نوع گزارش : گزارش های نظارتی
نویسندگان
1 کارشناس گروه محیط زیست و منابع طبیعی دفتر مطالعات زیربنایی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
2 کارشناس گروه کشاورزی و توسعه روستایی دفتر مطالعات زیربنایی، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
3 کارشناس گروه محیط زیست دفتر مطالعات زیربنایی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
چکیده
در اواخر سال 1401 «طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت» طی 4 سال با پیشنهاد سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و با موافقت وزیر وقت جهادکشاورزی ارائه و از آذرماه سال 1402 بهطور رسمی آغاز شد. هرچند متولیان این طرح سعی کردهاند ضمن تعیین اهداف طرح، با نگاهی کلان نسبت به طراحی مراحل اجرایی، عرصههای اجرا، برآورد مالی و ایجاد ساختار اجرایی-تشکیلاتی و تقسیمکار دستگاههای مختلف اقدام کنند، اما بهنظر میرسد تاکنون سازوکارهای نوینی درخصوص موضوعاتی مانند نحوه تأمین منابع مالی، تأمین آب مورد نیاز طرح و چگونگی جلب مشارکت مردمی ارائه نشده است. نظر به اینکه طی سالیان اخیر در کشورهای متعدد طرحهای کلان کاشت درخت با اهداف مختلفی نظیر مدیریت تغییرات اقلیمی، توقف فرسایش خاک و بیابانزایی، احیای زیستگاه حیات وحش و بهبود معیشت جوامع محلی مورد توجه قرار گرفتهاند، بهنظر میرسد تحلیل این طرحها و احصای تجربیات موفق و ناموفق مربوطه میتواند در موفقیت و اثربخشی طرح کاشت مردمی یک میلیارد درخت اثر قابلتوجهی داشته باشد. بر همین اساس مطالعه پیشرو بهمنظور احصای ملاحظات و الزامات مورد نیاز برای تکمیل و اجرای هرچه بهتر طرح فوق انجام شده است. با بررسی اسناد موجود و همچنین درسآموختههای جهانی، ازجمله ملاحظاتی که باید توسط متولیان طرح مدنظر قرار گیرد، میتوان به مواردی نظیر تدقیق چارچوب حکمرانی، استقرار نظام پایش و ارزشیابی مناسب براساس رویکرد چارچوب منطقی پروژه با تأکید بر مشارکت حقیقی جامعه محلی در کلیه مراحل تصمیمسازی و تصمیمگیری (اعم از نیازسنجی، تعیین اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت، پیادهسازی، نظارت، ارزیابی و اصلاح طرح)؛ استقرار زنجیره ارزش پایدار، اجتماعمحور و فقرزدا در راستای تأمین معیشت پایدار جامعه محلی و حفاظت از درختان کاشتهشده با تأکید بر توانمندسازیهای تشکلها بهویژه تعاونیها؛ رعایت سازگاری با بوم، اقلیم، محدودیتهای منابع آب و بازده اقتصادی در انتخاب گونه و تقویت ضمانت اجرایی طرح از طریق تصویب در هیئتوزیران اشاره داشت.
کلیدواژهها
موضوعات
خلاصه مدیریتی
بیان / شرح مسئله
در راستای تحقق تکالیف قانونی نظیر ماده (۱۵) قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی مصوب سال 1389 و ماده (۲۴) قانون هوای پاک مصوب سال 1396 طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت طی 4 سال، در اواخر سال 1401 با پیشنهاد سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و موافقت وزیر وقت جهاد کشاورزی ارائه و بهطور رسمی از آذرماه سال 1402 با اعلام ریاست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور آغاز شد. هرچند متولیان این طرح سعی کردهاند ضمن تعیین اهداف طرح، با نگاهی کلان نسبت به طراحی مراحل اجرایی، عرصههای اجرا، برآورد مالی و ایجاد ساختار اجرایی-تشکیلاتی و تقسیمکار دستگاههای مختلف اقدام کنند، اما بررسی مستندات طرح بیانگر ابهامهای جدی در حوزههای مختلف نظیر میزان هزینههای اجرایی طرح و نحوه تأمین منابع مالی آن، تأمین آب مورد نیاز طرح (بهویژه در مناطق مرکزی و شرقی کشور) و چگونگی جلب مشارکت مردمی (بهویژه در مرحله نگهداشت درختان) است. نظر به پیچیدگیها و ملاحظاتی که اجرای اینگونه طرحها در دیگر کشورها داشته است گزارش حاضر سعی کرده ضمن بررسی مستندات موجود طرح و تحلیل برخی تجربیات بینالمللی، ملاحظات و الزاماتی را که لازم است برای بهبود و ارتقای طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت مدنظر قرار گیرد ارائه کند.
نقطهنظرات / یافتههای کلیدی
با توجه به یافتههای حاصل از تجربیات جهانی و بررسی اسناد موجود درخصوص طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت، پیشنهادهای زیر برای بهبود و ارتقای طرح مذکور ارائه میشود:
پیشنهاد راهکارهای تقنینی، نظارتی یا سیاستی
الف) تدقیق چارچوب حکمرانی طرح با تأکید بر نقشآفرینی مستقیم و فعالانه جوامع محلی و تشکلهای مربوطه در کلیه مراحل تصمیمسازی و تصمیمگیری از قبیل 1. شروع (نیازسنجی، تعیین اهداف، اولویتسنجی و امکانسنجی)، 2. برنامهریزی، 3. پیادهسازی، 4. نظارت و ارزیابی و 5. پایداری.
لازمه جلب مشارکت حقیقی مردم در کل مراحل پیشبرد طرح بهویژه از مرحله تأمین نهال تا مدیریت کاشت، نگهداری و بهرهبرداری پایدار، به رسمیت شناختن و حفظ ارتفاقی و سامانههای عرفی جوامع محلی و هموابستهسازی منافع آنها به منافع حاصل از طرح است. در این راستا، پیشبینی استقرار زنجیره ارزش پایدار مبتنیبر رویکردهای اجتماعمحور و فقرزدا با تأکید بر توانمندسازی تشکلهای مربوطه بهویژه تعاونیها راهگشا خواهد بود،
ب) استقرار نظام پایش و ارزشیابی مناسب براساس رویکرد چارچوب منطقی پروژه، در این راستا، تعیین اهداف و نتایج کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت و شاخصهای نتیجهگرا با مشارکت جامعه محلی و سپس استقرار سامانه برخط رصد، پایش و ارزیابی اهداف و شاخصهای تعیینشده، با بهرهگیری از ظرفیتها و زیرساختهای موجود و همچنین بهکارگیری مجموعهای تخصصی مستقل از مجری بهمنظور مستندسازی اقدامات و واکاوی و تحلیل تجربیات موفق و ناموفق بهصورت دقیق، شفاف و بدون سوگیری، میتواند در میزان موفقیت و اثربخشی اجرای طرح بهویژه در امر بیابانزدایی، تغذیه سفرههای آب زیرزمینی و تأمین معیشت و امنیت غذایی پایدار و افزایش اعتماد و مشارکت ذینفعان تأثیر قابلتوجهی داشته باشد،
پ) لحاظ معیارهای چندمنظوره نظیر حفظ تنوع زیستی، سازگار با بوم نظام منطقه، ترسیب کربن، کنترل فرسایش، اشتغالزایی و درآمدزایی برای جامعه محلی و سرمایهگذاران علاقهمند، تغییرات اقلیمی و محدودیتهای منابع آب، در انتخاب نوع گونه و همچنین جانمایی مکان کاشت بهویژه با توجه به اسناد مصوب آمایش سرزمین و طرحهای توسعه مصوب، نظیر تکلیف برنامه هفتم پیشرفت مبنیبر افزایش سالیانه 20 هزار هکتار سطح زیر کشت درخت زیتون (100 هزار هکتار تا پایان برنامه) و کاهش 20 درصدی سطح کانونهای بحرانی فرسایش بادی تا پایان برنامه هفتم،
ت) تقویت ضمانت اجرایی طرح از طریق تصویب تقسیمکار ملی در هیئتوزیران با در نظر گرفتن کلیه ذینفعان مختلف و مراحل مختلف طرح،
ث) افزایش مدت زمان اجرای کل طرح (کاشت یک میلیارد درخت) از چهار سال به 10 سال بهمنظور تمرکز بر احیای زیستبومها بهجای هدفگذاریهای صرفاً کمّی،
ج) بازنگری و تدقیق میزان هزینههای اجرایی طرح با در نظر گرفتن همه مراحل فعالیت اعم از آمادهسازی و تسطیح زمین، آبیاری، پرورش نهال، کاشت نهال و نگهداشت آن از 2 تا 8 سال بسته به اقلیم و شرایط منطقه،
چ) استفاده از ابزارهای نوین تأمین مالی بهویژه مشارکت عمومی- خصوصی- دولتی و تأمین مالی جمعی و خرد علاوهبر تخصیص بودجه مناسب در قالب یک ردیف مستقل در بودجه سنواتی،
ح) برآورد دقیق میزان آب مصرفی به تفکیک مناطق مختلف (بهویژه در بخشهای مرکزی و شرقی کشور) با در نظر گرفتن سالهای نگهداشت درختان و تعیین نحوه تأمین آب طرح با همکاری وزارت نیرو.
