جرائم و تخلفات انتخاباتی (1) مطالعه تطبیقی خرید و فروش آرا در انتخابات

نوع گزارش : گزارش های راهبردی

نویسنده

استادیار، گروه علوم سیاسی دفتر مطالعات سیاسی، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی

چکیده

انتخابات یکی از ارکان اصلی هر نظام مردم سالار است. در نظام های مردم سالار مقامات عالی اجرایی و قانون گذاری از طریق انتخابات به شکل ی درست و بی نقص برگزیده شده و به نمایندگی از مردم اعمال قدرت می کنند. جهت نیل به چنین هدفی لازم است از اموری که درستی و صحت انتخابات را زیر سؤال می برند، جلوگیری شود. یکی از مواردی که به درستی و صحت انتخابات خدشه وارد می کند، پدیده خرید و فروش آرا است. خرید و فروش رأی یکی از مرسوم ترین جرائم انتخاباتی در سرتاسر جهان می باشد. پژوهش حاضر ابعاد مختلف پدیده خرید فروش رأی را به لحاظ نظری و تطبیقی مورد بررسی قرار می دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تعاریف و برداشت های مختلفی از پدیده خرید و فروش رأی وجود دارد. با این حال، این پدیده را به عنوان یکی از اشکال حامی پروری انتخاباتی می توان نوعی مبادله میان کاندیداها (احزاب سیاسی) و رأی دهندگان دانست که در آن کاندیداها می کوشند با اعطای پاداش هایی به رأی دهندگان در زمان انتخابات بر رفتار انتخاباتی و رأی دهی آن ها در جهت منافع خود تأثیر بگذارند. همچنین در تشدید پدیده خرید فروش رأی، عوامل کلان اجتماعی- اقتصادی و نهادی و عوامل خُرد مرتبط با ویژگی های رأی دهندگان نقش دارند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

خلاصه مدیریتی

* خرید و فروش رأی یکی از رایج‌ترین جرائم انتخاباتی[1] در سطح جهان است. این پدیده در تمامی کشورهایی که در آن‌ها انتخابات برگزار می‌شود کم‌وبیش وجود دارد.

* پدیده خرید و فروش رأی را می‌توان یکی از انواع استراتژی‌های حامی‌پروری انتخاباتی دانست که از سوی احزاب سیاسی و کاندیداها دنبال می‌شود. در کنار خرید و فروش رأی، سایر استراتژیهای حامیپروری انتخاباتی عبارت‌اند از:

- خرید مشارکت در انتخابات (پاداش به شهروندان برای مشارکت در فرآیند رأی‌دهی)،

- خرید عدم مشارکت در انتخابات (پاداش به شهروندان برای عدم مشارکت در انتخابات)،

- اقناع دوگانه (پاداش به شهروندان برای مشارکت در انتخابات و همچنین رأی‌دهی به یک حزب یا کاندیدای خاص)،

- خرید رأی‌دهنده (که با خرید رأی متفاوت است و عبارت است از پاداش به رأی‌دهندگان ثبت‌نام نکرده در سایر حوزه‌های انتخابیه برای ثبت‌نام در یک حوزه مشخص و رأی دادن به یک حزب یا کاندیدای خاص در آن حوزه).

* توجه مشترک تمامی این استراتژی‌های حامی‌پروری انتخاباتی این است که صرفاً در مقطع زمانی انتخابات از سوی احزاب سیاسی و کاندیداها دنبال می‌شوند و از این رو از استراتژی‌های حامی‌پروری سیاسی که در خارج از زمان انتخابات صورت می‌گیرند متفاوت هستند.

* خرید رأی به‌طور کلی مبادله‌ای میان احزاب و کاندیداها از یک سوء و رأی‌دهندگان از سوی دیگر است که در آن احزاب و کاندیداها می‌کوشند در زمان انتخابات با پاداشدهی به رأی‌دهندگان بر نحوه رأی‌دهی آن‌ها به نفع خود تأثیر بگذارند.

* علت اصلی رواج خرید و فروش رأی دشوار بودن شناسایی احزاب، کاندیداها و رأی‌دهندگانی است که مرتکب آن می‌شوند؛ هر چند با توجه به اصل مخفی بودن رأی‌دهی[2] در کشورهای مختلف، اثربخشی واقعی این استراتژی مورد تردید است. ممکن است رأی‌دهندگانی اقدام به فروش رأی خود نمایند اما با توجه به مخفی بودن رأی، در روز انتخابات به کاندیدای دیگری به‌جز کاندیدایی که رأی خود را به او فروخته‌اند رأی بدهند.

* در بیش از 90 درصد کشورهای جهان خرید و فروش آرا از لحاظ قانونی جرم محسوب شده و مجازات‌هایی برای آن در نظر گرفته‌شده است. این مجازات‌ها بین چند ماه تا چند سال زندان یا جریمه‌های نقدی در نوسان بوده است. هر چند در برخی کشورها ترکیبی از این مجازات‌ها برای مجرمان در نظر گرفته‌شده است. البته در بسیاری از موارد، قوانین موجود و مجازات‌های در نظر گرفته‌شده در خصوص خرید و فروش رأی آن‌گونه که باید و شاید به مرحله اجرا در نمی‌آیند.

* مجموعه‌ای از عوامل می‌توانند باعث تقویت یا تضعیف پدیده خرید و فروش آرا شوند. این عوامل را معمولاً به دو دسته عوامل کلان (عرضه محور) و عوامل خُرد (تقاضا محور) تقسیم می‌کنند. عوامل کلان به دو دسته متغیرهای اجتماعی- اقتصادی (سطح توسعه‌یافتگی اقتصادی و اجتماعی و سطح تثبیت مردم‌سالاری) و عوامل نهادی (مخفی بودن رأی، اجباری بودن رأی‌دهی و شرکت در انتخابات، نوع نظام انتخاباتی، وسعت حوزه‌های انتخابیه، نظارت بر جرائم انتخاباتی و اجرای درست قوانین، نظام حزبی و میزان اثربخش بودن استراتژی خرید رأی) تقسیم می‌شوند. عوامل خرد هم مجموعه عواملی (وضعیت اقتصادی رأی‌دهندگان، ترجیحات حزبی، عوامل روانی، سطح آموزش و متغیرهای مدنی، فرهنگی و اجتماعی) هستند که با ویژگی‌های رأی‌دهندگان مرتبط می‌باشند.

مقدمه

در نظام‌های مردم‌سالار، انتخابات عرصه اصلی مشارکت شهروندان در حیات سیاسی و انتخاب مقامات ارشد تصمیم‌گیرنده در سطوح مختلف است. اهمیت انتخابات در نظام‌های مردم‌سالار تا حدی است که از آن به‌عنوان یکی از ارکان اصلی چنین نظام‌هایی یاد می‌شود، رکنی که بدون آن دموکراسی معنای خود را از دست می‌دهد. با توجه به این موضوع، برگزاری انتخابات به‌شکل‌ی درست و صحیح اهمیتی غیرقابل‌انکار دارد.

با این حال، در بسیاری از کشورها احزاب و کاندیداها برای پیروزی در انتخابات به ابزارها و شیوه‌هایی متوسل می‌شوند که درستی و صحت انتخابات را زیر سؤال می‌برد. این ابزارها و شیوه‌ها که در قوانین کشورهای مختلف غیرقانونی شناخته می‌شوند طیف گسترده‌ای را در برمی‌گیرند. از دور زدن قوانین انتخابات گرفته، تا دست بردن در فهرست رأی‌دهندگان، ارعاب رأی‌دهندگان، تقلب در صندوق‌های رأی و غیره. بخشی از این ابزارها و شیوه‌های غیرقانونی، ابزارها و شیوه‌هایی هستند که احزاب و کاندیداهای شرکت‌کننده در انتخابات در قبال رأی‌دهندگان و با هدف تأثیرگذاری بر شیوه انتخاب آن‌ها در زمان انتخابات در پیش می‌گیرند.

ابزارها و شیوه‌هایی که معطوف به رأی‌دهندگان هستند را به‌طور کلی می‌توان به دو دسته تقسیم نمود: شیوه‌ها و ابزارهای مبتنی بر پاداش‌ده‌ی و شیوه‌ها و ابزارهای مبتنی بر ارعاب. استفاده از این ابزارها و شیوه‌ها به‌شکل گسترده در انتخابات‌هایی که در سراسر جهان برگزار شده قابل مشاهده‌است. برای مثال، 48 درصد رأی‌دهندگان در 33 کشور مختلف آفریقایی که در یک پیمایش شرکت کرده‌اند اعلام نموده‌اند که در انتخابات از سوی احزاب یا کاندیداها مورد ارعاب واقع‌شده‌اند. در مقابل، در برخی دیگر از موارد، احزاب سیاسی و کاندیداها در انتخابات از یک استراتژی کاملاً متفاوت یعنی پاداش‌ده‌ی استفاده کرده‌اند. این استراتژی همان چیزی است که از آن تحت‌عنوان «حامی‌پروری انتخاباتی» یاد می‌شود. حامی‌پروری انتخاباتی به‌طور کلی عبارت دانسته می‌شود از «ارائه و پیشنهاد منافع خاص و ویژه به گروهی از رأی‌دهندگان در مقابل دریافت وفاداری انتخاباتی آن‌ها». حامی‌پروری انتخاباتی موارد متعددی از ارائه کالا و خدمات به گروه‌های خاص گرفته تا اختصاص بودجه به حوزه‌های انتخابیه خاص و استخدام در دستگاه‌های دولتی را در برمی‌گیرد. یکی از زیرمجموعه‌های حامی‌پروری انتخاباتی، خرید آرای رأی‌دهندگان است. در اکثر کشورها خرید و فروش آرا به‌لحاظ قانونی ممنوع بوده و جرم شناخته می‌شود. با این حال، این پدیده همچنان به‌شکل گسترده رواج دارد و یکی از مرسوم‌ترین جرائم انتخاباتی است. به‌عنوان مثال، در کشورهایی مانند بلغارستان، اندونزی، کنیا و فیلیپین یک‌سوم رأی‌دهندگان، و در کشورهایی مثل جمهوری دومینیکن و سیرالئون یک‌چهارم رأی‌دهندگان و در آرژانتین یک‌پنجم رأی‌دهندگان ابراز نموده‌اند که در زمان انتخابات احزاب سیاسی و نامزدها در ازای رأی به آن‌ها پیشنهاد پول، مواد غذایی یا سایر کالاها را داده‌اند. یکی از علل اصلی این موضوع آن است که شناسایی و پیگیری مبادلاتی که در جهت خرید و فروش رأی صورت‌می‌گیرد بسیار دشوار است.

در پژوهش حاضر تلاش گردید جنبه‌های نظری، مفهومی و تطبیقی پدیده خرید و فروش آرا مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در ابتدا تعاریف مختلف خرید و فروش رأی مورد بحث قرار گرفت. همچنین به‌شکل مختصر و کلی نگاهی به ادبیات و پژوهش‌های صورت گرفته در زمینه خرید و فروش رأی شده و افزایش توجهات به این حوزه مورد تأکید قرار گرفته است. در قسمت بعدی، فلسفه مخالفت با خرید و فروش رأی از سه منظر مورد بحث قرار گرفت. در این پژوهش همچنین دلایل و انگیزه‌های روی آوردن احزاب سیاسی و کاندیداها به استراتژی خرید و فروش رأی بررسی شد. در قسمت تطبیقی پژوهش ابتدا بر اساس داده‌های پیمایش ارزش‌های جهانی وضعیت 82 کشور جهان در زمینه میزان در معرض پیشنهاد خرید رأی قرار گرفتن شهروندان به اجمال مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت و در قسمت پایانی پژوهش، مسئله ممنوعیت خرید و فروش رأی و مجازات در نظر گرفته‌شده برای این پدیده در کشورها و مناطق مختلف جهان بررسی‌شده است.

۱. خرید و فروش آرا

نیشتر[3] با بررسی کیفی پژوهش‌هایی که در خصوص خرید و فروش رأی صورت گرفته است اشاره می‌کند که در این پژوهش‌ها محققان از اصطلاح «خرید و فروش رأی» برداشت‌های متفاوتی دارند و تعاریف مختلفی در خصوص این اصطلاح را مبنای پژوهش خود قرار داده‌اند. برداشت‌های مختلف از اصطلاح «خرید و فروش رأی» خطر تحریف این مفهوم را در پی دارد. به‌اعتقاد نیشتر پژوهشگران از این اصطلاح برای اشاره به پدیده‌های سیاسی مختلفی استفاده می‌کنند. استفاده از تعاریف مختلف در خصوص خرید و فروش رأی نه‌تنها باعث ابهام مفهومی در مورد این پدیده شده بلکه همچنین بر نتایج تحلیل‌های تجربی صورت گرفته در مورد این موضوع هم اثر گذاشته‌است. به نظر نیشتر اختلاف‌نظر پژوهشگران در تعریف «خرید و فروش رأی» را می‌توان در چندین مورد خلاصه نمود. مورد اول، زمان ارائه منافع از سوی احزاب و کاندیداها به رأی‌دهندگان است. در برخی از پژوهش‌ها تنها منافعی که احزاب و کاندیداها در زمان انتخابات به رأی‌دهندگان پیشنهاد و ارائه می‌دهند را بایستی جزء خرید و فروش رأی محسوب نمود [1]. به‌عنوان مثال، لهوک[4] خرید و فروش رأی را عبارت می‌داند از ارائه چیزی باارزش (که معمولاً و البته نه همیشه، پول نقد است) در ازای کسب رأی یک رأی‌دهنده در روز انتخابات [2]. همچنین شافر[5] خرید رأی را عبارت می‌داند از تلاش لحظه آخری برای تأثیرگذاری بر نتایج انتخابات که عموماً چند روز یا حتی چند ساعت قبل از انتخابات و گاه در روز انتخابات صورت‌می‌گیرد [3]. این در حالی است که در برخی دیگر از پژوهش‌ها منافعی که احزاب و کاندیداها در آینده و بعد از انتخابات به رأی‌دهندگان پیشنهاد یا ارائه می‌کنند را هم بایستی جزء خرید و فروش رأی محسوب نمود. برای مثال، دِسپوساتو[6] خرید و فروش رأی را شامل مواردی که در آن کاندیداها وعده می‌دهند که پس از انتخابات و تنها در صورت پیروزی در انتخابات منافعی به رأی‌دهندگان برسانند هم می‌داند[4].

