نوع گزارش : گزارش های راهبردی
نویسندگان
1 کارشناس اداره افکار سنجی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
2 کارشناس گروه فرهنگ عمومی، هنر و صنایع خلاق دفتر مطالعات فرهنگ و آموزش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
چکیده
مصاحبه شناختی یکی از روش های کاهش خطا در پیمایش است؛ بهره گیری از این شیوه باعث افزایش دقت در طراحی سؤالات پرسشنامه می شود. در مصاحبه شناختی هدف این است که با کاهش خطا در طراحی پرسش ها، سؤالات پرسشنامه نمایانگر هدف علمی پژوهش باشد و همچنین از نظر پاسخگو نیز قابل فهم و منطقی به نظر بیاید. مصاحبه شناختی شامل دو رویکرد جبرانی و توصیفی است؛ در رویکرد جبرانی هدف شناخت و اصلاح سؤالات پرسشنامه است. از سوی دیگر در رویکرد توصیفی هدف درک بهتر ساختار سؤالات است. این دو رویکرد مجزا نیستند و بسیاری از مطالعات حاوی هر دو هدف هستند. به طور مثال مصاحبه شناختی با رویکرد توصیفی، می تواند قبل از ساخت پرسشنامه و برای درک یک اصطلاح استفاده شود و رویکرد جبرانی نیز پس از ساخت پرسشنامه و به منظور شناسایی و اصلاح منابع خطا استفاده شود. جامع ترین رویکرد نظری در مصاحبه شناختی مربوط به تورنژاوو (۱۹۸۴) است که در چهار سطح به شناخت منابع خطا در سؤالات پرسشنامه کمک می کند؛ درک سؤال، بازیابی اطلاعات از حافظه، فرایندهای تصمیم گیری و فرایندهای پاسخ دهی.
مصاحبه شناختی از دو تکنیک «فکرکردن با صدای بلند» و «کاوشگرهای کلامی» استفاده می کند. از این دو تکنیک می توان به طور مجزا یا در ترکیب با یکدیگر استفاده کرد. پس از جمع آوری اطلاعات، یکی از اصلی ترین مراحل، تجزیه وتحلیل مصاحبه های شناختی است. به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده از پنج روش خلاصه متن، کدگزاری شناختی، کُدگذاری ویژگی سؤالات، کُدگذاری براساس مضمون و کدگذاری الگو استفاده می شود. همچنین باید عنوان کرد که در فرایند تحلیل داده ها، امکان استفاده از چند روش وجود دارد.
گزیده سیاستی
مصاحبه شناختی یکی از منابع شناخت خطا در پرسشنامه و پیمایش است و با استفاده از آن اعتبار سوالات پرسشنامه افزایش پیدا می کند. بر این اساس لازم است چگونگی و تحلیل مصاحبه شناختی، گسترش یابد و سایر مراکز افکارسنجی نیز از این تکنیک استفاده کنند.
کلیدواژهها
موضوعات
بیان/ شرح مسئله
مصاحبه شناختی به منظور شناسایی منابع خطا در پرسشنامه است. مصاحبه شناختی ابزار خوبی برای اطمینان از این مسئله است که ابزار طراحی شده واقعاً همان مفهومی را میسنجد که پژوهش به دنبال آن است. و سؤالات به شیوهای بهینه و روشمند طراحی شوند. باتوجه به این که استفاده از تکنیک مصاحبه شناختی در کشور چندان شناخته شده نیست، افکارسنجی ملت در نظر دارد در این گزارش به بررسی ابعاد مختلف این تکنیک بپردازد.
نقطه نظرات / یافتههای کلیدی
با استفاده از مصاحبههای شناختی، برخی از منابع خطا در پرسشنامههای افکارسنجی ملت، قبل از مرحلهی پایلوت شناسایی شده است. بهطور مثال در یکی از سوالات پرسشنامه، «پاسخگو بودن مسئولین» از پاسخگویان پرسیده شده است، در مصاحبه شناختی قبل از اجرای پیمایش، مشخص شد که بیشتر پاسخگویان «پاسخگو بودن شفاهی مسئولین» مدنظرشان است و این عبارت نیاز به اصلاح دارد.
پیشنهاد راهکارهای تقنینی، نظارتی یا سیاستی
با توجه به اینکه مصاحبههای شناختی چندان شناخته شده نیست. پیشنهاد میشود، تحقیقات در این زمینه بهمنظور شناخت بهترین شیوه اجرا و تحلیل مصاحبههای شناختی، گسترش پیدا کند. همچنین پیشنها میشود افکارسنجیهای دیگر نیز از این تکنیک استفاده کنند.
یکی از خطاهای رایج در طراحی یک پرسشنامه این است که فهم یا برداشت اکثر پاسخگویان از یک یا چند سؤال، با هدف و منظور طراحان آن سوالات تفاوت یا مغایرت داشته باشد؛ خطایی که به اعتبار پرسشنامه لطمه جدی وارد میکند. منابع متفاوتی برای بروز این خطا وجود دارد. در برخی مواقع پاسخ به یک سؤال نیازمند دانش یا تخصصی است که عموم مردم از آن برخوردار نیستند. برای مثال اگر از عموم مردم سؤال پرسیده شود که «به نظر شما میزان تولید ناخالص داخلی کشور در سال آتی چقدر خواهد بود؟»، واضح است که بخش زیادی از مردم پاسخ معتبری به این سؤال نخواهند داد؛ چرا که در وهله نخست با معنای تولید ناخالص داخلی آشنا نیستند و در صورت آشنابودن نیز دانش کافی برای برآورد این عدد در سال آینده را ندارند. البته بدیهی است که در یک نمونه تصادفی ممکن است درصدی از پاسخگویان دانش لازم برای پاسخگویی به این سؤال را داشته باشند، اما نسبت آنها به کل جامعه ناچیز خواهد بود. اگرچه این مثال شاید کمی اغراقآمیز به نظر برسد، اما باید گفت بروز این خطا در طراحی پرسشنامهها امری رایج است و چندان به آن توجه نمیشود. باید در نظر داشت که لزوماً نمیتوان با توجه به درصد فراوانی پاسخ گزینهها به وجود چنین خطایی پیبرد؛ چراکه ممکن است در یک سؤال خاص، اتفاقاً درصد فراوانی گزینههای «نظری ندارم/نمیدانم» یا «بیپاسخ» غیرمنتظره نباشد اما واقعیت این است که پاسخهای ثبت شده اعتبار لازم را ندارند. بنابراین، به میزانی که یک سؤال ساده و متناسب با فهم عموم مردم (اکثریت جامعه) طراحی شده باشد، آن سؤال اعتبار بیشتری دارد.
در کتب روششناسی، علاوه بر تصریح اصول طراحی پرسشنامه، توصیه میشود که از روشهای مختلفی برای سنجش اعتبار یک شاخص، سنجه یا پرسشنامه استفاده شود. این روشها به دو دسته صوری و محتوایی تقسیم میشوند. علیرغم کاربردیبودن این روشها و تکنیکهای مختلف زیرمجموعه آنها، باید گفت در تمام این روشها، معیار سنجش اعتبار یا روایی سؤال یا پرسشنامه، در خارج از فرد پاسخگو قرار دارد. به عبارت دیگر، بین طراح سؤال و پاسخگویان تعامل دوسویه برقرار نیست. به این منظور، یکی از روشهایی که در دهههای اخیر مطرح شده است، استفاده از تکنیک مصاحبه شناختی به عنوان ابزاری است که امکان برقراری ارتباط بین طراحان سؤال و پاسخگویان را میسر میسازد [1]. به عبارت دیگر، مصاحبه شناختی درصدد این است که سؤال نظرسنجی بتواند بهخوبی به سنجش اهداف علمی تحقیق کمک کند و در عین حال برای پاسخگویان نیز قابل فهم و منطقی باشد. از این رو، با بهرهگیری از مصاحبههای شناختی میتوان قبل از انجام نظرسنجی به اصلاح پرسشهایی پرداخت که در معرض سوءبرداشت پاسخگویان قرار دارند یا پاسخدادن به آنها برای پاسخگویان دشوار است [2].
