نظام تأمین اجتماعی کانادا (2): بررسی لایه سوم نظام بازنشستگی و ارائه مباحث تکمیلی

نوع گزارش : گزارش های راهبردی

نویسنده

گروه اقتصاد رفاه و تامین اجتماعی دفتر مطالعات بخش عمومی، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی

چکیده

تشدید چالش های جاری نظام تأمین اجتماعی کشور سبب اهمیت بیش ازپیش مطالعه نسخ برون رفت از بحران های این حوزه و ترسیم بسته های سیاستی بهینه شده است. مطالعه تجارب سایر کشورها در رویارویی با معضلات مشابه این حوزه می تواند ضمن عدم تضییع بزنگاه های کشور برای اتخاذ سیاست های بهینه، در هزینه های ناشی از سعی و خطا سیاست های مختلف صرفه جویی کند. هرچند که نتایج حاصله باید با در نظر گرفتن اصل بومی سازی بازبینی شود. در گزارش اول از سلسله گزارش های هفت گانه بررسی تجارب کشورها در نظام تأمین اجتماعی نشان داده شد، چهار کشور کانادا، استرالیا، هلند و نروژ در میان ۳۷ کشور عضو همکاری و توسعه اقتصادی ضمن برخورداری از شباهت قابل ملاحظه در زمینه پتانسیل های اولیه با کشور ایران، عملکرد مطلوبی در حوزه مدیریت نظام تأمین اجتماعی از خود به نمایش گذاشته اند. در گزارش پیشین به بررسی ویژگی های نظام تأمین اجتماعی کشورکانادا- به عنوان اولین کشور منتخب- از نظر نوع طبقه بندی آن، مفاهیم مرتبط با نظام چند لایه در مقام عام و نظام سه لایه در مقام خاص، جزییات مربوط به لایه اول و دوم نظام تأمین اجتماعی سه لایه کشور کانادا پرداختیم. در گزارش اخیر ضمن تکمیل توضیحات لایه دوم با بیان هسته اصلی نوآورانه ی نظام تأمین اجتماعی کشورکانادا یا همان توجه به مکانیزم سرمایه گذاری وجوه لایه دوم و پایه ریزی «هیئت سرمایه گذاری برنامه بازنشستگی کانادا»، به بیان طرح ها و برنامه های موجود در لایه سوم نظام تأمین اجتماعی این کشور و گستردگی و تنوع آن در کنار سایر نکات تکمیلی خواهیم پرداخت.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

خلاصه مدیریتی

بیان/شرح مسئله

بروز مشکلات عدیده در نظام تأمین اجتماعی کشور به‌عنوان حوزه‌ای چند بخشی که آثار اقتصادی و اجتماعی مستقیمی بر هر دو گروه شاغل و بازنشسته و سایر آحاد جامعه دارد، سبب تکاپوی سیاستگذاران برای تعدیل و اصلاح آن شده ‌است. در این بین با لحاظ نکته‌سنجی‌های لازم برای انتخاب کشورهای مطلوب و لحاظ اصل بومی‌سازی نتایج حاصله، بررسی تجارب سایر کشورها و ترسیم راهکاری با حداقل خطا در برهه‌ حاضر برای کشور حیاتی به‌نظر می‌رسد. همان‌طور که در گزارش اول مربوط به این سلسله گزارش‌ها اشاره شد، کشور کانادا معیارهای لازم به‌عنوان کشور هدف را داراست. ازاین‌رو در گزارش پیشین و گزارش اخیر به ترسیم نظام تأمین اجتماعی این کشور مبادرت ورزیدیم.

 

نقطه نظرات/یافته‌های کلیدی

در کشور کانادا با بروز اصلاحات در نظام تأمین اجتماعی شاهد توجه به اصل بهینه‌یابی‌ در مکانیزم سرمایه‌گذاری وجوه مشارکتی در برنامه بازنشستگی کانادا (CPP)، افزایش نرخ‌های مشارکت، افزایش سقف مشارکت، گسترش و متنوع‌سازی لایه سوم هستیم. گزارش اکچوئری سال 1995 مرکز اکچوئری کانادا با اعلام آنکه روند فعلی و عدم وقوع اصلاحات در برنامه بازنشستگی کانادا منجر به اتمام همه منابع مالی صندوق می‌شود، تلنگر محکمی به تمام سیاست‌گذاران این کشور بود. از همان دوره مجموعه اصلاحات جهت افزایش نرخ مشارکت و کاهش مزایا که از اواسط دهه‌ 1990 شروع شده بود، رنگ و بوی جدی‌تری به‌خود گرفت و اقدام مهمی جهت تشکیل هیئت سرمایه‌گذاری برنامه بازنشستگی کانادا[1] (CPPIB) به‌عنوان یک سازمان حرفه‌ای مستقل با وظیفه خطیر سرمایه‌گذاری دارایی‌های برنامه بازنشستگی کانادا، رقم خورد [1]. این هیئت در ابتدای امر، 12 میلیون دلار از دولت دریافت کرد و به‌موجب قوانین و مقررات فعالیت آن به سرمایه‌گذاری انفعالی در سهام‌های داخلی محدود شد، اما دیری نپایید که دولت این محدودیت را لغو کرده و امکان سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی، املاک و مستغلات، زیرساخت و دنیای خارج برای این هیئت میسر شد. از مهم‌ترین خصیصه این سازمان می‌توان به استقلال، نظارت شدید حاکم بر آن، شفافیت عملکرد و گزارش‌دهی منظم عمومی اشاره کرد.

ازسوی دیگر این کشور، با متنوع‌سازی طرح‌های حمایتی و بیمه‌ای در هریک از لایه‌ها ذیل نظام سه‌لایه تأمین اجتماعی خود، سعی در تحت پوشش قرار دادن قشر وسیعی از افراد جامعه کرده‌ است. بررسی لایه سوم این نظام که عمدتاً ناظر بر طرح‌های بازنشستگی شغلی و برنامه‌های پس‌انداز خصوصی است، نشان ‌می‌دهد استفاده از مزیت‌های مالیاتی، متنوع‌سازی گزینه‌های پیش‌روی فرد و توجه به سطوح درآمدی افراد برای ترسیم طرح‌های جذاب برای ترغیب آحاد جامعه به مشارکت در این لایه در درجه اول و یا افزایش سطح مشارکت مثمرثمر بوده‌ است. در لایه سوم این سیستم شاهد طرح‌های متنوعی همچون برنامه‌های ثبت‌شده مستمری[2] (RPPs) با یک کارفرما، اتحادیه و یا سایر حامیان مالی، برنامه‌های پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده انفرادی یا گروهی[3]( RRSPs) و حساب‌های پس‌انداز معاف از مالیات[4] TFSA (از سال 2009) هستیم که هریک با اصول تبیینی مشخص، ارائه معافیت مالیاتی و یا امکان به تعویق انداختن پرداخت مالیات مورد اقبال قرار گرفته‌اند. براساس نظرسنجی صورت‌گرفته از شهروندان کانادایی در سال 2019، عواید مربوط به CPP، OAS، RRSP و TFSAچهار منبع اصلی با بیشترین موارد استفاده برای تأمین هزینه‌های دوران بازنشستگی افراد می‌باشد.

همچنین، نظام درمان کانادا که توانسته است از نظر عملکرد در مقام چهاردهم دنیا قرار گیرد، براساس اصل اساسی «دسترسی به خدمات درمان براساس نیاز و نه توانایی پرداخت افراد»، از طریق دولت‌های منطقه‌ای و ایالتی و از محل بودجه عمومی تأمین مالی می‌شود. از نظر میزان هزینه سرانه در بخش سلامت و میان کشورهای OECD، کشور کانادا رتبه یازدهم را از آن خود کرد (2017). همچنین، هزینه‌های مربوط به درمان در سال 2017، 12% از GDP کشور را به‌خود اختصاص داده‌اند که بنابر تخمین‌های دولت کانادا این رقم در سال 2031 به 18% که رقم بالایی است، نیز خواهد رسید.[5]

بنابر گزارش مالی دولت کانادا در سال 2019 حدود 61 % کل هزینه‌های بودجه تلفیقی شامل بودجه فدرال، استانی، منطقه‌ای و محلی -که رقم کل 798.5 میلیارد دلار کانادا می‌باشد- به مخارج حمایت‌های اجتماعی، درمان و آموزش‌وپرورش اختصاص یافته‌ است که به‌ترتیب هزینه‌های مربوط به آموزش (7/3 درصد)، هزینه‌های مربوط به حمایت اجتماعی (3/4 درصد) و هزینه‌های مرتبط با درمان (2/9 درصد) در سال 2019 رشد کرده‌اند. ازسوی دیگر، با رشد 3/4 درصدی در سال 2019 میزان هزینه‌های مربوط به حمایت اجتماعی به 190/6 میلیارد دلار کانادا رسید که این مقدار تقریباً یک‌چهارم (23/9%) کل مخارج دولت را از آن خود کرده‌ است. شایان‌ذکر است بودجه اختصاص یافته به حمایت اجتماعی صرف برنامه‌های متنوع حمایتی ازجمله برنامه‌های حمایتی سالمندان، مزایای مربوط به خانوار، پرداختی‌های مرتبط با از کارافتادگان و مزایای بیکاری می‌شود. همچنین افزایش 3.4% حادث شده در مخارج این بخش محصول رشد مخارج طرح‌های حمایتی سالمندان (افزایش 4.9 میلیارد دلاری) و مزایای خانوار و فرزندان (3.1 میلیارد دلاری) است. درنهایت، هزینه‌های درمان نیز با رشد 2/9درصدی خود به 186/5 میلیارد دلار افزایش یافته و 23/4٪ از کل مخارج دولت را به‌خود اختصاص یافته‌ است. با توجه به جمعیت کانادا، این میزان بیانگر 4910 دلار کانادا برای هر شهروند کانادایی است. در سطح هر ایالت نیز، بخش عمده هزینه‌های مربوط به بودجه دولت به هزینه‌های درمان اختصاص دارد.

در سال مشابه 2019، مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی، مالیات بر درآمد شرکت‌ها، مالیات کالا و خدمات، سایر مالیات‌ها (شامل حامل‌های انرژی و..).، مالیات بر افراد غیرمقیم، بیمه اشتغال، سایر درآمدها به‌ترتیب 49/3، 15/2، 11/5، 5/7، 2/8، 6/7 و 8/8 درصد درآمد دولت را تشکیل می‌دهد. همان‌طور که مشخص است فقط مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی حدود 50% منابع دولت را به‌خود اختصاص داده و بیشترین سهم از بودجه دولت از منظر منابع می‌باشد.

توجه به مسئله سرمایه‌گذاری از طریق ایجاد بسترهای لازم، حذف قیود و محدودیت‌های دست‌وپاگیر، ایجاد سنجه‌ها و معیارهای شفافیت همچون گزارش‌دهی مشخص عمومی، گسترش لایه سوم نظام تأمین اجتماعی با استفاده از مزیت‌های مالیاتی، توجه به سلایق گروه‌های مختلف درآمدی، ایجاد گزینه‌های متنوع برای جذب جامعه و پایدارسازی جریان درآمدی دولت با احیا جایگاه مالیات به‌ویژه مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی می‌تواند از مهم‌ترین آموزه‌های اجرایی سیستم تأمین اجتماعی کانادا باشد.

 

1.مقدمه

در گزارش اول بررسی نظام تأمین اجتماعی کانادا بیان شد، تعدیل و بهبود چالش‌هایی که امروزه نظام تأمین اجتماعی کشور با آن مواجه است به‌طور قطع در تجارب سایر کشورها مصداق‌هایی دارد و در این بین نسخه‌ برون‌رفت از بحران کشورهای دیگر می‌تواند ضمن صرفه‌جویی در زمان و هزینه کشور، راهنمای مناسبی برای مشی‌گیری‌ها و سیاستگذاری‌های لازم باشد. ازاین‌رو انتخاب کشورهای مطلوب و هدف با بیشترین میزان انطباق با خصیصه‌های کشور می‌تواند نتایج حاصل از پژوهش را عملیاتی و قابل اتکاتر کند. با عنایت به این نکته و رتبه‌بندی کشورهای OECD طی دو مرحله براساس «متغیرهای مقایسه‌ای» و «متغیرهای هدف» که جزییات مبسوط آن در گزارش اول[6] و در پیوست 1 گزارش اخیر نیز اشاره شده‌ است، به چهار کشور کانادا، هلند، استرالیا و نروژ دست یافتیم که ضمن ارائه عملکرد قابل‌قبول در حوزه‌ تأمین اجتماعی بیشترین میزان انطباق با پتانسیل‌های کشور را دارا هستند.

مطالعات اخیر مبین آن است که نظام بازنشستگی و تأمین اجتماعی عمده‌ کشورها به‌واسطه‌ کاهش نرخ باروری و مرگ‌ومیر و درنتیجه کهن‌سالی جمعیت با چالش‌هایی همراه است. مسئله کهن‌سالی جمعیت در کنار بحران‌های اقتصادی و شوک‌های مالی سبب ایجاد حرکت‌هایی یکپارچه جهت کاهش سخاوت‌مندی نظام، تأکید و تمرکز بر طرح‌های پس‌انداز شخصی با اهداف تأمین مالی هزینه‌های زندگی در دوران بازنشستگی و توجه به سرمایه‌گذاری شده‌ است [2]. در کشور کانادا نیز با بروز اصلاحات در نظام تأمین اجتماعی شاهد توجه به اصل بهینه‌یابی در مکانیزم سرمایه‌گذاری وجوه مشارکتی در برنامه بازنشستگی کانادا (CPP)، افزایش نرخ‌های مشارکت، افزایش سقف مشارکت، گسترش و متنوع‌سازی لایه سوم[7] هستیم [1].

در گزارش پیشین به بررسی ویژگی‌های نظام تأمین اجتماعی کشورکانادا- به‌عنوان اولین کشور منتخب- از نظر نوع طبقه‌بندی آن، مفاهیم مرتبط با نظام چند لایه در مقام عام و نظام سه لایه در مقام خاص، جزییات مربوط به لایه اول و دوم نظام تأمین اجتماعی سه لایه کشور کانادا پرداختیم. در گزارش حاضر ضمن تکمیل توضیحات لایه دوم با بیان هسته اصلی نوآورانه‌ نظام تأمین اجتماعی کشورکانادا یا همان توجه به مکانیزم سرمایه‌گذاری وجوه لایه دوم و پایه‌ریزی «هیئت سرمایه‌گذاری برنامه بازنشستگی کانادا»، به‌بیان طرح‌ها و برنامه‌های موجود در لایه سوم نظام تأمین اجتماعی این کشور و گستردگی و تنوع آن خواهیم پرداخت، سپس توضیحات اجمالی در رابطه با نظام درمانی کشور کانادا که از محل بودجه عمومی تأمین شده و به‌طور همگانی ارائه می‌شود، را از نظر می‌گذرانیم. درنهایت به‌منظور دست‌یابی به تصویری روشن از چرخه‌ درآمدی و هزینه‌ای دولت برای بررسی چگونگی تأمین مالی طرح‌های رفاهی، به مکانیزم مالیاتی و اعتبارات مربوط به آن خواهیم پرداخت.

 

2.مقام سرمایه‌گذار وجوه لایه دوم نظام تأمین اجتماعی کشور کانادا

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، نظام تأمین اجتماعی کانادا از سه لایه برخوردار است. در لایه اول طرح‌های OAS و GIS برای تأمین حداقل استاندارهای زندگی به افراد بازنشسته ارائه می‌شود و در لایه دوم صندوق بازنشستگی کانادا در کنار سایر صندوق‌های لایه دوم شامل (طرح بازنشستگی معلمان اونتاریو[8](OTPP)، طرح درمانی بازنشستگی اونتاریو[9](HOOPP)، طرح بازنشستگی اتحادیه کارگران خدمات عمومی اونتاریو ([10]OPTrust) و..). سعی در تأمین جریان درآمدی متناسب با مشارکت‌های فرد به‌منظور افزایش نرخ جایگزینی می‌کنند. گزارش سال 1995 مرکز اکچوئری کانادا نشان می‌داد که در صورت عدم انجام اصلاحات، برنامه بازنشستگی کانادا (CPP) ظرف بیست سال آینده فاقد هر‌گونه منابع مالی خواهد بود. انجام اصلاحاتی همچون افزایش نرخ‌های حق بیمه و کاهش مزایا در اواسط دهه‌ 1990، این برنامه را تا حدودی در مسیر پایداری قرار داد [4]. اتفاق بسیار مهمی که این اصلاحات منتج به آن شد تشکیل هیئت سرمایه‌گذاری برنامه بازنشستگی کانادا[11] (CPPIB) به‌عنوان یک سازمان حرفه‌ای مستقل با وظیفه خطیر سرمایه‌گذاری دارایی‌های برنامه بازنشستگی کانادا بود [1]. این سازمان که براساس قانون تأسیس هیئت سرمایه‌گذاری برنامه بازنشستگی کانادا،[12] تشکیل شد، از خصوصیات زیر برخوردار است:

  • تقسیم وظیفه نظارتی مشترک بین دولت فدرال و دولت‌های استانی کانادا.
  • رؤسای هیئت توسط فرماندار کل کانادا و به پیشنهاد وزیر مالیه فدرال منصوب می‌شوند. قانون به وزیر اجازه می‌دهد که یک کمیته معرفی برای مشورت دادن در مورد انتصابات این هیئت تشکیل دهد. در این فرایند، مشورت با وزرای مالیه استانی، با توجه به نقش استان‌ها به‌عنوان مباشران برنامه بازنشستگی کانادا، نیز دیده شده ‌است. تنها فرماندار کل کانادا حق عزل مدیران را آن هم با دلایل مشخص دارد.
  • تعهد به حداکثر کردن بازدهی‌های بلندمدت و تعدیل شده با ریسکِ دارایی‌های برنامه بازنشستگی کانادا.
  • سنجه‌های پاسخ‌گویی و شفافیت ازجمله گزارش‌دهی منظم عمومی.