مورد دیگری که به نظر نیشتر تعاریف مرتبط با خرید و فروش رأی در آن با هم اختلاف دارند نوع منافعی است که احزاب یا کاندیداها در فرآیند خرید آرا ارائه میکنند. در تمامی تعاریف، پول نقد به‌عنوان اصلی‌ترین منفعت ارائه شده از سوی کاندیداها و احزاب در جریان خرید آرا پذیرفته شده‌است. اما در خصوص سایر منافع اختلاف‌نظر وجود دارد. برخی تنها ارائه پول نقد را خرید رأی می‌دانند[5]. برای مثال، ویسنته و وانتچکون[7] خرید رأی را به‌عنوان «پرداخت پول نقد در مقابل دریافت رأی» تعریف می‌کنند[6]. همچنین و انگ و کورزمن[8] در بررسی پدیده خرید رأی در تایوان تنها به پرداخت حدود 10 دلار پول نقد به هر رأی‌دهنده توسط حزب کومین تانگ اشاره کرده و بیان می‌کنند که این مبلغ توسط حزب تعیین شده بود و غیرقابل چانه‌زنی بود[7]. با این حال، در اکثر پژوهشها علاوه بر پول نقد، کالاها یا خدماتی که از سوی کاندیداها و احزاب در اختیار رأی‌دهندگان قرار گرفته است هم جزء خرید رأی محسوب میگردد. برای مثال، بروسکو[9] و همکارانش اشاره می‌کنند که در آرژانتین از ابزارهای مختلفی برای خرید آرا استفاده می‌شد از جمله پول نقد، مواد غذایی، لباس، اقلام بهداشتی، پتو، مصالح ساختمانی و پرداخت قبوض[8].

همچنین در برخی پژوهش‌ها در تعریف پدیده خرید و فروش رأی بهطور مشخص به ارائه برخی کالاها یا خدمات خاص از سوی احزاب سیاسی یا کاندیداها اشاره شدهاست. برای مثال، برخی پژوهشگران در تعاریف خود از خرید رأی به‌طور مشخص به ارائه مواد غذایی اشاره‌کرده‌اند. همچنین در برخی پژوهش‌ها حمل و نقل رأی‌دهندگان به شعب اخذ رأی از جمله خدماتی است که جزء خرید رأی محسوب می‌گردد. برای نمونه، هکلمن[10] از حمل و نقل رأی‌دهندگان به شعب اخذ رأی به‌عنوان شکلی از خرید و فروش رأی یاد کرده است [9]. همچنین کورنلیوس و والنزوئلا[11] در مطالعه خود در خصوص مکزیک و شیلی حمل و نقل رأی‌دهندگان به مکان‌های اخذ رأی را شکلی از خرید آرا دانسته‌اند[10]. در مقابل، کاکس و کوزر[12] بین حمل و نقل رأی‌دهندگان به شعب اخذ رأی و خرید آرا تمایز گذاشته و حمل و نقل را شکل مشروع‌تری از ارائه خدمات به رأی‌دهندگان می‌دانند[11].

خود نیشتر فرآیند خرید رأی را عبارت می‌داند از «توزیع پاداش بین افراد یا گروه‌های کوچک در زمان انتخابات در مقابل به‌دست آوردن آرای انتخاباتی. این پاداش‌ها شامل پول نقد، کالاها و خدمات می‌گردد. بنابراین، منافعی که پس از انتخابات ارائه می‌شود، پیشنهاد شغل، اختصاص طرح‌های عمرانی به حوزه‌های خاص و حمل و نقل رایگان به مراکز رأی‌گیری را نباید جزء پاداش‌های مرتبط با خرید و فروش رأی دانست»[12].

در «فرهنگ واژگان حقوقی بلک»[13]، که از معتبرترین فرهنگ‌های واژگان حقوقی است، خرید و فروش رأی عبارت دانسته شده‌است از «نوعی جرم که در آن شخصی یا نهادی اقدام به اعطا یا پیشنهاد پول یا هر چیز باارزش دیگری به یک رأی‌دهنده میکند تا وی را بهشکل غیرقانونی تشویق به رأی دادن بهشکلی خاص یا امتناع از رأی دادن نماید»[13].

مارِس و یونگ[14] نیز در پژوهشی به مسئله حامی‌پروری در انتخابات و نقش واسطه‌ها در این فرآیند می‌پردازند. به‌اعتقاد این دو، ادبیات موجود بین رقابت انتخاباتی برنامه‌محور و رقابت انتخاباتی مبتنی بر حامی‌پروری تمایز می‌گذارند. در نوع اول رقابت، رأی‌دهندگان بر اساس برنامه‌های ارائه‌شده توسط کاندیداها به آن‌ها رأی می‌دهند، در حالی که در رقابت مبتنی بر حامی‌پروری، کاندیداها و احزاب سیاسی می‌کوشند بر اساس ارائه پاداش‌هایی همچون پول نقد و کالا رأی رأی‌دهندگان را بخرند. این محققان بر اساس نوع انگیزنده‌های به کار رفته توسط واسطه‌ها، استراتژی‌های حامی‌پروری انتخاباتی را به دو نوع منفی و مثبت تقسیم می‌کنند. نوع مثبت حامی‌پروری انتخاباتی همان خرید رأی است که شامل پیشنهاد پاداش‌هایی همچون پول، کالا و موارد دیگری از این دست می‌شود. در مقابل، حامی‌پروری منفی عبارت است از اعمال تهدیدات فیزیکی یا اقتصادی برای تأثیرگذاری بر رفتار رأی‌دهی افراد. چنین تهدیداتی شامل محروم کردن رأی‌دهندگان از منافعی که برایشان اهمیت دارد، مجبور کردن آن‌ها به ترک زمین یا منزل خود و در نهایت دست زدن به خشونت می‌باشد. شناسایی و سنجش هر دو استراتژی حامی‌پروری انتخاباتی بسیار دشوار است. استراتژی‌های حامی‌پروری انتخاباتی را می‌توان بر اساس نوع واسطه‌هایی که توسط کاندیداها و احزاب سیاسی در انتخابات به کار گرفته می‌شوند هم تقسیم‌بندی نمود. این واسطه‌ها می‌توانند واسطه‌های حزبی، کارمندان دولت، افراد وابسته به سازمان‌های مذهبی و جامعه مدنی، افراد وابسته به شرکت‌های خصوصی، رهبران محلی و قومی و در نهایت گروه‌های تبهکار و شبه‌نظامی باشند[14]. مارس و یونگ بر اساس دو شاخص نوع انگیزنده‌های ارائه‌شده و نوع واسطه‌های به کار گرفته‌شده، جدول زیر را در خصوص اشکال مختلف استراتژی‌های حامی‌پروری انتخاباتی ارائه می‌کنند:

جدول 1. اشکال مختلف استراتژیهای حامیپروری انتخاباتی

 

نوع واسطه به کار گرفتهشده

نوع انگیزنده به کار گرفتهشده

مثبت

منفی

واسطه‌های حزبی

ارائه پول و کالا

اعمال خشونت

کارمندان دولت

ارائه مشوق‌های اداری

ایجاد موانع و مجازات‌های اداری

افراد وابسته به سازمان‌های مذهبی و جامعه مدنی

ارائه امتیازات اجتماعی، ارائه کالا و خدمات

محرومیت‌های اجتماعی، محروم‌سازی از منافع

بازیگران وابسته به نهادهای خصوصی

انتقال پول و ارائه خدمات، پرداخت وام

عدم ارائه خدمات و محروم‌سازی از منافع

رهبران قومی و محلی

حمایت در سطح محلی

محرومیت اجتماعی و اعمال خشونت در سطح محلی

گروه‌های تبهکار

ارائه پول

اعمال خشونت

منبع: Mares and young, 2016

به‌اعتقاد مارس و یونگ بخش قابل توجهی از ادبیات موجود در زمینه حامی‌پروری انتخاباتی به بررسی نقش واسطه‌های حزبی پرداخته‌اند. به‌عنوان مثال، استوکس[15] واسطه‌های حزبی را عبارت از کارگزاران محلی احزاب سیاسی می‌داند که از گرایشات انتخاباتی و حزبی رأی‌دهندگان مطلع هستند. همچنین کارمندان دولت می‌توانند در زمان انتخابات تبدیل به واسطه‌های مهمی برای احزاب سیاسی و کاندیداها شوند[15]. هر چند پژوهش‌های قبلی این نوع واسطه‌ها را نادیده می‌گرفتند، اما در تحقیقات اخیر کارمندان دولت نقشی محوری به‌عنوان واسطه در حامی‌پروری انتخاباتی دارند. این دسته از واسطه‌ها همان‌گونه که در جدول بالا نشان داده‌شده‌است می‌توانند از طریق انگیزنده‌های منفی و مثبت بر انتخاب رأی‌دهندگان تأثیر بگذارند.

بر اساس پژوهش‌های صورت گرفته در بسیاری از کشورها، از جمله کشورهای شرق اروپا و آمریکای لاتین، کارمندان دولت نقش پررنگ‌تری به‌عنوان واسطه خرید و فروش آرا به نسبت واسطه‌های حزبی ایفا کرده‌اند. به‌عنوان مثال، در این کشورها شهرداران، کارمندان ادارات دولتی و حتی معلمان به‌عنوان واسطه اقدام به حامی‌پروری انتخاباتی به‌شکل منفی و مثبت کرده‌اند. شرکت‌های خصوصی و مقامات عالی‌رتبه این شرکت‌ها هم می‌توانند در فرآیند حامی‌پروری انتخاباتی نقش واسطه را ایفا کنند. رؤسای شرکت‌ها می‌توانند رأی‌دهندگانی را که در استخدام شرکت هستند مجبور به مشارکت در انتخابات و رأی‌دهی به حزب یا کاندیدای خاصی نمایند، آن‌ها همچنین می‌توانند مانع از رأی‌دهی این دسته از رأی‌دهندگان گردند. مدیران شرکت‌ها می‌توانند از دستمزدها، شرایط کاری و حتی استخدام در شرکت برای تأثیرگذاری سیاسی استفاده‌کنند. همچنین برخی پژوهش‌ها حاکی از آن است که کاندیداها از رهبران قومی و محلی به‌عنوان واسطه‌های انتخاباتی بهره می‌برند. این رهبران کنترل کالاها و خدماتی که برای رأی‌دهندگان ارزشمند است را در اختیار دارند و می‌توانند از این کنترل برای تأثیرگذاری بر رفتار رأی‌دهی شهروندان استفاده‌کنند. سرانجام در برخی از پژوهش‌ها به نقش سازمان‌های تبهکار و گروه‌های شبه‌نظامی به‌عنوان واسطه‌های انتخاباتی اشاره شده‌است. برای مثال، در کلمبیا سیاست‌مداران در مقابل اعطای آزادی عمل بیشتر به گروه‌های شبه‌نظامی از آن‌ها به‌عنوان واسطه‌های انتخاباتی برای تهدید شهروندان به رأی‌دهی استفاده کرده‌اند. در تعدادی از کشورهای آفریقایی همچون نیجریه و کنیا هم شواهدی از استفاده از گروه‌های تبهکار توسط کاندیداها و احزاب سیاسی برای تأثیرگذاری بر انتخاب رأی‌دهندگان در انتخابات مشاهده شده‌است[16].    

همچنین به‌اعتقاد شافر «خرید رأی در ساده‌ترین شکل خود عبارت است از تبادل پول، کالا یا خدمات در ازای رأی». از نظر او خرید رأی ابزاری برای بسیج انتخاباتی یا دست‌کاری آرای انتخابات است. هدف خرید رأی: 1) تأثیرگذاری بر نحوه انتخاب رأی‌دهندگان و 2) مشارکت آن‌ها در انتخابات می‌باشد.

از طریق هدف نخست، یعنی تأثیرگذاری بر نحوه انتخاب رأی‌دهندگان، یک حزب سیاسی یا یک نامزد انتخاباتی به‌دنبال این است که با پرداخت پول یا کالا، آرای رأی‌دهندگانی که حامی نامزدها یا احزاب سیاسی رقیب هستند یا آرای رأی‌دهندگانی که هنوز تصمیم خود را برای انتخاب نامزدها و احزاب سیاسی نگرفته‌اند را به‌سمت خود جلب نماید. از طریق هدف دوم، یک نامزد یا حزب سیاسی می‌کوشد با پرداخت پول یا کالا به رأی‌دهندگان حامی خود که قصد شرکت در انتخابات ندارند آن‌ها را تشویق به شرکت در انتخابات کند یا برعکس رأی‌دهندگان حامی کاندیداها یا احزاب سیاسی رقیب را تشویق به عدم مشارکت در انتخابات نماید[17].

 دی از-کایروز[16] ضمن تعریف خرید رأی به‌عنوان «شکلی از مبادله و بده و بستان سیاسی که در آن سیاست‌مداران در ازای دریافت حمایت رأی‌دهندگان در انتخابات به آن‌ها پیشنهاد هدیه یا پول نقد می‌دهند»، معتقد است که استراتژی خرید رأی از سه جنبه با سایر استراتژی‌های حامی‌پروری سیاسی تفاوت دارد. اولاً، برخلاف سایر استراتژی‌های حامی پروری سیاسی، استراتژی خرید رأی دربرگیرنده منافع خصوصی است که مستقیماً در اختیار شخص هدف قرار می‌گیرد. ثانیاً، دربرگیرنده مبادله‌ای بین سیاست‌مداران و رأی‌دهندگان در زمان انتخابات است و این امر در تضاد با روابط طولانی‌مدت موجود میان حامی-پیرو در سایر استراتژی‌های حامی‌پروری سیاسی است. ثالثاً در حالی که خرید و فروش آرا در اکثر نظام‌های مردم‌سالار غیرقانونی است و جرم محسوب‌می‌شود، سایر اشکال حامی‌پروری سیاسی ممکن است قانونی باشند[18]. 