در یک جمعبندی میتوان گفت مصاحبه شناختی ابزار خوبی برای اطمینان از این مسئله است که ابزار طراحی شده واقعاً همان مفهومی را میسنجد که پژوهش به دنبال آن است. از این جهت، مصاحبه شناختی کمک میکند تا میزان خطاهای ناشی از طراحی پرسشنامه به حداقل برسد و سؤالات به شیوهای بهینه و روشمند طراحی شوند. باتوجه به این که استفاده از تکنیک مصاحبه شناختی در کشور چندان شناخته شده نیست، در گزارش حاضر به بررسی ابعاد مختلف این تکنیک پرداخته شده است.
ویلیس (2015) دو رویکرد برای مصاحبه شناختی در نظر گرفته است؛ رویکرد جبرانی و رویکرد توصیفی. در رویکرد جبرانی پژوهشگر به دنبال شناسایی و رفع ابهام یا کژفهمی در سوال است. به کمک این رویکرد میتوان سوال را بهگونهای اصلاح کرد که میزان خطاهای شناختی به حداقل برسد. از این جهت، به عنوان یک مدل «شناخت و اصلاح»، این رویکر منجر به بهبود سؤالات نظرسنجی و کاهش خطای پاسخدهی میشود [3]. در رویکرد دوم که توصیفی نام دارد، عمدتاً درک چگونگی عملکرد سوالات از منظر شناختی مدنظر است. بهعبارتی ممکن است با استفاده از مصاحبههای شناختی، محققان به این نتیجه برسند که سؤال، هدف محقق را تامین میکند و نیازی به اصلاح یا تغییر نیست. لذا میتوانند از مناسببودن سؤال پیشین اطمینان حاصل کرده و آن را توصیف کنند [1]. گاهی اوقات رویکرد توصیفی جدا از شناخت و اصلاح، صرفاً برای درک چگونگی عملکرد سؤالات نظرسنجی موجود استفاده میشود همچنین در ابتدای فرایند ساخت پرسشنامه، میتوان یک مصاحبه شناختی توصیفی را حتی در غیاب پرسشنامه نیز انجام داد. مانند زمانی که ما در تلاش برای درک یک مفهوم کلی هستیم (به طور مثال مفهوم ناتوانی) [3]. با این حال باید گفت این دو رویکرد، با یکدیگر متناقض نیستند، بلکه نقاط پایانی یک پیوستار را بیان می کنند و بسیاری از مطالعات حاوی مؤلفه هایی از هر دو رویکرد هستند[4]. وربا و نای (1972) از پیشگامان مطالعه در حوزه مشارکت سیاسی، این مفهوم را چنین تعریف کرده اند: «رفتاری که به منظور تأثیر بر انتخاب اعضا و سیاستهای حکومت طراحی شده است». این تعریف شامل نگرشهای منفعلانه، نافرمانی مدنی و خشونتسیاسی نمیشود و شرط لازم برای مشارکت سیاسی را حکومت دموکراتیک میداند. اما دسته ای دیگر از محققان فعالیتهای غیررسمی و غیرقانونی را هم جزء مشارکت سیاسی میدانند. برای مثال گیل(2007) مشارکت سیاسی را به دو دسته رسمی و غیررسمی تقسیم میکند. به اعتقاد لامپیانو(201۳) این تمایز از دهه 1970 در تحقیقات وجود داشته است. مشارکت رسمی، ساختارمند و معمولاً مشروع است مانند عضویت در یک حزب سیاسی، رأیدادن، شرکت در جلسات سیاسی و غیره. اما مشارکت غیررسمی که به آن مشارکت جایگزین هم میگویند شامل مواردی مانند تولید آثار هنری نمادین، فعالیت در شبکه های اجتماعی و همچنین فعالیتهای تهاجمی، افراطی و غیرقانونی میشود[6] . درجدولزیر،خلاصهبرخیتعاریفمشارکتسیاسیآورده شدهاست.
محققان زیادی برای توسعه مصاحبه های شناختی تلاش کرده اند، اما فراگیرترین مدل توسط تورانژو(1984) ارائه شده است. در این مدل، مصاحبه شناختی در چهار سطح عمل میکند:درک سؤال، بازیابی اطلاعات مربوطه از حافظه فرایندهای تصمیم گیری و فرایندهای پاسخ دهی [5]. از دیدگاه تورانژو(1984)، مصاحبه کننده ارزیابی میکند که آیا آزمودنیها در مرحله اول میتوانند اصطلاحات کلیدی مانند «سلامت» را به روشی که طراح پرسشنامه مدنظر دارد، درک کنند. در مرحله دوم، آیا پاسخگو اطلاعات مرتبط با سلامت را به راحتی بازیابی میکند.در مرحله سوم تصمیم گیری و قضاوت در مورد اطلاعات بازیابی شده بررسی میشود و در مرحله آخر تطابق نظر پاسخگو با گزینه های پاسخ که به او ارائه شده است، ارزیابی میشود. اگر محققین تشخیص دهند که در هر یک از این مراحلشناختی مشکلی وجود دارد، اصلاحاتی را اعمال میکنند[5].درادامهاینمراحلچهارگانهتشریحشدهاست .
3-1.درک سؤال
یکی از نکات مهم در طراحی پرسشنامه، قابل فهم و شفاف بودن سؤال و گزینههای آن است؛ بهگونهای که این فهم برای اکثر پاسخگویان واضح و شفاف باشد زیرا ادراک و فهم یکسان از موضوع، دقت پاسخها را افزایش میدهد. درک سؤال به این معناست که پاسخگو هدف از پرسش را چه میداند؟ به بیان دیگر او متوجه این نکته شده باشد که سؤال چه چیزی را میپرسد؟ همچنین درباره اصطلاحات خاص، پاسخگو چه معنایی را برای کلمات در نظر میگیرد؟ [5]. این بخش به ما کمک میکند تا به تفاوت ادراک بین پاسخگو و طراحان پرسشنامه دست پیدا کنیم. بهمنظور درک این مسئله ویلیس (2004) مثالی میزند: از پاسخگویان پرسیده شده است: «آیا کسی در خانواده شما تا به حال خدمات توانبخشی حرفهای را از برنامه توانبخشی حرفهای دولتی دریافت کرده است؟» پاسخگویان به دلیل طولانی بودن و ماهیت فنی آن، درک سؤال را دشوار تشخیص دادهاند. بعلاوه، معنای «توانبخشی حرفهای» برایشان مبهم بوده است. برخی از افراد فکر میکردند که این عبارت به معنای هر نوع فعالیت فیزیوتراپی است.
3-2.بازیابی اطلاعات مرتبط از حافظه
یکی از الزامات طراحی پرسشنامه مطلوب این است که در فرایند بازیابی اطلاعات، پاسخگو بتواند به راحتی فرایند بازیابی را طی کند و جواب مورد نظر را بیان نماید. مرحله بازیابی اطلاعات به این سؤال میپردازد که پاسخگو به چه نوع اطلاعاتی نیاز دارد تا برای پاسخ به سؤال آنها را به یاد آورد؟ همچنین چه نوع استراتژیهایی را برای بازیابی اطلاعات استفاده میکند؟ مثلاً برای یادآوری یک حادثه، تک تک رویدادها را بهصورت خطی به یاد میآورد یا بهصورت کلی به رویدادهای خاصی اشاره و اطلاعات مورد نیاز را بازیابی میکند؟ برای مثال در یکی از مصاحبههای شناختی از پاسخگو پرسیده شده است: «خانه کودک شما قبل از نقل مکانش به خانه فعلی در حدود چند مایل دورتر از اینجا بوده است؟» گزینههای پاسخ برای پاسخگو خوانده نمیشد و با وجود اینکه پاسخگویان در درک سؤال مشکلی نداشتند، برخی از آنها نیاز داشتند برای مدت طولانی تری فکر کنند چرا که اکثرا پاسخگویان برای انتخاب بین 20 یا 25 مایل بیش از حد فکر میکردند؛ این مشکل به علت دشواربودن به یادآوردن پاسخ ها از جانب پاسخگو ایجاد می شود [5]. همچنین در مثال دیگری از پاسخگویان پرسیده شده است: «ما به الگوهای ورزش در طول زندگی شما علاقهمند هستیم. اول بگویید، زمانی که 14 تا 19 ساله بودید: چند ساعت در هفته پیادهروی سریع انجام میدادید؟ چند ساعت در هفته ورزش شدید مانند دویدن، دوچرخه سواری، شنا یا ایروبیک انجام میدادید؟» در این سؤال برای پاسخگویان به خاطر سپردن دوره زمانی مشخصشده، با جزئیات زیاد، بسیار مشکل بود. در واقع، به نظر میرسید که برخی از افراد واقعاً حتی نمیتوانند باتوجه به موقعیت فعلی خود به این سؤال پاسخ دهند، چه برسد به رفتار سالها پیش! به نظر میرسد در این موارد و موارد مشابه یادآوری اطلاعات مشکل غالب است [5].
