نوع گزارش : گزارش های راهبردی
نویسندگان
1 مدیر کل دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
2 پژوهشگر ارشد گروه انرژی دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
چکیده
تحولات بازار گاز پس از جنگ اوکراین و بروز بحران انرژی در اروپا، کشورهای این قاره را واداشت تا به منظور کاهش وابستگی به واردات گاز از روسیه، به دنبال جایگزین از سایر کشورها باشد. یکی از این جایگزین ها، ظرفیت تأمین گاز از شرق مدیترانه است. این گزارش به ارزیابی میزان ذخایر، ظرفیت تولید و همچنین بازارهای بالقوه گاز شرق مدیترانه و آثار آن بر بازارهای گاز ایران می پردازد. ارزیابی ها نشان می دهد با توجه به حجم مازاد عرضه گاز کشورهای شرق مدیترانه، در کوتاه و میان مدت، گاز طبیعی کشورهای این منطقه نمی تواند سهم قابل توجهی از بازار گاز اروپا را به خود اختصاص دهد. درواقع در بهترین حالت حجم صادرات گاز طبیعی کشورهای این منطقه به اروپا می تواند به 20 الی 30 میلیارد مترمکعب در سال برسد. همچنین در صورت برنامه ریزی کشورهای شرق مدیترانه برای صادرات گاز به غرب آسیا به عنوان مسیری مضاف بر اروپا، نظیر صادرات به سوریه، لبنان و عراق، این امر می تواند تهدید برای بازارهای گاز ایران باشد و لذا ایران باید با برنامه ریزی صحیح، بازار بالقوه خود در این کشورها را حفظ و مدیریت نماید.
کلیدواژهها
موضوعات
گاز طبیعی از منابع مهم تأمین انرژی دنیا محسوب میشود که نقش بسزایی در جلوگیری از رشد فزاینده مصرف زغالسنگ بهویژه در کشورهای درحال توسعه داشته است. گاز طبیعی، بهدلیل انتشار کربن و آلایندههای کمتر، درحال حاضر، بهعنوان انرژی دوران گذار انرژی مطرح است. درحال حاضر، گاز طبیعی حدود 25 درصد از سبد مصرف انرژی دنیا را تشکیل میدهد و طبق پیشبینیها طی سالهای پیشرو نقش این سوخت فسیلی پاک در سبد انرژی کشورهای دنیا پُررنگتر خواهد شد.
گرچه ذخایر گاز طبیعی برای اولین بار در دهه 1970 در شرق مدیترانه کشف شد، روند توسعه این ذخایر بهدلیل وجود مشکلات سیاسی در این منطقه با کُندی روبهرو بود. با وجود این، با اکتشافات عظیم و توسعه چندین میدان بزرگ گازی که در دهه گذشته در این منطقه روی داد، این تصور وجود دارد که شرق مدیترانه از پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به یک بازیگر در حوزه صادرات گاز برخوردار است.
بهرغم وجود منابع نفت خام که حجم ذخایر درجای این منطقه حدود 3/4 میلیارد بشکه تخمین زده میشود، نگاهها به منابع شرق مدیترانه از سال 2015 و در پی اکتشاف و توسعه موفق میدان گازی الظهر مصر و بعدها میدان لویاتان رژیم صهیونیستی (که در سال 2010 کشف و در سال 2019 به بهرهبرداری رسید) جلب شد. گرچه منابع این منطقه، از همان آغاز جزء گزینههای واردات گاز کشورهای اروپایی بودهاست، اما با شروع جنگ روسیه و اوکراین و کاهش شدید صادرات گاز روسیه به اتحادیه اروپا، نقش منابع این منطقه در تضمین امنیت انرژی کشورهای اروپایی افزایش یافته است.
ازسوی دیگر منابع شرق مدیترانه میتواند علاوهبر اروپا، بخشی از نیاز گاز کشورهای منطقه غرب آسیا، بهویژه عراق و ترکیه را نیز تأمین کند. افزایش بازیگران در بازار گاز کشورهای مذکور سبب کاهش سهم ایران در این بازارها و در نتیجه کمرنگ شدن نقش ایران در تحولات انرژی منطقه خواهد شد. ازاینرو، بررسی برنامهها و پروژههای کشورهای این منطقه جهت افزایش نقش خود در بازار انرژی، بهویژه بازارهای منطقهای گاز و چالشها و فرصتهای مرتبط با این تحولات برای جمهوری اسلامی ایران از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است.
در بخش اول گزارش حاضر تحولات گازی این منطقه با تمرکز بر کشورهای قبرس، مصر، رژیم صهیونیستی، فلسطین، اردن، لبنان، یونان و ترکیه بهعنوان بازیگران اصلی بازار گاز شرق مدیترانه مورد بررسی قرار میگیرد. در بخش دوم، گزینههای صادرات منابع گازی شرق مدیترانه بیان شده و درنهایت با بررسی واکنش سایر بازیگران بزرگ حوزه گاز طبیعی به تحولات گازی این منطقه پیشنهادهایی برای نقشآفرینی مؤثرتر ایران در این تحولات ارائه میشود.
شرق مدیترانه با دارابودن میادین گازی تامر، لویاتان، آفوردیت، الظهر، کالیپسو و گلاوکوس یکی از مناطق گازی مهم در جهان محسوب میشود.[1]
برآوردهای مختلفی در مورد ذخایر گازی منطقه شرق مدیترانه وجود دارد. یکی از اولین مطالعاتی که در اینباره صورت گرفت توسط سازمان زمینشناسی آمریکا در سال 2010 انجام شد. بر طبق این مطالعات، سازند لویاتان، که شامل دریای آزاد رژیم صهیونیستی، فلسطین، جنوب قبرس و لبنان است، حدود 1/7 میلیارد بشکه نفت خام و 3/2 تریلیون مترمکعب گاز طبیعی در خود جای داده است. علاوهبر این، تخمین زده میشود که 1/8 میلیارد بشکه نفت خام و 6/3 تریلیون مترمکعب گاز طبیعی در سازند دلتای نیل (منطقه دریایی مصر) وجود داشته باشد. بنابراین طبق تخمینهای اولیه ذخایر هیدروکربوری این دو سازند تقریباً 3/5 میلیارد بشکه نفت و 10 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی است. علاوهبر مطالعه ذکر شده، برخی محققان از وجود ذخایر قابل توجهی از منابع هیدروکربوری در غرب منطقه شرق مدیترانه خبر دادند. با وجود این، تاکنون در این نواحی عملیات دقیق حفاری اکتشافی صورت نگرفته است. طبق مطالعات لرزهای انجام شده در سال 2012 در جزایر کرته، رادز، کستلوریزو[2] حجم ذخایر هیدروکربوری این منطقه حدود 1/5 میلیارد بشکه نفت خام و 3/5 تریلیون مترمکعب گاز طبیعی برآورد شده است.