با تأسیس این نهاد، سرمایه‌گذاری دارایی‌های برنامه بازنشستگی کانادا، متعلق به 20 میلیون کانادایی، به آن واگذار شد. این دارایی‌ها در چهار حوزه، با هدف دستیابی به حداکثر نرخ بازده و بدون تحمل ریسک بیش از حد، سرمایه‌گذاری می‌شوند. چارچوب مدیریت ریسک در CPPIB متناسب با مزایای بلندمدت قابل حصول، تعیین می‌شود. اولین تزریق بودجه به CPPIB در سال 1999 با یک چک 12 میلیون دلاری انجام شد. در ابتدا، قوانین و مقررات این هیئت را به سرمایه‌گذاری انفعالی در سهام‌های داخلی محدود می‌کرد؛ اما مدت کوتاهی پس از آغاز فعالیت این سازمان دولت این محدودیت را لغو کرد [5].

CPPIB اولین سرمایه‌گذاری در بازار خصوصی را در سال 2001 و نخستین تعهدات خود در زمینه املاک و مستغلات و زیرساخت‌ها را در سال 2003 انجام داد. این هیئت امروزه 317 میلیارد دلار را مدیریت می‌کند، حدود 1400 متخصص در هشت دفتر در سراسر جهان برای آن کار می‌کنند و از برنامه سرمایه‌گذاری بسیار متنوعی شامل سهام عمومی، درآمد ثابت، املاک مستغلات، زیرساخت‌ها، سهام خصوصی و سرمایه‌گذاری‌های اعتباری برخوردار است؛ لذا بخش عمده‌ای از ادبیات مربوط به صندوق‌های بازنشستگی کانادا به دو صندوق شناخته‌شده‌تر و بزرگ‌تر، یعنی طرح بازنشستگی معلمان اونتاریو[13] OTPP) (و همینCPPIB باز می‌گردد، اما نهادهای کمتر شناخته شده ازجمله طرح درمانی بازنشستگی اونتاریو[14](HOOPP) و [15]OPTrust، مجری طرح بازنشستگی اتحادیه کارگران خدمات عمومی اونتاریو، نیز وجود دارند که بازیگرانی اثرگذار در عملکرد مطلوب سازمان‌های بازنشستگی کانادا به‌شمار می‌روند [7]. درحقیقت، حضور چنین نهادهایی پیش و پس از تشکیل CPPIB، هم مدل بازنشستگی کانادا را تکامل‌یافته‌تر کرده و هم موجب رقابتی‌تر شدن فعالیت‌های سرمایه‌گذاری توسط آنها شده ‌است. در ادامه نمودارهای مربوط به عملکرد و بازدهی، اقلام موجود در سبد دارایی، سهم منابع و مخارج و مبالغ تحت مدیریت هیئت سرمایه‌گذاری کانادا برای سال 2020، قابل مشاهده‌ است [2].

نحوه‌ عملکرد در برنامه بازنشستگی به‌طور خلاصه به این شرح است؛

کارگران و کارفرمایان‌شان ماهیانه با نرخ‌هایی مشخص به‌صورت توأمان در برنامه بازنشستگی کانادا مشارکت می‌کنند؛ مشارکت‌های صورت‌گرفته در وهله‌ی اول صرف پرداخت مزایای CPP می‌شود و هیئت سرمایه‌گذاری کانادا از وجوه باقی‌مانده برای سرمایه‌گذاری و ایجاد یک پرتفوی متنوع جهانی استفاده می‌کند. پرتفو با عنایت به دو اصل حداکثر بازدهی و ریسک منطقی برای کمک به ثبات برنامه بازنشستگی کانادا مدیریت می‌شوند [7]. در نمودار 1 خالص دارایی CPP و نحو‌ی چینش سبد سرمایه‌گذاری قابل مشاهده‌ است [3].

 

 

نمودار 1. دارایی‌های خالص CPP و پرتفوی نهایی سرمایه‌گذاری در سه سال 1999 ،2006 و 2020

خالص دارایی- 2020

خالص دارایی- 2006

خالص دارایی - 1999

اوراق قرضه دولتی

دارایی های واقعی

دارایی با درآمد ثابت

سهام

سهام

دارایی با درآمد ثابت

دارایی‌های واقعی

 

مأخذ: سالنامه آماری صندوق سرمایه‌گذاری کانادا، 2021.

همان‌طور که در نمودار 1 مشخص است، نحوه‌ سرمایه‌گذاری در CPP در سال 1999 کاملاً داخلی و تنها بر روی اوراق قرضه کانادا صورت پذیرفته‌ است؛ درحالی که رفته‌رفته سبد دارایی در سال‌های 2006 و 2020 از نظر پراکندگی جغرافیایی و نوع دارایی متنوع شده‌ است.

 

 

نمودار 2. روند منابع و هزینه‌های CPP ( 1995-2030)

مقادیر محقق شده

مقادیر تخمینی

 

درآمد
 ناشی از سرمایه گذاری

مشارکت های CPP

 

مأخذ: همان.

نمودار 3. خلاصه گزارش مالی CPPIB - 2020

دارایی خالص

بازدهی خالص

درآمد خالص

هزینه های‌عملیاتی

دارایی های تحت مدیریت حوزه سرمایه گذاری

 

مأخذ: همان.

 

 

نرخ خالص بازدهی

بازدهی حقیقی CPP پایه

 

بازدهی اسمی CPP پایه

بازدهی حقیقی CPP افزوده

بازدهی اسمی CPP افزوده

نمودار 4. نرخ بازدهی خالص CPPIB- 2020

مأخذ: همان.

 

3.لایه سوم برنامه بازنشستگی کانادا

لایه سوم از برنامه بازنشستگی کانادا به‌طور کلی از مستمری بازنشستگی شغلی و برنامه‌های پس‌انداز خصوصی تشکیل شده‌ است که امکان بهره‌مندی از دریافتی‌های اضافی را برای بازنشستگان فراهم می‌کند. طرح‌های موجود در این لایه به‌طور کلی قابل تقسیم به دو دسته زیر است؛

  1. برنامه‌های پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده انفرادی یا گروهی[16]( RRSPs) با یک کارفرما، اتحادیه و یا سایر حامیان مالی.
  2. حساب‌های پس‌انداز معاف از مالیات[17] TFSA (از سال 2009).

همان‌طور که تاکنون مشخص شده‌ است؛ ماهیت لایه سوم برنامه بازنشستگی کانادا به‌صورت داوطلبانه یا براساس خدماتی است که کارفرما ارائه می‌دهد و یا به‌صورت پس‌انداز شخصی همراه با صرفه‌های مالیاتی می‌باشد؛ به همین سبب عمدتاً توضیحات حول محور جزییات این لایه در گام اول به امکان دسترسی فرد به بازار کار و ارائه خدمات توسط کارفرمای مذکور برگشته و سپس در حالتی که امکان دسترسی برای فرد محقق نباشد، پس‌اندازها و حساب‌های شخصی نقش پررنگی ایفا می‌کنند [10]. بنابر تقسیم‌بندی دولت کانادا‍، طرح‌های تحت حمایت کارفرما[18] انواع مختلفی دارند که در ادامه به بررسی آنها پرداخته و سپس توضیحات مربوط به این لایه را با ویژگی طرح‌های بازنشستگی ثبت‌شده و حساب‌های پس‌انداز معاف از مالیات تکمیل می‌کنیم.

 

3-1. برنامه‌های مستمری تحت حمایت کارفرما

برنامه‌های مستمری تحت حمایت کارفرما، عمدتاً برنامه‌های ثبت شده‌ای هستند که بخشی از منبع درآمد فرد طی دوران بازنشستگی را تأمین می‌نمایند. براساس این برنامه‌ها، شخص کارفرما و کارگر (یا تنها کارفرما) به‌طور منظم مبلغی را در طرح مذکور مشارکت می‌نمایند. درنتیجه فرد می‌تواند با دریافت عایدی ناشی از طرح مذکور، بخشی از هزینه‌های دوران بازنشستگی خود را پوشش دهد.

چنانچه در طول دوران اشتغال، فرد کار خود را تغییر دهد، ممکن است دو یا چند مستمری از کارفرمایان مختلف داشته باشد. ازسوی دیگر امکان تغییر مستمری از برنامه قدیم به برنامه جدید نیز وجود دارد. در این‌خصوص خدمات مشاوره‌ای با یک برنامه‌ریزِ مالی،[19] یک نماینده در مؤسسه مالی و یا نماینده منابع انسانی برای فرد در نظر گرفته شده‌ است تا از انتخاب‌هایی که می‌تواند داشته ‌باشد مطلع شود [1].

به‌طور کلی برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده (RRSP) حسابی برای نگهداری وجوه پس‌انداز و حفظ ارزش سرمایه‌گذاری است. هدف ابتدایی این حساب‌های دارای مزیت مالیاتی،[20] پس‌انداز و سرمایه‌گذاری برای دوران بازنشستگی است. برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده، به افراد محروم از طرح‌های بازنشستگی شغلی اختیاری[21] یا آنهایی که برای رسیدن به میزان پس‌انداز مورد نیاز علاوه‌بر حقوق بازنشستگی به وجوه دیگری احتیاج دارند، کمک می‌کند تا پس‌اندازی برای پوشش بخشی از هزینه‌های دوران بازنشستگی انجام دهند. (در بخش برنامه‌های بازنشستگی ثبت‌شده با شرح بیشتری به مزیت‌های مالیاتی این برنامه اشاره خواهد شد).

عمدتاً می‌توان موارد زیر را به‌عنوان طرح‌های مستمری تحت حمایت کارفرما برشمرد:

  1. برنامه‌های بازنشستگی مزایای معین.[22]
  2. برنامه‌های بازنشستگی مشارکت معین.[23]

 

3-1-1. برنامه‌های بازنشستگی با مزایای معین

در برنامه‌های بازنشستگی با مزایای معین، کارفرما متعهد می‌شود تا پس از بازنشستگی مبلغ منظمی را به فرد پرداخت کند و عمدتاً هم فرد و هم کارفرما در طرح مشارکت دارند. مشارکت جمع شده در صندوق توسط کارفرما یا مدیر برنامه بازنشستگی،[24] سرمایه‌گذاری و مدیریت می‌شود و تصمیمات سرمایه‌گذاری از عهده فرد خارج است.

همچنین طبق این برنامه میزان دریافتی فرد در زمان بازنشستگی براساس حقوق و سال‌های مشارکت او در برنامه محاسبه می‌شود. نکته حائز اهمیت آن است که این مبلغ تعیین شده‌ و به عملکرد سرمایه‌گذاری وابسته نیست. درحقیقت، پرداختی‌ها به نوع فرمولی که برای تعیین مستمری استفاده می‌شود وابسته هستند. نحوه‌ پرداختی‌ها به سه دسته زیر قابل طبقه‌بندی است:

  • پرداخت‌ها براساس متوسط سه یا پنج سال درآمد گذشته‌ فرد انجام شود که موسوم به برنامه متوسط نهایی[25] است.
  • پرداخت‌ها براساس دریافتی در طول زمان انجام شود که موسوم به برنامه متوسط شغلی[26] است.
  • پرداخت‌ها براساس دستمزد ساعتی صورت پذیرد که به برنامه عایدی ثابت[27] موسوم است.

شایان ذکر است در هر سه حالت فوق مقدار پرداختی به سال‌های خدمت نیز بستگی دارد.

همچنین همانند آنچه در گزارش شماره 1 کانادا بدان اشاره شد؛ ممکن است به مبلغی که فرد دریافت می‌کند به‌طور منظم و به‌منظور کمک به تأمین هزینه‌های زندگی که عمدتاً در حال افزایش هستند، افزوده شود و مستمری تعدیل شده[28] در اختیار فرد قرار گیرد. بارزترین مثال این نوع صندوق‌ها، برنامه بازنشستگی کانادا می‌باشد که در همان گزارش به‌طور مبسوط به آن اشاره شده ‌است.

ازسوی دیگر، برنامه بازنشستگی مزایای معین به‌سبب آنکه یک برنامه بازنشستگی ثبت‌شده است؛ مشارکت‌های انجام شده در آن معاف از مالیات هستند [13]، اما در هنگام برداشت مشمول مالیات می‌شوند. این مسئله سبب تحقق امکان رشد وجوه در داخل برنامه و معاف از مالیات می‌شود. در قسمت‌های پیش‌رو به توضیح بیشتر معافیت‌ها و صرفه‌های مالیاتی برنامه‌های بازنشستگی ثبت‌شده خواهیم پرداخت.

 

الف) مشارکت‌های داوطلبانه اضافی

برخی از برنامه‌های مزایای معین به اعضا این امکان را می‌دهند که علاوه‌بر مشارکت تعریف‌شده، مشارکت داوطلبانه اضافی (AVCs)[29] نیز داشته باشند. یکی از نمونه‌های برنامه مزایای معین که امکان مشارکت داوطلبانه اضافی نیز به اعضای خود ارائه می‌کند، صندوق بازنشستگی کارکنان شهرداری اونتاریو [30]( OMERS) است. این برنامه‌ها به‌منظور جایگزینی یا کامل کردن برنامه‌های پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده فردی[31] مطرح می‌شوند و به همین سبب محدودیت امکان مشارکت حاکم بر آن براساس قیود و محدودیت سالیانه حاکم بر برنامه پس‌انداز ثبت‌شده (RRSP) فردی است. (در بخش برنامه پس‌انداز ثبت‌شده به تفضیل اشاره خواهد شد).

مشارکت‌ها معمولاً در بخش‌های مشابه و همانند سایر وجوه برنامه مزایای معین (DB) سرمایه‌گذاری می‌شوند (حتی نحوه تخصیص دارایی، مدیران مربوطه و... نیز مشابه است)، اما درآمد اضافی که فرد در زمان بازنشستگی دریافت خواهد کرد براساس فرمولی مشخص و از پیش تعیین‌شده (مانند مواردی که فرد مشارکت‌های منظم داشته) نمی‌باشد [14]. درحقیقت، حساب‌های مربوط به مشارکت داوطلبانه اضافی (AVC) هر ساله براساس بازده واقعی دارایی‌های بازنشستگی دارای بازده متفاوت بوده و پس از بازنشستگی، گزینه‌هایی به‌قرار زیر پیش‌روی فرد قرار می‌گیرد:

  • حفظ سرمایه در یک حساب AVC (با حق برداشت).
  • انتقال سرمایه به‌صورت یکجا به برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده.
  • خرید مستمری ماهیانه اضافی (که توسط برنامه مستمری فرد پرداخت می‌شود) براساس نرخ بهره غالب.
  • خرید مقرری سالیانه از یک شرکت بیمه‌ای.

3-1-2. برنامه‌های بازنشستگی مشارکت معین

در برنامه مشارکت معین، فرد می‌داند چه مقدار در طرح سرمایه‌گذاری می‌کند؛ اما نمی‌داند چه مقدار در زمان بازنشستگی دریافت خواهد کرد. معمولاً فرد و کارفرما (یا تنها کارفرما) میزان تعریف شده‌ای را هر ساله برای برنامه بازنشستگی پرداخت می‌کنند.

به‌ازای مشارکت معین،[32] در یک یا چند محصول از جانب فرد سرمایه‌گذاری می‌شود. ممکن است خود فرد بتواند نحوه سرمایه‌گذاری سهم خود را انتخاب کند. میزان پولی که فرد در زمان بازنشستگی دریافت می‌کند وابسته به نحوه مدیریت برنامه و عملکرد سرمایه‌گذاری‌هاست. معمولاً خود فرد می‌تواند انتخاب کند که سرمایه‌گذاری را در چه جایی از برنامه مشارکت معین تا زمان بازنشستگی قرار دهد. گزینه‌های فرد اغلب بدین شرح هستند:

  • مقرری سالیانه.[33]
  • برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده همراه با محدودیت برداشت[34] و یا صندوق مستمری ثبت‌شده همراه با محدودیت برداشت. [35]
  • ترکیبی از هر دو گزینه.