اکوسیستمهای جنگلی جزء حیاتی تنوع زیستی جهان هستند. زیرا بسیاری از جنگلها نسبت به سایر اکوسیستمها تنوع زیستی بیشتری دارند. جنگلها از مهمترین منابع طبیعی هستند که نقش آنها، تنها به حفظ دما، اکسیژنگیری، ثابت نگاه داشتن میزان گاز کربنیک جو محدود نمیشود، بلکه دارای مزایای مختلف اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی نیز هستند [1]. مساحت کل جنگلهای جهان 4/06 میلیارد هکتار (31% کل مساحت خشکیهای زمین) معادل تقریباً 5000 متر مربع برای هر نفر است، اما این جنگلها بهطور مساوی در سراسر جهان پراکنده نیستند. بیش از نیمی از جنگلهای جهان تنها در پنج کشور (فدراسیون روسیه، برزیل، کانادا، آمریکا و چین) و دوسوم (66 درصد) جنگلها در 10 کشور یافت میشوند [2]. از سال 1990، 178 میلیون هکتار از جنگلها از طریق تغییر کاربری به کشاورزی و توسعه شهرنشینی، معادن و صنایع از دست رفته است. نرخ جنگلزدایی در حال حاضر روند نزولی را نشان میدهد و از 7/8 میلیون هکتار در سال در دهه2000- 1990 به 5/2 میلیون هکتار در سال در سالهای 2010-2000 و 4/7 میلیون هکتار در سال در سالهای 2020-2010 کاهش یافته است[2]. 93 درصد (معادل 3/75 میلیارد هکتار) از مساحت جنگلها در سراسر جهان مربوط به جنگلهای طبیعی و 7 درصد (300 میلیون هکتار) مربوط به جنگلهای کاشته شده است. هرچند مساحت جنگلهای طبیعی از سال 1990 بهطور پیوسته کاهش یافته، اما مساحت جنگلهای کاشته شده درمجموع طی سه دهه اخیر 123 میلیون هکتار افزایش یافته، البته همانگونه که در ارائه شده سرعت افزایش سطح جنگلهای دست کاشت در دهه 2020-2010 کُند شده است.
نمودار 1. تغییر مساحت سالیانه جنگلهای طبیعی و دستکاشت طی سالهای2020- 1990 (میلیون هکتار) [2]
براساس آخرین آمار و اطلاعات اعلام شده ازسوی سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، مساحت پوشش جنگلی کشور در حال حاضر حدود ۱۴ میلیون هکتار (8/5% مساحت کشور) برآورد شده، اما سازمان فائو در گزارشی در سال 2020 با عنوان «ارزیابی منابع جهانی جنگل»، برآورد 10/7 میلیون هکتاری (6/5% مساحت کشور) از مساحت جنگلهای کشور ارائه کرده است که حدود 9/3% آن را جنگلهای دستکاشت تشکیل میدهد [2]. دلیل اختلاف در مساحت جنگلهای ایران بین فائو و منابع داخلی، تفاوت در تعریف جنگل از نظر ایران و فائو است. به این صورت که طبق تعریف فائو، زمینهایی که مساحت آن بیش از 0/5 هکتار و حداقل ارتفاع درختان 5 متر یا بیشتر و تاج پوشش درختی آن 10 درصد باشد، به آن جنگل گفته میشود، ولی طبق تعریفی که در بیشتر قوانین و مقررات موجود ازجمله قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع مصوب سال 1346 و اصلاحات و الحاقات بعدی و دستورالعمل اصلاحی ضوابط واگذاری اراضی منابع ملی و دولتی برای طرحهای کشاورزی تولیدی و غیرکشاورزی موضوع ابلاغیه شماره 2626/020 مورخ 1387/02/03 وزارت جهاد کشاورزی و اصلاحیههای بعدی آن وجود دارد، «جنگل، زمینی (اعم از خشکی و آبی) است که عمدتاً از درخت و درختچه همراه با سایر رستنیهای خشبی و علفی خودرو پوشیده شده باشد؛ مشروط به آنکه مساحت آن کمتر از نیم هکتار و تاج پوشش درختی آن بهطور طبیعی کمتر از پنج درصد (5 %) نباشد». لذا تفاوت در میزان تاج پوششی باعث شده است که آمار سطح جنگلهای ایران از نظر فائو و از نظر سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور متفاوت باشد [3].
جدول 1. مساحت جنگلهای کشور در سه دهه اخیر [2]
|
جنگلهای طبیعی |
جنگلهای دست کاشت |
کل پوشش جنگلی |
|||
(هزار هکتار) |
درصد تغییر سالیانه |
(هزار هکتار) |
درصد تغییر سالیانه |
(هزار هکتار) |
درصد تغییر سالیانه |
|
1990 |
8560 |
- |
516 |
- |
9076 |
- |
2000 |
8810 |
0.29 |
516 |
0.00 |
9326 |
0/27 |
2010 |
9751 |
1.02 |
941 |
6.2 |
10692 |
1/38 |
2020 |
9751 |
0.00 |
1001 |
0.62 |
10752 |
0/06 |
افزایش مهاجرتهای بیرویه روستا- شهری و درنتیجه افزایش محدوده سکونتگاههای شهری از محل الحاق اراضی کشاورزی و منابع طبیعی و تغییر کاربری آنها به مسکونی، تمرکز بر سیاستهای توسعه شهرنشینی و صنعتیسازی و غفلت از توسعه روستایی و عشایری و بهرهبرداری ناپایدار از منابع طبیعی در کنار تصرفات غیرقانونی به اراضی کشاورزی و منابع طبیعی در قالبهایی مانند «زمینخواری» و «جنگلخواری» در ایران به تشدید تخریب عرصههای منابع طبیعی منجر شده است. این تغییرات بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر موضوعات اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و اقلیمی تأثیر گذاشته، بهگونهای که ایران از لحاظ انتشار کربن در رتبه هشتم دنیا قرار گرفته است. علاوهبر این، کاهش سطح پوشش گیاهی با افزایش میزان روانابها باعث ایجاد سیلابهای مخربی در سالهای اخیر شده که مشکلات اقتصادی و اجتماعی زیادی بههمراه داشته است. افزایش میزان فرسایش خاک از دیگر آثار کاهش پوشش گیاهی بوده که این کاهش پوشش باعث شده است که میزان فرسایش در کشور (5/5 تن در هکتار در سال) دو تا سه برابر میانگین جهانی (2/2 تن در هکتار در سال) باشد [4].
با توجه به نگرانیهای موجود درخصوص کاهش سطح پوشش گیاهی و افزایش جنگلزدایی در کشور، در برهههایی، طرحها و برنامههایی با اهداف مختلفی نظیر مدیریت تغییرات اقلیمی، توقف فرسایش خاک و بیابانزایی و احیای زیستگاه حیات وحش و بهبود معیشت جوامع محلی مورد توجه قرار گرفتهاند. برای نمونه طی دهههای اخیر طرحهای درختکاری مختلفی نظیر «طرح حرم تا حرم» و «طرح طوبی» اجرا شده است. در اواخر سال 1401 نیز طرح دیگری تحتعنوان «طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت» به پیشنهاد سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و با موافقت وزیر وقت جهادکشاورزی ارائه و از آذرماه سال 1402 با اعلام ریاست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری بهطور رسمی آغاز شد. در رابطه با احتمال موفقیت این طرح در دستیابی به اهداف تعیینشده، دیدگاههای مثبت و منفی مختلفی از جانب صاحبنظران و دغدغهمندان مطرح میشود و این موضوع نگرانی درخصوص اثربخشی طرح را مضاعف ساخته است. با توجه به اینکه این طرح در مراحل آغازین خود قرار دارد و از طرفی در بسیاری از کشورها، طرحهای مشابه عدیدهای برنامهریزی و اجرا شده، گزارش حاضر سعی کرده است ضمن بررسی مستندات طرح مذکور – که چندان جامع و کامل هم نیستند - و استفاده از تجربیات جهانی، الزامات و ملاحظات مورد نیاز را برای اجرای موفق این طرح ارائه کند.
اهمیت منابع طبیعی بهویژه جنگلها و مراتع از گذشته مورد توجه قانونگذاران و سیاستگذاران بوده، بهطوریکه در همین زمینه قوانین و مقررات متعددی در سالهای مختلف جهت مدیریت، حفاظت و توسعه آنها به تصویب رسیده است که برخی از آنها عبارتند از: قانون ملی شدن جنگلها مصوب 1341/10/27، قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع مصوب 1346/05/25، قانون حفظ و گسترش فضای سبز و جلوگیری از قطع بیرویه درخت مصوب 1352/05/11، قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور مصوب 1371/07/05، قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی مصوب 1389/04/23 و قانون هوای پاک، مصوب 1396/04/25. در ادامه به برخی از احکام مرتبط با حفاظت و توسعه منابع طبیعی بهویژه عرصههای جنگلی و فضای سبز که در شماری از قوانین ذکرشده، اشاره میشود:
2-1-1. قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابعطبیعی (1389/04/23)
ماده (۱۵) - دولت مکلف است ضمن اعمال ممنوعیت بهرهبرداری مازاد بر توان زادآوری طبیعی، احیایی و زیستمحیطی (اکولوژیک) جنگلهای کشور، ترتیبات و تمهیدات لازم را جهت اصلاح الگوی مصرف چوبهای جنگلی اعم از صنعتی و غیرصنعتی، جایگزینی سوخت فسیلی و انرژیهای تجدیدپذیر بهجای سوختهای هیزمی، خروج دام از جنگل و ساماندهی جنگلنشینان به عمل آورده و با استفاده از توان و سرمایههای بخشهای غیردولتی نسبت به احیا و توسعه درختکاری مثمر و غیرمثمر و بوستانهای جنگلی و زراعت چوب اقدام نماید بهگونهای که ظرف10 سال، ضریب حفاظتی جنگلها و مراتع، از چهل درصد (40%) به نود درصد (90%) و سرانه جنگل از هفده صدم (0/17) هکتار به بیست و پنجصدم (0/25) هکتار برسد.
2-1-2. قانون هوای پاک (1396/04/25)
ماده (۱۵) - شهرکها، مراکز و واحدهای صنعتی و تولیدی تازه تأسیس مکلفند برحسب اقلیم، حداقل 10 درصد (۱۰%) از فضای تخصیص دادهشده جهت احداث واحد مربوطه را به ایجاد فضای سبز مشجر و غرس درختان مناسب منطقه اختصاص دهند. بهرهبرداری از واحدهای مذکور منوط به رعایت این ماده و تأیید آن توسط سازمان است.