ساختارهای هیدراتهای گازی از دیگر منابع انرژی شرق مدیترانه محسوب میشود. از آنجایی که هیدراتهای گازی معمولاً در زمینهای یخزده و ساختارهای سنگی بستر دریا یافت میشوند، یکی از منابع مهم انرژی برای نسلهای آینده محسوب میشوند. هیدراتهای گازی معمولاً ساختارهای کریستالی هستند که شامل مولکولهای آب و گاز در فشار بالا و دمای پایین است. تنها 1 مترمکعب از این منبع انرژی شامل 164 مترمکعب گاز طبیعی است. بنابراین، هیدراتهای گازی از پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به یکی از منابع مهم انرژی در آینده برخوردارند. با وجود این، درحال حاضر این راه صرفه اقتصادی ندارد. زیرا این ذخایر به شکل جامد بوده و فرایندهای حفاری معمول برای استخراج گاز را نمیتوان در این ذخایر اجرا کرد. حجم ذخایر قابل تولید هیدراتهای گازی در شرق مدیترانه حدود 98 تریلیون مترمکعب تخمین شده، که حجم قابلتوجهی محسوب میشود. در شکل 1 موقعیت میادین و خطوط لوله فعلی و احتمالی گاز منطقه شرق مدیترانه نمایش داده شده است.
شکل 1. موقعیت میادین گازی شرق مدیترانه
Source: http://natoassociation.ca/energy-conflicts-threaten-the-east-mediterranean/.
همانطور که در نقشه نشان داده شده، اکتشافات گازی این منطقه عمدتاً در مناطق دریایی رژیم صهیونیستی و مصر اتفاق افتاده است. همچنین چندین میدان گازی با ذخایر قابل توجه گاز در جمهوری قبرس نیز کشف شده است. شایان ذکر است اولین اکتشاف گازی این منطقه مربوط به میدان فراساحل غزه مارین در نوار غزه بودهاست. مطابق آمار ارائه شده در نمودار یک، ذخایر گازی اکتشافی در این منطقه در مقابل کشورهای دیگری مانند ایران، روسیه و قطر که سهم عظیمی از ذخایر اثبات شده گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند، محدود است.
نمودار ۱. روند اکتشافات گاز طبیعی در منطقه شرق مدیترانه (میلیون بشکه معادل نفت)
*هریک میلیار مترمکعب تقریباً برابر است با 6/1 میلیون بشکه معادل نفت خام.
Source: Ana Stanič and Sohbet Karbuz. (2020).
درمجموع ذخایر هیدروکربوری کشف شده در این منطقه به سه دلیل از اهمیت بالایی برخوردار است:
عامل اول، ارزش اقتصادی ذخایر انرژی این منطقه است. در قیمتهای سال 2019، ارزش ذخایر هیدروکربوری این منطقه حدود 500 میلیارد دلار برآورد میشود. با قیمتهای کنونی نفت و گاز، ارزش ذخایر این منطقه بیش از 2تریلیون دلار برآورد میشود.
عامل دوم، امنیت عرضه انرژی است. منابع انرژی این منطقه مزیتی راهبردی برای کشورهای شرق مدیترانه محسوب میشود. این کشورها به واردات برای تأمین انرژی وابسته هستند و دارا بودن منابع انرژی ریسکهای سیاسی و اقتصادی این موضوع را کاهش میدهد.
عامل سوم نیز مزیت ژئوپلیتیکی است. انرژی برای جهان مدرن امری حیاتی است. بنابراین، دارا بودن منابع مستقل انرژی اهمیت جغرافیایی-سیاسی کشورهای دارنده منابع را در جهان افزایش میدهد.
درنهایت مشخص است که حجم گاز موجود در منطقه شرق مدیترانه از پتانسیل کافی برای تأمین تقاضای داخلی و ایجاد یک جریان درآمدی پایدار از طریق صادرات گاز برخوردار است. بنابراین، رقابت شدیدی بین کشورهای این منطقه برای در اختیار داشتن سهم بیشتری از منابع هیدروکربوری شرق مدیترانه و انتقال آن به بازارهای مصرف وجود دارد. در جدول۱، مهمترین اکتشافات گازی در منطقه شرق مدیترانه تا پایان سال 2021 ارائه شده است.
جدول 1. اکتشافات گازی مهم شرق مدیترانه
میدان گازی |
ذخایر احتمالی (میلیارد مترمکعب) |
تاریخ کشف |
آخرین وضعیت (تا سال 2021) |
تامر، رژیم صهیونیستی |
280 |
2009 |
درحال تولید |
دلتای غرب نیل، مصر |
142 |
2010 |
درحال تولید |
لویاتان، رژیم صهیونیستی |
622 |
2010 |
درحال تولید |
آفرودیت، جمهوری قبرس |
127 |
2011 |
درحال عقد قراراداد برای فروش گاز |
تانین، رژیم صهیونیستی |
37 |
2011 |
درحال تولید |
کاریش، مصر |
28-42 |
2013 |
درحال تولید |
الظهر، مصر |
845 |
2015 |
درحال تولید |
کالیپسو 1، جمهوری قبرس |
170-227 |
2018 |
کشف شده در ژانویه 2018 |
گلاوکوس1، جمهوری قبرس |
142-227 |
2019 |
کشف شده در فوریه 2019 |
جمع (میلیارد مترمکعب) |
2500 |
Source: Energy and Geopolitics in the Eastern Mediterranean, Charles Ellinas, Atlantic Council.
همانطور که در جدول۱ اشاره شد، اولین اکتشاف بزرگ گاز در این منطقه مربوط به میادین فراساحل تامر و لویاتان در رژیم صهیونیستی است. پس از آن مهمترین تحول گازی این منطقه مربوط به کشف میدان آفرودیت در جمهوری قبرس در سال 2011 است. در سال 2015، میدان الظهر توسط شرکت انی ایتالیا در فلات قاره مصر کشف شد. این میدان بزرگترین میدان گازی کشف شده در شرق مدیترانه محسوب میشود. اخیراً نیز ذخایر قابلتوجهی در میادین کالیپسو و گلاوکوس در جنوب قبرس کشف شده است. با در نظر گرفتن سایر اکتشافات، بین سالهای 2009 تا 2019 حدود 2/5 تریلیون مترمکعب گاز طبیعی در این منطقه کشف شده است. در نمودار۱و جدول 2، روند اکتشافات گاز طبیعی در این منطقه نشان داده شده است.
با وجود این، منطقه شرق مدیترانه از منابع نفت خام نیز برخوردار است، که با توجه به نبود نفت مازاد در کشورهای تولیدکننده نفت در این منطقه (اکثر کشورهای این منطقه صرفاً واردکننده نفت خام هستند)، این کشورها از پتانسیل کمتری برای اثرگذاری در بازار نفت برخوردار هستند. در جدول۲، ذخایر درجا، حجم تولید و حجم مصرف نفت خام کشورهای شرق مدیترانه در سال 2021 ارائه شده است.
جدول2. منابع و تراز نفت خام کشورهای شرق مدیترانه در سال 2021
کشور |
ذخایر درجا (میلیارد بشکه) |
تولید (هزار بشکه در روز) |
مصرف (هزار بشکه در روز) |
مازاد/کمبود عرضه (هزار بشکه در روز) |
واردات (هزار بشکه در روز) |
مصر |
3/1 |
660 |
830 |
170- |
|
رژیم صهیونیستی |
1/4 |
6 |
209 |
230- |
217/6 |
لبنان |
0 |
0 |
153 |
153- |
دردسترس نیست |
قبرس |
0 |
0 |
45 |
52- |
دردسترس نیست |
Source: BP 2022& EIA.gov.
