نوع گزارش : گزارش های راهبردی
نویسندگان
1 کارشناس گروه محیط زیست و منابع طبیعی دفتر مطالعات زیربنایی، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
2 کارشناس گروه محیط زیست و منابع طبیعی دفتر مطالعات زیربنایی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
3 کارشناس گروه محیط زیست و منابع طبیعی دفتر مطالعات زیربنائی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
چکیده
سرعت بالای رشد و گسترش شهری به همراه رشد روزافزون جمعیت و مدیریت ناکارامد، پیامدهای متعدد محیط زیستی نظیر آلودگی هوا، کاهش کمیّت و کیفیت منابع آب، آلودگی صوتی، تخریب پوشش گیاهی و انباشت پسماندها را به همراه داشته که تهدیدی جدی برای تاب آوری و سلامت شهرهاست. ظرفیت بُرد شهری به حداکثر تعداد جمعیت و یا آثار ناشی از فعالیت های آنها شامل مصرف ماده، انرژی، تولید پسماند، توسعه فیزیکی و کاربری های شهری دلالت می کند که می تواند توسط زیستبوم شهری بدون ایجاد تغییرات جدی و یا آسیب های غیرقابل بازگشت به سلامت محیط و ساکنین، تحمل شود. برآورد فشار محیط زیستی در مناطق 22 گانه شهر تهران بیانگر فشار زیاد تا خیلی زیاد در 82% مناطق شهری و فشار متوسط تا زیاد در 18% مناطق است که به معنای عدم تناسب بارگذاری های گسترده انجام گرفته با ظرفیت محیط زیستی کلان شهر تهران و عدم امکان بارگذاری جدید در این کلان شهر است. معضلات متعدد محیط زیستی در کلان شهرهای کشور، بیانگر ضرورت تحول در خط مشی ها، برنامه ریزی و مدیریت شهری و توجه به مفاهیمی نظیر ظرفیت تحمل محیط زیست در طرح های توسعه شهری است. در این راستا ایجاد یک سامانه پشتیبان تصمیم گیری مکان مند پایش محیط زیست شهری و امکان پایش مستمر فشارها، می تواند تصویر واضحی از وضعیت شاخص های منتخب ظرفیت بُرد شهری جهت بررسی میزان فشار محیط زیستی وارد بر شهر را فراهم کند. این سامانه موجب تسهیل در پایش و کنترل وضعیت پایداری محیط زیست شهری و منجر به تصمیم گیری صحیح در برنامه ریزی و مدیریت پایدار شهری خواهد شد.
موضوعات
درحال حاضر میزان شهرنشینی در کشورهای مختلف جهان روزبهروز رو به افزایش بوده و رشد جمعیت شهری سریعتر از رشد کل جمعیت جهانی است. بنابراین شهرنشینی یکی از مهمترین پدیدههای اجتماعی و جمعیتی عصر حاضر محسوب میشود. براساس گزارش سال 2018 «دورنمای شهرنشینی جهان» بخش جمعیت اداره امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد، امروزه بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند و انتظار میرود این میزان تا سال ۲۰۵۰ به رقم ۶۶ درصد برسد.1 بررسی وضعیت شهرنشینی طی ۶دهه گذشته در کشور ما نشان میدهد، ایران بهعنوان کشوری درحال توسعه، طی دهههای گذشته بهشدت از روند شهرنشینی متأثر بوده است. بررسی روند شهرنشینی برمبنای سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۵-۱۳۳۵ بیانگر رشد شتابان شهرنشینی در کشور است؛ همانطور که در شکل 1 نیز بهوضوح مشخص است در دوره6۰ساله مورد بررسی بهصورت مداوم، شهرنشینی درحال افزایش و در مقابل از سهم روستانشینی کشور کاسته شده است، چنانکه سهم جمعیت شهرنشین کشور طی روندی مستمر از 31/4 درصد در سال ۱۳۳۵ به ۷۴ درصد کل جمعیت کشور در سال ۱۳۹۵ رسیده است.[1]
شکل 1. جمعیت کل و جمعیت شهری در ایران طی 6دهه اخیر (میلیون نفر)