3-3.فرایندهای تصمیمگیری
این مرحله از دو جنبه اهمیت دارد: آیا پاسخگو تلاش ذهنی کافی برای پاسخهای دقیق انجام میدهد؟ همچنین آیا پاسخگو میخواهد حقیقت را در پاسخش بگوید یا به دنبال مطلوب نشاندادن خود در پاسخها است؟ به طور مثال از پاسخگو پرسیده شده است: «در طول یک روز کاری معمولی در محل کار خود، چقدر زمان را صرف انجام فعالیتهای فیزیکی شدید مانند بلند کردن، هل دادن یا کشیدن میکنید؟» گزینههای پاسخدهی شامل «هیچ / کمتر از یک ساعت/ بین یک تا چهار ساعت/ بیش از چهارساعت» بوده است. براساس نتایج مطالعه شناختی افرادی که فعالیت فیزیکی خود را بین 1 تا 4 ساعت گزارش میکردند، اغلب کارمندان اداری بودند که کار فیزیکی سنگین انجام نمیدادند. به نظر میرسد که این خطا به دلیل سوگیری مطلوبیت اجتماعی در این سؤال رخ میدهد. گفتن «هیچ» باعث میشود فرد کاملاً «غیرفعال» بهنظر برسد و این به لحاظ اجتماعی تا حدودی نامطلوب محسوب میشود. این مشکل به فرآیندهای تصمیمگیری پاسخدهنده مربوط میشود [5].
3-4. فرایندهای پاسخ
این مرحله به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا گزینههای سؤال، با پاسخهای اکثریت پاسخگویان تطابق دارد یا خیر؟ در مثالهای بالا عمدتاً پس از شناسایی مشکل شناختی، گزینههای سؤال نیز تغییر کرده است. در مثال انجام فعالیتهای فیزیکی شدید در یک روز، پس از آنکه مشخص شد گزینه «هیچ» باعث میشود فرد کاملاً غیرفعال دیده شود، این گزینه پاسخ تغییر کرده است. همچنین در این فرایند پژوهشگر به دنبال فهم این سوال است که آیا گزینه هایی که برای سوال انتخاب کرده و به پاسخدهنده ارائه شده، تمام پاسخ های احتمالی فرد را پوشش میدهد و یا فرد برای پاسخ به آن سوال نیاز به گزینه بیشتر یا بهتری دارد؟
باتوجه به توضیحات مراحل چهارگانه تورنژاوو، گروه واشنگتن (2005)، این مراحل را بهصورت جدول زیر ارائه کرده است:
جدول 1. مراحل چهارگانه مصاحبه شناختی [2]
سطوح شناختی |
سطح شناختی |
تعریف |
خطاهای پاسخ / مشکلات سؤال |
سطح 1 |
دریافت/درک |
تفسیر پاسخگو از سؤال |
اصطلاحات ناشناخته، مفاهیم مبهم، طولانی و بیش از حد پیچیده |
سطح 2 |
بازیابی اطلاعات |
فرایند جستوجوی پاسخگو در حافظه برای بازیابی اطلاعات مرتبط با سؤال |
دشواری در بازیابی اطلاعات موردنیاز |
سطح 3 |
قضاوت/تصمیم |
پاسخگو پاسخ خود را چگونه ابراز میکند؟ |
مغرضانه یا حساس، خودسانسوری، محافظهکاری، دشواری در برآورد |
سطح 4 |
پاسخ |
پاسخگو، پاسخ خود را میتواند در بین گزینههای موجود، پیدا نماید |
کافینبودن و نامناسببودن گزینههای پاسخ |
مصاحبههای شناختی به دو شیوه کلی اجرا میشوند. یکی روش فکرکردن با صدای بلند و دیگری کاوشگرهای کلامی.
4-1. فکرکردن با صدای بلند:
مهمترین و قدیمیترین روش مصاحبه شناختی، روش فکرکردن با صدای بلند است که توسط محققان روانشناسی نظیر اریکسون و سایمون (1980) تشریح شده است. در این روش، به پاسخگویان بهصراحت گفته میشود که در خصوص هر سوالی که مصاحبهکننده میپرسد، با صدای بلند فکر کنند و پاسخ دهند. در این میان مصاحبهکننده مداخله یا صحبتی نمیکند، به جز زمانی که پاسخگو ممکن است مکث کند و در آن لحظه مصاحبهکننده باید از او بپرسد که «به چه چیز فکر میکنید؟». در باقی لحظات مصاحبهکننده باید کمترین مداخله را داشته باشد و فقط نکات مهم را یادداشت نماید. ویلیس (2004)مثالی برای این روش ذکر کرده است:
باید پیش از انجام مصاحبه، پاسخگو را آموزش داد تا بتواند از تکنیک بلند فکرکردن استفاده کند. مثلاً میتوان گفت: «نمای ساختمان محل زندگی را در نظر بگیر و حالا از پنجرههای خانه، همزمان که آن را تجسم میکنی توصیف کن و بگو به چه چیزهایی فکر میکنی؟» [5]
این روش دارای مزایا و معایبی است. میزان سوگیری پاسخها بسیارکم است؛ چراکه مصاحبهکننده به جز خواندن سؤال تقریباً در مراحل دیگر مصاحبه، دخالتی ندارد و پاسخگو میتواند خودش به مصاحبه جهت دهد و چون مصاحبه بدون پرسش و پاسخ است، امکان اخذ پاسخهای خاص از مخاطب وجود دارد. اما در طرف مقابل از آنجا که بار شناختی زیادی جهت پاسخ و بازیابی اطلاعات به پاسخگو منتقل میکند ممکن است همراه با دشواری باشد. همچنین بسیاری از آزمودنیها مهارت پاسخ به سؤالات باز را ندارند و ممکن است نتوانند به اینگونه سؤالها پاسخ دهند [5].
4-2.کاوشگرهای کلامی
بسیاری از محققین کاوشگرهای کلامی را تکنیکی مکمل و سودمند در کنار تکنیک فکرکردن با صدای بلند میدانند. در این مرحله پس از آنکه سؤال اصلی برای پاسخگو خوانده شده و او با صدای بلند به آن فکر کرده است، نوبت به پرسیدن سؤالات تکمیلی میرسد که به آن کاوشگرهای کلامی میگویند. کاوشگرهای کلامی انواع مختلفی دارند که به آنها اشاره میشود، اما بهصورت کلی، کاوشگرها پیش از مصاحبه تعیین میشوند اما ممکن است برخی از کاوشگرها در فرایند مصاحبه و توسط خود مصاحبهکننده طراحی شوند. پس از آنکه پاسخگو، پاسخی به سؤال نظرسنجی داد، مصاحبهکننده سؤالات کاوشگر دیگری را برای روشنشدن بیشتر نظرات پاسخگو میپرسد [5]. البته باید توجه داشت که در برخی از مصاحبههای شناختی، از تکنیک کاوشگرهای کلامی بهتنهایی استفاده میشود.