با توجه به جدول 2، حجم تولید نفتخام کشورهای این منطقه برای پاسخگویی تقاضای این کشورها نیز کفایت نمیکند، بنابراین کشورهای این حوزه پتانسیل بسیار کمی برای اثرگذاری بر بازارهای جهانی نفت برخوردار هستند.
توسعه تمام این میادین در اختیار شرکتهای بینالمللی نفتی ازجمله شل، توتال، بی پی و اِنی است. در شکل۲، فعالیت این شرکتها در هرکدام از میادین منطقه شرق مدیترانه ارائه شده است.
شکل 2. حضور شرکتهای مهم جهانی در منطقه شرق مدیترانه
Source: https://www.iai.it/en/pubblicazioni/east-med-gas-impact-global-gas-markets-and-prices.
منابع موجود در شرق مدیترانه با داشتن پتانسیل ایجاد سود اقتصادی قابل توجه، مزیت بزرگی را هم برای کشورهای منطقه و هم برای شرکتهای انرژی بینالمللی ایجاد میکند. درحال حاضر، سطح تولید واقعی از میادین کشف شده در این منطقه ناکافی است. با این حال، چندین طرح سرمایهگذاری بهمنظور افزایش حجم تولید و انتقال این منابع به بازارهای انرژی درحال انجام است. پروژههای احداث پایانه، سکوی شناور و خط لوله عمدتاً در میدانهای لویاتان و الظهر، بزرگترین میادین گازی این منطقه، برای انتقال منابع به بازارهای داخلی درحال اجرا هستند.
ترکیه، مصر، رژیم صهیونیستی، لبنان، لیبی، فلسطین، یونان و قبرس بهعنوان کشورهای ساحلی مدیترانه شرقی از حق اکتشاف و حفاری در مناطق دریایی خود برخوردارند. با این حال، مشکل نحوه استفاده از این حقوق و اختیارات در برخی از این کشورها نظیر قبرس هنوز حل نشده است. تا زمانی که اختلافات بهصورت قانونی حلوفصل نشود، روند تولید منابع کشف شده در حوزه قبرس با موانعی روبروست و به تعویق خواهد افتاد. ازسوی دیگر، فاز تولید در برخی از مناطق خاص مدیترانه شرقی که هیچ اختلافی بر سر مرزهای دریایی وجود ندارد، آغاز شده است. در ذیل به اختصار تحولات این حوزه در کشورهای عمده اثرگذار در بازار شرق مدیترانه نظیر مصر، قبرس، لیبی، ترکیه و رژیم صهیونیستی مورد بررسی قرار گرفته است:
مصر بهعنوان یکی از کشورهای مهم دارنده منابع هیدروکربوری در منطقه، اولین کشف گازی خود را در سال 1969 در میدان ابوقیر-1 انجام داد. مصر از آن پس به اکتشاف و حفاری در شرق مدیترانه ادامه داد، با وجود این، از آنجایی که اکتشافات کافی نبود، از منابع تولید شده تنها میتوانست برای تأمین بخشی از مصرف داخلی کشور استفاده کند. پس از سال 2014، با کشف میدانهای گازی بیشتر در سواحل مصر، فعالیتهای تولیدی در نوروس بزرگ در سال 2015، دلتای نیل غربی در سال 2017 و الظهر در سال 2017 آغاز شد. در میان این میدانها، تاکنون الظهر بزرگترین میدان گازی کشف شده در شرق مدیترانه است. آخرین دادهها نشان میدهد که ظرفیت تولید این میدان بهتدریج افزایش یافته و به سطح تولید روزانه حدود 76 میلیون مترمکعب رسیده است. هدفگذاری مصر برای سقف تولید گاز از این میدان حدود 90 میلیون مترمکعب در روز است. علاوهبر این، در سال 2019 روزانه 39 میلیون مترمکعب گاز طبیعی از میدان دلتای نیل غربی تولید میشد که تقریباً 20 درصد از تقاضای گاز مصر را تأمین میکرد. جدای از میادین فوقالذکر، ذخایر گازی دیگری که در فراساحل مصر کشف شده، عبارت است از میدان آتول در دلتای نیل شرقی. حجم ذخایر گازی این میدان توسط شرکت بی پی حدود 42 میلیارد مترمکعب تخمین زده شده است. تولید گاز از این میدان در سال 2018 آغاز و پیشبینی میشود روزانه 10 میلیون مترمکعب گاز طبیعی از این میدان به شبکه سراسری گاز طبیعی مصر تزریق شود.
یکی دیگر از بازیگرانی که فعالیتهای اکتشافی و حفاری در شرق مدیترانه انجام میدهد، قبرس است. با این حال، فعالیتهای دولت حاکم بر قبرس در منطقه ازسوی ترکیه بهعنوان اقدامات ناعادلانه تلقی میشود. درحقیقت، دولت یونان سه موافقتنامه منطقه انحصاری اقتصادی را با مصر، لبنان و رژیم صهیونیستی بهترتیب در سالهای 2003، 2007 و 2010 منعقد کرده است. پس از آن قبرس مناطق دریایی این جزیره را به بلوکهای اکتشافی مختلف تقسیم و فعالیتهای اکتشافی مختلفی را در این مناطق آغاز کرد. دولت یونان نیز مجوز اجرای عملیات اکتشاف و حفاری در اطراف جزیره را به چندین شرکت بینالمللی انرژی اعطا کرده است. با کشف میدانهای آفرودیت، کالیپسو و گلوکوس، اخیراً توجه بازیگران شرق مدیترانه به این منطقه معطوف شده است. براساس برآوردهای انجام شده، ظرفیت اولیه تولید گاز در میدان آفرودیت 22 میلیون مترمکعب در روز معادل 8 میلیارد مترمکعب در سال است. ازسوی دیگر، هنوز هیچ طرح تولیدی برای سایر میادین گازی کشف شده در این مناطق توسط قبرس برنامهریزی نشده است. همچنین هنوز زمان آغاز فاز تولید گاز از این میادین نیز مشخص نشده است. برنامههای تولید گاز این میادین هم بهدلیل اختلافات بر سر مرزهای دریایی و هم بهدلیل زیان مالی شرکتها در جریان همهگیری کرونا به تعویق افتاد.
لیبی، یکی از کشورهای تولیدکننده نفت در این منطقه، به اقدامات راهبردی لازم برای حفظ حقوق خود در شرق مدیترانه ادامه دادهاست. لیبی و ترکیه در 27 نوامبر سال 2019 توافقنامه تعیین حدود دریایی را امضا کردند. این توافق را میتوان یک حرکت تغییردهنده بازی برای لیبی و ترکیه از نظر موازنههای سیاسی در منطقه دانست. علاوهبر این، درنتیجه این فرایند، مسیر برای همکاری هر دو کشور در شرق مدیترانه هموارتر شده است.
