرد اشتغال‌زایی بخش صنعت بالاتر بوده است. در دهه 1390 به‌ویژه بین سال‌های 1390 تا 1395 عملکرد اشتغال‌زایی بخش صنعت افت محسوسی نشان می‌دهد. در سال‌های 1396 و 1397 مجدداً افزایش عملکرد اشتغال‌زایی بخش صنعت مشاهده می‌شود، هرچند در سال 1398 روند جدیدی از افت آن قابل توجه است.[4] البته همان‌طور که نمودار ۸ در بخش قبل نشان می‌دهد، تعداد شاغلان به‌ازای هر کارگاه از سال 1395 به بعد افزایش یافته است. این نشان می‌دهد که صنعت به‌تدریج در سال‌های اخیر به سمت بنگاه‌های بزرگ‌تر متمرکز شده است. به بیان دیگر، اندازه کارگاه‌های صنعتی بر‌حسب تعداد شاغلان بزرگ‌تر شده است. از‌این‌رو، کاهش اشتغال‌زایی بخش صنعت در طول زمان در کنار افزایش اندازه بنگاه‌ها می‌تواند نشانگر این باشد که بخش عمده اشتغال صنعت را بنگاه‌های کوچک‌تر تشکیل می‌دهند که با تمرکز صنعت بر بنگاه‌های بزرگ‌تر (به دلایل مختلف، از‌جمله نوسانات اقتصادی و آسیب‌پذیری بیشتر بنگاه‌های کوچک‌تر)، توان اشتغال‌زایی صنعت نیز کاهش می‌یابد.

 

 

نمودار 9. عملکرد اشتغال‌زایی بخش صنعت در طول زمان (کشش اشتغال نسبت به ارزش ‌افزوده صنعت)

 

مأخذ: نتایج برآورد مدل و محاسبات پژوهش.

 

اگرچه انتظار بر این است که با تحقق رشد اقتصادی نرخ بیکاری کاهش یابد، شواهد نشان می‌دهند که در گذشته رشد بخش صنعت به‌عنوان بخش مولد در اقتصاد ایران با کاهش نرخ بیکاری همگرا نبوده است (نمودار 10). درواقع به‌‌رغم رشد ارزش‌افزوده بخش صنعت، روند نرخ بیکاری در اقتصاد ایران که انتظار می‌رود رابطه معکوسی با رشد بخش صنعت داشته باشد، چنین رفتاری از خود بروز نداده است. این بدان معنا نیست که هیچ اشتغالی در بخش صنعت اضافه نشده است، اما این اشتغال به میزانی نبوده است که برای کاهش نرخ بیکاری کافی باشد. البته باید توجه داشت که سهم بزرگی از اشتغال صنعت را بنگاه‌های زیر 10 نفر کارکن تشکیل می‌دهند که خارج از نمونه مورد بررسی ما هستند اما توجه به آنها اهمیت دارد.

 

نمودار 10. روند رشد ارزش افزوده بخش صنعت، نرخ بیکاری جمعیت 15 ساله و بیشتر (درصد)

 

 

 

 

 

 

 

 

مأخذ: محاسبات پژوهش براساس اطلاعات مرکز آمار ایران.

 

براساس آمارهای مرکز آمار ایران، در سال 1390 در کارگاه‌های صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر، حدود یک میلیون و 643 هزار نفر به کار اشتغال داشتند، درحالی‌که در سال 1398 تعداد شاغلان در این بخش به بیش از یک میلیون و 803 هزار نفر افزایش یافته است. این بدان معناست که در کل این دوره درمجموع تنها 160 هزار نفر به شاغلان صنعتی اضافه شده است که معادل رشد متوسط اشتغال سالیانه 1/2 درصد است. به‌نظر می‌رسد که این میزان اشتغال جدید به میزانی نبوده است که تأثیر معناداری بر نرخ بیکاری داشته باشد. این آمار با ارقام پایین کشش اشتغال در بخش صنعت نیز سازگار است.