چنانچه عایدی ناشی از برنامه فرد در زمان بازنشستگی کمتر از میزان مشخصی باشد، آنگاه می‌تواند مستمری را به‌صورت نقد دریافت کند. براساس سن فرد و شرایط برنامه بازنشستگی، ممکن است فرد بتواند مقداری از سرمایه را در برنامه مالی دیگری مانند برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده (RRSP) یا صندوق مستمری ثبت‌شده (RRIF) بدون محدودیت برداشت مجدداً سرمایه‌گذاری نماید. مجری برنامه بازنشستگی معمولاً گزینه‌های پیش‌رو را در زمان بازنشستگی تشریح می‌کند [13].

برنامه‌های مشارکت معین مستمری (برنامه DCPP یا مشارکت معین) ازجمله برنامه‌های مستمری ثبت‌شده هستند. در یک برنامه مشارکت معین مستمری، میزان پرداخت از قبل تعیین نمی‌شود و این عایدی براساس سرمایه‌گذاری و دارایی‌های موجود فرد در زمان بازنشستگی است. ریسک سرمایه‌گذاری برعهده‌ برنامه نبوده و برعهده ذی‌نفعان است.

نحوه‌ کارکرد برنامه مشارکت معین مستمری شرکت‌محور است. شامل یک مقدار ثابت مشارکت یا درصدی از حقوق است که به حسابی به نام فرد واریز می‌شود. این مشارکت‌ها از نوع هزینه‌های قابل‌قبول هستند (قابل کسر از مالیات)[36] و دارایی‌ها بر پایه‌ی امکان تأخیر در فرایند پرداخت مالیات رشد می‌کند.

در برنامه مشارکت معین، مسئولیت انتخاب سرمایه‌گذاری‌ها از میان گزینه‌های در دسترس، برعهده خود فرد است. وجوه موجود در برنامه مشارکت معین تا زمان بازنشستگی برای فرد قابل برداشت نیست. «هزینه» برنامه مشارکت معین به‌راحتی قابل محاسبه بوده؛ اما عایدی نهایی آن مشخص نیست و به بازده سرمایه‌گذاری طرح بستگی دارد. بنابر آمار اعلامی توسط دولت کانادا بیش از یک میلیون کانادایی در سال 2018 تحت پوشش برنامه مشارکت معین مستمری (DCPP) هستند.[37] درحقیقت قدمت هر دو برنامه‌های مشارکت معین و مزایای معین، در کانادا به بیش از یک قرن پیش بازمی‌گردد که در سال 1908 با قانون مقرری سالیانه دولت[38] نخستینبار معرفی شده و به‌عنوان راهکار پسانداز فرد برای دوران بازنشستگی مورد توجه قرار گرفتند. همچنین، علی‌رغم تفاوت ساختاری موجود در این دو برنامه‌، هر دو تحت قوانین و مقررات اصلی یکسان می‌باشند و تنها برنامه‌های مشارکت معین باید قواعد دیگری هم چون شروط لازم برای انباشت سرمایه،[39] اصول حاکم بر سرمایه‌گذاری را رعایت کنند. به‌طور کلی برنامه‌های مشارکت معین از راهبرد‌های انجمن نظارت بر بازنشستگان کانادا[40] در امور سرمایه‌گذاری و انباشت سرمایه و... پیروی کند.

برنامه‌های مشارکت معین به دو صورت اجباری و اختیاری در کانادا رؤیت می‌شود که از نمونه‌های اختیاری آن می‌توان به برنامه بازنشستگی ساسکاچوان[41] اشاره کرد.

الف) فرایند مشارکت‌های هماهنگ

مشارکت هماهنگ[42] درواقع درصدی از مشارکت در طرح‌های مشارکت معین است که به‌منظور تشویق کارگران برای مشارکت و پیوستن به این برنامه‌ها، توسط کارفرما انجام می‌شود. طبق برآوردهای انجام شده ازسوی صنعت، در سال 2019 کارفرمایان 40 تا 50 درصد وجوه هماهنگ[43] که قرار است متناسب با بودجه موجود از منابع دیگر پرداخت شود را می‌پردازند.

 

ب) فرایند ترک برنامه پیش از زمان قانونی بازنشستگی

بیشتر برنامه‌های مشارکت معین هنگام جدایی از کارفرما، فرد را ملزم به انتقال وجه خود به خارج از برنامه می‌کنند. برای نمونه، سه گزینه به‌طور معمول پیش‌روی فرد قرار دارد:

  1. حساب بازنشستگی با محدودیت برداشت (LIRA)[44]

حساب بازنشستگی با محدودیت برداشت اغلب زمانی استفاده می‌شود که دارنده حساب شغل خود را تغییر دهد و بخواهد مبلغ به‌صورت یک‌جا در برنامه بازنشستگی حفظ شود. کارکرد حساب بازنشستگی با محدودیت برداشت (LIRA) تقریباً مشابه برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده (RRSP) است. ازاین‌رو، سرمایه موجود در این طرح مشمول مالیات نیست. تنها تفاوت عمده آن است که برداشت وجوه با محدویدت‌هایی همراه است.

 

  1. انتقال وجه به یک شرکت بیمه‌ای بهمنظور خرید مقرری سالیانه معوق[45]
  • خرید مقرری سالیانه از شرکت‌های بیمه عمر.
  • سرمایه با پرداخت سود منظم به فرد بازگردانده شود.
  • فرد می‌تواند انتخاب کند که برای چه تعداد از سال‌های عمر خود پرداختی دریافت نماید.
  • دریافتی می‌تواند به‌صورت ماهیانه، فصلی، نیمه سالیانه و یا سالیانه پرداخت شود.
  • برای یک مبلغ مشخص، درآمد سالیانه وابسته به نرخ بهره فعلی، سن، جنسیت و هرگونه ضمانت یا گزینه‌های دیگر است.

 

  1. چنانچه با انتقال موافقت شود این انتقال می‌تواند تماماً به طرح مستمری دیگر منتقل شود.

 

ج) گزینههای پیشرو در برنامههای مشارکت معین بههنگام بازنشستگی

به‌طور معمول در یک برنامه مشارکت معین مستقیماً مستمری، پس از بازنشستگی پرداخت نمی‌شود و اعضا با دو گزینه پیش‌رو مواجه هستند:

  1. انتقال وجوه به یک صندوق درآمد زندگی (LIF)[46] که مشابه صندوق مستمری ثبت‌شده (RRIF)[47] است، اما دارای حداقل و حداکثر برداشت سالیانه می‌باشد.
  • یک حساب بازنشستگی با محدودیت برداشت تحت پوشش صندوق درآمد زندگی و یا صندوق بازنشستگی با محدودیت برداشت (LRIF) است. صاحب صندوق درآمد زندگی ملزم به خرید مقرری سالیانه در سن 80 سالگی است. این شرط اکنون حذف شده‌ است و در حال حاضر صندوق‌های بازنشستگی با محدودیت برداشت از عملکرد مشابه با صندوق‌های درآمد زندگی برخودار هستند.
  • حداقل برداشت براساس ارزش برنامه در تاریخ اول ژانویه و سن دارنده آن در آن تاریخ، محاسبه می‌شود و مشابه همان مواردی است که برای درآمد مستمری ثبت‌شده استفاده شده‌ است.
  • حداکثر برداشت وابسته به نرخ اوراق قرضه در نوامبر سال قبل و همچنین وابسته به سن دارنده است.
  • نهاد مالی مرتبط با صندوق بازنشستگی با محدودیت برداشت یا صندوق درآمد زندگی در ماه فوریه هر سال نامه‌ای به دارنده برنامه ارسال می‌کنند که حداقل و حداکثر مبالغ برداشت در آن قید می‌شود.
  • صندوق مستمری ثبت‌شده از نوع مشخص[48] (PRRIFs) نمونه‌های متنوع از درآمد مستمری ثبت‌شده هستند که در آنها حداقل درصد برداشت مشابه با طرح‌های مستمری ثبت‌شده است، اما هیچ سقفی برای برداشت لحاظ نمی‌شود. در حال حاضر در ایالت ساسکاچوان عمدتاً این نوع صندوق‌ها به چشم می‌خورد.
  • از یک شرکت بیمه که تضمین‌کننده درآمد مربوط به دوران زندگی است، مقرری سالیانه جدید خریداری کند.

در ادامه به‌شرح بیشتر صندوق‌های مستمری ثبت‌شده که مشابه با صندوق‌های درآمد زندگی هستند برای روشن‌تر شدن بحث، خواهیم پرداخت.

3-1-3. صندوق مستمری ثبت‌شده (RRIF)

براساس قانون مالیات کانادا، وجوه واریز شده به صندوق مستمری ثبت‌شده، از نوع هزینه قابل‌قبول بوده و به‌صورت کسور از درآمد قبل از مالیات فرد کسر می‌شود. افراد می‌توانند از این صندوق برای جمع‌آوری وجوه پس‌اندازی خود و کسب سود از محل آنها استفاده کنند. این صندوق همانند حساب‌ها و برنامه‌های پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده از معافیت‌های مالیاتی مشابهی برخوردار است و همچنین نزد آژانس درآمد کانادا[49] ثبت‌شده است. در این بین، مزیت‌های مالیاتی حاکم بر حساب‌های مستمری ثبت‌شده، این امکان را فراهم می‌آورند که سود ناشی از برنامه، به‌صورت معاف از مالیات در حساب انباشت شود، اما برداشت‌ها از این حساب، همانند برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده، مشمول مالیات هستند، البته مالیات اخذ شده تنها براساس نرخ‌های حاکم بر درآمد بوده و صرف‌نظر از اصل پول سپرده‌گذاری شده، سود و بازه سرمایه و سهام، با تمامی وجوه به‌صورت یکسان و با ماهیت درآمد رفتار می‌شود. نحوه‌ مشارکت در صندوق مستمری ثبت‌شده به‌شرح زیر است:

افراد این امکان را دارند که تا پیش از سن 71 سالگی در هر زمان دلخواه، یک حساب مستمری ثبت‌شده (RRIF) براساس حساب پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده (RRSP) ایجاد نمایند. ازسوی دیگر افراد زیر سن 71 سال نیز می‌توانند در صورت تمایل، حساب مستمری ثبت‌شده (RRIF) را به‌حساب پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده (RRSP) دوباره تبدیل کنند. همچنین افراد در هر سنی می‌توانندRRIF را به مقرری سالیانه تبدیل کنند. افرادی که حساب خود را از RRSP به RRIF تبدیل می‌کنند، امکان برداشت از حساب مطابق با مقادیر درج شده در جدول 1 را دارا هستند، البته مقادیر یاد‌شده حداقل‌های برداشت بوده و افراد در صورت تمایل می‌توانند با پرداخت مالیات در منبع،[50] مبالغ بیشتر برداشت کنند. حداقل برداشت در حساب‌های مربوط به صندوق درآمد زندگی (LIF) نیز مطابق مقادیر درج شده در جدول زیر می‌باشد. شایان‌ذکر است که در سالی که فرد به تبدیل حساب خود RRIF دست می‌زند انجام حداقل برداشت الزامی نیست.

 

جدول 1. سطوح برداشت از حساب‌های RRIF براساس رده‌های سنی مختلف

سن صاحب حساب در اول ژانویه

درصد برداشتی از کل ارزش RRIF

سن صاحب حساب در اول ژانویه

درصد برداشتی از کل ارزش RRIF

65

4.00 %

78

8.33 %

66

4.17 %

79

8.53 %

67

4.35 %

80

8.75 %

68

4.55 %

81

8.99 %

69

4.76 %

82

9.27 %

70

5.00 %

83

9.58 %

حدفاصل 65 تا 70 (X)

(X-90)/1

84

9.93 %

71

7.38 %

85

10.33 %

72

7.48 %

86

10.79 %

73

7.59 %

87

11.33 %

74

7.71 %

88

11.96 %

75

7.85 %

89

12.71 %

76

7.99 %

90 تا 93

13.62% تا 17.92 %

77

8.15 %

.94 به بالا

20.00 %

مأخذ: مرکز آمار کانادا، بررسی لایه سوم نظام تأمین اجتماعی کانادا، 2020.

 

3-1-4. برنامه‌های پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده (RRSP)

همان‌طور که قبل‌تر به اختصار بیان شد، برنامه‌های پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده (RRSP) حساب‌هایی با هدف نگهداری پس‌انداز و دارایی‌های سرمایه‌گذاری است. هدف عمده‌ این حساب‌های دارای مزیت مالیاتی،[51] پس‌انداز و سرمایه‌گذاری برای دوران بازنشستگی است. برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده به افراد محروم از مستمری مربوط به محل کار یا آنهایی که برای رسیدن به میزان پس‌انداز مورد نیاز علاوه‌بر حقوق بازنشستگی به وجوه دیگری احتیاج دارند، کمک می‌کند تا پس‌اندازی برای پوشش بخشی از هزینه‌های دوران بازنشستگی انجام دهند [12].

انواع سرمایه‌گذاری‌هایی که در یک برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده صورت‌ می‌گیرد، موسوم به سرمایه‌گذاری‌های واجد شرایط[52] هستند. این سرمایه‌ها شامل وجوه نقد (ازجمله ارزهای خارجی)، گواهی سرمایه‌گذاری تضمین‌شده (GICs)،[53] اوراق قرضه، اوراق قرضه فاقد ریسک، [54] سهام، ضمانت‌نامه‌ها و اختیارات،[55] صندوق سرمایه‌گذاری مشترک، اشکال مختلف قراردادهای پرداخت مقرری، شمش طلا و نقره و غیره است.

تا پیش از 71 سالگی، فرد ممکن است با در نظر گرفتن هرگونه تعدیل حقوق بازنشستگی، تا حداکثر 18 درصد از درآمد سال گذشته‌ خود را به یک برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده اختصاص دهد. زمانی که فرد وارد سن 71 سالگی شود می‌تواند وجوه تجمیع شده در این حساب را به‌صورت نقدی برداشت کند (البته با پرداخت مالیات مرتبط با آن) و همانند آنچه در بخش گزینه‌های پیش‌روی مشارکت‌کنندگان در طرح‌های مشارکت معین گفته شد؛ آن را به یک صندوق مستمری ثبت‌شده (RRIF) تبدیل کند یا به خرید مقرری سالیانه از شرکت بیمه مبادرت ورزد.

 

الف) فضای مشارکت

همان‌طور که پیش‌تر بیان شد مالیات دهندگان می‌توانند 18 درصد از درآمد خود را در یک برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده مشارکت کنند که از این میزان با عنوان فضای مشارکت[56] یاد می‌شود. در سال 2020 فضای مشارکت برابر با حداکثر 27230 دلار و در سال 2021 برابر 27830 دلار گزارش شده ‌است. این روند می‌تواند تا پایان سال مالیاتی که افراد وارد سن 71 سالگی می‌شوند، ادامه یابد، البته فضای مشارکت، در صورت عضویت هم‌زمان فرد در طرح مستمری ثبت‌شده[57] کاهش می‌یابد. مقادیر مربوط به سقف مشارکت سالیانه توسط آژانس درآمد کانادا[58] براساس میزان فضای مشارکت استفاده‌نشده سال گذشته‌ فرد، حد سالیانه برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده (برای سال 2019، سقف سالیانه 26500 دلار است)، مستمری تعدیل شده‌ی فرد،[59] 18 درصد از درآمد فرد در سال قبل تعیین می‌شود. در جدول 2 به حدود مشارکت برای سال‌های2022 -1991 اشاره شده‌ است.

 

جدول 2. حدود مشارکت در RRSP  2022-1991

سال

حد مشارکت (دلار کانادا)

سال

حد مشارکت (دلار کانادا)

1991 و 1992

11500

2012

22970

1993

12500

2013

23820

1994-2003

13500

2014

24270

2004

14500

2015

24930

2005

16500

2016

25370

2006

18000

2017

26010

2007

19000

2018

26230

2008

20000

2019

26500

2009

21000

2020

27230

2010

22000

2021

27830

2011

22450

2022

29210

 

منبع: همان.

 

ب) مشارکت‌های مازاد

قوانین حاکم بر برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده اجازه مشارکت مازاد[60] تا 2000 دلار بدون جریمه را برای افراد فراهم می‌کند. افراد با مشارکت بیش از مقدار وضع شده موظف به پرداخت جریمه یک درصدی مابه‌التفاوت سقف مشارکت و میزان مشارکتی که انجام داده‌اند به‌طور ماهیانه هستند؛ این جریمه تا زمانی که مشارکت اضافه کمتر از حد مجاز شود، ادامه می‌یابد.

 

ج) مزیت مالیاتی

برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده مانند تمام برنامه‌های ثبت‌شده، از مزایای مالیاتی[61] برخوردار هستند. درحقیقت این حساب‌ها ابزاری برای به تعویق انداختن مالیات محسوب شده و دارای چهار مزیت مالیاتی اصلی به‌قرار زیر هستند [11].