بهطورکلی دو دسته کاوشگر وجود دارد:
الف) کاوشگرهای دستورالعملی: اینگونه کاوشگرها قبل از مصاحبه برای استفاده همه مصاحبهکنندهها بهصورت یک دستورالعمل تعیین میشوند. بهطور مثال اگر اصطلاحی در پرسشنامه وجود دارد که احتمال میدهیم مردم در فهم آن دچار مشکل میشوند و میتواند معانی متفاوتی برای هرکس داشته باشد، قبل از انجام مصاحبه، استفاده از کاوشگر «درک از معنای اصطلاح» در فرم مصاحبه گنجانده میشود و از مصاحبهکننده درخواست میشود از پاسخگو بپرسد «بهنظر شما این اصطلاح چه معنایی دارد؟».
کاوشگرهای دستورالعملی زمانی مفیدند که:
ب) کاوشگرهای خودبهخود: ممکن است در مواقعی و به صلاحدید مصاحبهکننده خبره، در طی انجام مصاحبه و به اقتضای موضوع، کاوشگرهایی استفاده شوند که پیش از انجام مصاحبه در دستور کار نبودهاند [6].
رویکرد ترکیبی در مورد کاوشگرها به این نکته اشاره دارد که در ابتدا میتوان از کاوشگرهای دستورالعملی استفاده کرد، اما به مصاحبهکننده اجازه داده شود تا بتواند در صورت صلاحدید از کاوشگرهای دیگری نیز استفاده کند [3].
جدول 2. انواع کاوشگرهای کلامی در مصاحبههای شناختی [3]
ردیف |
مثالهایی از کاوشگرهای کلامی |
|
1 |
کاوشگر درک یا تفسیر |
به نظر شما اصطلاح «اختلافات قومی» به چه معناست؟ |
2 |
نقلقول |
آیا میتوانید سؤال را با کلماتی دیگر و به زبان خود تکرار کنید؟ |
3 |
کاوشگر فرایندگرا |
چگونه به این جواب رسیدید؟ |
4 |
کاوشگر ارزیابی |
فکر میکنید پاسخدادن به این سؤال آسان است یا دشوار؟ |
5 |
کاوشگر تفصیلی |
چرا این را میگویید؟ |
6 |
کاوشگر احتمالی |
بر اساس چه معیارهایی میگویید وضعیت سلامتی شما عالی است؟ |
7 |
کاوشگر یادآوری |
به چه دوره زمانی فکر کردید؟ |
در ادامه مثالی از ویلیس (2015) در خصوص استفاده از چند کاوشگر کلامی در مصاحبههای شناختی آورده میشود:
4-3.مزایای استفاده از تکنیک کاوشگرهای کلامی
الف) کنترل مصاحبه: استفاده از کاوشگرهای هدفمند برای هدایت پاسخگو، مصاحبه را بهگونهای تنظیم میکند که عمدتاً توسط مصاحبهکننده کنترل میشود. این عمل از بحث و گفتگوی زیاد و نامرتبط جلوگیری میکند. علاوه بر این، مصاحبهکننده میتواند بر روی حوزههای خاصی تمرکز کند که به نظر میرسد منابع بالقوه خطاهای پاسخدهی هستند [6].
ب) سهولت در پاسخدهی به موضوع: اقناع پاسخگویان برای پاسخدادن به سؤالات کاوشگر نسبتاً آسان است؛ زیرا این کاوشگرها اغلب با سؤالات پیمایش که به آنها پاسخ میدهند، تفاوتی ندارند [5]. بهطورکلی زمانی که از پاسخگویان، سؤالات کوتاه پرسیده میشود، فرایند پاسخدهی برای پاسخگو راحتتر است تا زمانی که فرد در مقابل سؤال باز مانند فکرکردن با صدای بلند قرار میگیرد.
4-4.معایب استفاده از تکنیکهای کاوشگرهای کلامی
الف) مصنوعی بودن: گاهی اوقات، این انتقاد وجود دارد که اعتبار تکنیکهای کاوشگرهای کلامی مشکوک است؛ زیرا کاوشگرهای استفادهشده توسط مصاحبهکننده ممکن است موقعیتی ایجاد کنند که شبیه به مصاحبه معمولی پیمایشی نیست، که در آن مصاحبهکننده به سادگی سؤالات را میپرسد و پاسخگو به آنها پاسخ میدهد. با این حال، باید توجه کرد که تکنیک کاوشگرهای کلامی غیرواقعیتر از «فکرکردن با صدای بلند» نیست.
ب) پتانسیل برای پیشداوری: استفاده از کاوشگر ممکن است پاسخگو را به انواع خاصی از پاسخها سوق دهد. این احتمال وجود دارد، اما مانند یک پرسشنامه طراحی شده مناسب باید سوگیری را بهحداقل برساند. به عبارت دیگر، کاوشگرها باید مثل سؤالات نظرسنجی با عبارتهای بیطرفانه طراحی شوند [6].
ویلیس ویژگیهایی را برای هردو تکنیک بیان کرده است که در جدول زیر به آن پرداخته شده است:
جدول 3. ویژگیهای تکنیک بلند فکرکردن و کاوشگرهای کلامی[3]
|
بلند فکرکردن |
کاوشگرهای کلامی |
خطاهای احتمالی مصاحبهکننده |
کم: مصاحبهکننده تنها سؤال میپرسد «به من بگویید در این مورد چگونه فکر میکنید» |
متوسط: مصاحبهکننده در حین مصاحبه از کاوشگرهای خاص و هدفمند استفاده میکند |
الزامات آموزشی |
کم: مصاحبهکننده نیازی به یادگیری موارد زیادی جز حفظ مکالمه با پاسخگو ندارد |
بالا: یادگیری کاوشگری نیازمند تمرین و مهارت است |
سختی مصاحبه برای پاسخگو |
بالا: فکرکردن مداوم با صدای بلند برای بسیاری از افراد دشوار است |
متوسط: پاسخدادن به سؤالات کاوشی خیلی دشوارتر از پاسخدادن به سؤالات نظرسنجی نیست، اما نیاز به تمرکز و توجه دارد. |
بهرهوری در تکنیک |
کم: بلند فکرکردن به زمان قابل توجهی نیاز دارد |
متوسط: سؤالات کاوشگر مدت زمان زیادی را بهخود اختصاص میدهد، اما زمان صرف شده در استفاده از کاوشگرها، کمتر از تکنیک فکرکردن با صدای بلند است |
بهرهوری تحلیل |
کم: دادههای با تکنیک فکر کردن با صدای بلند به زمان بیشتری برای تحلیل نیاز دارند |
متوسط: تجزیهوتحلیل پاسخهای نوشتاری در کاوشگرهای هدفمند میتواند آسانتر از بررسی متن و یا تکنینک فکر کردن باصدای بلند و کاملاً باز باشد. |
از آنجایی که مصاحبه شناختی شامل بررسی این است که پاسخگو در هنگام پاسخدادن به یک سؤال واقعاً چه فکر یا احساسی دارد، میتواند برای پاسخگویان تا حدودی شخصی یا حتی عجیب به نظر برسد و مهم است که این موضوع زمانی که پاسخگویان، داوطلب مصاحبه شناختی شدهاند، روشن شود. مصاحبه شناختی را میتوان در مدت زمان تقریبی یک هفته انجام داد و تنها به چند مصاحبهکننده نیاز دارد. در ادامه مراحل انجام مصاحبه شناختی تشریح میشود [2].