درحقیقت بررسی این روند حاکی از افت محسوس عملکرد اشتغال‌زایی بخش صنعت از سال 1388 است که می‌تواند ناشی از دو پدیده باشد؛ بخشی از آن را می‌توان به تحولات نامناسب اقتصادی در دهه 1390 نسبت داد که به‌طور مشخص با تشدید تحریم‌های اقتصادی و همچنین شیوع کرونا در سال‌های اخیر مرتبط است. به‌طور مشخص، افت رشد صنعتی سبب شده است ظرفیت واحدهای تولیدی برای ایجاد اشتغال جدید کاهش یابد و واحدهای فعال عمدتاً به حفظ فعالیت موجود اکتفا کنند و فعالیت‌های توسعه‌ای آنها که می‌تواند زمینه‌ساز تقاضای جدید برای نیروی کار باشد، کاهش محسوسی یابد. از‌سوی‌دیگر، بخشی از این پدیده را نیز می‌توان به تغییرات ساختاری در صنعت ایران نسبت داد. به‌عبارت‌دیگر، به‌نظر می‌رسد تمرکز فعالیت‌های صنعتی در ایران در دهه گذشته بر فعالیت‌هایی معطوف شده است که سهم نیروی کار کمتری دارند و عمدتاً صنایع سرمایه‌بر و انرژی‌بر هستند و زنجیره ارزش آنها توسعه‌یافتگی کمتری دارد. به‌منظور بررسی دقیق‌تر این موضوع لازم است عملکرد اشتغال‌زایی بخش صنعت بر‌حسب رشته‌فعالیت‌های صنعتی نیز مقایسه و تحلیل شوند. جدول 5 و نمودار 11 کشش اشتغال نسبت به ارزش ‌افزوده صنعتی را به ازای رشته‌فعالیت‌های صنعتی برحسب کدهای دورقمی ISIC نشان می‌دهند.

 

جدول 5. عملکرد اشتغال‌زایی (کشش اشتغال نسبت به ارزش‌افزوده) برحسب رشته‌فعالیت‌های صنعتی

کد ISIC

عنوان رشته فعالیت

کشش اشتغال نسبت به ارزش ‌افزوده

 

کل بخش صنعت

0.243

10

تولید فراورده‌های غذایی

0.487

11

تولید انواع آشامیدنی‌ها

0.170

12

تولید فراورده‌های توتون و تنباکو

0.129

13

تولید منسوجات

0.371

14

تولید پوشاک

0.195

15

تولید چرم و فراورده‌های وابسته

0.151

16

تولید چوب و فراورده‌های چوب وچوب‌پنبه – به‌جز مبلمان - ساخت کالا از حصیر و مواد حصیربافی

0.174

17

تولید کاغذ و فراورده‌های کاغذی

0.234

18

چاپ و تکثیر رسانه‌های ضبط شده

0.196

19

تولید کک و فراورده‌های حاصل از پالایش نفت

0.237

20

تولید مواد شیمیایی و فراورده‌های شیمیایی

0.327

21

تولید داروها و فراورده‌های دارویی شیمیایی و گیاهی

0.235

22

تولید فراورده‌های لاستیکی و پلاستیکی

0.343

23

تولید سایر فراورده‌های معدنی غیرفلزی

0.360

24

تولید فلزات پایه

0.314

25

تولید محصولات فلزی ساخته شده، به‌جز ماشین‌آلات و تجهیزات

0.323

26

ساخت محصولات رایانه‌ای، الکترونیکی و نوری

0.215

27

تولید تجهیزات برقی

0.336

28

تولید ماشین‌آلات و تجهیزات طبقه‌بندی نشده درجای دیگر

0.323

29

تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم‌تریلر

0.445

30

تولید سایر تجهیزات حمل‌و‌نقل

0.203

31

تولید مبلمان

0.251

32

تولید سایر مصنوعات طبقه‌بندی نشده در جای دیگر

0.202

33

تعمیر و نصب ماشین‌آلات و تجهیزات

0.028

مأخذ: نتایج برآورد مدل و محاسبات پژوهش.

 

نمودار 11. عملکرد اشتغال‌زایی (کشش اشتغال نسبت به ارزش‌ افزوده) برحسب رشته‌فعالیت‌های صنعتی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مأخذ: همان.

