نوع گزارش : گزارش های راهبردی
نویسنده
کارشناس گروه مسائل اجتماعی دفتر مطالعات اجتماعی، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
چکیده
طی نیمقرن گذشته با کاهش میزان مرگومیر و افزایش امید به زندگی از یکسو و رسیدن میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی، مهاجرتهای داخلی بهعنوان یکی از تعیینکنندههای مهم تغییرات جمعیتی در تقسیمبندیهای استانی و شهرستانی شناخته میشود. پژوهش حاضر بر این است تا با استفاده از تحلیل ثانویه دادههای مهاجرت داخلی و شناسایی روند تغییرات آن، برنامهریزان کشوری را برای سیاستهای منطقهای در اینخصوص، یاری دهد. یافتههای تحقیق نشان داد طی ۳دهه اخیر، سالیانه بهطور متوسط حدود یک میلیون نفر در داخل مرزهای کشور جابهجا شدهاند. مهاجرت عمدتاً از مناطق کمتر توسعهیافته به مناطق توسعهیافته اتفاق افتاده است. در دهههای گذشته، بر نسبت مهاجرتهای شهر به شهر اضافه شده و از نسبت مهاجرتهای روستا به روستا کاسته شده است. مهاجرت روستا به شهر نیز با کاهش مداوم روبرو بوده است. مهاجرتها در دامنه سنی ۲۰ تا 34 سالگی اتفاق افتاده و نسبت جنسی مهاجران بیشتر از نسبت مشابه در جمعیت کل بوده است. با کاسته شدن از نسبت مهاجرتهای دروناستانی و در مقابل افزایش مهاجرت بیناستانی، از نقش فاصله در مهاجرت کاسته شده است. ازسویی مهاجرتهای طول عمر نیز طی سالهای 1395-1365 افزایش یافته و نسبت این افزایش در جمعیتهای شهری بیشتر از روستایی بوده است. کاهش نابرابریهای منطقهای، اعمال برنامههای مناسب اشتغالزایی در مناطق مهاجرفرست، راهکارهای حمایتی برای تأمین امنیت اقتصادی، اجتماعی و رفاهی افراد آسیبپذیر در مناطق روستایی و شهری از راهکارهای سیاستی پیشنهادی میباشند.
کلیدواژهها
موضوعات
با توجه به روند تقریباً ثابت موالید و مرگومیر، مهاجرتهای بیناستانی یکی از تعیینکنندهترین متغیرهای تأثیرگذار بر تغییرات جمعیتی در استانهای کشور است. افزایش شدت مهاجرتها با هر نوع و انگیزهای که باشد با توجه به مقیاس بسیار بزرگ آنها، مدیریت مهاجرت را به مسئلهای جدی فراروی دولتها بدل کرده است؛ ازاینرو مهاجرت داخلی هم میتواند فرصت باشد و هم چالش؛ که در این زمینه، بستر سیاستی و مدیریت مهاجرت نقش بسیار مهم و کلیدی ایفا میکند. بر این اساس در گزارش حاضر به روندپژوهی مهاجرتهای بیناستانی در کشور طی سالهای 1365 تا 1395پرداخته شده است تا تصویری دقیق از تغییرات مهاجرت در بین استانهای کشور برای سیاستگذاری در زمینه تعادل جمعیتی بهدست آید.
- بهطور متوسط سالیانه یک میلیون نفر در داخل کشور در دهههای اخیر مهاجرت کردهاند. با این حال در سالهای اخیر از شدت مهاجرت کاسته شده است.
- افزایش مهاجرتها و جابهجاییهای جمعیتی بهویژه از مناطق مرزی کشور به سمت مرکز و سکونت آنها در پیرامون شهرهای بزرگ بهویژه پایتخت، یکی از مسائل و چالشهای اجتماعی، جمعیتی و امنیتی حال حاضر کشور است.
- مهاجرتهای شهری بهویژه شهر به شهر شکل غالب مهاجرت در کشور بوده است.
- در بُعد تقسیمات سیاسی کشور، مهاجرتهای درون استانی همیشه بالاترین نسبت مهاجرت را داشتهاند، اما در سالهای اخیر بهصورت چشمگیری بر نسبت مهاجران بیناستانی افزوده شده و این مسئله نشاندهنده کاهش اهمیت فاصله در مهاجرت کشور است.
- متعاقب انتقال جمعیتی و تغییرات مهم در ساختار سنی جمعیت، نسبت بالایی از جمعیت کشور در سنین کار و فعالیت اقتصادی هستند، جمعیتی که در جستجوی فرصتهای تحصیلی و شغلی به شهرها و مناطق دیگر تغییر مکان میدهند. ازاینرو مهاجرت بُعد ذاتی این تغییر ساختاری جمعیتشناختی است.
- مهاجرت عمدتاً در سنین 34-15 سالگی رخ میدهد و با افزایش سن از شدت مهاجرت کاسته میشود.
- با توجه به غلبه گروههای سنی جوان در مهاجرت باید توجه داشت که جمعیت گروههای سنی 34-15 افراد فعال اقتصادی هستند که بهصورت بالقوه در آستانه تشکیل خانواده و ازدواج و باروری هستند. لذا مهاجرت این افراد میتواند علاوهبر تأثیر مستقیم بر حجم جمعیت هریک از دو منطقه، با تحت تأثیر قرار دادن الگوی سنی و در نتیجه میزانهای ازدواج و باروری، جمعیت آتی را نیز متأثر سازد.
- نسبت جنسی مهاجران بالاتر از جامعه مبدا و مقصد است و این نشاندهنده غالب بودن مهاجران مرد است. با وجود این در سالهای اخیر بر تعداد و نسبت مهاجران زن نیز اضافه شده است، بهطوری که در مطالعات بسیاری از عبارت زنانه شدن مهاجرت استفاده میشود.
- مهاجرت مردان بهویژه مردان جوان ضمن کاهش نیروی کار در مبدأ، تراکمی از نیروی کار در مقصد را ایجاد کرده و میکند که ماحصل آن چیزی جز افزایش نرخ بیکاری در مقصد، گسترش مشاغل غیررسمی و مسائلی از این دست نیست. ازسویی با مهاجرت افراد جوان، روند سالمندی و نیز مضیقه ازدواج برای دختران (با توجه به برتری کمی مردان در مهاجرت) در مبدأ افزایش پیدا میکند.
- مهاجرت در همه مناطق کشور به یکسان رخ نداده است. مهاجرتهای داخلی از سمت مناطق کمتر توسعهیافته به سمت توسعهیافته در جریان است. استانهای دارای سطح توسعه بالاتر، مهاجرپذیرتر و بالعکس استانهای درحال توسعه، تراز مهاجرتی منفی دارند.
- استانهای کرمانشاه، خوزستان، ایلام همواره دارای نرخ مهاجرت منفی بالایی هستند، درحالی که استانهای تهران، البرز، اصفهان و یزد غالباً بالاترین تراز مهاجرتی مثبت را داشتهاند.
توجه به برنامهریزی مبتنیبر آمایش سرزمین و زیست بوم، کاهش نابرابریهای منطقهای، اعمال برنامههای مناسب اشتغالزایی در مناطق مهاجرفرست، راهکارهای حمایتی برای تأمین امنیت اقتصادی، اجتماعی و رفاهی افراد آسیبپذیر در مناطق روستایی و شهری از راهکارهای سیاستی پیشنهادی جهت ایجاد تعادل جمعیتی در کشور میباشد.
مقدمه
«مهاجرت» در کنار دو عامل باروری و مرگومیر، سه مؤلفه اصلی اثرگذار بر تغییرات جمعیتهای انسانی و اندازه و حجم آن است (لوکاس و میر، 1384). مهاجرت بنابر ذات و ماهیت خاص خود فرایند پیچیدهای است که علاوهبر تغییرات کوتاهمدت و تأثیر بر حجم و رشد جمعیت، تغییرات بلندمدت قابل ملاحظهای را نیز در ساخت و توزیع جمعیت هر دو منطقه مبدأ و مقصد ایجاد میکند. علاوهبر آن، یکی از مهمترین منابع تأمین نیروی انسانی لازم برای بازارهای کار و توسعه اقتصاد ملی و محلی است. این درحالی است که در مطالعات انجام شده، مهاجرت، کمتر از باروری و مرگومیر مورد توجه قرارگرفته است، اما در سالهای اخیر با بحث جغرافیای جمعیت و بُعد مکان و پیوستگی مکان و زمان، موضوع مهاجرت دوباره مطرح شده (بل[1] و همکاران، 2015) و بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین عوامل تغییرات جمعیتی و اجتماعی، در مرکز توجه محققان قرار گرفته است.
در یک قرن گذشته تغییرات مرگومیر و باروری نقش تعیینکنندهای در تغییرات جمعیت داشتهاند، اما در سراسر جهان همزمان با پیشرفت و تغییرات اقتصادی-اجتماعی، تغییرات و بهعبارتی گذار جمعیتی نیز آغاز شد. با بهبود شرایط بهداشتی و کنترل نسبی مرگومیر، نقش باروری بر رشد جمعیت تقویت شد، اما در ادامه تغییر و تحولات بهداشتی و پزشکی با رسیدن میزان باروری کل نیز به سطح جانشینی، از میزان تأثیرگذاری این عامل نیز کاسته شد. این روند در همه مناطق و جوامع با تقدم و تأخیرهایی صورت گرفت. با کامل شدن گذار اول جمعیتی و کاهش و نیز همگرایی روندهای تولد و مرگومیر بین مناطق و کشورهای مختلف جهان، «مهاجرت و جابهجایی جمعیت» نقش جدیتری در تحولات اجتماعی ایفا کرد. در این دوران همزمان با افزایش ورود تکنولوژی پزشکی و بهداشتی، تحولات دیگری نیز در سایر بخشهای جوامع به وقوع پیوست. افزایش ارتباطات و وسایل حملونقل موجب سرعت در انتقال داده و اطلاعات و درنتیجه جابهجاییهای بیشتر افراد شد. درنتیجه این شرایط روند سریع و رو به رشدی از مهاجرت آغاز شد. بهطوری که هماکنون بهجای تغییرات باروری و مرگومیر، این مهاجرت است که عامل اول تغییرات جمعیتی شده و نقش فزایندهای در این مسیر داشته و منبع مهم تغییر الگوهای سکونتی در میان و بین کشورها بهشمار میرود (بل و همکاران، 2015)، در چنین شرایط جمعیتی میتوان عنوان کرد که مهاجرتهای داخلی از تعیینکنندههای مهم میزان رشد جمعیت در مقیاس تقسیمبندیهای استانی و واحدهای کوچکتر از آن هستند (محمودیان و قاسمی اردهایی، 1392).