5-1.انتخاب و آموزش مصاحبهکنندگان
پرسشنامه آزمون شناختی باید به گونه ای طراحی شود که به راحتی قابل اجرا باشد. با این حال، اگر امکان انتخاب مصاحبه کننده هایی وجود داشته باشد که هدف آزمون را درک میکنند و تجربه انجام مصاحبه های نظرسنجی را دارند ، احتمالاً داده های جمع آوری شده از کیفیت بیشتری برخوردار خواهند بود. تعداد مصاحبهکنندگان بستگی به منابع موجود و تعداد مصاحبه ها دارد. بسیار مهم است که مصاحبه کنندگان درک کنند که نباید پاسخگو را تصحیح کنند یا در پاسخگویی به سؤالات، به ویژه سؤالات اصلی که در حال آزمون هستند، کمک کنند[2].مصاحبه کننده های خوب کسانی هستند که تجربه زیادی در طراحی سؤال و آگاهی کامل از اهداف پرسشنامه دارند. در مرحله بعدی، مقدمات اصلی مصاحبهشناختی را آموخته و با روشهایی که فرآیندهای شناختی اساسی ممکن است بر پاسخ نظرسنجی تأثیر بگذارد، آشنا باشند و همچنین با مفاهیم پژوهش علوماجتماعی مانند سوگیری، آثار زمینه، آثار اندازه گیری و مقیاس و غیره آشنا باشند. در مرحله آخر و مهمتر از همه، داشتن مهارتهای بینفردی خوب و عدم قضاوت در برخورد است. هیچ توافق مشترکی در مورد اینکه مصاحبه کننده برای افزایش کیفیت داده ها، باید در طول مصاحبه چقدر «حرفهای» در مقابل «دوستانه» باشد وجود ندارد (این ممکن است تا حدی به شخصیت مصاحبه کننده و همچنین به رویکرد آن سازمان بستگی داشته باشد)[6].
5-2. آموزش مصاحبهکننده شناختی
مصاحبه شناختی یک مهارت اکتسابی است که چند مهارت فرعی مستقل را دربرمیگیرد. در حالت مطلوب، مصاحبه کننده های خوب را میتوان به عنوان «کارآگاههایی» که میتوانند مشکلات را در سؤالات نظرسنجی بیابند و به عنوان «مهندسهایی» که میتوانند برای مشکلات راه حلهای کاربردی بیابند در نظر گرفت. مهارت اول، عموماً سریعتر از دومی به دست میآید و دیگر اینکه دستیابی به تسلط، کاملا تدریجی است. مصاحبه کننده ها را میتوان به صورت تدریجی و گام به گام آموزش داد که شامل مراحل زیر است:
1) مصاحبهکنندگان کارآموز باید بررسیهای تخصصی یا ارزیابی پرسشنامهها را برای تعیین مشکلات ساختاری و شناختی احتمالی انجام دهند. آنها باید در جلسات اولیه طراحی پرسشنامه و در جلساتی که مصاحبهکنندههای شناختی در مورد نتایج مصاحبه شناختی بحث میکنند، شرکت کنند.
2) کارآموزان باید در مورد فلسفه و اهداف جنبههای شناختی روش نظرسنجی و تکنیکهای مصاحبه شناختی توجیه شوند.
3) روشهای خاص کاوشگری برای استفاده در مصاحبه، باید به آنها آموزش داده شود.
4) نمونههایی از روشی که از کاوشگری برای تشخیص مشکلات در سؤالات نظرسنجی استفاده میشود به آنها نشان داده شود. این کار میتواند هم بهصورت مکتوب و هم از طریق استفاده از نوارهای صوتی و ویدئوهای مربوط به مصاحبههای قبلی باشد.
5) کارآموزان میتوانند مصاحبههای افراد باتجربه را حین انجام مصاحبههای واقعی مشاهده کنند.
6) کارآموزان بهتر است مصاحبههای اول خود را تحتنظر یک مصاحبهکننده مجرب انجام دهند یا مصاحبهها را ضبط و آنها در اختیار ناظران قرار دهند تا به اشکالات کار خود پی ببرند.
7) کارآموزان پس از مصاحبه، در جلسات بررسی پرسشنامه شرکت کنند و سعی کنند برای حل مشکلات مشاهدهشده، توصیههایی ارائه دهند. این راهنما به عنوان «آموزش» در نظر گرفته شده است. با این حال، هیچ جایگزینی برای تجربه وجود ندارد و مصاحبهکنندهها باید به محض اینکه ایده نسبتاً خوبی برای پرسش مطرح شد، شروع به مصاحبه کنند [6]. بهتر است پس از انجام مصاحبهها دیدگاههای مصاحبهکنندگان درباره سؤالات، مناسب بودن پروتکلها و برداشتهای کلی آنها از مصاحبهها اخذ شود. این اطلاعات بینش ارزشمندی را هنگام انجام تجزیهوتحلیل دادههای مصاحبه شناختی ارائه میدهد [2].
5-3.انتخاب پاسخگویان
انتخاب نمونه برای آزمون شناختی «هدفمند» است. یعنی پاسخدهندگان از طریق یک فرایند تصادفی انتخاب نمیشوند، بلکه با در نظر گرفتن ویژگیهای خاصی مانند جنسیت، نژاد یا تحصیلات انتخاب میشوند. قبل از انتخاب پاسخگویان، لازم است درباره اینکه کدام ویژگیهای پاسخگویان برای انتخاب در نمونه ضروری است، تصمیمگیری شود. بسته به ترکیب جمعیتی کشور، ممکن است پاسخدهندگانی انتخاب شوند که نماینده سنین، قومیتها، درآمدها و سطوح تحصیلی مختلف هستند. از آنجایی که نمونه مصاحبه شناختی هدفمند است و تصادفی نیست، پاسخگویان را میتوان با انواع روشهای غیررسمی انتخاب کرد [2]. بهطورکلی روشهای نمونهگیری آماری در مصاحبه شناختی استفاده نمیشود. حداکثر، از یک نمونه «سهمیهای» میتوان استفاده کرد، که در آن تلاش شود تا در صورت امکان طیفی از سن، جنسیت و سطوح اجتماعی-اقتصادی در آن حضور داشته باشند [6].
5-4.تعداد نمونه مصاحبههای شناختی
برای انجام مصاحبههای شناختی تعداد نمونه مشخصی نمیتوان تعیین کرد [1]. اما در پژوهشی که توسط بلر و کنراد (2011) انجام شد، یک پرسشنامه 60 گویهای با 90 نفر از پاسخگویان بررسی شد و در مجموع 210 مشکل منحصربهفرد شناسایی شد. نتیجهگیری بلر و کنراد این بود که با انجام 20 مصاحبه شناختی، میتوان به نیمی از مشکلات یعنی حدود 100 مشکل منحصر به فرد در یک پیمایش دست پیدا کرد و اگر بخواهیم 80 درصد مشکلات را پوشش بدهیم، باید با 50 نفر دیگر، مصاحبه انجام شود [7]. اما به پیشنهاد خود نویسندگان و سایر منابع میتوان نتیجه گرفت که پیداکردن 100 مشکل برای یک پیمایش با 60 گویه میتواند اطمینان زیادی ایجاد کند و نیازی به انجام تعداد بیشتر نیست. از آنجا که این مصاحبهها بهصورت کیفی انجام میشوند، ملاک انتخاب نمونهها، رسیدن به اشباع نظری کامل است. لذا اگر با 20 نمونه یا کمتر، نتایج موردنظر کسب شده باشد، نیازی به افزایش تعداد نمونه نیست. ویلیس (2015) فرایند جمعآوری دیتا و تعداد نمونه مصاحبههای شناختی را اینگونه بیان میکند: الف) انجام بین 8 تا 12 مصاحبه، (ب) بازیابی نتایج و انجام تجزیه و تحلیل اولیه (ج) ایجاد تغییراتی در سوالات براساس ارزیابی انجام شده در مرحله قبل (د) ادامه دادن مصاحبههای جدید، و در محله آخر، ارزیابی و تجدید نظرتمام مراحل طی شده. توجه داشته باشید که در مقطعی محقق باید با تصمیمگیری در مورد کافی بودن مصاحبههای شناختی، از این چرخه خارج شود [3].