ترکیه از دیگر بازیگران مهم شرق مدیترانه محسوب میشود. در سالهای اخیر ترکیه بهصورت فعالانهای پروژههای اکتشاف و حفاری خود در شرق مدیترانه را اجرا کرده است. از سال 2018 درمجموع 8 حلقه چاه توسط شرکت نفت ترکیه (TPAO) در شرق مدیترانه حفر شده است. اگرچه تاکنون ترکیه در کشف ذخایر قابل تولید نفت و گاز ناموفق بوده است، این کشور همچنان به فعالیتهای اکتشاف و حفاری خود در منطقه ادامه میدهد. از آنجا که بهعنوان یک واردکننده خالص سوختهای فسیلی، امکان یافتن منابع هیدروکربنی جدید در منطقه انگیزه مهمی برای ترکیه محسوب میشود، این احتمال وجود دارد که ترکیه میدانهای هیدروکربوری جدیدی را در منطقه کشف و تولید را آغاز کند. وابستگی ترکیه به واردات برای تأمین تقاضای نفت و گاز خود بهترتیب حدود 93 و 99 درصد است. بنابراین، فعالیتهای اکتشاف هیدروکربن ترکیه بهمنظور کاهش وابستگی خارجی به سوختهای فسیلی و خطرات اقتصادی ناشی از این وابستگی بالا بسیار مهم است. به این دلیل، تلاشهای اکتشافی ترکیه در آبهای عمیق از ابتدای دهه 2000 سرعت گرفته است. در این زمینه ترکیه با ایجاد ناوگان لرزهنگاری و حفاری داخلی بهطور مستقل به فعالیتهای اکتشافی در منطقه ادامه داده است.
از سال 2012، ترکیه راهبرد اکتشافی فعالی در شرق مدیترانه اجرا کرده است. شرکت نفت این کشور در سالهای 2012 و 2017، دو کشتی ویژه مطالعات لرزهنگاری خریداری کرد. سپس با خرید کشتیهای حفاری در آبهای عمیق فاتح و یاووز بهعنوان بازیگری مهم در منطقه مطرح شد. این کشتیها بخش قابلتوجهی از ناوگان جهانی کشتیهای حفاری آبهای عمیق را تشکیل میدهند. این کشتیها مزایای قابلتوجهی را برای ترکیه در مدیترانه شرقی فراهم میکنند که نمونه آن افزایش کارایی ترکیه در منطقه در هنگام بحران کووید-19 است.[3]
رژیم صهیونیستی که منابع گازی قابلتوجهی را در منطقه اکتشاف کرده، فعالیتهای تولیدی خود را در مارس سال 2013، یعنی 4 سال پس از کشف، در میدان تامر آغاز کرد. تاکنون حدود 60 میلیارد مترمکعب گاز از این میدان تولید شدهاست. بخشی از این تولید نیاز داخلی رژیم صهیونیستی را برآورده میکند و مابقی صادر میشود. اولین صادرات گاز طبیعی از میدان تامر در ژانویه سال 2017 به اردن انجام شد. درنتیجه این قرارداد، رژیم صهیونیستی به مدت 15 سال معادل 2 میلیارد مترمکعب گاز در سال به اردن صادر خواهد کرد. علاوهبر این، بهعنوان بخشی از قرارداد خط لوله زیردریایی گاز شرق مدیترانه که در سال 2005، بین رژیم صهیونیستی و مصر امضا شد، حجم کل 25 میلیارد مترمکعب گاز طی 15 سال از میدان تامر به بازارهای خارجی صادر خواهد شد. این قرارداد صادرات گاز از طریق خط لوله از ابتدای سال 2020 به سمت مصر اجرایی شد.
میدان گازی لویاتان که این میدان نیز در سواحل رژیم صهیونیستی قرار دارد، در سال 2010 کشف و تولید از این میدان در پایان سال 2019 آغاز شد. در مرحله اول، تولید سالیانه 21 تا 24 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی با پیشبینی افزایش ظرفیت تولید برای انتقال سالیانه 4/5 و 6 میلیارد مترمکعب گاز بهترتیب به اردن و مصر برنامهریزی شده است. علاوهبر این، فعالیتهای توسعه در میدانهای طنین و کاریش در سواحل رژیم صهیونیستی ادامه دارد. در چارچوب این فعالیتها، ایجاد واحد ذخیرهسازی شناور و تبدیل مجدد گاز[4] (FSRU) در میدان کاریش در دستور کار قرار دارد. مطالعات در این منطقه در سال 2019 برای افزایش حجم ذخایر ویژه صادرات آغاز شد و اولین تولید گاز برای سال 2021 برنامهریزی شده بود که به تعویق افتاد. میزان ظرفیت گاز صادراتی از این میدان حدود 8 میلیارد مترمکعب در روز پیشبینی شده است. رژیم صهیونیستی پس از توافق با لبنان بر سر مرزهای آبی امکان صادرات گاز این میدان به اروپا را خواهد داشت. علاوهبر میدان کاریش، زمانی که استخراج گاز از میدان گازی لویاتان طبق برنامه تعیین شده از 12 میلیارد مترمکعب کنونی به 21 میلیارد مترمکعب در سال افزایش یابد، ظرفیت صادرات گاز رژیم صهیونیستی به اروپا افزایش خواهد یافت. تحقق این موضوع به این بستگی دارد که آیا زیرساخت جدید برای انتقال گاز ساخته خواهد شد یا خیر؟ رژیم صهیونیستی برای حل این چالش با ساخت تأسیسات ال.ان.جی شناور یا خطوط لوله جدید در مجاورت این میدان گازی میتواند محقق شود. در جدول ذیل وضعیت استخراج و تولید از میادین گازی رژیم صهیونیستی ارائه شده است.
جدول 3. وضعیت استخراج و ظرفیت تولید میادین گازی رژیم صهیونیستی
میدان |
ظرفیت تولید (میلیارد متر مکعب) |
سال آغاز اکتشاف |
زمان بهرهبرداری |
لویاتان |
510 |
2010 |
2017 |
تامار |
283 |
2009 |
2013 |
کاریش |
51 |
2013 |
- |
ماری بی |
43 |
2000 |
2004 |
طنین |
34 |
2012 |
- |
دلیت |
14 |
2009 |
2013 |
شیمشون |
5.8 |
2012 |
- |
دلفین |
2/25 |
2011 |
- |
نوآ |
1/13 |
1999 |
2012 |
Source: European Parliament Research Service, based on a map from Oxford Analytica.
سایر کشورهای منطقه ازجمله سوریه، فلسطین و لبنان یا هنوز فعالیتهای حفاری و تولید را آغاز نکردهاند و یا روند پیشرفت کار بهکُندی پیش میرود. بیثباتیهای سیاسی و نظامی در سوریه، فلسطین و لیبی از مهمترین دلایل این تأخیر به حساب میآید. ازسوی دیگر، لبنان از نظر اکتشاف منابع هیدروکربوری در مناطق دریایی خود در مقایسه با کشورهای ذکر شده وضعیت بهتری دارد. لبنان در سال 2010، نقشهای را برای تعیین مناطق دریایی خود به سازمان ملل ارائه کرد. متعاقباً، در سال 2017، دولت لبنان تصمیم گرفت تا فعالیتهای اکتشافی را در میدانهایی که مناقشهای در ارتباط با آنها وجود ندارد، آغاز کند. با وجود این، هنوز عملیات اکتشاف و حفاری در این نواحی صورت نگرفته است. این درحالی است که مناقشه لبنان و رژیم صهیونیستی درخصوص میدان کاریش به یکی از چالشهای مهم مبدل شده، بهطوری که شروع تولید نفت و گاز از میدان کاریش که بیش از یک سوم آن در منطقه انحصاری اقتصادی لبنان قرار دارد جدیترین چالش رژیم صهیونیسیتی در منطقه مدیترانه شرقی شده است. درنهایت در ماه اکتبر سال 2022، لبنان با رژیم صهیونیستی در مورد تولید از میدان دریایی کاریش به توافق رسید. براساس این توافق شرکت آمریکایی انرجین[5] کار تولید از میدان گازی کاریش با هدف صادرات گاز به اروپا را در دستور کار دارد. در شکل ذیل موقعیت جغرافیایی میدان کاریش تصویر شدهاست.