  • سود سرمایه‌گذاری‌ها تا زمان برداشت از حساب معاف از مالیات است.
  • مشارکت‌های صورت‌گرفته به‌سبب آنکه از نوع هزینه‌های قابل‌قبول است، از درآمد قبل از مالیات فرد کسر می‌کند و درنتیجه سرمایه‌گذاری مجدد آن سبب افزایش پس‌انداز می‌شود.
  • فرایند حاکم بر این نوع حساب‌ها از طریق کاهش درآمد خالص فرد، منجر به افزایش برخی از عایدی‌های مبتنی‌بر آزمون وسع[62] مانند حق اولاد[63] می‌شود که برای افراد دارای فرزند زیر 18 سال منفعتی جداگانه به‌همراه دارد.
  • عمدتاً پس‌اندازها در قالب حساب‌های ثبت نشده به روش‌های مختلف مشمول مالیات می‌شود. از درآمد و سود به‌طور کامل اخذ مالیات صورت می‌گیرد، همچنین به برخی از سود سهام‌های خاص اعتبار تعلق می‌گیرد و تنها با نیمی از عایدی ناشی از سرمایه رفتار مالیاتی مشابه با درآمد صورت می‌پذیرد. درحالی‌ که همه‌ برداشت‌های صورت‌گرفته از برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده به‌مثابه درآمد مشمول مالیات هستند، حتی وجوهی که به‌صورت سهام یا عایدی ناشی از سرمایه باشند.
  • همچنین باید به این نکته مهم توجه داشت که درآمد پس از بازنشستگی عمدتاً با نرخ کمتری نسبت به درآمد پیش از بازنشستگی مشمول مالیات می‌شود و از این طریق نیز مزیت مالیاتی جداگانه برای افراد به ارمغان می‌آورد، البته میزان برداشت‌ها از RRSP‌ها بر روی آزمون وسع و درنتیجه دریافت و عدم دریافت طرح‌های مبتنی‌بر آن (همانند طرح درآمد مکمل تضمین‌شده (GIS)) اثر می‌گذارد؛ درنتیجه افراد کم‌درآمد که پس از 65 سالگی واجد شرایط دریافت GIS هستند، باید قبل از ورود به 65 سالگی کل برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده را برداشت کنند[12].

 

د) فرایند برداشت از برنامه پیش از بازنشستگی

در حالت ایدئال، افراد به وجوه پس‌انداز شده در RRSP تا زمان بازنشستگی که در قالب یک RRIF و یا مقرری سالیانه در اختیار فرد قرار می‌گیرد، نیاز ندارند، اما عمدتاً حالت ایدئال منطبق بر واقعیت نیست، گاهی اوقات افراد پیش از بازنشستگی، به‌خصوص در سال‌های کم‌درآمد، به وجوه پس‌اندازی خود نیاز دارند. در این حالت نرخ‌های متنوعی[64] برای اخذ مالیات در منبع،[65] بسته به سطح برداشت فرد وجود دارد. اخذ مالیات 10 درصدی برای اولین برداشت 5000 دلاری، 20 درصد در 10000 دلار بعدی و برای مبالغ بالای 15000 دلار 30 درصد مالیات در منبع از فرد اخذ می‌شود، البته امکان برداشت با اهداف خاصی در قالب برنامه ویژه برداشت[66] برای افراد میسر است که در دو حالت برنامه خرید خانه [67] و یادگیری مادام‌العمر[68] خلاصه می‌شود.

برنامه خرید خانه برنامه‌ای است که امکان برداشت وجه از RRSPs را به‌منظور خرید یا ساخت خانه برای فرد یا اشخاص ازکارافتاده می‌دهد. فرد می‌تواند در یک سال تقویمی حداکثر 35000 دلار از RRSP خود برداشت کند، البته مشارکت‌های برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده باید حداقل 90 روز در این برنامه باقی بماند تا فرد بتواند آنها را تحت برنامه خرید خانه برداشت کند، در غیر این‌صورت قابل کسر نیستند. اگر فرد به‌همراه همسر خود خانه‌ای بخرد و هر دو واجد شرایط این برنامه باشند، هرکدام می‌توانند حداکثر مبلغ را از برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده خود برداشت کنند. طبق قوانین برنامه خرید خانه وجوه برداشت شده باید طی 15 سال بازپرداخت شود. اگر فرد طبق برنامه به بازپرداخت وجوه اقدام نکند، مبلغ مورد نیاز به درآمد مشمول مالیات سالیانه او اضافه می‌شود.

برنامه یادگیری مادام‌العمر به فرد این امکان را می‌دهد که مبالغی را از حساب پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده خود برای تأمین هزینه تحصیل خود یا همسرش برداشت کند. شایان‌ذکر است، این برنامه برای تأمین هزینه‌های مالی آموزش و تحصیل فرزندان فرد و یا فرزندان همسرش نیست. فرد می‌تواند حداکثر 10000 دلار برای خود و 10000 دلار برای همسر خود برداشت کند، به‌طور کلی سقف برداشت از برنامه یادگیری مادام‌العمر 20000 دلار است. مانند برنامه خرید خانه، مشارکت‌های برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده نیز باید حداقل 90 روز پیش از برداشت در برنامه باقی بماند. طبق قوانین این برنامه، مبلغ برداشت شده از برنامه یادگیری مادام‌العمر باید طی 10 سال بازپرداخت شود.

در این بین، برنامه‌های پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده گروهی[69] و برنامه‌های مستمری ثبت‌شده تلفیقی[70]نیز در این دسته قابل اشاره هستند.

برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده گروهی، تجمیع چند برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت است که توسط یک کارفرما مدیریت و حمایت مالی می‌شود. این خود فرد است که یک حساب برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده باز می‌کند، اما کارفرمای وی هزینه‌های آن را پرداخت می‌کند. مشارکت فرد به‌واسطه کسری‌های منظم از فیش حقوق اوست. ممکن است کارفرما از جانب فرد در برنامه مشارکت کند. همانند RRSPs هر درآمدی که فرد از برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده گروهی کسب کند، تا زمانی که وجوه در برنامه باشند، معاف از مالیات است. (هنگام خروج از برنامه مشمول مالیات می‌شود). همچنین اگر فرد هر دو حساب‌های RRSP وRRSP گروهی داشته ‌باشد تنها 18 درصد از درآمد خود را می‌تواند در مجموع هر دو حساب خود پس‌انداز کند [18]. همان‌طور که انعطاف‌پذیری برنامه‌های مزایای معین، حرکت به‌سمت برنامه‌های کم‌خطرتر (برای کارفرما) نظیر برنامه بازنشستگی مشارکت معین را تشدید کرد، سخت‌گیری در مقررات و قوانین بازنشستگی نیز جرقه‌ای برای حرکت به‌سمت برنامه پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده گروهی شده ‌است. تنها 18 درصد از برنامه‌های پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده گروهی مشارکت اجباری دارند. با وجود این حتی اگر مشارکت به‌صورت داوطلبانه هم باشد، مسئله مشارکت هماهنگ کارفرما منجر به جذب مشارکت می‌شود.

برنامه‌های مستمری ثبت‌شده تلفیقی مشابه برنامه‌های مشارکت معین هستند و عمدتاً برای افراد با مشاغل آزاد، مشاغل کوچک و متوسط است که به‌طور معمول از مستمری فضای کسب‌کار برخوردار نیستند. در برنامه‌های مشارکت معین کارفرما (و گاهی اوقات خود فرد) مقدار مشخصی را برای حقوق مستمری می‌پردازد، اما در برنامه‌های مستمری ثبت‌شده تلفیقی کارفرما مجبور به مشارکت در برنامه نیست. همچنین این برنامه به‌صورت داوطلبانه است و فرد می‌تواند درخواست دهد که بخشی از برنامه‌های مستمری ثبت‌شده تلفیقی کارفرمای خود نباشد. وجوه تجمیع شده در برنامه‌های مستمری ثبت‌شده تلفیقی در یک یا چند بازار از جانب فرد سرمایه‌گذاری می‌شود و مبلغی که فرد در هنگام بازنشستگی دریافت می‌کند به عملکرد سرمایه‌گذاری‌ها وابسته است [13].

اهم ویژگی‌ها و بنیان اصلی برنامه‌های بازنشستگی ثبت‌شده را می‌توان در مواردی محدود کرد که در جدول 3 قابل رؤیت است.

 

جدول 3. ویژگی‌های اساسی برنامه‌های پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده

 

 

 
     

source: Ferley & et. al., 2010, p 18.

 

 

3-2. حساب پس‌انداز معاف از مالیات (TFSA)

حساب پس‌انداز معاف از مالیات[71] در سال 2008 معرفی شد و در ژانویه سال 2009 امکان افتتاح این نوع حساب برای افراد محقق شد. علی‌رغم وجود عنوان «پس‌انداز» در نام حساب، این حساب می‌تواند برای سرمایه‌گذاری به‌ویژه برای دوران بازنشستگی فرد مورد استفاده گیرد. به‌طور کلی این برنامه برای شاغلینی که به مستمری محل کار دسترسی ندارند و افراد دارای مشاغل آزاد می‌باشد تا از طریق آن به جمع‌آوری وجوه برای دوران بازنشستگی اقدام کنند. این حساب‌ها همانند RRSP‌ها دارای معافیت‌های مالیاتی هستند که به‌شرح زیر است [5]:

  • هیچ اخذ مالیاتی از درآمد یا عایدی سرمایه داخل این نوع حساب‌ها صورت نمی‌گیرد.
  • مبالغی که افراد در حساب‌های پس‌انداز معاف از مالیات مشارکت می‌کنند؛ به‌صورت هزینه‌های قابل‌قبول از درآمد ناخالص‌شان کسر نمی‌شود.
  • وجوه حتی در زمان برداشت از این نوع حساب‌ها مشمول مالیات نمی‌شوند.

همان‌طور که مشخص است؛ علی‌رغم شباهت‌های بسیار حساب‌های RRSP و TFSA، تفاوت‌های عمیقی در مزیت‌های مالیاتی حاکم بر این دو به چشم می‌خورد.

تفاوت مهم دیگر این دو حساب آن است که برخلاف RRSP ها، هیچ‌یک از عواید ناشی از TFSA و برداشت از محل آنها، جزء درآمد احصا شده‌ فرد در آزمون وسع قرار نمی‌گیرد و بر دریافت تسهیلات و مستمری‌هایی مانند طرح امنیت سالمندان، GIS و حق‌اولاد تأثیر نمی‌گذارد. درحقیقت به‌دلیل آنکه افراد قبلاً مالیات مربوط به مشارکت‌های انجام‌شده در TFSA را پرداخت کرده‌اند، در زمان برداشت نه ملزم به پرداخت مالیات هستند و نه وجوه برداشتی به‌عنوان درآمد دوره‌ جاری آنها حساب می‌شود که بر آزمون وسع اثرگذار باشد [15].

 

3-2-1. سطح مشارکت در حساب‌های معاف از مالیات

حساب‌های پس‌انداز معاف از مالیات برای همه‌ی افراد بالای 18 سال دارای شماره بیمه اجتماعی[72] معتبر در دسترس است. حداکثر سقف مشارکت اولیه در ابتدای معرفی این حساب‌ها 5000 دلار در سال معرفی شد که در ابتدا ثابت ماند، اما از سال 2014 این مقدار هر ساله براساس تورم تعدیل می‌شود. همچنین سطوح مشارکت در صورت عدم استفاده برای سال بعد قابل استفاده است. جزییات مربوط به سطوح مشارکت در TFSA‌ها برای سال‌های 2009-2021 در جدول زیر نشان داده‌ شده است.

 

جدول 4. حد مشارکت و فضای انباشته در حساب‌های پس‌انداز معاف از مالیات (2021-2009)

سال

حد مشارکت

فضای انباشته

2009

5000

-

2010

5000

10000

2011

5000

15000

2012

5000

20000

2013

5500

25500

2014

5500

31000

2015

10000

41000

2016

5500

46000

2017

5500

52000

2018

5500

57500

2019

6000

63500

2020

6000

69500

2021

6000

75500

Source: Jamie Golombek ,2020, p 14.

 

ازسوی دیگر افراد می‌تواند با تقسیم درآمد خود بین اعضای خانواده‌شان ضمن کاهش نرخ مالیات مؤثر مربوط به آنها، وجوهی در حساب معاف از مالیات اعضای خانواده‌ی واجد شرایط حساب TFSA، نگهداری کنند. به‌طور کلی حساب‌های معاف از مالیات در سه نوع زیر قابل ارائه هستند:

  1. قرارداد مقرری سالیانه.[73]
  2. سپرده.
  3. ترتیبات موجود در اتحادیه‌ها.[74]

بانک‌ها، شرکت‌های بیمه، شرکت‌های صندوق سرمایه‌گذاری مشترک، اتحادیه‌های اعتباری و شرکت‌های معتمد همه می‌توانند TFSAها را صادر کرده و به افراد ارائه دهند. علاوه‌بر آن، افراد می‌توانند راست به مدیریت حساب و پرتفوی سرمایه‌گذاری خود از طریق خرید و فروش انواع ابزار سرمایه‌گذاری مثل صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، صندوق‌های قابل معامله در بورس، سهام و اوراق قرضه بپردازند که در این حالت با ایجاد صرفه‌های مقیاس، هزینه‌های کارمزد مختص به کارگزاران آنها کاهش می‌یابد.

 

3-2-2. مشارکت فراتر از سقف مجاز

حساب‌های معاف از مالیات از سازوکاری تقریباً مشابه با RRSP‌ها برخوردارند، به‌گونه‌ای که به‌طور سالیانه، فضای مشارکت محدودی در اختیار افراد قرار می‌گیرد. در این بین اگر فرد مشارکتی بیش از سقف مجاز[75] در حساب داشته ‌باشد، متحمل جریمه‌ قابل‌توجه می‌شود؛ به همین دلیل درک چگونگی عملکرد قوانین در این‌گونه مشارکت‌ها برای حساب پس‌انداز معاف از مالیات بسیار حائز اهمیت است. مشارکت فراتر از سقف مجاز عمدتاً در زمان برداشت از حساب توسط فرد صورت می‌پذیرد. در این حالت فرد تنها در صورت داشتن فضای مشارکت خالی در سال مذکور، می‌تواند تمام یا بخشی از برداشت خود را جایگزین و یا مجدداً در حساب مشارکت کند؛ در غیر این‌صورت مبلغ برداشت شده تنها می‌تواند در ابتدای سال آتی به‌حساب او اضافه شود، اما اگر فرد درحالی که فضای مشارکت خالی ندارد، به مشارکت مجدد برای جایگزینی وجه برداشتی مبادرت ورزد؛ مرتکب مشارکت بیش از سقف مجاز گشته و ملزم به پرداخت جریمه می‌باشد. درحقیقت برداشت‌هایی که در طول سال مجدداً سپرده‌گذاری می‌شوند بنابر قواعد حاکم بر TFSAها به‌مثابه مشارکت جدید در نظر گرفته می‌شوند و مشارکت فراتر از سقف مجاز بدان معناست به میزان بیش از سقف مجاز در حساب مشارکت کرده و مستحق پرداخت جریمه می‌باشد.

برای نمونه در یک مثال ساده، اگر فردی در اول ژانویه 5000 دلار در حساب TFSA مشارکت کند، در دوم ژانویه آن مقدار را برداشت نماید و مجدداً آن را در سوم ژانویه در حساب جایگزین کند، فرض می‌شود فرد 10000 دلار برای آن سال مالیاتی در حساب TFSA مشارکت داشته است. در این حالت او به میزان یک درصد از حداکثر تجاوز از مشارکت مجاز[76] و به تعداد ماه‌هایی که مشارکت فراتر از سقف جریمه می‌شود که در مثال ما مبلغ 600 دلار است.

 

همچنین اگر امور مالی آژانس درآمد کانادا متوجه نیت سوء فردی در جهت مشارکت فراتر از سقف برای مدت کوتاه به‌منظور انجام فرار مالیاتی شود، این اختیار را دارد که 100 درصد مشارکت فراتر از سقف مجاز را به‌عنوان مالیات جریمه کند.

تا پایان سال 2017، بنابر مرکز آمار کانادا تقریباً 14 میلیون حساب پس‌انداز معاف از مالیات باز شده است و ارزش دارایی‌های موجود در این حساب‌ها به رقمی بالغ بر 276 دست‌یافته است. مجموعه ویژگی‌های حساب‌های پس‌انداز معاف از مالیات را می‌توان در جدول 5 مشاهده کرد.

 

جدول 5. ویژگی‌های اساسی حساب‌های پس‌انداز معاف از مالیات

جدول 5. ویژگی‌های اساسی حساب‌های پس‌انداز معاف از مالیات

       
     

امکان انتقال دارایی‌ها به همسر و یا شریک قانونی فرد پس از مرگ به‌صورت معاف از مالیات وجود دارد.

Source: Jamie Golombek, 2020, p 11.