هیکن[17] هم خرید رأی را عبارت از «پیشنهاد پول به رأی‌دهندگان با هدف راضی نمودن آن‌ها برای رأی‌دهی به یک حزب سیاسی یا کاندیدای خاص» می‌داند. از نظر وی، خرید رأی یک پدیده جهانی است و سابقه آن را می‌توان تا بیش از 2500 سال قبل و در یونان باستان جستجو کرد. امروزه، این پدیده بیشتر در کشورهای در حال توسعه رواج دارد و در کشورهای توسعه‌یافته، احزاب سیاسی و کاندیداها ترجیح می‌دهند بیشتر از استراتژی‌های دیگری به‌جز خرید و فروش رأی برای پیروزی در انتخابات استفاده نمایند[19].   

 بوتکجار[18] خرید رأی را یکی از زیرمجموعههای حامیپروری انتخاباتی میداند. بهاعتقاد وی، خود حامیپروری انتخاباتی یکی از زیرمجموعههای حامیپروری سیاسی است. حامیپروری انتخاباتی عبارت است از استراتژیهایی شامل توزیع منافع بهطور خاص در زمان انتخابات. وی در کنار خرید رأی، انواع مختلفی از حامی‌پروری انتخاباتی را مورد شناسایی قرار می‌دهد:

  • خرید مشارکت در انتخابات (پاداش به شهروندان برای مشارکت در فرآیند رأی‌دهی)،
  • خرید عدم مشارکت در انتخابات (پاداش به شهروندان برای عدم مشارکت در انتخابات)،
  • اقناع دوگانه (پاداش به شهروندان برای مشارکت در انتخابات و همچنین رأی‌دهی به یک حزب یا کاندیدای خاص)،
  • خرید رأی‌دهنده (که با خرید رأی متفاوت است و عبارت است از پاداش به رأی‌دهندگان ثبت‌نام نکرده در سایر حوزه‌های انتخابیه برای ثبت‌نام در یک حوزه مشخص و رأی دادن به یک حزب یا کاندیدای خاص در آن حوزه).

وی در نهایت خرید رأی به‌عنوان یکی از اشکال حامی‌پروری انتخاباتی را عبارت می‌داند از «پیشنهاد دادن پول نقد یا (آن‌گونه که مرسوم‌تر است) کالاهای مصرفی از سوی احزاب سیاسی صاحب قدرت یا اپوزیسیون به رأی‌دهندگان در ازای دریافت رأی آن‌ها». بنابراین خرید رأی را میتوان یک مبادله اقتصادی بین خریداران رأی (کاندیداها، احزاب، یا واسطهها) و فروشندگان رأی (رأی‌دهندگان) دانست[20].

بوتکجار چهار مرحله زیر را در فرآیند خرید و فروش رأی مورد شناسایی قرار می‌دهد:

مرحلۀ چهارم

واکنش رای­دهنده به پیشنهاد ارائه شده

 

 

مرحله سوم

مبادله: ارائه پیشنهاد از سوی فروشنده

 

 

مرحله دوم

مبادله: ارائه پیشنهاد از سوی خریدار

 

 

مرحله اول

انتخاب استراتژی خرید رای توسط کاندیدا یا حزب سیاسی

 

شکل ۱. مراحل خرید و فروش رأی

           
       
       

 

 

 

 

اوون[19] هم ضمن تأکید بر این‌که خرید رأی یک فرآیند است، تأکید می‌کند که خرید رأی را می‌توان عبارت دانست از «فرایندی که در آن پیشنهادی برای خرید رأی یک فرد در سن رأی‌دهی ارائه می‌شود، این فرد آن پیشنهاد را می‌پذیرد، مورد پیشنهاد شده را دریافت می‌کند و در انتخابات مشارکت کرده و آن‌طور که وعده داده است رأی می‌دهد». به نظر او چندین گروه در فرآیند خرید رأی مشارکت دارند: خریدار رأی، واسطه و فروشنده رأی[21].

 براتون[20] معتقد است خرید رأی عبارت است از «پیشنهاد پول یا کالا از سوی کاندیداها یا احزاب سیاسی شرکت‌کننده در انتخابات در ازای از آن خود ساختن آرای رأی‌دهندگان». به‌اعتقاد وی، واکنش رأی‌دهندگان به پیشنهاد دریافت پول یا کالا در ازای رأی می‌تواند سه حالت داشته‌باشد:

رد کردن: در این حالت رأی‌دهنده از فروش رأی خود در ازای دریافت منفعت خودداری می‌کند.

پذیرش: در این حالت رأی‌دهنده وارد فرآیند خرید و فروش رأی شده و مطابق خواسته خریدار رأی می‌دهد.

فریب دادن: در این حالت رأی‌دهنده همانند حالت دوم وارد فرآیند خرید و فروش رأی می‌شود اما در روز انتخابات به‌قول و تعهدی که به خریدار داده است عمل نمی‌کند و آن‌طور که خود دوست دارد رأی داده یا اصلاً از شرکت در انتخابات خودداری می‌کند. این حالت به‌خصوص با توجه به مخفی بودن آرا، می‌تواند استراتژی خرید رأی را تبدیل به یک استراتژی ناکارآمد نماید[22].

گانز-مورس[21] و نیشتر هم بین پنج استراتژی مختلف پاداش‌ده‌ی در انتخابات تمایز می‌گذارند. این پنج استراتژی به شرح زیر است[23]:

پاداشدهی برای تشویق به مشارکت در انتخابات (خرید مشارکت): در این استراتژی احزاب اقدام به اعطای پاداش به حامیان بسیج نشده خود در قبال حضور و مشارکت آن‌ها در انتخابات می‌کنند. در این استراتژی لازم است نظارت شود که آیا افرادی که پاداش را دریافت نموده‌اند در انتخابات شرکت کرده‌اند یا خیر. به‌عنوان مثال، در انتخابات سال 2004 آمریکا ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداها در سنت لوئیس با هدف تشویق حامیان حزب به مشارکت در انتخابات اقدام به ارائه سیگار، مواد غذایی، لوازم بهداشتی و پول به آن‌ها نمود. همچنین پژوهش استوکس در خصوص آرژانتین نشان‌می‌دهد که احزاب برای تشویق حامیان خود به شرکت در انتخابات اقدام به ارائه پول و کالا به آن‌ها نموده و به‌نوعی اقدام به «خرید مشارکت» کرده‌اند[24]. همچنین بررسی روز از و هاوکینز[22] در خصوص ونزوئلا نشان‌می‌دهد که احزاب سیاسی برای پیروزی در انتخابات اقدام به اعطای کالا به آن دسته از حامیان خود که تمایلی به شرکت در انتخابات نداشته‌اند نموده‌اند تا آن‌ها را تشویق به مشارکت نمایند[25]. طبیعی است که این استراتژی که در کشورهایی که در آن‌ها رای‌دهی جنبه اجباری دارد و برای افرادی که از شرکت در انتخابات خودداری می‌کنند مجازات‌هایی در نظر گرفته‌شده است، قابل اجرایی شدن نیست.  

استراتژی اقناع دوگانه: در این استراتژی رأی‌دهندگان بی‌تفاوت یا وابسته به حزب مخالف هدف قرار می‌گیرند. همان‌گونه که نام این استراتژی نشان‌می‌دهد، در این استراتژی هدف پاداش‌ده‌ی هم تأثیرگذاری بر نحوه انتخاب رأی‌دهندگان است و هم تشویق آن‌ها به مشارکت در انتخابات. استراتژی اقناع دوگانه مستلزم نظارت دوگانه هم هست: نظارت بر شرکت دریافت‌کنندگان پاداش در انتخابات و نظارت بر نحوه رأی‌دهی آن‌ها در انتخابات. بنابراین هدف این استراتژی جلب آرای رأی‌دهندگان مخالف و همچنین رأی‌دهندگانی است که تمایلی به شرکت در انتخابات ندارند. مطالعه اخیر که توسط دانینگ و استوکس[23] صورت گرفت حاکی از آن است که استراتژی اقناع دوگانه یک «استراتژی مرسوم» در انتخابات مختلف است[26].

پاداشدهی برای عدم تشویق به مشارکت در انتخابات (خرید عدم مشارکت): در این استراتژی احزاب و کاندیداها می‌کوشند تا با ارائه پاداش رأی‌دهندگان بی‌تفاوت و همچنین رأی‌دهندگان حامی احزاب و کاندیداهای رقیب را تشویق به عدم مشارکت در انتخابات نمایند. همانند استراتژی نخست، در این استراتژی هم تنها لازم است بر این مسئله نظارت شود که آیا افراد دریافت‌کننده پاداش در انتخابات شرکت کرده‌اند یا خیر. کاکس و کوزر در پژوهشی اشاره می‌کنند که در بسیاری از انتخابات که در آن‌ها خرید رأی امکان‌پذیر نبوده است، کاندیداها و احزاب به استراتژی دیگری روی آورده‌اند که عبارت بوده است از پرداخت پول به برخی افراد وابسته به احزاب و کاندیداهای رقیب برای عدم شرکت در انتخابات[27]. همچنین شدلر[24] و کورنبلیث[25] در پژوهش‌های جداگانه‌ای به استفاده گسترده از این استراتژی در گویان و ونزوئلا اشاره‌کرده‌اند. در این دو کشور احزاب اقدام به پرداخت پول به رأی‌دهندگان احزاب رقیب نموده و در عوض کارت شناسایی آن‌ها را که برای شرکت در انتخابات لازم است، تا پس از انتخابات نزد خود نگه‌داشته‌اند[28]. کورنلیوس در گزارشی در مورد انتخابات سال 2000 در مکزیک عنوان می‌کند که مرسوم‌ترین جرم در این انتخابات عبارت بود از اجاره یا خرید کارت شناسایی رأی‌دهندگان وابسته به احزاب رقیب[29].   

پاداشدهی به حامیان: در این استراتژی احزاب سیاسی به آن دسته از حامیان خود که در هر حال در انتخابات شرکت می‌کنند پاداش می‌دهند. این استراتژی چندان مورد بررسی نظری قرار نگرفته‌است. برخی پژوهشگران تلاش کرده‌اند دلایلی در توجیه اتخاذ این استراتژی توسط احزاب سیاسی پیدا کنند. برای مثال، دی از-کایروس و همکارانش این استراتژی را با هدف حفظ ائتلاف انتخاباتی می‌دانند. به‌اعتقاد این پژوهشگران احزاب سیاسی با این هدف دست به استراتژی پاداش‌ده‌ی به حامیان خود که مایل به شرکت در انتخابات هستند می‌زنند که از کاهش وفاداران به حزب خود در طول زمان پیشگیری نمایند. به‌عبارت دیگر، با این استراتژی جلوی این‌که حامیان حزب در انتخابات بعدی تبدیل به رأی‌دهندگان مخالف شوند گرفته‌می‌شود[30].

خرید رأی: بخش عمده پژوهش‌های صورت گرفته در خصوص استراتژی‌های پاداش‌ده‌ی در انتخابات بر «خرید رأی» متمرکز شده‌اند. در این استراتژی احزاب سیاسی اقدام به پاداش‌ده‌ی به رأی‌دهندگان وابسته به احزاب مخالف یا رأی‌دهندگان بی‌تفاوت می‌کنند با این هدف که بر نحوه انتخاب آن‌ها تأثیر بگذارند. خرید رأی مستلزم آن است که احزاب سیاسی حداقل تا حدی بتوانند بر انتخاب رأی‌دهندگانی که پاداش دریافت کرده‌اند نظارت نمایند. البته این نظارت نمی‌تواند کامل باشد؛ چرا که در شرایط محرمانه بودن آرا، رأی‌دهندگان ممکن است پاداش را دریافت نموده و سپس به کاندیداهای موردنظر خود رأی بدهند. در برخی کشورها احزاب راهکارهایی برای نظارت بر رأی‌دهندگان اتخاذ کرده‌اند. مثلاً در فیلیپین احزاب به رأی‌دهندگان برگه‌های کاربنی می‌دهند تا برگه رأی خود را کپی کنند، در حالی که در ایتالیا احزاب از رأی‌دهندگان می‌خواهند از برگه رأی خود که تکمیل شده‌است با تلفن همراه عکس بگیرند[31].  

در نهایت می‌توان خرید و فروش رأی را یکی از اَشکال استراتژیهای حامیپروری انتخاباتی دانست که در آن نوعی رابطه مبادله بین کاندیداها و احزاب سیاسی از یک‌سو و رأی‌دهندگان از سوی دیگر برقرار میشود و طی این رابطه احزاب و کاندیداها میکوشند با ارائه پاداشهایی در قالب پول نقد، کالا یا خدمات به رأی‌دهندگان بر رفتار رأی‌دهی آنها در انتخابات تأثیر گذاشته و آن را در جهت منافع خود به کار بگیرند. 

۲. مروری بر ادبیات حوزه خرید و فروش رأی

تحقیق و پژوهش در خصوص خرید و فروش رأی چندان جدید نیست و تا به امروز حجم گسترده‌ای از پژوهش در خصوص این موضوع صورت گرفته است. به‌لحاظ روش‌شناختی، بخشی از این تحقیقات با استفاده از روش کمی و بخش دیگری از آن با روش کیفی صورت گرفته است. پژوهشگرانی که از روش تحقیق کمّی استفاده کرده‌اند بیشتر به مباحث مرتبط با علل و انگیزه‌های خرید و فروش رأی پرداخته‌اند. آن دسته از پژوهشگران که از روش‌های کیفی استفاده می‌کنند بیشتر بر تبیین شرایط اجتماعی و سیاسی که ایجاد‌کننده خرید و فروش رأی هستند تمرکز داشته‌اند. در بحث از علل و انگیزه‌های خرید و فروش رأی، بخشی از پژوهش‌های صورت گرفته بر بازیگران تمرکز کرده‌اند. هر کدام از این پژوهش‌ها بازیگران خاصی را در کانون توجه قرار داده‌اند: کاندیداها / احزاب سیاسی، رأی‌دهندگان و واسطه‌ها. همچنین بخشی از پژوهش‌های انجام شده به نتایج و پیامدهای خرید و فروش رأی پرداخته و این نتایج را در دو بخش قبل و بعد از انتخابات مورد تحلیل قرار داده‌اند[32].