کشور ایران مانند دیگر جوامع درحال توسعه از این روند مهاجرتی دور نبوده است. طی 50سال اخیر تغییرات زیادی در اندازه، حجم و شکل مهاجرتهای داخلی در کشور رخ داده است. این تغییرات بهصورت مستقیمی تحت تأثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، جمعیتی و نوسازی حاکم بر کشور صورت گرفته است، اما تأثیرات نامطلوبی بر الگوهای توزیع و سکونتی کشور داشته است و تعادل جمعیتی کشور را به نحو قابلتوجهی دگرگون کرده است. عدم تناسب جمعیت شهرهای بزرگ با امکانات زیرساختی، وجود بیماری ماکروسفالی[2] شهری، تمرکز جمعیت کشور در مناطق خاصی از کشور، رکود توسعهای برخی از استانهای کشور بهدلیل از دست دادن نیروی کار جوان بهدلیل مهاجرت، سالخوردگی جمعیت روستایی و ... بخشی از پیامدهای نامطلوب توزیع نامتوازن جمعیت در کشور است که مسائل اجتماعی گوناگونی را در پی داشته است. با توجه به تأثیرات جمعیتی مهاجرت در مبدأ و مقصد، باید در برنامهریزی و سیاستگذاریها مورد توجه قرار گیرد. برنامهریزان عمومی و سیاستگذاران، که وظیفه آنها ارائه خدمات عمومی است، این واقعیت را که درحال حاضر مهاجرت، تعیینکننده عمده تغییرات حجم جمعیت است، را میدانند، اما در سیاستهای خود توجه کمی به جذب و یا از دست دادن جمعیت مناطق در جریان مهاجرتها، دارند. در بخشهای خصوصی نیز جهت درک میزان و نیز تغییر در تقاضا برای محصولات و خدمات مورد نیاز، به چنین اطلاعاتی نیاز است که معمولاً مورد غفلت قرار میگیرد (کولکارنی و پل،[3] 1994). بر این اساس در گزارش حاضر به روندپژوهی مهاجرتهای بیناستانی در کشور طی سالهای 1365 تا 1395پرداخته شده است تا تصویری دقیق از تغییرات مهاجرت در بین استانهای کشور برای سیاستگذاری در زمینه تعادل جمعیتی بهدست آید.
روند و الگوی مهاجرت داخلی، تغییرات مهمی را در جمعیت مناطق داخلی کشور موجب شده است. در گذر زمان، ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی مناطق داخلی هر کشوری درنتیجه مهاجرتهای داخلی تغییر میکند، زیرا جریان مهاجرت تنها یک جریان نظاممند از جابهجایی افراد بین دو منطقه نیست، بلکه جابهجایی افراد بین دو منطقه با ویژگیهای اجتماعی – اقتصادی متفاوت است. شهرها و مناطقی که بیشتر در معرض مهاجرت هستند، بیش از دیگر مناطق این تغییرات را تجربه میکنند. تأثیر مهاجرت روی خدمات و امکانات اجتماعی مناطق، نرخ جرم و انحراف، جدایی و یا تطابق اجتماعی، محیط فیزیکی و توسعه اقتصادی محلی و امکانات بهداشتی و پزشکی ازجمله این تغییرات است که در مطالعات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین شناخت دقیقی از الگو و مسیرهای مهاجرت داخلی در جهت برنامهریزی برای اختصاص منابع به مناطق مختلف، ضروری بهنظر میرسد. فهم و درک مهاجرت داخلی در مقیاسهای کوچک و ملی امروزه بیش از هر زمانی دیگر مهم بهنظر میرسد، ازسوی دیگر الگوهای مهاجرتی هر کشوری در بلندمدت میتواند تغییر الگوهای سکونتی را بهدنبال داشته باشد؛ افزایش شهرنشینی و تغییر الگوی غالب سکونتی از روستا به شهر طی 50سال اخیر از مهمترین تغییراتی بوده است که مهاجرت ایجاد کرده است (شهبازین و همکاران، 1396). افزایش تعداد کلانشهرها و همچنین افزایش بار جمعیتی آنها که نشانگر تمایل نسبت بیشتری از افراد برای اقامت در شهرهای بزرگ است، نیز ازجمله تغییرات سکونتی است که بهدنبال مهاجرتهای گسترده داخلی در بسیاری از جوامع رخ داده است.
بهصورت کلی مهاجرت بر دو نوع مهاجرتهای داخلی و خارجی یا بینالمللی قابل بررسی است، اما در مهاجرتهای داخلی میتوان دو مسیر یا الگوی جابهجایی را به تصویر کشید. مهاجرت براساس تقسیمات سیاسی- اداری کشوری که بهصورت مهاجرتهای درون یا بروناستانی[4] شناخته میشود. در این مهاجرت، جابهجایی افراد بین یا درون مرزهای دو استان مختلف مبنای تعریف قرار میگیرد. الگوی دوم مهاجرت داخلی، مهاجرت برحسب الگوی اقامتی جمعیت یعنی شهری و روستایی است که در قالب چهار الگوی مهاجرتی شناخته میشود.
1-1. مهاجرتهای داخلی برحسب تقسیمات کشوری
تفاوت در موقعیت و درواقع جاذبه و دافعههای منطقهای تأثیرات زیادی بر جریان مبادله جمعیتی بین مناطق مختلف کشور دارد. براساس نظریه دافعه- جاذبه، مناطقی که دارای بیشترین جاذبه باشند معمولاً جمعیت بیشتری را در قالب مهاجرت جذب میکنند و در مقابل مناطق دارای پایینترین جاذبه و در مقابل سطح بالاتری از دافعه، سطحی از جمعیت را بهدلیل مهاجرت از دست میدهند. در ایران نیز بهدلیل تفاوت مناطق در این بهرهمندیها، جریانهای مهاجرتی مختلفی شکلگرفته است. شایان ذکر است که جریانهای مهاجرتی کشور در طی زمان نوسانات زیادی را داشتهاند و همواره روند یکسانی را طی نکردهاند.
براساس آنچه در جدول زیر ارائه شده است نوسانات زیادی در هریک از الگوهای مهاجرتی در کشور طی 30سال اخیر وجود دارد. در زمینه مهاجرتهای استانی، دادهها نشان میدهد که روند نسبتاً ثابتی از مهاجرت در کشور وجود دارد. بر این اساس نسبت مهاجرتهای بیناستانی با نرخ رشد متفاوتی، طی 30سال اخیر افزایش پیدا کرده است و در مقابل از سهم مهاجرتهای درون استانی کاسته شده است. درحالی که در سالهای 1375-1365 بیش از نیمی از مهاجرتها (63 درصد) درون استانها صورت گرفته است، این نسبت در سالهای 1395-1390 به حدود 49 درصد کاهش یافته است که با توجه به ثبات نسبی سهم مهاجران خارجی در کشور، درواقع الگوی مهاجرتی بروناستانی است که روند افزایشی بهخود گرفته است. بهطوری که از نسبتی حدود 33 درصد طی سالهای 1375-1365 به تقریب نیمی از مهاجرتهای سالهای 1390-1395 یعنی حدود 48 درصد افزایش یافته است. درواقع در هر دوره سهم مهاجرتهای بیناستانی افزایشی است و تنها طی سالهای 1390-1385 است که اندکی کاهش در این الگوی مهاجرتی قابل رؤیت است. نکته قابل تأمل در دادههای مهاجرت این دوره نسبت مهاجرانی است که اطلاعات مکانی خود را ذکر نکردهاند. درحالی که در هر دوره کمتر از 1 درصد از مهاجران بهعنوان اظهار نشده ثبتشدهاند، این نسبت طی سالهای مذکور به بیش از 6 درصد رسیده است. این نسبت از کل مهاجران میتواند سهم درصدی سایر الگوهای مهاجرتی را تحت تأثیر قرار دهد.
براساس آنچه در جدول قابل مشاهده است بیشترین نسبت مهاجرتهای درون استانی به سهمی برابر با 63 درصد مربوط سالهای 1375-1365 است و کمترین آن با 49/1 درصد برای سالهای 1395-1390 ثبت شده است، اما بیشترین و کمترین نسبت مهاجرتهای بین استان کاملاً عکس بوده و بهترتیب با نسبتهای 48 و 33/7 درصد برای سالهای 1390-139۵ و 1375-1365 بهدست آمده است. در هر دوره بیش از 97 درصد از مهاجرتها بهصورت بین/درون استانی است و سهم مهاجرتهای خارجی در هر دوره کمتر از 3درصد بوده است.
جدول 1. مهاجران وارد شده طی ادوار سرشماری برحسب محل اقامت قبلی (درون استانی، بیناستانی و خارج از کشور) طی سالهای 1395-1365
مبدأ (محل اقامت قبلی) |
|||||||||||
جمع |
اظهار نشده |
خارج از کشور |
بیناستانی |
درون استانی |
|||||||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
مقصد |
دوره |
100 |
3564735 |
0/4 |
13209 |
2/6 |
94415 |
51/4 |
1833275 |
45/6 |
1623836 |
شهری |
1395-1390 |
100 |
736253 |
0/4 |
2927 |
2/2 |
16414 |
31/2 |
229679 |
66/2 |
487233 |
روستایی |
|
100 |
4300988 |
0/4 |
16136 |
2/6 |
110829 |
48/0 |
2062954 |
49/1 |
2111069 |
کل |
|
100 |
4302086 |
6/2 |
265983 |
1/8 |
78789 |
38/9 |
1675102 |
53/0 |
2282212 |
شهری |
1390-1385 |
100 |
1232580 |
6/2 |
76810 |
1/9 |
23730 |
25/2 |
310825 |
66/6 |
821215 |
روستایی |
|
100 |
5534666 |
6/2 |
342793 |
1/9 |
102519 |
35/9 |
1985927 |
56/1 |
3103427 |
کل |
|
100 |
8999709 |
1/0 |
85832 |
2/2 |
198159 |
42/4 |
3816832 |
54/4 |
4898887 |
شهری |
1385-1375 |
100 |
3148439 |
0/6 |
18049 |
2/0 |
62336 |
30/4 |
957209 |
67/0 |
2110846 |
روستایی |
|
100 |
12148148 |
0/9 |
103881 |
2/1 |
260495 |
39/3 |
4774041 |
57/7 |
7009731 |
کل |
|
100 |
6122675 |
0/5 |
32885 |
2/2 |
137714 |
36/8 |
2250178 |
60/5 |
3701898 |
شهری |
1375-1365 |
100 |
2596095 |
0/5 |
11689 |
3/9 |
100617 |
26/6 |
689743 |
69/1 |
1794046 |
روستایی |
|
100 |
8718770 |
0/5 |
44574 |
2/7 |
238331 |
33/7 |
2939921 |
63/0 |
5495944 |
کل |
|
100 |
22989205 |
1/7 |
397909 |
2/2 |
509077 |
41/7 |
9575387 |
54/4 |
12506833 |
شهری |
مجموع |
100 |
7713367 |
1/4 |
109475 |
2/6 |
203097 |
28/4 |
2187456 |
67/6 |
5213340 |
روستایی |
|
100 |
30702572 |
1/7 |
507384 |
2/3 |
712174 |
38/3 |
11762843 |
57/7 |
17720171 |
کل |
شکل 1. روند تغییرات الگوهای مهاجران داخلی کل کشور برحسب محل اقامت قبلی (درون استانی، بیناستانی و خارج از کشور) در طی سالهای 1395-1365 |
|
بررسی مهاجرتهای درون/بروناستانی برحسب محل سکونت فعلی (شهری/روستایی) نیز نتایج درخور توجهی را بهدست داده است. براساس آنچه در نمودارهای زیر نمایش داده شده، هم در مهاجرتهای بیناستانی و هم درون استانی غالب الگوی جابهجایی جمعیتی مربوط به مناطق شهری است، بهطوری که در هر دو نوع الگوی جابهجایی درون/بروناستانی بیش از دوسوم مهاجرتها به مقصد شهرها بوده است، اما آنچه باعث تفاوت بین مهاجرتهای برون/استانی شده است روند تغییر مهاجرتهای شهری و روستایی است. براساس آنچه در نمودار زیر نمایش داده شده، طی 30سال اخیر، بیش از 70 درصد از مهاجرتهای درون استانی به مقصد شهرها بوده است؛ بررسی روند آن نیز سیر صعودی 10 درصدی این شاخص را از 67 درصد در سال 1365 به حدود 77 درصد در سال 1395 نشان میدهد.