 

3-3. مقایسه برنامههای بازنشستگی ثبتشده با حسابهای معاف از مالیات

همان‌طور که پیش‌تر بیان شد هر دو حساب‌های TFSA و RRSP دارای مزیت‌ها و محدودیت‌هایی است که عمدتاً سبد دارایی افراد برای دوران بازنشستگی‌شان را تنوع می‌بخشد. امکان کاهش مأخذ مالیاتی درنتیجه مشارکت در RRSP ها[77] و برداشت معاف از مالیات بدون اثر بر نتیجه آزمون‌های وسع درنتیجه TFSA‌ها سبب می‌شود که عمدتاً افراد با درآمد متوسط، پایین به حساب‌های پس‌انداز معاف از مالیات به‌منظور داشتن پس‌انداز انعطاف‌پذیر بدون ریسک مربوط به عدم دریافت مستمری‌های مربوط به آزمون وسع، روی آورند، اما عمدتاً برای بسیاری از اشخاص در بیشتر موقعیت‌ها استفاده از RRSP‌ها مرجح است [15].

نتایج حاصل از مقالات متنوع نشان ‌می‌دهد آستانه‌ درآمدی که به‌موجب آن شرکت در برنامه‌های پس‌انداز بازنشستگی منجر به مصرف مادام‌العمر بالاتری نسبت به‌حساب پس‌انداز معاف از مالیات می‌شود، به‌طرز حیرت‌انگیزی بالاست. براساس مطالعات صورت‌گرفته، سطح آستانه اشاره شده در بالا برای یک خانواده با دو والد و مستأجر 76621 دلار و برای فرد مجرد مستأجر 85545 دلار می‌باشد. در جدول 6 مقایسه دو طرح اخیر قابل رؤیت است.

 

جدول 6. مقایسه دو حساب پس‌انداز معاف از مالیات و برنامه بازنشستگی ثبت‌شده

موضوع

حسابهای پس‌انداز معاف از مالیات

برنامههای پس‌انداز تعریفشده

هدف اصلی

برای تمام وقایع نیاز به پس‌انداز زندگی

(نه فقط دوران پس از بازنشستگی)

عمدتاً برای نیازهای دوران بازنشستگی

حداقل سن

18 سال

هیچ

حداکثر سن

ندارد

71 سال

زمان سررسید

ندارد

انتهای سالی که فرد به سن 71 سال می‌رسد

حد مشارکت سالانه

6000 دلار(2020)

27230 دلار(2020)

میزان مشارکت براساس درصد درآمد

ندارد

18% درآمد_ براساس حدود مشارکت سالیانه)

مشارکت مازاد

مالیات یک درصدی ماهیانه و یا مالیات 100 درصدی در صورت کشف فرار مالیاتی

مالیات یک درصدی ماهیانه

 (تا 2000 دلار مازاد مشارکت قابل‌قبول است)

امکان انتقال فضای مشارکت استفاده نشده به سال‌های بعد

از هر سال به سالی دیگر

از هر سال به سالی دیگر

نحوه تعدیل حد مشارکت

براساس CPI

براساس متوسط دستمزد صنعتی

امکان انتقال به همسر در زمان مرگ و جدایی

بله، بدون اثرگذاری بر فضای مشارکت

بله، بدون اثرگذاری بر فضای مشارکت

قابل کسر بوده مشارکت صورت‌گرفته

به‌صورت هزینه قابل‌قبول و کسر پذیر نیست

خیر

درآمد ناشی از سرمایه‌گذاری مشمول مالیات

خیر

برداشت از حساب مشمول مالیات می‌شود.

برداشت از حساب مشمول مالیات

امکان برداشت از حساب در هر زمان و با هر هدفی به‌طور معاف از مالیات، اما در زمان مشارکت مجدد درصورتی که فرد فضای مشارکت خالی نداشته باشد، متحمل جریمه می‌شود.

امکان برداشت از حساب در هر زمان و با هر هدفی با پرداخت مالیات مترتب امکان‌پذیر است.

حداقل برداشت

خیر

بله، بعد از تبدیل RRSP به RRIF

اثر بر عواید مبتنی‌بر آزمون‌های وسع همانند طرح امنیت سالمندان، درآمد مکمل تضمین‌شده و...

بر عواید و اعتبار مالیاتی بی‌اثر است

منجر به کاهش عواید و اعتبار مالیاتی می‌شود.

اثر مالیاتی در زمان فوت صاحب حساب

در زمان انتقال به همسر معاف از مالیات است، اما انتقال آن به‌غیر از همسر مشمول مالیات می‌شود.

اگر به همسر منتقل شود خیر

مأخذ: دولت کانادا، بررسی خصیصه‌های طرح‌های لایه سوم، 2020.

 

براساس نظرسنجی صورت‌گرفته از شهروندان کانادایی در سال 2019، عواید مربوط به CPP، OAS، RRSP و TFSAچهار منبع اصلی با بیشترین موارد استفاده برای تأمین هزینه‌های دوران بازنشستگی افراد می‌باشد [6]. جزییات مربوط به این نظرسنجی در نمودار ارائه شده‌ است.

 

Source: Glombek & Francis, 2010, p 21.

نمودار 5. منابع مورد استفاده برای دوران بازنشستگی براساس نظرسنجی بازنشستگی CIBC

 

۴. نظام درمان کشور کانادا

نظام درمان در کشور کانادا براساس اصل اساسی دسترسی به خدمات درمان براساس نیاز و نه توانایی پرداخت افراد به‌موجب سند سلامت کانادا[78] در سال 1984 پایه‌ریزی شد. خدمات بهداشتی و درمانی در کانادا از طریق دولت‌های منطقه‌ای و ایالتی و با بودجه عمومی به شهروندان ارائه می‌شود. نظام درمان در کانادا به‌طور غیررسمی «مراقبت‌های پزشکی»[79] نام داشته و به‌طور جهانی شهروندان کانادا را از مزایای مخصوص به درمان منتفع می‌کند. نظام درمان در کشور کانادا - مشابه کشور انگلیس- از محل درآمد مالیاتی تغذیه کرده و براساس سازوکار غیر متمرکز اداره می‌شود. در کشور کانادا 10 ایالت و 3 منطقه وجود دارد که هر دولت ایالتی و منطقه‌ای مسئول توزیع خدمات بهداشتی و درمانی مختص به ناحیه خود است. همین مسئله نیز سبب تفاوت‌هایی در میزان پوشش پزشکی در مناطق مختلف کانادا شده است [12].

در این کشور تقریباً همه مراقبت‌های بهداشتی توسط شرکت‌های خصوصی ارائه و مستقیماً هزینه مربوط به آنها توسط دولت پرداخت می‌شود. این نظام تقریباً 70 درصد از نیازهای پزشکی کانادایی‌ها را پوشش می‌دهد و 30 درصد باقیمانده عمدتاً از طریق بخش خصوصی پرداخت می‌شود. 30% اخیر عمدتاً مربوط به خدماتی است که تحت پوشش کامل و یا جزئی نظام عمومی درمان قرار نمی‌گیرد. همین مسئله سبب شده‌ است که بیمه درمانی خصوصی در کانادا جایگاه مخصوص به‌خود را داشته ‌باشند و حدود 65 تا 75 درصد کانادایی‌ها تحت پوشش نوعی بیمه درمان تکمیلی قرار بگیرند که اغلب توسط کارفرمایان ارائه می‌شود و یا براساس آنکه افراد جزء جمعیت آسیب‌پذیر کشور (بزرگسالان، معلولین، خردسالان) هستند از خدمات اجتماعی ثانویه منتفع می‌شوند. طبق مطالعه‌ای که توسط مؤسسه اطلاعات بهداشتی کانادا (CIHI)[80] در سال 2017 انجام شده است، 28٪ از هزینه‌های سالیانه بهداشت کانادا یا تحت پوشش خدمات پزشکی خصوصی است یا توسط افراد پرداخت می‌شود.

در کشور کانادا مالیات مخصوص تأمین هزینه‌های درمان وجود ندارد، بنابراین دولت از ترکیب منابع مالیاتی خود همچون مالیات بر درآمد، مالیات بر فروش، مالیات بر املاک، حق امتیاز واردات، بیمه اشتغال (EI) - یا مالیات بر حقوق و دستمزد- و غیره، برای تأمین هزینه‌های بخش درمان استفاده می‌کند. بنابر مطالعه CIHI، در سال 2017 متوسط مردم کانادا 6604 دلار کانادا برای درمان خود مالیات می‌پردازند. مراقبت‌های بهداشتی کانادا فقط «خدمات پزشکی ضروری و بیمارستانی» را پوشش می‌دهد. بااین‌حال، دولت فدرال به‌طور شفاف اعلام نمی‌کند که مجموعه خدمات ضروری شامل چه مواردی می‌شود و تصمیم‌گیری در این حوزه را به اختیار دولت‌های ایالتی و منطقه‌ای واگذار می‌کند.

برنامه‌های منطقه‌ای سلامت که به‌عنوان برنامه‌های بیمه درمانی استانی نیز شناخته می‌شود به‌طور معمول شامل موارد زیر است:

  • درمان اورژانس بیمارستان.
  • عمده‌ مراقبت‌های اولیه و ثانویه، به‌معنای هرگونه خدمات پزشکی ضروری برای کمک به تشخیص و درمان هرگونه آسیب / بیماری.
  • خدمات بارداری (ازجمله مراقبت‌های قبل از زایمان و پس از زایمان).

همه‌ افراد در زمان دریافت خدمات درمان ملزم به پرداخت هیچ مبلغی نیستند و صورت حساب‌های صادره برای دولت فرستاده می‌شود. همچنین مزایای مربوط به طرح درمانی کانادایی عمدتاً شامل برخی موارد همچون موارد زیر نمی‌شود:

  • نسخه دارو.
  • خدمات آمبولانس (به‌جز در ایالت یوکان).
  • مراقبت از دندان.
  • مراقبت از چشم.
  • سمعک.
  • فیزیوتراپی.
  • پروتزهای اندام.
  • مراقبت روان‌شناس.
  • متخصصان عمل جراحی.
  • آزمایشات لازم برای اسناد رسمی (برای مثال گواهینامه رانندگی).

البته همان‌طور که پیش‌تر گفته شد دامنه‌ پوشش خدمات پزشکی در مناطق مختلف متفاوت است و موارد ذکر شده در بالا تنها نمونه‌های معمول عدم شمول طرح درمان رایگان کانادا می‌باشد. شایان ذکر است که بسیاری از موارد اشاره شده در این لیست فوق برای کودکان، افراد بالای 65 سال و افراد با درآمد پایین کماکان جز خدمات طرح رایگان درمان تلقی شده و در اختیار این افراد قرار می‌گیرد. ازجمله مهم‌ترین مواردی که سبب شده افراد در کنار طرح درمان دولت به بیمه‌های خصوصی روی بیاورند، عدم پوشش داروهای تجویزی و مدت زمان طولانی انتظار برای خدمات پزشکی است، به همین سبب حدود 66٪ از شهروندان کانادایی به‌نوعی تحت پوشش بیمه درمان خصوصی هستند.

به‌طور کلی نظام بهداشت و درمان کانادا در سطح جهانی، عملکرد نسبتاً خوبی را از خود به نمایش گذاشته است و از این حیث در مقام چهاردهم دنیا قرار دارد. (دنیل مارتین،2018)[81] در سال 2017 کانادا از نظر سرانه‌ هزینه‌کرد مربوط به سلامت رتبه‌ یازدهم در میان کشورهای OECD را به‌خود اختصاص داده است. (گزارش OECD)[82] هزینه‌های مربوط به درمان در سال 2017، 12% از GDP کشور را به‌خود اختصاص داده‌اند که بنابر تخمین‌های دولت کانادا این رقم در سال 2031 به 18% نیز خواهد رسید.[83]

 

5.نظام مالیاتی کشور کانادا

در بخش حاضر به‌مرور اجمالی نظام مالیاتی کشور کانادا خواهیم پرداخت. براساس قانون مالیات[84] بر درآمد، همه ساکنین کانادا موظفند بر روی کلیه جریان‌های درآمدی خود، مالیات بپردازند؛ حتی میزان مشارکت‌های صورت‌گرفته برای دوران بازنشستگی نیز مانند بیشتر درآمدها مشمول مالیات با نرخ نهایی مالیات استانی و فدرال، مشمول مالیات می‌شود (در ادامه نرخ‌های مربوط به اخذ مالیات را شرح خواهیم داد). در این بین برخی از مستمری‌های اعطایی مبتنی‌بر آزمون وسع هستند و با افزایش درآمد، کم می‌شوند و همچنین در برخی از پرداختی‌ها می‌توان بدهی مالیاتی را از طریق اعتبارات مستمری[85] کاهش داد. ازسوی دیگر زوج‌های متأهل می‌توانند در برخی از مستمری‌ها مطابق با اختیاراتی که قانون برای افراد قائل‌است، بدهی مالیاتی خود را از طریق تقسیم مستمری،[86] کاهش دهند. همان‌طور که پیش‌تر بیان شد، برداشت‌های فراتر از سقف از حساب‌های پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده[87] نیز، مشمول 10 تا 30 درصد پرداخت مالیات هستند.

البته کانادا همانند اکثر کشورهای OECD مالیات تکلیفی اخذ شده از هر فرد را در هنگام تکمیل و ارسال اظهارنامه مالیاتی توسط او، به‌صورت اعتبار بازپرداخت می‌کنند.[88] در ادامه‌ این بخش به ارائه رویه اخذ مالیات بر درآمد در کانادا خواهیم پرداخت.

 

5-1. انواع مالیات

در کانادا به‌دلیل وسعت، سه نوع دولت وجود دارد که هریک از آنها به اخذ نوعی از مالیات مبادرت می‌ورزند و شهروندان موظف به پرداخت آنها هستند. این سه دولت عبارتند از:

  • دولت مرکزی.[89]
  • دولت ایالتی یا قلمروی. [90]
  • دولت شهرداری[91](شامل مالیات بر دارایی و یا انتقال آن)[24].

به‌دلیل نرخ‌های مختلف مالیاتی وضع شده در ایالت‌های مختلف، میزان مالیات‌های عمومی پرداختی از ایالتی به ایالت دیگر متفاوت است و به‌طور کامل وابسته به قوانین و نرخ‌های مرجع محاسبه‌شده در ایالت مذکور می‌باشد [12].

انواع مالیات‌های وضع‌شده در کانادا شامل مالیات فروش PST)[92]، GST[93] و HST[94])، مالیات بر دارایی، مالیات بر سود سرمایه و (در برخی استان‌ها) مالیات بر ماشین، مالیات بر سوخت و مالیات بر دخانیات است.

سیاست‌های مالیاتی در کانادا توسط وزارت دارایی دولت مرکزی تعیین می‌شود و آژانس درآمد کانادا[95] مسئول جمع‌آوری مالیات بر درآمد و اجرای اقدامات مرتبط با تأمین اجتماعی در سطح فدرال (به‌جز در کبک) می‌باشد و در کبک این وظیفه توسط اداره درآمد کبک (RC)[96] صورت می‌پذیرد [14].

بنابر قانون مالیات بر درآمد کانادا، تمامی افراد مقیم موظف به پرداخت مالیات هستند که در آن، اقامت افراد براساس «محل زندگی» که شامل مالکیت خانه کانادایی و یا حتی داشتن حساب در بانک کانادایی، تعیین می‌شود.

کانادا در حال حاضر از ده‌ایالت و سه قلمرو تشکیل شده‌ است که هریک از آنها نرخ‌های مالیات بر درآمد و حتی بازه‌های مختلفی از سطوح درآمد افراد حقیقی را برای اخذ مالیات معرفی می‌کنند. (در بخش نرخ‌های مالیات ایالت‌ها به شرح هریک خواهیم پرداخت).

به‌طور کلی همه‌ افراد مکلفند مالیات دولت مرکزی را پرداخت کنند که بدین‌منظور سطوح درآمدی افراد با پنج بازه‌ی طبقه مالیاتی[97] تعریف‌شده در دولت مرکزی مقایسه می‌شود و براساس نرخ مالیات هر بازه که به‌صورت تصاعدی تعریف‌شده است، مالیات مربوط به هر شخص معین می‌شود. تصاعدی بودن نرخ‌ها بدان معناست که به افرادی با سطوح درآمد بالاتر نرخ‌های بالاتر مالیاتی اصابت می‌کند؛ البته بدین‌گونه که اگر درآمد فرد افزایش یابد به‌گونه‌ای که در طبقه مالیاتی جدید جای بگیرد، تنها بخشی از درآمد فرد در طبقه بالاتر قرار گرفته است با نرخ بالاتر به‌صورت مالیات برای فرد منظور می‌شود. همچنین درآمد مشمول مالیات فرد از طریق کسر هزینه‌های قابل‌قبول[98] از کل درآمد فرد حاصل می‌شود. در جدول زیر نرخ‌ها و طبقه‌های پنجگانه‌ی مالیاتی دولت مرکزی برای سال 2021 نشان داده‌ شده است.

 

جدول 7. نرخ تصاعدی و پلکانی مالیات بر درآمد فدرال

ü         15 درصد برای درآمد 47630 دلار اول مشمول مالیات، به‌علاوه

ü      20.5 درصد از درآمد مشمول مالیات 47630 دلار بعدی (برای براکت درآمد مشمول مالیات 47630 دلار تا 95259 دلار)، به‌علاوه

ü         26 درصد از در آمد مشمول مالیات 52408 دلار بعدی (برای براکت درآمد مشمول مالیات 95259 دلار تا 147667 دلار)، به‌علاوه

ü         29 درصد از درآمد مشمول مالیات 62704 دلار بعدی (برای براکت درآمد مشمول مالیات 147667 دلار تا 210371 دلار) به‌علاوه،

ü        33 درصد درآمد مشمول مالیات بالای 210.371 دلار.