سرعت بالای رشد و گسترش شهری بههمراه رشد جمعیت و مدیریت ناکارامد، پیامدهای محیط زیستی نظیر آلودگی هوا، آلودگی صوتی، تجمع پسماندها و آثار مخرب بر محیط طبیعی و پوشش گیاهی را بههمراه داشته است. مشکل افزایش فشار بر محیط زیست شهرها همچنین سبب توزیع ناهمگون شرایط اقتصادی-اجتماعی و جمعیتی در شهرها شده است. به این دلیل است که یکی از چالشها و مشکلات بزرگ برنامهریزان شهری، فراهم آوردن کیفیت زندگی خوب برای تمامی ساکنان در تمامی مناطق شهری است. 2 این وضعیت نشاندهنده افزایش فشار انسانها بر زیستبومهای شهری و تقاضای بیش از اندازه منابع شهری است که تهدیدی جدی برای تابآوری آنهاست.3
در دهههای اخیر، جهت کاهش آثار منفی حاصل از فعالیتهای انسان بر سرزمین، ایده آمایش سرزمین شکل گرفته است. فرایند آمایش سرزمین با در نظر داشتن شرایط کره زمین در زمان ظهور آن، تلاشی درخور توجه بوده است که غالباً درحد مکانیابی و یا تعیین اثرات منفی کاربریهای شهری متوقف میماند؛ اما آنچه امروزه بهراستی موجب بروز بحرانهای جهانی شده، تنها افزایش مساحت و تعداد ساکنین شهرها نیست، بلکه متابولیسم ناسالم در برخی از اکوسیستمهای شهری، شامل الگوهای مصرف نادرست و افزایش ورودی- خروجی مواد و انرژی و تولید زائدات است که درنهایت موجب تخریب ساختار و اختلال در عملکرد و فرایندهای اکوسیستم زمینه میشود. بنابراین ضرورت تداوم فرایند آمایش سرزمین در قالب پایش فعل و انفعالات درون اکوسیستم شهری و فشار حاصل از فعالیتهای انسانی، بیش از پیش احساس میشود. (عباسزاده طهرانی، 1387).
ظرفیت بُرد شهری به تعداد جمعیت یا سطحی از فعالیتهای انسانی شامل مصرف ماده و انرژی، تغییرات کاربری اراضی، توسعه فیزیکی که میتواند در یک منطقه بهطور پایدار حمایت شود، دلالت دارد؛ که تغییرات زیستبوم در آن منطقه از سطوح قابل قبول تغییرات یا آستانهها فراتر نرود و سبب آسیبهای غیرقابل بازگشت به محیط نشود. 4.کتن (1986)، ظرفیت بُرد را حداکثر فشاری که محیط زیست با اطمینان کامل میتواند متحمل شود، تعریف کرده است. بهطوری که این فشار میتواند ناشی از جمعیت یا سرانه مصرف مواد و انرژی و یا تولید پسماند آنها باشد. 5 کوزلووسکی (1990) نیز، مفهوم ظرفیت بُرد را آستانههای محیط زیستی دانسته است که تجاوز از آنها، موجب وارد آمدن آسیبهای غیرقابل بازگشت و مخرب به محیط زیست میشود.6 اوه و همکاران (2005)، مفهوم ظرفیت بُرد شهری را سطحی از فعالیتهای انسانی، رشد جمعیت و توسعه فیزیکی و کاربریهای شهری تعریف کرده است که میتواند در محیط زیست شهری بدون تغییرات جدی و یا آسیبهای غیرقابل بازگشت، تحمل شود.4 عباسزاده طهرانی و مخدوم (1387) ظرفیت بُرد شهری را بازهای شامل حداقل فشار (حد مطلوب) که موجب کمترین تغییر و تداخل در زیستبوم زمینه میگردد تا فشار بحرانی که فراتر از آنکه موجـب تنزل شدید کیفیت و کمیّت زیستبوم و یا اختلال در عملکرد و یا تخریب بیبازگشت ساختار و نابودی عناصر زیستبوم شهری میگردد، تعریف کردهاند.7 بنابراین، فعالیتهای انسانی و آثار آنها بر محیط زیست، نباید از ظرفیت بُرد شهری فراتر رود تا اطمینان حاصل شود که زیستبومهای شهری قابلیت پشتیبانی مناسب از جمعیت را بهلحاظ فراهم آوردن منابع طبیعی، خدمات و امکانات شهری به شیوهای منصفانه و پایدار داشته باشند.