 

همان‌طور که جدول ۵ و نمودار 11 نشان می‌دهند، صنایعی که بالاترین عملکرد رشد اشتغال در صورت رشد ارزش ‌افزوده را دارند به‌ترتیب عبارتند از (ارقام داخل پرانتز کشش اشتغال صنایع است):

  1. تولید فراورده‌های غذایی (0.487)،
  2. تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم‌تریلر (0.445)
  3. تولید منسوجات (0.371)
  4. تولید سایر فراورده‌های معدنی غیرفلزی (0.36)
  5. تولید فراورده‌های لاستیکی و پلاستیکی (0.343)

 صنایع ذکر شده عمدتاً صنایعی هستند که در حلقه‌های پایین‌تر زنجیره ارزش صنایع مختلف قرار می‌گیرند و بنابراین نقش نیروی انسانی در تولید آنها بیشتر از سایر صنایع است. بر این اساس، اگر سیاستگذاری برای رشد اشتغال مدنظر سیاستگذاران کشور است (که طبیعتاً با توجه به وضعیت شاخص‌های بازار کار کشور و نیروی کار جوان و جویای کار کشور چنین است)، این صنایع باید در اولویت حمایت‌ها و سیاستگذاری‌ها برای توسعه و رشد قرار گیرند.

 

  1. مقایسه ساختار سرمایه‌گذاری و تولید در صنعت ایران با تمرکز بر هدف اشتغال‌زایی

همان‌طور که در بخش قبل نشان داده شد، بالاترین عملکرد اشتغال‌زایی در بخش صنعت در ایران به پنج صنعت: تولید فراورده‌های غذایی، تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم‌تریلر، تولید منسوجات، تولید سایر فراورده‌های معدنی غیرفلزی و تولید فراورده‌های لاستیکی و پلاستیکی اختصاص دارد. اما ساختار صنعت در ایران از منظر تولید و سرمایه‌گذاری با هدف اشتغال‌زایی تناسب ندارد.[5] به‌طور مشخص، بررسی سهم فعالیت‌های مختلف صنعتی از کل ارزش ‌افزوده کارگاه‌های ۱۰ نفر کارکن و بیشتر (به‌طور متوسط) از سال 1390 تا سال 1398 بیانگر آن است که در دوره مورد مطالعه بالاترین سهم ارزش ‌افزوده را به‌ترتیب صنایع تولید مواد شیمیایی و فراورده‌های شیمیایی (22 درصد)، تولید فلزات پایه (17/1 درصد)، تولید فراورده‌های غذایی (9/9 درصد)، تولید سایر فراورده‌های معدنی غیرفلزی (8/9 درصد) و تولید کک و فراورده‌های حاصل از پالایش نفت (8/6 درصد) تشکیل داده‌اند (نمودار 12).

 

نمودار 12. سهم فعالیتهای مختلف از کل ارزش ‌افزوده کارگاههای ۱۰ نفر کارکن و بیشتر

(متوسط 1390 تا 1398) (درصد)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مأخذ: همان.

 

بررسی و مقایسه این صنایع با یافته‌های جدول ۵ و نمودار 11 در بخش قبل نشان می‌دهد که از بین این صنایع که بالاترین سهم از ارزش‌افزوده صنعتی را در ایران به خود اختصاص می‌دهند، تنها دو صنعت تولید مواد غذایی و صنعت تولید سایر فراورده‌های معدنی غیرفلزی هم‌زمان عملکرد بالایی را برای اشتغال‌زایی دارند که در مقایسه با صنایع رتبه اول این رده‌بندی، سهمی کمتر از نصف از ارزش ‌افزوده دارند (مثلاً سهم 22 درصد مربوط به صنایع تولید مواد شیمیایی و فراورده‌های شیمیایی را با سهم حدود 10 درصدی صنایع تولید مواد غذایی مقایسه کنید). بررسی الگوی سرمایه‌گذاری در صنایع ایران نیز وضعیتی مشابه را نشان می‌دهد (نمودار 13).

 

نمودار 13. سهم فعالیت‌های مختلف از کل ارزش سرمایه‌گذاری کارگاههای ۱۰ نفر کارکن و بیشتر

 (متوسط 1390 تا 1398) (درصد)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مأخذ: همان.

 

اگرچه تولید و ارزش ‌افزوده از اهداف مهم اقتصادی و صنعتی محسوب می‌شود، اما با توجه به ساختار جوان نیروی انسانی کشور و بحران‌های اجتماعی و اقتصادی ناشی از عدم تأمین شغل مناسب برای جوانان سبب می‌شود که در کنار توجه به صنایع بزرگ و سرمایه‌بر کشور (که در جای خود اهمیت دارند)، به صنایع اشتغال‌زا و کاربر نیز توجه بیشتری شود. سیاست مناسب این است که تکمیل زنجیره ارزش صنایع و توسعه پایین‌دست آن (پایین‌دست صنایع شیمیایی، صنایع خودرو و قطعات خودرو، پایین‌دست صنایع معدنی فلزی و غیرفلزی) مدنظر قرار گیرد که ضمن تأمین ارزش اقتصادی و تولید ثروت، اشتغال مناسب توأم با مهارت‌آموزی و آموزش برای جذب در واحدهای صنعتی را نیز برای کشور ایجاد کند.

