ارائه شاخص ترکیبی سنجش و ارزیابی مرجعیت رسانه ای در رسانه های خدمت عمومی

نوع گزارش : گزارش های راهبردی

نویسندگان

کارشناس گروه رسانه، ارتباطات جمعی و فضای مجازی دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی

چکیده

رسانه های خدمت عمومی به عنوان عرضه کنندگان «کالای عمومی»، نفع مشترک تمامی افراد جامعه را تأمین می کنند. این خدمات در واقع بستری برای عرضه محتوای باکیفیت و متنوع، اطلاع رسانی بی طرفانه و افزایش سطح آگاهی و دانش هستند که در نهایت به پیشبرد همبستگی اجتماعی و ارتقای فرهنگ عمومی کمک می کنند. ازاین رو رسانه های خدمت عمومی به جای کمّی گرایی، توجه صرف به رتبه بندی مخاطبین و منافع اقتصادی، ارزش های عمومی را در اولویت قرار داده و در جهت تحقق منفعت عمومی گام برمی دارند. این موضوع به ویژه با توجه به دشواری های محیط رسانه ای ملی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از گزارش حاضر ارائه شاخص ترکیبی سنجش و ارزیابی مرجعیت رسانه ای در رسانه های خدمت عمومی می باشد. برای دستیابی به شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه ای از رویکرد پژوهشی ترکیبی (کیفی- کمّی) بهره گرفته شده است، در گام اول فرایند جمع آوری اطلاعات با مطالعه ادبیات و مصاحبه خبرگان، چارچوب اولیه شاخص ترکیبی شامل ۸ مؤلفه جامعیت، شفافیت، استقلال، نوآوری و تمایز، تنوع و تکثر، مؤلفه شناختی و روان شناختی، اعتماد و تعالی سازمانی تدوین شد. در گام دوم، جمع آوری اطلاعات با استفاده از پیمایش اجتماعی با کمک پرسش نامه برخط، انجام شد و چارچوب اولیه شاخص ترکیبی، با استفاده از روش تحلیل عاملی تجزیه وتحلیل گردیده است. نتیجه نهایی این پژوهش، ارائه شاخص ترکیبی سنجش مرجعیت رسانه ای شامل ۲۹ متغیر و ۱۱۶ سنجه می باشد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

خلاصه مدیریتی

بیان‌/ شرح مسئله

واژه مرجعیت رسانه‌ای مفهومی است که به‌طور گسترده‌ای مورد مناقشه قرار گرفته است. اندیشمندان، سیاستگذاران و متصدیان رسانه‌ها بسته به موقعیت‌های علمی، اجتماعی و سیاسی خود هرکدام تفسیری را ارائه می‌دهند که دارای شاخص‌ها و کاربردهای متعددی می‌باشد. با‌این‌وجود پیچیدگی‌های سپهر رسانه‌ای نوین، امکان مفهوم‌سازی آن را به روشی منحصربه‌فرد فراهم نمی‌کند، بنابراین این گزارش سعی دارد به درک بهتر از این مفهوم در چارچوب رسانه‌های خدمت عمومی کمک نماید. ازآنجاکه شاخص‌های ترکیبی ابزاری مفید در تحلیل‌های سیاستی هستند، هدف اصلی این گزارش ارائه شاخص ترکیبی از مرجعیت رسانه‌ای است تا به‌واسطه به‌کارگیری آن، زمینه انطباق رسانه خدمت عمومی با شرایط ناشی از تحولات دیجیتال فراهم شود؛ شرایطی که در آن رسانه‌های خدمت عمومی در حال از دست دادن جایگاه خود به رسانه‌های جدید و به‌ویژه سکو‌های فراملی هستند.

 

نقطهنظرات‌/ یافته‌های کلیدی

‌برای دستیابی به هدف اصلی پژوهش، ابتدا با بهره‌مندی از مطالعات پیشین و اسناد سیاستی بین‌المللی، با تأکید بر شاخص‌های مبتنی‌بر کیفیت و ارزش عمومی، مفهوم مرجعیت رسانه‌ای تعریف شد و ویژگی‌های مرجعیت رسانه‌ای تشریح گردید؛ سپس با استفاده از روش توسعه شاخص ترکیبی، به بررسی مبانی نظری و ادبیات شاخص‌های ارزیابی رسانه‌های خدمت عمومی پرداخته شد و چارچوب مفهومی شاخص ترکیبی سنجش مرجعیت رسانه‌ای که شامل 8 مفهوم ذیل بود، معرفی گردید.

1)   جامعیت رسانه

این مؤلفه از یک بُعد دوگانه تشکیل شده است. بُعد اول به موضوعی فنی اشاره دارد: الزامی که تأمین و پوشش رسانه‌ای برای کل فضای جغرافیایی تضمین شده باشد و بُعد دوم به‌دنبال دستیابی به هر‌چه بیشتر مخاطبان از نظر رمزگشایی پیام است.

2)   شفافیت رسانه

خدمات عمومی، از‌جمله رسانه خدمت عمومی باید به‌طور کامل دارای شفافیت و در برابر عموم پاسخ‌گو باشد؛ همان‌طور که در مدل‌های حکمرانی بیان شده است. در سطح رسانه‌های خدمت عمومی اصل شفافیت می‌تواند به‌عنوان یکی از عناصر قوام‌بخش مشروعیت و مسئولیت‌پذیری در سازمان تلقی شود که اعتماد متقابل بین مخاطبان و رسانه را برقرار می‌کند و آسانی دسترسی به اطلاعات را تضمین می‌کند؛ دسترسی به اطلاعات سازمانی و تولید محتوا، اطلاعات منابع مالی و مشارکت نهادینه شده با مخاطبان سه زیر شاخص تشکیل‌دهنده این مؤلفه می‌باشند.

3)  استقلال و عدم وابستگی رسانه

مفهوم اساسی این مؤلفه در تضمین این موضوع نهفته‌است که کنش رسانه خدمت عمومی باید از قدرت اعمال ‌شده توسط عوامل خارجی، به‌ویژه عوامل سیاسی یا اقتصادی آزاد باشد؛ به‌طور‌کلی استقلال رسانه‌ای در سه سطح استقلال مالی، استقلال اداری و استقلال سردبیری قابل تعریف می‌باشد.

4)   نوآوری و تمایز رسانه

ازآنجاکه امروزه رسانه‌های خدمات عمومی با چالش‌های متعددی از‌جمله نیاز به مشروعیت بخشیدن به نقش خود در محیط رسانه‌ای دیجیتال روبه‌رو هستند، لذا نوآوری عنصر کلیدی در تحقق بخشیدن به مرجعیت رسانه‌ای رسانه می‌باشد. بنابراین نوآوری به توسعه خلاقیت و ارائه خدمات تعاملی مفید، اجرای تکنیک‌های جدید، ترویج اشکال جدید مشارکت و درنهایت تحول دیجیتال اشاره دارد.

5)   تنوع و تکثر در رسانه

این مؤلفه به روشی چند‌بعدی منعکس می‌شود که به موضوع‌های مربوط به برنامه‌سازی و همچنین به منابع تولید یا مخاطب مرتبط می‌شود. تنوع و تکثر اهمیت تأمل در هویت و فرهنگ ملی را به ارمغان می‌آورد، ضمن اینکه بازنمایی و نمودِ بود های اجتماعی، فرهنگی و قومیتی مختلف عنصری مهم در تحقق این مؤلفه در مرجعیت رسانه‌ای می‌باشد.

6)   مؤلفههای شناختی و روان‌شناختی مخاطب‌/ کاربر

در بررسی مرجعیت رسانه‌ای، شاخص‌های مربوط به «طرف تقاضا» مواردی هستند که حتماً باید مورد توجه قرار گیرد؛ درواقع برای ارزیابی میزان انجام کارکردهای ارتباطی رسانه و در‌واقع عملکرد آنها، باید بدانیم آیا کاربرانی وجود دارند که به‌دلایل خاصی از این رسانه‌ها استفاده می‌کنند و این رسانه‌ها چه تأثیری می‌توانند داشته ‌باشند. به‌طور‌کلی تحقیقات مختلف شاخص‌های ارزیابی رسانه‌های مبتنی‌بر مخاطب را در چند سطح طبقه‌بندی می‌کنند: الف) مراجعه مخاطبان به رسانه‌ها، ب) انگیزه‌های مخاطبان و کاربران برای انتخاب رسانه‌های خاص و ج) اثرات متقابل رسانه‌ای.

7)   اعتماد و اعتبار رسانه

اگرچه رسانه‌های خدمت عمومی جزیره‌ای قابل ‌اعتماد در چشم‌انداز رسانه‌ای بسیاری از کشورها هستند، اما اعتماد به رسانه‌های خدمات عمومی مطلق و جهانی نیست. بنابراین تحقق این امر نیازمند تمرکز جدی سیاستگذاران و متصدیان رسانه است. در این زمینه به‌طور‌کلی سه دسته اصلی وجود دارد: اعتماد به پیام (اعتماد مخاطب به رسانه در ارائه اطلاعات عینی، واقعی، قابل ‌اعتماد، مرتبط و بدون احساسات و جانب‌داری)، اعتماد به منبع (قابل ‌اعتماد بودن رسانه برای مخاطب) و اعتماد به سازمان‌های رسانه‌ای خدمات عمومی (یعنی اعتماد مخاطب به اینکه جهت‌گیری رسانه در راستای منافع عمومی و ملی است و چارچوب‌های نظارتی را تضمینی برای تحقق این جهت‌گیری بدانند).

8)  تعالی سازمانی رسانه

این مؤلفه بیشترین تعداد عناصر را در تعریف خود در‌بر‌می‌گیرد که همه آنها به رویه‌های کار رسانه‌ای متصل هستند. تعالی در کیفیت، حرفهدوم، حرفه‌ای بودن مشخصه سرمایه انسانی رسانه است و به سطح انگیزه و آموزش کارگران اشاره دارد، سوم بر جایگاه محوری مخاطب در قلب سیاست‌های رسانه‌ای تأکید می‌نماید.

با بررسی هر‌یک از این هشت مفهوم و مطالعات انجام شده در آنها و سنجه‌های ارزیابی در هر‌یک که توسط پژوهشگران یا سازمان‌های رسانه‌ای مختلف معرفی ‌شده‌اند، زیرشاخص‌ها یا متغیرهای هر مؤلفه انتخاب شدند. در گام بعد با مصاحبه از 10 خبره این حوزه، مقولات منتج شده از مصاحبه‌ها به مقولات منتج شده از مبانی نظری اضافه شد و مبنای پرسش‌نامه بخش کمّی قرار گرفت. در ادامه با انجام پیمایش برخط، داده‌های آماری از مراجعه به 117 کارشناس حوزه رسانه و ارتباطات جمع‌آوری و با روش‌های تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت و در‌نهایت شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای ارائه شد.

پیشنهاد راهکارهای تقنینی، نظارتی یا سیاستی

‌از‌آنجا‌که شاخص‌های ترکیبی ابزار مفیدی برای سیاستگذاران، قانونگذاران و نهادهای نظارتی در بررسی نتایج پیاده‌سازی برنامه‌ها و سیاست‌ها می‌باشند؛ لذا پیشنهادهای زیر به‌عنوان راهکارهای تقنینی، نظارتی و سیاستی ارائه می‌شود.

 

- برای ارتقای مرجعیت رسانه‌ای کشور، باید سازوکاری از‌سوی نهاد قانونگذار (مجلس شورای اسلامی) تدوین شود تا نهاد ناظر (شورای نظارت بر صدا و سیما) بر‌اساس شاخص ترکیبی مشخص و به‌صورت مستمر (سالیانه) اقدام به ارزیابی و سنجش مرجعیت رسانه‌ای نماید. این سازوکار تقنینی می‌تواند از طریق الحاق موادی به قانون «نحوه اجرای اصل (175) قانون اساسی» مصوب مجمع تشخیص مصلحت ‌نظام، صورت پذیرد.

- با توجه به نقش راهبری و نظارت مرکز رصد و برنامه‌ریزی و ارزیابی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی که در بند «ب» ماده (75) قانون برنامه هفتم پیشرفت پیش‌بینی شده است، انتظار می‌رود تعیین و به‌روزرسانی شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای توسط این مرکز معمول گردد. به‌این‌ترتیب نهاد ناظر (شورای نظارت بر صدا و سیما) با استفاده از شاخص به‌روزرسانی شده می‌تواند از ظرفیت‌های قانونی خود در ارزیابی و سنجش مرجعیت رسانه‌ای بهره‌برداری نماید.

- با توجه به جایگاه رسانه خدمت عمومی (سازمان صدا و سیما) به‌عنوان اصلی‌ترین رسانه جمعی کشور و نقش آن به‌مثابه دانشگاهی برای ارتقای سطح آگاهی و معرفت عمومی، مقابله با امواج خصمانه‌ تحریف و تفتین رسانه‌های بیگانه، توجه به مسئله نظارت می‌تواند نقش مهمی را در تحقق انتظارت از این نهاد فرهنگی داشته ‌باشد. ازآنجاکه شاخص‌های ترکیبی یکی از ابزارهای مفید نظارتی هستند، شورای نظارت بر صدا و سیما می‌تواند با بهره‌گیری از این شاخص ضمن ایفای نقش نظارتی خود در تطابق عملکرد سازمان با قوانین، سیاست‌های تعیین‌ شده و محیط رسانه‌ای جدید، زمینه رشد و مرجعیت رسانه‌ای را فراهم آورد. همچنین با توجه به کارایی این شاخص در نظارت داخلی، مراکز نظارت پژوهش و افکار‌سنجی سازمان صدا و سیما با استفاده از شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای عملکرد سازمان صدا و سیما را به‌صورت مستمر بررسی و وضعیت مرجعیت رسانه‌ای این سازمان را به سیاستگذاران و مدیران این سازمان گزارش نمایند.

 

1.مقدمه و بیان مسئله

موضوع رسانه‌های عمومی و به‌ویژه صدا و سیما در ایران، همواره به‌عنوان یک مسئله (پروبلماتیک) مطرح بوده است. برای تبیین مسئله رسانه‌های عمومی در ایران، باید به جنبه‌های محیطی و سایر ابعاد تأثیرگذار بر رسانه‌ها توجه کرد. در بُعد محیطی، تحولات فناورانه نظیر ظهور شبکه‌های ماهواره‌ای، انقلاب دیجیتال، رسانه‌های مبتنی‌بر اینترنت، رسانه‌های اجتماعی و تغییر سبک مصرف رسانه‌ای، منجر به ناپایداری در وضعیت محیط شده‌اند. این ناپایداری محیطی، برای تولیدات تلویزیونی، نظام‌های رسانه‌ای ملی، مقررات، مخاطبان، سخن‌پراکنان خدمت عمومی و همچنین هزینه‌های سخن‌پراکنی پدید آمده است [1]. همچنین مجموعه‌ای از عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تأثیر شدیدی بر وضعیت مرجعیت رسانه‌ای داخلی داشته‌اند. این تحولات تحت‌تأثیر تهاجم فرهنگی نظام سلطه به‌شدت و حدت این اثرات افزوده ‌است. در‌نهایت، مرجعیت رسانه‌های داخلی و به‌ویژه سازمان صدا و سیما را تحت‌تأثیر قرار داده است. در چنین شرایطی، بازسازی و بازآرایی ساختارهای رسانه‌ای کشور به‌منظور تحقق مرجعیت، ایفای نقش و کارکرد مناسب آنها برای غلبه بر این چالش‌ها، بیش‌از‌پیش اهمیت دارد.