ماده (۲۲) - حداکثر تا 10سال پس از ابلاغ این قانون، شهرداریهای شهرهای بالای پنجاههزار نفر جمعیت موظفند با همکاری وزارت نیرو و ادارات منابع طبیعی شهرستان، سرانه فضای سبز خود را حداقل به پانزده مترمربع برسانند. تولید و تأمین نهال مورد نیاز (گونههای با نیاز آب کم، مقاوم و بومی) برعهده ادارات منابع طبیعی و عملیات کاشت، نگهداری و بهرهبرداری برعهده شهرداریها میباشد. وزارت نیرو موظف به تأمین منابع آب مورد نیاز از محل پساب شهر ذیربط، مشروط به استفاده از روشهای نوین آبیاری توسط شهرداری میباشد.
ماده (۲۴) - وزارت جهاد کشاورزی (سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری) مکلف است علاوهبر اجرای طرحهای بیابانزدایی مقرر، جهت مهار کانونهای مستعد بیابانزایی و تولید گردوغبار در داخل کشور رأساً یا با مشارکت مردم، دستگاههای اجرایی محلی و سازمانهای بینالمللی با رعایت اصل هفتادوهفتم (77) قانون اساسی و سازمانهای مردمنهاد داخلی، سالانه حداقل معادل سیصد هزار هکتار نسبت به اجرای اقدامات مقابله با پدیده گردوغبار با اولویت عملیات بیابانزدایی در مناطق بحرانی و کانونها و زیستبومهای حساس اقدام کند. دولت مکلف است اعتبارات مورد نیاز برای اجرای عملیات موضوع این ماده را هرساله در بودجههای سالانه منظور نماید.
2-1-3. برنامه پنجساله هفتم پیشرفت (مصوب مجلس شورای اسلامی)
ذیل جدول 7، برنامه پنجساله هفتم پیشرفت درخصوص توسعه پوشش جنگلی اهداف کمّی تعیین شده، بهنحویکه مقرر شده است تا پایان برنامه، سالیانه 20 هزار هکتار به سطح زیر کشت درخت زیتون افزوده شود و سطح کانونهای بحرانی فرسایش بادی تا پایان برنامه هفتم، به میزان 20 درصد تقلیل پیدا کند.
سازمان مذکور در پاسخ به درخواست مرکز پژوهشهای مجلس، مستنداتی را تحتعنوان اسناد پشتیبان برای این مرکز ارسال کرده است. مستندات ارسالی به اهداف، گامها و زمانبندی اجرا، عرصههای مورد نظر، دستگاههای ذیمدخل، ارزیابی اقتصادی و ساختار اجرایی طرح محدود شده و آمار و اطلاعات دقیق، جامع و مدونی از موضوعاتی همچون نحوه تأمین منابع مالی، تأمین منابع آب، جلب مشارکت مردمی، نظام پایش و ارزشیابی و تطابق با طرحهای بالادستی و پاییندستی ارائه نشده است. این موضوع میتواند یکی از نقاط ضعف طرح بهشمار رود که ارزیابی پیش از اجرای طرح را با مشکلات و محدودیتهای جدی مواجه میسازد. در ادامه برخی جزئیات نحوه اجرای طرح براساس مستندات ارسالی سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور اشاره میشود.
الف) اهداف طرح: در اسناد اعلامی سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور: 1. احیای جنگلهای موجود، 2. توسعه جنگل (توسعه متوسط سالیانه حدود 361 هزار هکتار جنگلکاری و تولید حدود 250 میلیون اصله نهال)، 3. ایجاد بوستانهای جنگلی، 4. توسعه زراعت چوب جهت تأمین بخشی از نیاز چوبی کشور، 5. کاهش گازهای گلخانهای از طریق ترسیب کربن (به میزان هر هکتار 35 تن)، 6. جذب و کنترل گردوغبار (به میزان هر هکتار ۲1 تن)، 7. افزایش سرانه جنگل (از 0/17 هکتار به 0/19 هکتار)، 8. افزایش سطح پوشش درختی و جنگلی به میزان 1/44 میلیون هکتار و 9. جلوگیری از تغییر اقلیم، بهعنوان اهداف و خروجیهای موردانتظار اجرای طرح طی بازه زمانی چهارساله برشمرده شده است[5]. اهدافی که ذکر شد، تقریباً در اغلب طرحهای کلان کاشت درخت مورد توجه طراحان و مجریان قرار میگیرد، ولی نکتهای که در اینجا میتوان مورد توجه قرار داد، این است که مطابق با برخی طرحهای کاشت در سالهای گذشته و همچنین کشورهای دیگر، در کنار این اهداف، به موضوعات دیگری مانند تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، بهبود معیشت جامعه محلی و تأمین امنیت غذایی پایدار[1] نیز توجه میشود. ضمن اینکه برخی از اهداف تعیین شده در اسناد اعلامی، از جنس اهداف کلان یا بلندمدت هستند، مانند جلوگیری از تغییر اقلیم و برخی دیگر، نوعی اقدام یا هدف عملیاتی محسوب میشوند. این درحالی است که براساس رهیافت چارچوب منطقی پروژه، بهمنظور ارزیابی کارایی، اثربخشی، سودمندی و پایداری طرح - بهعنوان عناصر و مؤلفههای کلیدی پایش و ارزشیابی-، ضروری است متناظر با بروندادها (Inputs)، نتایج یا پیامدهای میانمدت (Results) و دستاوردها یا پیامدهای بلندمدت (Outputs)، اهداف بهترتیب در سه دسته «هدفهای کلان یا عمومی»، «هدفهای ویژه یا اختصاصی» و «هدفهای عملیاتی»، مشخصاً تعیین شوند.
ب) گامهای اجرای طرح: برای اجرای طرح 5 گام اصلی طراحی شده که شامل: 1. شناسایی و انتخاب عرصههای کشت، 2. تهیه طرح، انتخاب گونه و برنامه اجرایی، 3. تولید نهال استاندارد در نهالستان مربوطه، 4. کاشت و نگهداری نهال توسط مجری یا پیمانکار و 5. نظارت و ارزیابی است. در جدول 2 زمانبندی گامهای اجرایی طرح نیز ارائه شده است. همانگونه که در جدول 2 مشخص است مقرر شده در یک سال اول، نهالستانها در کل استانهای کشور فعال و تجهیز شوند تا بستر لازم برای تولید نهال اولیه فراهم شود و گام اول به انجام برسد [5].
جدول 2. زمانبندی اجرای طرح مردمی یک میلیارد درخت [5]
ردیف |
اقدامات |
زمان |
1 |
تجهیز و فعالسازی نهالستانها |
از سال 1401 تا شهریورماه سال 1402 |
2 |
شناسایی و انتخاب عرصه |
زمستان سال 1401 تا پاییز سال 1402 |
3 |
تهیه طرحهای اجرایی، تعیین گونه و برنامهریزی |
سالهای 1402 و 1403 |
4 |
تعیین و اعلام میزان نهال مورد نیاز براساس طرح |
پاییز سال 1402 |
5 |
تولید نهال استاندارد در نهالستانها |
از سال 1401 تا سال 1405 |
6 |
توزیع نهال و انجام عملیات کاشت |
از پاییز سال1402 (با رعایت فصل کاشت) |
7 |
نظارت بر کیفیت و کمیت کار و ارزیابی عملیات |
از سال 1401 تا سال 1405 |
8 |
مستندسازی، تکمیل بانک اطلاعاتی و سامانه تخصصی |
از سال 1401 تا سال 1405 |
ج) عرصههای اجرای طرح: در این طرح مناطق مستعد گونههای جنگلی اقتصادی و دارای محصولات فرعی و بازاری شناسایی و معرفی میشوند تا با مشارکت جوامع محلی جنگلکاری شوند و در ارتقای معیشت این جوامع تأثیرگذار باشد. همچنین عرصههای مربوط به کارخانجات و صنایع، محدوده و حریم شهرها، فضای پادگانها و عرصههای در اختیار نیروهای مسلح برای افزایش سرانه فضای سبز و مستثنیات اشخاص جهت زراعت چوب، عرصههایی هستند که برای اجرای طرح نهالکاری مدنظر قرار خواهند گرفت. براساس اسناد پشتیبان ارسالی، اجرای طرح معمولاً در مناطقی انجام خواهد شد که میزان بارندگی در آن مناطق بیش از 350 میلیمتر باشد که نهالها بعد از کاشت مشکل کمبود آب زیادی نداشته باشند، البته طرحهای مربوط به مناطق شهری و حاشیه شهر بهمنظور ارتقای فضای سبز شهری در کلیه مناطق کشور اعم از خشک و مرطوب اجرا خواهد شد.