بخش عمده ادبیات موجود در زمینه خرید و فروش رأی به بررسی این مسئله می‌پردازند که کدام دسته از رأی‌دهندگان هدف استراتژی خرید رأی هستند و همچنین با وجود استفاده از آرای مخفی در انتخابات چرا احزاب سیاسی همچنان از استراتژی خرید رأی و سایر استراتژی‌های حامی‌پروری انتخاباتی استفاده می‌کنند. در این رابطه ادبیات موجود در خصوص خرید و فروش رأی به دو دسته تقسیم می‌شوند: گروهی معتقدند با توجه به مخفی بودن آرا، احزاب و کاندیداها توانایی لازم برای کنترل نحوه رأی‌دهی واقعی رأی‌دهندگان را در روز انتخابات ندارند و بنابراین استراتژی خرید رأی یک استراتژی ناکارآمد است. در مقابل، برخی دیگر از پژوهشگران تأکید دارند که احزاب از قابلیت نظارت بر رأی‌دهندگان با هدف اطمینان از وفاداری آنها به تعهدی که در قبال فروش رأی خود دادهاند برخوردارند (از طریق استفاده کاغذ کاربن برای کپی رأی، استفاده از دوربین‌های تلفن همراه، استفاده از افرادی در داخل حوزه‌های اخذ رأی و...)[33]. 

طی سال‌های اخیر دو حوزه جدید مورد توجه پژوهش‌های مرتبط با خرید و فروش قرار گرفته است. گروهی از پژوهش‌های جدید بر فعالیت و عملکرد دلال‌ها یعنی افرادی که در فرآیند خرید رأی نقش واسطه را بین خریدار و فروشنده رأی ایفا می‌کنند متمرکز شده‌اند. انجام این پژوهش‌ها اطلاعات ما را در خصوص این‌که واسطه‌ها چه کسانی هستند، چگونه بر رأی‌دهندگان اعمال قدرت می‌کنند و به چه مشوق‌هایی واکنش نشان می‌دهند، بهبود بخشیده‌است. دسته دوم پژوهش‌های جدید به‌جای این‌که برخلاف پژوهش‌های قبلی صرفاً بر خرید و فروش متمرکز شوند به بررسی سایر اشکال حامی‌پروری انتخاباتی هم پرداخته‌اند و کوشیده‌اند تفاوت‌ها، شباهت‌ها و ارتباطات این اَشکال را با استراتژی خرید و فروش رأی مورد ارزیابی قرار دهند[34].  

در تحقیقات و پژوهش‌های علوم سیاسی استفاده از واژه «خرید و فروش رأی» به‌شکل‌ی قابل توجه در سال‌های اخیر افزایش یافته‌است. در شکل زیر تعداد پژوهش‌های صورت گرفته توسط پژوهشگران علوم سیاسی در خصوص خرید و فروش رأی طی سال‌های 2000 تا 2017 نشان داده‌شده‌است.

نمودار ۱. تعداد پژوهشهای صورت گرفته درباره خرید و فروش رأی طی سالهای 2000 تا 2017

همان‌طور که نمودار فوق نشان‌می‌دهد طی سال‌های 2000 تا 2010 تعداد مقالاتی که به پدیده خرید و فروش رأی پرداخته‌اند نسبتاً ثابت بوده است و به‌طور متوسط هر سال 9 مقاله در رابطه با این موضوع به چاپ رسیده است. از سال 2011 به این سوء تعداد مقالات به‌شکل‌ی قابل توجه افزایش یافته و به رقم 27 مقاله برای هر سال رسیده است. افزایش تعداد مقاله چاپ‌شده در زمینه خرید و فروش رأی نشانگر افزایش علاقه پژوهشگران علوم سیاسی به بررسی بیشتر این پدیده است[35].

نیشتر هم اشاره می‌کند که استفاده از واژه «خرید رأی» طی دهه‌های گذشته به‌سرعت افزایش یافته‌است. به‌گونه‌ای که از سال 1980 تا سال 2014 کاربرد این اصطلاح پنج برابر شده و این اصطلاح بیش از 10000 بار در مقالات علمی و پژوهش‌های منتشرشده و منتشرنشده به کار گرفته‌شده است[36].

۳. فلسفه ممنوعیت خرید و فروش رأی

علی‌رغم ممنوعیت فراگیر خرید و فروش رأی، صاحب‌نظران در خصوص دلایل این ممنوعیت اتفاق‌نظر ندارند. برخی در توجیه این ممنوعیت بحث برابری را مطرح می‌کنند، گروهی دیگر مسئله کارآمدی را به‌عنوان دلیل اصلی مخالفت با خرید و فروش پیش می‌کشند و در نهایت گروه سومی از صاحب‌نظران مسئله غیرقابل فروش بودن رأی را به‌عنوان دلیل مخالفت خود با خرید و فروش رأی مطرح می‌نمایند[37]:

۳-۱. برابری

مطابق این استدلال به‌طور معمول افراد فقیر، در مقایسه با افراد ثروتمند، تمایل بیشتری برای فروش رأی خود در ازای دریافت مبالغی ناچیز دارند. در این شرایط برابری سیاسی آسیب خواهد دید. چنانچه رأی‌دهندگان اقدام به انتخاب کاندیداها برای مناصب عمومی بر اساس منافع اقتصادی نمایند و این منافع اقتصادی بر اساس ثروت هر شخص متفاوت باشد، نامزدهایی که انتخاب میشوند بهاحتمالزیاد منعکسکننده دیدگاههای ثروتمندان خواهند بود. به این ترتیب، احتمال این‌که فقرا اقدام به فروش رأی خود نمایند بیشتر از ثروتمندان است و این امر نتایجی سیاسی ایجاد می‌کند که به نفع ثروتمندان است. به‌عبارت دیگر، نابرابری‌های اقتصادی منجر به نابرابری سیاسی در انتخاب نامزدها خواهد شد.

۳-۲. کارآمدی

تحلیل مبتنی بر کارآمدی در خرید و فروش رأی، به‌جای پرداختن به مسئله برابری، این سؤال را مطرح می‌کند که آیا ممنوعیت خرید و فروش رأی، ثروت اجتماعی را به‌طور کلی افزایش می‌دهد یا کاهش. به‌اعتقاد حامیان این استدلال، در نگاه اول شاید به نظر برسد که ممنوعیت خرید و فروش ناکارآمد و بی‌تأثیر است. چرا باید قانون دو نفر را به‌عنوان خریدار و فروشنده از کاری که ممکن است به نفع هر دو آن‌ها باشد بازدارد؟ با این حال نگاهی عمیق‌تر حاکی از آن است افرادی که اقدام به خرید رأی میکنند بهدنبال برخورداری از رانتهای دولتی هستند. در این استدلال هنگامی که فرآیند خرید رأی واقع می‌شود ممکن است این فرآیند به‌نحوی صورت گرفته باشد که تأثیرات منفی آن برای افراد خارج از این مبادله نادیده گرفته‌شده باشد. ریچارد اپستین[26] در پاسخ به این سؤال که چرا یک کاندیدا یا حزب اقدام به خرید و فروش رأی می‌کند معتقد است محتمل‌ترین پاسخ این است که هدف او از این کار وارد شدن به دستگاه دولت به‌نحوی است که به او امکان این را بدهد که حداقل هزینه صورت گرفته را جبران کند. اگر خرید و فروش رأی قانونی بود کاندیداها می‌توانستند به رأی‌دهندگان وعده دهند که اگر به آن‌ها رأی بدهند و آن‌ها انتخاب شوند از خزانه دولت هزینه رأی دادن آن‌ها را پرداخت خواهند کرد. به این ترتیب، خریداران آرا در اصل هزینه این کار را از جیب سایرین که در این مبادله نقشی نداشتهاند پرداخت مینمایند[38].

۳-۳. غیرقابل فروش بودن رأی

این استدلال از این جهت با دو استدلال قبلی فرق دارد که اساساً مبتنی بر این قضاوت اخلاقی است که آرا نباید قابل فروش یا انتقال باشند. به‌اعتقاد مارگارت جین رادین[27] علت غیرقابل انتقال بودن آرا این است که حقوق رأی‌دهی جزء وظایف اخلاقی و سیاسی مرتبط با حیات هنجاری یک جامعه است. وجه دیگر این استدلال آن است که رأی‌دهی جزء وظایف افراد است و بایستی اعمال شود[39]. در عین حال، سانستین[28] بر اساس اصل «غیرقابل کالایی شدن رأی» بر غیرقابل فروش بودن آن تأکید می‌کند و معتقد است رأی‌دهندگان در فرآیند رأی‌دهی باید منفعت عمومی و نه صرفاً منفعت شخصی خود را مورد توجه قرار دهند[40].

۴. علل و عوامل مبادرت به خرید رأی توسط احزاب سیاسی و کاندیداها

مهم‌ترین نظریات در خصوص علل و عوامل وقوع پدیده خرید و فروش آرا به سه دسته تقسیم می‌شوند: نظریات دسته اول بر نوسازی دموکراتیک و صنعتی‌شدن تأکید می‌کند؛ نظریات دسته دوم بر شرایط نهادی تمرکز دارند و در نهایت نظریات دسته سوم ویژگی‌های رأی‌دهندگان را در کانون توجه قرار می‌دهند. در حالی که دو نظریه نخست بر علل مرتبط با سطح کلان تمرکز می‌کنند، نظریات دسته سوم بر علل مرتبط با سطح خُرد متمرکز می‌شوند.

۴-۱. نوسازی دموکراتیک و صنعتیشدن

برخی از نظریه‌پردازان، معتقدند با مدرن شدن جوامع به‌لحاظ اقتصادی و با دموکراتیک شدن آن‌ها پدیده خرید و فروش رأی از بین خواهد رفت. برای مثال، آیت[29] و همکارانش در پژوهشی با عنوان «از رأی‌دهی غیرمحرمانه به رأی‌دهی محرمانه: خرید آرا و نوسازی» تأکید می‌کنند که فرآیند نوسازی با رشد درآمد، شهرنشینی و گسترش آموزش باعث از بین رفتن بازار خرید و فروش رأی می‌شود[41]. همچنین به‌اعتقاد واگنر[30] توسعه اقتصادی از چند جنبه هم‌بر نگرش رأی‌دهندگان نسبت به فروش رأی و هم‌بر توانایی خریداران رأی برای دست زدن به این اقدام تأثیر می‌گذارد. با توسعه اقتصادی و افزایش درآمدها ارزش پولی که خریداران رأی پرداخت می‌کنند در چشم رأی‌دهندگان کاهش می‌یابد. همچنین در این شرایط اولویت‌های رأی‌دهندگان در خصوص نوع منافع تغییر می‌کند و آنچه برای آن‌ها اهمیت می‌یابد نرخ مالیات و نرخ بهره است. در عین حال، هزینه-فرصت حمایت از یک حزب سیاسی یا کاندیدا که فقط از طریق استراتژی‌های حامی‌پروری به‌دنبال پیروزی در انتخابات است نسبت به یک حزب سیاسی یا کاندیدایی که طیف وسیع‌تری از کالاها و خدمات جمعی را ارائه می‌کند، افزایش می‌یابد. رأی‌دهندگان ثروتمندتر چشم‌انداز بلند‌مدت‌تری دارند و مایل به حمایت از حزب یا کاندیدایی هستند که سیاست‌ها و برنامه‌هایش در بلندمدت به آن‌ها نفع می‌رساند. در عین حال، توسعه اقتصادی بر توانایی احزاب و کاندیداها برای خرید آرای رأی‌دهندگان هم تأثیر می‌گذارد. با افزایش درآمد شهروندان، هزینه‌های حامی‌پروری انتخاباتی و خرید و فروش رأی هم افزایش و در نتیجه منافع آن برای کاندیداها و احزاب سیاسی کاهش می‌یابد. این وضعیت احزاب و کاندیداها را مجبور به‌کنار گذاشتن استراتژی‌های حامی‌پروری انتخاباتی و روی آوردن به استراتژی‌های برنامه‌محور می‌کند. همچنین با توسعه اقتصادی و دموکراتیک و در نتیجه رشد طبقه متوسط، نارضایتی از فساد انتخاباتی افزایش یافته و احزاب سیاسی را مجبور به حرکت به‌سمت استراتژی‌هایی که به‌لحاظ اجتماعی مقبول‌تر هستند می‌کند[42].

همچنین هیکن تأکید می‌کند که گسترش شهرنشینی سطح تمایل احزاب سیاسی و کاندیداها به استراتژی خرید و فروش رأی را کاهش می‌دهد. به‌اعتقاد او این امر چند دلیل می‌تواند داشته‌باشد. اولاً در مناطق شهری خبری از شبکه‌های سنتی حامی-پیرو که در مناطق روستایی وجود دارد و احزاب سیاسی و کاندیداها از طریق آن‌ها اقدام به توزیع پول و کالا در زمان انتخابات می‌کنند، نیست و در نتیجه هزینه خرید آرا افزایش می‌یابد. ثانیاً، در مناطق شهری ایجاد روابط حامی‌پرورانه دشوار است. در مناطق شهری بخش قابل توجهی از شهروندان مستأجر هستند و بیشتر از روستاییان جابه‌جا می‌شوند و بنابراین ایجاد شبکه‌های حامی‌پروری و وفاداری دشوارتر است. ثالثاً، در مناطق شهری شهروندان توجه بیشتری به منافع عمومی دارند. در این مناطق موضوعات عمومی همچون ترافیک، جرم و جنایت، جمع‌آوری زباله و... دغدغه شهروندان است و در نتیجه رأی‌دهندگان بیشتر به‌سمت کاندیداها یا احزاب سیاسی که برنامه‌ای برای این مسائل دارند توجه و گرایش نشان می‌دهند. رابعاً، در مناطق شهری سطح درآمد و آگاهی سیاسی شهروندان بالاتر از مناطق روستایی است و در نتیجه احزاب سیاسی و کاندیداها برای خرید آرای رأی‌دهندگان بایستی هزینه بیشتری انجام دهند[43].