اما سؤال اینجاست که مرجعیت رسانه‌ای چیست، چگونه می‌توان آن را محقق و یا ارتقا داد و چگونه می‌توان ادعا کرد که رسانه‌ای مرجع است و یا نیست. از دیدگاه استدلال شهودی ممکن است هر فردی قادر باشد تا مرجعیت رسانه‌ای و شاخص‌های مربوط به آن را تعریف کند، اما زمانی که نیاز به تعریف علمی و در‌نتیجه تعریف عملیاتی برای سنجش این مفهوم به‌منظور سیاستگذاری در حوزه رسانه‌ها پیش می‌آید، یافتن تعاریف و شاخص‌هایی که جامع و قابل ‌اعتماد باشند، تا حد زیادی دشوار خواهد بود. این دشواری در ارائه مفاهیم و شاخص تا حد بسیاری مربوط به تفاوت در رویکردهای کلان نظام‌های سیاسی به مقوله رسانه‌ها می‌باشد.

نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، رسانه‌ها و به‌ویژه سازمان صدا و سیما را به‌مثابه دانشگاه عمومی، متعلق به‌تمامی ملت، زبان گویای ملت و در خدمت تقویت وحدت، همبستگی و انسجام اجتماعی معرفی می‌نماید که باید توانایی پذیرش انتقادات و نظرات سازنده مردم، بازتاب صادقانه وقایع و رویدادها و فراهم‌کنندگی سلامت روحی و جسمی جامعه و ... را داشته ‌باشد [2]. بنابراین، نظام مدیریت رسانه در سازمان صدا و سیما به الگوی خدمت عمومی نزدیک است. تأکید بر الگوی خدمت عمومی بودن سازمان صدا و سیما می‌تواند به‌مبنایی برای ایجاد شاخص‌هایی به‌منظور ارزیابی رسانه ملی و سنجش مرجعیت آن کمک کند.

در‌واقع، پاسخ‌گویی به وضعیت مرجعیت رسانه‌ای نیازمند ارزیابی و سنجش شاخص‌های مختلفی است که بر عملکرد رسانه‌های خدمت عمومی تأثیر‌گذار هستند. این شاخص‌ها، از منابع مختلفی مانند نظام‌های هنجاری رسانه‌ای استخراج می‌شوند و عمدتاً ارزش‌های شناختی را توصیف می‌کنند [3]‌. از این منظر، سازوکارهای نظارتی رسانه‌ها، بسته به ماهیت اهداف سیاست رسانه‌ای و تعاریف عمومی رسانه‌ها از کشوری به کشور دیگر متفاوت است [۴]. در جوامع اقتدارگرا، سیاست رسانه‌ای معمولاً در خدمت منافع گروه‌های حاکم بر قدرت است، در‌حالی‌که در جوامع دمکراتیک، سیاست رسانه‌ای اصلاح و تضمین دسترسی به اطلاعات را تضمین می‌کند [5]. بر‌اساس نظام‌های هنجاری می‌توان الگوی مدیریت و مالکیت رسانه‌ها را در قالب سه الگو قدرت‌محور (اقتدارگرا)، بازار‌محور (مبتنی‌بر بازار) و خدمت‌محور (خدمت عمومی) طبقه‌بندی کرد.

رسانه خدمت عمومی گونه‌ای از مدیریت رسانه‌ای است که بر‌مبنای مسئولیت‌پذیری اجتماعی شکل ‌گرفته و فارغ از نفوذ بازار و دولت به‌دنبال تحقق ویژگی‌هایی در راستای پیشرفت اجتماعی است. سازمان علمی فرهنگی ملل متحد (یونسکو) رسانه خدمت عمومی را رسانه‌ای که توسط عموم ساخته، تأمین مالی و کنترل می‌شود، تعریف می‌نماید. همچنین نهادهای مختلف ملی و بین‌المللی از‌جمله اتحادیه پخش برنامه‌های اروپایی، اتحادیه رادیو- تلویزیون‌های آسیا- اقیانوسیه و سازمان علمی- فرهنگی ملل متحد در‌خصوص ویژگی‌ها و مصادیق رسانه خدمت عمومی، شاخص‌های متعددی را ارائه می‌دهند [6].

اگرچه نمی‌توان شاخص‌های یکسانی را برای رسانه‌های خدمت عمومی ارائه داد که بدون هیچ‌گونه تغییری در کشورهای مختلف قابل بهره‌برداری باشد، اما برخی شاخص‌های فراگیر و ارزش‌های عمومی حاکم بر رسانه‌ها، مانند جامعیت، استقلال، تعالی، تنوع، پاسخ‌گویی و نوآوری، اصول و ارزش‌های مشترک در فعالیت‌های رسانه‌ای هستند. به‌عنوان مثال، در حوزه اتحادیه اروپا، 115 سازمان رسانه‌ای خدمت عمومی در 56 کشور این ارزش‌ها را ترویج می‌کنند. برای دستیابی به این ارزش‌ها، سازمان‌های رسانه‌ای نیازمند مقررات جامع، بودجه کافی، پایداری و حکمرانی حرفه‌ای هستند [7]. از‌آنجا‌که این ارزش‌ها، اصول مهمی برای رسانه‌های خدمت عمومی به‌شمار می‌آیند، بسیاری از سازمان‌های رسانه‌ای و نهادهای نظارتی این مسائل را به‌عنوان اولویت خود در نظر گرفته و از اقداماتی نظیر سنجش تحقق اهداف سیاستی، طراحی شاخص‌ها، اجرای سازوکارهای نظارتی و ارزیابی استفاده می‌کنند. این اقدامات، برای افزایش شفافیت و کیفیت خدمات رسانه‌ای بسیار حیاتی هستند و به ارتقای مرجعیت و افزایش رضایت عمومی از رسانه‌ها کمک قابل‌توجهی می‌کند.

با توجه به آنچه گفته شد، هدف این پژوهش «ارائه شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌های خدمت عمومی» می‌باشد. از این منظر پژوهش حاضر بر آن است تا با بهره‌گیری از رویکرد ترکیبی شاخص ‌ترکیبی سنجش مرجعیت رسانه خدمت عمومی را احصا و ارائه نماید.

امروزه رسانه‌های ارتباطی یکی از ستون‌های اساسی جامعه هستند، چراکه از طریق ساخت اطلاعات است که گفتمان عمومی ایجاد می‌شود و واقعیت‌های پیرامون ما را شکل می‌دهد [8]. از این منظر نحوه عملکرد رسانه‌ای امروزه در تمامی جوامع، موضوعی پراهمیت است؛ تحولات رسانه‌ها به‌ویژه آنهایی که ناشی از پدیده همگرایی [9] و همچنین رسانه‌ای شدن عمیق [10] جوامع هستند، همه رسانه‌ها را به چالش کشیده تا سهم خود را در ارتباطات عمومی و موقعیت خود در درون محیط رسانه‌ای باز تعریف کنند. با توجه و تأثیر رسانه‌ها بر فرایندهای مردم‌سالارانه و انسجام اجتماعی، انتظارات جدی درباره نقش رسانه‌ها در تحقق این کارکردها وجود دارد. از این منظر نیاز به ارزیابی جایگاه رسانه‌ها به‌منظور سنجش مرجعیت آنها ضروری است، چراکه امروزه مخاطبان از رسانه‌ها به‌عنوان منبع کلیدی برای به‌روز نگه‌داشتن خود در مورد آنچه در جهان می‌گذرد و ایجاد افکارشان در مورد مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی استفاده می‌نمایند. این موضوع به‌خصوص در کشور ما که به‌طور گسترده در معرض انواع هجوم‌های فرهنگی و شناختی به‌واسطه عملیات روانی– رسانه‌ای نظام سلطه قرار دارد؛ بیش‌از‌پیش پر‌اهمیت است؛ چراکه اولین گام در سیاستگذاری فرهنگی، شناخت کامل از کلان مسائل فرهنگی کشور از‌‌جمله وضعیت مرجعیت رسانه‌ای می‌باشد؛ از‌این‌رو شناسایی و ارائه شاخص‌های سنجش مرجعیت رسانه‌ای به‌منظور اتخاذ سیاست‌های راهبردی یکی از ضروری‌ترین اقدام‌های سیاستی برای ترسیم وضعیت و میزان تحقق اهداف کلان در حوزه سیاست‌های رسانه‌ای کشور می‌باشد.

سؤالات پژوهش

سؤال اصلی

شاخص‌های سنجش و ارزیابی مرجعیت رسانه‌ای کدامند؟

سؤال فرعی

مهم‌ترین شاخص‌های تأثیرات رسانه‌ای در سنجش مرجعیت رسانه‌ای کدامند؟

مهم‌ترین شاخص‌های شفافیت و پاسخ‌گویی رسانه در سنجش مرجعیت رسانه‌ای کدامند؟

مهم‌ترین شاخص‌های اعتبار منبع و اعتماد در سنجش مرجعیت رسانه‌ای کدامند؟

مهم‌ترین شاخص‌های مدیریتی سازمانی در سنجش مرجعیت رسانه‌ای کدامند؟

مهم‌ترین شاخص‌های نوآوری سنجش مرجعیت رسانه‌ای کدامند؟

مهم‌ترین شاخص‌های سهم مخاطب در سنجش مرجعیت رسانه‌ای کدامند؟

 

2.مروری بر قالبهای مفهومی و نظری

2-1. تحولات دیجیتال و مرجعیت رسانههای خدمت عمومی

عوامل مختلفی بر اثر‌بخشی، کارایی و مرجعیت رسانه‌های خدمت عمومی تأثیر‌گذار هستند؛ در طول سال‌های اخیر به‌ویژه از زمان ورود اینترنت و دیجیتالی‌سازی خدمات رسانه‌ای در قرن بیست‌و‌یکم، رسانه‌های خدمت عمومی و به‌طور‌کلی ارتباطات اجتماعی، تغییرات وسیعی را تجربه کردند. به‌طوری‌که این فضای جدید ارتباطی و به‌خصوص زیست‌بوم فعلی رسانه‌های اجتماعی، اعتبار رسانه‌های خدمت عمومی را زیر سؤال می‌برد و در‌عین‌حال ضرورت احیای اعتبار رسانه‌های خدمت عمومی را برجسته می‌کند. از‌این‌رو، بحث پیرامون اعتبار رسانه‌های خدمت عمومی و انطباق آنها با تحولات حوزه دیجیتال به‌عنوان مسئله سیاستی، گزینه روی میز سیاستگذاران رسانه‌ای می‌باشد؛ در این رابطه موضوع مهم، روح جدید رسانه‌های خدمت عمومی و ارزیابی سرمایه اجتماعی آنها می‌باشد [11]. در سال‌های گذشته تلاش‌های نظری فراوانی در قالب کتاب‌های مختلف و مقالات در مجله‌های علمی پیرامون انتقال و تطابق خدمات پخش عمومی (PSB) و تحول و حرکت آن به خدمات عمومی رسانه‌ای (PSM) انجام شده است. با‌این‌حال، در مورد وجود راه‌حل و چگونگی پیاده‌سازی و اجرای آن در رسانه‌های سنتی (نظیر سازمان‌های رادیو تلویزیون و مطبوعات)، تردیدهایی وجود داشته و مسیر پیش رو کاملاً واضح نشده است [12].

چالش‌های مختلفی پیش ‌روی سازمان‌های رسانه‌ای قرار دارد تا در راستای انطباق با زیست‌بوم نوین رسانه‌ای که تحت‌تأثیر فضای دیجیتال شکل‌ گرفته، گام بردارند. این چالش‌ها نیازمند مواجهه راهبردی و هوشمندانه‌ای هستند:

  1. بازنگری در صلاحیت‌ها، مأموریت‌ها، چشم‌انداز و راهبردها حداقل برای 10 سال آینده،
  2. انطباق و اصلاح الگوهای حکمرانی آنها با نیازهای جامعه امروزی،
  3. تضمین بودجه و پایداری مدل‌های تأمین مالی،
  4. تضمین چارچوب استقلال نهادی برای رسانه‌های خدمت عمومی، آزادی از فشار سیاسی، حزبی و دیگر لابی‌ها،
  5. کسب شناخت نسبت به متغیرهای ناشناخته برای بهره‌برداری مناسب از طیف دیجیتال، چه در ارتباطات زمینی و چه در بسترهای سکوهای متنوع به‌منظور تحقق جامعیت و دسترسی‌پذیری،
  6. نوسازی استراتژی‌های مدیریت کسب‌و‌کار،
  7. توسعه نظام‌های تنظیم‌گری، خودتنظیم‌گری و تنظیم‌گری مشارکتی که به مسئولیت‌پذیری اجتماعی، شفافیت و پاسخ‌گویی متعهد باشند،
  8. سازگاری محتوا و برنامه‌سازی با تحولات مصرف رسانه‌ای، دسترسی به صفحه نمایش‌های مختلف و وفاداری به اصول اساسی رسانه‌های خدمات عمومی،
  9. ارتقای ابتکارات، نوآوری و کیفیت به‌عنوان محرک اصلی تحول و گشودن فضای خلاقانه به روی مشارکت مخاطبان،
  10. طراحی شاخص‌های ترکیبی برای ارزیابی سهم اجتماعی رسانه‌های خدمات عمومی برای انتقال بهتر ارزش عمومی آنها [13].

این مسائل و چالش‌ها که به بقا، استمرار و اعتبار رسانه‌های عمومی مربوط می‌شود، به ضعف‌ها و کاستی‌های موجود در رسانه‌های عمومی پاسخ می‌دهد، چنان‌که این ملاحظات بعد از انتشار تحقیقات علمی و گزارش‌های نهادهای نظارتی، توسط این سازمان‌ها به‌طور جدی مورد توجه قرار گرفته است [14].

تامبینی[1] (2015) در مطالعه تطبیقی در مورد نگاشت‌پردازی از رسانه‌های دیجیتال در ٥٦ کشور، به شواهدی دست یافت که نتایج آن نشان ‌می‌دهد:

‌الف) مخاطبان رسانه‌های خدمات عمومی رو به کاهش است،

‌ب) بودجه آنها نیز رو به کاهش است،

‌‌ج) مرجعیت آنها مورد مناقشه است و استانداردهای آنها در معرض تهدید است،

د) دیجیتالی شدن، چارچوب تنظیم‌گری سنتی برای رسانه‌های خدمت عمومی را تضعیف می‌کند،

ه) مداخله دولت‌ها و احزاب سیاسی وخامت آنها را افزایش می‌دهد و در‌نهایت تقاضای رسانه خدمت عمومی مستقل را بالا می‌برد.

مرزال و زالو[2] (2016) نیز مواردی چون همگرایی دیجیتال، پراکندگی مخاطبان، تنوع دسترسی، ایجاد جوامع مجازی و ظهور رسانه‌های برخط جدید ارزان‌تر و مؤثرتر را به‌عنوان عوامل فناوری‌های اجتماعی اثرگذار بر دگرگونی فعالیت‌های رسانه‌های خدمت عمومی معرفی می‌نمایند. بوری[3] (2015) در مطالعات خود توانایی‌های خدمات پخش عمومی را برای انطباق کارکردهای خود با زیست‌بوم ارتباطی چند‌سکویی در حوزه‌های مختلفی همچون روش‌های جدید تولید و توزیع پیام، دسترسی به محتوا، تغییرات در عادات مصرفی رسانه‌ای، اولویت دادن به‌نوعی از هوش تحریریه‌ای برای پیوند دادن کاربران (مخاطبان) و با برنامه‌سازی، به‌منظور تحقق اهداف متنوعی از منفعت عمومی را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. ون دایک و پول[4] (2015) و مارتین[5] (2016) سیار بودن، قابلیت اتصال و مشارکت مخاطب را ابزارهای مفیدی برای انطباق رسانه‌های سنتی با فضای جدید ارتباطی می‌داند؛ با‌این‌وجود محققانی چون کارپنتیر[6] (2011) و هازبرینک[7] (2011) در مورد استفاده خدمات پخش عمومی از این امور به‌دلیل از دست رفتن کنترل ایدئولوژیکی آنها، تردید داشته‌اند [15].