جمع‌بندی، نتیجه‌گیری و ارائه توصیه‌های سیاستی

اشتغال همواره چالشی جدی برای سیاستگذاران چه در ایران و چه در سایر کشورها بوده است. در ایران با توجه به رشد بالاتر جمعیت در دهه‌های قبل و جذب ناکافی نیروی کار در مشاغل و نیز ترکیب نیروی کار که بخش بزرگی از آن را فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تشکیل می‌دهند، سبب شده است اشتغال به‌ویژه در یک دهه اخیر به دغدغه مهم برای دولت تبدیل شود.

براساس آمارهای رسمی، نزدیک به نیمی از شاغلان کشور در بخش خدمات و بیش از 33 درصد نیز در بخش صنعت مشغول به فعالیت هستند. با توجه به اینکه عمده شاغلان در بخش خدمات جذب شده‌اند، به‌نظر می‌رسد که پتانسیل اشتغال‌زایی این بخش عمدتاً بالفعل شده است، این در حالی است که بخش صنعت در صورت اتخاذ سیاست‌های مناسب می‌تواند یکی از بخش‌هایی باشد که قابلیت جذب نیروی کار جدید را در سال‌های آینده داشته باشد. این در حالی است که در یک دهه گذشته در کنار رشد اقتصادی منفی اقتصادی در بخش صنعت در اکثر سال‌ها، اشتغال‌زایی کافی در این بخش صورت نگرفته است. درواقع رشد بخش صنعت، اشتغال‌زا نبوده چرا که تقاضای کافی برای استخدام نیروی کار ایجاد نکرده است.

یافته‌های این گزارش نشان می‌دهد که بخش اصلی شاغلان تولیدی (یعنی شاغلان فعال در خط تولید) واحدهای صنعتی را کارگران ساده و کارگران ماهر تشکیل می‌دهند، هرچند در طول زمان سهم تکنسین‌ها و مهندسان از شاغلان تولیدی افزایش یافته است. این موضوع نشان می‌دهد که براساس ساختار فعلی بخش صنعت در ایران، نیاز بخش صنعت بیشتر معطوف به کارگران ساده و ماهر است. همچنین سهم بالای نیروی‌ کار شاغل در بخش صنعت را افرادی تشکیل می‌دهند که تحصیلات دیپلم و کمتر از دیپلم دارند. بعد از آن، نیروی‌ کار با تحصیلات لیسانس بیشترین سهم را از کل شاغلان صنعتی به خود اختصاص می‌دهند. شواهد فوق نشان می‌دهد که بخش صنعت، بیشتر نیروی کار ساده با تحصیلات پایین جذب می‌کند و تقاضای بخش صنعت برای نیروی کار بالاتر از لیسانس بسیار اندک است. به‌نظر می‌رسد که عدم تقاضا برای نیروی کار با تحصیلات بیشتر به‌دلیل عدم حرکت بخش صنعت ایران به سمت پیچیدگی بیشتر باشد که نیاز به این نوع نیروی کار را کمتر کرده است.