مدل عدد فشار ظرفیت بُرد شهری[2] (UCCLN) برای ارزیابی فشارهای وارد بر محیط زیست در مراجع عباسزاده طهرانی (1387)،9 عباسزاده طهرانی و مخدوم (2013)، 7 شایسته و قندالی[3] (2017)،10 مخفی و شایسته (1398)3 و محبوب و همکاران (1401) 11 مورد استفاده قرار گرفته شده است. عباسزاده طهرانی و مخدوم (سال 2013) و سال(1387) برای اولین بار به معرفی مدل UCCLN در قالب یک سامانه پشتیبان تصمیمگیری مکانمند [4] (SDSS) برای پایش و ارزیابی وضعیت فشار محیط زیستی در 115 ناحیه شهر تهران پرداختند. به این منظور، 30 شاخص مکانمند انتخاب شدند. محققان نتیجهگیری کردند که عدد فشار در گروه شاخصهای آب، انرژی، جمعیت و زباله در غالب نواحی شهری بحرانی بوده است.
شایسته و قندالی (2017) با استفاده از مدل UCCLN ، اقدام به برآورد ظرفیت برد شهر سمنان کردند. آنها عدد فشار مناطق 2 و 3 را نسبت به سایر مناطق، بالاتر بدست آوردند( شکل 2). UCCLN بهخوبی قادر به تعیین میزان فاصله فشارهای محیط زیستی وارد بر اکوسیستم شهر سمنان از وضعیت پایداری و مقادیر مطلوب ظرفیت بُرد بوده است و مناطقی که دچار آسیبهای جدی و یا تغییرات غیر قابل بازگشت در ساختار و یا عملکرد شدهاند، مشخص شدند. مزایای تحقیق آنها، کارایی بالای UCCLN در نمایش فشار حاصل از شاخصها بر اکوسیستم شهری، و امکان پایش و برنامهریزی توسعهی شهری با در نظر گرفتن قوانین پایداری شهری ذکر شد.
شکل 2. نقشه عدد فشار بهدست آمده براساس شاخصها در اکوسیستم شهری سمنان (شایسته و قندالی، 2017).
مخفی و شایسته (1398) از مدل UCCLN نتیجهگیری کردند که بهترتیب 28/3%، 6/6%، 52/9% و 15/7% از نواحی شهر همدان در وضعیت بحرانی از لحاظ شاخصهای تراکم جمعیت (غالباً در نواحی جنوبی)، مصرف آب، تولید زباله و عد فشار نهایی شهری واقع شدهاند. میزان تولید زباله برحسب تن در هکتار در سال در شهر همدان حجم بسیار زیادی داشته و فشار زیادی بر اکوسیستم شهری همدان وارد میکند. همچنین هیچیک از نواحی شهر همدان بهلحاظ انتشار آلاینده کربن مونواکسید در شرایط حداکثر آستانه و بحرانی قرار نگرفته و فشار کمی از این جهت بر محیط زیست وارد میکند. هیچیک از نواحی شهر همدان نیز در وضعیت مطلوب عدد فشار نهایی( برابر با 10) قرار ندارند.
محبوب و همکاران (1401) با استفاده از مدل UCCLN به ارزیابی فشارهای وارد بر محیط زیست شهر کرج پرداختهاند. نتایج مطالعه نشان داد که 5 منطقه دارای عدد فشار کل کم تا متوسط، 4 منطقه دارای عدد فشار کل متوسط تا زیاد و 1 منطقه دارای عدد فشار کل زیاد تا حد آستانه بودهاند. در تمامی مناطق شهر کرج فشارهای محیط زیستی از حد مطلوب عدد فشار (10) یا درجه ظرفیت بُرد 0.1 فراتر رفتهاند.