امروزه به‌دلایل زیادی از‌جمله ایجاد شاخص‌های ارزیابی مرجعیت خدمات رسانه‌ای عمومی، باید پنج امر ناسازوارانه را در نظر داشت؛ اولین تناقض درباره نسبت رابطه بین رسانه‌های خدمات عمومی با دولت‌ها و سیاست‌مداران است؛ آیا رسانه‌ها باید مستقل باشند یا سخن‌گوی سیاست آنها باشند؟ برای مشروعیت بخشیدن، کنترل یا پاسخ‌گویی قدرت سیاسی عمل کنند؟ دومین مورد مربوط به رقبای رسانه‌های خدمت عمومی می‌باشد (همزیستی رسانه‌ای یا دو قطبی‌سازی؛ همکاری با رقبای خصوصی یا صلاحیت برای تقابل). تناقض سوم مربوط به نهادهاست، تلاش برای همدلی از طریق ارزش‌های مشترک و تمرکز در داخل. چهارمین مسئله مشکل بازاریابی برای مخاطبان و تعادل میان اطلاعات کیفی و کیفی است و آخرین مورد قرار گرفتن سازمان رسانه‌ای در معرض خطر کم‌کاری و شعارگرایی داخلی است [16].

2-2. کالای عمومی و ارزشهای اجتماعی

با در نظر گرفتن خدمات پخش عمومی به‌مثابه کالای عمومی ناب لازم است آن را با توجه به ارزش‌ها و سرمایه اجتماعی‌اش مجدداً با تمرکز بیشتری در جامعه دیجیتال مورد واکاوی قرار داد؛ در سطح اقتصادی چون بازارها به سودمندی اجتماعی کالای عمومی در ارائه محصولات رسانه‌ای توجه کافی ندارند و همچنین با توجه به ماهیت حق دسترسی به اطلاعات مستقل و سودمند برای آحاد مردم، احیای دوباره خدمات عمومی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است [15].

رسانه‌های خدمات عمومی نیازمند تغییر در رویکرد ارزش‌آفرینی و جهت‌دهی مجدد به‌سمت سهم خود در خلق و ایجاد سرمایه اجتماعی هستند. رسانه‌های خدمت عمومی باید نشان دهند که به‌رغم عدم کارایی دقیق از نظر سودآوری تجاری بر‌اساس منطق بازار، توانایی لازم را برای انسجام اجتماعی، توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه و ایجاد تضمین دسترسی به اطلاعات، آزادی بیان و حفاظت از کثرت‌گرایی و تنوع برای آحاد مخاطبان را دارند.

اصول اساسی که بر عملکرد رسانه‌های خدمات عمومی حکم‌فرما هستند، شامل جامعیت، همگرایی، استقلال، تنوع، نوآوری، کیفیت، شفافیت، مشارکت‌پذیری و پاسخ‌گویی هستند و باید با توجه به نیازهای اجتماعی فعلی و چالش‌های جدید رسانه‌ای تعدیل شوند. این اصول نه‌تنها باید با فناوری‌های ارتباطی نوین سازگار شوند، بلکه باید در شرایط رقابتی جدیدی که فرصت‌های تنظیم‌گری و بازارهای منعطف‌تر را ممکن می‌سازد، نیز ادغام گردند. شکل‌گیری مجدد این مسئولیت‌ها تحت‌تأثیر مدل حکمرانی، بودجه تخصیص‌یافته به رسانه‌ها و مهم‌تر از همه، بر‌مبنای ارزش‌های عمومی که بر این سازمان‌ها اعمال می‌شود، قرار دارد.

مشروعیت رسانه‌های خدمات عمومی باید بر‌اساس سهم آنها در شکل‌دهی به سرمایه اجتماعی و به رسمیت شناختن ارزش عمومی آنها توسط جامعه [17] باشد تا از این طریق بتوان عدالت در ارائه کالاهای عمومی اجتماعی را حفظ کرد. درواقع پاسخ به نیازهای اجتماعی متنوع و پیچیده و در‌عین‌حال ادغام همکاری و تعامل شهروندان مهم‌ترین چالش پیش رو برای اداره سازمان‌های رسانه‌ای خدمات عمومی است [18].

این شناخت اجتماعی به حکمرانی باز و مسئولیت‌پذیر نیاز دارد که در درون ارزش‌های خدمت عمومی قابل درک باشد. این امر منجر به ایجاد ارزش شناختی و رهنمودهای نظری می‌شود که محققانی همچون پیکارد (۲۰۱۲) و لو (۲۰۱۶) و بسیاری از محققان دیگر باهدف شناسایی مدل‌ها و شاخص‌های ترکیبی برای ارزیابی کیفیت و خصوصیات خدمات و مؤسسات ارتباطی، در توسعه نظری این مفاهیم مشارکت داشته‌اند [15].

2-3.شاخصهای ترکیبی

در دهه‌های گذشته شاخص‌های ترکیبی به‌عنوان ابزاری مفید در تحلیل‌های سیاستی مورد استفاده قرار می‌گیرند و تعداد آنها در سرتاسر جهان، رو به افزایش است. چنین شاخص‌هایی، مقایسه‌هایی ساده را فراهم می‌آورند که می‌توانند جهت تشریح موضوعاتی پیچیده و در برخی مواقع پیچیده در حوزه‌هایی گسترده، مورد استفاده قرار بگیرند. هنگامی که این شاخص، در دوره‌های زمانی منظمی مورد ارزیابی قرار گیرد، می‌تواند مسیر کلی تغییر را طی زمان مشخص سازد. یک شاخص ترکیبی، زمانی شکل می‌گیرد که شاخص‌های مجزا بر‌مبنای مدلی، به یک شاخص تک، ترجمه و تبدیل شوند. یک شاخص ترکیبی باید مفاهیم چندبعدی را اندازه‌گیری نماید که نمی‌توانند به‌وسیله یک شاخص مجزا، اندازه گیری شوند، مفاهیمی همچون رقابت‌پذیری، صنعتی‌ شدن، پایداری، جامعه دانش‌بنیان [19].

تعیین یک چارچوب نظری دقیق، نقطه شروع در ساختن شاخص‌های ترکیبی است. چارچوب نظری باید پدیده مورد بررسی را برای اندازه‌گیری شدن و تعیین زیر اجزای آن، انتخاب معیارهای منفرد و وزن‌هایی که اهمیت نسبی آنها را نشان‌ می‌دهد و نیز ابعاد ترکیب کلی را به‌وضوح تعریف کند. برای تعریف شاخص مرجعیت رسانه‌ای در رسانه‌های خدمت عمومی باید به مفاهیم مربوط به ارزیابی عملکرد رسانه‌ها از منظر‌های مختلف سازنده عناصر ارتباطات جمعی توجه داشت. از‌این‌رو، سازندگان این شاخص باید معیار واضح و مشخصی را برای تعیین معیارها و شمول یا عدم شمول متغیرها ارائه دهند. نظرات متخصصان برای تعیین شمول یا عدم شمول معیارهای مختلف در شاخص ترکیبی، می‌تواند بسیار اثرگذار باشد. روش‌های مطالعات نظری مختلف در مورد متغیرهای مرتبط با شاخص، یکی از راه‌های انتخاب معیارهای زیربنایی شاخص ترکیبی است. در تحقیق حاضر، انتخاب متغیرها برای شمول در شاخص ترکیبی، بر‌اساس تحقیقات انجام‌ شده در حوزه ارزیابی رسانه‌ها و به‌خصوص رسانه‌های خدمت عمومی و همچنین مصاحبه با خبرگان انجام گرفته است که در بخش بعدی توضیحات بیشتری ارائه خواهد شد.

فرایند ساخت شاخص ترکیبی نیز به انواع مختلفی توصیف شده است: از‌جمله «یک تابع وزن‌دهی شده خطی ساده از مجموع Q زیرشاخص نرمال شده»؛ «یک روش ساختن وزن‌ها جهت ترکیب شاخص‌ها»؛ «یک فن منحصربه‌فرد» و «ترکیب اقلام مختلف یا مؤلفه‌های مجزا». بر این اساس اغلب شاخص ترکیبی شامل مراحل زیر است: 1.توسعه چارچوب نظری، 2. انتخاب متغیرها، 3. برخورد با داده‌های ناقص، 4. تحلیل‌های چند متغیره، 5. هنجارسازی داده‌ها، 6. تجمع و وزن‌دهی، 7. تحلیل حساسیت، 8. بازگشت به داده‌ها، 9. ارتباط با دیگر شاخص‌ها و 10. نهایی‌سازی و نتیجه‌گیری.

‌از‌آنجا‌که طراحی و توسعه یک شاخص ترکیبی با انجام 6 مرحله اول خاتمه می‌یابد و مراحل هفتم تا دهم برای تحلیل شاخص طراحی‌ شده (از‌جمله تحلیل حساسیت ناشی از تغییر در زیر‌معیارها، تحلیل داده‌های گردآوری شده به‌صورت مجزا، تحلیل ارتباط شاخص ترکیبی طراحی ‌شده با دیگر شاخص‌های موجود) انجام ‌می‌شود [20]، در این پژوهش، جهت توسعه شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای، مراحل یک تا 6 انجام شده است. از‌آنجا‌که بحث در مورد احصای شاخص‌های ترکیبی از توسعه مطالعات نظری و پیشینه پژوهش آغاز می‌شود، در ادامه مطالعات نظری و تجربیات قبلی در مورد شاخص‌های سنجش و ارزیابی عملکرد رسانه مورد بحث قرار می‌گیرد.

 

2-4.شاخصهای ارزیابی، مرجعیت و اعتبار رسانهها از منظر ارزشهای عمومی

ارزیابی و سنجش تأثیرات اجتماعی و اقتصادی یکی از موضوعات نوظهور در حوزه رسانه است؛ این موضوع در‌خصوص رسانه‌های خدمت عمومی اهمیت بیشتری دارد، چون این رسانه‌ها اگر می‌خواهند فعالیت خود را ادامه دهند، باید ارزش واقعی و محسوسی را برای مخاطبان خود فراهم کنند؛ این ارزش‌ها را می‌توان در قالب یک سری متغیر درک کرد [21، 22]؛ ویژگی‌های اقتصادی (توانایی در استمرار فعالیت‌ها)؛ جامعه، فرهنگ و اجتماع (همبستگی اجتماعی و هویت فرهنگی در یک فضای متفاوت)؛ آموزشی (تولید دانش، کیفیت و توانایی برای شهروندان آگاه)؛ سیاسی (تولید اطلاعات بی‌طرفانه با تشویق گفتگوهای مردم‌سالارانه و مشارکت عمومی) و بوم‌شناسی (توسعه پایدار و کاهش رفتار منفی عمومی).

بنابراین برای ایجاد ارزش عمومی، شرکت‌های رسانه‌ای باید فراتر از مدل‌های مبتنی‌بر عرضه و تقاضا عمل کنند و اهداف اجتماعی گسترده‌تری را در نظر بگیرند [23، 24] و مجموعه‌ای از استانداردها یا معیارهایی را ایجاد کنند که امکان اندازه‌گیری و ارزیابی دقیق آن را فراهم باشد؛ مسیری به‌سوی «پیمانی- اجتماعی» با اهدافی همچون گشایش به جامعه، استقلال، ثبات و مسئولیت‌پذیری [25].

برخی از شاخص‌ها برای اندازه‌گیری و ارزیابی رسانه‌ها از‌سوی نهادها و مؤسسات بین‌المللی ارائه شده است؛ بیشتر این شاخص‌ها برگرفته از توصیه‌های اتحادیه پخش برنامه‌های اروپایی[8] (EBU) به رسانه‌های خدمت عمومی اروپایی بوده است؛ شاخص پایداری رسانه[9] (MSI)؛ استراتژی‌های مسئولیت اجتماعی شرکتی[10] (CSR)؛ شاخص‌های کیفیت رسانه پخش عمومی (یونسکو)؛ مدل سنجش تأثیرات اجتماعی[11] (GIM) و روش همگرایی دامین. ارزیابی‌های در مورد ارزش عمومی در رسانه‌ها که بر‌اساس این فلسفه سازماندهی شده، در بسیاری از شرکت‌ها (از‌جمله بی بی سی، زد د اف، ار تی ای و ِان آر کو) اجرا شده است؛ اگرچه این سازمان‌های رسانه‌ای از رویه‌های مختلف و با مفاهیم مختلف پیروی می‌کنند [26].

در سازمان‌های رسانه‌ای عمومی اتحادیه اروپا، طراحی و توسعه شاخص‌های ارزیابی و روندهای مربوط به آن بیش از دو سال ادامه طول کشید؛ این اقدامات در سال 2012 با انتشار ابزاری برای ارزیابی ویژگی‌های نامشهود (کیفیت، شفافیت، پاسخ‌گویی، نوآوری، جامعیت و استقلال) به‌عنوان بخشی از اهداف کوتاه‌مدت چشم‌انداز رسانه‌ای 2020 اتحادیه آغاز شد؛ این سند که به آن نتایج (نظرات) دو نشست میان مدیران رسانه‌های خصوصی، رسانه‌های دولتی و اساتید دانشگاهی، افزوده شد در‌نهایت منجر به ارائه شاخص‌ها ارزیابی سال 2015 توسط اتحادیه پخش رسانه‌های اروپا شد، این شاخص‌ها که تحت‌تأثیر گسترش محبوبیت استفاده از استراتژی‌های مسئولیت اجتماعی قرار داشت از پنج بخش شامل خروجی‌ها (محتوا و خدمات ارائه‌ شده)، محدوده (استفاده از خروجی‌ها و توزیع آنها)، نتایج (اثر قابل اندازه‌گیری بر خروجی‌ها) و در‌نهایت تأثیر (منافع به‌دست آمده و ارزیابی تغییرات در میان‌مدت و بلندمدت) تشکیل شده بود [26].

‌با‌این‌وجود؛ بسیاری از سازمان‌های رسانه‌ای، به‌طور مثال بی بی سی (2004) و او آر اف (2017) این شاخص‌ها را توسعه داده‌اند. در مورد انگلیس این شاخص‌ها بر مفاهیم دمکراتیک، فرهنگی، خلاقانه، آموزشی، اجتماعی و جهانی تأکید می‌شود. در کشور اتریش، عملکرد رسانه خدمت عمومی از طریق شاخص‌های همچون ارزش‌های فردی، اجتماعی، ملی، بین‌المللی و شرکتی ارزیابی می‌شوند. سازمان‌های پخش تلویزیونی در آلمان، بلژیک، نروژ و فرانسه نیز از سیستم‌های مشخصی از شاخص‌ها برای ارزیابی کیفی خدمات خود و ارتباط مشارکت اجتماعی خود استفاده می‌کنند.

مرکز نظارت بر کثرت‌گرایی و آزادی بیان[13] سیستم‌های رسانه‌ای را از منظر 4 معیار (حفاظت از اصول پایه، کثرت‌گرایی بازار، استقلال سیاسی و دربرگیری اجتماعی) با ۲۰ شاخص ارزیابی می‌کند. همچنین با ابتکار مؤسسه غیر‌انتفاعی رتبه‌بندی حقوق دیجیتال که در سال ۲۰۱۳ توسط ربکا مک کی نون و مؤسسه تکنولوژی آزاد آمریکا ایجاد شده، انطباق عملکرد ۲۲ شرکت بزرگ را با مسئولیت اجتماعی دیجیتال از طریق ۳۵ شاخص برآورد و تحلیل می‌کند. مانوئل چاپارو[14] (۲۰۱۶) از دانشگاه مالاگا اسپانیا در زمینه توسعه شاخص‌های ترکیبی سودمندی اجتماعی ارتباطات (IRSCOM) پیشگام است؛ همچنین همچنین لوپز و همکاران[15] (۲۰۱۷) ۲۹ شاخص را برای تحلیل شفافیت در رسانه‌های خدمت عمومی در سه قسمت (اطلاعات سازمانی، اطلاعات اقتصادی و تولید اطلاعات) پیشنهاد می‌کنند؛ در تحقیق دیگری که توسط لوئیس م. رومئو و همکاران[16] (۲۰۱۶) برای تحلیل کیفیت اطلاعات رسانه‌های دیجیتال، یک مدل ساختاری در سه حوزه کلان و ۷۵ شاخص مربوط به این موضوع را ارائه می‌دهند که برگرفته از اجماع 40 متخصص است.