د) ارزیابی اقتصادی اجرای طرح: براساس نظر این سازمان با توجه به برآوردهای انجام شده درخصوص مجموع هزینه عملیات تولید، کاشت، نگهداری و مراقبت از نهالهای کاشته شده؛ هزینههای موردنظر بهطور متوسط بهازای هر اصله نهال معادل 750 هزار ریال است. با در نظر گرفتن ظرفیتهای موجود در نهالستانهای دولتی و بهرهگیری از مشارکت اشخاص حقیقی و حقوقی و گروههای مردمی و جهادی در طرح نهضت تولید و کاشت یک میلیارد درخت در کشور (سالیانه 250 میلیون اصله نهال) و اجرای طرح در بخش دولتی بهصورت امانی میتوان هزینههای طرح را به میزان 75 درصد کاهش داد، بنابراین با در نظر گرفتن موارد فوق در صورت تأمین کمک اعتباری دولت به میزان 180 هزار ریال بهازای هر اصله نهال بهصورت سالیانه و مجموعاً به میزان 45000 میلیارد ریال در هر سال برنامه، قابلیت اجرایی خواهد داشت که بخشی از هزینهها در قالب موافقتنامههای اعتباری طرحهای سازمان و بخشی دیگر با مشارکت جوامع محلی و خیرین تأمین میشود [5]. نکته قابلتوجه آن است که فارغ از دقت محاسبه اولیه صورت گرفته، اینکه بتوان تا 75% هزینهها را با روشهای فوقالذکر کاهش داد –بهویژه اینکه تاکنون جزئیاتی از نحوه تأمین مالی از بخشهای دولتی، خصوصی و عمومی (اعم از جوامع محلی، خیرین، گروههای جهادی و...) منتشر نشده است-، بهنظر منطقی و شدنی نیست و نیازمند کار کارشناسی و مطالعات دقیقتر است. علاوهبر این با فرض کاهش 75% هزینهها، طرح بهطور سالیانه (بدون محاسبه نرخ تورم و تغییرات آن) حداقل نیازمند 4.500 میلیارد تومان است که 28% فراتر از کل بودجه سال 1401 سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری است. از طرفی براساس مصاحبه ریاست محترم سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری در 10 آذرماه 1402، در بودجه سال ۱۴۰۲ ردیف برای طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت در نظر گرفته شده که میزان آن صرفاً ۲۳۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان بوده (حدود ۵٪ اعتبار برآوردی طرح) که این اعتبار نیز تا تاریخ مصاحبه هنوز تخصیص داده نشده بود[6]. بنابراین با توجه به بازه زمانی چهارسالهای که برای اجرای طرح ملحوظ شده، برآورد دقیق میزان منابع مالی مورد نیاز و نحوه تأمین آن، از ضروریات ابتدایی طرح است.
ﻫ) ساختار اجرایی و تشکیلاتی طرح: سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری برای اجرای طرح در سطح ملی، ستاد ملی طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت را ایجاد کرده است. ریاست این ستاد برعهده وزیر جهاد کشاورزی و جانشین آن ریاست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری است. این ستاد دارای 5 کمیته علمی با محوریت مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، کمیته اجرایی با محوریت سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، کمیته ارتباطات و اطلاعرسانی با محوریت روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی، کمیته مالی و پشتیبانی با محوریت معاونت برنامهریزی و اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی و کمیته مسئولیت اجتماعی و مشارکت مردمی با محوریت خیرین و بنگاههای تولیدات سلولزی است. ذیل کمیته اجرایی نیز کارگروههای 6گانه در سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری شامل کارگروه علمی (شورای جنگل، مرتع و آبخیزداری)، کارگروه اطلاعرسانی (دفتر روابط عمومی و امور بینالملل)، کارگروه تولید نهال و نهالکاری (مرکز جنگلهای خارج از شمال)، کارگروه فرهنگسازی و مشارکت مردمی (دفتر آموزش و ترویج مشارکتهای مردمی)، کارگروه مالی و پشتیبانی (معاونت برنامهریزی و امور انسانی) و کارگروه فناوری (دفتر مهندسی و مطالعات) تشکیل خواهد شد [5].
نمودار 2. ساختار اجرایی و تشکیلاتی ستاد ملی طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت [5]
و) نحوه مشارکت دستگاهها و ذینفعان مختلف: در این طرح کلان، نقش سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و دیگر سازمانهای ذیربط شامل تعیین عرصه و معرفی گونه مناسب برای جنگلکاری، مشاوره علمی و فنی برای نهالکاری توسط سازمانهای دولتی و خصوصی و مردمی از قبیل تعیین نوع گونه، نحوه کاشت و نحوه آبیاری، آماده کردن زیرساختهای نهالستانها، بذرگیری و باغ بذر، تأمین نهال مورد نیاز، جنگلکاری در قالب طرحهای منابع طبیعی و آبخیزداری و تأمین تسهیلات اجرایی برای زراعت چوب است. دیگر سازمانها و ادارات شامل سازمان جهاد کشاورزی، وزارت نیرو، سازمان اوقاف و امور خیریه، وزارت آموزشوپرورش، نیروهای مسلح، تشکلهای مردمی، شهرداریها و فرمانداریها، زارعین و صاحبان اراضی، بهرهبرداران معادن و کارخانجات صنعتی و غیره نیز به تناسب فعالیت، همکاری خواهند کرد. در این طرح نحوه مشارکت مردم و تشکلهای مردمنهاد شامل فرهنگسازی و اطلاعرسانی، مشارکت در اجرای عملیات کاشت در اراضی مستثنیات مستعد زراعت چوب و اشخاص، مشارکت در اجرای عملیات کاشت در اراضی ملی مستعد زراعت چوب با جنگلکاری اقتصادی، بهرهگیری از ظرفیت خیرین، بهرهگیری از ظرفیت کارخانجات و صنایع و معادن و بهرهگیری از ظرفیت تشکلها و سمنها در مناسبتهای مختلف سال میباشد [5]. جدول 3 نحوه مشارکت دستگاههای مختلف را در این طرح نشان میدهد.
شایان ذکر است در ساختار اجرایی و تشکیلاتی فوقالاشاره بهویژه کمیته مسئولیت اجتماعی و مشارکت، نقش برخی از دستگاههای ذیمدخل بهویژه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی ذیربط) و انجمنهای علمی ملی مرتبط و همچنین سازمانهای مردمنهاد و حتی گروههای جهادی که میتوانند در گفتمانسازی، فرهنگسازی و تبیین اهمیت و ضرورت اجرای طرح مؤثر باشند، مورد غفلت قرار گرفته است. قطعاً دخالت دادن مجامع علمی و نهادهای مردمبنیاد در ترویج کاشت و نگهداشت اصولی درخت، میتواند اثرگذاری قابلتوجهی در پیشبرد اجرای طرح کاشت یک میلیارد درخت داشته باشد.
جدول 3. مشارکت دستگاهها و ارگانهای دولتی و غیردولتی در طرح کاشت یک میلیارد نهال [5]
عنوان طرح / محل اجرا |
عرصه (هزار هکتار) |
تعداد نهال در هکتار |
نهال (میلیون اصله) |
مجری |
همکار |
طرح زراعت چوب |
150 |
1200 |
180 |
صاحبان صنایع چوب و کاغذ و مشارکت مردم |
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و معاونت برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو |
ارتقای سرانه فضای سبز شهری از 8 به 15 متر مربع و در حاشیه شهر از 15 به 30 متر مربع |
67.5 |
1100 |
74.25 |
شهرداریها |
وزارت کشور- سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری |
شهرک صنعتی و صنایع |
64 |
625 |
40 |
صاحبان صنایع |
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری - وزارت صمت |
بازسازی عرصههای تخریب شده 3000 معدن فعال |
160 |
400 |
64 |
بهرهبرداران معادن |
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری - وزارت صمت |
مسیر پیرامون تأسیسات آب، گاز و نفت |
100 |
350 |
35 |
وزارت نیرو – وزارت نفت |
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری |
بازسازی عرصههای تخریب شده در اثر اجرای پروژههای توسعه |
140 |
400 |
56 |
مجریان طرحهای عمرانی و توسعه |
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری – سازمان برنامهوبودجه |
بادشکنهای حاشیه مزارع (جلوگیری از گردو غبار و افزایش محصول) |
40 |
2500 |
100 |
زارعین و صاحبان اراضی |
وزارت جهاد کشاورزی، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، وزارت اقتصاد |
اطراف اتوبانها و راههای اصلی و فرعی 25000 کیلومتر)) |
32 |
625 |
20 |
وزارت راه و شهرسازی |
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری |
عرصههای خالی پادگانها و دیگر اماکن نظامی |
100 |
625 |
62.5 |
ستاد کل نیروهای مسلح |
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری |
عرصههای اوقاف |
60 |
625 |
37.5 |
سازمان اوقاف |
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری |
بوستانهای یادمان |
5 |
400 |
2 |
مشارکت مردمی |
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری |
پویش مردمی کاشت درخت |
40 |
625 |
25 |
بسیج سازندگی – هلالاحمر - استانداری |
وزارت جهاد کشاورزی، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، وزارت آموزشوپرورش، وزارت ارشاد اسلامی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت امور خارجه |
طرحهای منابع طبیعی و آبخیزداری نظیر مقابله با بیابانزایی و جنگلکاری |
486 |
625 |
303.75 |
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری |
|
مجموع |
1444.5 |
|
1000 |
|
|
4.ملاحظات و الزامات برآمده از بررسی تجربیات جهانی طرحهای کلان کاشت درخت
امروزه، درحالیکه جهان بهدنبال راهحلهایی برای مدیریت تغییرات آب و هوایی جهانی است، کاشت درخت بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته است. طرحهای درختکاری در جهان در کنار مقابله با تغییرات آب و هوایی اغلب اهداف زیستمحیطی دیگری از قبیل توقف فرسایش خاک و بیابانزایی و احیای زیستگاه حیات وحش و اهداف اجتماعی-اقتصادی نظیر کاهش فقر و افزایش سلامت و معیشت جوامع محلی را نیز دنبال میکنند. در این راستا بسیاری از کشورها، سازمانها و سیاستگذاران، پروژههای درختکاری انبوه را آغاز کردهاند. جدول 4 اهداف کمّی طرحهای کلان آتی کاشت درخت در کشورهای مختلف را نشان داده است. اطلاعات جدول نشان میدهد که این طرحها معمولاً برای بازههای 10 ساله طراحی شدهاند که بیانگر نگاه طولانیمدت سیاستگذاران و مدیران به اینگونه طرحها است. علاوهبر این بهجز چین که هدف بلندپروازانه 70 میلیارد درخت را تعیین کرده است بقیه کشورها در بازه 10ساله 600 میلیون تا نهایتاً 2 میلیارد را هدفگذاری کردهاند. اتحادیه اروپا با مساحتی 2 برابر وسعت ایران، با بارش متوسطی بیش از 3 برابر میانگین بارش کشور و با 16% تولید ناخالص داخلی جهان هدف 3 میلیارد کاشت درخت را برای خود تعیین کرده است.