۴-۲. شرایط نهادی

گروه دیگری از نظریه‌پردازان بر این مسئله تمرکز می‌کنند که چگونه ترتیبات نهادی خاص همچون مخفی بودن رأی، رأی‌دهی اجباری، نظام انتخاباتی و مدت زمان تصدی مناصب دولتی می‌تواند سطوح متفاوت خرید و فروش رأی را در کشورها و مناطق مختلف تبیین نماید.

مخفی بودن رأی: بسیاری از پژوهش‌های صورت گرفته حاکی از آن است که مخفی بودن رأی سطح خرید و فروش رأی را کاهش میدهد. این پژوهش‌ها نشان می‌دهند که مخفی بودن آرا خرید رأی را با ریسک بیشتری همراه می‌کند و به این ترتیب آن را به استراتژی نامحبوب برای احزاب سیاسی و کاندیداها تبدیل می‌نماید؛ چرا که مخفی و محرمانه بودن آرا به رأی‌دهندگان این امکان را می‌دهد که رشوه پیشنهاد شده توسط کاندیداها یا احزاب سیاسی را دریافت نمایند اما به قول‌ی که داده‌اند عمل نکرده و به‌نحوی که خود مایل هستند رأی بدهند. تضعیف اصل محرمانه‌بودن آرا و برگه‌های رأی‌دهی می‌تواند خرید و فروش آرا را تقویت کند. در اصل به‌کارگیری برگه‌های رأی مخفی با هدف محافظت از آزادی انتخاب رأی‌دهندگان در مقابل تطمیع و تهدید صورت گرفته است. کاندیداها و احزاب تلاش می‌کنند به شیوه‌های خاصی اصل محرمانه بودن آرا را تضعیف کنند که از جمله این شیوه‌ها می‌توان به استفاده از ارتباطات محلی برای نظارت بر رفتار رأی‌دهندگان، همراهی رأی‌دهندگان در حوزه‌های رأی‌دهی، کمک به رأی‌دهندگان‌ی که تعمداً خود را بی‌سواد معرفی می‌کنند، دادن برگه‌های از قبل پر شده به رأی‌دهندگان و مجبور ساختن رأی‌دهندگان به کپی برگه رأی‌دهی خود یا گرفتن عکس از آن اشاره کرد[44]. 

اجباری بودن رأی‌دهی و شرکت در انتخابات: اجباری بودن رأی‌دهی و شرکت در انتخابات هم می‌تواند بر سطح خرید و فروش رأی تأثیر بگذارد. هر چند تحقیقات تجربی صورت گرفته در خصوص چگونگی این تأثیرگذاری به نتایج متفاوتی دست‌یافته‌اند. نتایج برخی از این تحقیقات حاکی از این است که اجباری بودن رأی‌دهی میزان خرید و فروش آرا را کاهش می‌دهد؛ چرا که در این شرایط تعداد آرایی که باید برای بر هم زدن تعادل خریداری شود افزایش می‌یابد. در مقابل، گروه دیگری از محققان بر این اعتقادند که کشورهایی که در آن‌ها رأی‌دهی الزامی است اغلب سطوح بالاتری از خرید و فروش آرا را تجربه کرده‌اند. همچنین گانز‌-مورس و همکارانش بر این باورند که دست زدن احزاب سیاسی به استراتژی خرید و فروش رأی در کشورهایی که دارای رأی‌دهی اجباری هستند بیشتر از سایر استراتژی‌های حامی‌پروری انتخاباتی است؛ چرا که با توجه به جریمه‌ای که در این کشورها برای افرادی که در انتخابات شرکت نمی‌کنند در نظر گرفته‌شده است، دست زدن به استراتژی پرداخت پول برای عدم شرکت رأی‌دهندگان در انتخابات برای احزاب و نامزدها پرهزینه‌تر و همچنین استفاده از استراتژی پرداخت پول برای شرکت افراد واجد شرایط در انتخابات بی‌معناست[45].

نوع نظام انتخاباتی: بخشی از ادبیات موجود در خصوص خرید و فروش آرا هم به بررسی رابطه بین نوع نظام انتخاباتی و سطح خرید و فروش رأی پرداخته‌اند. به‌اعتقاد پرسون و تابلینی[31] سه جنبه هر نظام انتخاباتی بر نوع استراتژی حامی‌پروری انتخاباتی که توسط کاندیداها و احزاب سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرد تأثیر می‌گذارد. این سه جنبه عبارت‌اند از: فرمول انتخاباتی (تناسبی یا اکثریتی بودن نظام انتخاباتی)، وسعت حوزههای انتخابیه (یعنی تعداد نمایندگانی که از حوزه انتخابیه انتخاب می‌گردند)، و ساختار برگههای رأی‌دهی (باز یا بسته بودن).

با این حال، در خصوص این‌که آیا نظام‌های انتخاباتی اکثریتی[32] خرید و فروش رأی را تشدید می‌کنند یا نظام‌های انتخاباتی تناسبی مبتنی بر لیست‌های باز یا بسته[33] اختلاف‌نظر وجود دارد. بخشی از ادبیات موجود در این زمینه بر این نکته تأکید دارند که نظام‌های انتخاباتی اکثریتی و نظام‌های انتخاباتی تناسبی مبتنی بر لیست‌های باز بیش از نظام‌های تناسبی مبتنی بر لیست‌های بسته منجر به کاهش تمایل احزاب و کاندیداها به خرید و فروش رأی می‌شوند. بر این اساس، نظام‌های اکثریتی و تناسبی مبتنی بر لیست‌های باز، رأی‌دهندگان را قادر می‌سازند که نمایندگان منتخب را در مقابل عملکردشان پاسخگو سازند امری که به نوبه خود میزان فساد انتخاباتی و در نتیجه خرید و فروش رأی را کاهش می‌دهد. در مقابل، بخش دیگری از ادبیات موجود در این زمینه تأکید دارند که نظام‌های انتخاباتی اکثریتی یا نظام‌های تناسبی مبتنی بر لیست‌های باز سطح خرید و فروش را افزایش می‌دهند. بر اساس این دیدگاه در نظام‌های انتخاباتی مذکور رقابت انتخاباتی بسیار شدید بوده و در نهایت یک فرد به‌عنوان پیروز انتخابات معرفی می‌شود. در نتیجه در این نظام‌های انتخاباتی احزاب و کاندیداها انگیزه بیشتری برای استفاده از ابزارهای غیرقانونی همچون خرید آرا دارند تا شانس انتخاباتی خود را افزایش دهند. در تلاش برای رفع تعارض بین نتایج تحقیقات پیشین در رابطه با ارتباط نظام انتخاباتی و خرید و فروش رأی، برخی محققان تأکید دارند که رابطه بین نظام انتخاباتی و حامی‌پروری در انتخابات بستگی به وسعت حوزه‌های انتخابیه دارد[46].

وسعت حوزههای انتخابیه: همچنین نتایج برخی پژوهش‌ها نشان‌می‌دهد که اگر تعداد شهروندان حوزههای انتخابیه یا وسعت حوزههای انتخابیه زیاد باشد، پول و هزینهای که احزاب و کاندیداها لازم است صرف استراتژی خرید آرای لازم برای پیروزی در چنین حوزههایی کنند افزایش خواهد یافت. همچنین در چنین حوزه‌هایی ایجاد شبکه‌هایی که برای توزیع پول و کالا و خرید آرا لازم است دشوارتر است. در نتیجه احتمال این‌که احزاب سیاسی و کاندیداها در چنین حوزههایی بهسمت سایر استراتژیهای حامیپروری انتخاباتی دیگر بهجز خرید رأی گرایش پیدا کنند زیادتر است[47].    

مدت زمان تصدی مناصب انتخابی: علاوه بر فاکتورهای نهادی مذکور، مدت زمان تصدی مناصب انتخابی یکی دیگر از فاکتورهای کلیدی در تبیین سطوح متفاوت خرید و فروش رأی در کشورهای مختلف است. تحقیقات صورت گرفته در این راستا حاکی از آن است که هر چه مدت زمان در نظر گرفتهشده برای تصدی یک منصب انتخابی بیشتر باشد توانایی نامزدها برای دسترسی به منابع دولتی برای دست زدن به تبلیغات انتخاباتی و استراتژیهای حامیپروری انتخاباتی بیشتر است. در سطح محلی، طولانی بودن مدت در اختیار داشتن مناصب انتخابی مثل منصب شهردار به این افراد امکان به‌کارگیری فعالان وفادار حزبی در نهادهای محلی و ایجاد شبکه قدرتمند و مؤثر از واسطه‌ها را می‌دهد[48].

نظارت بر جرائم انتخاباتی و اجرای درست قوانین: همچنین بخشی از تحقیقات صورت گرفته حاکی از آن است که هر چه نظارت بر جرائم انتخاباتی و همچنین مجازاتهایی که برای این جرائم در نظر گرفتهشده افزایش یافته از میزان خرید و فروش رأی کاسته شده‌است. به‌عنوان مثال، تحقیقات صورت گرفته نشان‌می‌دهد که در قرن نوزدهم در آلمان مجازات سختی برای خرید و فروش آرا در نظر گرفته‌شده بود و مرتکبان این جرم به زندان محکوم می‌شدند در نتیجه استفاده از استراتژی خرید و فروش رأی در این کشور در قیاس با سایر کشورهای اروپایی به‌شدت کاهش پیدا کرد. هر چند در اکثر کشورهای جهان خرید و فروش آرا ممنوع است اما اجرای نادرست قانون منجر به تداوم این فرآیند شدهاست. در برخی کشورها مماشات نهادهای انتظامی و قضائی با احزاب و کاندیداهایی که مبادرت به خرید و فروش رأی می‌کنند باعث شده واسطه‌ها با کمترین مانعی دست به این اقدام بزنند. برای مثال، در تایوان حزب حاکم سابقه طولانی در سنگ‌اندازی بر سر راه تحقیق و تفحص از اقدام سیاست‌مداران وابسته به این حزب به خرید آرا دارد. همچنین در برخی کشورها رویه قضائی ممنوعیت قانونی خرید و فروش رأی را بی‌اثر کرده است. برای مثال، در قرقیزستان پلیس و دادستان اقدامی در پیگیری پرونده‌های مرتبط با خرید و فروش رأی نمی‌کنند؛ چرا که این پرونده‌ها تنها در صورتی مورد بررسی قرار می‌گیرد که شاکی خصوصی داشته‌باشد، به این معنا که قربانی خرید رأی شخصاً به دادگاه شکایت نموده و شواهدی علیه خریدار رأی ارائه کند[49].

علاوه بر نظارت، اجرای دقیق مقررات مرتبط با فعالیت‌های مالی احزاب و کاندیداها در زمان انتخابات می‌تواند نقش مؤثری در کاهش خرید و فروش آرا داشته‌باشد. در جاهایی که احزاب و کاندیداها ملزم به ارائه گزارشات مالی دقیق به نهادهای نظارتی هستند به‌سختی می‌توانند پول‌هایی که صرف خرید آرا شده‌است را مخفی سازند. در مقابل، عدم وضوح قوانین مالی یا اجرای غیر دقیق این قوانین می‌تواند شناسایی اقدامات مرتبط با خرید و فروش رأی را دشوار ساخته و مانع دست زدن کاندیداها و احزاب سیاسی به این اقدامات نگردد.

نظام حزبی: در برخی دیگر از پژوهش‌ها به ارتباط بین نظام حزبی و خرید و فروش رأی اشاره شده‌است. بر این اساس، در کشورهایی که فاقد احزاب سیاسی قدرتمند هستند، فضای سیاسی نامزد‌محور است و سیاست‌مدارانی که مایل به‌دست زدن به خرید آرا هستند می‌توانند از این وضعیت به نفع خود استفاده‌کنند. فقدان احزاب سیاسی قدرتمند و فاقد برنامه و همچنین پذیرش دوجانبه فرآیند خرید و فروش آرا از سوی نامزدها و رأی‌دهندگان، تمایل به خرید آرا را تشدید و تثبیت میکند. به‌عنوان مثال کیتشِت[34] تأکید می‌کند که در کشورهایی که در آن‌ها احزاب سیاسی فاقد برنامه منسجمی هستند خرید و فروش آرا رواج بیشتری دارد[50]. همچنین هانوش و کیفِر[35] نشان می‌دهند که چنانچه سیاست‌مداران و احزاب سیاسی نتوانند وعده‌هایی در انتخابات بدهند که برای رأی‌دهندگان معتبر و قابل قبول باشد سطح خرید و فروش آرا بالاتر می‌رود. بنابراین، چنانچه رأی‌دهندگان اعتباری برای وعده‌های انتخاباتی احزاب و کاندیداها قائل نباشند هم احزاب و کاندیداها بیشتر به‌سمت خرید آرا تمایل پیدا خواهند کرد و هم خود رأی‌دهندگان ترجیح می‌دهند با فروش آرا منافع کوتاه‌مدت را بر منافع بلندمدت ترجیح دهند[51].

میزان اثربخش بودن استراتژی خرید رأی: در بسیاری از موارد به‌علت اثربخش بودن استراتژی خرید آرا و این‌که احزاب و نامزدها ابزار مؤثر و به‌صرفه دیگری برای تأثیرگذاری بر رأی‌دهندگان یا دست‌کاری نتایج انتخابات ندارند دست به خرید آرا می‌زنند. احزاب و نامزدهایی که بهدنبال پیروزی در انتخابات از طریق تقلب و تطمیع و تهدید هستند استراتژیای را انتخاب میکنند که در دسترستر باشد. اگر این احزاب و نامزدها قادر به‌دست بردن در نتایج انتخابات نباشند یا نتوانند اقدام به تقلب در صندوق‌های رأی کنند، خرید آرا یکی از محدود گزینه‌های پیش روی آن‌هاست.