در‌هر‌حال، رسانه‌های عمومی در هنگام ارزیابی و ارائه گزارش تأثیرگذاری اقدامات، باید سه بازیگر اصلی را در نظر بگیرند: قوای سه‌گانه (قضات، مقامات دولتی، مقامات رسمی و شوراها)، بازار (رقبای در صحنه رسانه‌ها) و جامعه به‌طور‌کلی (جامعه، افراد ممتاز، حرفه‌ای و سازمان‌های غیرانتفاعی)؛ اما به‌نظر می‌رسد که آنها از توجه به گروه اصلی ذی‌نفع، یعنی مردم غفلت کرده و بیشتر روی بخش سیاسی تمرکز کرده‌اند. پیشنهادات و ارزیابی‌هایی که در سرتاسر اروپا در حال انجام است نشان از نیت مبتنی‌بر ترس را برای حفظ سرویس‌های خدمت عمومی و اقدامات متعدد برای پیکربندی روایت‌ها و استدلال‌های جدید در جهت استفاده از این رسانه‌ها نشان‌ می‌دهد، هرچند هنوز سازوکار موفقی برای این کار پیدا نکرده‌اند. در ادامه شاخص‌های تأکید شده در الگوهای پیشین برای نیل به جزئیات بیشتر مورد واکاوی قرار می‌گیرد [26].

 

 

3.تعریف شاخصهایی برای مرجعیت رسانههای خدمات عمومی

3-1. جامعیت[17]

رسانه‌های خدمت عمومی باید تضمین‌کننده اصل جامعیت باشند، به ‌این ‌معنا که حوزه پخش و انتشار رسانه‌ای باید دسترسی همه شهروندان را به برنامه‌ها و محتوای رسانه‌ای تضمین کند. در‌واقع برای جامعه پخش عمومی، این اصل بیانگر این است که هیچ‌کس نباید به‌علت فاصله جغرافیایی از حق بیان و دسترسی آزادانه به اطلاعات محروم شود. با‌این‌وجود این اصل به‌معنای حداکثر رساندن به مشتریان در بازار نیست، بلکه خدمت به شهروندان در یک دمکراسی است؛ بنابراین اگر رسانه‌ای مخاطبین خود را شهروندان یک کشور تعریف کند، منطقاً باید به همه آنها دسترسی پیدا کند [27]. در این رابطه دسترسی به دو معناست:

  1. دسترسی از لحاظ فنی به پوشش سراسری که نقش زیادی در ایجاد انسجام و یکدستی جامعه دارد،
  2. پیام‌های ارائه ‌شده باید به‌گونه‌ای باشند که همه مردم بتوانند آنها را درک کنند و برایشان قابل استفاده باشد [28].

 

3-2.اعتبار رسانه

کارتر و گرینبرگ (1965) از اولین کسانی بودند که اعتبار رسانه را به‌عنوان یک مفهوم منحصربه‌فرد مورد مطالعه قرار دادند. قضاوت در مورد اعتبار رسانه با قضاوت‌های اعتبار عمومی متفاوت است، زیرا ممکن است ابعاد مختلف رسانه‌ها مخدوش شوند. پرلوف (2010) می‌نویسد، «(اعتبار) ادراک مخاطب از کیفیت‌های ارتباط‌دهنده است» در این خصوص مفهوم کیفیت ارتباط‌دهنده پیچیدگی دارد زیرا منبع، پیام و رسانه اغلب به‌سختی تفکیک می‌شوند. بنابراین اعتبار دربرگیرنده جنبه‌های مختلفی از‌جمله اعتبار منبع، اعتبار پیام و اعتبار رسانه است.

اعتماد مفهومی نیز مفهومی است که در علوم اجتماعی به‌طور گسترده مورد تحقیق قرار گرفته است. اعتماد دارای تعاریف بی‌شمار و در برخی جنبه‌ها متفاوت از یکدیگر می‌باشد، با‌این‌وجود این تعاریف نقاط مشترک زیادی نیز دارند. اول، اعتماد رابطه‌ای است بین دو بازیگر، یک متولی (بازیگری که اعتماد می‌کند) و یک امانت‌دار (بازیگری که اعتماد دریافت می‌کند) [29]. مطالعات متعددی اعتبار رسانه را بر‌اساس ویژگی‌های آن تعریف می‌کنند. به‌عنوان مثال، آن را به‌عنوان «ارزیابی جهانی از عینیت داستان» (ساندار، 1999) و «کیفیت درک شده بر‌اساس عوامل متعدد، از‌جمله قابلیت اعتماد و تخصص» [30]تعریف شده است. اگرچه این تعاریف مفید هستند، اما تعریف یک مفهوم بر‌اساس مفاهیم فرعی آن می‌تواند مشکل‌ساز باشد. در انجام این‌کار، تجزیه‌و‌تحلیل اینکه آیا اصطلاح تعیین‌کننده مترادف یا یک جزء است، دشوار می‌شود. مطالعات دیگر به یک مسئله حتی جدی‌تر اشاره می‌کنند که اصلاً تعریفی ارائه نمی‌کند [29]. اعتماد 1. معطوف به آینده است، 2. شامل ریسک است، و 3. پیچیدگی اجتماعی را کاهش می‌دهد. در یکی از اولین ارزیابی‌های نظری اعتماد، زیمل (2009 [در ابتدا 1908]) اعتماد را به‌عنوان فرضیه‌ای برای رفتار آینده که به‌اندازه کافی برای عملی شدن قطعیت دارد، تعریف می‌کند، بنابراین بر این واقعیت تأکید می‌کند که اعتماد آینده‌نگر است. بنابراین، اعتماد «وضعیت انتظار مطلوب» است [31]‌. ریسک به این دلیل مطرح می‌شود که نمی‌توان رویدادها یا اقدامات آینده را پیش‌بینی کرد. اعتماد در موقعیت‌های مخاطره‌آمیز و نامطمئن ضروری است و حالتی بین دانستن و ندانستن را توصیف می‌کند. کسی که همه‌چیز را می‌داند نیازی به اعتماد ندارد و کسی که هیچ‌چیز نمی‌داند نمی‌تواند اعتماد کند [32]. با وجود این خطر مرتبط با اعتماد، اعتماد ضروری است؛ زیرا پیچیدگی اجتماعی را کاهش می‌دهد و بنابراین تصمیم‌گیری در دنیایی با گزینه‌های متعدد را امکان‌پذیر می‌کند [33]. گفتنی است که اصطلاحات «اعتماد» و «اعتبار» اغلب با هم هم‌پوشانی دارند و به‌جای یکدیگر استفاده می‌شوند که منجر به سردرگمی کلی در ادبیات ارتباطی می‌شود [34]. تحقیقات اعتماد دارای سنت طولانی در رشته‌هایی مانند جامعه‌شناسی، علوم سیاسی و روان‌شناسی است. در مقابل، محققان ارتباطات عموماً مفاهیم مرتبط مانند اعتبار رسانه را در نظر گرفته‌اند. اعتبار رسانه معیارهایی را در‌بر‌می‌گیرد که مردم برای ارزیابی رسانه از آنها استفاده می‌کنند [35]. با‌این‌وجود، اعتماد رسانه با اعتبار صرف متفاوت است، زیرا، در‌حالی‌که دومی (اعتبار) به‌عنوان ویژگی منبع یا رسانه در نظر گرفته ‌می‌شود، اولی (اعتماد) توسط محققان از نظر روابط بین مخاطب‌/ شهروند ارزیابی می‌شود. از‌یک‌سو‌ به دست‌اندرکاران رسانه و از‌سوی‌دیگر به پوشش رسانه‌ای [36].

 

3-3.استقلال و عدم وابستگی

استقلال یک اصل هنجاری مرکزی در سیاست رسانه‌ای و روزنامه‌نگاری است. همچنین یک اصطلاح بحث‌برانگیز است که دارای معانی و معانی مختلفی است. استقلال رسانه در میان صنایع رسانه، فعالان، روزنامه‌نگاران، محققان و تنظیم‌کننده‌ها از دیدگاه‌های مختلف مورد بحث قرار می‌گیرد. در زمینه‌های مختلف، از‌جمله بحث‌ها در مورد موقعیت رسانه در جوامع استبدادی، وضعیت پخش‌کنندگان خدمات عمومی اروپایی و رسانه‌های مستقل، بازیگران مختلف استقلال را متفاوت درک می‌کنند. سازمان‌ها و بازیگران رسانه‌ای با اعلام استقلال‌- از کنترل دولتی، نیروهای بازار یا کنوانسیون‌های جریان اصلی- در پی تقویت مشروعیت و اعتبار خود در نزد مخاطبان، همتایان و همچنین سیاستگذاران هستند. با‌این‌حال مسئله استقلال رسانه به‌طور فزاینده‌ای دشوار می‌شود. مفهوم استقلال در بحث‌های مرتبط درباره «حکمرانی رسانه» و «بازارهای رسانه‌ای «مفهومی اساساً مورد مناقشه» است که ذاتاً در معرض تجدید نظرها و تفسیرهای بی‌پایان است» [37]. دیدگاه‌های مختلف در مورد بحث استقلال در سازمان‌های رسانه‌ای مطرح است؛ اتحادیه پخش برنامه‌های اروپایی (EBU) استقلال سازمان رسانه‌ای را از سطوح مختلف ساختاری، نظارتی، مدیریتی، تحریریه مورد توجه قرار می‌دهد [38]. یونسکو استقلال رسانه‌ای را در سه سطح استقلال مالی، استقلال اداری و استقلال سردبیری تعریف می‌کند [39]؛ میراندا کامپوآمور[18] (2003)، معتقد است استقلال با دو محور، مبدأ و تمرین، حفظ می‌شود. در حالت اول، یک نهاد یا مجموعه‌ای از سازمان‌ها زمانی استقلال دارد که اعضای آن بدون دخالت هیچ قدرت دولتی دیگری و با در نظر گرفتن آموزش و تجربه در سمت‌های مشابه انتخاب شوند. در مورد بعدی، اشاره به این واقعیت است که وجود یک سازمان و وظایف آن توسط هیچ قدرت دولتی دیگری قابل ‌تغییر یا ابطال نباشد.

 

3-4.نوآوری[19]

نوآوری یک حقیقت مسلم برای صنعت رسانه است. از لحاظ تاریخی، سازمان‌های رسانه‌ای همیشه به انجام نوآوری نیازمند بوده‌اند. همان‌طور که سازمان‌ها در همه بخش‌های صنعتی به آن نیازمند هستند. البته در دهه‌های اخیر، شرایط لازم برای نوآوری در صنعت رسانه هم ضروری‌تر و هم دشوارتر شده است چون سرعت و حیطه پیشرفت فناورانه افزایش پیدا کرده است. نوآوری و پیشرفت فناوری رابطه جدا نشدنی با یکدیگر دارند. نوآوری مانند موتور پیشرفت فناورانه است و سازمان‌ها باید نوآوری داشته‌ باشند تا بتوانند به این پیشرفت واکنش نشان دهند. عمدتاً اجبار ضروری فعلی سازمان‌های رسانه‌ای برای نوآوری از پیشرفت تکنولوژیکی پایان‌ناپذیر ناشی می‌گردد که به یک عنصر دائمی از محیط استراتژیکی آنها تبدیل شده است. در‌نتیجه، فناوری و نوآوری برنامه اقدامات راهبردی در سازمان‌های رسانه‌ای را تسریع بخشیده‌اند. اگرچه صنعت رسانه، خود را به‌صورت انعکاسی توسط فعالیت‌های «ایجاد محتوای» خود تعریف می‌کند، اما درست به‌اندازه یک صنعت ایجاد‌کننده محتوا، به‌عنوان یک صنعت مبتنی‌بر فناوری نیز مهم شناخته خواهد شد. با‌این‌حال فناوری‌های ضروری برای ایجاد فرایند رسانه سال‌های متمادی به‌صورت ثابت بود و تغییرات زمانی رخ می‌داد که چالش‌ها یا موانعی پیش می‌آمد. به‌شکل سنتی، فناوری از ایجاد محتوا جدا بود (و در‌واقع تابع آن بود). فناوری برای ایجاد محتوا عاملی ممکن‌کننده بود، نه یک عامل هویت‌دهنده [30]. درواقع خلاقیت و نوآوری این شاخص با توجه به تحولات فناورانه، ظهور رسانه‌های اجتماعی و تغییرات مصرف رسانه‌ای یک عنصر مهم برای زنده ماندن رسانه‌های خدمت عمومی در عصر دیجیتال می‌باشد؛ این شاخص در بسیاری از مطالعات پیشین نیز به‌عنوان یک شاخص حیاتی در مرجعیت رسانه‌ای مورد توجه قرار گرفته است؛ اتحادیه پخش برنامه‌های اروپایی (2015) این شاخص را در سه حوزه نوآوری در کیفیت محتوا، نوآوری‌های فنی و مشارکت‌های رسانه‌ای توضیح می‌دهد [38]؛ یونسکو (2012)؛ وجود عناصری نظیر راهنمای سبک[20] (شیوه‌نامه) برای نوآوری در رسانه، استفاده از سکوهای جدید رسانه‌ای، تولید با‌کیفیت محتوا را برای وجود نوآوری ضروری می‌داند؛ هاچینسون و ویلسون[21](2010) ایده «استخر محتوا» بنگاه خبررسانی استرالیا (ABC) را در تولید محتوای باز و مشارکتی به‌عنوان یک نوآوری از طریق سکوهای موازی در رسانه‌های پخش خطی مطرح می‌کنند [40]. کاندو و همکارانش[22](2022) اجرای تکنیک‌های جدید تولید و انتشار محتوا و نیز گسترش شیوه‌های جدید مشارکت را به‌عنوان شاخص نوآوری‌های رسانه‌ای در رسانه‌های خدمت عمومی در انطباق با فضای دیجیتال معرفی می‌نمایند [41].

 

3-5.تنوع و تکثر رسانهای

در کنار آزادی ارتباطات، تنوع و تکثر رسانه‌ای، یکی از شاخص‌های اصلی ارزیابی و از اصول اصلی رسانه‌های خدمت عمومی می‌باشد [4]. تنوع رسانه ناهمگونی محتوای رسانه بر‌حسب یک یا چند ویژگی مشخص شده می‌باشد، در‌واقع تنوع را می‌توان این‌گونه تعریف کرد: «میزانی که محتوای رسانه‌ای بر‌اساس یک یا چند معیار متفاوت است». برای ارائه یک تعریف عملیاتی از تنوع رسانه‌ای، باید به جنبه‌های مختلف تنوع توجه کرد، تنوع مفهومی دو چهره (ژانوسی) است که هم‌زمان مفهومی تجربی و هنجاری است، این ویژگی، دو رویکرد متفاوت را به‌وجود می‌آورد، یکی از پایین به بالا، تجربی و کمّی، و دیگری از بالا به پایین، هنجاری و کیفی. رایج‌ترین رویکرد مفهوم «تنوع رسانه» از نظر تنوع بازتابی است، یعنی تطابق میان علایق، رحجان‌ها و ترجیحات کاربران رسانه و انعکاس این علایق و ترجیحات در محتوای رسانه‌ها. تنوع بازتابی میزانی است که علایق و ترجیحات جمعیت موجود به‌طور متناسب در رسانه‌ها بازنمایی و نمایش داده‌ می‌شود. تنوع بازتابی به‌معنای حضور و دسترسی برابر مردم در رسانه است: اگر هر فرد یا گروهی برای بیان ترجیحات خود دسترسی برابر به رسانه‌ها داشته‌ باشد، می‌توانیم بگوییم که رسانه‌ها به‌طور انعکاسی متنوع هستند. راه دوم برای تعریف «تنوع رسانه‌ای» از دیدگاه هنجاری است که خارج از قلمرو استفاده واقعی رسانه‌ها قرار دارد. این رویکرد منعکس‌کننده این مفهوم است که رسانه‌ها پدیده‌های اجتماعی فراگیر هستند که ممکن است به‌طور قابل‌توجهی بر مردم تأثیر بگذارند. بنابراین برای جلوگیری از بروز سوگیری در افکار عمومی، محتوای رسانه‌ها باید نظرات مختلف را به‌صورت یکسان و صحیح بیان کند. این نوع تنوع، تنوع باز است: میزانی که ترجیحات و نظرات متفاوت به‌طور مساوی (یعنی از نظر آماری به‌طور یکنواخت) در رسانه‌ها نمایش داده‌ ‌می‌شود [42]، هدف از تنوع باز ممکن است به‌عنوان دسترسی برابر برای ایده‌ها در نظام ارتباطات جامعه برچسب زده شود.