جدول 4. اهداف کمّی کاشت درخت در کشورهای مختلف
کشور |
هدف کاشت درخت (میلیون درخت) |
بازه زمانی |
مرجع |
آمریکا |
1200 |
2030-2021 |
[۷] |
اتحادیه اروپا |
3000 |
2030-2021 |
[۸] |
کانادا |
2000 |
2030-2021 |
[۹] |
چین |
70000 |
2030-2021 |
[۱۰] |
نیوزلند |
1000 |
2027-2018 |
[۱۱] |
عربستان سعودی |
600 |
2030-2021 |
[۱۲] |
طی سالیان اخیر کاشت درختان در مقیاس وسیع با هدف جذب گازهای گلخانهای، بهبود معیشت جوامع محلی و کنترل گردوغبار در برخی کشورها مورد توجه قرار گرفته است. بررسی تجربیات جهانی در این حوزه نشان میدهد که موفقیت و اثربخشی طرحهای مزبور نیازمند توجه به ملاحظاتی است که در ادامه به برخی از آنها پرداخته شده است:
الف) جلب مشارکت حقیقی مردمی: هرچند در اغلب طرحهای کاشت درخت، این طرحها بهعنوان منبع درآمدی مهم برای زمینداران کوچک پیشنهاد میشوند، اما اگر برنامههای درختکاری توسط دولتها و سرمایهگذاران خارجی بدون مشارکت واقعی مردم تحمیل شود، ممکن است نابرابری اجتماعی را افزایش داده و مردم محلی را از زمین محروم کنند. پروژههای احیای جنگل که از بالا به پایین و بدون مشارکت جامعه محلی و لحاظ دیدگاهها، منافع و ترجیحات آنها به شکل مناسب و واقعی، طراحی و اجرا میشوند، غالباً در دستیابی به اهداف ناموفق بوده و با شکست مواجه شده است. زیرا درختان کاشته شده نگهداری نمیشوند یا کشاورزان از زمین برای چرای دام استفاده میکنند یا زمینها تخریب میشوند [13]و[14]. در کشورهای مختلف راهبردهای متنوعی برای جلب مشارکت مردمی در طرحهای جنگلداری و درختکاری تجربه شده است که تقریباً در همه آنها بر ایجاد انگیزه مشارکت متمرکز شدهاند. در این راستا، طرحهای درختکاری و جنگلکاری عموماً بهنحوی طراحی میشود که معیشت جامعه محلی در اثر اجرای اینگونه طرحها نهتنها دچار خدشه نشود، بلکه ارتقا نیز پیدا کند. بهعبارتی منافع جامعه محلی به منافع حفاظت از منابع طبیعی گره میخورد. برای نمونه در کشور ویتنام، هر خانوار با کاشت درخت در هر هکتار، 1 تا 2 میلیون دانگ ویتنامی درآمد دارد و بهطور میانگین در 2 تا 4 هکتار از جنگلها بهمدت سه سال از درختان کاشتهشده محافظت میکند. همچنین هر خانوار ویتنامی برای حفاظت از 20-10 هکتار از جنگلها، سالیانه 50000-40000 دانگ ویتنامی درآمد کسب میکند [15]. در کشور اندونزی، برنامهای تحتعنوان «جنگلداری اجتماعمحور» طرحریزی شده است که این برنامه توسط مردم، بهویژه تعاونیهای مردمی که در داخل و نزدیک جنگلها زندگی میکنند، اجرا میشود. در این برنامه، کلیه فعالیتهای تولید محصولات چوبی و غیرچوبی جنگلی اعم از کاشت، نگهداری، حفاظت، برداشت و بازاریابی بهمنظور خودمصرفی و فروش بهمدت حدوداً 35 سال به تعاونیهای مذکور واگذار میشود [15].
البته در مطالعات متعددی اثبات شده است که علاوهبر انگیزههای مالی، برخوردار بودن از دانش و آگاهی کافی از مزایای کاشت و نگهداشت درختان، نقش مؤثری در مشارکت جامعه محلی در طرحهای درختکاری دارد. در این راستا، انجام مطالعات امکانسنجی و نیازسنجی اولیه که بر نیازها و ترجیحات اجتماعی- اقتصادی جوامع محلی تمرکز دارد، از ابتداییترین گامهای فرایند جلب مشارکت مردمی است [16]. بنابراین ضروری است سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، گامهای اجرایی مشخصی برای ترویج و تبیین طرح در بین جوامع محلی و توانمندسازی آنها بهمنظور اجرای هر چه بهتر طرح و بهرهمندی از منافع حاصله، تعبیه کند.
ب) رویکرد بلندمدت در طرحهای کاشت درختان با تأکید بر نگهداشت درختان: تجربیات جهانی نشان میدهد که برخی از پروژههای کاشت درخت بر یک بازه زمانی کوتاه (3-1 سال) تمرکز میکنند و برخی دیگر بازه زمانی بلندمدت (حداقل 10 ساله) دارند. موارد متعددی در تعیین بازه زمانی دخالت دارند که تعداد درختان مورد نظر برای کاشت در طی برنامه یکی از موارد بهشمار میرود. شایان ذکر است که بیشتر گونههای درختی، حداقل 5 سال برای تبدیل شدن به درخت نیازمند نگهداری هستند. اطلاعات جدول 4 نیز بیانگر این است که اغلب طرحهای کاشت درخت برای بازه 10ساله برنامهریزیشدهاند. این رویکرد طولانیمدت بهویژه در مناطقی با عوامل محدودکننده رشد (نظیر شرایط نامساعد خاک، خشکسالی و غیره) اهمیت بیشتری دارد، بهویژه در مناطق خشک که خشکسالی و افزایش درجه حرارت بههمراه احتمال وقوع آتشسوزی جزء عوامل غالب محدودکننده است که رشد درختان را محدود میکند [17]. این تجربیات توصیه میکنند که طرحهای کاشت درخت در مقیاس کلان باید علاوهبر تمرکز بر دستیابی به اهداف کمی هدفگذاریشده، بر مدیریت و نگهداری درختان کاشته شده تمرکز کنند[18] و این امر میطلبد که بازه زمانی طرحهای مزبور، بلندمدت (برای مثال 10 سال) در نظر گرفته شود.
ج) تأمین مالی پایدار: ارزیابی طرحهای مربوطه در کشورهای جهان نشان میدهد اگر طرحهای کاشت درخت بخواهد بهدرستی اجرا شود نیازمند بودجههای قابلتوجهی است[19]. بهویژه اینکه هزینههای کاشت و نگهداری از درختان برحسب اینکه مناطق هدف دارای چه نوع شرایط آبوهوایی هستند، متفاوت است. برای نمونه کاشت درخت در مناطق خشک، نیازمند نگهداری طولانیمدتتری (5 تا 8 سال) است که بهتبع افزایش هزینهها را بهدنبال دارد و معمولاً در محاسبات اقتصادی طرحها بودجهای برای آنها اختصاص نمییابد [17]. در مثال دیگر میتوان به هزینه کاشت و تثبیت درختان کاشته شده در کشور گامبیا اشاره داشت که براساس طرحی، برای کاشت ۱۱ گونه متداول در یک بازه زمانی 8 ساله، تخمین زده شده، به بودجهای معادل 8 تا 11 هزار دلار بهازای هر هکتار نیاز است، البته این برآورد صرفاً مربوط به هزینههای مستقیم فعالیتهای میدانی است و دربرگیرنده هزینههای دیگر اداری و حقوق کارکنان متولی طرح نیست. ضمناً اینکه در این محاسبات، 8 سال بهعنوان میانگین مدت زمان لازم برای استقرار کامل درختان برای غلبه بر عوامل محدودکننده رشد نظیر کمبود آب، خطرات آتشسوزی و چرای دامها فرض شده بود [17].
هزینه بالای درختکاری موجب شده است که برخی کشورها برای اجرای اینگونه طرحها به سمت ایجاد صندوقهای اختصاصی، تخصیص اعتبارات مشخص و تدقیق سازوکار تأمین مالی حرکت کردهاند. برای مثال کشور نیوزلند صندوق یک میلیارد درخت را با ظرفیت 234 میلیون دلار ایجاد کرد که باعث شده است این کشور موفق شود طی بازه 5 ساله اول طرح (2022-2018) بیش از 500 میلیون درخت بکارد، البته بخش قابلتوجهی از درختان کاشته شده در این طرح مربوط به طرحهای زراعت چوب بوده که پیش از این نیز صورت میگرفته و دارای اقتصاد جذابی برای بخش خصوصی است[11]. صندوق یک میلیارد درخت نیوزلند حمایتهایی را در چهار قالب کشت بومی درختان و درختچهها، کنترل فرسایش خاک، احیای جنگلهای طبیعی و کشت گیاهان غیربومی نظیر اکالیپتوس و کاج برای تثبیت زمین انجام میدهد. این حمایتها برای هر هکتار کاشت بسته به نوع طرح از 1000 تا 4000 دلار متغیر است که در مناطقی که به دلایلی نظیر فرسایش بالا، هزینههای استقرار نیز زیاد است، 500 دلار در هر هکتار حمایت بیشتری صورت میگیرد [20]. گزارش 30 ماهه عملکرد صندوق فوق نشان میدهد در این بازه 175 میلیون یورو به طرحهای مربوطه در قالبهای مختلف تخصیص یافته که کاشت 48/2 میلیون درخت را بههمراه داشته است (بهطور متوسط برای هر درخت کاشته شده 3/6 دلار تخصیص یافته است) [21]. در آمریکا نیز از سال 1980 صندوق احیای جنگلها با هدف کاشت درختان در جنگلهای ملی از تعرفه محصولات چوبی با سقف مالی سالیانه 30 میلیون دلاری ایجاد شده، اما طی سالیان اخیر احیای جنگلهای تخریبشده نیازمند منابع مالی بیشتری بوده است. در این راستا قانون ترمیم زمینهای عمومی موجود با افزودن درختان ضروری[2] در سال 2021 تصویب شد که یکی از اهداف آن کاشت 1.2 میلیارد درخت (معادل احیای 4/1 میلیون هکتار جنگل) طی سالهای 2021 تا 2030 عنوان شده است. قانون فوق برای دستیابی به اهداف مربوطه سقف قبلی بودجه (30 میلیون دلار) را برداشته و تمام تعرفههای محصولات چوبی را به سمت صندوق احیای جنگلها هدایت کرده که میزان بودجه موجود را چهار برابر کرده و بهطور متوسط به سالیانه 123 میلیون دلار رسانده است [7].