شکل 2. روند تغییرات الگوهای مهاجران درون استانی برحسب محل اقامت فعلی (شهری و روستایی) در طی سالهای1395-1365 |
|
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میشود روند محل اقامت فعلی مهاجران (شهری/روستایی) در مهاجرت بیناستانی در سالهای اخیر با نوسانات زیادی همراه بوده است. بهصورت کلی مهاجرت بیناستانی به مقصد شهر، در مقایسه با مهاجرت بیناستانی به مقصد روستا، روند سینوسی مایل به افزایشی داشته است، بهطوری که بعد از افزایش طی سالهای 1385-1375 و رسیدن به 79 درصد، طی سالهای 1390-1385 کاهش پیدا کرده و مجدداً به سطح دوره 1375-1365 رسیده است، اما در آخرین دوره سرشماری با جهشی 12 درصدی، مجدداً افزایش یافته و بالاتر از همه دورههای دیگر به 88/9 درصد رسیده است. همچنین در مقایسه این نمودار با نمودار قبلی مشخص میشود که بهطور کلی، مهاجرت به مقصد شهری، در مهاجرت بیناستانی حدود 10 درصد بیشتر از نسبت متناظر با آن در مهاجرت درون استانی است.
تغییر سبک زندگی و تمایل به زندگی شهری از یکسو و نیز افزایش جمعیت شهرنشین کشور ازسوی دیگر از مهمترین عواملی است که موجب افزایش مهاجرت به نقاط شهری در کشور شده، بهصورتی که چه در مهاجرتهای درون استانی و چه بروناستانی به الگوی غالب تبدیل شده است. براساس تحلیل دادههای پیمایش «وضعیت اجتماعی – فرهنگی و اخلاقی جامعه ایران» که توسط دانشگاه تهران و وزارت کشور که در شهرهای مراکز شهرستانهای کشور در سال 1395-1394 صورت گرفت، حدود 35 درصد از جمعیت شهری مورد بررسی در این مطالعه گرایش به مهاجرت از شهر محل زندگی خود به شهر دیگری را داشتند که میتواند نشانگر تداوم مهاجرتهای بینشهری برای سالهای آینده باشد (صادقی و همکاران، 1400).
شکل 3. روند تغییرات الگوهای مهاجران بیناستانی برحسب محل اقامت فعلی (شهری و روستایی) در طی سالهای 1395-1365 |
|
2-1. مهاجرتهای داخلی برحسب مناطق شهری و روستایی
همانطور که ذکر شد یکی دیگر از الگوهای مهاجرتی داخلی در کشور، مهاجرت برحسب الگوی سکونتی شهری- روستایی است. فارغ از محدوده سیاسی- اداری کشور، مهاجرت میتواند به یکی از 4 شکل شهر-شهر، روستا -شهر، روستا - روستا و شهر- روستا صورت گیرد. نظر به تأثیر مهاجرت بر حجم جمعیت مقصد و مبدأ، بررسی نوع الگوی سکونت آنها گویای واقعیات جمعیتی و اجتماعی بسیاری است. کما اینکه در دهههای اخیر با افزایش مهاجرتهای شهری، حجم شهرنشینی در کشور بهشدت افزایش یافته است و در مقابل بسیاری از روستاها خالی از سکنه شدهاند. این روند علاوهبر ایجاد مسائل و مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مانند آلودگی هوا، افزایش تراکم جمعیت، افزایش بیکاری و مشاغل کاذب و ... در شهرها، مشکلاتی را در روستاها نیز ایجاد کرده است. افزایش میانگین سنی جمعیت، از دست دادن نیروی کار، افزایش نسبت سالمندی و مواردی از این دست، ازجمله پیامدهای مهاجرت از روستاها است. لذا توجه به این الگوی مهاجرتی نیز باید در مطالعات اجتماعی و جمعیتی گنجانده شود.
همانطور که در جدول زیر نمایان است در هر دوره همواره بالاترین نسبت مهاجرت مربوط به مهاجرتهای شهر به شهر است که بیش از 50 درصد از کل جابهجاییها را تشکیل میدهد. در مقابل مهاجرتهای روستا به روستا قرار دارند که در عین حال که کمترین سهم جمعیتی را در هر دوره داشته است روند آن نیز از سال 1365 تا سال 1395کاهشی بوده است؛ بهطوری که طی سالهای 1395-1390 تنها 5 درصد از کل مهاجرتها را بهخود اختصاص داده است. بعد از این نوع مهاجرت، مهاجرت شهر به روستا قرار دارد که ضمن دارا بودن پایینترین سهم، روند آن نیز کاملاً کاهشی بوده و از 18/3 درصد طی سالهای 1375-1365 به 12 درصد، طی سالهای 1395-1390 رسیده است، اما مهاجرتهای روستا به شهر الگوی نسبتاً متفاوتی را نشان میدهد. درحالی که بعد از مهاجرت شهر به شهر، این الگوی مهاجرت بیشترین سهم را داراست، اما روند آن طی سالهای مورد مطالعه سینوسی رو به کاهش بوده است. بعد از کاهش حدود 9درصدی از سهم این مهاجرت طی دورههای 1375-1365 تا 1390-1385، نسبت آن طی سالهای آخر به حدود 14/6 افزایش داشته، هرچند بسیار پایینتر از دو دوره قبل است.
جدول 2. تعداد و درصد مهاجران داخلی برحسب نوع مهاجرت طی سالهای 1395-1365
مجموع |
1395-1390 |
1390-1385 |
1385-1375 |
1365-1375 |
||||||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
|
56/3 |
16559225 |
68/3 |
2852349 |
64/7 |
3259040 |
54/2 |
6385665 |
48/2 |
4062171 |
شهری- شهری |
16/3 |
4807168 |
12/1 |
506916 |
15/0 |
755546 |
17/0 |
2004012 |
18/3 |
1540694 |
شهری- روستایی |
8/8 |
2586229 |
5/0 |
210383 |
7/3 |
368708 |
9/0 |
1064043 |
11/2 |
943095 |
روستایی- روستایی |
18/6 |
5483241 |
14/6 |
608031 |
13/0 |
655251 |
19/8 |
2330054 |
22/4 |
1889905 |
روستایی- شهری |
100 |
29435863 |
100 |
4177679 |
100 |
5038545 |
100 |
11783774 |
100 |
8435865 |
جمع |
نکته قابل توجه در رابطه بین این چهار الگوی مهاجرت، نسبت مهاجرتهای روستا به شهر در مقابل شهر به روستا است. درحالی که طی بیست سال 1385-1365 همواره نسبت مهاجرتهای شهر به روستا کمتر از روستا به شهر بوده است، اما در سالهای 1390-1385 برای اولین بار این رابطه عکس شد و مهاجرتهای شهر به روستا نسبت بالاتری را نشان دادند. این وضعیت در ایران کاملاً جدید و نشاندهنده این واقعیت بود که در افزایش نسبت جمعیت شهری در کشور در این دوره در کنار عوامل طبیعی مرگومیر و باروری، مهاجرت نقش کاهشی داشته و بیشتر دو عامل ادغام نقاط روستایی در شهر و تبدیل روستا به شهر، نقش تعیینکننده داشتهاند (محمودیان و اردهایی، 1392). ازسوی دیگر به گمان بسیاری از متخصصان، این مسئله میتوانست سرآغاز الگوی اقامتی جدیدی در کشور باشد، اما با افزایش نسبت مهاجرت روستا به شهر طی سالهای 1395-1390، این فرضیه تأیید نشد و نشان داده شد که الگوی مهاجرتی غالب در کشور همچنان از سمت روستاها به مناطق شهری است.
شکل 4. روند تغییرات الگوهای مهاجرت داخلی در کشور برحسب شهری/روستایی طی سالهای 1365-1395 |
|
نمودار فوق روند مهاجرتهای شهری/روستایی طی 30 ساله اخیر را بهخوبی نشان میدهد. درحالی که مهاجرتهای شهر به شهر همواره بالاترین نسبت را داشته و روند آن نیز صعودی بوده و با افزایشی 20 درصدی طی 30 سال به بیش از 68 درصد رسیده است. سپس مهاجرتهای روستا-شهری قرار دارند که با وجود نوسان در سالهای مختلف، اما دومین الگوی مهاجرتی غالب محسوب میشود. درواقع بر این اساس میتوان اظهار کرد که مهاجرتهای شهری یعنی مهاجرتهایی که به مقصد شهر صورت میگیرد، بهطوری که همواره حدود دوسوم از مهاجرتهای کشوری به مقصد شهرها صورت گرفته و روند آن نیز همواره افزایشی بوده است. نتیجه این روند، افزایش جمعیت و نسبت شهرنشینی و در مقابل کاهش شدید نسبت روستانشینی در کشور است. طی 50 سال اخیر نسبت شهرنشینی از حدود 47 درصد به بیش از دوسوم کل جمعیت رسیده است. شایان ذکر است که در کنار عوامل طبیعی افزایش جمعیت نقاط شهری و مهاجرت، دو عامل تبدیل نقاط روستایی به شهر و ادغام روستاها درمجموعه شهری نیز سهم قابلتوجهی داشته است و در تفسیر روند شهرنشینی باید به این دو عامل نیز توجه کرد.
شکل 5. روند تغییرات در سهم درصدی مهاجران داخلی کل کشور برحسب محل اقامت فعلی (شهری و روستایی) در طی سالهای 1395-1365 |
|
آنچه در الگوی مهاجرتهای شهری/روستایی باید مورد توجه قرار داد تفاوتهای الگوی مهاجرتی درون و بروناستانی است. براساس آنچه در دو نمودار پایین مشاهده میشود مهاجرتهای شهری که بهصورت درون استانی صورت میگیرد هر ساله درحال کاهش است و در مقابل سهم مهاجرتهای بروناستانی این الگوی مهاجرتی درحال فزونی است. در مقابل در مهاجرتهای روستایی، سهم مهاجرتهای درون و بروناستانی با نوساناتی اندک، نسبتاً ثابت باقیمانده است. درحالی که در مهاجرتهای شهری طی سالهای 1375-1365 بیش از 60 درصد از مهاجرتها درون استانی بوده، طی سالهای 1395-1390 این نسبت به حدود 45 درصد کاهش یافته است و در سطحی پایینتر از مهاجرتهای بروناستانی قرار گرفته است. نظر به افزایش مهاجرتهای شهری از یکسو و نیز افزایش مهاجرتهای بروناستانی ازسوی دیگر، شکلگیری چنین الگوی مهاجرتی طبیعی بهنظر میرسد.
شکل 6. روند تغییرات الگوهای مهاجرت شهری برحسب تقسیمات کشوری طی سالهای 1395-1365 |
|
شکل 7. روند تغییرات الگوهای مهاجرت روستایی برحسب تقسیمات کشوری طی سالهای 1395-1365 |
|
عدم توزیع فضایی یکسان جمعیت و نیز امکانات و خدمت و درنتیجه تفاوت در سطوح توسعهیافتگی مناطق مختلف کشور، الگوهای مهاجرتی متفاوتی نیز در هر منطقه شکل گرفته است. بنابر تئوریهای مختلف مهاجرتی، بهویژه تئوری جاذبه و دافعه، مناطق مختلف بهلحاظ دارا بودن امتیازات و امکانات و یا در نقطه مقابل بهدلیل محرومیتها و ضعفها، دارای جاذبه و دافعههای مختلفی هستند که توازن این دو الگوی مهاجرتی را شکل میدهد. مناطقی که عوامل جاذبه آنها بیشتر از عوامل دافعه مبدأ باشد، نسبتی از جمعیت مبدأ را به خود جذب میکنند و در این مبادله جمعیتی بیشترین سود جمعیتی را خواهند داشت.