شکل 3. موقعیت جغرافیایی مرز مورد مناقشه لبنان و رژیم صهیونیستی و میدان کاریش
بلوکهایی که شرکت توتال عملیات اکتشاف و تولید را به عهده دارد میادین گازی موجود |
Source: Economic Intelligence Unit. 2022.
حجم اکتشافات اخیر گاز طبیعی در شرق مدیترانه در مقایسه با سایر مناطق جهان نظیر آذربایجان، نروژ، قزاقستان و استرالیا که بهطور جداگانه در دست اکتشاف هستند، برابر است و با اینکه مجموع حجم اکتشافات اخیر گاز طبیعی در سراسر منطقه مدیترانه شرقی، حدود 2/5 هزار میلیارد (تریلیون) مترمکعب است، اما وضعیت اکتشافات این منطقه هم در سطح منطقهای و هم در سطح جهانی از اهمیت کمتری برخوردار است. درحال حاضر، نیز فعالیتهای اکتشافی هنوز در چندین ناحیه از منطقه شرق مدیترانه بهطور کامل انجام نشده است. در بخشهای غربی منطقه، برآورد شده که منابع هیدروکربنی بالایی در اطراف جزایر کاستلوریزو، رودس و کرت بهصورت بالقوه وجود داشته باشد. حجم ذخایر گازی کشف شده در منطقه شرق مدیترانه درحال حاضر حدود یکچهارم پتانسیلی است که از ابتدا در ارتباط با وجود ذخایر هیدروکربوری در این منطقه برآورد شده است. ازسوی دیگر، حجم تولید نفت و بهویژه گاز این منطقه در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. دلایل اصلی این سطح پایین تولید، ساختار چندجانبه در منطقه و در نتیجه ناتوانی در ایجاد یک همکاری پایدار بین تمام بازیگران انرژی منطقه شرق مدیترانه است. درنتیجه، وجود بازیگران بسیار، رقابت را در حوزه انرژی منطقه مدیترانه شرقی تعمیق میبخشد. در نمودار 2، روند تولید و مصرف گاز طبیعی کشورهای شرق مدیترانه نشان داده شده است.
نمودار2. تولید و مصرف گاز طبیعی کشورهای تولیدکننده گاز در شرق مدیترانه
مأخذ: مؤسسه وود مکنزی.
همانطور که اشاره شد، کشورهای این منطقه تا سال 2030 از مازاد عرضه بین 10 الی 30 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی در سال برای صادرات برخوردار خواهند بود. این مازاد عرضه، باعث خواهد شد تا این کشورها بتوانند نقش پُررنگتری در بازار گاز منطقه اروپا و نیز غرب آسیا ایفا کنند.
بین سالهای 2020 تا 2040، رشد تقاضای گاز طبیعی در حوزه مدیترانه عمدتاً مربوط به کشورهای غیراتحادیه اروپا در امتداد حاشیههای جنوبی و شرقی این ناحیه است. رشد تجمعی تقاضای گاز در این مناطق 2/3 درصد است که از نرخ رشد سالیانه 0/3 درصد در کشورهای اتحادیه اروپا در حاشیه شمال مدیترانه بیشتر است.
رشد شهرنشینی و تسریع روند توسعه در کشورهای شمال آفریقا منجر به افزایش تقاضای گاز طبیعی در مناطق جنوبی و غیر اروپایی منطقه شرق دریای مدیترانه به میزان 253/5 میلیارد مترمکعب (میلیارد مترمکعب) تا سال 2040 خواهد شد. بدون اکتشافات جدید قابل توجه، کل مازاد عرضه مدیترانه شرقی برای صادرات از کشورهای مصر، رژیم صهیونیستی و قبرس در سال 2040 حدود 40 میلیارد مترمکعب خواهد بود.[6] از نظر بازارهای جهانی ال.ان.جی، صادرات 40 میلیارد مترمکعبی مدیترانه شرقی در سال 2040 تنها 8/3 درصد از تجارت جهانی ال.ان.جی در سال 2019 را تشکیل میدهد. این حجم از صادرات گاز برای تبدیل منطقه به یک بازیگر اصلی در بازارهای جهانی ال.ان.جی کافی نیست و گاز مدیترانه شرقی از لحاظ اقتصادی در بازارهای حوزه مدیترانه بهدلیل صرفهجویی در هزینه و حملونقل کوتاهتر قابل رقابت خواهد بود.
Contents No table of contents entries found.