Source: Canada Agency, Tax section, 2020.

 

افراد موظفند تمامی امتیازهایی را که از دولت و سازمان کار و توسعه اجتماعی کانادا دریافت می‌کنند، اعم از مستمری امنیت سالمندان، درآمد مکمل تضمین‌شده در اظهارنامه مالیاتی خود لحاظ کنند. اگر درآمد خالص فرد بیش از 77580 دلار باشد، فرد موظف به بازپرداخت عایدی OAS است. در جدول زیر نحوه محاسبه مالیات برای افراد مختلف نشان داده شده‌ است.

جدول 8. نحوه محاسبه مالیات بر درآمد فدرال

سطوح درآمدی* کمتر از 47630 $

سطوح درآمدی بین 47630 تا 95259 $

سطوح درآمدی بین 95259 تا 147667 $

سطوح درآمدی بین 147667 تا 210371 $

سطوح درآمدی بالاتر از 210371 $

 

*مقصود از «درآمد» در جدول فوق «درآمد مشمول مالیات» و «دلار» معادل با «دلار کانادا» است.

مأخذ: همان .

 

برای مثال فرد با درآمد مشمول مالیات 50000 دلاری، در طبقه دوم مالیاتی با نرخ نهایی مالیات 5/20 درصد قرار می‌گیرد و نحوه‌ محاسبه مالیات وی به‌قرار جدول زیر است:

 

جدول 9. مثال محاسبه میزان مالیات بر درآمد فدرال فردی نوعی با درآمد مشمول مالیات 50000

سطوح درآمدی* کمتر از 47630 $

سطوح درآمدی بین 47630 تا 95259 $

سطوح درآمدی بین 95259 تا 147667 $

سطوح درآمدی بین 147667 تا 210371 $

سطوح درآمدی بالاتر از 210371 $

*مقصود از "درآمد" در جدول فوق "درآمد مشمول مالیات" و "دلار" معادل با "دلار کانادا" است.

مأخذ: همان

 

مطابق جدول 9، پس از کسر 47.630، درآمد باقی‌مانده(2.3700)، در 20/5 درصد (نرخ مالیات طبقه دوم مالیاتی) ضرب می‌شود و سپس با حاصل‌ضرب 47.630 در 15 درصد (نرخ و بازه مربوط به طبقه اول مالیاتی)، جمع می‌گردد و کل مالیات مرکزی که فرد موظف به پرداخت آن است به‌دست می‌آید. در این بین نرخ متوسط مالیات مرکزی که از تقسیم کل مالیات پرداختی بر کل درآمد محاسبه می‌شود، 15/26 درصد است.

به نحوه فوق لحاظ نرخ‌ها برای محاسبه‌ میزان مالیات که در مجموع نرخ‌های مالیاتی ایالتی و مرکزی وجود دارد، نرخ مالیات ترکیبی[99] گفته‌ می‌شود، البته علاوه‌بر نرخ ترکیبی، مالیات‌های دیگری نیز وجود دارد که عمدتاً بر درآمدهای بالا اعمال می‌شود.

ترکیب مالیات‌های ایالتی و مرکزی از حدود 20 درصد برای درآمدهای مشمول مالیات در بازه مالیاتی پایین تا حدود 53 درصد برای درآمدهای موجود در بازه مالیاتی بالا متغیر است. همچنین افرادی که درآمد مشمول مالیات آنها بیش از 20000 دلار است باید هر ساله حق بیمه سلامت[100] پرداخت کنند.

 

5-2. اهم اعتبارات مالیاتی

برخلاف کسور که عمدتاً از درآمد پیش از مالیات فرد کسر می‌شود؛ اعتبارات مالیاتی، میزان مالیاتی که فرد موظف به پرداخت آن است را کاهش می‌دهد. در این بین رایج‌ترین اعتبار مالیاتی که همه می‌توانند آن را درخواست کنند، اعتبار پایه مالیاتی شخصی فدرال[101] است که به فرد این امکان را می‌دهد تا مطابق با اعلام دولت از مبلغی به‌صورت اعتبار بهره‌مند شود؛ این مقدار اعتبار پایه در سال مالیاتی 2020 برابر با میزان 13229 دلار است. ازسوی دیگر هر ایالت نیز اعتباری را تحت عنوان اعتبار ایالتی پایه فردی[102] معرفی می‌کند. در ایالت انتاریو برای مثال میزان این اعتبار در سال مالیاتی 2020 برابر 10783 دلار اعلام شده‌ است [17].

کمک‌هزینه پایه فدرال، هر سال با نرخ تورم تعدیل می‌شود. هر بخشی از اعتبار که مورد استفاده قرار نگیرد به سال‌های آتی غیرقابل انتقال است. این اعتبارات برای مودی و افراد تحت تکفل او یکسان است و درصورتی که درآمد خالص افراد تحت تکفل از سقفی بالاتر باشد، سطح اعتبارات کاهش می‌یابد. در برخی شرایط اعتباری که افراد سالمند و ناتوان تعلق می‌گیرد، اگر تماماً استفاده نشود، قابل انتقال به همسر، والدین، پدر و مادر والدین، فرزند، نوه، خواهر و برادر، عمه، عمو، خاله، دایی و خواهرزاده و برادرزاده است و به‌طور کلی به‌قرار زیر است:

  • افراد عادی (مجرد یا متأهل):
  • در دو براکت اول: 1984 CAD[103] .
  • در براکت آخر: 1845 CAD.
  • در براکت‌های وسط: بین این دو مقدار.
  • افراد ناتوان تحت تکفل بالای 18 سال: 1091 CAD.
  • افراد دارای معلولیت: 1286 CAD .
  • افراد بالای 65 سال: 1146 CAD.

کمک‌هزینه پایه ایالتی، مشابه کمک‌هزینه فدرال است. با این تفاوت که مقادیر آن را دولت‌های ایالتی تعیین می‌کنند و به مالیات پرداختی به ایالت‌ها تعلق می‌گیرد؛ از نوع اعتبار هستند و هر بخشی از اعتبار که مورد استفاده قرار نگیرد به سال‌های آتی غیرقابل انتقال است.

در کنار موارد فوق کمک‌هزینه بازنشستگی نیز به‌صورت اعتبار و تا 15 درصد حقوق بازنشستگی تا سقف 300 دلار کانادا در اختیار افراد قرار می‌گیرد که اعتبارات استفاده نشده در این کمک‌هزینه، قابل‌انتقال به سال‌های آتی به‌مدت نامحدود است و در برخی شرایط اگر تماماً استفاده نشود، قابل‌انتقال به همسر، والدین، پدر و مادر والدین، فرزند، نوه، خواهر و برادر، عمه، عمو، خاله، دایی و خواهرزاده و برادرزاده می‌باشد.

کمک‌هزینه تحصیلات از دیگر اعتباراتی است که در اختیار افراد قرار می‌گیرد. در این امتیاز 15 درصد شهریه با سقف 100 دلار به‌ازای هر مؤسسه برای افراد در نظر گرفته شده‌ است و وام‌های دانشجویی که ذیل قوانین فدرال یا ایالتی داده‌می‌شود مشمول این ردیف اعتبار می‌گردد. درصورتی که از اعتبار سالیانه استفاده نشود، می‌تواند به 5 سال آتی منتقل شود.

از جانب تسهیلات بازار کار نیز تمامی هزینه‌هایی که در قرارداد استخدام، فرد را موظف به پرداخت کرده باشد و هیچ دریافتی از کارفرما بابت این هزینه‌ها صورت نپذیرفته باشد، مشمول این بند است. هزینه‌های رفت و آمد به محل کار نیز ماهیت کسور دارند.

مشارکت در طرح‌های بازنشستگی و پس‌انداز بازنشستگی همچون RPP، PRPP و RRSP تا سقف 18 درصد درآمد سال گذشته (27230 دلار در سال 2020)، در قابل کسور هستند و درنهایت درآمد حاصل از این طرح‌ها در زمانی برداشت، مشمول مالیات می‌شود.

در کانادا همچنین برای افزایش انگیزه‌های افزایش جمعیت طرح‌های بسیاری برای ارائه تسهیلات به خانوار و کودکان وجود دارد که علاوه‌بر مزایای حق اولاد ذیل لایه دوم تأمین اجتماعی، می‌توان به‌کمک هزینه‌های نگهداری از کودکان در قالب کسور به سقف سالیانه 8000 دلار برای کودکان زیر 7 سال و 5000 دلار برای کودکان بین 7 تا 16 سال می‌باشد، البته این موارد تنها درصورتی قابل‌قبول می‌باشد که به‌علت شاغل بودن فرد و کسب‌وکار، وی متحمل هزینه‌هایی شده ‌است. (همانند هزینه پرستار کودک یا شهریه مهدکودک برای والدین شاغل).

 

5-3. مالیات حقوق و دستمزد

مالیات بر حقوق و دستمزد که در سطح فدرال توسط کارفرما از حقوق فرد در منبع کسر می‌شود و در اختیار دولت قرار می‌گیرد، درحقیقت تغذیه‌کننده بیمه اشتغال فرد است. برای کسر این حق بیمه برخلاف موارد مربوط به CPP وQPP که تنها ناظر بر سال‌های 17 تا 71 سال بود، هیچ محدودیت سنی وجود ندارد [19].

همان‌طور که اشاره شد این مبلغ همانند مشارکت‌های موجود در برنامه بازنشستگی کانادا (CPP)، توسط کارفرما به‌انضمام سهم مشارکتی خود کارفرما (1.4 برابر سهم مشارکت کارگر) در منبع کسر شده[104] و در اختیار آژانس درآمد کانادا به‌عنوان مقام مالیاتی قرار می‌گیرد. حداکثر سهم کارگر در سال 2020، 856 دلار کانادا و درنتیجه حداکثر سهم مربوط به کارفرما 1،199 دلار کانادا است.

میزان مشارکت برای شهروندان کبک متفاوت است، مبلغ حداکثر این مشارکت در سال مشابه 650 دلار کانادا برای هر کارگر و حداکثر حق بیمه 911 دلار کانادا برای کارفرما است، البته افراد ساکن در کبک موظفند در طرح حق بیمه والدین کبک (QPIP[105]) نیز مشارکت کنند که حداکثر میزان مشارکت آن برای کارگر و کارفرما 388 و 543 دلار کانادا است.

حق بیمه مربوط به بیمه اشتغال همانند وجوه قابل مشارکت در طرح‌های بازنشستگی کانادا و کبک براساس عایدی ناشی از شغل افراد تعیین می‌شود، همچنین نرخ‌های مربوط به آنها همه ساله براساس محاسبات اکچوئری که توسط دولت فدرال صورت می‌پذیرد تعدیل می‌شود. درحقیقت مسئولیت کارفرما در کانادا از دو بخش تشکیل می‌شود:

  1. جمع‌آوری و پرداخت مشارکت‌های مربوط به برنامه بازنشستگی کانادا (CPP) (یا برنامه بازنشستگی کبک برای ساکنان که در کبک کار می‌کنند).
  2. جمع‌آوری و پرداخت مبالغ مربوط به بیمه اشتغال(EI) .

نکته قابل‌توجه آنکه مجموعه تمامی مشارکت‌های صورت‌گرفته توسط کارگر در CPP، QPP و EI به‌صورت اعتبار مالیاتی از بدهی مالیاتی وی کسر می‌شود. میزان سهم کارفرما در برنامه‌های بازنشستگی دقیقاً برابر با میزان مشارکت کارگر بوده و در بیمه اشتغال 1.4 برابر آن است. در جدول 11 نرخ‌های حاکم بر طرح‌های برنامه بازنشستگی کانادا و بیمه اشتغال مربوط به سال 2020 قابل مشاهده است.

 

Source: Government of canada,Canada revenue Agency,Employment Insurance, 2022,
 EI premium rates and maximums - Canada.ca 

جدول 11. نرخ‌های مشارکت در CPP و EI _ 2022

نوع بیمه

سهم کارفرما

سهم کارگر

کل

برنامه بازنشستگی کانادا

5.25 %

5.25 %

10.50 %

بیمه اشتغال

1.58 %

2.21 %

3.79 %

کل

7.46 %

6.83 %

14.29 %

 

5-4. منابع درآمدی و مجاری هزینهای بودجه دولت

بنابر گزارش مالی دولت در سال 2019 حدود سه‌پنجم کل هزینه‌های بودجه تلفیقی شامل بودجه فدرال، استانی، منطقه‌ای و محلی به مخارج حمایت‌های اجتماعی، درمان و آموزش‌وپرورش اختصاص یافته‌ است. به‌طوری که مجموع مخارج تلفیقی در این سال حدود 798.5 میلیارد دلار کانادا گزارش شده‌ است که بخش عمده آن (61.0٪) صرف هزینه‌های مربوط به حمایت اجتماعی، درمان و آموزش شده‌ است.

هزینه‌های مربوط به آموزش (7/3 درصد)، هزینه‌های مربوط به حمایت اجتماعی (3/4 درصد) و هزینه‌های مرتبط با درمان (2/9 درصد) در سال 2019 رشد کرده‌اند. با رشد 3.4 درصدی در سال 2019 میزان هزینه‌های مربوط به حمایت اجتماعی به 190.6 میلیارد دلار کانادا رسید که این مقدار تقریباً یک‌چهارم (23.9%) کل مخارج دولت را از آن خود کرده‌ است.

شایان‌ذکر است بودجه اختصاص یافته به حمایت اجتماعی صرف برنامه‌های متنوع حمایتی ازجمله برنامه‌های حمایتی سالمندان، مزایای مربوط به خانوار، پرداختی‌های مرتبط با از کارافتادگان و مزایای بیکاری می‌شود. همچنین افزایش 3.4% حادث شده در مخارج این بخش محصول رشد مخارج مربوط به طرح‌های حمایتی سالمندان (افزایش4/9 میلیارد دلاری) و مزایای مربوط به خانوار و فرزندان (3/1 میلیارد دلاری) است [13].

هزینه‌های مربوط به درمان نیز با رشد 2/9 درصدی خود به 186/5 میلیارد دلار افزایش یافته و 23/4٪ از کل مخارج دولت را به‌خود اختصاص یافته‌ است. با توجه به میزان جمعیت کانادا، این میزان بیانگر 4910 دلار کانادا برای هر شهروند کانادایی است. افزایش‌های حاصل شده در این بخش عمدتاً ناظر بر افزایش هزینه خدمات بیمارستانی(3/5%) به 123/4 میلیارد دلار است. درنهایت هزینه‌های مربوط به آموزش با 3.7٪ افزایش به 109/9 میلیارد دلار رسیده و 13/8 درصد از کل هزینه‌های دولت را به‌خود اختصاص داده است [21]. در نمودار زیر مجموع مخارج صورت‌گرفته از محل بودجه تلفیقی برای سال‌های 2019-2028 قابل مشاهده است.

 

نمودار 6. تفکیک مخارج بودجه تلفیقی براساس عملکرد (2019 -2028)

حمایت اجتماعی

آموزش

اقتصادی

سایرشامل: دفاع، امنیت، حفاظت محیط زیست، بازسازی،

فرهنگ ،  امکانات مسکن . مذهب

خدمات عمومی

سلامت

 

مأخذ: مرکز آمار کانادا- تحلیل بودجه‌ی تلفیقی، 2020.

 

ازسوی دیگر بخش عمده هزینه‌های مربوط به بودجه دولت در سطح هر ایالت به هزینه‌های درمان اختصاص دارد. در نمودار زیر همان‌طور که مشخص است هزینه‌های مرتبط با درمان سهم قابل ملاحظه‌ای از میزان هزینه‌های هر ایالت را به‌خود اختصاص داده است.

 

نمودار 7. تفکیک بودجه دولت فدرال براساس عملکرد -2019

سلامت

خدمات عمومی

حمایت اجتماعی

آموزش

سایرشامل: دفاع، امنیت، حفاظت محیط زیست، بازسازی،

فرهنگ ،  امکانات مسکن . مذهب

اقتصادی

 

مأخذ: همان.

نمودار فوق نشان ‌می‌دهد که هزینه‌های مربوط به بخش درمان با 32/7 %، بیشترین سهم از هزینه‌های دولت ایالتی، بخشی و محلی را به‌خود اختصاص داده است. هزینه‌های مربوط به این بخش در سال 2019 حدود یک سوم کل هزینه‌های دولت‌های ایالتی، منطقه‌ای و محلی را از آن خود کرده‌ است و به‌طور سرانه ایالت‌های نیوفونلند و لابرادور (6449 دلار)، نوا اسکوشیا (5،577 دلار) و نیوبرانزویک (5،566 دلار) بالاترین هزینه را متحمل شده‌اند و کمترین هزینه سرانه در انتاریو (4440 دلار)، جزیره پرنس ادوارد (4622 دلار) و بریتیش کلمبیا (4648 دلار) رقم خورده‌ است.