5-5.مدت زمان مصاحبههای شناختی
اگرچه امکان مصاحبه تا 2 ساعت وجود دارد، اما دیدگاه رایج این است که مصاحبه 1 ساعته مفیدتر است. به طور کلی، فرایند مصاحبه باید تا حد امکان انعطافپذیر باشد و نیازی به پرسش همه سؤالات از سوی مصاحبهکنندهها نیست. پاسخگویان از نظر سرعت کلی و میزان پاسخدهی به سؤالات نظرسنجی یا سؤالات کاوشگر متفاوت هستند. توجه داشته باشید که ممکن است پرسش از سؤالات یک پرسشنامه 1 ساعت طول بکشد، اما فرآیند مصاحبه به زمان بیشتری نیاز دارد. در مجموع، آمادهسازی، مصاحبه و نوشتن نتایج مصاحبه معمولاً 3 ساعت و گاهی اوقات به میزان قابل توجهی بیشتر به طول میانجامد. به همین دلیل، توصیه میشود که هر فردی در صورت امکان بیش از 3 مصاحبه در یک روز انجام ندهد [6]. بهطورکلی مدت مصاحبه نیز بستگی به شرایط مصاحبه و پاسخگویان دارد.
روش مصاحبه شناختی «عام» شامل انجام مصاحبههای شناختی بهصورت چهره به چهره است. چراکه حین انجام مصاحبه سایر کانالهای ادراکی فرد از جمله زبان بدن، کیفیت چهره و... نیز احصاء میشود و مثلا میتوان ترس یا محافظه کاری سوالات را نیز به صورت غیر مستقیم فهم کرد. با این حال، امکان انجام این مصاحبهها بهصورت تلفنی نیز وجود دارد. مصاحبههای تلفنی برای چندین هدف خاص مفیدند:
بهمنظور پردازش دادههای مصاحبه شناختی از روشهای مختلفی استفاده میشود و هیچ راهی لزوماً بهترین شیوه نیست. برخی از مراکز ممکن است از مصاحبهکنندهها بخواهند که به دقت، به نوار ضبط شده گوش دهند، در حالی که برخی دیگر فقط از روی یادداشتهای مکتوب کار میکنند. برخی ممکن است یک گزارش مکتوب تهیه کنند تا نتایج را در مصاحبهها جمع کرده و نسخه خلاصهتری از نتایج ارائه کنند. در نهایت، گاهی اوقات ممکن است فرد به جمعآوری پاسخهای دقیق پاسخگویان، تمایل بیشتری داشته باشد[5].
بهطورکلی پس از انجام مصاحبه و جمعآوری دادهها، میتوان آنها را در سه سطح تحلیل کرد که عبارتند از:
همچنین (ویلیس، 2015) رویکردهای مختلف برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای شناختی ارائه کرده است:
الف) خلاصه متن: طبق این الگو، مرحله اول تحلیل خلاصه متن است. در خلاصه متن مضامین غالب، نتیجهگیری و مشکلات ناشی از مصاحبهها باید ذکر شود. ویلیس (2015) در این مورد مثالی زده است: در یکی از مصاحبههای شناختی از پاسخگو پرسیده شده است: «در طی ده سال گذشته، آیا شما واکسن کزاز زدهاید؟» در خلاصه متن چنین آمده است: «هرچند بیشتر پاسخگویان میدانستند، واکسن کزاز چیست، اما پاسخدادن به این سؤال برای پاسخگویان سخت بود؛ چرا که یادآوری اینکه در چه زمانی واکسن کزار زدهاند، نیازمند تمرکز بالایی داشته و درصورتی که بهیاد میآوردند که واکسن کزاز زدهاند، اما همچنان در بازیابی اطلاعات مربوط به زمان آن با مشکل مواجه میشدند. بدین خاطر، ممکن است ما نتوانیم اطلاعات دقیقی در این سؤال (بهدلیل بازه زمانی طولانی) بهدست بیاوریم».
ب) کُدگذاری شناختی: برای این نوع کدگذاری بر نوع پاسخ پاسخگو تمرکز میشود. این نوع کدگذاری با مراحل چهارگانه تورنژاوو (درک، بازیابی، تصمیمگیری و پاسخ) ارتباط نزدیکی دارد. هرچند باید گفت این نوع کدگذاری به نوعی همان رویکرد خلاصه متن است ولی در این رویکرد، براساس دستهبندیهای کدگذاری شناختی مشخص میشود.
ج) کُدگذاری ویژگی سؤالات: در این رویکرد، کدها را بر اساس چارچوبی که سؤالات با آن ارزیابی شده است، بر خلاف دنیای ذهنی پاسخگوی نظرسنجی، اختصاص میدهد. در این رویکرد به جای اینکه پرسیده شود این سؤال چه مشکل شناختیای دارد؟ پرسیده میشود چه ویژگیهایی در این سؤال باعث شده است که پاسخگویان با مشکل مواجه شوند؟ بنابراین، بر یک سیستم طبقهبندی تکیه میشود که ویژگیهای سؤال را توصیف میکند که ممکن است مشکل ساز یا قابل توجه باشد (تمرکز بر ویژگیهای سؤال مانند جملهبندی و قالببندی) [3]. بهطور مثال: «آخرین باری که در طی 12 ماه گذشته به دکتر مراجعه کردهاید برای چک آپ بوده است و یامشکل جسمی و یادلایل دیگر؟» (پاسخگو در طی دوازده ماه گذشته اصلا به دکتر مراجعه نکرده است).
د) کدگذاری تم: نوعی ایجاد برچسب برای توصیف پدیدههاست. در این رویکرد بر نوع تحلیل کیفی و مشخصاً چگونگی تحلیل به روش گرندد تئوری توجه میشود؛ برای مثال پژوهشگران به نقلقول هایی که در ادامه اشاره می شود کد سلامت جسمانی داده اند: نمونه نقلقول از مصاحبههای شناختی: «من کاملاً سالم هستم - فشار خون بالا ندارم یا سرطان یا هر چیز جدی مانند آن.» «من در ده سال گذشته یک روز هم مریض نبودهام» برای کد سلامتی روانی نیز چنین نقل قولهایی در مصاحبه شناختی آمده است: «دیگر آنقدرها خوب نیستم - من خیلی چیزهایی را فراموش میکنم، مثل رفتن به یک اتاق و سپس فراموش کردن دلیل رفتنم به آنجا» [3].
ه) کدگذاری الگو: جستوجو برای پیدا کردن الگوها و روابط مختلف در میان دادهها در این نوع کدگزاری مدنظر است.
بهطورکلی در فرایند تحلیل دادهها، اجبار به انتخاب یک رویکرد نیست و میتوان از چند رویکرد بهصورت ترکیبی استفاده کرد [3]. یکی دیگر از دلایل برای انتخاب روش تحلیل، این است که پرسش پژوهش، به کدام نوع روش تحلیل نزدیکتر است. در تعیین اینکه کدام رویکرد باید اتخاذ شود، پاسخ باید به اهداف، جنبههای عملی مانند زمان و منابع، جمعیت پاسخگو و ... معطوف شود.