براساس نتایج برآورد مدل اقتصادسنجی در این گزارش، به‌ازای هر 10 درصد افزایش در ارزش ‌افزوده بخش صنعت (به قیمت‌های ثابت)، به‌طور متوسط 2/4 درصد تقاضا برای نیروی کار جدید ایجاد می‌شود. اگر این رقم مبنای محاسبات ما قرار گیرد، براساس آخرین نماگر بانک مرکزی در سه‌ماهه دوم سال 1401 که رشد بخش صنعت و معدن در سال 1399 به میزان 7/7 درصد و در 1400 رشد 3 درصدی را تجربه کرده است، می‌توان نتیجه گرفت که تعداد شاغلان این بخش در سال 1399 حدوداً 1/85 درصد و در سال 1400 حدود 0/74 درصد اضافه شده باشد. این میزان افزایش در شاغلان صنعتی در مقایسه با نیاز بازار کار ایران ارقام بالایی نیست و نشان می‌دهد ساختار صنعت در ایران در وضعیت فعلی بیش از اینکه جذب‌کننده نیروی کار باشد، مبتنی‌بر سرمایه و تجهیزات است. یافته‌های برآورد مدل در این پژوهش حاکی از آن است که عملکرد اشتغال‌زایی بخش صنعت در طول زمان کاهش یافته است به‌نحوی‌که از سال 1388 افت محسوس عملکرد اشتغال‌زایی بخش صنعت قابل مشاهده است. این موضوع می‌تواند ناشی از دو پدیده باشد؛ بخشی از آن را می‌توان به تحولات نامناسب اقتصادی در یک دهه گذشته (دهه 1390) نسبت داد. بخشی دیگر از این پدیده را نیز می‌توان به تغییرات ساختاری در صنعت کشور نسبت داد. به‌نظر می‌رسد تمرکز فعالیت‌های صنعتی در ایران در دهه گذشته بر فعالیت‌هایی معطوف شده است که سهم نیروی کار کمتری دارند و عمدتاً صنایع سرمایه‌بر و انرژی‌بر هستند و زنجیره ارزش آنها توسعه‌یافتگی کمتری دارد.

همچنین یافته‌های دیگر این گزارش نشان می‌دهد که بالاترین عملکرد اشتغال‌زایی در بخش صنعت ایران در پنج صنعت تولید فراورده‌های غذایی، تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم‌تریلر، تولید منسوجات، تولید سایر فراورده‌های معدنی غیرفلزی، تولید فراورده‌های لاستیکی و پلاستیکی است. ازطرفی نتایج این گزارش نشان می‌دهد ساختار صنعت در ایران از منظر تولید و سرمایه‌گذاری با هدف اشتغال‌زایی تناسب ندارد.

اگرچه تولید و ارزش ‌افزوده از اهداف مهم اقتصادی و صنعتی محسوب می‌شود، اما با توجه به ساختار جوان نیروی انسانی کشور و بحران‌های اجتماعی و اقتصادی ناشی از عدم تأمین شغل مناسب برای جوانان توصیه می‌شود که در کنار توجه به صنایع بزرگ و سرمایه‌بر کشور (که در جای خود اهمیت دارند)، به صنایع اشتغال‌زا و کاربر توجه بیشتری شود. سیاست مناسب این است که تکمیل زنجیره ارزش صنایع و توسعه پایین‌دست آن (پایین‌دست صنایع شیمیایی، صنایع خودرو و قطعات خودرو، پایین‌دست صنایع معدنی فلزی و غیرفلزی) مورد توجه قرار گیرد که ضمن تأمین ارزش اقتصادی و تولید ثروت، اشتغال مناسب را نیز برای کشور ایجاد کند.

همچنین با توجه به ساختار نیروی انسانی کشور که در آن سهم نیروی کار تحصیل‌کرده در طول زمان بیشتر شده است، برای اینکه بخش بزرگ‌تری از این افراد جذب بخش صنعت شوند باید از‌یک‌سو بر آموزش‌های تکمیلی مرتبط با بخش صنعت در دانشگاه‌ها و نهادهای ارتباط‌دهنده صنعت و دانشگاه تأکید بیشتری شود، و ازسوی‌دیگر، ساختار صنعت به سمت رقابت بیشتر و پیچیدگی بیشتر هدایت شود تا بتواند سهم بالاتری از نیروی کار تحصیل‌کرده را در خود جذب کند.

 