‌اسناد سیاستی و مطالعات پیشین بر اهمیت این شاخص در ارزیابی رسانه‌ها تأکید داشته‌اند؛ کاندو و همکارانش (2022) تنوع در رسانه‌های خدمت عمومی را نه‌تنها شامل بازنمایی فرهنگی در محتوای رسانه، بلکه توجه به موضوع ترویج تولید محلی نیز می‌دانند، این نویسندگان بر چهار محور تنوع در برنامه‌سازی، مخاطبان، هویت و زبان‌ها به‌عنوان شاخص‌های سازنده تنوع و تکثر رسانه‌ها اشاره دارند [41]؛ همچنین مفهوم تنوع می‌تواند اشاره به عناصری مانند «تنوع انعکاسی» و «تنوع دسترسی» داشته ‌باشد [4]؛ با‌این‌وجود می‌توان میان دو نوع از تنوع یعنی عمودی و افقی تفاوت قائل شد؛ تنوع افقی به میزان تفاوت واقعی مخاطبان در دسترسی به کانال‌های مختلف یک کشور مربوط می‌شود و تنوع عمودی، به تنوعی اشاره دارد که یک کانال خاص در برنامه‌سازی خود ارائه می‌دهد. اتحادیه پخش رسانه‌ای اروپا (EBU) به تنوع در برنامه‌ها (محتوایی که تمامی بخش‌های جامعه و ذائقه سیاسی و فرهنگی را فراهم می‌کند) و تعامل با مخاطب به‌عنوان شاخص‌های مربوط به تنوع اشاره می‌کند [17]؛ تنظیم‌گر ارتباطات و رسانه استرالیا (ACMA) معیارهایی همچون تنوع منابع (گستره متنوعی از منابع و صداهای رسانه‌ای)، تنوع محتوا (گستره متنوعی از اطلاعات و دیدگاه‌ها)، تنوع مصرف (طیف متنوعی از عادات مصرف)، سطح اتصال (اخبار ویژه مربوط به یک محدوده جغرافیایی)، سطح اصالت (روایت‌های خبری منحصربه‌فرد) و سطح خبرنگاری مدنی (اخبار با اهمیت عمومی) را برای بررسی شاخص تنوع و تکثر رسانه‌های استرالیایی در نظر گرفته است [43]‌؛ سازمان یونسکو (2012) بر تنوع فرهنگی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شاخص‌های ارزیابی کیفیت برای رسانه‌های پخش عمومی تأکید می‌نماید [28].

 

3-6.الگوهای شناختی‌/ روان‌شناختی مخاطب

بسیاری از تلاش‌ها برای مفهوم‌سازی و ارزیابی کارایی نظام‌های رسانه‌ای عمدتاً بر «طرف عرضه» ارتباطات عمومی متمرکز شده‌اند که به بررسی ویژگی‌های مربوط به محتوای رسانه‌ای و شکل ارائه آن تأکید می‌نماید؛ اگرچه این ویژگی‌ها نشان‌دهنده عملکرد بالقوه رسانه‌ها هستند، اما آنها شرط لازم و نه کافی برای سنجش عملکرد رسانه‌ها می‌باشند؛ از این منظر در بررسی عملکرد رسانه‌ها، شاخص‌های مربوط به «طرف تقاضا» مواردی هستند که حتماً باید مورد توجه قرار گیرد؛ برای ارزیابی عملکرد واقعی رسانه‌های باید بدانیم که آنها به چه نوع مخاطبانی می‌رسند، چگونه علائق و نیازهای مرتبط با اخبار و محتوای رسانه‌ای کاربران خود را برآورده می‌کنند و چگونه به درک کاربران خود از محیط رسانه‌ای کمک می‌کنند [44]. درواقع برای ارزیابی میزان انجام کارکردهای ارتباطی رسانه و در‌واقع عملکرد آنها، باید بدانیم آیا کاربران و یا مخاطبانی وجود دارند که به‌دلایل خاصی از این رسانه‌ها استفاده می‌کنند و این رسانه‌ها چه تأثیری می‌توانند بر آنها داشته ‌باشند. به‌طور‌کلی تحقیقات مخاطب پایه، شاخص‌های ارزیابی رسانه‌ها را در چند سطح طبقه‌بندی می‌کنند: الف) مراجعه مخاطبان به رسانه‌ها، ب) انگیزه‌های مخاطبان و کاربران برای انتخاب به رسانه‌های خاص، ج) اثرات متقابل رسانه‌ای و د) شاخص‌هایی که شیوه‌های بررسی نظرات مخاطبان و تعامل مخاطبان با رسانه‌ها را در نظر می‌گیرند [45].

3-7.تعالی و تحول

تعالی سازمانی به‌معنای تعهد سازمانی به رشد و توسعه دائمی سازمان در جهت کسب رضایت مشتری و افزایش مستمر سودآوری سازمان در یک محیط ملی فراگیر و حمایت‌کننده می‌باشد. تعالی سازمانی تابع شرایط خاص، فرهنگ، محیط داخلی و خارجی و کسب‌و‌کار، ویژگی نیروی انسانی سازمان، نقاط قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدهایی است که سازمان را دربرگرفته است. در یک‌کلام، مسیر برتری و تعالی سازمانی، شناسایی، تشخیص، توسعه و گسترش موفقیت در یک سازمان است [46]؛ این شاخص به‌عنوان یکی از اصول حاکم بر رسانه‌های خدمت عمومی در اسناد مختلف مطرح شده است؛ برخی از پژوهشگران مانند کاندو و همکارانش با تأکید بر اصل تعالی به‌عنوان یکی از اصول رسانه‌های خدمت عمومی، کیفیت، حرفه‌ای‌گری، رهبری و نظارت را به‌عنوان شاخص‌های این اصل معرفی می‌نمایند [41]؛ اتحاد پخش اروپایی (EBU) در توصیه‌نامه خود به سازمان‌های پخش عمومی اروپا، تعالی را یکی از اصول 6‌گانه حاکم بر رسانه‌های خدمات عمومی دانسته است و شاخص‌هایی همچون فرایند بهبود و کنترل کیفیت، مخاطب‌سنجی، امکانات فنی و آموزش را از عناصر مهم این اصل مطرح می‌کند [11]. رعایت استاندارهای فنی در تولید و انتشار محتوای رسانه‌ای همواره یکی از مهم‌ترین ابعاد فعالیت‌های رسانه‌ها می‌باشد [39]؛ این موضوع زمانی بیش‌از‌پیش پر‌اهمیت می‌شود که بدانیم امروزه بسیاری از سازمان‌های رسانه‌ای به‌خصوص رسانه‌های خدمات عمومی به‌واسطه تحولات ناشی از تکنولوژی‌های نوین ارتباطی چالش‌های متعددی روبه‌رو هستند؛ چراکه چشم‌انداز فرایندهای تولید و توزیع محتوای رسانه‌ای دستخوش تغییرات اساسی شده است، رشد مضاعف استفاده از دستگاه‌های آنلاین و متصل توسط کاربران، که توسط نوآوری‌های فناورانه هدایت می‌شود، ورود بازیگران جدید و تغییر عادت‌های تماشای برنامه‌ریزی‌ شده را امکان‌پذیر کرده است ؛ از این منظر توجه به استانداردهای تولید و انتشار محتوا در بررسی کارایی و اثر‌بخشی رسانه‌ها مهم و ضروری تلقی می‌شود.

 

3-8.شفافیت و پاسخ‌گویی

اصل شفافیت تأثیر مستقیمی بر مسئولیت مقامات دولتی در قبال افراد جامعه دارد و آنها را قادر می‌سازد تا کلیه اطلاعات مربوط به فعالیت خود را به‌دست ‌آورد. شفافیت در روند سازوکارهای مدیریتی باعث ارتقای سطح کارایی، اثربخشی و پاسخ‌گویی به‌عنوان اجزای اصلی مفهوم «مدیریت خوب» می‌شود [47]. در سطح رسانه‌های خدمت عمومی اصل شفافیت می‌تواند به‌عنوان یکی از مدافعان مشروعیت و مسئولیت‌پذیری در سازمان تلقی شود که اعتماد متقابل بین مخاطبان و رسانه را برقرار می‌کند و آسانی دسترسی به اطلاعات را تضمین می‌کند؛ هر‌چه سطح شفافیت بالاتر باشد، نهاد برای ارائه خدمات عمومی با‌کیفیت مجهز‌تر است. جامعه تنها در یک محیط شفاف است که می‌تواند در مدیریت و به‌ویژه نظارت بر آن مشارکت داشته ‌باشد. سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (UNESCO) شفافیت را به‌عنوان گردش آزاد اطلاعات در مورد مدیریت سازمان رسانه‌ای تعریف می‌نماید، به‌گونه‌ای که داده‌ها به‌راحتی قابل فهم و در دسترس باشد و به زبان ساده بیان شود. بنابراین، انتشار ترازنامه سالیانه کافی نیست؛ همچنین انتشار داده‌های مربوطه به مردم این امکان را می‌دهد که واقعاً رسانه را بشناسند و اطلاعات دقیقی از نحوه استفاده از منابع عمومی به‌دست آورند [39]. شاخص‌های اتحادیه پخش برنامه‌های اروپایی در مورد شاخص پاسخ‌گویی و شفافیت شامل گزارش مالی، سازوکارهای کنترل داخلی، مانند سازوکار حسابرسی داخلی و دستورالعمل‌های تحریریه (کدهای اخلاقی برنامه‌سازی) می‌شود [11].

4. روش‌شناسی تحقیق

پژوهش حاضر از نظر ماهیت از نوع تحقیقات اکتشافی است زیرا مسئله‌ای را مورد توجه قرار می‌دهد که قبلاً به آن پرداخته نشده است. در چنین تحقیقی به‌جای آزمون فرضیه، هدف آن جمع‌آوری الگوها و ایده‌هایی برای یافتن درک عمیق از موضوع است؛ برای این منظور از روش تحقیق کمّی‌و‌کیفی برای دستیابی به روشی مناسب جهت دستیابی به اهداف تحقیق استفاده می‌شود. ششکیفی و سپس داده‌های کمی گردآوری و تحلیل می‌‌گردد. پژوهش شیوه‌های ترکیبی نوعی استراتژی پژوهشی یا روش‌شناسی برای گردآوری، تحلیل و ترکیب داده‌های کمّی‌و‌کیفی است که برای فهم مسائل پژوهشی در زمان انجام یک پژوهش مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این روش ابتدا داده‌های کیفی توسط تکنیک مصاحبه گردآوری شده و پس از ترکیب مقولات استخراج ‌شده از مصاحبه با متغیرهایی که با مطالعه پیشینه تحقیق گردآوری شده است، ابزار کمّی که پرسش‌نامه تحقیق است طراحی می‌شود و سپس داده‌های کمّی به‌وسیله پرسش‌نامه گردآوری می‌شود.

4-1. جامعه و نمونه آماری

با توجه به ماهیت خبرگان بودن این پژوهش، پژوهشگر به‌دنبال جمع‌آوری قضاوت افراد آشنا با مفاهیم مرجعیت رسانه است. لذا جامعه آماری پژوهش در فاز کیفی کلیه خبرگان حوزه رسانه در کشور می‌باشد. در گام کیفی این تحقیق، روش نمونه‌گیری، نمونه‌گیری هدفمند است. از دیدگاه نوع‌شناسی راهبردهای نمونه‌گیری هدفمند، روش نمونه‌گیری مورد استفاده، نمونه‌گیری متوالی از نوع نمونه‌گیری نظری است. نمونه‌گیری نظری از قاعده انتخاب تدریجی پیروی می‌کند. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 10 نفر از خبرگان رسانه

ملاک انتخاب خبرگان دارا بودن شاخص‌های ذیل می‌باشد:

  • دارا بودن تحصیلات تکمیلی در رشته‌های مدیریت رسانه، فرهنگ و رسانه و علوم ارتباطات،
  • داشتن حداقل 10 سال تجربه‌کاری مرتبط.

محققین در مصاحبه هفتم به اشباع نظری رسیدند ولی برای اطمینان مصاحبه با 3 نفر دیگر هم انجام شد تا مشخص شود مقوله دیگری نیست که به مقولات منتج شده پیشین اضافه شود.

استراتژی نمونه‌برداری در گام دوم پژوهش از نوع غیر‌احتمالی، هدفمند و قضاوتی است. آذر و بیات (1387) بیان می‌کنند که نمونه‌برداری غیر‌احتمالی هدفمند زمانی مناسب است که پژوهش ایجاب کند که اطلاعاتی از افراد یا گروه‌های خاص به‌دست آورده شود. یعنی انواع خاصی از افراد که قادر به ارائه اطلاعات مورد نظر پژوهشگر هستند؛ زیرا آنها تنها افرادی هستند که می‌توانند چنین اطلاعاتی را ارائه دهند و یا با برخی از معیارهایی که پژوهشگر تدوین کرده مطابقت دارند. در نوع قضاوتی از نمونه‌برداری غیر‌احتمالی هدفمند، افرادی برای نمونه انتخاب می‌شوند که برای ارائه اطلاعات مورد نیاز در بهترین موقعیت قرار دارند. این طرح نمونه‌برداری زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که طبقه محدودی از افراد دارای اطلاعات باشند و پژوهشگر در جستجوی آنهاست. در چنین مواردی هر نوع نمونه‌برداری تصادفی از میان بخش‌های مختلفی از افراد بی‌هدف و فایده است. این شیوه تنها شیوه نمونه‌گیری است که می‌توان برای به‌دست آوردن اطلاعاتی که لازم است از افراد خاصی که دارای علم و دانش مربوط هستند و می‌توانند اطلاعات مورد نظر را ارائه دهند مورد استفاده قرار گیرد [48].بر این اساس تعداد 122 پرسش‌نامه جمع‌آوری شد که 5 پرسش‌نامه به‌صورت ناقص تکمیل شده بود و از چرخه تحلیل داده‌ها کنار گذاشته و در‌نهایت 117 پرسش‌نامه تحلیل شد.

4-2.روش تحلیل دادهها

تحلیل مضمون (بخش کیفی)

تحلیل مضمون روشی برای تعیین، تحلیل و بیان الگوهای (تم‌ها) موجود درون داده‌هاست. این روش، داده‌ها را سازماندهی و در قالب جزئیات توصیف می‌کند، اما می‌تواند از این فراتر رفته و جنبه‌های مختلف موضوع پژوهش را نیز تفسیر کند. تم انتزاعی‌ترین سطح داده‌هاست که شکل گرفتن و انتخاب آنها بستگی زیادی به ساختارهای تحقیق دارد. فراگرد تحلیل تم زمانی آغاز می‌شود که تحلیلگر الگوهای معنایی و موضوعاتی را که جذابیت بالقوه دارند مورد نظر قرار می‌دهد. این تحلیل شامل یک رفت‌و‌برگشت مستمر بین مجموعه داده‌ها و مجموعه کدگذاری‌ها و تحلیل داده‌هایی است که به‌وجود می‌آمده‌اند. لذا نگارش تحلیل از همان مرحله اول شروع می‌شود و به‌طور‌کلی هیچ راه منحصر‌به‌فردی برای شروع مطالعه در مورد تحلیل تم وجود ندارد [49].