براساس مقادیر میانگین ایالت‌ها، خدمات بیمارستانی بیشترین سهم از هزینه‌های درمان را با بیش از دو سوم (69/9٪) به‌خود اختصاص داده است و پس از آن می‌توان به خدمات سرپایی (13٪) و تجهیزات و لوازم پزشکی (6/1٪) اشاره کرد.

بنابر گزارش سال مالی 2019-2018 دولت کانادا، مالیات بر درآمد، مالیات مربوط به کالا و خدمات، مالیات مربوط به افراد غیر مقیم، سایر مالیات‌ها (شامل حامل‌های انرژی و.).، مالیات شرکت‌ها، سایر درآمدها و حق بیمه‌های اشتغال بازوهای اصلی تأمین منابع دولت هستند که در نمودار زیر می‌توان سهم هریک از موارد فوق را در تأمین بودجه دولت مشاهده کرد.

نمودار 8. تفکیک منابع درآمدی دولت 2019

 

 

مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی

 

مالیات بر درآمد شرکت ها

درآمدهای دیگر

بیمه اشتغال

سایر مالیات ها شامل حامل های انرژی، آب و ..

 

مالیات کالا و خدمات

مالیات افراد غیر مقیم

 

مأخذ: گزارش مالی دولت کانادا، 2019-2018.

 

همان‌طور که در نمودار 8 مشخص است، مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی حدود 50% منابع دولت را به‌خود اختصاص داده و بیشترین سهم از بودجه دولت از منظر منابع است.

بنابر گزارش دولت کانادا کل بودجه سال 2022-2021، 342.2 میلیارد دلار کانادا است که 200/3 میلیارد آن صرف مواردی می‌شود که بنابر قانون بر ذمه‌ دولت است. اولین و پر هزینه‌ترین بخش مربوط به هزینه‌های دولت در این سال ذیل موارد قانونی، مربوط به مخارج طرح امنیت سالمندان با 47/07 میلیارد دلار کانادا می‌باشد و مخارج مربوط به طرح درآمد مکمل تضمین‌شده 14/63 میلیارد دلار تخمین زده شده ‌است. این ارقام نشان‌دهنده بار مالی بسیار زیاد این طرح‌ها بر هزینه‌های دولت و صرف و تعبیه‌ مبالغ بسیار بالایی برای آنها در ردیف‌های بودجه است.

 

6.جمع‌بندی

همان‌طور که در این گزارش به تفضیل بیان شد، کشور کانادا همانند سایر کشورهای OECD دارای نظام تأمین اجتماعی سه لایه است و به‌موجب طرح‌های متنوع در این لایه‌ها توانسته، گروه‌های مختلف را تحت پوشش مستقیم و یا غیرمستقیم قرار دهد. این کشور به منظر تعدیل مشکلات پایداری نظام بازنشستگی خود، رشته اصلاحاتی را در حدود 20 سال دنبال کرد که از مؤثرترین آنها، در کنار اصلاحات پارامتریک، می‌توان به احیای سرمایه‌گذاری، نظارت کارآمد بر آن و تعیین اصول شفافیت اشاره کرد. همچنین این کشور برای بهبود رفاه افراد بازنشسته بدون ایجاد بار مالی جدی بر دوش دولت به بسط و توسعه لایه سوم نظام خود مبادرت ورزید تا بتواند با ترغیب افراد از طریق ابزارهای مختلفی همچون مزیت‌های مالیاتی جهت افزایش پس‌انداز اختیاری شخصی برای دوران بازنشستگی بخشی از فشار مالی خود را تعدیل کند.

در لایه سوم این نظام شاهد طرح‌های متنوعی همچون برنامه‌های ثبت‌شده مستمری[106] (RPPs) با یک کارفرما، اتحادیه و یا سایر حامیان مالی، برنامه‌های پس‌انداز بازنشستگی ثبت‌شده انفرادی یا گروهی[107]( RRSPs) و حساب‌های پس‌انداز معاف از مالیات[108] TFSA (از سال 2009) هستیم که هریک با اصول تبیینی مشخص، ارائه معافیت مالیاتی و یا امکان به تعویق انداختن پرداخت مالیات مورد اقبال قرار گرفته‌اند. براساس نظرسنجی صورت‌گرفته از شهروندان کانادایی در سال 2019، عواید مربوط به CPP، OAS، RRSP و TFSAچهار منبع اصلی با بیشترین موارد استفاده برای تأمین هزینه‌های دوران بازنشستگی افراد است.

درحقیقت دولت با تأمین منابع کافی از محل انواع مالیات‌ها به‌ویژه مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی توانسته‌ است، به‌خوبی بخش حمایت‌های اجتماعی، درمان و آموزش‌وپرورش را تغذیه کند. به‌طوری که حدود 61 % کل هزینه‌های بودجه تلفیقی فدرال، منطقه‌ای و محلی در سال 2019 مطابق گزارش مالی این کشور به بخش حمایت اجتماعی، درمان و آموزش اختصاص یافته‌ است. در این بین برنامه‌های حمایت اجتماعی شامل برنامه‌های حمایتی سالمندان، مزایای مربوط به خانوار، پرداختی‌های مرتبط با از کارافتادگان و مزایای بیکاری می‌شود که رقم اختصاص یافته خالص به این بخش حدود 190.6 میلیارد دلار کانادا (تقریباً یک چهارم کل مخارج دولت) می‌باشد که بسیار تأمل‌انگیز است.

ازسوی دیگر حدود 50 درصد منابع درآمدی دولت از محل مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی، 15.2 درصد از محل مالیات بر درآمد شرکت‌ها و 11.5 درصد از محل مالیات بر کالا و خدمات تأمین می‌شود که رقم‌های قابل‌توجهی است.

درنهایت بیان این نکته ضروری است که، نظام چندلایه کشور کانادا یکی از بهترین نظام‌های تأمین اجتماعی در دنیاست که توانسته، با تمرکز مدیریت نهادها، متنوع‌سازی و گسترش طرح‌های لایه‌های مختلف، ایجاد جذابیت کافی برای مشارکت افراد در طرح‌های اختیاری لایه دوم و سوم، لزوم شفافیت سطوح درآمدی افراد برای دریافت عواید لایه اول و یا مزیت‌های مالیاتی لایه سوم، پایداری‌سازی منابع درآمدی خود از محل مالیات‌ها و هدفمند کردن هزینه‌های بخش تأمین اجتماعی حمایت چشمگیری برای شهروندان خود به ارمغان آورد.

7. پیوست - انتخاب کشورهای هدف

در عرصه حاضر مشکلات صندوق‌های بازنشستگی و به‌طور کلی نظام تأمین اجتماعی با تلاش صاحب‌نظران این حوزه بر کسی پوشیده نیست؛ مشکلاتی که از زمزمه آنها بیش از یک دهه می‌گذرد و اکنون به ابر‌چالش‌های کشور بدل شده ‌است، اما معضلاتی که امروزه نظام تأمین اجتماعی کشور با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کند قطعاً در دنیا مصداق‌هایی داشته و دارد. از‌این‌رو بررسی تجارب کشورهایی که به‌خوبی این چالش‌ها را مرتفع کردند و یا مواردی که اکنون در دوران گذار رفع این معضلات می‌تواند راهنمای خوبی برای اتخاذ سیاست و روش مناسب در مواجهه با بحران‌های این حوزه باشد، اما نکته حائز اهمیت در این فرایند میزان انطباق پتانسیل‌های کشورهای مورد بررسی با بسترهای حاکم در ایران و قابلیت مقایسه‌پذیری این دو است. در‌حقیقت، استخراج کشورهای موفق در اصلاح نظام تأمین اجتماعی، بررسی و گزارش سیاست‌های آنها که تا حد زیادی متأثر از ویژگی‌های ذاتی آن کشورهاست، نه‌تنها نمی‌توان کمک شایانی به حل معضل نظام تأمین اجتماعی ایران کنند، بلکه در پاره‌ای موارد منجر به تشدید مشکلات این نظام خواهد شد. همچنین به‌دلیل آنکه قواعد حاکم در سیستم تأمین اجتماعی به‌شدت از بازار نیروی نیروی کار اثر می‌پذیرد، برای دستیابی به راهکارهای عملیاتی و البته عمقی، لازم است؛ شاخص‌های تشریح‌کننده این بازار در کشورهای موفق مورد تحلیل قرار گرفته و میزان انطباق‌پذیری آن با فاکتورهای مشابه بازار نیروی کار ایران مورد بررسی قرار گیرد.

درنتیجه انتخاب دقیق و حساب شده کشورهای هدف از مهم‌ترین گام‌های اساسی در این فرایند پژوهشی بوده و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در این بین احتساب ملاحظات ریزبینانه و دقیق می‌تواند نتایج حاصله را مطمئن‌تر و قابل اتکاتر کند. به این منظور در ادامه این فصل به تشریح روند دستیابی به کشورهای مطلوبی که می‌تواند در مقام قیاس با ایران آشکار شوند، خواهیم پرداخت.

در این پژوهش از میان 37 کشور عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[109] سعی بر دستیابی به کشورهای مطلوب داریم. کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی به‌دلیل مدون و موجود بودن عمده اطلاعات مورد نیاز، انتخاب شده‌اند. اسامی این کشورها در جدول زیر اشاره شده‌ است.

 

جدول 2. لیست کشورهای مورد بررسی- 37 کشور عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی

استرالیا

اتریش

بلژیک

کانادا

شیلی

کلمبیا

جمهوری چک

دانمارک

استونی،

فنلاند

فرانسه

آلمان

یونان

مجارستان

ایسلند

ایرلند

رژیم صهیونیستی

ایتالیا

ژاپن

کره‌جنوبی

لتونی

لیتوانی

لوکزامبورگ

مکزیک

هلند

نیوزلند

نروژ

لهستان

پرتغال

جمهوری اسلواکی

اسلوونی

اسپانیا

سوئد

سوئیس

ترکیه

آمریکا

انگلستان

           

مأخذ: دستاورد پژوهش.

 

فرایند انتخاب کشور مطلوب از طریق پیمودن دو گام صورت می‌پذیرد. در گام اول، ضمن انتخاب متغیرهای مقایسه‌ای[110] به مقایسه نظیر‌به‌نظیر متغیرهای مذکور در کشورهای مختلف و ایران می‌پردازیم و مسلماً کشورهایی با حداقل فاصله در تعداد شاخص‌های بیشتر، مورد تأیید قرار می‌گیرند. در گام دوم با انتخاب متغیرهای هدف به بررسی عملکرد کشورهای منتخب گام قبلی می‌پردازیم، کشورهایی با بالاترین سطح عملکرد به‌عنوان لیست نهایی کشورهای مطلوب انتخاب خواهند شد. در ادامه به تشریح بیشتر هریک از دو گام و نحوه انتخاب متغیرها خواهیم پرداخت.

در مرحله بعد با انتخاب متغیرهای مقایسه‌ای سعی بر دستیابی به منطبق‌ترین کشورها با ساختار ایران هستیم. به‌دلیل آنکه نیروی کار بخش تقاضای بازار تأمین اجتماعی را تشکیل می‌دهد و انجام هر‌گونه اصلاحات در نظام تأمین اجتماعی تا حد زیادی منوط به فاکتورهای حاکم در این بازار است؛ حتماً باید در تحلیل لحاظ شود. از‌سوی دیگر متغیرهای مربوط به وضعیت و قدرت اقتصاد حاکم بر آن (همچون جمعیت، تولید ناخالص داخلی، برابری قدرت خرید و..) که الزاماً مربوط به بازار نیروی کار نیست؛ اما منعکس‌کننده پتانسیل کشورهاست، نیز باید در تحلیل گنجانده شود. در این بخش به تشریح متغیرهای مذکور خواهیم پرداخت.

همان‌طور که پیش‌تر بیان شد، وضعیت بازار نیروی کار، فاکتورها و شاخص‌های آن بر سیستم تأمین اجتماعی و توازن آن بسیار اثرگذار است. این بازار به‌عنوان تقاضاکننده خدمات ارائه شده‌ نظام تأمین اجتماعی به‌شدت در مباحث اعمال اصلاحات و تغییرات این سیستم اثرگذار است و برای حل ریشه معضلات نظام تأمین اجتماعی نباید به‌هیچ‌وجه نادیده گرفته شود. در سال 1999 سازمان بین‌المللی کار[111] طی گزارشی دست به انتشار شاخص کلیدی بازار نیروی کار[112] کرد تا از طریق آن بتوان مبنایی ثابت و تقریباً همه‌جانبه برای مقایسه وضعیت بازار نیروی کار کشورهای مختلف در دست داشت. این متغیرهای هر دو سال یک‌بار منتشر می‌شوند و شامل متغیرهای اشتغال (از نظر وضعیت، شاخص‌ها، ساعات و..).، کمبود کار، وضعیت کار (از نظر دستمزدها، هزینه‌های جایگزینی، فقر افراد شاغل و..). و ویژگی‌های جویندگان شغل (از نظر تحصیلات و کارایی) است. شاخص کلیدی بازار نیروی کار شامل 17 مختص بازار نیروی کار هستند. این شاخص‌ها عبارتند از: «نرخ مشارکت نیروی کار»،[113] «نسبت اشتغال»،[114] «وضع شغلی»،[115] «اشتغال بر حسب بخش اقتصادی»،[116] «اشتغال در گروه‌های عمده شغلی»،[117] «کارکنان پاره‌وقت»،[118] «ساعات کار»،[119] «اشتغال در اقتصاد غیررسمی»،[120] «بیکاری»،[121] «بیکاری جوانان»،[122] «بیکاری بلندمدت»،[123] «نرخ اشتغال ناقص زمانی»[124] «جمعیت خارج از نیروی کار»،[125] «دستیابی تحصیلی و بی‌سوادی»،[126] «دستمزدها و هزینه‌های جبران خدمات،[127] بهره‌وری کار»[128] و «فقر، توزیع درآمد شاغلان در طبقه‌بندی اقتصادی و فقر کار»[129] می‌توان ارزیابی درست‌تری از بازار کار ایران داشت.

همان‌طور که مشخص است متغیرهایی همچون نرخ مشارکت نیروی کار از جنس پتانسیل و ظرفیت‌های ذاتی یک کشور هستند، در‌نتیجه در رسته متغیرهای مقایسه‌ای از آنها استفاده می‌شود؛ اما متغیرهایی مانند سطح بیکاری از نوع متغیرهای هدف هستند که همواره کشورها سعی در کنترل و بهبود آن دارند، به همین منظور از آنها در رسته متغیرهای هدف (که در بخش بعدی به تشریح بیشتر آن خواهیم پرداخت) استفاده می‌کنیم.

در جدول زیر لیست متغیرهای مقایسه‌ای انتخاب‌شده، به تفکیک شاخص‌های کلیدی بازار نیروی کار و... آن به‌همراه تعریف هر‌یک، قابل مشاهده است.

 

جدول 3. لیست متغیرهای مقایسهای

شاخص

تعریف

شاخصهای کلیدی بازار نیروی کار ( )

1

نرخ مشارکت نیروی کار[130]

نسبت جمعیت فعال (شاغل و بیکار) به‌کل جمعیت

2

نسبت اشتغال به جمعیت[131]

نسبت شاغلین به‌کل جمعیت

3

وضع شغلی[132]

تفکیک شاغلان به دو بخش خصوصی و دولتی

4

اشتغال برحسب بخش اقتصادی[133]

تفکیک اشتغال به سه بخش کشاورزی، خدمات و صنعت

5

کارکنان پاره‌وقت[134]

افرادی با ساعات کار کمتر از کارکنان تمام‌وقت در هفته مرجع

6

دستیابی تحصیلی و بی‌سوادی[135]

سهم شاغل دارای تحصیلات عالی به‌کل شاغلین

شاخصهای خارج از

7

جمعیت کل[136]

تعداد افراد یک کشور و توزیع جنسیتی آن

8

نسبت وابستگی کل

نسبت افراد کمتر از 20 سال و 65 سال به بالا به افراد رده سنی 64-20

9

سهم افراد شاغل

سهم 64-15 به‌کل جمعیت

10

سهم افراد مسن

سهم افراد 65 سال به بالا به‌کل جمعیت

11

نسبت وابستگی افراد مسن

نسبت افراد 65 سال به بالا به افراد رده سنی 64-15

12

تورم[137]

افزایش مداوم در متوسط سطح عمومی قیمت‌ها (شاخص قیمت‌ها)

13

حداقل دستمزد[138]

حداقل عایدی ماهیانه همه کارگرها

14

تولید ناخالص داخلی سرانه[139]

ارزش پولی همه کالاها خدمات تولیدی که در داخل یک کشور در دوره‌ای مشخص تولید می‌شود.

مأخذ: دستاورد پژوهش.