بر اساس روشهای جمعآوری و تحلیل دادهها، سوالی که پیش میآید این است که چقدر میتوان به این اطلاعات اطمینان داشت؟ مانند تمامی روش های کیفی اعتبارسنجی و پایایی پژوهش کار دشواری است و روش متقنی برای سنجش اعتبار یک تحقیق کیفی وجود ندارد. اما برای فهم میزان اعتبار مصاحبههای انجام شده در یک کار شناختی میتوان از جمع بندی نحوه کدگذاری و یافتههای مصاحبه کنندگان مختلف به مشابهت ها و تمایزات پی برد. اگر اختلافات میان یافتهها خیلی زیاد باشد امکان شک به نتایج بالا خواهد رفت. همچنین بهمنظور افزایش اعتبار مصاحبههای شناختی باید سؤالات زیر را در فرایند جمعآوری و تحلیل دادهها بررسی کرد:
طراحی پرسشنامه فراتر از چیدمان یا ترکیب کلمات و جملات است. برخی از کلمات دارای معنا یا تفاسیر خاصی هستند که از زمینههای اجتماعی و سیاسی تاریخمندی نشأت گرفتهاند. علاوه بر این، برداشت یک نسل از مردم از یک واژه خاص ممکن است در طول زمان تغییر کند. برای مثال آن واژه قبح خود را از دست بدهد یا در یک دوره خاصی تقبیح شود. یک رخداد سیاسی و تاریخی ممکن است دایره واژگانی نسلی از مردم را تغییر دهد و واژههای جدیدی را وارد ادبیات عامه مردم کند. از این جهت، افرادی میتوانند در یک جامعه اقدام به طراحی پرسشنامه بکنند که نه تنها بر زبان، فرهنگ و رسوم آن جامعه مسلط هستند بلکه وضعیت فعلی دایره واژگانی عامه مردم را درک نمایند. این درک ممکن است از مطالعات عمیق دانشگاهی یا تجربه شهودی افراد ناشی شده باشد؛ در حالیکه هر دو منبع ممکن است دچار خطا باشند. از این جهت، تکنیک مصاحبه شناختی ابزار روشمند و دقیقی را در اختیار طراحان سوال قرار میدهد که میتوانند به کمک آن، فاصله معنایی بین خود و عامه مردم را بسنجند و با اعمال اصلاحاتی، این فاصله را به حداقل مقدار ممکن برسانند. در صورت پذیرش مفروضات فوق، باید گفت مصاحبه شناختی به مثابه یک تکنیک یا ابزار، در هر جامعهای متناسب با شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و همچنین تاریخ و ساختار زبان آن جامعه، تغییر میکند. بنابراین در کاربرد این مصاحبهها باید توجه کرد که شرایط ویژه کشور ایران، دلالتهای معنایی مهمی بر کاربرد این ابزار ایفاد میکند. مورد جامعه ایران از چند جهت خاص و متمایز است:
نخست، زبان پر رمز و نشانه فارسی اگرچه ویژگی خاص و متمایزی به این زبان بخشیده است اما در کاربرد آن به عنوان یک ابزار دقیق انتقال پیام، محدودیتهایی ایجاد کرده است. یک پرسشنامه معتبر باید از این ابهامات و نشانههای زبانی پرهیز کند و تا حد امکان صریح و شفاف باشد. مصاحبههای شناختی میتوانند ابزار مهمی در شناسایی واژههای دوپهلو، مبهم یا چندمعنایی باشند. یکی دیگر از ویژگیهای جامعه ایران، نبود اتفاقنظر یا اجماع نسبی بر سر تعریف عمومی مفاهیم حوزه اجتماعی و فرهنگی است. گفتگو پیرامون مفاهیم، رسانهایشدن آنها و ایجاد شبکههای کنشگری در آن زمینه به تقریب تفاسیر آحاد مردم منجر میشود. بهطور مثال تجربه پیمایش در زمینه «خشونت خانگی» توسط موسسه افکارسنجی ملت نشان داد که تعریف یکسانی از سوی اقشار مختلف مردم درباره واژه «خشونت» وجود ندارد. اگرچه بخشی از این ابهام از ماهیت مفهوم ناشی میشود اما ضعف گفتمانی در زمینه «خشونت خانگی» و انواع آن، موجب تکثر تفاسیر از معنای این اصطلاح شده است.
مصاحبهشناختی در مواردی به کمک می آید که از دید ناظر بیرونی مفهوم یا مفاهیمی میتواند بسیار ساده و قابل فهم باشد؛ برای مثال در یکی از سؤالات پرسشنامه، از پاسخگویان درباره «پاسخگو بودن مسئولان» سؤال شد و منظور از آن این بود که مقام دولتی این مسئولیت را می پذیرد که وظایف محول شده را به موقع و مبتنی بر معیارهای تعیین شده انجام دهد. نتایج مصاحبه های شناختی نشان داد عمده پاسخگویان این مفهوم را در معنای «پاسخگویی شفاهی مسئولین در تعاملات رو در رو» برداشت میکنند. مبتنی بر این یافته، سؤال مذکور اصلاح شد. همانطور که تاکنون توضیح داده شده یکی از زمینه های پرکاربرد مصاحبهشناختی بر اساس تجربه افکارسنجی ملت مرتبط با سنجش «ادراک و فهم یکسان مردم» است. همچنین یکی دیگر از کاربردهای مصاحبهشناختی در این مؤسسه، سنجش محافظه کاری و تصمیم گیری پاسخگویان برای پاسخدهی است؛ آیا پاسخگو در هنگام پاسخ برخی از سؤالات مکث طولانی تری کرده است؟ آیا پاسخی خارج از سؤال داده است؟ آیا پاسخ او، با دیگر بخشهای مصاحبه او همخوانی دارد؟ و موارد دیگری که براساس تجربه افکارسنجی ملت و خارج از دستورالعملهای منابع خارجی، نشاندهنده این است که پرسش به گونه ای طراحی شده است که پاسخگو تمایل به بیان حقیقت ندارد و نیاز به اصلاح دارد. در پیوست، بهبرخی از تجارب افکارسنجی ملت در این زمینه اشاره شده است. در پایان، با توجه به اینکه مصاحبه هایشناختی در کشور چندان شناختهشده نیستند، پیشنهاد میشود تحقیقات در این زمینه به منظور شناخت بهترین شیوه اجرا و تحلیل مصاحبه های شناختی، گسترش یابند و سایر مراکز افکارسنجی نیز از این تکنیک بهره بگیرند.
نمونههای مصاحبههای شناختی انجام شده در موسسه افکارسنجی ملت
افکارسنجی ملت با هدف بازتاب افکار عمومی در عرصه قانونگذاری و سیاستگذاری و با تاکید بر وظایف و عملکرد مجلس شورای اسلامی از آبان ماه سال 1۳99 شروع به کار کرده است. تاکنون حدود 40 عنوان پروژه افکارسنجی در سطح ملی در موضوعات مختلف، در این مجموعه اجرا شده است. از سال 1401 تاکنون در پروژه هایی از جمله «سنجش نگرش مردم به وضعیت محیط زیست در ایران»، «سنجشنگرشمردم به مهاجران افغانستانی در کشور»، «سنجش اعتماد مردم به حاکمیت» و «سنجش ادراک و تجربه مردم از فساد در بخش عمومی» این مؤسسه از تکنیک مصاحبهشناختی استفاده کرده است.
به منظور فهم بهتر مباحث، برخی از نمونه سؤالات افکارسنجی ملت که از مصاحبه شناختی استفاده شده است در ادامه شرح داده خواهد شد. لازم به ذکر است موسسه افکارسنجی ملت از سال 1401 تا کنون در پروژههای مهم و مختلفی در کنار انجام پیش آزمون های کمی از تکنیک مصاحبههای شناختی برای طراحی پرسشنامههای استاندارد استفاده کردهاست.