ایران نیز مستثنا از این قاعده نیست. تنوع و گستردگی اقلیمی از یکسو و تفاوت و درواقع عدم توازن سطح توسعهیافتگی استانی ازسوی دیگر، جریانها و الگوهای مهاجرتی مختلفی را کشور شکل داده است. در این مبادله جمعیتی، استانهایی که بهدلیل بالاتر بودن سطح توسعهیافتگی، بیشترین عوامل جاذبه را دارند، مهاجران بیشتری را در خود جایی دادهاند. بررسی دادههای مهاجرت نشان میدهد که بهصورت کلی عمده استانهای کشور، مهاجرفرست بوده و در جریان مهاجرتی با خروج بیشتر مهاجران به توازن منفی دست یافتهاند، اما این الگو طی چهار دوره مهاجرت متفاوت بوده و شکل ثابتی نداشته است. لذا در ادامه بررسی مهاجرتهای داخلی، با توجه به تفاوتهای استانی، استانهای کشور طی 30سال اخیر مورد مقایسه قرار گرفتهاند.
براساس دادههای سرشماری، طی دوره 1385-1375 بیش از چهار میلیون مهاجر در کشور جابهجا شدهاند که سهم همه استانها از این جابهجاییها یکسان نبوده است. براساس موازنه مهاجرتی جدول زیر، بیش از 50درصد از استانهای کشور دارای موازنه مهاجرتی منفی بوده و درواقع مهاجرفرست به سایر نقاط بودهاند و کمتر از 40 درصد از استانها با موازنه مهاجرتی مثبت، مهاجرپذیر محسوب میشوند. مقایسه استانهای کشور از بُعد مهاجران وارد شده نشان میدهد که تهران، اصفهان، خراسان رضوی، گیلان و مازندران دارای بیشترین تعداد مهاجر بودهاند، درحالی که استانهای کهکیلویه و بویراحمد، ایلام، چهارمحال بختیاری، خراسان جنوبی و شمالی کمترین تعداد مهاجر وارد شده را داشتهاند. الگوی فضایی مهاجران خارج شده نیز شرایط نسبتاً یکسانی را نشان میدهد. تهران، خراسان رضوی، اصفهان، خوزستان و آذربایجان شرقی بیشترین مهاجر خارج شده و کهکیلویه و بویراحمد، ایلام، سمنان و خراسان جنوبی کمترین مهاجر خارج شده را داشتهاند.
با توجه به تأثیرپذیری مهاجرت از جمعیت در معرض، یکی از بهترین و در عین حال مهمترین شاخصهای مهاجرتی برای مقایسه بین مکانی و بررسی توزیع فضایی آن، میزان خالص مهاجرت[5] است. این شاخص که تأثیر مهاجرت بر تغییرات جمعیت یک منطقه را نشان میدهد از تفاضل تعداد افرادی است که بهعنوان مهاجر وارد یک منطقه شدهاند، از تعداد افراد ساکنی که بهعنوان مهاجر، محل زندگی خود را به مناطق دیگری تغییر دادهاند (بل و دیگران، 2002). چنانچه این دو باهم برابر باشد میزان خالص مهاجرت برابر با صفر خواهد بود؛ چنانچه تعداد مهاجران وارد شده بیشتر از خارج شده باشد، شاخص مزبور مثبت خواهد بود که مهاجرپذیری منطقه را نشان میدهد و در صورت شرایط عکس، یعنی بیشتر بودن مهاجران خارج شده از وارد شده، شاخص مزبور عددی منفی حاصل میشود که مهاجر فرستی منطقه را نشان میدهد.
جدول 3. برآورد شاخصها در رابطه با مهاجرت برای استانهای کشور در مقطع زمانی سالهای1385-1375
میزان خالص مهاجرت (سالیانه) |
میزان مهاجرت کل (سالیانه) |
میزان مهاجر فرستی (سالیانه) |
میزان مهاجرپذیری (سالیانه) |
موازنه مهاجرتی |
کل مهاجرت |
خارج شده |
وارد شده |
جمعیت میانه 1385-1375 |
استانها |
-4/15 |
13/29 |
8/72 |
4/57 |
-143733 |
460581 |
302157 |
158424 |
3464498 |
آذربایجان شرقی |
-1/00 |
10/06 |
5/53 |
4/53 |
-26819 |
270065 |
148442 |
121623 |
2684890 |
آذربایجان غربی |
-4/62 |
17/87 |
11/24 |
6/62 |
-55392 |
214054 |
134723 |
79331 |
1198083 |
اردبیل |
1/62 |
12/53 |
5/45 |
7/07 |
68623 |
531263 |
231320 |
299943 |
4241256 |
اصفهان |
-2/15 |
16/59 |
9/37 |
7/22 |
-11136 |
85720 |
48428 |
37292 |
516836/5 |
ایلام |
1/91 |
20/57 |
9/33 |
11/24 |
15580 |
167612 |
76016 |
91596 |
814971 |
بوشهر |
5/18 |
19/03 |
6/93 |
12/10 |
615027 |
2261785 |
823379 |
1438406 |
11883166 |
تهران |
-2/09 |
14/12 |
8/11 |
6/02 |
-16933 |
114343 |
65638 |
48705 |
809539 |
چهارمحال و بختیاری |
-1/74 |
18/89 |
10/32 |
8/57 |
-10205 |
110693 |
60449 |
50244 |
585951 |
خراسان جنوبی |
0/60 |
11/24 |
5/32 |
5/92 |
30854 |
579756 |
274451 |
305305 |
5156491 |
خراسان رضوی |
-3/29 |
16/62 |
9/96 |
6/67 |
-25381 |
128349 |
76865 |
51484 |
772109 |
خراسان شمالی |
-2/70 |
11/20 |
6/95 |
4/25 |
-108212 |
449112 |
278662 |
170450 |
4010876 |
خوزستان |
-1/71 |
18/89 |
10/30 |
8/59 |
-15955 |
176219 |
96087 |
80132 |
932746 |
زنجان |
1/48 |
24/83 |
11/68 |
13/16 |
8063 |
135493 |
63715 |
71778 |
545594/5 |
سمنان |
-3/46 |
9/93 |
6/69 |
3/24 |
-71332 |
204916 |
138124 |
66792 |
2064161 |
سیستان و بلوچستان |
-0/83 |
8/96 |
4/89 |
4/06 |
-33846 |
365234 |
199540 |
165694 |
4076957 |
فارس |
0/17 |
18/16 |
8/99 |
9/17 |
1824 |
191692 |
94934 |
96758 |
1055729 |
قزوین |
2/46 |
22/95 |
10/24 |
12/71 |
23406 |
217970 |
97282 |
120688 |
949890/5 |
قم |
-4/23 |
14/49 |
9/36 |
5/13 |
-58889 |
201875 |
130382 |
71493 |
1393270 |
کردستان |
-1/14 |
8/65 |
4/90 |
3/75 |
-26644 |
201498 |
114071 |
87427 |
2328371 |
کرمان |
-6/51 |
15/35 |
10/93 |
4/42 |
-119128 |
280766 |
199947 |
80819 |
1828991 |
کرمانشاه |
-2/56 |
12/29 |
7/42 |
4/86 |
-15110 |
72404 |
43757 |
28647 |
589327/5 |
کهگیلویه و بویراحمد |
1/85 |
14/68 |
6/41 |
8/26 |
28129 |
223355 |
97613 |
125742 |
1521688 |
گلستان |
1/06 |
16/36 |
7/65 |
8/71 |
24680 |
380090 |
177705 |
202385 |
2323379 |
گیلان |
-4/17 |
13/27 |
8/72 |
4/55 |
-68790 |
219052 |
143921 |
75131 |
1650481 |
لرستان |
1/28 |
13/09 |
5/90 |
7/19 |
35444 |
361596 |
163076 |
198520 |
2762220 |
مازندران |
0/49 |
20/70 |
10/10 |
10/59 |
6268 |
266974 |
130353 |
136621 |
1290035 |
مرکزی |
-0/02 |
16/97 |
8/49 |
8/48 |
-243 |
209227 |
104735 |
104492 |
1232915 |
هرمزگان |
-5/29 |
18/11 |
11/70 |
6/41 |
-89504 |
306188 |
197846 |
108342 |
1690612 |
همدان |
4/52 |
18/40 |
6/94 |
11/46 |
39354 |
160210 |
60428 |
99782 |
870793/5 |
یزد |
---- |
---- |
---- |
---- |
---- |
9548092 |
4774046 |
4774046 |
65245822 |
کل |
نمودار زیر میزان خالص مهاجرت استانهای کشور را طی دوره 1385-1375 نشان میدهد. بررسی این نمودار نشان میدهد که عمده استانهای کشور با بهدست آوردن خالص مهاجرتی منفی، مهاجرفرست هستند. درواقع این استانها، در مبادله جمعیتی صورت گرفته، با از دست دادن نسبتی از جمعیت خود، ضرر جمعیتی را تجربه کردهاند؛ در مقابل استانهای مهاجرپذیر که تعداد کمتری نیز هستند با بهدست آوردن جمعیتی بالاتر از آنچه از دست دادهاند، سود جمعیتی را نصیب خود کردهاند. در این دوره استانهای کرمانشاه، همدان، اردبیل و کردستان دارای بالاترین سطح منفی میزان خالص مهاجرت هستند، درحالی که دو استان تهران و یزد با فاصله قابلتوجهی از سایر استانها، دارای بیشترین میزان خالص مهاجرت هستند. نکته قابل تأمل در مقایسه استانی، توزیع فضایی آنها در کشور است. در این دوره عمده استانهای مهاجرفرست کشور در حاشیه و نوارهای مرزی کشور قرار دارند و استانهای مهاجرپذیر در مرکز کشور قرار دارند. ازسویی دقت در این استانها نشان میدهد که استانهای مهاجرپذیر کشور، استانهایی هستند که بهلحاظ توسعهیافتگی در سطوح بالاتری قرار دارند که با توجه بهعلت اصلی مهاجرت در کشور یعنی عامل اشتغال، کاملاً همخوانی و هماهنگ دارد (شهبازین و همکاران، 1397).
شکل 8. برآورد شاخص میزان خالص مهاجرت (سالیانه) در استانهای کشور و رتبهبندی استانها براساس آن طی سالهای 1385-1375 |
|
با تغییر دوره سرشماری از 10سال به 5سال، دادههای مهاجرت طی سالهای 1390-1385، تغییرات چشمگیری را نشان داد. در این دوره تعداد کل مهاجران جابهجا شده به کمتر از 2 میلیون نفر رسید که در مقایسه با دوره قبل بیش از 50 درصد کاهش را نشان میدهد، اما همانطور که ذکر شد این کاهش ناشی از تغییر دوره سرشماری است. بررسی الگوها و روندهای مهاجرت در استانها کشور نشان داد که مهاجرت داخلی از الگوی نسبتاً ثابت دوره قبل پیروی کرده است. در این دوره استانهای کهکیلویه و بویراحمد، ایلام و چهارمحال بختیاری کمترین مهاجران وارد شده و تهران، البرز و اصفهان بیشترین تعداد را دارا بودهاند. در مقابل همین استانهای دارای بیشترین و کمترین مهاجران خارج شده نیز بودهاند، اما موازنه مهاجرتی گیلان، اصفهان و البرز در بالاترین سطح، لرستان، کرمانشاه و خوزستان در پایین سطح قرار گرفتهاند.
مقایسه استانهای کشور در بعد موازنه مهاجرتی نشان داد که استانهای گیلان، اصفهان و البرز دارای بالاترین موازنه مثبت مهاجرتی و کرمانشاه، خوزستان و لرستان دارای بیشترین موازنه منفی مهاجرت بودهاند. اما همانطور که قبلاً ذکر شد با توجه به تأثیرگذاری جمعیت در شاخص میزان خالص مهاجرت، توزیع فضایی استانی در این شاخص متفاوت است.