در کشورهایی که اقدام به اصلاح ساختار انتخاباتی خود نموده و در نتیجه عیوب و کاستی‌های فرآیند انتخابات را تا حد زیادی برطرف می‌کنند و امکان تقلب در انتخابات را کاهش می‌دهند، ممکن است دست زدن احزاب و نامزدها به خرید آرا تشدید شود. علت این امر آن است که این اصلاحات جلوی بسیاری از اقدامات غیرقانونی در انتخابات را می‌گیرد و در نتیجه خرید و فروش آرا تبدیل به یکی از محدود گزینه‌های باقیمانده برای احزاب و کاندیداهایی که به‌شکل غیرقانونی به‌دنبال تأثیرگذاری بر رأی‌دهندگان هستند می‌شود[52].

به این ترتیب، چنانچه بازیگران سیاسی استراتژی خرید رأی را استراتژی‌ای مؤثر و به‌صرفه برای اهدافی همچون بسیج رأی‌دهندگان حامی خود، جذب رأی‌دهندگانی که هنوز تصمیم خود را برای رأی‌دهی به حزب یا کاندیدای خاصی نگرفته‌اند و تشویق حامیان احزاب و نامزدهای رقیب به عدم شرکت در انتخابات، یا ترکیبی از این اهداف نماید، احتمال این‌که از این استراتژی استفاده‌کنند افزایش خواهد یافت.    

۴-۳. ویژگیهای رأی‌دهندگان

گروه سوم نظریه‌پردازان ویژگی‌های رأی‌دهندگان را مورد توجه قرار می‌دهند. این گروه بر ویژگیهایی مثل وضعیت اقتصادی رأی‌دهندگان، ترجیحات حزبی، ویژگیهای روانشناختی، سطح آموزش و ویژگیهای مدنی و فرهنگی تأکید دارند.

وضعیت اقتصادی رأی‌دهندگان: بخش قابل توجهی از پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه به این نتیجه دست‌یافته‌اند که در فرآیند خرید و فروش رأی اغلب افراد فقیر هدف قرار می‌گیرند چرا که این دسته از افراد غالباً از تأمین نیازهای اساسی خود ناتوان هستند و بنابراین به‌طور کلی تمایل بیشتری به فروش رأی خود با نرخی نسبتاً پایین دارند. هر چند پژوهشهایی هم بودهاند که به این نتیجه دستیافتهاند که تأثیر فقر بر سطح خرید و فروش رأی جنبه مشروط داشته و حتی در مواقعی بدون تأثیر بوده است. به این ترتیب، یکی از متغیرهای مهم که در پژوهش‌های مختلف به آن پرداخته می‌شود وضعیت اقتصادی رأی‌دهندگان است. فروش رأی و فقر ارتباط نزدیکی با هم دارند. هر چند که تمامی رأی‌دهندگانی که وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند ضرورتاً آرای خود را نمی‌فروشند، اما احتمال بیشتری دارد که رأی‌دهندگان فقیر هدف خریداران رأی قرار گرفته و پیشنهاد ارائه شده از سوی آن‌ها را بپذیرند. رأی‌دهندگان فقیر همچنین بیشتر به منافع کوتاه‌مدت توجه دارند و منافع بلندمدت‌تر که از سوی احزاب برنامه‌محور ارائه شده‌است، جذابیت کمتری برای آن‌ها دارد[53].

ترجیحات حزبی: از سوی دیگر، بخش قابل توجهی از ادبیات موجود بر نقش ترجیحات حزبی در تبیین خرید و فروش رأی تمرکز کرده‌اند. بر اساس نظریات موجود خریداران آرا بیشتر رأی‌دهندگان بیتفاوت یا رأی‌دهندگان وابسته به احزاب رقیب که چندان به حزب خود وفادار نیستند را هدف قرار میدهند. هر چند شواهدی وجود دارد که نشان‌می‌دهد احزاب و کاندیداها در فرآیند خرید رأی بر روی رأی‌دهندگانی که وابسته به حزب خودشان هستند متمرکز می‌شوند [54].

عوامل روانی: در کنار عوامل مذکور، عوامل روانی هم در انتخاب رأی‌دهندگانی که هدف فرآیند خرید رأی قرار می‌گیرند تأثیر می‌گذارد. برای مثال، خریداران آرا بر رأی‌دهندگانی که پیشنهاد خرید رأی به آن‌ها ریسک کمتری دارد و همچنین رأی‌دهندگانی که چشم‌انداز زمانی کوتاه‌تری دارند تمرکز می‌کنند؛ چرا که این دسته از رأی‌دهندگان پیشنهادات قبل از انتخابات را که نقد هستند بر وعده‌هایی که احزاب برای پس از انتخاب شدن می‌دهند ترجیح خواهند داد. خریداران رأی همچنین بر رأی‌دهندگانی که خود را متعهد به جبران پول دریافت‌شده می‌دانند متمرکز می‌شوند؛ چرا که این رأی‌دهندگان احساس تعهد بیشتری در قبال قولی که به خریداران رأی داده‌اند می‌کنند[55].  

سطح آموزش: سطح پایین‌تر آموزش در یک منطقه احتمال این را که احزاب و نامزدها در آن منطقه دست به فرآیند خرید آرا بزنند و رأی‌دهندگان پیشنهادات ارائه شده برای خرید رأی را بپذیرند، افزایش می‌دهد. برای مثال، تحقیقات صورت گرفته نشان‌می‌دهد که در فیلیپین، واسطه‌هایی که از سوی نامزدها مسئول خرید آرا هستند با شناسایی نیازها و نقاط آسیب‌پذیر رأی‌دهندگان فقیر و بی‌سواد و ارائه پیشنهاداتی متناسب با نیازهای آن‌ها، به‌راحتی آن‌ها را مجبور به پذیرش فروش آرای خود می‌کنند[56].

متغیرهای فرهنگی و اجتماعی: علاوه بر آسیب‌پذیری‌های اقتصادی-اجتماعی، رأی‌دهندگان ممکن است به‌دلیل ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی اقدام به فروش آرای خود کنند. اعتقاد بر این است که رأی‌دهندگانی که علاقه‌ای به سیاست ندارند، بیشتر در معرض پذیرش پیشنهادات ارائه‌شده برای خرید آرا هستند. همچنین برخی از رأی‌دهندگان دریافت پول در ازای رأی را در راستای عدالت اجتماعی می‌دانند و معتقدند که باید به هر طریق از منابع متعلق به طبقات بالای اجتماعی استفاده کرده و جایگاه خود را بهبود بخشند. پذیرش فروش رأی از سوی رأی‌دهندگان همچنین ممکن است ریشه در هنجارهای فرهنگی یا اجتماعی داشته‌باشد. برای مثال، در اندونزی کاندیداها در ستادهای انتخاباتی خود به‌عنوان شکلی از رسم هدیه‌دهی اقدام به توزیع پول و کالا در میان رأی‌دهندگان می‌کنند. این اقدام نه به‌عنوان رشوه‌دهی بلکه بیشتر به‌عنوان نماد سخاوت و بزرگ‌منشی نامزدها در نظر گرفته‌می‌شود. همچنین در تایلند واسطه‌هایی که به منزل رأی‌دهندگان مراجعه می‌کنند در پوشش رسم احترام به میزبان که یکی از نشانه‌های آن دست خالی نرفتن به خانه اوست هدایایی به رأی‌دهندگان ارائه می‌کنند و در مقابل، مطابق رسوم و عادات فرهنگی رأی‌دهندگان را ملزم به تلافی و جبران هدیه دریافته شده دانسته و با تعهد به رأی‌دهی به نامزد هدیه‌دهنده درصدد جبران هستند[57].    

۵. دادههای مربوط به سطح خرید و فروش آرا در کشورهای مختلف

پیمایش ارزش‌های جهانی یک پیمایش بین‌المللی است که با همکاری گروه زیادی از محققان علوم اجتماعی در کشورهای زیادی صورت‌می‌گیرد. هدف این پیمایش جمع‌آوری داده‌ها در خصوص طیف وسیعی از ارزش‌های سیاسی، اقتصادی، مذهبی، اجتماعی و فرهنگی است. نخستین مرحله این پیمایش در سال 1981 صورت گرفته است. دوره‌های جدید پیمایش هر پنج سال یکبار انجام‌می‌شود. آخرین مرحله پیمایش ارزش‌های جهانی طی سال‌های 2017 تا 2021 صورت گرفته است. سؤال شماره 227 آخرین پیمایش جهانی، مربوط به خرید و فروش رأی در انتخابات مجالس قانون‌گذاری بوده است. در این سؤال از پاسخ‌گویان پرسیده شده که چند بار در معرض پیشنهاد خرید رأی قرار گرفته‌اند؟ در مجموع 120393 نفر از کشورهای مختلف به این سؤال پاسخ داده‌اند. نتایج کلی این پیمایش در جدول زیر نشان داده‌شده‌است:

جدول ۲. میزان پیشنهاد خرید رأی در انتخابات مجالس قانونگذاری در سطح جهان

در دوره پنجساله 2017 تا 2021

تاکنون چند بار در معرض پیشنهاد خرید رأی قرار گرفتهاید؟

 

تعداد

درصد

خیلی زیاد

23816

19/8

نسبتاً زیاد

31780

26/4

کم

33986

28/2

خیلی کم

30811

25/6

مجموع

120393

100

منبع: پیمایش ارزش‌های جهانی

همچنین در جدول زیر تعداد پاسخ‌های داده شده به هر گزینه، تعداد نمونه و میانگین پاسخ‌ها برای هر کشور نشان داده‌شده‌است. برای محاسبه میانگین پاسخ‌ها به هر یک از گزینه‌ها به شرح زیر یک عدد داده‌شده‌است: خیلی زیاد (1)، نسبتاً زیاد (2)، کم (3)، و خیلی کم (4).

جهت محاسبه میانگین پاسخ‌ها، عدد داده شده به هر گزینه بر تعداد افرادی که در هر کشور آن گزینه را انتخاب کرده‌اند ضرب شده و سپس مجموع پاسخ‌ها به هر چهار گزینه بر حجم نمونه تقسیم شده‌است. هر چه میانگین به‌دست‌آمده در کشوری پایین‌تر باشد (یعنی به عدد 1 نزدیک‌تر باشد) حاکی از سطح بالاتر خرید و فروش رأی در آن کشور است و برعکس، هر چه میانگین به‌دست‌آمده رقم بزرگ‌تری باشد (یعنی به عدد 4 نزدیک‌تر باشد) حاکی از سطح پایین‌تر اقدام به خرید رأی از سوی احزاب سیاسی و نامزدها در آن کشور است. مجموعاً 82 کشور در پیمایش ارزش‌های جهانی مشارکت داشته‌اند.

جدول ۳. وضعیت قرار گرفتن رأی‌دهندگان در معرض پیشنهاد خرید رأی

در کشورهای بررسی‌شده در پیمایش ارزشهای جهانی در دوره پنجساله 2017 تا 2021

کشور

خیلی زیاد (1)

نسبتاً زیاد (2)

کم (3)

خیلی کم (4)

حجم نمونه

میانگین

آلبانی

907

347

66

30

1350

1/421

آندورا

183

233

221

277

914

2/648

آرژانتین

145

446

168

119

878

2/298

ارمنستان

890

932

412

229

2464

1/992

استرالیا

98

311

686

624

1719

3/068

اتریش

68

191

435

786

1481

3/310

آذربایجان

19

123

372

646

1159

3/420

بنگلادش

149

232

335

279

995

2/747

بلاروس

52

186

374

456

1068

3/155

بولیوی

587

572

384

285

1829

2/201

بوسنی و هرزگوین

565

748

278

82

1673

1/926

برزیل

710

600

214

62

1586

1/756

بلغارستان

505

517

222

126

1369

1/977

کانادا

229

651

1792

1346

4018

3/059

شیلی

67

206

234

356

863

3/017

کلمبیا

1135

198

102

85

1520

1/432

کرواسی

242

607

387

107

1343

2/268

قبرس

63

257

291

195

806

2/768

جمهوری چک

171

422

532

286

1410

2/662

دانمارک

24

148

546

998

1715

3/467

اکوادور

447

378

190

103

1118

1/954

مصر

366

224

272

68

930

2/044

استونی

80

317

484

133

1014

2/660

اتیوپی

218

256

233

290

998

2/596

فنلاند

33

108

326

665

1132

3/434

فرانسه

138

438

510

408

1495

2/796

گرجستان

214

753

405

520

1892

2/651

آلمان

54

260

912

1943

3168

3/498

یونان

69

341

317

315

1041

2/843

گواتمالا

645

333

159

66

1203

1/706

هنگ‌کنگ

236

751

835

176

1997

476/2

مجارستان

256

409

398

257

1319

498/2

ایسلند

58

202

597

660

1516

3/226

اندونزی

801

688

763

876

3127

2/548

عراق

584

237

164

137

1121

1/869

ایتالیا

422

898

548

192

2060

2/247

ژاپن

54

385

525

83

1047

2/608

اردن

540

374

108

104

1125

1/800

قزاقستان

79

303

307

267

956

2/796

کنیا

656

313

184

80

1237

1/746

کره‌جنوبی

55

444

583

163

1245

2/686

قرقیزستان

461

460

126

52

1099

1/786

لبنان

463

420

200

87

1169

1/923

لیتوانی

106

308

272

198

1339

2/760

ماکائو

158

418

384

53

1013

2/327

مالزی

418

509

289

97

1313

2/050

مکزیک

1047

281

223

152

1703

1/694

مغولستان

239

586

598

215

1638

2/481

مونه نگرو

142

173

201

176

692

2/594

میانمار

102

204

152

742

1200

3/278

هلند

35

138

753

1127

1200

3/278

نیوزیلند

36

92

186

496

810

3/410

نیکاراگوئه

276

198

364

462

1200

2/760

نیجریه

702

336

133

36

1207

1/588

مقدونیه شمالی

397

411

183

41

1032

1/873

نروژ

20

105

380

585

1090

3/405

پاکستان

595

562

335

350

1843

2/239

پرو

177

566

396

160

1298

2/415

فیلیپین

426

438

273

60

1198

1/972

لهستان

108

307

416

241

1072

2/736

پرتغال

29

241

235

421

926

3/132

پور تریکو

619

298

119

67

1103

1/669

رومانی

391

547

1000

348

2287

2/571

روسیه

339

566

989

731

2925

2/722

صربستان

561

675

511

261

2008

2/235

سنگاپور

51

137

433

958

1579

3/456

اسلواکی

186

508

386

145

1225

2/399

اسلوونی

23

117

383

439

962

3/286

اسپانیا

49

189

230

599

1067

3/293

سوئد

14

74

347

675

1111

3/515

سوئیس

41

278

1141

1496

2957

3/384

تایوان

308

523

204

178

1213

2/208

تاجیکستان

79

109

203

809

1200

3/451

تایلند

277

507

281

162

1227

2/267

تونس

413

342

249

66

1071

1/971

ترکیه

284

720

659

540

2203

2/660

اوکراین

456

1134

691

253

2534

2/293

بریتانیا

93

266

714

591

1665

3/083

ایالات‌متحده

211

647

1138

524

2520

2/783

ویتنام

34

228

403

535

1200

3/200

زیمباوه

303

176

191

438

1109

2/690

منبع: پیمایش ارزش‌های جهانی

بر اساس جدول فوق، پنج کشوری که، بر اساس میانگین به‌دست‌آمده، در آن‌ها رأی‌دهندگان بیش از سایر کشورها در معرض پیشنهاد خرید آرا بوده‌اند به‌ترتیب عبارت‌اند از:

  1. آلبانی (1/421)؛ 2. کلمبیا (1/432)؛ 3. نیجریه (1/588)؛ 4. پرتوریکو (1/669)؛ و 5. مکزیک (1/964).