|
بازارهای بالقوه شرق مدیترانه شامل بازار اروپا، بازار ال.ان.جی و بازار غرب آسیاست که برای هر بازار پروژههای خط لوله و ایجاد واحدهای ال.ان.جی طراحی شده است. اولین و مشهورترین گزینه برای صادرات گاز به بازار اروپا شامل دو مسیر الف) پروژه خط لوله گاز طبیعی شرق مدیترانه و ب) صادرات از طریق ترکیه است. علاوهبر این، صادرات گاز به شکل ال.ان.جی نیز بهعنوان گزینه دیگر منطقه شرق مدیترانه مد نظر است. درنهایت سومین گزینه نیز شامل صادرات گاز طبیعی از طریق خط لوله غرب آسیا به بازار خاورمیانه است. در ادامه هریک از بازارها و مسیرهای انتقال گاز به آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
تأمین انرژی اروپا که بهدلیل مناقشات روسیه و اوکراین ایجاد شده، باعث تغییرات قابلتوجهی در رویکردهای انرژی این قاره شده است. یکی از اقدامات اروپا برای پایان دادن به وابستگی به سوختهای فسیلی روسیه تا سال 2030، طراحی راهبرد متنوعسازی مبادی تأمین انرژی با بهرهگیری از چندین کشور جایگزین ازجمله ایالات متحده، الجزایر، قطر و چندین کشور آفریقایی است. در این راستا، مدیترانه شرقی میتواند یکی از اجزای اصلی استراتژی انرژی اتحادیه اروپا باشد. این راهبرد زیربنای تفاهمنامه 17 ژوئن در قاهره بین کمیسیون اتحادیه اروپا، مصر و رژیم صهیونیستی بود. ستون اصلی این توافقنامه، افزایش صادرات گاز طبیعی رژیم صهیونیستی به بازارهای اروپایی از طریق پایانههای الانجی مصر در دامیتا و ایدکو واقع در سواحل مدیترانه است. این تفاهمنامه سهجانبه این پتانسیل فرصت را ایجاد میکند که از طرحهای همکاری منطقهای درحال انجام پیرامون گاز طبیعی برای تغییر ژئوپلیتیک انرژی منطقه استفاده شود و پیوند محکمی بین میان شرق مدیترانه و اتحادیه اروپا از طریق راهبرد انرژی جدید این اتحادیه ایجاد شود. با وجود این، گاز طبیعی رژیم صهیونیستی تنها بخش کوچکی از نیاز اروپا را برطرف خواهد کرد و این توافق تنها باعث متنوع ساختن مبادی واردات گاز اروپا میشود و تأثیر شگرفی در توانایی اروپا در کاهش واردات گاز روسیه نخواهد داشت. گزینه صادرات از طریق پایانههای ال ان جی مصر همچنان عملیترین گزینه برای بازار گاز شرق مدیترانه به اروپا در دهه 2020 و پس از آن است. با این حال، بازار مورد نظر کشورهای این منطقه تا پیش از تهاجم روسیه به اوکراین بازار پایداری محسوب نمیشد. بیشتر پیشنهادها برای بازاریابی گاز مدیترانه شرقی بر این فرض استوار بود که اتحادیه اروپا بخش اعظمی از بازار گاز طبیعی مدیترانه شرقی را تشکیل خواهد داد. این فرض از هدف ژئوپلیتیکی کاهش اتکای بیش از حد اروپا به واردات گاز طبیعی روسیه سرچشمه میگیرد که تحولات اخیر روی داده و برنامه اتحادیه اروپا برای تحریم واردات گاز روسیه درستی این فرض را تا حد بسیار زیادی تصدیق میکند. خط لوله 1250 کیلومتری زیر دریایی شرق مدیترانه برای انتقال گاز از رژیم صهیونیستی، قبرس و مصر از طریق یونان به اتحادیه اروپا، در راستای این فرضیه است. با وجود این، درحال حاضر و با توجه به برنامههای تعریف شده برای منابع شرق مدیترانه در کوتاهمدت عرضه مازاد پیشبینیشده مدیترانه شرقی به اندازهای نیست که سرمایهگذاری در زیرساختهای خط لوله در مقیاس بزرگ را برای انتقال گاز به بازارهای اصلی اتحادیه اروپا تضمین کند.
در سال 2021، صادرات ال.ان.جی مصر حدود 9 میلیارد متر مکعب برآورد شده است که از این میزان 2/5 میلیارد مترمکعب به بازارهای اروپایی و 6/5 میلیارد مترمکعب به بازارهای حوزه آسیا و اقیانوسیه صادر شده است. در سال 2022 اما، بهدلیل افزایش شدید قیمتهای ال.ان.جی در بازارهای اروپایی و کاهش رشد اقتصادی کشورهای آسیایی، بهویژه چین، که منجر به کاهش واردات ال.ان.جی شد، حجم صادرات ال.ان.جی به اروپا به حدود 7 میلیارد مترمکعب افزایش یافت.
با وجود این، اروپا و آسیا تنها مقاصد فروش گاز طبیعی مدیترانه شرقی نخواهند بود، بلکه کشورهای کل حوزه مدیترانه ازجمله ترکیه نیز در زمره مشتریان گاز این منطقه قرار خواهند داشت.
1-1-2. خط لوله گاز طبیعی شرق مدیترانه
یکی از مطرحترین گزینههای انتقال گاز طبیعی شرق مدیترانه به اروپا خط لوله گاز طبیعی شرق مدیترانه است. براساس پروژه خط لوله شرق مدیترانه، گاز مستقیماً از رژیم صهیونیستی از طریق یک خط لوله عمدتاً زیردریایی به اروپا منتقل میشود. این خط لوله میادین فراساحل این رژیم را از قبرس به یونان و از آنجا به ایتالیا و بازارهای اروپایی متصل میکند. هزینه سرمایهگذاری این خط لوله حدود 7 میلیارد دلار تخمین زده میشود.
این پروژه نهتنها بهدلیل هزینههای بالا و چالشهای مهندسی مرتبط با ساخت آن، بلکه بهدلیل عبور از مناطق انحصاری اقتصادی مورد مناقشه بین ترکیه، قبرس و یونان که مدتها محل درگیری در مدیترانه شرقی بوده است، با موانعی جدی روبروست. علاوهبر چالشهای فنی، اقتصادی و سرمایهگذاری، اعلام عدم پشتیبانی و حمایت آمریکا از این طرح در اوایل سال 2022 امکان اجراییسازی این پروژه را به حداقل رسانده است. این اقدام آمریکا را میتوان در راستای تلاش این کشور برای در اختیار گرفتن بازار گاز طبیعی اروپا و افزایش حجم صادرات ال ان جی این کشور قلمداد کرد. طولانی شدن زمان ساختوساز این خط لوله، چنین اقدامی را برای حل فوری بحران انرژی اروپا غیرعملی میسازد. همچنین این موضوع را میتوان یکی از دلایل مخالفت دولت ایالات متحده با ساخت این خط لوله دانست. مجموعاً 1900 کیلومتر طول این خط لوله است که 1300 کیلومتر آن در دریا و 600 کیلومتر آن در خشکی است. این خط لوله از حوضه لویاتان در نزدیکی رژیم صهیونیستی شروع میشود و مسیر زیر را طی میکند:
از طریق این پروژه، گاز مدیترانه شرقی به اروپا صادر و همچنین بخشی از تقاضای گاز مناطق واقع در مسیر این خط لوله تأمین میشود. طبق برنامهریزیهای انجام شده، ظرفیت فاز نخست این پروژه 10 میلیارد متر مکعب در سال است. در شکل 4، مسیر انتقال خط لوله گاز شرق مدیترانه ارائه شده است.
شکل 4. مسیر انتقال گاز از منطقه شرق مدیترانه به اروپا
Source: https://lebanongasnews.com/.
ازسوی دیگر، این پروژه از نظر هزینه سرمایهگذاری بهعنوان یک سرمایهگذاری سودآور تلقی نمیشود،[7] هرچند تحریم گاز روسیه توسط اروپا، بالا رفتن قیمت گاز طبیعی در این منطقه و نیاز اروپا به متنوعسازی مبادی واردات گاز میتواند به جذابیت این پروژه بیافزاید. در مقایسه با خطوط لوله دیگر در منطقه، هزینه سرمایهگذاری پروژه شرق مدیترانه تقریباً 20 میلیارد دلار است.[8] بنابراین با تکمیل این پروژه میتوان گفت که هزینههای ساخت در قیمتهای خرید اروپا منعکس میشود و انتظار میرود که گاز طبیعی با قیمتی گرانتر از حد مطلوب تأمین شود. با وجود این، شرایط کنونی اتحادیه اروپا، ضعف این کشور در تأمین تقاضای گاز خود و افزایش قیمتهای گاز در جهان و اروپا احتمالاً سبب خواهد شد تا این پروژه، در صورت تولید گاز کافی ازسوی کشورهای شرق مدیترانه، مورد حمایت اروپا قرار گیرد.
بهرغم اختلافات پیشین میان رژیم صهیونیستی و ترکیه، در اوایل سال 2013، این رژیم بهمنظور ساخت یک خط لوله گاز از میادین گازی لویاتان در سواحل جنوبی ترکیه به سمت جنوب شرقی اروپا مزایدهای برگزار کرد.