جدول 4. برآورد شاخصها در رابطه با مهاجرت برای استانهای کشور در مقطع زمانی سالهای 1390-1385
میزان خالص مهاجرت (سالیانه) |
میزان مهاجرت کل (سالیانه) |
میزان مهاجر فرستی (سالیانه) |
میزان مهاجرپذیری (سالیانه) |
موازنه مهاجرتی |
کل مهاجرت |
خارج شده |
وارد شده |
جمعیت میانه 1390-1385 |
استان |
-0/40 |
7/43 |
3/92 |
3/51 |
-7398 |
136058 |
71728 |
64330 |
3664038 |
آذربایجان شرقی |
-0/93 |
6/02 |
3/48 |
2/54 |
-13881 |
89583 |
51732 |
37851 |
2977017/5 |
آذربایجان غربی |
-2/20 |
10/67 |
6/43 |
4/24 |
-13595 |
66059 |
39827 |
26232 |
1238321/5 |
اردبیل |
1/98 |
9/83 |
3/93 |
5/91 |
46712 |
232024 |
92656 |
139368 |
4719284 |
اصفهان |
8/24 |
25/67 |
8/71 |
16/95 |
92542 |
288140 |
97799 |
190341 |
2245266 |
البرز |
-0/96 |
12/46 |
6/71 |
5/75 |
-2655 |
34371 |
18513 |
15858 |
551693 |
ایلام |
5/05 |
16/47 |
5/71 |
10/76 |
24207 |
79017 |
27405 |
51612 |
959608 |
بوشهر |
-0/37 |
13/26 |
6/81 |
6/45 |
-21663 |
779979 |
400821 |
379158 |
11763869 |
تهران |
-3/78 |
10/61 |
7/20 |
3/41 |
-16586 |
46516 |
31551 |
14965 |
876586/5 |
چهارمحال و بختیاری |
4/22 |
15/00 |
5/39 |
9/61 |
13702 |
48700 |
17499 |
31201 |
649477 |
خراسان جنوبی |
-0/21 |
7/73 |
3/97 |
3/76 |
-6194 |
223848 |
115021 |
108827 |
5793740/5 |
خراسان رضوی |
-0/10 |
14/31 |
7/20 |
7/11 |
-402 |
60074 |
30238 |
29836 |
839649/5 |
خراسان شمالی |
-2/45 |
7/95 |
5/20 |
2/75 |
-53972 |
175014 |
114493 |
60521 |
4403349/5 |
خوزستان |
0/69 |
11/54 |
5/43 |
6/12 |
3397 |
57157 |
26880 |
30277 |
990167/5 |
زنجان |
5/98 |
21/22 |
7/62 |
13/60 |
18250 |
64762 |
23256 |
41506 |
610480 |
سمنان |
-2/71 |
7/08 |
4/89 |
2/19 |
-33414 |
87414 |
60414 |
27000 |
2470034/5 |
سیستان و بلوچستان |
-1/14 |
7/69 |
4/41 |
3/28 |
-25419 |
171759 |
98589 |
73170 |
4466768 |
فارس |
-1/09 |
11/87 |
6/48 |
5/39 |
-6400 |
69596 |
37998 |
31598 |
1172382/5 |
قزوین |
0/86 |
15/75 |
7/45 |
8/30 |
4714 |
86574 |
40930 |
45644 |
1099204/5 |
قم |
-1/39 |
11/42 |
6/40 |
5/02 |
-10161 |
83747 |
46954 |
36793 |
1466900/5 |
کردستان |
-0/44 |
5/85 |
3/14 |
2/70 |
-6143 |
81727 |
43935 |
37792 |
2795700/5 |
کرمان |
-3/99 |
12/15 |
8/07 |
4/08 |
-38111 |
116151 |
77131 |
39020 |
1912306 |
کرمانشاه |
-1/32 |
9/32 |
5/32 |
4/00 |
-4253 |
30133 |
17193 |
12940 |
646464 |
کهگیلویه و بویراحمد |
1/63 |
10/39 |
4/38 |
6/01 |
13838 |
88196 |
37179 |
51017 |
1697050/5 |
گلستان |
2/44 |
11/63 |
4/59 |
7/03 |
29818 |
142030 |
56106 |
85924 |
2442867/5 |
گیلان |
-4/12 |
9/88 |
7/00 |
2/88 |
-35744 |
85726 |
60735 |
24991 |
1735385 |
لرستان |
1/69 |
8/85 |
3/58 |
5/27 |
25287 |
132607 |
53660 |
78947 |
2998187/5 |
مازندران |
1/13 |
13/72 |
6/30 |
7/43 |
7795 |
94871 |
43538 |
51333 |
1382608 |
مرکزی |
1/07 |
12/73 |
5/83 |
6/90 |
8010 |
94864 |
43427 |
51437 |
1490928/5 |
هرمزگان |
-2/10 |
12/62 |
7/36 |
5/26 |
-18212 |
109236 |
63724 |
45512 |
1730767/5 |
همدان |
5/02 |
14/54 |
4/76 |
9/78 |
25931 |
75049 |
24559 |
50490 |
1032623 |
یزد |
0 |
3930982 |
1965491 |
1965491 |
72822725/5 |
کل |
براساس نمودار زیر که میزان خالص مهاجرت را نشان میدهد، در این دوره به مانند الگوی دوره قبل، حدود 60 درصد از استانهای کشور با از دست دادن تعداد بیشتری از جمعیت خود، خالص مهاجرتی منفی را نشان دادهاند. مقایسه استانی نشان میدهد که استان البرز با میزان خالص مهاجرتی سالیانهای برابر با 8/24 در هزار نفر، با تفاوت بسیار زیادی از سایر استانها، بالاترین میزان خالص مهاجرتی را داشته و در مقابل استان لرستان با میزان خالص مهاجرت 4/12- در هزار نفر، پایینترین سطح را داشته است. نکته قابل تأمل در این دوره جایگاه و وضعیت مهاجرت استان تهران و البرز است. درحالی که طی سالهای قبل استان تهران مهاجرپذیرترین استان کشور بوده است، در این دوره با بهدست دادن خالص مهاجرتی منفی، به جرگه استانهای مهاجرفرست پیوسته است و در مقابل استان البرز در رأس استانهای مهاجرپذیر قرار گرفته است. با قرار دادن نتایج بهدست آمده در کنار انتزاع استان البرز در سال 1389، میتوان نتیجه گرفت که درواقع استان البرز مقصد اصلی مهاجران وارد شده به استان تهران بوده که با تبدیل آن بهعنوان یک استان، تهران به خالص مهاجرتی منفی رسیده است.
شکل 9. برآورد شاخص میزان خالص مهاجرت (سالیانه) در استانهای کشور و رتبهبندی استانها براساس آن طی سالهای زمانی 1390 -1385 |
|
در آخرین دوره سرشماری یعنی 1395-1390، تعداد کل مهاجران جابهجا شده در کشور افزایش پیدا کرد و به بیش از دو میلیون نفر رسید. بررسی تعداد مهاجران وارد شده و خارج شده از استانهای کشور نیز نشان از افزایش شدت مهاجرت دارد. با وجود این الگوی مهاجرت در کشور تغییر چندانی نداشته است و همچنان استانهای چهارمحال، کهکیلویه و بویراحمد کمترین و در مقابل اصفهان، تهران و البرز بیشترین مهاجران وارد شده را داشتهاند. موازنه مهاجرتی در بیش از نیمی از استانهای کشور همچنان منفی و در کمتر از 40 درصد از استانها مثبت ثبت شده است. درواقع در مبادله جمعیتی رخ داده در کشور، تنها چند استان مرکزی که همواره بیشترین مهاجران را در دورههای قبل نیز داشتهاند، سود جمعیتی بالایی را نصیب خود کردهاند.
شاخص میزان خالص مهاجرتی در این دوره نیز نشان داد که استانهای البرز، سمنان و یزد بیشترین خالص مهاجرتی را داشته است و لرستان، چهارمحال بختیاری و ایلام کمترین خالص مهاجرتی را داشتهاند. از مهمترین تغییرات این دوره، وضعیت مهاجرت استان تهران است. در سال 1395، استان تهران با بهدست دادن میزان خالص مهاجرت مثبتی برابر با 2/61 در هزار نفر، مجدداً به جرگه استانهای مهاجرپذیر پیوسته است.
جدول 5. برآورد شاخصها در رابطه با مهاجرت برای استانهای کشور در مقطع 1395-1390
میزان خالص مهاجرت (سالیانه) |
میزان مهاجرت کل (سالیانه) |
میزان مهاجر فرستی (سالیانه) |
میزان مهاجرپذیری (سالیانه) |
موازنه مهاجرتی |
کل مهاجرت |
خارج شده |
وارد شده |
جمعیت میانه 13950-1390 |
استان |
-1/00 |
6/12 |
3/56 |
2/56 |
-19060 |
116876 |
67968 |
48908 |
3817136 |
آذربایجان شرقی |
-0/85 |
5/24 |
3/05 |
2/19 |
-13500 |
83118 |
48309 |
34809 |
3172897/5 |
آذربایجان غربی |
-3/21 |
10/96 |
7/09 |
3/87 |
-20241 |
69009 |
44625 |
24384 |
1259454 |
اردبیل |
0/99 |
9/24 |
4/13 |
5/12 |
24763 |
231043 |
103140 |
127903 |
5000081 |
اصفهان |
8/14 |
24/28 |
8/07 |
16/21 |
104232 |
311106 |
103437 |
207669 |
2562456/5 |
البرز |
-3/96 |
12/26 |
8/11 |
4/15 |
-11271 |
34861 |
23066 |
11795 |
568878/5 |
ایلام |
2/33 |
13/58 |
5/62 |
7/96 |
12820 |
74590 |
30885 |
43705 |
1098174/5 |
بوشهر |
2/61 |
13/63 |
5/51 |
8/12 |
166290 |
867554 |
350632 |
516922 |
12725514 |
تهران |
-4/62 |
12/25 |
8/43 |
3/81 |
-21267 |
56421 |
38844 |
17577 |
921513 |
چهارمحال و بختیاری |
-0/69 |
16/78 |
8/74 |
8/04 |
-2473 |
60047 |
31260 |
28787 |
715716 |
خراسان جنوبی |
0/14 |
7/07 |
3/47 |
3/61 |
4241 |
219813 |
107786 |
112027 |
6214451/5 |
خراسان رضوی |
-3/57 |
13/53 |
8/55 |
4/98 |
-15463 |
58559 |
37011 |
21548 |
865409/5 |
خراسان شمالی |
-3/54 |
8/19 |
5/86 |
2/32 |
-81859 |
189123 |
135491 |
53632 |
4621114/5 |
خوزستان |
-1/26 |
10/51 |
5/88 |
4/62 |
-6533 |
54453 |
30493 |
23960 |
1036597/5 |
زنجان |
9/19 |
22/76 |
6/79 |
15/98 |
30646 |
75890 |
22622 |
53268 |
666789 |
سمنان |
-2/44 |
6/55 |
4/49 |
2/06 |
-32326 |
86928 |
59627 |
27301 |
2654670/5 |
سیستان و بلوچستان |
-0/85 |
7/01 |
3/93 |
3/08 |
-20189 |
165679 |
92934 |
72745 |
4723966 |
فارس |
0/18 |
11/46 |
5/64 |
5/82 |
1092 |
70928 |
34918 |
36010 |
1237663 |
قزوین |
3/64 |
17/26 |
6/81 |
10/45 |
22253 |
105469 |
41608 |
63861 |
1221977/5 |
قم |
-1/53 |
11/29 |
6/41 |
4/88 |
-11829 |
87407 |
49618 |
37789 |
1548328 |
کردستان |
-1/42 |
4/89 |
3/16 |
1/74 |
-21740 |
74694 |
48217 |
26477 |
3051853 |
کرمان |
-3/58 |
12/33 |
7/96 |
4/37 |
-34928 |
120178 |
77553 |
42625 |
1948830/5 |
کرمانشاه |
-3/56 |
11/68 |
7/62 |
4/06 |
-12193 |
40053 |
26123 |
13930 |
685840/5 |
کهگیلویه و بویراحمد |
-1/99 |
9/39 |
5/69 |
3/70 |
-18149 |
85547 |
51848 |
33699 |
1822916/5 |
گلستان |
1/06 |
10/89 |
4/91 |
5/98 |
13336 |
136446 |
61555 |
74891 |
2505785 |
گیلان |
-7/30 |
13/52 |
10/41 |
3/11 |
-64122 |
118822 |
91472 |
27350 |
1757446 |
لرستان |
0/67 |
8/10 |
3/72 |
4/39 |
10651 |
128777 |
59063 |
69714 |
3178762/5 |
مازندران |
-0/78 |
13/32 |
7/05 |
6/27 |
-5556 |
94696 |
50126 |
44570 |
1421717 |
مرکزی |
2/15 |
13/49 |
5/67 |
7/82 |
18047 |
113151 |
47552 |
65599 |
1677299 |
هرمزگان |
-3/71 |
12/68 |
8/20 |
4/49 |
-32418 |
110854 |
71636 |
39218 |
1748251 |
همدان |
6/64 |
15/15 |
4/25 |
10/90 |
36746 |
83816 |
23535 |
60281 |
1106480/5 |
یزد |
0 |
4125908 |
2062954 |
2062954 |
77537969/5 |
کل |
شکل 10. برآورد شاخص میزان خالص مهاجرت (سالیانه) در استانهای کشور و رتبهبندی استانها براساس آن طی سالهای 1395-1390 |
|
درمجموع با مقایسه میزانهای مهاجرتی طی سالهای 1395-1365 اخیر باید اشاره کرد که بیشترین مهاجر همیشه وارد استانهای تهران و البرز، اصفهان و خراسان رضوی شده است و استان تهران بههمراه خوزستان و آذربایجان شرقی به ترتیب بیشترین درصد مهاجران خارج شده را داشتهاند. با توجه به تأثیرپذیری این درصدها از فراوانی جمعیت کل، ملاحظه میشود که استانهای ایلام، چهارمحال بختیاری و کهکیلویه و بویراحمد در زمینه مهاجران وارد شده و استانهای ایلام، کهکیلویه و بویراحمد و یزد (استانهایی نسبتاً کمجمعیت) در زمینه مهاجران خارج شده، کمترین درصد را کسب کردهاند.