 

4-3.مدل‌سازی معادلات ساختاری (بخش کمّی)

مدل‌سازی معادلات ساختاری، انواع متنوعی از مدل‌ها را با هدف اساساً مشابه، برای به تصویر کشیدن روابط میان متغیرهای مشاهده شده به‌کار می‌برد. این هدف، فراهم کردن آزمون کمّی برای یک مدل نظری مفروض شده به‌وسیله محقق است. این مدل‌های نظری فرض می‌کنند که چگونه مجموعه‌ای از متغیرها، سازه‌ها را تعریف کرده و چگونه این سازه‌ها با یکدیگر مرتبط هستند. مدل‌سازی معادلات ساختاری می‌تواند انواع متفاوتی از مدل‌های نظری را بیازماید. مدل‌های پایه شامل مدل‌های تحلیل مسیر و مدل‌های عاملی تأییدی هستند [50].

  

5.یافتههای تحقیق

5-1.تحلیل دادهها

تحلیل یافته‌ها در دو بخش ارائه می‌شود. در بخش اول به تحلیل یافته‌های کیفی توسط تحلیل مضمون پرداخته می‌شود. در بخش دوم، به بررسی مدل تحقیق با رویکرد معادلات ساختاری توسط نرم‌افزارSmart PlS پرداخته می‌شود.

5-2.یافتههای حاصل از مطالعات اسنادی[23]

یافته‌های حاصل از مطالعات پیشین و اسناد سیاستی بین‌المللی، با تأکید بر شاخص‌های مبتنی‌بر کیفیت و ارزش عمومی، کمک قابل‌توجهی در درک عمیق‌تر از اصول رسانه‌های خدمت عمومی و مفهوم مرجعیت رسانه‌ای داشت. به‌طور‌کلی این شاخص (مرجعیت رسانه‌ای) شامل 8 مؤلفه جامعیت، شفافیت، استقلال، نوآوری و تمایز، تنوع و تکثر، مؤلفه شناختی و روان‌شناختی، اعتماد و تعالی سازمانی بود که بعداً مفاهیم یافته‌های حاصل از مصاحبه نیز در قالب زیر‌شاخص‌ها و سنجه‌ها به آن افزوده شد. در ادامه این شاخص‌ها در قالب جداول زیر ارائه می‌شود.

5-2-1.جامعیت رسانهای

بر‌اساس مطالعه ادبیات و بررسی اسناد حوزه شاخص‌های ارزیابی رسانه‌ها، شاخص جامعیت رسانه‌ای را می‌توان در قالب جدول 1جمع‌بندی نمود.

 

جدول 1. متغیرها و سنجههای جامعیت رسانهای

ردیف

شاخص

زیرشاخص (متغیر)

سنجه

1

جامعیت رسانه‌ای

دسترسی‌پذیری رسانه

دسترسی مخاطب در هر زمان و هر مکان

دسترسی به سکو

دسترسی عادلانه و مقرون‌به‌صرفه

میزان پوشش

تعداد ایستگاه فرستنده و گیرنده

میزان پوشش حداکثری جغرافیایی

 

5-2-2.اعتبار و اعتماد رسانهای

بر‌اساس مطالعه ادبیات و بررسی اسناد حوزه شاخص‌های ارزیابی رسانه‌ها، شاخص اعتماد و اعتبار رسانه‌ای را می‌توان در قالب جدول 2جمع‌بندی نمود.

جدول 2. متغیرها و سنجههای اعتبار رسانهای

ردیف

شاخص

زیرشاخص (متغیر)

سنجه

2

اعتبار رسانه

اعتبار منبع

دقت در ارائه اطلاعات

صحت اطلاعات

هویت

قابل ‌اتکا بودن

قابل‌ اعتماد بودن

منصفانه بودن

عدم تجاوز به حریم خصوصی افراد

دغدغه منفعت عمومی

اعتماد

تفکیک واقعیت از عقاید

باور‌پذیری اطلاعات ارائه‌ شده

بی‌تعصب بودن و عدم سو‌‌گیری

 

5-2-3.استقلال رسانه

بر‌اساس مطالعه ادبیات و بررسی اسناد حوزه شاخص‌های ارزیابی رسانه‌ها، شاخص استقلال رسانه‌ای را می‌توان در قالب جدول 3 جمع‌بندی نمود.

جدول 3. متغیرها و سنجههای استقلال رسانهای

ردیف

شاخص

‌زیرشاخص (متغیر)

سنجه

3

استقلال رسانه‌ای

استقلال مالی

مدل‌های درآمدی جایگزین بودجه دولتی و مالیات

شناسایی عامل‌های شفافیت در حمایت‌های مالی (اسپانسرینگ)

تأمین بودجه مالی بدون محدودیت‌های سیاسی

استقلال اداری

جذب و استخدام نیروهای تخصصی بر‌اساس آزمون

تعیین مدیران ارشد بر‌اساس ضوابط تخصصی (بدون فشارهای سیاسی)

میزان آموزش مداوم نیروی انسانی

میزان نظارت بر عملکرد مدیران

استقلال تحریریه

میزان استقلال برای مدیریت تیم‌های رسانه‌ای

میزان استقلال از منافع خصوصی یا سیاسی

میزان استقلال از محدودیت فضایی و دولتی

میزان استقلال مجریان‌/ کارشناسان هنگام شرکت در برنامه‌ها

 

5-2-4.نوآوری

بر‌اساس مطالعه ادبیات و بررسی اسناد حوزه شاخص‌های ارزیابی رسانه‌ها، شاخص نوآوری رسانه‌ای را می‌توان در قالب جدول 4 جمع‌بندی نمود.

جدول 4. متغیرها و سنجههای نوآوری رسانهای

ردیف

شاخص

‌زیرشاخص (متغیر)

سنجه

4

نوآوری

خلاقیت

تعداد شیوه‌نامه (راهنمای سبک) درباره پرورش خلاقیت برای تولید و انتشار برنامه‌ها

میزان استفاده از آخرین تکنیک‌های تولید رسانه‌ای

‌میزان صادرات برنامه‌ها و تولیدات به سایر رسانه‌ها

نمانام‌سازی (برندینگ) برنامه‌ها به شیوه خلاقانه

میزان استفاده سایر رسانه‌ها از سبک‌های رسانه‌ای- برنامه‌ای سازمان

تعداد دریافت جوایز بین‌المللی و منطقه‌ای

داشتن شاخص‌های نفر اول (مرجع بودن) بودن در ارائه محصول رسانه‌ای

‌تعداد فعالیت‌های بازار‌پردازی فرهنگی

تعداد استفاده از شیوه‌های نرم در ا ارائه اخبار

تحول دیجیتال

ترکیب با سایر سکوهای پخش و انتشار (تعداد سکوهای OTT, IPTV, VOD)

تعداد شیوه‌های استفاده از آخرین تکنیک‌های پخش برنامه در رسانه‌های اجتماعی

میزان عناصر شخصی‌سازی و سفارشی‌ شدن محتوا

خدمت‌محوری: تجمیع خدمات رسانه‌ای و غیر‌رسانه‌ای (تعداد)

امکان ارائه برنامه در زمان واقعی و زمان غیر‌خطی

تعاملی بودن ارائه محتوا و استفاده از محتوای تولید شده توسط کاربران

 

5-2-5.تنوع و تکثر رسانه

بر‌اساس مطالعه ادبیات و بررسی اسناد حوزه شاخص‌های ارزیابی رسانه‌ها، شاخص تنوع و تکثر رسانه‌ای را می‌توان در قالب جدول 5 جمع‌بندی نمود.

جدول 5. متغیرها و سنجههای تنوع و تکثر رسانهای

ردیف

شاخص

‌زیرشاخص (متغیر)

سنجه

5

تنوع و تکثر رسانه‌ای

تنوع در فرم و محتوا

تنوع موضوعی مختلف در برنامه‌سازی

تنوع در گونه‌های (ژانر) مختلف برنامه‌سازی

تنوع در طبقات محتوایی مثلاً الف، ب و ج

تنوع در ساختار برنامه‌ها و اشکال جدید و ترکیبی

تنوع موضوعی در ساعات پربیننده مصرف

تنوع کارکردی

میزان انسجام اجتماعی

‌سهم آموزشی و تربیتی

سهم تفریح و فراغت

سهم خبر و اطلاع‌رسانی

‌سودمندی اجتماعی و هدایت‌گری افکار عمومی

تنوع در گروه‌های مخاطب

(عدالت رسانه‌ای)

گروه‌های مذهبی و قومی و عقیدتی در چارچوب قوانین رسمی کشور

توجه به گروه‌های سنی مختلف به‌ویژه کودکان و زنان

موقعیت‌های تحصیلی- اجتماعی

تنوع فرهنگی- اجتماعی

تعداد بازنمایی عادلانه هویت‌ها و سلایق مختلف جامعه

تعداد دستورالعمل در مورد تنوع

میزان اجرای دستورالعمل‌های تنوع در عمل

 

5-2-6.ویژگیهای شناختی و روان‌شناختی

بر‌اساس مطالعه ادبیات و بررسی اسناد حوزه شاخص‌های ارزیابی رسانه‌ها، الگوهای شناختی- روان‌شناختی مخاطب را می‌توان در قالب جدول 6 جمع‌بندی نمود.

 

جدول 6. متغیرها و سنجههای ویژگیهای شناختی و روان‌شناختی

ردیف

شاخص

‌زیرشاخص (متغیر)

سنجه

6

ویژگی‌های شناختی و روان‌شناختی

ویژگی‌های شناختی (مصرف رسانه‌ای)

پوشش و دسترسی مخاطب/ کاربر

سهم مخاطب/ کاربر و الگوهای مصرف

رتبه‌بندی/ مخاطب

ترافیک رسانه (برخط)

ویژگی‌های روان‌شناختی (تأثیرات رسانه‌ای)

میزان پر‌اهمیت‌سازی رویدادها و خبرها

میزان و نحوه پوشش مناسب و متفاوت

تعداد ارائه اسناد و مدارک معتبر

‌اصول چارچوب‌بندی مناسب

استفاده از زبان مناسب برای تأثیرگذاری بالاتر

میزان جلب و انعکاس نظرات گروه‌های مرجع در مورد رویدادها و مشارکتی‌ بودن تولید محتوا

میزان اولویت‌سازی رویدادها برای افکار عمومی

میزان و نحوه پوشش مناسب و متفاوت

 

 5-2-7.تعالی سازمان رسانهای

بر‌اساس مطالعه ادبیات و بررسی اسناد حوزه شاخص‌های ارزیابی رسانه‌ها، تعالی رسانه‌ای را می‌توان در قالب جدول ‌7‌ جمع‌بندی نمود.

جدول 7. متغیرها و سنجههای تعالی رسانهای

ردیف

شاخص

‌زیرشاخص (متغیر)

سنجه

7

تعالی

قابلیت‌های فنی

‌میزان استفاده از به‌روزترین استودیوها

میزان استفاده از تجهیزات به‌روز در اتاق خبر

میزان استفاده از به‌روزترین تجهیزات تقطیع (مونتاژ)

میزان استفاده از به‌روزترین تجهیزات فیلم‌برداری

میزان استفاده از به‌روزترین تجهیزات صدا‌برداری

میزان استفاده از به‌روزترین تجهیزات آرشیو

میزان زیر‌ساخت مناسب برای انتشار با‌کیفیت

انتشار از طریق بسترهای فنی متفاوت (زمینی، ماهواره، برخط)

میزان استفاده از قالب‌های جدید مناسب برای انتشار با کیفیت مثلاً HD

میزان توانایی انتقال محتواهای مختلف و گسترش‌ دامنه ‌توزیع ‌محتوای ‌برنامه

میزان توانایی برای ارسال بازخورد آنی و تولید ‌پویش‌های اجتماعی برخط

میزان توانایی شخصی‌سازی محتوا برای مخاطب

مخاطب‌محوری‌‌

میزان بودجه نظر‌سنجی

تعداد نظرسنجی از مخاطبان قبل از شروع برنامه‌ها

وجود فرایند ردیابی مخاطب‌/ کاربر

تعداد انتشار رتبه‌بندی برنامه‌ها

میزان تناسب برنامه‌های بررسی شده به‌کل برنامه‌ها

تعداد نظر‌سنجی مداوم برنامه‌ها

میزان تحلیل احساسات مرتبط با برند رسانه در شبکه‌های اجتماعی

رهبری سازمانی

میزان قدرت کاریزماتیک (اقناع‌کنندگی)

میزان قدرت تخصصی

میزان قدرت خبرگی

میزان قدرت مرجعیت (ارجاع‌پذیری)

 

5-2-8.شفافیت و پاسخ‌گویی

بر‌اساس مطالعه ادبیات و بررسی اسناد حوزه شاخص‌های ارزیابی رسانه‌ها، پاسخ‌گویی و شفافیت را می‌توان در قالب جدول ‌8‌ جمع‌بندی نمود.

 

جدول 8. متغیرها و سنجههای پاسخ‌گویی و شفافیت

ردیف

شاخص

زیر‌شاخص (متغیر)

سنجه

8

شفافیت

اطلاعات سازمانی

 و تولید محتوا

‌وجود مأموریت، ارزش‌ها، اهداف و چشم‌انداز سازمان در یک سند رسمی

میزان اهمیت مخاطب در مأموریت، ارزش‌ها، اهداف و چشم‌انداز سازمان

تعداد دستورالعمل‌های کلی برنامه‌سازی برای زمان‌ها و مخاطبان مختلف

میزان ارائه اطلاعات به مخاطب برای آگاهی از هدف هر برنامه یا گروهی از برنامه مطابق با دستورالعمل‌ها

تعداد ارزیابی برنامه‌ها به‌صورت مداوم

تعداد معیارهایی برای ارزیابی برنامه‌ها

میزان انتشار پسینی اطلاعات ارزیابی‌ها

استفاده از معیار مشخص برای انتصاب مدیران

وجود نظام مشاغل در سازمان

اطلاعات منابع مالی

میزان انتشار مداوم گزارش عملکرد مالی سازمان

میزان انتشار بودجه هر بخش به‌صورت سالیانه

وجود سازوکارهای حسابرسی داخلی

وجود دستورالعمل‌هایی برای تعیین هزینه محتوای تولید شده

میزان دسترسی عموم به اطلاعات مالی برنامه‌ها

مشارکت نهادینه شده با مخاطبان

امکان اظهار‌نظر مخاطبان در مورد گزارش‌های سازمانی

امکان اظهار‌نظر مخاطبان در مورد محتوای برنامه‌ها

تعداد راهبردهای ترویج مشارکت

میزان استماع مخاطبان

تعداد سازوکارهای دریافت پیشنهادها

تعداد راهبردهای بازخورد مخاطبان

میزان اعمال‌نظر مخاطبان در فرایندهای تولید برنامه و خبر

میزان حضور در شبکه‌های اجتماعی

میزان تعامل با مخاطبان از سایر رسانه‌ها

 

5-3.یافتههای حاصل از بخش کیفی پژوهش (تحلیل مضمون)

در گام اول متن مصاحبه از روی صدای ضبط شده از جلسه مصاحبه پیاده‌سازی شد و با استفاده از یادداشت‌های برداشته شده در طی جلسات مصاحبه تکمیل گردید. سپس با مطالعه دقیق این متون، در ابتدا برای هر‌یک از مصاحبه‌های تهیه شده تمامی ایده‌های مستقل در قالب مفاهیم و مضمون‌ها دسته‌بندی شد. جدول شماره 9 شامل مثال‌هایی از مفاهیم شناسایی‌ شده در متن پیاده شده یک نمونه مصاحبه است که در قالب تم‌های فرعی دسته‌بندی شده است. چنین کاری برای هرکدام از مصاحبه‌ها انجام شد.

 

جدول 9. نمونه کد‌بندی اولیه

کد مفهوم

بخشی از متن مصاحبه

عنوان مضمون

05

یکی از شاخص‌های مرجعیت رسانه‌ای، بحث تنوع می‌باشد؛ این مفهوم به‌شکلی چند‌بعدی منعکس می‌شود و به برنامه‌سازی، به منابع تولید و یا مخاطب مربوط می‌شود.