همان‌طور که در جدول فوق مشخص است، متغیرها به دو دسته  و خارج از  تفکیک‌ شده‌اند. در دسته اول، اولین شاخص یعنی مشارکت نیروی کار به‌دلیل مهم‌ترین فاکتور بازار نیروی کار انتخاب‌شده است. شاخص نسبت اشتغال به جمعیت نیز به‌جهت نشان دادن جمعیت ایجادکننده ارزش‌افزوده در کشور در لیست فوق گنجانده شده ‌است. شاخص وضعیت اشتغال به تفکیک بخش‌های کشاورزی، صنعت و خدمات، به‌منظور درک بهتر و از بازار نیروی کار و لحاظ سطح و الگوی توسعه در هر سه بخش عمده اقتصادی انتخاب‌شده است. همچنین از شاخص کارکنان پاره‌وقت به‌منظور لحاظ تمامی ارز افزوده‌های حاصل شده و نوسانات سیکلی بازار نیروی کار بهره‌برداری شده ‌است. در‌نهایت از شاخص دستیابی تحصیلی و بی‌سوادی برای بررسی و مقایسه وضعیت تحصیلی نیروی شاغل کشور با سایر کشورها به‌عنوان آخرین شاخص کلیدی بازار نیروی کار در لیست متغیرهای مقایسه‌ای استفاده شده‌ است.

در دسته دوم به‌لحاظ متغیرهای اساسی مهم و خارج از  پرداختیم که اولین آنها جمعیت کل به‌منظور انعکاس کل پتانسیل و نیروی انسانی بالفعل و بالقوه کشور در لیست لحاظ شده‌ است، اما سایر متغیرهای جمعیتی مانند نسبت وابستگی افراد مسن، ساختار سنی، نسبت وابستگی کل، سهم افراد شاغل و سهم افراد مسن به درک بهتر هرم سنی جمعیتی و مقایسه اصولی‌تر کشورها کمک می‌کند. هرم‌های سنی و هر‌گونه تغییرات در آنها به‌سبب ایجاد تغییرات در نسبت تعداد افراد شاغل با سن بازنشستگی به شاغلین جوان می‌تواند منجر به بروز فشارهای مالی بر صندوق‌ها و یا تشدید این فشارها شود. همچنین از شاخص تورم برای نشان دادن نوسانات ارزش پول استفاده شده که شاخص قیمت مصرف‌کننده با لحاظ کل اقلام[140] در لیست گنجانده شده ‌است. همچنین به‌عنوان نظام انگیزه‌ای برای کار کردن، قدرت اتحادیه‌های کارگری، سطوح فقر از شاخص حداقل دستمزد به‌صورت برابری قدرت خرید [141] به‌منظور تسهیل در روند مقایسه بین کشورها بهره‌برداری شده ‌است. در‌نهایت میزان تولید ناخالص داخلی کشور به‌عنوان معرف اندازه اقتصاد کشور که از مقدار سرانه و ثابت برحسب دلار و سال پایه 2010 برای قابل اتکاتر شدن نتیجه تحلیل، در لیست گنجانده شده ‌است. در این بین به‌منظور دستیابی به منطبق‌ترین کشورها با پتانسیل‌ها و ویژگی‌های ایران هریک از شاخص‌های شانزده‌گانه[142] فوق بر شاخص متناظر ایران تقسیم شده و اعداد حاصله با عدد یک سنجیده می‌شوند. همچنین به‌دلیل آنکه توزیع اعداد حاصله الزاماً نرمال نیست، با استفاده از قضیه چبی شف از فاصله اطمینان  به‌عنوان فاصله مطلوب با حداقل شکاف استفاده می‌شود.

نتایج این گام، لیست کشورهای منتخب حاصل از فاز اول پژوهش می‌باشد که در جدول زیر به آنها اشاره شده‌ است.

 

جدول 4. لیست کشورهای منتخب گام اول (براساس 16 شاخص مقایسهای)

کانادا

بلژیک

استرالیا

پرتغال

ترکیه

لوکزامبورگ

دانمارک

جمهوری چک

کلمبیا

لهستان

شیلی

فرانسه

فنلاند

استونیا

نروژ

نیوزیلند

ایسلند

یونان

مجارستان

جمهوری اسلواکی

اسلوونی

لیتونی

ایتالیا

ایرلند

اسپانیا

لیتوانی

هلند

مأخذ: همان.

 

گام اول منتج به لیست 27 کشور منتخب است که حداقل شکاف را در متغیرهای مقایسه‌ای با ایران دارند. در گام بعدی با لحاظ متغیرهای هدف به رده‌بندی کشورهای فوق با توجه به بهترین عملکرد در حوزه شاخص‌های بازار نیروی کار و تأمین اجتماعی خواهیم پرداخت.

در گام دوم، تمامی متغیرهای لحاظ شده به‌گونه‌ای معضلات فعلی کشور بوده و همواره به‌دنبال سیاستگذاری صحیح برای تعدیل آنها هستیم از طرفی دیگر رفع معضلات عمیق آنها به‌صورت مستقیم می‌تواند سبب بهبود سیستم تأمین اجتماعی و تخفیف بحران‌های شدید آن شود. برای مثال تعدیل هر‌چند اندک معضل بیکاری می‌تواند جریان ورودی و حق بیمه‌پرداز به صندوق‌ها افزایش دهد و هر‌چقدر این افراد از سنین کمتر وارد بازار نیروی کار و در‌نتیجه صندوق شوند، صندوق جوان‌تر و کمتر دچار معضلات ناپایداری جمعیتی و یا مالی می‌شود. درنتیجه عملکرد کشورهای منتخب گام نخست در این گام مورد بررسی قرار می‌گیرد و کشورهایی با بالاترین عملکرد به‌عنوان مطلوب‌ترین موارد گزارش می‌شوند.

از‌سوی دیگر، متغیرهای هدف نیز مانند متغیرهای مقایسه‌ای از دو دسته شاخص‌های کلیدی بازار نیروی کار و خارج از آن تشکیل شده که در جدول زیر لیست آنها به‌همراه تعریف هریک گنجانده شده‌ است.

 

جدول 5. لیست متغیرهای هدف

شاخص

تعریف

 

شاخصهای کلیدی بازار نیروی کار

1

بیکاری[143]

نسبتی از نیروی کار که دارای شغل نبوده و به‌طور فعال دنبال شغل می‌شوند

2

بیکاری جوانان[144]

نسبت بیکاران 29-15‌ساله به جمعیت فعال این رده سنی

3

نرخ اشتغال ناقص زمانی[145]

نسبت جمعیت شاغل ناقص زمانی به‌کل جمعیت فعال[146]

4

فقر، توزیع درآمد شاغلان در طبقه‌بندی‌های اقتصادی و فقر کار[147]

خط‌فقر، ضریب جینی و نسبتی از افراد شاغل که اعضای خانواده پایین‌تر از خط‌فقر هستند.

شاخصهای خارج از

5

کیفیت زندگی کاری[148]

سطح عمومی کیفیت زندگی فرد شاغل

6

پوشش حمایت اجتماعی[149]

نسبتی از جمعیت که تحت پوشش حمایت اجتماعی هستند.

7

نرخ بیکاری براساس سطح تحصیلات[150]

نرخ بیکاری گروه‌های تحصیل‌کرده کشور

8

امید به زندگی[151]

زمانی که به‌طور متوسط فرد متصور است برای زندگی براساس سنی فعلی خود و بسیاری از فاکتورهای دیگر

9

شاخص توسعه انسانی[152]

تلفیقی از سه عنصر اصلی دسترسی به آموزش، زندگی طولانی و سطح زندگی مناسب

مأخذ: همان.

 

همان‌طور که در جدول فوق مشخص است؛ متغیر بیکاری به سبب لحاظ بیکاری‌های کوتاه‌مدت و نوسانات بازار کار و بیکاری بلندمدت و آثار سوئی مانند تقلیل شانس یافتن شغل، منقضی شدن مهارت‌های فرد و از دست رفتن مزایا شاغل بودن در تحلیل لحاظ شده‌اند؛ همچنین بیکاری جوانان به‌منظور انعکاس بیکاری نیروی کار فاقد مهارت در لیست گنجانده شده ‌است. از‌سوی دیگر نرخ اشتغال ناقص زمانی نشان‌دهنده کاهش توانایی بازار در ایجاد اشتغال کامل برای افراد خواهان کار است و درنتیجه احتمال خروج آنها از سیستم بازنشستگی به‌دلیل عدم امکان پرداخت حق بیمه بازنشستگی را افزایش می‌دهد. چهار متغیری که به آنها اشاره شده همگی مربوط به شاخص‌های کلیدی بازار نیروی کار می‌باشند، اما متغیر ضریب جینی، کیفیت زندگی کاری، پوشش حمایت اجتماعی، امید به زندگی و شاخص توسعه انسانی به‌سبب اثرگذاری مستقیم بر رفاه اجتماعی در لیست گنجانده شده‌اند. در‌نهایت شاخص نرخ بیکاری براساس سطح تحصیلات نیز به‌عنوان آخرین متغیر، لیست شاخص‌های هدف لحاظ شده‌ است.

در‌نتیجه 27 کشور منتخب حاصل از گام اول براساس عملکردشان در هریک از شاخص‌های هدف امتیاز تعلق می‌گیرد که این امتیاز برای شاخص‌های بیکاری به‌صورت برعکس است. توضیح آنکه کشوری با پایین‌ترین نرخ بیکاری بالاترین امتیاز را از آن خود می‌کند. در‌نهایت کشورهایی با بالاترین امتیاز به‌عنوان لیست نهایی منتخب معرفی می‌شوند. همچنین به‌جهت اطمینان از عملکرد مؤثر کشورهای انتخابی در حوزه رفاه و تأمین اجتماعی به متغیرهای سه‌گانه؛ «کیفیت زندگی شغلی»، «شاخص توسعه انسانی» و «پوشش حمایت اجتماعی» وزنی مضاعف اعطا می‌کنیم؛ به این شرح که 9 کشور اول از 27 کشور، پس از رتبه‌بندی براساس امتیازدهی به عملکرد آنها انتخاب و مجدداً از نظر عملکرد در سه شاخص فوق‌الذکر رتبه‌بندی می‌شوند. در‌نهایت چهار کشور نهایی با بالاترین امتیاز به‌عنوان مطلوب‌ترین کشور از نظر عملکرد در شاخص‌های مربوط به بازار کار و رفاه و منطبق‌ترین بر ساختار و پتانسیل‌های ایران انتخاب می‌شوند. در جدول زیر به لیست کشورهای نهایی مطلوب اشاره شده‌ است.

 

جدول 6. لیست کشورهای نهایی منتخب

 

کانادا

هلند

استرالیا

نروژ

مأخذ: دستاورد پژوهش.

 

گزیده سیاستی

 توجه به سرمایه گذاری از طریق ایجاد بسترهای لازم، حذف قیود دست و پاگیر، ایجاد معیارهای شفافیت، گسترش لایه سوم نظام تأمین اجتماعی با استفاده از مزیتهای مالیاتی، توجه به سلایق گروههای مختلف درآمدی، ایجاد گزینه های متنوع برای جذب جامعه و پایدارسازی جریان درآمدی دولت با احیا جایگاه مالیات از مهمترین آموزه های اجرایی سیستم تأمین اجتماعی کاناداست.

 

  1.  

    1. Baldwin, Bob (2010). Pension Reform in Canada: A Guide to Fixing Our Futures Again. Institute for Research on Public Policy (IRPP).
    2. Barr, N.; Diamond, P. 2008. Reforming pensions: Principles and choices. Oxford, Oxford University Press.
    3. Aon 2018. Canada Pension Plan and Quebec Pension Plan Enhancements: What’s Next?
    4. Denison, David (2009). The Canadian Model: Moving from Sustainability to Sufficiency. Notes for remarks at 16th Annual International Conference of Social Security Actuaries and Statisticians, Ottawa, Canada (September 16).
    5. Little, Fixing the Future, chapter 17; Harvard Business Review case study, “The Canada Pension Plan Investment Board: October 2012” (Harvard Business School, Cambridge, MA, 2014).
    6. CPP investment board (2020), annual report.
    7. Keith Ambachtsheer, “The ‘Canada Model’ for Pension Fund Management: Past, Present, and Future, ” August 1, 2017.
    8. Richard Ivey School of Business case study, “The Canada Pension Plan Investment Board: Governance” (2010); Rozanov, “Public Sector Investment Funds: How the Bestin-Breed Evolved.”
    9. Bruce Little, Fixing the Future: How Canada’s Usually Fractious Governments Worked Together to Rescue the Canada Pension Plan (Toronto: Rotman-UTP Publishing, 2008)
    10. Canada Pension Plan Investment Board Act (SC 1997, c. 40).
    11. Fiona Stewart, Romain Despalins, and Inna Remizova, “Pension Funds, Capital Markets, and the Power of Diversification” (World Bank, Washington, D.C. July 2017)
    12. William Price, John Ashcroft, and Michael Hafeman, “Outcome Based Assessments for Private Pensions: A Handbook” (working paper, World Bank, Washington, D.C., June 2016).
    13. World Bank (2017), “The Evolution of the Canadian Pension Model: Practical lesson for Building World-class Pension Organization.
    14. Wolfson, Michael C. (2011). Projecting the Adequacy of Canadians’ Retirement Incomes. Institute for Research on Public Policy (IRPP).
    15. Office of the superintendent of financial institutions Canada (2018), “multi-pillar Pension systems: Lessons from Canada and internationally.
    16. Government of Canada (2021),”public Pension Reports / pillar3” https://www.canada.ca/en/services/benefits/publicpensions.
    17. FRIEDMAN, J. N. (2016): “Tax Policy and Retirement Savings, ” in The Economics of Tax Policy, ed. by A. J. Auerbach, and K. Smetters, chap. 10. Oxford University Press.
    18. William B. P. Robson,(2017),” Rethinking Limits on Tax-Deferred Retirement Savings in Canada”, C. D. Howe Institute Commentary 495; ISBN: 978-1-987983-46-3.
    19. AL ZAMAN, A. (2017): “The Distributional Impacts of Canada’s Tax-Free Savings Accounts, ” Canadian Public Policy, 43(4), 331–349.
    20. KESSELMAN, J. R. (2015): “Expanding Tax-Free Savings Accounts - Doubly Troubling, ” Research Paper 7, Simon Fraser University School of Public Policy
    21. Jamie Golombek (2020), ” The RRSP, the TFSA and the mortgage: Making the best choice”, Managing Director, Tax and Estate Planning, CIBC Private Wealth Management, May 2020.
    22. Adam M. Lavecchia,(2018),” Tax-Free Savings Accounts: Who uses them and how? ”, Department of Economics Faculty of Social Sciences University of Ottawa, January 2018.
    23. Canadian Institute for Health Information (CIHI), National Health Expenditure Trends, 1975 to 2017
    24. Government of canada, Financial consumer Agency of canada, Provincial and territorial income tax,2021. 9.2.5 Provincial and territorial income tax - Canada.ca

       25 .  Canada Income Tax Act, R.S.C. 1985, c. 1 (5th Supp)., (2020), Published by the Minister of Justice, November 19,  2020.

    1. Clemens, Jason, Niels Veldhuis, and Robert P. Murphy (2013). Tax Payers and Tax Takers: Is the Trend of Tax Progressivity in the US Emerging in Canada? Fraser Institute.
    2. Federal Income Tax and Benefit Guide ,2020.
    3. Government of canada, Canada revenue Agency, Employment Insurance, 2022.
    4. Canada statistics (2020), ” Social protection’s spending in federal, provincial, territorial and local expenditure”.
    5. Government of Canada (2020), ” Annual Financial Report of the Government of Canada Fiscal Year 2018–2019”.
    6. Bob Baldwin, “Assessing the Retirement Income Prospects of Canada’s Future Elderly: A Review of Five Studies” (C. D. Howe Institute Commentary 456, C. D. Howe Institute, Toronto, 2016).
    7. Keith Ambachtsheer, The Future of Pension Management: Integrating Design, Governance, and Investing (New York: John Wiley & Sons, 2016).
    8. Jamie Golombek & Tess Francis, “Retiring Right: Understanding the Taxation of Retirement Income”, Tax & Estate Planning, CIBC Financial Planning and Advice,2019.
    9. Ferley, Paul, Nathan Janzen, and David Onyett-Jeffries (2010). RRSP Contributions 1968 to 2008 … and beyond to 2020. RBC Economics.
    10. Kesselman, Jonathan R. (2010). Expanding Canada Pension Plan Retirement Benefits: Assessing Big CPP Proposals. SPP Research Papers. University of Calgary.
    11. Service Canada (2020). TFSA and RRSP contribution limits. Table of Paid CPP Contributions (1985-2006).
    12. Jamie Golombek (2020), ” Blinded by the “refund”: Why TFSAs may beat RRSPs as better retirement savings vehicles for some Canadians”, Managing Director, Tax and Estate Planning, CIBC Private Wealth Management, August 2020.
    13. LAVAECCHIA, A. (2018): “Do ‘Catch-up Limits’ Raise Retirement Saving? Evidence from a Regression Discontinuity Design, ” National Tax Journal, forthcoming.
    14. Baldwin, B. 2010. Pension Reform in Canada: A Guide to Fixing Our Futures Again. IRPP Study, No. 13. Montreal: Institute for Research on Public Policy.