احداث خط لولهای که از ترکیه عبور میکند بهعنوان جایگزینی برای پروژه شرق مدیترانه، مطرح است. با این خط لوله، انتقال گاز طبیعی از منطقه شرق مدیترانه به اروپا از طریق خاک ترکیه امکانپذیر خواهد بود. درحال حاضر، زیرساختهای کافی برای انتقال گاز طبیعی در ترکیه وجود دارد. بنابراین، این وضعیت مزیتی برای کشور ترکیه محسوب میشود. با وجود این، نفوذ روسیه در ترکیه یکی از موانع اصلی تحقق این طرح پیشنهادی است، زیرا این طرح باعث کاهش وابستگی اتحادیه اروپا به گاز روسیه خواهد شد. علاوهبر این، ترکیه تجربه موفقی در انتقال گاز به اروپا توسط پروژههای خط لوله گاز طبیعی ترانس آناتولی و ترکاستریم دارد و خط لولهای که از ترکیه عبور میکند، مقرون به صرفهتر از پروژه شرق مدیترانه خواهد بود، زیرا تقریباً تمام قسمت مسیر ترکیه این خط لوله در خشکی ساخته خواهد شد. این محاسبات نشان میدهد که مسیر ترکیه ممکن است از نظر مالی سود بیشتری نسبت به پروژه شرق مدیترانه داشته باشد که عمدتاً از خطوط لوله زیردریایی تشکیل شده است. در شکل 5، مسیر خط لوله گاز از ترکیه ارائه شده است. تلاش برای ساخت این خط لوله بیشتر برای کارخانههای ال.ان.جی قبرس سودمند است. زیرا هزینههای مستقیم آن کمتر است. درواقع، یکی از مهمترین مخالفین این پروژه روسیه است. زیرا از این طریق از انحصار کامل آن در بازار گاز ترکیه کاسته خواهد شد. در ماه اکتبر سال 2013، بهرغم مخالفت های سیاسی و راهبردی، شرکت ترکیهای انرژی موسوم بهزورلو انرژی[9] (زورلو) با شرکای میدان لویاتان به مذاکره پرداخت. (بن و هاکاگلو 2014). ظرفیت خط لوله سهجانبه رژیم صهیونیستی- ترکیه- قبرس با احتساب ظرفیت خط لوله تاناپ و ظرفیت مازاد حدود 5 میلیارد متر مکعب در سال با هزینه 5-10 میلیارد برآورد شده که از سال 2023 تا2025 اجرا میشود و میزان کل ظرفیت خط لوله ترکیه و رژیم صهیونیستی 5-11 میلیارد متر مکعب در سال تخمین زده شده و نبود ظرفیت مازاد در سیستم خط انتقال گاز ترکیه و مخالفتهای روسیه عامل اصلی این تعلل بوده است. (پارلمان اروپا، آوریل 2014).
شکل 5. مسیر خط لوله گاز ترکیه
Source: https://nordicmonitor.com/.
تجارت ال.ان.جی در دنیای امروز به سطح قابلتوجهی افزایش یافته است و پیشبینی میشود در آینده نیز بازار ال.ان.جی از رونق بالایی بهدلیل حذف گاز خط لوله روسیه از بازارهای اروپایی برخوردار باشد. در سال ۲۰۱۹، حدود 50/7 درصد از تجارت جهانی گاز از طریق خطوط لوله و مابقی آن معادل 49/3 درصد از طریق ال.ان.جی انجام شده است. برآوردها نشان میدهد که حجم تجارت ال.ان.جی در آینده افزایش خواهد یافت و سهم آن در کل تجارت جهانی گاز تا سال ۲۰۴۰ به ۷۵ درصد خواهد رسید. براساس برآوردهای ریستاد انرژی در سالهای آینده با توجه به طرحهای تصویب شده صادرات ال.ان.جی و افزایش تقاضا ازسوی اتحادیه اروپا، بازار این سوخت با کمبود عرضه مواجه خواهد شد. گزینه ال.ان.جی را میتوان یکی از بهینهترین شیوههای انتقال گاز مدیترانه شرقی به بازارهای بینالمللی تلقی کرد. بازارهای آسیا و اروپا که قیمت ال.ان.جی در این بازارها به میزان قابلتوجهی افزایش یافته است، میتواند بازار صادراتی مناسبی برای تجارت منابع گازی شرق مدیترانه باشد. ال.ان.جی شرق مدیترانه میتواند در استراتژی متنوعسازی مبادی واردات انرژی برای کشورهای اروپایی و سپس آسیایی نیز نقش ایفا کند.
مصر از منظر تأسیسات موجود ال.ان.جی در منطقه شرق مدیترانه، در وضعیت مطلوبتری نسبت به سایر کشورها قرار دارد. ترکیه با ظرفیت 45/6 میلیارد مترمکعب کارخانههای ال.ان.جی از مزیت استراتژیکی برای دریافت ال.ان.جی و تبدیل آن به گاز مناسب هستند. در شکل 6، موقعیت پایانههای ال.ان.جی منطقه شرق مدیترانه ارائه شده است.
شکل 6. موقعیت پایانههای ال.ان.جی در شرق مدیترانه
Source: https://aspeniaonline.it/.
علاوهبر اروپا، غرب آسیا نیز میتواند یکی از بازارهای بالقوه گاز شرق مدیترانه و تنها گزینه انتقال منابع گازی شرق مدیترانه به خط لوله عربی باشد. این خط لوله به طول 1200 کیلومتر، از مصر شروع شده و با عبور از رژیم صهیونیستی به اردن، سوریه، لبنان و درنهایت ترکیه میرسد. این خط لوله انتقال گاز از عریش در شمال صحرای سینا آغاز و به طابا در جنوب صحرای سینا و مرز اردن میرسد. در ادامه مسیر خط لوله وارد اردن میشود و با عبور از عقبه، سرزمینهای اشغالی فلسطین را دور میزند و به سمت شمال اردن امتداد مییابد و با عبور از امان به سمت سوریه حرکت خود را ادامه میدهد. خط لوله عربی در سوریه نیز با عبور از دیرعلی به دمشق میرود و از آنجا مسیر خود بهسوی حمص را ادامه میدهد و به دیر عمار در لبنان میرسد. (شکل 7) اولین قسمت این پروژه ساخت خطی از شهر العریش در شمال سینا تا عقبه در جنوب اردن است.
گام دوم این است که پروژه بین عقبه و الرحاب، همچنین در اردن که 24 کیلومتر از مرز سوریه فاصله دارد و قسمت سوم خط از اردن به سوریه و سپس لبنان متصل شود.
در سال 2006، توافقنامهای بین مصر، سوریه، اردن، لبنان، ترکیه و رومانی برای اتصال خط لوله گاز به مرز سوریه و ترکیه حاصل شد تا خط لوله به خط لوله نابوکو متصل شود و درنهایت به قاره اروپا متصل شود. درحال حاضر گاز طبیعی رژیم صهیونیستی و مصر از طریق این خط لوله با ظرفیت بین 2 تا 4/3 میلیون مترمکعب در روز به اردن صادر میشود. با وجود این، این پتانسیل وجود دارد، گاز طبیعی مصر و رژیم صهیونیستی از طریق این خط لوله به ترکیه و حتی عراق (از طریق اردن) صادر شود که در اینصورت، اصلیترین بازارهای گازی ایران از دست خواهد رفت.