خالص مهاجرت استانها نشان میدهد که استان تهران البرز و اصفهان همواره بیشترین خالص مهاجرتی مثبت و آذربایجان شرقی، کرمانشاه و خوزستان بیشترین خالص مهاجرتی منفی را داشتهاند. طی سالهای 1385-1375، بیشترین میان خالص مهاجرت مثبت سالیانه برای استانهای تهران، یزد و قم بیشترین میزان خالص مهاجرت منفی برای استانهای کرمانشاه و همدان بوده است. مقایسه این نتایج با سرشماری 1390-1385 سه نکته مهم را نشان میدهد. اول اینکه جایگزینهایی برای استانهای عنوان شده در سالهای 1385-1375 بهوجود آمده است. دوم اینکه الگوی مهاجرتی برخی از استانها طی سه دوره تغییر کرده است. برای مثال استان تهران بهدلیل انتزاع استان البرز، تبدیل استانهای خراسان رضوی و قزوین به استانهای مهاجرفرست و استانهای خراسان جنوبی، زنجان و هرمزگان به استانهای مهاجرپذیر. نکته آخر اینکه در سالهای 1375-1385 در میزان خالص مهاجرت سالیانه منفی استانها، تفاوتهای عمدهای ملاحظه میشود، درحالی که طی سالهای 1385-1390 این تفاوت در میزان خالص مهاجرت سالیانه مثبت قابل توجه است.
مهاجران، نمونه تصادفی از جمعیت نیستند و ویژگیهای فردی آنها متفاوت از ویژگیهای افرادی است که مهاجرت نمیکنند. بر این اساس میتوان گفت که این ویژگیهای فردی در سطح جمعی میتواند منجر به تغییراتی در ترکیب جمعیت مبدأ و مقصد شود (رودریگز-ویگنولی و رو،[6] 2018). بهصورت کلی این اجماع وجود دارد که مهاجرت داخلی بهدلیل انتخابی بودن آن، ترکیب جمعیت را در هر دو منطقه مبدأ و مقصد تغییر میدهد (رودریگرز-ویگنولی و رو، 2018). ازجمله ویژگیهای ترکیب جمعیت که میتواند در اثر جریان مهاجرت داخلی تغییر کند، ساختار سنی است.
مهاجرت یک فرایند انتخابی براساس سن است و شدت مهاجرت در سنین مختلف متفاوت است. در صورت وجود الگوی سنی مشخص برای مهاجرت، جریان مهاجرت میتواند ساختار سنی را در دو منطقه مهاجرپذیر و مهاجرفرست تغییر دهد (راجرز،[7] 1975). با توجه به اینکه سن از متغیرهای مهم در مطالعات جمعیتی است و بسیاری از رفتارهای جمعیتی از طریق این متغیر قابل تبیین است، درنتیجه، تغییر ساختار سنی در اثر مهاجرت نیز میتواند تبعات مختلف اقتصادی و اجتماعی مختلفی برای هر منطقه داشته باشد. افزایش جمعیت جوان میتواند در صورت وجود زیرساختهای لازم، نیروی انسانی برای افزایش سطح توسعهیافتگی مناطق مهاجرپذیر را فراهم کرده و در مقابل، منجر به کاهش نیروی انسانی جوان مناطق مهاجرفرست شده و مانع توسعهیافتگی بیشتر این مناطق شود.
معمولاً افراد در دورههای سنی خاصی اقدام به مهاجرت میکنند (دامنه سنی 40-20 سالگی). براساس نتایج تحقیقات مختلف، مردان بیشتر از زنان مهاجرت میکنند و مهاجرت زنان نیز عمدتاً بهصورت تبعیت از همسرانشان بوده است. با توجه به اهمیت مهاجرت داخلی و تأثیر مستقیم آن در تغییر ساختارهای سنی و جنسی جمعیت و تأثیر غیرمستقیم بر بسیاری از عوامل جمعیتی دیگر مانند ازدواج و باروری و .... بهدلیل گسترده بودن سهم زنان و مردان جوان در این رفتار جمعیتی، در ادامه این مطالعه به بررسی الگوی سنی و جنسی مهاجران داخلی در کشور طی چند دهه اخیر پرداخته شده است.
1-3. ساختار سنی- جنسی مهاجران داخلی طی سالهای 1375-1365
همانطور که بیان شد عموماً مهاجرت در دوره سنی خاصی رخ میدهد و علت مهاجرت افراد در دورههای سنی برحسب جنس و سن آنان نیز متفاوت است. هرم سنی جنسی مهاجران از ابزارهای نمایشی مهمی است که قدرت تبیینکنندگی قابل قبولی برای نشان دادن ترکیب سنی – جنسی یک منطقه دارند. این ابزار ضمن نشان دادن این ویژگی، قابلیت مقایسه بین مناطق و دورههای مختلف را نیز فراهم میآورد. نمودار زیر هرم سنی- جنسی مهاجران داخلی کشور طی سالهای 1375-1365 را نشان میدهد.
براساس آنچه در نمودار مشاهده میشود در این دوره جز در گروه سنی اول یعنی 4-0 ساله، سهم گروههای سنی 5-9 ساله تا 29-25 ساله نسبتاً برابر است و از این گروه سنی به بعد، مهاجرت کاهش پیدا کرده است. بیش از 66 درصد از کل مهاجرتهای این دوره در سنین 29-5 سالگی انجام صورت گرفته است که بیشترین میزان آن با 14/7 درصد برای سن 14-10 ساله و 13/9 درصد برای 24-20 سالهها ثبت شده است. گروههای سنی که عموماً در سن کار و فعالیت اقتصادی، ازدواج و تشکیل خانواده و نیز تحصیلات بوده که بهدنبال دسترسی به امکانات و زندگی بهتر اقدام به مهاجرت کردهاند.
|
گروههای سنی 4-0 و 45 ساله و بیشتر، کمترین سهم مهاجرت را داشتهاند،؛ بهطوری که تنها حدود 8 درصد از مهاجرتها مربوط به بیشتر از 45 ساله است. تفاوت جنسی مهاجران نیز در هرم سنی فوق بهخوبی نمایان است. طی سالهای 1375-1365 غلبه تعداد مهاجران با 53/2 درصد مربوط به مردان بوده است. این برتری عددی در همه گروههای سنی نیز قابل مشاهده است. بیشترین تفاوت جنسی مهاجران مربوط به دو گروه سنی 24-20 ساله و 19-15 ساله است که در مقابل 7/7 و 6/9 درصد مردان بهترتیب 6/2 و 5/7 درصد زن مهاجر وجود داشته است. با افزایش سن همراه با کاهش مهاجرت، تفاوت جنسی نیز کاهش پیدا کرده و در 64-60 و 65 ساله و بیشتر به حدود صفر میرسد.
2-3. ساختار سنی- جنسی مهاجران داخلی طی سالهای 1385-1375
همراه با تغییر ساختار سنی جمعیت کشور، هرم سنی- جنسی مهاجران داخلی طی سالهای 1385-1375 نیز تغییراتی را نشان میدهد. در این دوره همچنان مهاجرت مردان برتری کمی قابلتوجهی بر زنان دارد (55/6 درصد مهاجرت مردان در مقابل 44/3 درصد زنان). تفاوت مهاجرت زنان و مردان در همه گروههای سنی نیز قابل مشاهده و همچنان به نفع مردان است. بیشترین تفاوت جنسی در مهاجرت مربوط به گروه سنی 24-20 است که در مقابل حدود 12 درصد در میان مردان، این میزان برای زنان در سطح 8/7 درصد بوده است. با وجود اینکه این الگوی برتری کمی تعداد مردان بر زنان مهاجر در سایر سنین نیز وجود دارد، اما با افزایش سن این تفاوت نیز کاهش پیدا کرده، بهطوری که در گروههای سنی 45 ساله و بیشتر به کمتر از 0/5 و حتی صفر رسیده است.
|
براساس هرم سنی دوره 1385-1375، الگوی سنی مهاجران داخلی نیز تغییراتی داشته است. درواقع بهدنبال تغییر ساختار سنی کشور و ورود جمعیت بیشتری با سنین جوانی، مهاجرت نیز در گروه سنی متفاوتی افزایش پیدا کرده است. در این دوره عمده مهاجرتهای کشور در گروههای سنی 24-20 ساله (20/6 درصد) و سپس 29-25 ساله (17/4 درصد) صورت گرفته، بهطوری که 38درصد از کل مهاجرتها را شامل میشود. کمترین سهم سنی مهاجرت مربوط به گروههای سنی 45 ساله و بالاتر و نیز افراد زیر 15 ساله است؛ گروههای سنی که عمدتاً بهدلیل تبعیت از خانواده مهاجرت میکنند. درحالی که مهاجرت در سایر گروههای سنی عموماً بهدلیل اشتغال، آموزش و سربازی است و با توجه به اینکه این گروههای سنی در سنین فعالیت اقتصادی، ازدواج و تشکیل خانواده و باروری هستند، مهاجرت آنها پیامدهای جمعیتی و اقتصادی- اجتماعی قابلتوجهی را برای مبدأ و مقصد بهدنبال خواهد داشت.