تنوع در

برنامه‌سازی و مخاطب

03

امروزه برندینک برنامه‌ها نقش مهمی در مرجع شدن آنها دارد، حضور در شبکه‌های اجتماعی نقش مهمی در ایجاد تصویری مثبت از طریق مجموعه اقدام‌های خاص در ذهن مخاطب دارد.

نمانام‌سازی برنامه‌ها

06

شاخص‌های درون‌سازمانی برای ایجاد مرجعیت رسانه‌ای باید مورد سنجش و ارزیابی قرار بگیرند، مثلاً بلوغ سازمانی؛ چقدر سازمان رسانه‌ای برای انجام مأموریت توانایی و دانش لازم را دارد.

تعالی سازمانی

05

تنوع در منابع ارجاعی به‌خصوص در حوزه خبر باعث افزایش اعتماد رسانه می‌شود.

تنوع منبع

02

یکی از موضوعاتی که ازجمله آسیب‌های افکار عمومی است، بحث اتاق‌های پژواک از طریق رسانه‌های اجتماعی است؛ از این منظر اطلاعات دقیق و معتبر تنها می‌تواند از طریق رسانه‌های عمومی شکل بگیرد.

اعتبار و اعتماد

02

مطرح کردن حمایت از حقوق فردی، مانند حق حفظ حریم خصوصی یا تأکید بر اصل آزادی‌های مشروع افراد جامعه از طریق رسانه می‌تواند به مرجعیت رسانه‌ها منجر شود.

عدالت اجتماعی

 

برای تمامی متن‌های مصاحبه روند ارائه‌ شده در جدول 9 انجام شد و در‌نهایت 89 مفهوم اولیه شناسایی شد. در گام بعد مفاهیم مشابه شناسایی شد و در‌نهایت 31 مفهوم واحد ارائه گردید. در جدول 10 مفاهیم شناسایی ‌شده ارائه شده است.

جدول 10. کد‌بندی اولیه

فراوانی

مفهوم استخراج شده

7

میزان صادرات برنامه‌ها و تولیدات

7

نما‌نام‌سازی برنامه‌ها به شیوه خلاقانه

7

داشتن شاخص‌های نفر اول (مرجع بودن) بودن در ارائه محصول

2

تعداد فعالیت‌های بازار‌پردازی فرهنگی

4

تعداد استفاده از شیوه‌های نرم در اخبار

5

تعداد شیوه‌های استفاده از آخرین تکنیک‌های پخش رسانه

5

عناصر شخصی‌سازی و سفارشی‌ شدن محتوا

6

خدمت‌محوری (تجمیع خدمات رسانه‌ای و غیر‌رسانه‌ای)

7

امکان ارائه برنامه در زمان واقعی و زمان غیر‌خطی

7

تعاملی بودن ارائه محتوا و خدمات

3

سهم تفریح فراغت

4

سهم خبر و اطلاع‌رسانی

2

تعداد بازنمایی هویت‌ها و سلایق مختلف جامعه

5

ترافیک رسانه (برخط)

5

تعداد ارائه اسناد و مدارک معتبر

8

اصول چارچوب‌بندی مناسب

1

انتشار از طریق بسترهای فنی متفاوت (زمینی، ماهواره، برخط)

1

میزان استفاده از قالب‌های جدید مناسب برای انتشار با‌کیفیت مثلاً HD

2

میزان توانایی انتقال محتواهای مختلف

1

میزان توانایی برای ارسال بازخورد آنی

8

میزان توانایی شخصی‌سازی محتوا برای مخاطب

7

میزان تحلیل احساسات مرتبط با نمانام رسانه در شبکه‌های اجتماعی

7

میزان قدرت فرهمندی (اقناع‌کنندگی)

2

میزان قدرت تخصصی

2

میزان قدرت خبرگی

3

میزان قدرت مرجعیت (ارجاع‌پذیری)

2

میزان انتشار پسینی اطلاعات ارزیابی‌ها

5

میزان انتشار بودجه هر بخش به‌صورت سالیانه

4

میزان استماع مخاطبان

4

میزان اعمال‌نظر مخاطبان در فرایندهای تولید برنامه و خبر

8

میزان حضور در شبکه‌های اجتماعی

 

در‌نهایت با ترکیب مقولات استخراج ‌شده از مصاحبه و مبانی نظری، شکل 1 ارائه شد که مبنای پرسش‌نامه بخش کمّی قرار گرفت.

 

شکل 1. مدل منتج شده از مبانی نظری و مصاحبهها

 

برای بررسی مؤلفه‌های شناسایی ‌شده از رویکرد معادلات ساختاری با نرم‌افزار Smart PLs استفاده شده است. در شکل 2 ضرایب بارهای عاملی ارائه ‌شده که در این مدل 30 متغیر پنهان (با‌احتساب متغیر مرجعیت رسانه‌ای) وجود دارد. متغیر پنهان متغیری است که به‌صورت مستقیم اندازه‌گیری نمی‌شود، بلکه توسط متغیرهای دیگر تبیین و اندازه‌گیری می‌شود.30 متغیر پنهان توسط 116 متغیر مشاهده شده تبیین و اندازه‌گیری شده است. فلش‌های ترسیم شده از متغیرهای پنهان به متغیرهای مشاهده شده، مسیرهایی هستند که نشان می‌دهند هر‌کدام از متغیرهای مشاهده شده تا چه میزان در تبیین و اندازه‌گیری متغیر پنهان خود نقش داشته‌اند. بارهای عاملی از طریق محاسبه مقدار همبستگی شاخص‌های یک سازه با آن سازه محاسبه می‌شود که اگر این مقدار برابر یا بیشتر از 0/4 باشد مؤید این مطلب است که واریانس بین سازه و شاخص‌های آن از واریانس خطای اندازه‌گیری آن سازه بیشتر است و پایایی در مورد آن مدل اندازه‌گیری مورد قبول است. همچنین سطح معنی‌داری تی ابتدایی‌ترین معیار برای سنجش رابطه بین سازه‌ها در مدل می‌باشد که عدد معناداری تی را گزارش می‌نماید. در‌صورتی‌که مقدار این معیار از 1/96 بیشتر باشد مشخص می‌شود بارهای عاملی معنادار است. در‌نهایت ملاک معنادار بودن بار عاملی بزرگ‌تر بودن میزان بار عاملی از میزان 0/4 و بزرگ‌تر بودن سطح معنی‌داری از میزان 1/96می‌باشد. نتایج بررسی نشان داد تمامی گویه‌ها در مدل (116 شاخص) به‌صورت معناداری متغیرهای پنهان مربوط به خود را تبیین می‌نمایند.

 

شکل 2. مدل نهایی مرجعیت رسانهای

 

 

جدول 11. شاخصهای برازش مدل

متغیر

ضریب آلفا کرونباخ

ضریب پایایی ترکیبی

میانگین واریانس استخراجی

استقلال اداری

0.889

 

 

استقلال تحریریه

0.873

0.913

0.724

استقلال رسانه‌ای

0.961

0.966

0.723

استقلال مالی

0.920

0.950

0.862

اطلاعات سازمانی و تولید محتوا

0.936

0.946

0.662

اطلاعات منابع مالی

0.888

0.918

0.690

اعتبار رسانه

0.955

0.961

0.693

اعتبار منبع

0.941

0.951

0.709

اعتماد رسانه‌ای

0.853

0.912

0.775

برجسته‌سازی

0.938

0.948

0.696

تحول دیجیتال

0.904

0.926

0.678

تعالی

0.972

0.974

0.621

تنوع در فرم و محتوا

0.911

0.934

0.740

تنوع در گروه‌های مخاطب

0.912

0.945

0.851

تنوع رسانه‌ها

0.967

0.970

0.674

تنوع فرهنگی

0.834

0.901

0.752

تنوع کارکردی

0.883

0.914

0.681

جامعیت رسانه‌ای

0.878

0.911

0.673

خلاقیت

0.921

0.934

0.614

دسترسی‌پذیری رسانه

0.807

0.886

0.722

رهبری سازمانی

0.888

0.923

0.750

شفافیت

0.972

0.974

0.619

قابلیت‌های فنی

0.964

0.969

0.720

مخاطب‌محوری

0.914

0.931

0.660

مرجعیت رسانه‌ای

0.993

0.993

0.551

مشارکت نهادینه شده با مخاطبان

0.931

0.942

0.646

میزان پوشش

0.735

0.883

0.790

نوآوری

0.952

0.957

0.601

ویژگی‌های روان‌شناختی

0.961

0.965

0.699

ویژگی‌های شناختی مخاطب‌/ کاربر

0.907

0.935

0.782

 

در ارتباط با بررسی پایایی، متغیرهای تحقیق به‌علت بالاتر بودن ضریب پایایی ترکیبی و ضریب آلفا کرونباخ از مقدار 0/7 در وضعیت مطلوب قرار دارند. برای بررسی روایی همگرایی از شاخص میانگین واریانس استخراجی استفاده شده است. متغیرهای تحقیق به‌علت بالاتر بودن میانگین واریانس استخراجی از مقدار 0.5 در وضعیت مطلوب قرار دارند. روایی واگرا بر‌اساس روش فورنل و لاکر بررسی شده که این آماره زمانی در سطح قابل قبول است که میزان جذر میانگین واریانس استخراجی برای هر‌یک از متغیرها بیشتر از ضریب همبستگی میان آنها باشد. نتایج نشان داد روایی واگرایی مورد تأیید است. برای بررسی اهمیت و اولویت هر‌کدام از متغیرهای شناسایی ‌شده، به تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم پرداخته شد که نتایج آن در جدول 12 گزارش شده است.

 

جدول 12. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم

 

بارهای عاملی

خطای استاندارد

 سطح معنیداری تی

سطح معنیداری

نتیجه آزمون

مرجعیت رسانه‌ای‌-‌ ویژگی‌های روان‌شناختی

0.928

0.029

31.600

0.000

معنادار

مرجعیت رسانه‌ای‌-‌ نوآوری

0.881

0.027

33.108

0.000

معنادار

مرجعیت رسانه‌ای‌-‌ شفافیت

0.972

0.006

161.013

0.000

معنادار

مرجعیت رسانه‌ای‌-‌ جامعیت رسانه‌ای

0.851

0.029

29.345

0.000

معنادار

مرجعیت رسانه‌ای‌-‌ تنوع رسانه‌ها

0.960

0.011

85.382

0.000

معنادار

مرجعیت رسانه‌ای‌-‌ تعالی

0.833

0.033

25.297

0.000

معنادار

مرجعیت رسانه‌ای‌-‌ اعتبار رسانه

0.951

0.013

74.631

0.000

معنادار

مرجعیت رسانه‌ای‌-‌ استقلال رسانه‌ای

0.936

0.016

59.912

0.000

معنادار

 

نتایج بررسی نشان داد تمامی متغیرهای شناسایی‌ شده در مدل به‌صورت معناداری مرجعیت رسانه‌ای را تبیین می‌نمایند. در شکل 3 اولویت‌بندی متغیرها ارائه شده است. شفافیت، تنوع رسانه و اعتبار رسانه در رتبه اول تا سوم قرار دارند.

شکل 3. اولویت‌بندی مؤلفههای مدل

 

به‌منظور تعیین وزن هر‌کدام از مؤلفه‌های شناسایی ‌شده جدول 13 ارائه شده است.

 

جدول 13. وزن مربوط به هر مؤلفه مؤثر در مرجعیت رسانه

مؤلفهها

بارهای عاملی

مجذور

وزن

ویژگیهای شناختی- روان‌شناختی

0.928

 

 

نوآوری

0.881

0.776

0.12

شفافیت

0.972

0.945

0.14

جامعیت رسانه‌ای

0.851

0.724

0.11

تنوع رسانه‌ها

0.96

0.922

0.14

تعالی

0.833

0.694

0.10

اعتبار و اعتماد رسانهای

0.951

0.904

0.13

استقلال رسانه‌ای

0.936

0.876

0.13

 

‌در‌نهایت شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای ابزاری برای بررسی تحقق ارزش‌های عمومی در رسانه خدمات عمومی می‌باشد. این ابزار به رسانه‌های خدمات عمومی به‌مثابه دانشگاه عمومی کمک می‌کند تا به بهترین نحو به مأموریت‌های خود دست یابند و سهم خود را در هدایت جامعه ارتقا دهند. تحقق ارزش‌های عمومی که درنهایت به مرجعیت برای رسانه خدمت عمومی منتهی می‌شود، به‌عنوان پایه اصلی ارتباط بین سازمان رسانه‌ای و ذی‌نفعان آن عمل می‌کند، حمایت عمومی و سیاسی را افزایش می‌دهد و در‌عین‌حال قوانین مطلوب و بودجه پایدار را ایجاد می‌کند. این ابزار به شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان‌های رسانه‌ای کمک می‌کند و بهترین شیوه‌ها را برای کمک به تعیین اولویت‌های جدید ارائه می‌کند. سازمان رسانه‌ای می‌تواند از آن برای متمرکز کردن تک‌تک کارکنان بر روی اولویت‌ها و اهداف استفاده کند و به آنها کمک کند تا به مأموریت‌های ترسیم شده دست یابند. شاخص‌های ارائه شده در این گزارش، اجزا تشکیل‌دهنده شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای عبارتند از:

  • جامعیت: به‌معنای دسترسی تمام افراد در تمام مکان‌ها به رسانه،
  • استقلال: به‌معنای توانایی رسانه در انتشار محتوا و اخبار بدون هیچ‌گونه فشار خارجی،
  • اعتبار و اعتماد: به‌معنای اعتماد به برنامه‌سازان و اعتبار رسانه نزد مخاطب،
  • تعالی: به‌معنای حرفه‌ای و پیشرو بودن سازمان رسانه‌ای‌،
  • تنوع: به‌معنای انعکاس اندیشه‌ها و هویت‌های متفاوت و تکثر در قالب و گونه‌های برنامه‌سازی،
  • شفافیت و پاسخگویی: به‌معنای گوش دادن به مخاطبان و پاسخ‌گویی در برابر ذی‌نفعان،
  • نوآوری: به‌معنای نیروی محرکه برای انطباق با تحولات پیچیده محیط زیست‌بوم رسانه‌ای،
  • ویژگیهای شناختی- روان‌شناختی: به‌معنای محوریت مخاطب و توانایی هدایت‌گری رسانه.

 

6. جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

هدف از نگارش این گزارش شفاف‌سازی در‌خصوص موضوعی پیچیده یعنی ارائه شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای در رسانه‌های خدمت عمومی بوده است؛تا مرجعیت رسانه‌ای را از دیدگاه‌های مختلف مفهوم‌سازی نمایند و در پی آن شاخص‌هایی را برای سنجش مرجعیت رسانه‌ای ارائه نمایند؛ از این منظر با توجه به چند‌وجهی بودن مفهوم مرجعیت رسانه‌ای و دربرگیری شاخص‌های متعددی در زنجیره ارزش خدمات رسانه‌ای از ایده‌پردازی، تولید، توزیع و درنهایت مصرف رسانه‌ای، هنوز شکاف قابل‌توجهی در زمینه ارائه شاخص‌های واحد وجود دارد؛ غلبه بر این شکاف و فهم آن اگرچه در مراحل قبلی مهم بوده است؛ اما امروزه با توجه به تحولات فناورانه و سکویی شدن رسانه‌ها که در آن مرجعیت رسانه‌های خدمت عمومی کاهش‌یافته، بسیار حیاتی شده است.