د) سازگاری طرح با بوم و محیطزیست: بسیاری از پروژههای کاشت درخت بزرگمقیاس در کشورهای مختلف جهان بر کاشت یک گونه یا گونههای محدود بومی و غیربومی متمرکز است که در عمل موجب کاهش تنوع زیستی میشود. در مطالعهای که درخصوص اقدامات کشور چین در بازه 2000-2015 در جنوب غرب این کشور صورتگرفته نشان داده که هرچند پوشش درختی در این مناطق 32% افزایش یافته است، اما جنگلهای طبیعی که دارای تنوع زیستی بالایی هستند کاهش 6% را تجربه کردهاند. دستیابی به سود حاصل از طرحهای جنگلداری به همراه تشویق دولت برای کاشت درختان محرکهای اصلی این تغییر پوشش بودهاند. این مطالعه در پایان نتیجهگیری کرده که سیاستهای چین باید بر ترمیم و احیای جنگلهای بومی متمرکز شود موضوعی که در این مدت از آن غفلت شده بوده است [22]. در برزیل نیز افزایش 40% پوشش سبز از طریق کاشت درخت موجب کاهش 30% تنوع گیاهان و مورچهها شده [23] و خدمات حیاتی اکوسیستم نظیر تولید علوفه برای دام را که بسیاری از مردم محلی به آن متکی بودند، در معرض تهدید قرار داده است [24]. نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که هرچند برخی از طرحهای کاشت درخت با هدف ترسیب کربن صورت میگیرند، اما میتوانند بهتدریج ارزش کربن و تنوع زیستی خاکهای آن منطقه را متأثر کنند رخدادی که کمتر در جنگلهای طبیعی دیده میشود[25].
تقریباً 85 درصد شهرهای جهان برای تأمین آب خود به اکوسیستمهای جنگلی متکی هستند. بهعبارتی، احیا و توسعه منابع جنگلی به حفظ تعادل سیستمهای آبی کمک میکند و خطر خشکسالی و کمبود آب را به حداقل میرساند [26]. علاوهبر این، جنگلها بهعنوان فیلترهای طبیعی عمل کرده و آب را هنگام عبور از اکوسیستم تصفیه میکنند. با کاشت درختان در کنار آبراهها و احیای جنگلهای آبخیز، میتوان کیفیت آب را به میزان قابلتوجهی افزایش داد. درختان رسوبات، مواد مغذی اضافی و آلایندهها را به در خود جمع کرده و از رسیدن آنها به رودخانهها، دریاچهها و منابع آب زیرزمینی جلوگیری میکنند [26]. با وجود این یکی از نگرانیهای محیط زیستی در طرحهای کلان کاشت درخت اختلال در چرخه آب و اکوسیستمهای آبی نظیر تالابهاست. مطالعهای درخصوص کشور چین نشان میدهد که افزایش حداقل 160.000 کیلومتر مربعی مساحت جنگلها (25%) در چین از سال 2000 تا 2016 با کاهش کیلومتر مربعی (0/4-0/3) درصد مساحت تالابها همراه بوده است و اگر همین روند توسعه جنگلها ادامه داشته باشد پیشبینی میشود که کاهش 1300 کیلومتر مربعی مساحت تالابها تا سال 2035 رخ دهد. اغلب تالابهای آسیبپذیر در مناطق خشک و نیمه خشک شمال و شمال غرب چین بودهاند، بهگونهای که هر کیلومتر مربع افزایش مساحت جنگل در این مناطق با کاهش00.005کیلومتر مربع مساحت تالابها مقارن بوده است. این مطالعه در پایان این چنین نتیجهگیری کرده است که بهینهسازی فضایی فعالیتهای کاشت درخت در آینده میتواند به تعادل توسعه و احیای جنگلها و حفاظت از تالابها در چین و همچنین سایر مناطق خشک و نیمهخشک جهان کمک کند [27]. تغییرات در چرخه آب نمونه دیگری از ملاحظات محیط زیستی کاشت درختان است. برای مثال کاشت درختان در مقیاس بزرگ در فلات نیمه خشکسالی در مرکز چین بهدلیل مقدار زیاد آبی که توسط درختان بهسرعت در حال رشد مصرفشده، رواناب رودخانهها و بهنوبهخود میزان آب موجود برای فعالیتهای انسانی را کاهش داده است. این تجربیات نشان میدهد که تأثیر منفی طرحهای درختکاری بر میزان رواناب تولید شده در مناطق و اقلیمهای خشک و بیابانی میتواند قابلتوجه باشد[28]. در مقیاس حوضهای، افزایش پوشش درخت اغلب به دلیل افزایش تبخیر و تعرق، میزان آب تجدیدپذیر محلی را بهویژه در مناطق خشکتر کاهش میدهد[29]، البته در مقیاس منطقهای، تبخیر و تعرق اضافه شده توسط درختان کاشته شده به توزیع مجدد رطوبت و تشکیل ابر کمک میکند، بااینحال، باران اضافی ممکن است در مناطقی فراتر از مرزهای پروژه ببارد[30]. برای مثال، سهم مهمی از بارندگی که کشاورزی را در برزیل حفظ میکند، ناشی از رطوبت تولید شده در آمازون است [31].
ﻫ) انتخاب گونه متناسب با هدف طرح در مکان مناسب و با لحاظ تغییرات اقلیمی: بهدلیل تأکید بالایی که طرحهای کاشت درخت بر توسعه کمی در بازه زمانی کوتاه دارند انتخاب گونه مناسب در منطقه مناسب و با هدف درست کمتر رخ میدهد. مطالعات انجامیافته در این زمینه بر اهمیت مطابقت و هماهنگی نوع گونه با شرایط بیوفیزیکی منطقه تأکید کردهاند. با وجود این انتخاب گونه مناسب نیازمند توجه به جنبههای مختلفی است که موجب پیچیدگی این فرایند میشود [14]. معیارهایی نظیر تنوع زیستی، توانایی ترسیب کربن، کنترل فرسایش خاک، بازده اقتصادی و اشتغالزایی معمولاً در انتخاب گونههای کشت شده مورد بررسی قرار میگیرد که البته میزان توجه به هرکدام از معیارهای فوق و وزندهی به آنها کاملاً وابسته به مکان و هدف طرح است[32].
یکی از محدودیتها در این حوزه آن است که انتخاب گونههای مناسب اغلب براساس صفات مورد نظر درختان بالغ در جنگلها مانند تراکم چوب، سرعت رشد، ساختار شاخ و برگ، تابآوری در برابر گیاهخواران و میزان نیازمندی به نور و سایه صورت میگیرد که لزوماً منعکسکننده صفات نهال همان گونه نیستند[33]. علاوهبر این پیشبینیهای جهانی نشان میدهد که طی دهههای آینده جهان بهدلیل تغییرات اقلیمی با پیامدهای گستردهای نظیر زمستانهای کوتاهتر و گرمتر، فصلهای رشد طولانیتر و گرمتر با دورههای طولانی خشکسالی، بارندگیهای شدیدتر و گسترش آفات و بیماریها مواجه خواهد شد. پژوهشی ضمن بررسی خطرات تغییر اقلیمی بر روی 3129 گونه درخت و درختچه شهری در 164 شهر جهان، نشان داد که تا سال 2050، بهترتیب 76% و 68% از گونهها در معرض خطر بالای ناشی از تغییرات پیش بینی شده در دما و بارش سالیانه خواهند بود [34]. در این شرایط برخی از درختان ممکن است بهراحتی شرایط جدید ناشی از تغییرات اقلیمی را تحمل کنند، درحالیکه برخی دیگر ممکن است قادر به ادامه حیات نباشند. در این وضعیت ضروری است قبل از کاشت درخت این ارزیابی صورت بگیرد که آیا درختی که امروز برای کاشت برنامهریزی شده است تابآوری لازم در برابر تغییرات اقلیمی در دهههای آتی را دارد [35]؟
و) استقرار زنجیره ارزش پایدار: یکی دیگر از ملاحظات مهم در درختکاری در سطح وسیع، استقرار زنجیره ارزش است. منابع جنگلی طیف وسیعی از مزایای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی برای جوامع محلی فراهم میکند. در بُعد اقتصادی، منابع چوبی برای تهیه محصولات چوبی متنوع ازجمله مبلمان، سوخت، مصالح ساختمانی و منابع انرژی مورد استفاده قرار میگیرند. از محصولات یا فراوردههای غیرچوبی درختان نیز میتوان به تولید میوهها، دانهها، صمغ و رزین، دارو، عسل و قارچ و همچنین خدمات گردشگری اشاره داشت. بنابراین، محصولات مبتنیبر منابع درختی میتواند فرصتهای خوبی را برای سرمایهگذاری جوامع محلی و بخش خصوصی و حتی دانشآموختگان در جهت بهبود معیشت و محیط زیست در صورت مدیریت پایدار فراهم کند [36]. برای رسیدن به این مقصود نیاز است از طریق تشکلها و شرکتهای فنی مشاورهای منابع طبیعی و ...، در کنار برنامهریزی برای کاشت درختان، راهاندازی و توسعه صنایع فراوری، تبدیلی و تکمیلی و همچنین واحدهای خدمات گردشگری و بومگردی نیز مدنظر قرار گیرد. بهعبارتی، با رویکرد اجتماعمحور و فقرزدا، جوامع محلی یا نمایندگان آنها در کل مراحل زنجیره ارزش یعنی از حلقه تأمین نهال تا مدیریت کاشت، داشت و بهرهبرداری از درختان بهویژه محصولات غیرچوبی، نقش محوری داشته باشند.