همچنین پنج کشوری که در آن‌ها رأی‌دهندگان کمتر از سایر کشورها در معرض پیشنهاد خرید و فروش آرا بوده‌اند و احزاب سیاسی و نامزدها تمایل کمتری به استفاده از این استراتژی داشته‌اند به‌ترتیب عبارت بوده‌اند از:

  1. سوئد (3/515)؛ 2. آلمان (3/498)؛ 3. دانمارک (3/467)؛ 4. سنگاپور (3/456)؛ 5. تاجیکستان (3/451).

نکته جالب قرار گرفتن تاجیکستان در فهرست پنج کشوری است که در آن‌ها کمترین پیشنهاد برای خرید آرا از سوی احزاب و نامزدها صورت گرفته است. با این حال، با توجه به وضعیت انتخابات در تاجیکستان به‌دست آمدن این نتیجه چندان دور از انتظار نیست. در تاجیکستان انتخابات جنبه رقابتی ندارد و انگیزه‌ای برای پیشنهاد خرید رأی وجود ندارد.

پیمایش ارزش‌های جهانی داده‌هایی در خصوص جنبه‌های دیگری از پیشنهاد خرید آرا از سوی احزاب و نامزدها هم در اختیار ما قرار می‌دهد، از جمله این‌که مردان و زنان تا چه میزان در معرض این پیشنهاد بوده‌اند. در جدول زیر داده‌های مربوط به دفعات که زنان و مردان در کشورهای شرکت‌کننده در پیمایش در معرض پیشنهاد خرید رأی قرار گرفته‌اند، نشان داده‌شده‌است.

جدول ۴. میزان دفعات که رأی‌دهندگان به تفکیک جنسیت در کشورهای مورد بررسی

در معرض پیشنهاد خرید رأی قرار گرفتهاند

تاکنون چند بار در معرض پیشنهاد خرید رأی قرار گرفتهاید؟

 

مردان

زنان

تعداد

درصد

تعداد

درصد

خیلی زیاد

12048

20/3

11762

19/2

نسبتاً زیاد

15228

25/7

16543

27/1

کم

16501

27/9

17464

28/6

خیلی کم

15443

26/1

15350

25/1

مجموع

59220

100

61119

100

منبع: پیمایش ارزش‌های جهانی

در مجموع، میانگین برای زنان و مردان در رقم 2/60 برابر بوده است. با این حال، در کشورهای مختلف وضعیت متفاوت بوده است. برای مثال، در 38 کشور (46/3 درصد کشورها) میانگین به‌دست‌آمده برای مردان رقم بالاتری بوده است، به این معنا که مردان اظهار داشته‌اند کمتر در معرض پیشنهاد خرید رأی قرار گرفته‌اند، در حالی که در 44 مورد (53/7 درصد کشورها) وضعیت برعکس بوده و میانگین به‌دست‌آمده برای زنان رقم بالاتری بوده به این معنا که زنان اظهار داشته‌اند کمتر از مردان در معرض پیشنهاد خرید آرا از سوی احزاب سیاسی و نامزدها یا واسطه‌ها قرار گرفته‌اند[36] (توضیح: هر چه میانگین پایین‌تر و به عدد 1 نزدیک‌تر باشد بیانگر آن است که افراد، بیشتر در معرض پیشنهاد خرید رأی قرار گرفته‌اند. برعکس، هر چه رقم میانگین بالاتر و به عدد 4 نزدیک‌تر باشد بیانگر آن است که افراد، کمتر در معرض پیشنهاد خرید رأی قرار گرفته‌اند).

۶. بررسی قوانین مرتبط با ممنوعیت خرید و فروش آرا

مهم‌ترین عامل سیاسی که بیشترین تأثیر مستقیم را بر استفاده یا عدم استفاده از استراتژی خرید آرا از سوی احزاب سیاسی و نامزدها در انتخابات دارد، وجود یا عدم وجود قوانین ضد خرید و فروش رأی و سطح اجرای این قوانین است. البته، تدوین و تصویب قوانینی که خرید و فروش رأی را ممنوع یا حداقل محدود میسازد نخستین گام است، اما بهتنهایی کافی نیست[58]. البته چنانچه مجازات‌های در نظر گرفته‌شده برای خرید و فروش رأی سبک باشد یا احتمال شناسایی افرادی که دست به این جرم زده‌اند کم باشد، تدوین و تصویب قوانین ضد خرید رأی به‌تنهایی چندان مؤثر نخواهد بود. لازم است که اقدامات ضد خرید و فروش رأی بهشکلی باشد که هم احتمال شناسایی مجرمان را افزایش دهد و هم مجازاتهای مرتبط با این جرم انتخاباتی را تشدید نماید[59]. مجازات‌های در نظر گرفته‌شده برای مبادرت به خرید و فروش رأی در کشورهای مختلف تفاوتهای زیادی با هم دارد و از مبلغ ناچیزی جریمه تا محرومیت دائم از فعالیتهای سیاسی را در برمی‌گیرد. به‌طور کلی، مجازاتهایی نظیر زندان و محرومیت طولانی مدت از فعالیتهای سیاسی نسبت به جریمههای مالی حالت بازدارندگی بیشتری دارند. همچنین شیوه‌های مختلفی برای افزایش احتمال شناسایی افرادی که اقدام به خرید و فروش رأی می‌کنند وجود دارد. از جمله این شیوه‌ها می‌توان به تدوین قوانین با ضمانت اجرای شدید در خصوص فعالیتهای مالی احزاب سیاسی و نامزدها در زمان انتخابات و الزام احزاب و نامزدها به ارائه گزارشهای مالی اشاره نمود. یک راهکار دیگر، واگذاری مسئولیت برگزاری انتخابات به یک نهاد مستقل یا نیمه مستقل است. البته این نهاد باید از منابع مالی کافی، نیروی انسانی مورد نیاز و اختیارات لازم برای نظارت بر انتخابات، رسیدگی به جرائم انتخاباتی و مجازات مجرمان برخوردار باشد. در عین حال نظارت و اجرای قوانین باید در انتخابات مختلف تداوم داشته‌باشد[60].

در اکثر قابل توجهی از کشورهای جهان خرید و فروش رأی غیرقانونی بوده و جرم محسوب‌می‌شود. بر اساس آماری که مؤسسه مساعدت‌های دموکراتیک و انتخاباتی[37] از 180 کشور جهان منتشر کرده در 165 کشور خرید و فروش رأی بر اساس قانون ممنوع است. همچنین در 8 کشور چنین ممنوعیتی وجود ندارد. در خصوص 7 کشور دیگر هم اطلاعات مشخصی در این رابطه وجود نداشته‌است. این آمار کلی در شکل زیر نشان داده‌شده‌است: 

نمودار 2. تعداد کشورهایی که خرید و فروش آرا در انتخابات را ممنوع کردهاند

 

 

همچنین در جدول زیر آمار مربوط به ممنوعیت خرید و فروش رأی در انتخابات در مناطق مختلف جهان نشان داده‌شده‌است:

جدول ۵. آمار مربوط به ممنوعیت یا عدم ممنوعیت خرید و فروش آرا در مناطق مختلف جهان

قاره

بله

خیر

عدم وجود اطلاعات

تعداد کشورهای بررسیشده

آفریقا

44 (86/3 درصد)

4 (7/8 درصد)

3 (5/9 درصد)

51

آمریکا

31 (91/2 درصد)

1 (2/9 درصد)

2 (5/9 درصد)

34

آسیا

37 ( 100 درصد)

0 (0 درصد)

0 (0 درصد)

37

اروپا

39 (88/6 درصد)

3 (6/8 درصد)

2 (4/5 درصد)

44

اقیانوسیه

14 (100 درصد)

0 (0 درصد)

0 (0 درصد)

14

مجموع

165

8

7

180

منبع: پایگاه داده‌های مؤسسه مساعدت‌های دموکراتیک و انتخاباتی

در جدول زیر نیز وضعیت 20 کشور جهان که در فهرست پیمایش ارزش‌های جهانی به‌عنوان کشورهایی که دارای کمترین سطح خرید و فروش رأی هستند و تعداد دیگری از کشورهای منتخب، به‌لحاظ ممنوعیت یا عدم ممنوعیت خرید و فروش رأی و همچنین مجازات‌هایی که برای ارتکاب این جرم در نظر گرفته‌شده نشان داده‌شده‌است:

جدول ۶. ممنوعیت یا عدم ممنوعیت خرید و فروش آرا

و مجازات در نظر گرفتهشده برای آن در کشورهای منتخب

ردیف

کشور

آیا خرید و فروش رأی ممنوع است؟

مجازات در نظر گرفتهشده

1

سوئد

بله

جریمه نقدی یا زندان به‌مدت حداکثر 6 ماه

2

آلمان

بله

زندان به‌مدت حداکثر 5 سال یا جریمه نقدی

3

دانمارک

بله

زندان به‌مدت حداکثر 3 سال یا جریمه نقدی

4

سنگاپور

بله

تا 5000 دلار جریمه نقدی یا زندان به‌مدت حداکثر 3 سال یا هر دو

5

تاجیکستان

بله

زندان و جریمه نقدی متناسب با جرم

6

هلند

بله

زندان به‌مدت حداکثر 6 ماه یا جریمه نقدی

7

فنلاند

بله

زندان به‌مدت حداکثر 2 سال یا جریمه نقدی

8

آذربایجان

بله

نامشخص

9

نیوزیلند

بله

زندان به‌مدت حداکثر دو سال یا جریمه نقدی بین 40000 تا 100000 دلار

10

نروژ

خیر

-

11

سوئد

بله

زندان به‌مدت حداکثر 3 سال یا جریمه نقدی

12

اتریش

بله

زندان به‌مدت حداکثر 1 سال

13

اسپانیا

بله

زندان به‌مدت حداکثر 3 سال یا جریمه نقدی

14

اسلوونی

بله

زندان به‌مدت حداکثر 1 سال یا جریمه نقدی

15

میانمار

بله

زندان به‌مدت حداکثر 1 سال یا جریمه نقدی به میزان حداکثر 100000 کیات (واحد پول میانمار) یا هر دو

16

ایسلند

بله

زندان به‌مدت حداکثر یک سال یا جریمه نقدی یا هر دو

17

ویتنام

نامشخص

نامشخص

18

بلاروس

بله

زندان به میزان حداکثر 1 سال یا جریمه نقدی یا هر دو

19

پرتغال

بله

1 تا 5 سال زندان و جریمه نقدی معادل 2000000 تا 5000000 فرانک

20

بریتانیا

بله

رشوه محسوب شده و مطابق قوانین پرداخت و دریافت رشوه برای آن مجازات تعیین می‌شود.

21

ایالات‌متحده

بله

اگر تخلف ناچیز باشد جریمه نقدی یا زندان به‌مدت حداکثر 1 سال یا هر دو و چنانچه تخلف شدید باشد جریمه نقدی یا زندان به‌مدت حداکثر 2 سال یا هر دو

22

ترکیه

بله

1 تا 3 سال زندان

23

کره‌جنوبی

بله

حداکثر 5 سال زندان یا جریمه نقدی معادل حداکثر 30 میلیون و ون

24

ژاپن

بله

حداکثر 3 سال زندان یا جریمه نقدی معادل حداکثر 500000 یِن

25

تونس

بله

زندان بین 6 ماه تا 3 سال و جریمه نقدی بین 1000 تا 3000 دینار

36

لهستان

بله

زندان بین 3 ماه تا 5 سال

37

الجزایر

بله

بین 2 تا 10 سال زندان و جریمه نقدی معادل 200000 تا 1000000 دینار

منبع: پایگاه داده‌های مؤسسه مساعدت‌های دموکراتیک و انتخاباتی

همان‌گونه که جدول فوق نشان‌می‌دهد، تقریباً در تمامی کشورهای مورد بررسی به‌جز یک مورد خرید و فروش آرا به‌لحاظ قانونی ممنوع است. همچنین در همه کشورها مجازاتهای ترکیبی یعنی زندان و جریمه نقدی برای افراد و نهادهایی که در خرید و فروش آرا مشارکت کرده‌اند در نظر گرفته‌شده است.

جمعبندی

برگزاری انتخابات به‌شکل‌ی صحیح و بدون نقص یکی از الزامات ایجاد یک مردم‌سالاری واقعی و به اثبات است. خرید و فروش آرا یکی از رایج‌ترین جرائمی است که می‌تواند صحت و درستی انتخابات را زیر سؤال ببرد. خرید و فروش رأی در تمامی کشورهایی که در آن‌ها انتخابات برگزار می‌شود وجود دارد. با این حال، شدت و گستردگی آن در کشورهای مختلف، متفاوت است.