رسانه‌های خدمت عمومی برای اینکه در این سپهر نوین رسانه‌ای و در برابر فضای به‌شدت تجاری‌سازی شده آن، کارکردهای و نقش‌های نظارتی، ارشادی، آموزشی و تفریحی خود را به‌گونه‌ای صحیح ایفا نمایند، باید بتوانند به‌اندازه کافی ارزش‌های عمومی را خلق نمایند؛ از این منظر در این نوشتار مرجعیت رسانه‌ای به‌معنای تحقق سودمندی که محتوا یا خدمات خاص برای مخاطبان‌/ کاربران فراهم می‌کند، مورد تأکید است؛ برای شناسایی این مزایا و در‌نهایت برای نیل به شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای، از طریق یک فرایند روش‌شناسی ترکیبی (کیفی- کمّی)، مؤلفه‌های به‌دست آمده از بررسی ادبیات نظری و مصاحبه خبرگان، برای تعیین وزن این متغیرها با رجوع به جامعه نخبگی مورد آزمون آماری قرار گرفتند.

با انجام تحلیل‌ها، چارچوب مفهومی جدید که دارای برازش قابل قبول با داده‌های گردآوری شده می‌باشد، به‌دست آمد که متشکل از 8 مؤلفه جامعیت (بار عاملی 0.851)، شفافیت (بار عاملی 0.972)، استقلال (بار عاملی 0.936)، نوآوری و تمایز (بار عاملی 0.881)، تنوع و تکثر (بار عاملی 0.96) ، مؤلفه شناختی و روان‌شناختی (بار عاملی 0.928)، اعتماد (بار عاملی 0.951) و تعالی سازمانی (بار عاملی 0.833) است و مدل شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای را تشکیل دادند که با توجه به شاخص‌های برازش، مناسب بودن مدل تأیید شد. خروجی‌های آماری نشان‌دهنده تأیید چارچوب مورد نظر و اینکه هر‌یک از مؤلفه‌های یاد شده در زیرمجموعه شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای قرار دارند، می‌باشد.

در‌نهایت جدول زیر به‌عنوان اجزا تشکیل‌دهنده (شاخص، متغیر و سنجه‌ها) شاخص ترکیبی سنجش و ارزیابی مرجعیت رسانه‌ای ارائه می‌شود.

 

 

جدول 14. شاخصهای نهایی مرجعیت رسانه

ردیف

شاخص

زیرشاخص (متغیر)

1

جامعیت رسانه‌ای

دسترسی‌پذیری رسانه

میزان پوشش

2

اعتبار رسانه‌ای

اعتماد به رسانه

اعتبار منبع

3

استقلال رسانه‌ای

استقلال مالی رسانه

استقلال اداری رسانه

استقلال تحریریه‌ای (حرفه‌ای)

4

نوآوری در رسانه

خلاقیت

تحول دیجیتال

5

تنوع و تکثر رسانه‌ای

تنوع در فرم و محتوا

تنوع کارکردی

تنوع در گروه‌های مخاطب

(عدالت رسانه‌ای)

تنوع فرهنگی- اجتماعی

6

ویژگی‌های شناختی و روان‌شناختی

ویژگی‌های شناختی (مصرف رسانه‌ای)

ویژگی‌های روان‌شناختی (تأثیرات رسانه‌ای)

7

تعالی در رسانه

قابلیت‌های فنی متمایز

مخاطب‌محوری

مدیریت و رهبری سازمانی

8

شفافیت و پاسخ‌گویی

اطلاعات سازمانی و تولید محتوا

مشارکت نهادینه شده با مخاطبان

اطلاعات منابع مالی

 

پیشنهاد راهکارهای تقنینی ، نظارتی یا سیاستی

از‌آنجا‌که شاخص‌های ترکیبی ابزار مفیدی برای سیاستگذاران، قانونگذاران و نهادهای نظارتی در بررسی نتایج پیاده‌سازی برنامه‌ها و سیاست‌ها می‌باشند؛ لذا پیشنهادهای زیر به‌عنوان راهکارهای تقنینی، نظارتی و سیاستی ارائه می‌شود.

پیشنهاد تقنینی

به‌منظور ارتقای مرجعیت رسانه‌ای کشور، سازوکاری از‌سوی نهاد قانونگذار (مجلس شورای اسلامی) تدوین شود تا نهاد ناظر (شورای نظارت بر صدا و سیما) بر رسانه خدمت عمومی (سازمان صدا و سیما) بر‌مبنای شاخص ترکیبی ارائه ‌شده و به‌صورت مستمر (سالیانه) اقدام به ارزیابی و سنجش مرجعیت رسانه‌ای نماید. این سازوکار تقنینی می‌تواند از طریق الحاق مواردی به مصوبه مجمع تشخیص مصلحت ‌نظام در‌خصوص «‌نحوه اجرای اصل (175) قانون اساسی در بخش نظارت» صورت پذیرد.

پیشنهاد سیاستی

با توجه به نقش راهبری و نظارت مرکز رصد و برنامه‌ریزی و ارزیابی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی که در بند «ب» ماده (75) قانون برنامه هفتم پیشرفت پیش‌بینی شده است، انتظار می‌رود به‌روزرسانی شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای توسط این مرکز معمول گردد. به‌این‌ترتیب نهاد ناظر (شورای نظارت بر صدا و سیما) با استفاده از شاخص به‌روزرسانی شده می‌تواند از ظرفیت‌های قانونی خود در ارزیابی و سنجش مرجعیت رسانه‌ای بهره‌برداری نماید.

در راستای تحقق مأموریت بازسازی انقلابی ساختار فرهنگ و رسانه کشور، شورای عالی انقلاب فرهنگی که در جایگاه قرارگاه اصلی سیاستگذاری و برنامه‌ریزی فرهنگی نظام قرار دارد، سازوکار دقیقی را در‌خصوص و به‌روزرسانی شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای ایجاد نماید. به‌این‌ترتیب نهاد ناظر (شورای نظارت بر صدا و سیما) با استفاده از شاخص توسعه داده ‌شده توسط شورا می‌تواند از ظرفیت‌های قانونی خود در ارزیابی و سنجش مرجعیت رسانه‌ای بهره‌برداری نماید.

 

پیشنهاد نظارتی

با توجه به جایگاه رسانه خدمت عمومی (سازمان صدا و سیما) به‌عنوان اصلی‌ترین رسانه جمعی کشور و نقش آن به‌مثابه دانشگاهی برای ارتقای سطح آگاهی و معرفت عمومی و آوردگاهی برای مقابله با امواج خصمانه‌ تحریف و تفتین،[25] توجه به مسئله نظارت می‌تواند نقش مهمی در تحقق انتظارت از این نهاد فرهنگی داشته‌ باشد. ازآنجاکه شاخص‌های ترکیبی یکی از ابزارهای مفید نظارتی هستند، شورای نظارت بر صدا و سیما به‌عنوان نهاد قانونی ناظر بر صدا و سیما می‌تواند با بهره‌گیری از این شاخص ضمن ایفای نقش نظارتی خود در تطابق عملکرد سازمان با قوانین، سیاست‌های تعیین ‌شده و محیط رسانه‌ای جدید، زمینه رشد و مرجعیت رسانه‌ای را فراهم آورد. همچنین با توجه به کارایی این شاخص در نظارت داخلی، مراکز نظارت پژوهش و افکار‌سنجی سازمان صدا و سیما با استفاده از شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای عملکرد سازمان صدا و سیما را به‌صورت مستمر بررسی و وضعیت مرجعیت رسانه‌ای این سازمان را به سیاستگذاران و مدیران این سازمان گزارش نمایند.

 

 

گزیده سیاستی

شاخص ترکیبی مرجعیت رسانه‌ای شامل مؤلفه‌های جامعیت، شفافیت، استقلال، اعتماد، نوآوری، تنوع و تکثر، مؤلفه ‌شناختی و روان‌شناختی و تعالی سازمانی ابزاری مفید در ارزیابی رسانه‌های خدمت عمومی در مواجهه با تحولات محیط پیچیده رسانه‌ای جدید است.

 

  1. پاکدهی، علیرضا. «رادیو- تلویزیون خدمت عمومی: مفهوم، ویژگی‌ها، پیشینه تاریخی و علل بحران آن در دو دهه پایانی قرن بیستم»، فصلنامه علمی رسانه، 18(3)، 1386.
  2. اسلامی، م. ش.، قانون خط‌مشی کلی و اصول برنامههای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، Editor مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، 1361.
  3. Kent, M.L. and C. Li, Toward a normative social media theory for public relations, Public Relations Review, 2020. 46(1).
  4. McQuail, D., Media Performance: Mass Communication and the Public Interest. 1993, University of Toronto Press.

5. Jakubowicz, K., Normative models of media and journalism and broadcasting regulation in Central and Eastern Europe. International Journal of Communications Law and Policy, 1998. 2: p. 1-31.

  1. بروجردی علوی, م. و م. م. رحمتی. «تدوین شاخص‌های ارزیابی استراتژیک رسانه خدمت عمومی در حوزه فنی و زیرساخت صدا و سیما»، فصلنامه علمی رسانه‌های دیداری و شنیداری، 13(31)، 1396.
  2. F.J. Cabrera Blázquez, M.C., J. Talavera Milla, S. Valais,, overnance and independence of public service media. IRIS Plus, European Audiovisual Observatory, Strasbourg, 2022, 2022: p. 3.

8. Romero-Rodríguez, L.M., P. De-Casas-Moreno, and Á. Torres-Toukoumidis, Dimensions and indicators of the information quality in digital media. Comunicar: Revista Científica de Comunicacíon y Educacíon, 2016. 24(49): p. 91-100.

9. Sparviero, S., C. Peil, and G. Balbi, Media convergence and deconvergence. 2017: Springer.

  1.  Hepp, A., Deep mediatization. 2019: Routledge.
  2.  Horowitz, M.A., Car, V., The Future of Public Service Media. Media Studies, 2015. Media Studies.

12. Gulyás, Á. and F. Hammer, Public service media in the digital age: International perspectives. 2014: Cambridge Scholars Publishing.

  1.  Chivers, T. and S. Allan, What is the public value of public service broadcasting? Exploring challenges and opportunities in evolving media contexts. Creative Industries Policy & Evidence Centre, 2022.
  2.  Freire, F.C., Situación actual y tendencias de la radiotelevisión pública en Europa. 2017: Facultad de Ciencias de la Comunicación, Universidad de Santiago de Compostela.

15. Campos-Freire, F., R. de Mateo-Pérez, and M. Rodríguez-Castro, The trend of assessment indicators for public service media in Europe. Communication: Innovation & Quality, 2019.

16. Donders, K., The Public Value Test. A Reasoned Response or Panic Reaction?, in Exporting the Public Value Test. The Regulation of Public Broadcasters' New Media Services Across europe. 2011, Nordicom.

17. Ibarra, K.A., E. Nowak, and R. Kuhn, Public service media in Europe: A comparative approach. 2015: Routledge.

18. Schmitter, P.C., What is there to legitimize in the European Union... and how might this be accomplished?

19.Commission, J.R.C.-E., Handbook on constructing composite indicators: methodology and user guide. 2008: OECD publishing.

20. قدیری، امیر؛ طباطبائیان، سید حبیب ا...؛ محمدی، مهدی؛ ذوالفقارزاده، محمدمهدی؛ ناظمی، امیر. »آمادگی آینده بنگاه: ارائه مفهوم 
و شاخص ترکیبی«، فصلنامه مدیریت نوآوری، 5(4)، 1395.

21. Benington, J. and M.H. Moore, Public value : theory and practice. 2011, Baskingstoke: Palgrave Macmillan Baskingstoke.

22. Freedman, D., The politics of media policy. 2008: Polity.

23. Collins, R., Public Value and the BBC: a report prepared for the Work Foundation's Public Value Consortium. 2007: Work Foundation.

24 .Thompson, M., Delivering public value: The BBC and public sector reform. New Statesman, 2006. 16: p. 1Á14.

25. Bustamante-Ramírez, E., El servicio público en España: Manual de las malas prácticas. Marzal-Felici, Javier; Izquierdo-Castillo, Jessica; Casero-Ripollés, Andreu. La crisis de la televisión pública. El caso de RTVV y los retos de una nueva gobernanza. Bellaterra (Barcelona): UAB, 2015: p. 23-38.

26. Freire, F. and A. Valencia-Bermúdez, LOS RETOS DE LA GOBERNANZA, FINANCIACIÓN Y VALOR DE LAS RADIOTELEVISIONES PÚBLICAS. 2017. p. 105-140.

27. Tracey, M., The decline and fall of public service broadcasting.

28 . Banerjee, I. and K. Seneviratne, Public Service Broadcasting: A Best Practices Sources. 2005, AMIC, UNESCO.

29. Borah, P., Interactions of news frames and incivility in the political blogosphere: Examining perceptual outcomes. Political Communication, 2013. 30(3): p. 456-473.

30. Chung, C.J., Y. Nam, and M.A. Stefanone, Exploring online news credibility: The relative influence of traditional and technological factors. Journal of computer-mediated communication, 2012. 17(2): p. 171-186.

31. Möllering, G., The nature of trust: From Georg Simmel to a theory of expectation, interpretation and suspension. Sociology, 2001. 35(2): 403-420.

32. Simmel, G., Sociology: Inquiries into the construction of social forms. 2009: Brill.

33. Prochazka, F. and W. Schweiger, How to measure generalized trust in news media? An adaptation and test of scales. Communication Methods and Measures, 2019. 13(1): p. 26-42.

34. Fawzi, N., et al., Concepts, causes and consequences of trust in news media–a literature review and framework. Annals of the International Communication Association, 2021. 45(2): p. 154-174.

35. Strömbäck, J., et al., News media trust and its impact on media use: Toward a framework for future research. Annals of the International Communication Association, 2020. 44(2): p. 139-156.

36. Garusi, D. and S. Splendore, Advancing a qualitative turn in news media trust research. Sociology Compass, 2023: p. e13075.

37. Karppinen, K. and H. Moe, What we talk about when talk about “media independence”. Javnost-The Public, 2016. 23(2): p. 105-119.

38. Wagner, M. and A.-C. Berg, Legal focus: Governance principles for public service media. European Broadcasting Union, 2015.

39. Bucci, E., M. Chiaretti, and A.M. Fiorini, Quality indicators for public broadcasters: contemporary evaluation.

40. Wilson, C.K., J. Hutchinson, and P. Shea, Public service broadcasting, creative industries, and innovation infrastructure: the case of ABC's Pool. Australian Journal of Communication, 2010. 37(3): p. 15-32.

41. Cañedo, A., M. Rodríguez-Castro, and A.M. López-Cepeda, Distilling the value of public service media: Towards a tenable conceptualisation in the European framework. European Journal of Communication, 2022. 37(6): p. 586-605.

42. McQuail, D. and J.J. Van Cuilenburg, Diversity as a media policy goal: A strategy for evaluative research and a Netherlands case study. Gazette (Leiden, Netherlands), 1983. 31(3): p. 145-162.

43 . Authority, A.C.a.M., A new framework for measuring media diversity in Australia. 2023, ACMA.

44. Hölig, S., U. Hasebrink, and J. Behre, Reuters Institute digital news report 2020: Ergebnisse für Deutschland. Vol. 50. 2020:

45. Hasebrink, U. and S. Hölig, Audience-based indicators for news media performance: A conceptual framework and findings from Germany. Media and Communication, 2020. 8(3): p. 293-303.

46. طباطبایی مزدآبادی, س. م.، «بررسی مدل‌های تعالی سازمانی»، ترویج علم، 5(2)، 1393.

47. Jashari, M. and I. Pepaj, The role of the principle of transparency and accountability in Public Administration. Acta Universitatis Danubius. Administratio, 2018. 10(1).

48. Azar, A. and k. bayat, Designing a Model for "Business Process-Orientation" Using Interpretive Structural Modeling Approach (ISM). Journal of Information Technology Management, 2009. 1(1).

49.ابویی اردکان، محمد؛ لبافی، سمیه؛ آذرپور، سمانه؛ جالل پور، مهدیه. »شناسایی عوامل حیاتی موفقیت تفکر راهبردی در دیدگاه مدیران سازمانهای فرهنگی شهر اصفهان«، پژوهشنامه مدیریت اجرایی، 6(11)، 1393.
50. قاسمی، وحید. مقدمه ای بر مدلسازی معادله ساختاری، تهران، انتشارات جامعه شناسان،1387 .