ز) فراهمسازی زمینه شفافیت، نظارت عمومی و پاسخگویی: کاشت میلیونها درخت بهطور همزمان و ردیابی آنها و اطمینان از بقای درختان جوان دارای چالش فراوانی است. بهطور طبیعی، هرچه تلاش برای کاشت گستردهتر باشد، ردیابی و مراقبت از نهالها سختتر است. برای مثال با وجود تمام تلاشهای ملی صورت گرفته در کشورهای هند، اتیوپی و ترکیه، تعداد رسمی نهالهای کاشته شده و باقیمانده مورد بحث است و تفاوت در برآوردها گاهی گیجکننده است. برخی تجربیات موفق در برخی کشورها صورت گرفته است که بهطور برخط میزان نهال کاشته شده را به عموم مردم گزارش میکند. این اقدام علاوهبر اینکه میزان نظارتپذیری دستگاههای اجرایی را افزایش میدهد؛ بهدلیل ارتقای شفافیت، موجبات اعتماد و مشارکت مردم در اینگونه طرحها را فراهم میکن، البته ایجاد سامانه تخصصی در گامهای اجرایی طرح کاشت یک میلیارد درخت نیز پیشبینی شده است، ولی اهداف و سازوکار عملیاتی آن هنوز مشخص نیست. در هر صورت با توجه به وجود سامانههای مختلف در وزارت جهاد کشاورزی، بهتر است از ظرفیتها و زیرساختهای موجود و تقویت و تکمیل آنها برای این موضوع بهره گرفته شود و حتیالامکان از ایجاد سامانه جدید پرهیز شود.
ح) تدقیق چارچوب حکمرانی: هرچند همه موارد فوق ملاحظات مهمی برای اجرای یک طرح موفق کاشت درخت هستند، اما اجرای صحیح اینگونه طرحها مستلزم وجود یک چارچوب حکمرانی مناسب است. یک حکمرانی خوب باید بتواند تصویر دقیقی از مراحل کار اعم از شروع، برنامهریزی، اجراییسازی، نظارت و ارزیابی ترسیم کند و بازیگران بینالمللی، ملی و منطقهای را شناسایی کرده و نحوه ارتباط بین بازیگران را تنظیم نماید. حکمرانی برای طرحهای درختکاری فقط محدود به جنبههای فنی و بیوفیزیکی نیست، بلکه به جنبههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نیز باید توجه کند تا محیطی مساعد برای دستیابی به اهداف فراهم کند. هرچند طی سالهای مختلف چارچوبهای حاکمیتی مختلفی برای بهبود عملکرد طرحهای درختکاری پیشنهاد شده است، بااینحال برخی از این چارچوبها چندان مورد پذیرش متخصصان طرحهای کاشت درخت قرار نگرفتهاند. این اتفاق دلایل مختلفی داشته است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
درمجموع مطالعات پیشین مراحل مختلفی را برای رویههای اجرایی از ابتدای ایده تا خاتمه طرح کاشت درختان شناسایی و پیشنهاد کردهاند. اولین گروه از پژوهشگران بر سه فاز اصلی برنامهریزی، اجرا و نظارت متمرکز بودند، هرچند بهمرور برخی مراحل دیگر نظیر مرحله شروع طرح یا مرحله پایداری نیز مورد توجه قرار گرفته است. درمجموع وجود ساختاری که در آن مراحل مختلف طرح مشخص و شفاف شود موجب میشود طرحها قابلپیشبینیتر شوند و نتیجهای با کیفیت بالاتر بههمراه داشته باشند [40]. علاوهبر رویههای اجرایی، عوامل تأثیرگذاری در هر مرحله وجود دارند که نقش مهمی در موفقیت هر مرحله و موفقیت نهایی دارند که از آن جمله میتوان به ابزارهای قانونی، بازیگران، منابع مورد نیاز، دانش و اطلاعات اشاره کرد. ییتبارک و همکاران (2023) در پژوهشی بهطور نظاممند 93 پژوهش قبلی مرتبط در این حوزه را تحلیل کردهاند که دربرگیرنده نگرشهای مختلف درخصوص شیوهها، فرایندها، ابزارها، چارچوبها و دستورالعملهای مربوط به حکمرانی کاشت درخت بودهاند. این پژوهش درنهایت پنج مرحله ساختاری را شامل شروع، برنامهریزی، اجرا، نظارت و ارزیابی و پایداری پیشنهاد داده است که جزئیاتی از هر مرحله در نمودار 3 ارائه شده است. این مطالعه عوامل تأثیرگذار را در چهار دسته کلی بازیگران، منابع، دانش و اطلاعات و ابزارهای قانونی دستهبندی کرده است که در هر مرحله باید مورد توجه قرار گیرد [41].
نمودار 3. چارچوب حکمرانی پیشنهادی طرحهای کاشت درختان [41] و[42]
5.سایر ملاحظات طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت
5-1. هماهنگی طرح با اسناد بالادستی مصوب نظیر اسناد آمایش سرزمین ملی و استانی: یکی از اسناد بالادستی مهم که در تمام برنامههای توسعه کلان ملی و منطقهای باید مدنظر قرار بگیرد، سند آمایش سرزمین است. در نظر گرفتن مناطقی جهت کاشت نهال که در بلندمدت دچار تغییر کاربری نشود، یکی از مسائل مهمی است که بهمنظور پایداری نهالها و اهداف مدنظر از این طرح باید مورد توجه قرار بگیرد. برای مثال کاشت نهال در کنار جادهای که این احتمال میرود که در چند سال بعد نیاز به عریض کردن آن باشد باعث هدررفت منابع خواهد شود. همچنین در نظر گرفتن مناطقی که بهدلیل توسعه شهری احتمال تغییر کاربری آن به مسکونی وجود دارد نیز میتواند از تبعات عدم توجه به سند آمایش سرزمین باشد.
5-2. ضمانت اجرایی طرح برای مشارکت دستگاههای مختلف: همانگونه که در جدول 3 ارائه شد سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری سعی کرده است تقسیم کاری را با مشارکت ذینفعان مختلف تهیه کند، لکن با توجه به اینکه در این تقسیمکار وظایفی برای دستگاههای مختلف نظیر وزارت راه و شهرسازی، بنیاد مسکن و شهرداریها تعیین شده، ضروری است سازوکاری برای ضمانت اجرایی طرح طی سالیان آتی فراهم شود.
5-3. آثار غیرمنتظره درختکاری بر سلامت جامعه محلی و بومنظام منطقه: یکی دیگر از موضوعاتی که در انتخاب گونه مناسب درختان باید مدنظر قرار گیرد، توجه به آثار غیرمنتظره بر بومنظام منطقه و سلامت جامعه محلی است. در مواردی مشاهده شده است که کاشت برخی از گونههای درخت، موجب گسترش برخی آفات و بیماریها در منطقه میشود و این امر سلامت مردم محلی را با خطر جدی مواجه میسازد. در این ارتباط میتوان به کاشت درختان گز و تاغ در منطقه ابوزید آباد کاشان اشاره داشت که منجر به افزایش موش صحرایی و انتقال بیماری سالک از موش به انسان با استفاده از پشه خاکی شد [43]. اهمیت این موضوع بیشتر آنجایی مشخص میشود که در طرح کاشت یک میلیارد درخت، گونههای گز و تاغ را برای استان سیستان و بلوچستان نیز در نظر گرفتهاند. همچنین مقرر شده است از گونه گز در استان بوشهر و از گونه تاغ در استان هرمزگان استفاده شود.
5-4. مستندسازی تجربیات موفق و ناموفق: در برخی از طرحهای مشابه انجام شده در کشور مستندسازی داده، اطلاعات و یافتهها مورد توجه قرار نگرفته است و پروژههای شکست خورده بهندرت گزارش یا منتشر میشوند. گاهی حتی در طرحهای موفق اگر خود پروژه شامل استانداردهای نظارت و گزارش قوی نباشد ممکن است مستندات طرح گزارش نشود. بسیاری از مجریان پروژههای دولتی، غیردولتی و شرکتها تعهدی ندارند که نتایج خود را گزارش کنند، مگر شخص یا نهادی که آنها را تأمین مالی میکند. نتیجه این است که بسیاری از تلاشهای جنگلکاری و یا احیای جنگل در ادبیات تحقیق مورد بررسی قرار نمیگیرند و این درحالی است که استفاده از تجربیات قبلی بهمنظور کاهش اشتباهات و اتخاذ رویکرد مناسب جهت جلوگیری از شکست طرح ضروری است. در گذشته در کشور طرحهای مشابهی نظیر طرح طوبی و طرح حرم تا حرم در کشور انجام شده است با وجود این چرایی شکست یا موفقیت این طرحها مستندسازی نشده است تا بتوان در طرحهای بعدی مورد توجه قرار داد و روندها را اصلاح کرد. لذا ضرورت دارد در این طرح حتماً مجموعهای تخصصی برای مستندسازی اقدامات و واکاوی و تحلیل تجربیات موفق و ناموفق به کار گرفته شود.