همچنین در سطح بینالمللی، مراجع علمی- پژوهشی جیانگ و همکاران (2017)، 12 ژانگ و همکاران (2018)،13 سوگننی و همکاران (2018)،14 لی و ژو (2019)، 15ژو و جیانگ (2019)،16 ما و همکاران (2019)،17 نی و لی (2020)، 18 وی و همکاران (2020)،19 اسفندی و نوریان (2021)20 و لیو و همکاران (2021)21 نیز از مدل UCCLN بهعنوان یکی از روشهای کارای موجود در ارزیابی ظرفیت بُرد شهری و فشارهای محیط زیستی نام بردهاند.
شهر تهران بهعنوان پایتخت و بزرگترین کلانشهر ایران با حدود 10 میلیون نفر جمعیت و قرارگیری صنایع، خدمات و مراکز متعدد اداری و اقتصادی، از نظر محیط زیستی متحمل فشارهای عدیدهای شده است که بدون شناخت نسبت فشار به ظرفیت محیط زیستی شهر عملاً عبور از خط قرمزهای محیط زیستی در شهر اجتنابناپذیر خواهد بود. در نگاهی دقیقتر، فشار محیط زیستی وارد بر هریک از مناطق کلانشهر تهران و میزان فاصله آنها از ظرفیت بُرد زیستبوم مذکور در راستای مدیریت پایدار محیط زیستی شهر تهران نقش حیاتی خواهد داشت.
مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران در یک پژوهش8 «مدل عدد فشار ظرفیت بُرد شهری» که برای اولین بار در سال 1387 تدوین و به جامعه علمی معرفی شده است9 را توسعه داده و برای سال 1399 در مناطق 22گانه شهر تهران اجرا کرده است. در این تحقیق با بهکارگیری چارچوب فشار- وضعیت-اثر-پاسخ[5] و مفاهیم ظرفیت بُرد و پایداری شهری و با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسلهمراتبی و با انتخاب ۳۵ شاخص مؤثر محیط زیستی، وضعیت فشار وارده بر مناطق ۲۲گانه شهر تهران را مورد سنجش قرار داده است. در این مدل، امکان بررسی و تعیین و پایش مقادیر مطلوب تا آستانه و بحرانی مؤلفههای معرف فشار محیط زیستی شامل شاخصهای محیط طبیعی و بلایای طبیعی، جمعیتی، میزان مصرف ماده و انرژی (سوختوساز شهری)، تولید پسماند و آلایندههای هوا در محیط شهری، بهطور مکانمند و در قالب ارائه یک نمایه کمّی بنام «عدد فشار» فراهم شده است. براساس این روش حداکثر میزان عدد فشار کلی حد بحرانی مجموع همه شاخصها برابر با ۵00 و حداقل آن (حد مطلوب) برابر با 10 است. براساس پژوهش انجام شده در مرکز مطالعات شهرداری تهران در اینخصوص، هیچیک از مناطق ۲۲گانه (برمبنای اطلاعات سال 1۳۹۹) دارای عدد فشار کل مطلوب، خیلی کم، کم یا حتی متوسط (میزان عدد فشار برابر با 10 تا ۲00) ناشی از مجموع شاخصهای ۳۵گانه ارزیابی ظرفیت بُرد شهری، نیستند. بر این اساس فشار کلی حاصل از تمامی شاخصهای ۳۵گانه وارد بر مناطق غربی 2، 5، 21 و 22 متوسط تا زیاد (18 % جمعیت) و سایر مناطق (بیش از 80% جمعیت) زیاد تا خیلی زیاد است. با توجه به ارزیابیهای انجام شده، منطقه 1 با عدد فشار ۳۶۳ بیشترین فشار کلی و منطقه ۲۲ با عدد ۲۴۷ کمترین فشار کلی را بهخود اختصاص دادهاند (شکل 3 و جدول 1). با وجود این کمترین فشار کلی در تهران نیز فاصله بسیار زیادی با حدود مطلوب دارد که میتوان آن را ناشی از عدم تناسب بارگذاریهای گسترده انجامگرفته با ظرفیت زیستمحیطی کلانشهر تهران دانست. اگرچه نتایج تحقیق نشان میدهد که تمامی مناطق ۲۲گانه دیگر نمیتوانند پذیرای جمعیت و توسعه شهری بیشتری باشند و حتی نیاز است بهنحوی با کاهش تراکم جمعیت، زمینه ترمیم ساختار بومشناسی[6] شهر را فراهم ساخت؛ اما چنانچه اصرار بر بارگذاری جمعیتی وجود داشته باشد، بارگذاری در برخی مناطق (2، 5، 21 و22)، آسیب کمتری را در پی دارد.