پیوست: محاسبات اقتصادسنجی

به‌منظور محاسبه عملکرد اشتغال‌زایی کل صنعت و نیز رشته‌فعالیت‌های مختلف صنعتی، باید کشش اشتغال به‌ازای ارزش ‌افزوده (برحسب قیمت‌های ثابت) محاسبه شود. بدین‌منظور، مدلی طراحی شد که بر‌اساس آن میزان اشتغال در بخش صنعت (که با N نشان داده می‌شود) نمایش داده می‌شود، تابعی از ارزش ‌افزوده بخش صنعت برحسب قیمت‌های ثابت سال 1376 (که با VAR نشان داده می‌شود)، سرمایه‌گذاری به قیمت‌های ثابت (که با I نشان داده می‌شود) و متوسط دستمزد واحدهای صنعتی به قیمت‌های ثابت (که با W نشان داده می‌شود) در نظر گرفته شده است. به‌منظور سهولت محاسبات و رهایی از مشکلات مربوط به واحدهای مختلف اندازه‌گیری متغیرها، مدل مورد نظر برحسب لگاریتم متغیرها در نظر گرفته شده است. داده‌های مورد استفاده از مرکز آمار ایران دریافت شده است که در نشریه نتایج آمارگیری کارگاه‌های صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر همه‌ساله منتشر می‌شود. داده‌ها سال‌های 1381 تا 1398 را دربرمی‌گیرد و شامل 24 کد دورقمی ISIC است. با توجه به ساختار داده‌ها که ساختاری تابلویی (panel data) است، لذا متغیرها هم دارای بعد زمان و هم بعد مقطع می‌باشند که در اینجا هر مقطع یک کد ISIC دورقمی است. بر این اساس، مدل مورد استفاده به این شکل است که در آن LOG معرف لگاریتم هر متغیر است. همچنین i نماد هر مقطع و t نماد زمان است و  تا  به‌ترتیب کشش اشتغال صنعتی نسبت به ارزش‌ افزوده، سرمایه‌گذاری و دستمزد هستند. همچنین  جزء خطای معادله است.

 

با توجه به ساختار متفاوت صنایع، و وجود آثار مختلف مربوط به هر صنعت، از الگوی اثرات ثابت (Fixed Effects) استفاده شده است و همچنین به‌منظور دریافت آثار مربوط به واریانس‌های متفاوت در اجزای اخلال معادله، از وزن‌های مبتنی‌بر هر مقطع (Cross-Section GLS) برای برآورد استفاده شده است. برآوردها با استفاده از نرم‌افزار Eviews 13 انجام شده است که خروجی‌های آن در ادامه ارائه شده است.

همچنین به‌منظور برآورد کشش‌ها به‌ازای هر صنعت، مجدداً همین الگو با فرض متفاوت بودن ضرایب مربوط به ارزش‌ افزوده برآورد شده است. برای برآورد کشش‌های مختلف در طول زمان نیز از اثرات زمانی (Time Effects) استفاده شده است.

 

Dependent Variable: LOG(N)

 

 

Method: Panel EGLS (Cross-section weights)

 

Date: 02/14/23   Time: 15:28

 

 

Sample: 1381 1398

 

 

Periods included: 18

 

 

Cross-sections included: 24

 

 

Total panel (balanced) observations: 432

 

Linear estimation after one-step weighting matrix

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Variable

Coefficient

Std. Error

t-Statistic

Prob.  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

C

8.214539

0.121012

67.88219

0.0000

LOG(VAR)

0.243349

0.014737

16.51245

0.0000

LOG(I)

0.002147

0.003399

0.631852

0.5278

LOG(W)

-0.066742

0.017312

-3.855171

0.0001

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Effects Specification

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Cross-section fixed (dummy variables)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Weighted Statistics

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Root MSE

0.152437

    R-squared

0.988312

Mean dependent var

14.20412

    Adjusted R-squared

0.987562

S.D. dependent var

6.955138

    S.E. of regression

0.157436

Sum squared resid

10.03838

    F-statistic

1317.197

Durbin-Watson stat

0.580065

    Prob(F-statistic)

0.000000

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Unweighted Statistics

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

R-squared

0.981137

    Mean dependent var

10.51166

Sum squared resid

10.53324

    Durbin-Watson stat

0.458482

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  1. اژدری، علی. رشد صنعتی و چالش اشتغال در اقتصاد ایران، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، معاونت پژوهش‌های زیربنایی و امور تولیدی، دفتر: مطالعات انرژی، صنعت و معدن، اردیبهشت‌ماه 1395.
  2. حیدری، حسن و اژدری، علی. تحلیل الگوی اشتغال در بخش صنعت ایران (با بررسی طرح کارانه اشتغال برای جوانان (کاج))، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، معاونت پژوهش‌های زیربنایی و امور تولیدی، دفتر: مطالعات انرژی، صنعت و معدن، شهریورماه 1396.
  3. مرکز آمار ایران، سالنامه آماری سال‌های مختلف.
  4. مرکز آمار ایران، نتایج آمارگیری نیروی کار طی سال‌های مختلف.
  5. مرکز آمار ایران، نتایج آمارگیری از کارگاه‌های صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر طی سال‌های مختلف.