3-3. ساختار سنی- جنسی مهاجران داخلی دوره 1390-1385
براساس نتایج سرشماری دوره 1390-1385، الگوی سنی –جنسی مهاجران تفاوتهای قابلتوجهی را در مقایسه با دورههای قبل نشان داده است. در این دوره بیش از 50درصد از مهاجرتهای داخلی در بازه سنی 34-15 سال صورت گرفته است (57/6 درصد) که بیشترین آن با حدود 19 درصد مربوط به گروه سنی 24-20 ساله و سپس 29-25 ساله (15/9 درصد) است. درواقع در این دوره سن اوج در مهاجرت 24 سالگی بوده است. یکی از تفاوتهای قابل اشاره در الگوی سنی مهاجران این دوره افزایش سهم گروههای سنی زیر 15 ساله است، بهطوری که بیش از 20 درصد از کل مهاجرتهای صورت گرفته در این سنین بوده، عمده مهاجرتهای صورت گرفته در این سنین بهصورت تبعی و همراه خانواده بوده است. نسبت مهاجران در سنین سالمندی همچنان به مانند الگوی دورههای قبل بوده و از پایینترین سطح برخوردار است.
|
در این دوره نیز بهصورت کلی تعداد مردان مهاجر بر زنان غلبه دارد (53/5 درصد مردان و 47/5 درصد زنان) این تفاوت جنسی در همه گروههای سنی نیز نمایان است. تنها در گروه سنی 29-25 سال تعداد مهاجران زن با 8/1 درصد بیشتر از مردان با 7/8 درصد بوده است. بیشترین تفاوت جنسی مهاجران در گروه سنی 39-35 ساله وجود دارد که با افزایش سن از شدت آن نیز کاسته شده است. همچنین براساس هرم سنی- جنسی فوق، الگوی سنی مهاجرت در هر دو جنس یکسان است. افزایش تعداد مهاجران با افزایش سن از کودکی و به اوج رسیدن آن در سنین 34-20 سالگی و کاهش آن با افزایش سن تا سنین بازنشستگی؛ اما آنچه موجب تفاوت این هرم با دورههای پیش شده، افزایش مهاجرت در میان زنان است، گرچه هنوز تفاوت قابل تأملی با مردان دارد.
4-3. ساختار سنی- جنسی مهاجران داخلی طی سالهای 1395-1390
هرم سنی- جنسی مهاجران داخلی طی سالهای 1395-1390 نشان میدهد که الگوی سنی مهاجرت در کشور تغییرات چندانی نداشته است. عمده مهاجرت داخلی در گروه سنی 34-15 سال صورت گرفته است (44 درصد). کمترین سهم مهاجرتی مربوط به سنین زیر 15 سال و سالمندان است، اما در مقایسه هرم سنی – جنسی این دوره با دوره 1390-1385 باید اشاره کرد که مهاجرت در این دوره به سنین بالاتری انتقالیافته و دامنه و گستره آن افزایش پیدا کرده است. همچنین سن در اوج مهاجرت در این دوره به 31 سالگی افزایش یافته است. ازسویی مهاجرت افراد زیر 15 ساله نیز در این دوره کاهش قابل ملاحظهای داشته و از 21/3 درصد به 19/8 درصد رسیده است.
|
مقایسه جنسی مهاجرت این دوره نیز نشان از افزایش مهاجرتهای زنان و رسیدن به سطح 48/4 درصد در مقابل 47/5 درصد دوره قبل دارد، گرچه همچنان مردان بیشتر از زنان مهاجرت میکنند. برتری کمی مردان در مهاجرت در بیشتر گروههای سنی نیز قابل مشاهده است. تقریباً در همه گروههای سنی بهجز سه گروه سنی 4-0 سال و 24-20 و 29-25 سال، نسبت مردان بیشتر از زنان مهاجر است؛ با وجود این، بهویژه، در دو گروه سنی 24-20 و 29-25 سال نسبت زنان بیشتر از مردان است که بیشترین اختلاف جنسی نیز در همین دو گروه سنی ثبت شده است. کمترین تفاوت جنسی مربوط به سالمندان و در رتبه دوم افراد زیر 15 سال است. نکته قابل توجه در تفاوت جنسی مهاجران، کاهش آن طی دورههای اخیر است که نشان از افزایش مهاجرت زنان در کشور دارد.
دادههای مهاجرت داخلی را میتوان بر دو نوع از سرشماری اخذ کرد. در مهاجرتهای دورهای، افراد براساس محل اقامت قبلی و فعلی طی دورهای خاص (معمولاً 5 یا 10ساله) مورد پرسش قرار میگیرند و بر این اساس مهاجران تعریف میشوند، اما در نوع دیگری از مهاجرت که مهاجرت طول عمر نامیده میشود، مهاجر براساس تفاوت محل تولد و محل سکونت فعلی او، شناسایی میشود. هر دو این دادهها در سرشماریهای کشور موجود است، اما مسئله نهفته در این نوع مهاجرت این است که جابهجاییهای واسط حذف میشوند؛ به این معنا که درصورتیکه فرد طی دوره تولد تا حال حاضر، چندین مهاجرت داشته باشد، در دادههای طول عمر منظور نمیشود. همچنین این نوع مهاجرت بهدلیل مبنا بودن محل تولد و محل سکونت فعلی، آمار مهاجرت برگشتی یعنی زمانی که فرد به خارج از محل تولد خود مهاجرت کرده و بعداً مجدد به محل تولد خود برگشته است، را نمیتواند مورد ارزیابی قرار دهد، اما درمجموع میتوان اطلاعات جالب توجهی را تغییر محل تولد ارائه دهد. در زیر تلاش شده است که مهاجرتِ طول عمر دو سال 1365 و 1390 مورد مقایسه قرار گیرد.
همانطور که در جدول زیر نشان داده شده است در سال 1365 بیش از 21 درصد از جمعیت مهاجر طول عمر بودهاند و محل تولدشان مکانی جز محل اقامت فعلی آنان بوده است. این مقدار در سال 1390 با افزایشی حدود 9 درصدی، افزایش پیدا کرد و به عددی برابر با 30/2 درصد رسید. بررسی مهاجران طول عمر براساس محل سکونت آنان نیز نشان داد که هم در نقاط شهری و هم نقاط روستایی کشور، مهاجران طول عمر افزایش پیدا کرده است. بهطوری که در نقاط شهری این میزان از 29/7 درصد در سال 1365 به 34/7 درصد در سال 1390 رسید. در نقاط روستایی، اما این افزایش بیشتر از سطح شهری و حتی کشوری بود. طی دوره 1360 تا 1390 نسبت مهاجران طول عمر با افزایشی 7 درصدی از 11/9 درصد به 18/9 درصد رسید.
جدول 6. مقایسه مهاجران طول عمر سالهای 1365 و 1390 برحسب محل سکونت
1365 |
1390 |
||||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
||
69/6 |
18684081 |
63/0 |
33798555 |
متولد شهر محل اقامت |
ساکن در نقاط شهری |
29/7 |
7979234 |
34/7 |
18619213 |
متولد جای دیگر |
|
0/7 |
181246 |
2/3 |
1228893 |
اظهارنشده |
|
100/0 |
26844561 |
100/0 |
53646661 |
کل |
|
87/5 |
19563314 |
78/7 |
16871070 |
متولد روستای محل اقامت |
ساکن در نقاط روستایی |
11/9 |
2657287 |
18/9 |
4048788 |
متولد جای دیگر |
|
0/6 |
128750 |
2/5 |
526925 |
اظهارنشده |
|
100/0 |
22349351 |
100/0 |
21446783 |
کل |
|
77/7 |
38247395 |
67/5 |
50669625 |
متولد در محل اقامت |
جمعیت ساکن |
21/6 |
10636521 |
30/2 |
22668001 |
متولد جای دیگر |
|
0/6 |
309996 |
2/3 |
1755818 |
اظهارنشده |
|
100/0 |
49193912 |
100/0 |
75093444 |
کل |
اشکال زیر مهاجران طول عمر سال 1365 و 1390 را نشان میدهد. براساس نمودار، در سال 1390 عمده مهاجران طول عمر، ساکنان مناطق شهری هستند (34/7 درصد در شهر در مقابل 18/9 درصد روستا). در سال 1360 نیز الگوی مشابهی وجود داشته است. بیش از 29 درصد از مهاجران طول عمر این سال ساکن شهر و حدود 12 درصد نیز ساکن شهرها بودهاند. بیشترین تفاوت بین مهاجران طول عمر شهری و روستایی با اختلاف 17/8 درصد، مربوط به سال 1365 است. با توجه بهشدت مهاجرتهای روستا شهری طی سالهای 1365 از یکسو و نیز بالاتر بودن نسبت مهاجرتهای شهری ازسوی دیگر،، این روند کاملاً طبیعی بهنظر میرسد.
شکل 15. سهم درصدی مهاجران طول عمر، برحسب محل سکونت در سال 1390 |
|
شکل 16. سهم درصدی مهاجران طول عمر، برحسب محل سکونت در سال 1365 |
|
همچنین با بررسی مهاجران طول عمر براساس محل تولد نتایج نشان داد که درحالی که در سال 1390 حدود 65 درصد از مهاجران طول عمر ساکن مناطق شهری، متولد نقاط شهری بودهاند، اما این مقدار در سال 1360 برابر با 46/3 بوده است. در مقابل این افزایش، نسبت مهاجران طول عمر متولد نقاط روستایی قرار دارد که محل سکونت آنان نقاط شهری است، درحالی که این نسبت در سال 1390 برابر با 36/1 درصد بوده، در سال 1365 با کاهشی 16/3 درصدی به سطح 47/9 درصد رسیده است. همچنین نتایج نشان داد با وجود کاهش چشمگیر مهاجران طول عمر ساکن نقاط روستایی، که محل تولد آنان روستا بوده است (از 56/9 درصد در سال 1360 به 48/8 درصد در سال 1390)، در مقابل مهاجران طول عمری ساکن روستا که محل تولد آنان نقاط شهری بوده، بهشدت افزایش پیدا کرده و از 28/6 درصد به 46/6 درصد در سال 1390 رسیده است.
جدول 7. مقایسه مهاجران طول عمر سالهای 1365 و 1390 برحسب محل تولد و محل سکونت
کل |
متولد خارج از کشور |
متولد روستایی |
متولد شهری |
||||||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
||
100 |
18619213 |
3/4 |
637400 |
31/6 |
5891985 |
64/9 |
12089828 |
ساکن در نقاط شهری |
1390 |
100 |
4048788 |
4/9 |
199789 |
48/5 |
1962739 |
46/6 |
1886260 |
ساکن در نقاط روستایی |
|
100 |
22668001 |
3/7 |
837189 |
34/7 |
7854724 |
61/7 |
13976088 |
کل |
|
100 |
7979234 |
5/8 |
466626 |
47/9 |
3820474 |
46/3 |
3692134 |
ساکن در نقاط شهری |
1365 |
100 |
2657287 |
14/5 |
385881 |
56/9 |
1511543 |
28/6 |
759863 |
ساکن در نقاط روستایی |
|
100 |
10636521 |
8/0 |
852507 |
50/1 |
5332017 |
41/9 |
4451997 |
کل |
اختلاف قابل توجه بین دو سال مذکور مربوط به متولدین خارج از کشور است. در سال 1390 متولدین خارج از کشور که هماکنون ساکن نقاط شهری هستند از 5/8 درصد در سال 1365 به 3/4 درصد کاهش یافته است، این الگو، اما با شدت بیشتری، در ساکنان مناطق روستایی نیز مشاهده میشود. متولدین خارج از کشوری که محل سکونت آنان روستا بوده است طی دوره مذکور از 14/5 درصد به کمتر از 5 درصد کاهشیافتهاند.