هر نمونه شامل موارد زیر است:
جدول 4. مثال اول (ادراک مردم از ویژگیهای اخلافی مسئولین)
فرم اصلی نظرسنج |
سوال اولیه |
به نظر شما هر کدام از ویژگیهایی که نام میبرم تا چه اندازه در بین مسئولین کشور وجود دارد؟ |
|
||||
گزینههای اولیه |
عمل به قول و وعدهها |
دانش و تخصص |
پاسخگویی به مردم |
پایبندی به قانون |
پاکدستی |
|
|
کاوشگر |
ادراک |
ادراک شما از موارد بالا چیست؟ |
|
||||
ارزیابی |
آیا پاسخگویی به این سؤال برای شما دشوار بوده است؟ |
|
|||||
نتایج |
عمدهترین مشکل در این سؤال مرتبط به بازیابی اطلاعات است. بهعبارت دیگر وقتی ویژگیهای مسئولین پشت سرهم خوانده میشود، پاسخگو فراموش میکند در مورد چه چیزی نظر میدهد. همچنین یکی دیگر از مشکلات در سؤال مرتبط با درک و فهم سؤال بوده است. زمانی که از «پاسخگویی به مردم» از پاسخگویان سؤال پرسیده شده است، عمدتاً پاسخگویی شفاهی مسئولین مدنظرشان بوده است. |
||||||
بازنگری پیشنهادی |
باتوجه به دشواری بازیابی اطلاعات، در سؤال تغییراتی ایجاد شد و به ادامه هر سؤال واژه مسئولین اضافه و بهجای پاسخگویی به مردم، اصطلاح مسئولیتپذیریِ مسئولین جایگزین شد. |
||||||
جدول 5. مثال دوم (ادراک مردم از اعتماد به نهادهای مختلف)
فرم اصلی نظرسنج |
نام تعدادی از سازمانها و نهادی دولتی را برای شما میخوانم، لطفاً میزان اعتماد خود را به هر یک از آنها بفرمایید. |
|||||
دادگاههای قوهقضائیه |
کاملاً بیاعتمادم |
نسبتاً بیاعتمادم |
نسبتاً اعتماد دارم |
کاملاً اعتماد دارم |
نمیدانم/ نظری ندارم |
|
شهرداری |
کاملاً بیاعتمادم |
نسبتاً بیاعتمادم |
نسبتاً اعتماد دارم |
کاملاً اعتماد دارم |
نمیدانم/ نظری ندارم |
|
مجلس شورای اسلامی |
کاملاً بیاعتمادم |
نسبتاً بیاعتمادم |
نسبتاً اعتماد دارم |
کاملاً اعتماد دارم |
نمیدانم/ نظری ندارم |
|
پلیس |
کاملاً بیاعتمادم |
نسبتاً بیاعتمادم |
نسبتاً اعتماد دارم |
کاملاً اعتماد دارم |
نمیدانم/ نظری ندارم |
|
نیروهای نظامی |
کاملاً بیاعتمادم |
نسبتاً بیاعتمادم |
نسبتاً اعتماد دارم |
کاملاً اعتماد دارم |
نمیدانم/ نظری ندارم |
|
کاوشگر |
ادراک |
آیا سؤال برای شما قابل فهم است؟ |
||||
ارزیابی |
پاسخدهی به سؤال برای شما دشوار است؟ |
|||||
نتایج |
در این قسمت سؤالات و گزینهها برای پاسخگویان قابل فهم بود اما بهدلیل محافظهکاری در برخی سؤالات پاسخها با مکث همراه بود یا پاسخگو ابراز کرده است که نمیخواهد به آن سوال پاسخ دهد. بهعبارتی مشکل در فرایندهای تصمیمگیری بوده است. سؤالات بهشیوهای است که پاسخگویان تمایل به محافظهکاری و خودسانسوری دارند. |
|||||
بازنگری پیشنهادی |
نام برخی از ارگانها در پرسشنامه اصلی حذف شد |
جدول 6. مثال سوم (ادراک مردم از نظارت دولت بر مهاجران افغانستانی)
فرم اصلی نظرسنج |
سوال اولیه |
به نظر شما دولت تا چه حد بر فعالیت مهاجران افغانستانی در کشور نظارت دارد؟ |
||||
گزینههای اولیه |
خیلی کم |
کم |
زیاد |
خیلی زیاد |
نظری ندارم/نمیدانم |
|
کاوشگر |
یادآوری |
وقتی درباره نظارت دولت بر فعالیت مهاجران افغانستانی در کشور از شما سؤال میشود؛ شما به یاد چه مواردی از نظارت میافتید؟ |
||||
ادراک |
آیا این سؤال برای شما قابل فهم بوده است؟ |
|||||
نتایج |
باتوجه به نتایج مصاحبههای انجام شده، فرایند بازیابی اطلاعات در پاسخگویان بهراحتی انجام شده است. در قسمت دیگر سؤال عمدتاً پاسخگویان پرسیدند منظور شما چه فعالیتی است؟ کار کردن یا حضور در جامعه یا موارد دیگر مدنظر شما است. بهعبارتی فهم و درک این واژه برای اکثریت یکسان نبوده است. |
|||||
بازنگری پیشنهادی |
در اجرای اصلی، سوال بدین شکل تغییر پیدا کرد: «بهطورکلی دولت تا چه حد بر فعالیتهای اقتصادی مهاجران افغانستانی کنترل و نظارت دارد؟ |
جدول 7. ادراک مردم از عضویت ایران در پیمانهای بینالمللی
فرم اصلی نظرسنج |
سوال اولیه |
نظر شما درباره عضویت ایران در پیمانهای بینالمللی محیطزیست چیست؟ |
|||||
گزینههای اولیه |
حتماً باید عضو شود |
اگر به نفع ایران باشد عضو شود |
نباید عضو شود |
||||
کاوشگر |
ادراک |
پیمانهای بینالمللی محیطزیست یعنی چه؟ |
|||||
نقلقول |
شما بهجای اصطلاح پیمانهای بینالمللی از چه عبارتی استفاده میکنید؟ |
||||||
نتایج |
فهم عبارت پیمانهای بینالمللی برای پاسخگویان دشوار بود. در پاسخدهی به این سؤال برخی از پاسخگویان مکث کردند و در پاسخدادن تردید داشتند. همچنین پاسخگویان بهعنوان جایگزین پیمانهای بینالمللی مواردی مانند «حفاظت از محیطزیست»، «قوانین برای حفظ محیطزیست» و «مشارکت» را پیشنهاد دادهاند. گزینههای پاسخ نیز برای پاسخگویان قابل فهم نبوده است و پاسخگویان ابراز داشتند منظور از اینکه اگر به نفع ایران باشد یعنی چه؟ منظور محیطزیست ایران است یا دولت ایران؟ |
||||||
بازنگری پیشنهادی |
سؤال به این شکل تغییر پیدا کرد: «همانطور که میدانید برخی کشورها با هم توافق میکنند برای حفظ محیطزیست اقدامات مشترکی انجام دهند. به نظر شما دولت ایران در چه صورتی در این توافقنامهها عضو شود؟ |
||||||
در صورت نداشتن هزینه اقتصادی |
در صورت دخالت نکردن کشورهای دیگر در امور داخلی |
در هر صورت عضو شود |
اصلاً عضو نشود |
||||
جدول 8. ادراک مردم از واژه «تغییرات اقلیمی»
فرم اصلی نظرسنج |
سوال اولیه |
بهنظر شما کدام عامل در ایجاد تغییرات اقلیمی نقش بیشتری دارد؟ |
|
گزینههای اولیه |
اقدامات انسانی |
الگوی طبیعی زمین |
|
کاوشگر |
ادراک |
شما چه درکی از الگوی طبیعی زمین دارید؟ |
|
ادراک |
برداشت شما از واژه تغییرات اقلیمی چیست؟ |
||
نتایج |
ادراک واژه تغییرات اقلیمی برای پاسخگویان سخت بوده است. برخی از پاسخگویان همراه با مکث و تردید پاسخ دادند. |
||
بازنگری پیشنهادی |
باتوجه به ابهامات در خصوص الگوی طبیعی زمین، براساس نظرات کارشناسان و شورای علمی، «طبیعت» جایگزین آن شد. |
جدول 9. ادراک مردم از بودجه محیط زیست در کشور
فرم اصلی نظرسنج |
سوال اولیه (1) |
نظر شما درباره میزان بودجه اختصاص یافته برای حفظ محیطزیست کشور چیست؟ |
سوال اولیه (2) |
بودجه فعلی محیطزیست کشور دو دهم درصد است. نظر شما درباره این میزان چیست؟ |
|
کاوشگر |
ارزیابی |
آیا فهم این سؤال برای شما دشوار بوده است؟ |
ادراک |
درک کدام یک از دو سؤال بالا بهتر است؟ |
|
نتایج |
در مورد شکل اول سوال، بسیاری از پاسخگویان ابراز کردند که نمیدانند میزان بودجه محیطزیست چقدر است و اکثراً ابراز کردهاند شکل دوم سؤال بهتر است. همچنین یکی از پاسخگویان به شیوه خودش به این سؤال پاسخ داد و ابراز کرد «اگر بودجه هزارتومن باشه، 300 تومن باید برای محیطزیست خرج بشه». همچنین یکی دیگر از پاسخگویان ابراز کرده «دو دهم درصد از چی؟ منظورتان بودجه کل کشور است» باتوجهبه سخت بودن بازیابی اطلاعات و هدایت مردم به حدس زدن به جای پاسخ درست دادن، این سؤال در فرایندهای درک و فهم و تصمیمگیری مشکلاتی داشته است. |
|
بازنگری پیشنهادی |
این سؤال در پرسشنامه اصلی حذف شد. |