جدول ۱. ارزیابی فشار وارد بر محیط زیست در مناطق 22گانه شهر تهران
منطقه |
فشار کل محیط زیستی |
|
1 |
363/08 |
زیاد تا خیلی زیاد |
2 |
293/35 |
متوسط تا زیاد |
3 |
337/67 |
زیاد تا خیلی زیاد |
4 |
310/79 |
زیاد تا خیلی زیاد |
5 |
277/93 |
متوسط تا زیاد |
6 |
325/05 |
زیاد تا خیلی زیاد |
7 |
351/65 |
زیاد تا خیلی زیاد |
8 |
358/17 |
زیاد تا خیلی زیاد |
9 |
303/22 |
زیاد تا خیلی زیاد |
10 |
341/23 |
زیاد تا خیلی زیاد |
11 |
333/84 |
زیاد تا خیلی زیاد |
12 |
338/14 |
زیاد تا خیلی زیاد |
13 |
323/54 |
زیاد تا خیلی زیاد |
14 |
350/21 |
زیاد تا خیلی زیاد |
15 |
332/50 |
زیاد تا خیلی زیاد |
16 |
311/32 |
زیاد تا خیلی زیاد |
17 |
344/12 |
زیاد تا خیلی زیاد |
18 |
315/62 |
زیاد تا خیلی زیاد |
19 |
325/56 |
زیاد تا خیلی زیاد |
20 |
349/30 |
زیاد تا خیلی زیاد |
21 |
283/64 |
متوسط تا زیاد |
22 |
246/27 |
متوسط تا زیاد |
شکل 3. نقشه عدد فشار محیط زیستی مناطق شهر تهران در سال 1399
جمعبندی
رشد شهرنشینی در ایران هرچند موجب بهبود رفاه اجتماعی برای شهروندان شده است، لکن معضلات محیط زیستی شهری نظیر آلودگی هوا، آب، خاک، آلودگی صوتی، تجمع پسماندها و تخریب پوشش گیاهی را بههمراه داشته که تهدیدی جدی برای تابآوری شهرهاست. بررسی وضعیت شهر تهران بهعنوان بزرگترین کلانشهر کشور از منظر فشار محیط زیستی، بیانگر فشار زیاد تا خیلی زیاد در 82% مناطق شهری است که زنگ خطری برای دیگر کلانشهرهای کشور است. در این راستا لازم است تحولی در مدیریت غیریکپارچه و سنتی شهری در کشور صورت گیرد. مدیریت و برنامهریزی شهری نیازمند رویکردی جامع و تلفیقی، جهت شناسایی معضلات و حل مشکلات در زیستبوم شهری است که حیات بهینه شهر را در هماهنگی کامل با محدودیتها و فرصتهای سرزمین و در نظر گرفتن منافع و مضرات آن برای دیگر عناصر زیستبوم شهری، برنامهریزی و مدیریت کند. در این راستا، لازم است تحول اساسی در خطمشیها و روشهای برنامهریزی و مدیریت شهری بهوجود آمده و در طرحهای توسعه شهری، مفاهیمی مانند ظرفیت تحمل محیط زیست نیز لحاظ شده و پایش مستمر فشارهای حاصل از توسعه شهری، بهعنوان بخشی از مدیریت پویا و پایدار شهری صورت گیرد. در این راستا ایجاد یک سامانه پشتیبان تصمیمگیری مکانمند پایش محیط زیست شهری، تصویر واضحی از وضعیت شاخصهای منتخب ظرفیت بُرد شهری جهت بررسی میزان فشار محیط زیستی وارد بر هریک از مناطق شهری را فراهم میکند. از تجزیه و تحلیل نتایج بهدست آمده میتوان اقدامات مدیریتی و راهکارهای اصلاحی را برای هریک از مناطق مورد مطالعه اولویتبندی و تعیین کرد.