خرید و فروش رأی را می‌توان یکی از اشکال حامی‌پروری انتخاباتی دانست که در آن احزاب سیاسی و نامزدها می‌کوشند با پاداش‌ده‌ی (در قالب پول نقد یا ارائه کالاها و خدمات) به رأی‌دهندگان در زمان انتخابات بر رفتار رأی‌دهی آن‌ها به نفع خود تأثیر بگذارند. عوامل متعددی در تشدید یا تضعیف خرید و فروش آرا نقش دارند. با این حال، به‌طور کلی می‌توان این عوامل را به دو دسته کلان و خُرد تقسیم نمود. در بُعد کلان، متغیرهای اجتماعی- اقتصادی و نهادی مؤثر هستند. در سطح خُرد هم متغیرهایی که مرتبط با ویژگی‌های رأی‌دهندگان است، اثرگذارند. کنترل این متغیرها می‌تواند خرید و فروش رأی را تبدیل به یک استراتژی غیر سودمند برای احزاب سیاسی و نامزدها نماید.

نتایج تحقیقات متعدد حاکی از آن است که بین وضعیت اقتصادی- اجتماعی از یک سوء و خرید و فروش رأی از سوی دیگر ارتباط جدی وجود دارد. همچنین شرایط نهادی، همچون تقویت احزاب سیاسی، تقویت اصل محرمانه بودن رأی‌دهی، طراحی یک نظام انتخاباتی مناسب، افزایش وسعت حوزه‌های انتخابیه، اجرای دقیق قوانین مربوط به خرید و فروش رأی و در نظر گرفتن مجازات‌های سنگین برای مجرمان، نظارت دقیق بر فعالیت مالی احزاب سیاسی و نامزدها در انتخابات، کاهش زمان تصدی مناصب انتخاباتی و کاهش اثربخشی استراتژی خرید آرا در قیاس با سایر استراتژی‌های انتخاباتی، می‌تواند تمایل احزاب و نامزدها به خرید آرا را کاهش دهد. در کنار دو عامل کلان مذکور، برخی ویژگی‌های خرد مرتبط با رأی‌دهندگان هم‌بر تمایل آن‌ها به فروش آرای خود تأثیرگذار است. به‌عنوان مثال، میزان تمایل رأی‌دهندگان فقیر به فروش آرا در انتخابات بیشتر از رأی‌دهندگانی است که وضعیت اقتصادی مناسبی دارند. همچنین ارتقای سطح آموزش رأی‌دهندگان و فرهنگ‌سازی مناسب می‌تواند تضعیف خرید و فروش رأی را در پی داشته‌باشد.   

 

 

  1. Nichter, Simeon. 2014. Conceptualizing vote buying. Electoral Studies. Volume 35, September, Pages 315-327.
  2. Lehoucq, Fabrice E. 2007. When Does a Market for Votes Emerge? Historical and Theoretical Perspectives.‖ In Elections for Sale: The Causes and Consequences of Vote Buying, ed. Frederic C. Schaffer. Boulder, CO: Lynne Rienner Publishers.
  3. Schaffer, Frederic C. 2007. Elections for Sale: The Causes and Consequences of Vote Buying. Boulder, CO: Lynne Rienner Publishers.
  4. Desposato, Scott. 2007. How Does Vote Buying Shape the Legislative Arena. In Elections for Sale: The Causes and Consequences of Vote Buying, ed. Frederic C. Schaffer. Boulder, CO: Lynne Rienner Publishers, Chapter 7.
  5. Nichter, Simeon. 2014. Conceptualizing vote buying. Electoral Studies. Volume 35, September, Pages 315-327.
  6. Vicente, Pedro C. and Leonard Wantchekon. 2009. Clientelism and Vote Buying: Lessons

from Field Experiments in African Elections. Oxford Review of Economic Policy 25(2):292–305.

  1. Wang, Chin-Shou and Charles Kurzman. 2007. Logistics: How to Buy Votes.‖ In Elections

for Sale: The Causes and Consequences of Vote Buying, ed. Frederic C. Schaffer. Boulder, CO: Lynne Rienner Publishers.

  1. Brusco, Valeria, Marcelo Nazareno and Susan C. Stokes. 2004. Vote Buying in Argentina.‖ Latin American Research Review 39(2): 66–88.
  2. Heckelman, Jac C. 1998. ―Bribing Voters Without Verification.‖ The Social Science Journal

35(3): 435–443.

  1. Valenzuela, J. Samuel. 2002. ―Futile or Effective? The Right's Gifts‘ to Voters in the Second Round of the Chilean Presidential Elections of January 2000. Paper presented at the Comparative Politics of Vote Buying Conference at the Massachusetts Institute for Technology, Center for International Studies, Cambridge, MA.
  2. Cox, Gary W. and J. Morgan Kousser. 1981. Turnout and Rural Corruption: New York as a Test Case. American Journal of Political Science 25(4): 646–663.
  3. Nichter, Simeon. 2014. Conceptualizing vote buying. Electoral Studies. Volume 35, September 2014, Pages 315-327.
  4. Garner, Bryan A. 1951. Black's Law Dictionary. 4th Edition. West Publishing Co.
  5. Mares, I. and L. Young. 2016. “Buying, Expropriating and Stealing Votes, ” Annual Review of Political Science 19: 267-288.
  6. Stokes, Susan C. 2007. Is Vote Buying Undemocratic? In Elections for Sale: The Causes and Consequences of Vote Buying, ed. Frederic C. Schaffer. Boulder, CO: Lynne Rienner Publishers, Chapter 6.
  7. Mares, I. and L. Young. 2016. Buying, Expropriating and Stealing Votes, Annual Review of Political Science 19: 267-288.
  8. Schaffer, Frederic C. 2007. Elections for Sale: The Causes and Consequences of Vote Buying. Boulder, CO: Lynne Rienner Publishers.
  9. Diaz-Cayeros, Alberto, Beatriz Magaloni and Federico Estevez. 2010. Strategies of Vote-Buying: Poverty, Democracy, and Social Transfers in Mexico. Typescript, Stanford University.
  10. Hicken, Allen. 2007. Institutional Incentives: Do Candidate-Centered Electoral Rules Encourage Vote Buying. In Elections for Sale: The Causes and Consequences of Vote Buying, ed. Frederic C. Schaffer. Boulder, CO: Lynne Rienner Publishers.
  11. Bøttkjær, Louise Thorn. 2019. Votes for Sale: Essays on Clientelism in New Democracies, PhD Series, No. 7.Copenhagen Business School (CBS), Frederiksberg.
  12. Owen, David. 2013. Conceptualizing vote buying as a process: An empirical study in Thai provinces. Asian Politics and Policy 5(2): 249–273.
  13. Bratton, Michael. 2008. Vote buying and violence in Nigerian election campaigns. Volume 27, issue 4, September, Pages 621-632.
  14. Gans-Morse, Jordan & Nichter, Simeon. 2021. Would You Sell Your Vote?. American Politics Research. Volume 49, Issue 5, pages 452-463.
  15. Stokes, Susan C. 2005. Perverse Accountability: A Formal Model of Machine Politics with Evidence from Argentina." American Political Science Review. 99. (August): pages, 315-25.
  16. Rosas, Johnston, K. Hawkins. 2014., Local Public Goods as Vote-Purchasing Devices? Persuasion and Mobilization in the Choice of Clientelist Systems, Journal of Theoretical Politics, 26(4): 573–598.
  17. Dunning, T. and Stokes, S. C. 2008. Clientelism as persuasion and as mobilization’, paper presented at the American Political Science Association annual meeting, 28–31 August, Boston.
  18. Cox, Gary W., and J. Morgan Kousser. 1981. Turnout and Rural Corruption: New York as a Test Case. American Journal of Political Science. 25 (November (. Pages 646-663.
  19. Schedler, Andreas. 2002. \Might Cleaning Up Elections Keep People Away From the Polls? Historical and Comparative Perspectives." International Political Science Review 23 (1): 69-84.
  20. Cornelius, Wayne A. 2004. \Mobilized Voting in the 2000 Elections: The Changing

Efficacy of Vote Buying and Coercion in Mexican Electoral Politics", in Jorge I. Domnguez and Chappell Lawson, eds., Mexico's Pivotal Democratic Election: Candidates, Voters, and the Presidential Campaign of 2000. Stanford, CA: Stanford University Press, pp. 47-65.

  1. Diaz-Cayeros, Alberto, Beatriz Magaloni and Federico Estevez. 2010. Strategies of Vote-Buying: Poverty, Democracy, and Social Transfers in Mexico. Typescript, Stanford University.
  2. Gans-Morse, Jordan & Nichter, Simeon. 2021. Would You Sell Your Vote?. American Politics Research. Volume 49, Issue 5, pages 452-463.
  3. Ardianto, Hendra. 2021. How to Stop Vote Buying: What did Researchers Say?. International Conference on Indonesian Social and Political Enquiries (ICISPE)
  4. Schaffer, Frederic C. 2007. Elections for Sale: The Causes and Consequences of Vote Buying. Boulder, CO: Lynne Rienner Publishers.
  5. Mares, I. and L. Young. 2016. “Buying, Expropriating and Stealing Votes, ” Annual Review of Political Science 19: 267-288.
  6. Bøttkjær, Louise Thorn. 2019. Votes for Sale: Essays on Clientelism in New Democracies, PhD Series, No. 7.Copenhagen Business School (CBS), Frederiksberg.
  7. Nichter, Simeon. 2014. Conceptualizing vote buying. Electoral Studies. Volume 35, September, Pages 315-327.
  8. Hasen, R. L. 2000. Vote Buying. California Law Review, vol. 88, no. 5, pp. 1323–1371.
  9. Epstein, Richard A. 1985. Why Restrain Alienation?, Columbia Law Review, vol. 85, no. 5, pp. 970–90
  10. Radin, M. J. 1987. Market-Inalienability. Harvard Law Review, vol. 100, no. 8, 1987, pp. 1849–1937.
  11. Sunstein, Cass R. 1994. Incommensurability and Valuation in Law.” Michigan Law Review, vol. 92, no. 4, pp. 779–861.
  12. Aidt, Toke & Jensen, Peter. 2011. From Open to Secret Ballot: Vote Buying and Modernization!. Comparative Political Studies. Comparative Political Studies, 50(5), 555–593.
  13. Wagner, M. L. 2019. The Dynamics of Vote Buying in Developing Democracies: Party Attachment and Party Competition in Southeast Asia. (Doctoral dissertation).
  14. Hicken, Allen. 2007. Institutional Incentives: Do Candidate-Centered Electoral Rules Encourage Vote Buying. In Elections for Sale: The Causes and Consequences of Vote Buying, ed. Frederic C. Schaffer. Boulder, CO: Lynne Rienner Publishers.
  15. Bøttkjær, Louise Thorn. 2019. Votes for Sale: Essays on Clientelism in New Democracies, PhD Series, No. 7.Copenhagen Business School (CBS), Frederiksberg.
  16. Joseph, Oliver, Vashchanka, Vasil. 2022. VOTE BUYING .International Institute for Democracy and Electoral Assistance. Strömsborg.
  17. Persson, Torsten, Tabellini, Guido.2005. The Economic Effects of Constitutions. The MIT Press.
  18. Persson, Torsten, Tabellini, Guido.2005. The Economic Effects of Constitutions. The MIT Press.
  19. Bøttkjær, Louise Thorn. 2019. Votes for Sale: Essays on Clientelism in New Democracies, PhD Series, No. 7.Copenhagen Business School (CBS), Frederiksberg.
  20. Joseph, Oliver, Vashchanka, Vasil. 2022. VOTE BUYING .International Institute for Democracy and Electoral Assistance. Strömsborg.
  21. Kitschelt, Herbert (Ed.) 2007. Patrons, Clients, and Policies: Patterns of Democratic Accountability and Political Competition, Cambridge University Press, Cambridge.
  22. Hanusch, Marek and Keefer, Philip. 2013.Promises, Promises: Vote-Buying and the Electoral Mobilization Strategies of Non-Credible Politicians. World Bank Policy Research Working Paper No. 6653, Available at SSRN: https://ssrn.com/abstract=2340779.
  23. Joseph, Oliver, Vashchanka, Vasil. 2022. VOTE BUYING .International Institute for Democracy and Electoral Assistance. Strömsborg.
  24. Canare, T. A., Mendoza, R. U., & Lopez, M. A. 2018. An empirical analysis of vote buying among the poor: Evidence from elections in the Philippines. South East Asia Research, 26(1),pp 58–84.
  25. Taylor, James Stacey. 2017. Vote Buying and Voter Preferences. Social Theory and Practice, vol. 43, no. 1, 2017, pp. 107–124.
  26. Bøttkjær, Louise Thorn. 2019. Votes for Sale: Essays on Clientelism in New Democracies, PhD Series, No. 7.Copenhagen Business School (CBS), Frederiksberg.
  27. Pradhanawati, A., Tawakkal, G., & Garner, A. 2019. VOTING THEIR CONSCIENCE: POVERTY, EDUCATION, SOCIAL PRESSURE AND VOTE BUYING IN INDONESIA. Journal of East Asian Studies, 19(1),pp 19-38.
  28. Joseph, Oliver, Vashchanka, Vasil. 2022. VOTE BUYING .International Institute for Democracy and Electoral Assistance. Strömsborg.
  29. Hicken, Allen. 2007. Institutional Incentives: Do Candidate-Centered Electoral Rules Encourage Vote Buying. In Elections for Sale: The Causes and Consequences of Vote Buying, ed. Frederic C. Schaffer. Boulder, CO: Lynne Rienner Publishers.
  30. Elections for Sale: The Causes and Consequences of Vote Buying, ed. Frederic C. Schaffer. Boulder, CO: Lynne Rienner Publishers. (chapter 9)
  31. Joseph, Oliver, Vashchanka, Vasil. 2022. VOTE BUYING .International Institute for Democracy and Electoral Assistance. Strömsborg.