اهمیت مدیریت منابع طبیعی به شکل پایدار بهویژه کاشت و نگهداشت درختان، از گذشته مورد توجه قانونگذاران و سیاستگذاران کشور بوده است. بهطوریکه در همین زمینه قوانین متعددی در سالهای مختلف به تصویب رسیده است. برای نمونه، طبق ماده (15) قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی مصوب سال 1389، دولت مکلف شده است که سرانه جنگل را از هفده صدم (0/17) هکتار به بیستوپنجصدم (0/25) هکتار برساند که بهمعنای ضرورت افزایش حداقل 7 میلیون هکتاری منابع جنگلی در کشور است. در ماده (24) قانون هوای پاک مصوب سال 1396 نیز وزارت جهاد کشاورزی مکلف شده است رأساً یا با مشارکت مردم، دستگاههای اجرایی محلی و سازمانهای بینالمللی و سازمانهای مردمنهاد داخلی، سالیانه حداقل معادل 300 هزار هکتار نسبت به اجرای اقدامات مقابله با پدیده گردوغبار با اولویت عملیات بیابانزدایی در مناطق بحرانی و کانونها و زیستبومهای حساس اقدام کند. در این راستا و با اهدافی نظیر احیای جنگلهای موجود، ایجاد بوستانهای جنگلی، توسعه زراعت چوب، کاهش گازهای گلخانهای، جذب و کنترل گردوغبار، افزایش سطح پوشش درختی و جنگلی و جلوگیری از تغییر اقلیم، طرحی تحتعنوان «طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت طی 4 سال (1406-1402)» در اواخر سال 1401 با پیشنهاد سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و موافقت وزیر وقت جهاد کشاورزی ارائه و از آذرماه سال 1402 بهطور رسمی آغاز شد. بررسی مستندات دریافتی مربوط به طرح مذکور از سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، گویای این موضوع بود که مستندات از جامعیت کافی برخوردار نیست و علیرغم وجود تجربههای موفق و ناموفق مشابه کاشت درخت در کشور، سازوکارهای مشخص و نوینی برای موضوعاتی مانند تأمین مالی و جلب مشارکت مردمی پیشبینی نشده است، البته در رابطه با برآورد میزان منابع مالی و آب مورد نیاز برای اجرای طرح، تردیدهایی نیز وجود دارد. از طرفی دیگر، با توجه به اینکه در سایر کشورها نیز طرحهای مشابهی طراحی و اجرا شده است، این مطالعه بر آن شد که با بررسی تجربیات جهانی درخصوص طرحهای کلان کاشت درخت، برخی از ملاحظات و الزامات مهم اجرای هرچه موفقتر و اثربخشتر طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت را ارائه کند.
بهطورکلی، بررسی تجربیات جهانی در زمینه طرحهای کاشت درخت در مقیاس کلان، نشان میدهد که شرط لازم برای موفقیت و اثربخشی اینگونه طرحها، مشارکت حقیقی جوامع محلی در کلیه مراحل طرح است. بهنحویکه هم دیدگاهها، منافع و ترجیحات آنها در تعیین اهداف و پیادهسازی طرح لحاظ شود و هم از ظرفیت جامعه محلی برای نظارت و ارزیابی و اصلاح مستمر طرح بهنحو مناسبی بهره گرفته شود. درصورتیکه منافع جامعه محلی به منافع طرح گره بخورد، انگیزه و دلبستگی آنها به مشارکت همهجانبه برای موفقیت طرح بهویژه در امر حفاظت یا نگهداشت درختان کاشتهشده افزایش مییابد. این موضوع غالباً تحتعنوان «جنگلداری اجتماعمحور» شناخته میشود که در بسیاری از کشورها اجرایی شده است. برای نمونه در کشور اندونزی و در قالب برنامه «جنگلداری اجتماعمحور» کلیه فعالیتهای تولید محصولات چوبی و غیرچوبی جنگلی اعم از کاشت، نگهداری، حفاظت، برداشت و بازاریابی بهمنظور خودمصرفی و فروش بهمدت حدوداً 35 سال و با نظارت دستگاه دولتی مربوطه به تعاونیهای محلی واگذار شده است. موضوعی که مشابه آن در قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع مصوب سال 1346 با اصلاحات بعدی و همچنین قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی مصوب سال 1389 با اصلاحات بعدی نیز، مورد تأکید قرار گرفته است.
در زمینه تأمین منابع مالی در برخی کشورها الگوهای گوناگونی بهکار گرفته شده که تعبیه صندوقهای مالی اختصاصی با استفاده از مشارکتهای عمومی-خصوصی-دولتی، از آن جمله است. تمرکز بر رویکرد بلندمدت (10ساله) برای اجرای طرحهای کاشت درخت و لحاظ معیارهای چندمنظوره با تأکید بر سازگاری با شرایط آبوهوایی و بومنظام منطقه و دارای بازده اقتصادی در انتخاب نوع گونه، از ملاحظات دیگری است که در بیشتر کشورها بر آن تأکید شده است.
مضاف بر موارد فوق، آنچه که در تجربیات جهانی مورد تأکید ویژه قرار گرفته، وجود یک چارچوب حکمرانی مناسب برای اجرای طرحهای کاشت درخت در مقیاس کلان است. چارچوبی که فقط محدود به جنبههای فنی و بیوفیزیکی ، بلکه به جنبههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نیز توجه دارد تا محیطی مساعد برای دستیابی به اهداف تعریفشده فراهم کند. درمجموع مطالعات پیشین جهانی پنج مرحله شامل شروع، برنامهریزی، اجرا، نظارت و ارزیابی و پایداری و چهار عامل تأثیرگذار شامل بازیگران، منابع، دانش و ابزارهای قانونی را برای چارچوب مطلوب حکمرانی پیشنهاد دادهاند.
با توجه به تجربیات جهانی و همچنین بررسی مستندات موجود در ارتباط با طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت، پیشنهادهای زیر برای بهبود و ارتقای طرح مذکور ارائه میشود:
الف) تدقیق چارچوب حکمرانی طرح با تأکید بر نقشآفرینی مستقیم و فعالانه جوامع محلی و تشکلهای مربوطه در کلیه مراحل تصمیمسازی و تصمیمگیری از قبیل: 1. شروع (نیازسنجی، تعیین اهداف، اولویتسنجی و امکانسنجی)، 2. برنامهریزی، 3. پیادهسازی، 4. نظارت و ارزیابی و 5. پایداری،
ب) استقرار زنجیره ارزش پایدار مبتنیبر رویکردهای اجتماعمحور و فقرزدا، بهنحویکه کلیه فعالیتهای تأمین نهال و مدیریت کاشت، داشت و بهرهبرداری بهویژه محصولات غیرچوبی جنگلی برای مدت معینی با نظارت سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور به تشکلهای مربوطه بهویژه تعاونیهای محلی واگذار شود.
پ) لحاظ معیارهای چندمنظوره نظیر حفظ تنوع زیستی، سازگاری با بومنظام منطقه، ترسیب کربن، کنترل فرسایش، اشتغالزایی و درآمدزایی برای جامعه محلی و سرمایهگذاران علاقهمند، تغییرات اقلیمی و محدودیتهای منابع آب، در انتخاب نوع گونه، با توجه به تکلیف برنامه هفتم پیشرفت مبنیبر افزایش سالیانه 20 هزار سطح زیر کشت درخت زیتون (100 هزار هکتار تا پایان برنامه) و نقش فراوردههای متنوع درخت زیتون بهویژه روغن در امنیت و ایمنی غذایی
ت) بازنگری و تدقیق میزان هزینههای اجرایی طرح با در نظر گرفتن همه مراحل فعالیت اعم از آمادهسازی و تسطیح زمین، آبیاری، پرورش نهال، کاشت نهال و نگهداشت آن 2 تا 8 سال بسته به اقلیم و شرایط منطقه به تفکیک نوع طرح اعم از زراعت چوب، بیابانزدایی، جنگلکاری و...،
ث) استفاده از ابزارهای نوین تأمین مالی بهویژه مشارکت عمومی- خصوصی- دولتی و تأمین مالی جمعی و خرد اعم از تخصیص بودجه طرح بهطور مستقیم در قالب یک ردیف بودجه مستقل،
ج) بهکارگیری مجموعهای تخصصی بهمنظور مستندسازی اقدامات و واکاوی و تحلیل تجربیات موفق و ناموفق بهصورت دقیق و بدون سوگیری؛ بدینمنظور ضرورت دارد مجموعه موردنظر مستقل از مجری طرح باشد،
چ) افزایش مدت زمان اجرای طرح از چهار سال به به 10 سال بهمنظور تمرکز مدیران اجرایی طرح بر احیای زیستبومها بهجای هدفگذاریهای صرفاً کمی،
ح) تقویت ضمانت اجرایی طرح از طریق تصویب تقسیمکار ملی با در نظر گرفتن کلیه ذینفعان مختلف و مراحل مختلف طرح در هیئتوزیران،
خ) ضرورت توجه به اسناد بالادستی و طرحهای توسعه مصوب بهویژه اسناد مصوب آمایش سرزمین در جانمایی طرحهای کاشت درخت،
د) استقرار سامانه برخط رصد، پایش و ارزشیابی میزان تحقق اهداف بهویژه در امر کاشت و نگهداشت درختان بهمنظور ارتقای شفافیت، افزایش اعتماد و مشارکت عمومی با بهرهگیری از ظرفیتها و زیرساختهای موجود،
ر) برآورد دقیق میزان آب مصرفی به تفکیک مناطق مختلف (بهویژه در بخشهای مرکزی و شرقی کشور) با در نظر گرفتن سالهای نگهداشت درختان و تدقیق نحوه تأمین آب طرح با همکاری وزارت نیرو.
گزیده سیاستی موفقیت طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت در گروی توجه به ملاحظات متعددی نظیر تدقیق چگونگی تأمین مالی طرح، استقرار نظام پایش و ارزشیابی، رعایت سازگاری با بوم، اقلیم و محدودیتهای منابع آب در انتخاب نوع گونه، استقرار زنجیره ارزش پایدار و تقویت ضمانت اجرایی طرح از طریق تصویب تقسیم کار دستگاهها در هیئت وزیران است. |