شکل 17. سهم درصدی مهاجران طول عمر برحسب محل تولد و محل سکونت در سال 1390 |
|
مقایسه مهاجران طول عمر برحسب محل تولد در سال 1390 نشان میدهد که از کل مهاجران طول عمر ساکن نقاط شهری، حدود 65 درصد متولد سایر نقاط شهری بوده و حدود یکسوم از آنها متولدین مناطق روستایی بودهاند. کمترین نسبت نیز مربوط به متولدین خارج از کشور است، اما در مهاجران طول عمر ساکن نقاط روستایی، تناسبی نسبی برقرار است. یعنی حدود 46 درصد از آنها متولدین شهر و 48 درصد نیز متولدین روستا بودهاند. هم در میان ساکنان شهر و هم روستا، کمترین نسبت مربوط به مهاجران طول عمر متولد خارج از کشور است که کمتر از 5 درصد میباشد.
شکل 18. سهم درصدی مهاجران طول عمر برحسب محل تولد و محل سکونت در سال 1365 |
|
بررسی مهاجران طول عمر سال 1365 نتایج متفاوتی را بهدست داد. در این سال، مهاجران طول عمر ساکن نقاط شهری برحسب محل تولد وضعیتی نسبتاً برابر داشتند؛ حدود 46 درصد از آنها متولد نقاط شهری و 47/9 درصد نیز ساکن نقاط روستایی بودهاند، اما این تناسب در مهاجران ساکن روستا کاملاً تغییر کرد. تنها 28/6 درصد از این مهاجران متولد شهر بوده و بیش از 55 درصد متولدین سایر نقاط روستایی بودهاند. در این دوره نسبت مهاجران طول عمری که محل تولد آنان خارج از کشور بوده بیش از 5 درصد ثبت شده که سهم مهاجران طول عمر ساکن نقاط روستایی 14/5 درصد و ساکنان نقاط شهری 5/8 درصد بوده است.
مهاجرت یکی از سه عامل اصلی تغییرات جمعیتی است که بهویژه در سالهای اخیر با کاهش نسبی میزان موالید و مرگومیر، نقش مهمی را تغییر نرخ رشد و حجم جمعیت مناطق داخلی برعهده دارد. این رفتار جمعیتی بنابر ذات و ماهیت خاص خود ضمن تأثیرگذاری همزمان بر دو منطقه مبدأ و مقصد، تأثیرات کوتاه و بلندمدتی را نیز بههمراه دارد که میتواند هم کمیّت و هم کیفیت جمعیت را متأثر سازد. بنابراین از مهمترین مواردی است که باید در سیاستگذاریهای منطقهای و برنامهریزیهای بلندمدت لحاظ شود.
بهصورت کلی و در عموم کشورها، دادههای مهاجرت بهواسطه سرشماریهای عمومی بهدست میآید که براساس آن میتوان ویژگیهای مهاجران، روند و الگوهای مهاجرت طی زمان را بهدست آورد. آنچه در این مطالعه از الگو و ساختار مهاجرت داخلی بهدست آمد نشان میدهد که طی ۳۰سال اخیر تغییرات قابل تأملی در مهاجرت کشور رخ داده است.
الگوهای مهاجرت از سمت مهاجرتهای روستا به شهر به مهاجرتهای شهر به شهر تغییر یافته و سهم زیادی از جابهجاییها به حرکات جمعیتی بین دو نقطه شهری افزایش یافته است. در شرایط فعلی، مهاجرت از سمت روستا به شهر نیست، بلکه ازسوی مناطق شهری به سایر نقاط شهری است، مهاجرتی که عمدتاً از سمت مناطق شهری کوچکتر به سمت شهرهای بزرگ و کلانشهر درحال رخ دادن است. افزایش جمعیت کلانشهرها، افزایش میزان آلودگیهای این مناطق، گسترش حاشیهنشینی، افزایش قیمت مسکن و زمین از مهمترین پیامدهایی این الگوی مهاجرتی در کشور است. همچنین الگوهای مهاجرتی برحسب تقسیمبندیهای کشوری نیز تغییراتی داشته است. مهاجرتهای بیناستانی افزایشی زیادی یافته و از سهم مهاجرتهای درون استانی کاسته شده است که نشانگر جابهجایی جمعیت در فواصل بیشتر و درواقع کمرنگ شدن نقش فاصله در مهاجرت است.
همچنین با توجه به توزیع فضایی جابهجایی و مهاجرت بیناستانی، باید اظهار داشت که مهاجرتهای داخلی از سمت مناطق کمتر توسعهیافته به سمت توسعهیافته در جریان است. استانهای دارای سطح توسعه بالاتر، مهاجرپذیرتر و بالعکس استانهای درحال توسعه، تراز مهاجرتی منفی دارند. این جریان و الگوی مهاجرتی در مطالعات بسیاری نشان داده شده است. مشفق (1389)، شهبازین و همکاران (1397)، صادقی و شکریانی (1395) و عسکری ندوشن و همکاران (1395). ازجمله مهمترین مطالعات انجام شده در این زمینه هستند که همگی مؤید تأثیر توسعهیافتگی بر میزان مهاجرت در سطح استانی و شهرستانی هستند. با توجه به تأثیر این عامل در مهاجرت، میتوان علت مهاجرت را در عوامل اقتصادی جستجو کرد. ازسویی با تداوم مهاجرت به مناطق توسعهیافته، سطح نابرابریهای منطقهای تشدید شده و چرخه مهاجرت همچنان تداوم پیدا میکند.
از دیگر تغییرات مهم طی 30ساله اخیر، تغییر الگوی سنی و جنسی مهاجرت است. درواقع باید اینگونه اظهار داشت که مهاجرین گروه تصادفی از جامعه نیستند، بلکه افرادی هستند با ویژگیهایی متفاوت از جمعیتی که مهاجرت نمیکنند. همین ویژگیها میتواند زمینه را برای تغییرات ساختاری جمعیت هم در مبدأ و هم مقصد فراهم کند. بررسی سنی مهاجران نشان میدهد الگوی سنی خاصی در میان مهاجران وجود دارد. مهاجرت در گروههای سنی زیر 15 ساله در سطح پایینی قرار دارد، اما با افزایش سن، رو به فزونی میرود. در سنین 34-20 سالگی مهاجرت به اوج رسیده و بیشترین سطح خود را تجربه میکند و سپس با افزایش سن از شدت و گستردگی آن کاسته شده و در سنین سالمندی به پایینترین سطح میرسد. با توجه به غلبه گروههای سنی جوان در مهاجرت باید توجه داشت که جمعیت گروههای سنی بیان شده افراد فعال اقتصادی هستند که بهصورت بالقوه در آستانه تشکیل خانواده و ازدواج و باروری هستند. لذا مهاجرت این افراد میتواند علاوهبر تأثیر مستقیم بر حجم جمعیت هریک از دو منطقه، با تحت تأثیر قرار دادن الگوی سنی و درنتیجه میزانهای ازدواج و باروری، جمعیت آتی را نیز متأثر سازد. نکته قابل توجه در این ساختار سنی و نیز جنسی این مهم است که با توجه به اینکه از یکسو عمده مهاجرتهای داخلی از سمت استانهای کمتر توسعهیافته به سمت استانهای توسعهیافته است و ازسوی دیگر، میزان باروری در استانهای توسعهیافته کمتر است، بنابراین براساس تئوری انطباق، مهاجران وارد شده به مناطق توسعهیافته در جهت همنوایی با ساکنان مقصد، میزان باروری خود را کاهش میدهند که این امر در بلندمدت موجب کاهش میزان موالید کل کشور نیز میشود (شهبازین، 1401). از دیگر الگوهای تغییریافته مهاجرت ایران، افزایش مهاجرت زنان است. این تغییر بهویژه در دو دوره اخیر در سنین میانی بیشتر قابل مشاهده است، افزایش تعداد زنان در میان مهاجران بهحدی است که بحث زنانه شدن مهاجرت مطرح شده است. افزایش سطح تحصیلات و اشتغال زنان، فراهم بودن شرایط شغلی و کار بهتر و همچنین وجود آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر برای زنان، این افزایش بهویژه بهصورت مهاجرت به شهر تهران، مشاهده میشود. (محمودیان و همکاران، 1388)
مهاجرت بهدلیل گزینشی بودن در سن و جنس تغییرات زیادی را ایجاد میکند. مهاجرت مردان بهویژه مردان جوان ضمن کاهش نیروی کار در مبدأ، تراکمی از نیروی کار در مقصد را ایجاد میکند که ماحصل آن چیزی جز افزایش نرخ بیکاری در مقصد، گسترش مشاغل غیررسمی و مسائلی از این دست نیست. ازسویی با مهاجرت افراد جوان، روند سالمندی و نیز مضیقه ازدواج برای دختران (با توجه به برتری کمی مردان در مهاجرت) در مبدأ افزایش پیدا میکند.
ادامه روند مهاجرت طی چند دهه منجر بهشدت گرفتن بیشتر توزیع نابرابر جمعیت در کشور شده است و حل مسئله بیتعادلی در نظام توزیع جمعیتی در سطح ملی و منطقهای که درواقع منشأ بسیاری از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است، به یک برنامه جامع نظام اسکان جمعیت نیاز دارد. عنصر و عامل کلیدی در اجرای برنامه اسکان جمعیت ایجاد تعادل و توازن بین قابلیتها و پتانسیلهای طبیعی و اقتصادی منطقهای و ظرفیتهای جمعیتی است.
عدم توجه به نظام و مکانیسمهای مهاجرتهای داخلی و قابلیت جذب و دفع جمعیت مناطق، بیتوجهی بهنحوه اسکان و توزیع جمعیت در سطح ملی و منطقهای در برنامهریزیهای کلان ملی و منطقهای سبب خنثی شدن و هدر رفت سرمایهگذاریهای بخش دولتی و خصوصی میشود. ایران، نهتنها نیازمند بررسیهای جمعیتشناختی مناطق از حیث کمُی و کیفی است، بلکه انطباق این دادهها با برنامهها و طرحهای توسعهای آن نواحی نیز حائز توجه فزاینده است تا سطوح رشد و توسعهیافتگی در پهنه سرزمین، هماهنگ و پایدار صورت گیرد. اگر روند فعلی ادامه یابد توزیع فضایی جمعیت و فعالیت بهشدت نامتعادلتر شده و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری را بهدنبال خواهد داشت. بهعلاوه منابع پایه توسعه در معرض تخریب و نابودی قرارگرفته و نسل آینده از منابع ملی محروم خواهد بود. بنابراین لازم است سیاستهای تثبیت جمعیت و توزیع متناسب جمعیت و فعالیت در سطح فضای ملی با جدیت دنبال شود. با توجه به وضعیت مهاجرت داخلی در ایران، میتوان اقدامات زیر را بهعنوان راهکارهای سیاستی پیشنهادی در جهت برنامهریزی برای کنترل وضعیت مهاجرت داخلی ارائه داد:
۱. محمودیان، حسین و علی، قاسمی اردهایی. بررسی وضعیت مهاجرت و شهرنشینی در ایران، 1392.
11.Bell, M; Charles-Edwards, E; Ueffing, P; Stillwell, J; kUPiszewski, M; kUPiszewski, D (2015) Internal Migration and Development: Comparing Migration Intensities around the World. Jour of Population and Development Review; 41(1): 33–58.
12.Bell, M; Blake, M; Boyle, P; Duke-Williams. O; Rees, O; Stillwell, J; Hugo, G (2002). Cross-national comparison of internal migration: issues and measures. Jour of Statist. Society; 165(3): 435–464.
13.Kulkarni, M., & Pol, L. G. (1994). Migration expectancy revisited: Results for the 1970s, 1980s and 1990s. Population Research and Policy Review, 13(2), 195-202.