شکل 7. موقعیت جغرافیایی خط لوله عربی
Source: https://commons.wikimedia.org/wiki/File: ArabGasPipeline.svg/media/File:Arab_Gas_Pipeline.svg
همانطور که در بخشهای قبلی بیان شد، منطقة مدیترانه از دیرباز تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بهعنوان کُریدور و مسیر انتقال انرژی ایران به اروپا بود، اما تحریمها و تنشهای غرب بر ایران باعث شد که بازیگران اصلی این منطقه در شرایط تحریم صادرات گاز روسیه بیشتر در تکاپوی گرایش به بازار اروپا باشند. یکی از اصلیترین مسیرهای انتقال گاز منطقه شرق مدیترانه میتواند خط لوله عربی با ظرفیت بین 2 تا 3/4 میلیون مترمکعب در روز باشد که گاز طبیعی رژیم صهیونیستی و مصر از طریق این خط لوله تنها به اردن صادر میشود. گرچه بخشهای دیگر این خط لوله به دلایل متعددی ازجمله جنگ سوریه مورد استفاده قرار نمیگیرد، با این حال، این امکان وجود دارد، گاز طبیعی کشورهای مصر و رژیم صهیونیستی از طریق این خط لوله به ترکیه و حتی عراق (از طریق اردن) صادر شود که در اینصورت، اصلیترین بازارهای صادرات گازی ایران تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
گرچه صادرات گاز از شرق مدیترانه به اروپا میتواند باعث ایجاد تنش در روابط کشورهای شرق مدیترانه، بهویژه رژیم صهیونیستی، با روسیه شود، اما در صورت برنامهریزی کشورهای این منطقه برای صادرات گاز به سوریه، لبنان و عراق قطعاً در بازار سنتی گاز ایران نفوذ خواهد داشت، لذا با فرض وجود گاز کافی برای صادرات از ایران، احداث یک خط لوله گاز میتواند بهعنوان مانعی برای اثرگذاری شرق مدیترانه در بازارهای سنتی صادرات گاز ایران شود. طول خط لوله گاز ایران، عراق، سوریه و لبنان حدود 2000 کیلومتر خواهد بود و با توجه به آینده تقاضای گاز در کشورهای مسیر این خط لوله[10] و در نظر گرفتن بخشی از ظرفیت این خط لوله برای صادرات به اروپا میتواند تمهیدی برای کم شدن نفوذ شرق مدیترانه بر بازار اروپا باشد.[11]
چالشهایی که بر سر راه احداث این خط لوله قرار دارد عبارتند از: مسائل امنیتی، عدم وجود گاز کافی در ایران برای صادرات، سنگاندازی ازسوی کشورهای رقیب و بهویژه آمریکا. همچنین این مسیر میتواند جایگزین مسیر ترکیه برای تأمین بازارهای گاز اروپا توسط منابع منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی باشد. ایران در صورت نبود مازاد عرضه گاز طبیعی برای صادرات، میتواند با واردات گاز طبیعی از کشورهای روسیه و آسیای مرکزی، بهویژه، ترکمنستان، جریان صادرات گاز به اروپا از طریق این خط لوله را برقرار سازد. در اینصورت هم روسیه میتواند گاز طبیعی مازاد خود را به فروش رسانده و از این طریق مجدداً بازار اروپا را در اختیار خود داشته باشد (مانند کاری که چین و هند با صادرات مجدد گاز روسیه از طریق ال.ان.جی به اروپا انجام میدهند) و هم کشورهای آسیای مرکزی که بهدلیل عدم دسترسی به بازارهای مصرف، نمیتوانند حداکثر پتانسیل گاز طبیعی خود را به ارزش تبدیل کنند، بهرهمند خواهند شد. البته این طرح با چالشهای امنیتی و ژئوپلتیکی بسیاری روبروست.
در مرحله بعد با شروع تولید گاز طبیعی از این کشورها، ایران میتواند از طریق خط لوله پیشنهادی گاز کشورهای شرق مدیترانه را به کشورهای تشنه گاز طبیعی در شرق آسیا مانند پاکستان و درنهایت هند انتقال دهد. ازاینرو، ایران میتواند کریدور شرق به غرب را فعال کرده و هدف خود مبنیبر تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه را تحقق بخشد (در این مسیر نیز میتوان از گاز مازاد کشورهای ترکمنستان و روسیه در قالب خرید گاز از آنها و فروش به پاکستان عمل کرد).
درمجموع ارزش استراتژیک گاز شرق مدیترانه بهدلیل نیاز کشورهای اروپایی به متنوعسازی مبادی واردات گاز افزایش یافته است. تلاشهای سیاسی کشورهای غربی برای توافق میان لبنان و رژیم صهیونیستی بر سر میادین گازی کاریش و قانا نشانهای از این موضوع است، اما پتانسیل محدود تولید و صادرات گاز و نیز محدودیتهای ذکر شده در ارتباط با زیرساختهای صادرات گاز حاکی از این است که کشورهای شرق مدیترانه بتوانند در بهترین حالت بین 20 الی 30 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی به اروپا صادر کنند (درصورتی که تمام گاز مازاد خود را به این منطقه ارسال کنند)، که این میزان بخش کمی از نیاز کنونی گاز اروپا محسوب میشود، اما با وجود این، گرچه جایگزین کاملی برای گاز تحریم شده روسیه نیست، اما نقش راهبردی شرق مدیترانه در این مقطع تا حدودی برجسته میشود. در شکل 8، گزینههای صادرات گاز به بازار اروپا در منطقه شرق مدیترانه تصویر شده است.
شکل 8. گزینههای صادرات گاز طبیعی از شرق مدیترانه به اروپا
Source: İsmail Kavaz(2021).
علاوهبر گزینهها و مسیرهای انتقال گاز به بازار اروپا، مسیر دیگری به نام خط لوله عربی در غرب آسیا مطرح است که این مسیر یکی از بازارهای بالقوه گاز شرق مدیترانه برای بازار گاز منطقه غرب آسیاست. این پتانسیل وجود دارد که گاز طبیعی کشورهای مصر و رژیم صهیونیستی از طریق این خط لوله به ترکیه و حتی عراق (از طریق اردن) صادر شود که در اینصورت، اصلیترین بازارهای گازی ایران مورد تهدید قرار خواهند گرفت.
جنگ اوکراین و افزایش تقاضای اروپا برای واردات گاز از کشورهای دیگر وکاهش وابستگی به روسیه، مجدداً بحث در مورد ظرفیت تأمین گاز شرق مدیترانه را جدیتر کرده است. همچنین تحولات انرژی در این حوزه، چه از منظر سیاسی و چه از منظر تهدید بازارهای بالقوه انرژی و بهطور خاص گاز ایران، حائز اهمیت است. ازاینرو در گزارش حاضر ظرفیتهای گازی این منطقه و آثار آن بر حوزه دیپلماسی انرژی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نکات زیر بهعنوان جمعبندی و پیشنهاد ارائه میشود: