نوع گزارش : گزارش های راهبردی
نویسندگان
1 کارشناس دفتر مطالعات زیربنایی، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
2 پژوهشگر گروه مخابرات و فناوری اطلاعات دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
چکیده
شهرها به طور ذاتی با چالشهای پیچیده و گستردهای که به هم مرتبط هستند، مواجه اند. در این میان رشد شتابان نواحی شهری متناسب با ظرفیت گسترش زیرساخت های آنها نیست و فشار فزاینده ای به زیرساخت های شهری تحمیل میشود. یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالش های کنونی در عرصه برنامهریزی شهری، شهر هوشمند و توسعه آن است که قابلیت های فیزیکی و مجازی را با هم یکپارچه می کند. درواقع شهر هوشمند، استفاده از فناوری به ویژه فناوری اطلاعات برای بهبود زندگی و رفع چالشهای شهری است که با توجه به عوامل مختلف اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی از یک شهر به شهر دیگر متفاوت است؛ اما فناوریهای جدید، قابلیتهای مشترک دارند و مسائل مشترک نیز میان شهرها وجود دارند که استفاده از تجربیات و ابتکارات هوشمند شهری را به امری سودمند مبدل کرده است. ازاین رو مفهوم بلوغ شهر هوشمند می تواند به هدفگذاری ها و برنامه ریزی های شهر هوشمند چارچوبی دهد که علاوه بر تمرکز بر مشکلات منطقه ای از تجربیات جهانی نیز بهره گرفته شود و امکان همکاری میان شهرها را افزایش دهد. شناخت بلوغ شهر هوشمند موجب میگردد که نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی برای نظارت بر عملکرد دستگا ه ها در زمینه شهر هوشمند از چارچوب های این مدل استفاده کنند. ازاین رو در این گزارش ابتدا مفهوم شهر هوشمند تبیین و سپس مدل بلوغ شهر هوشمند به عنوان معیاری جهت سنجش شهرها مورد توجه قرار گرفته و در ادامه وجه افتراق و شباهت دو مدل بلوغ شهر هوشمند جهانی بررسی شده و درنهایت مدل بلوغ شهر هوشمند اتحادیه بین المللی مخابرات معرفی شده است.
کلیدواژهها
موضوعات
شهر هوشمند استفاده از فناوری بهویژه فناوری اطلاعات برای بهبود زندگی شهری از جنبههای مختلف و رفع چالشهای شهری است. چالشهای شهری با توجه به عوامل مختلف اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی از یک شهر به شهر دیگر متفاوت است، اما فناوریهای جدید توانشهای مشترک دارند و مسائل مشترک نیز میان شهرها وجود دارند که استفاده از تجربیات ابتکارات هوشمند شهری را به امری سودمند مبدل کرده است. ازاینرو مفهوم بلوغ شهر هوشمند برای این ایجاد شده که به هدفگذاریها و برنامهریزیهای شهر هوشمند چارچوبی بدهد که علاوه بر تمرکز بر مشکلات منطقهای از تجربیات جهانی نیز بهره گرفته شود و امکان همکاری میان شهرها را افزایش دهد. شهر هوشمند پایدار، شهری نوآورانه است که از فناوری اطلاعات و ارتباطات و دیگر ابزارها برای بهبود کیفیت زندگی، بهینگی عملیاتهای شهری، خدمات و رقابتی بودن استفاده میکند، در حالی که اطمینان حاصل میکند که شهر قادر به تأمین نیازهای حال حاضر و نسلهای آینده در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی خواهد بود. در مدل بلوغ شهر هوشمند پایدار اتحادیه بینالمللی مخابرات از نقطهنظر راهبرد، زیرساخت، داده، خدمات و برنامههای کاربردی، ارزیابی و عملکرد شاخصهای کلیدی به شرح زیر توسعه پیدا میکند:
ـ راهبرد: در سطح یک راهبرد تدوین میشود، در سطح دوم ابتکار عملهای شهر پایدار هوشمند با راهبرد همراستا شده و در سطح سوم ارزیابی ابتکار عملهای شهر پایدار هوشمند انجام میشوند، در سطح چهارم برای بهبود و یکپارچهسازی و همکاری راهبرد طراحی و در سطح پنجم بار دیگر قابلیتها بهبود یافته و بهینهسازی صورت میپذیرد.
ـ زیرساخت: در سطح یک زیرساختهای کلیدی مانند انبارههای داده و دسترسی به ارتباطات توسعه داده شده و در سطح دوم زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات بهصورت مستقل اداره میشوند. در سطح سوم در دسترسپذیری زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات بهبود مییابد، در سطح چهارم زیرساخت بین حوزهای فناوری اطلاعات و ارتباطات ایجاد و به قابلیت تعاملپذیری مجهز و در سطح پنجم توسعه مستمر زیرساخت انجام میشود.
ـ داده: در سطح یک جنبههای کلیدی در زمینه داده در راهبرد شناسایی و در سطح دوم در مورد هستیشناسی و روششناسی شناسایی، اخذ، سازماندهی و استفاده از داده توافق میشود. در سطح سوم داده بهصورت مناسبی در سامانهها و سکوها پردازش و ذخیره شده و در سطح چهارم داده باز در دسترس عموم قرار میگیرد. در سطح پنجم در زمینه اشتراکگذاری و استفاده و مبادله داده بهبود صورت میگیرد.
ـ خدمات و برنامههای کاربردی: در سطح یک راهبرد و اولویتها برای خدمات و برنامههای کاربردی در سطح شهری شناسایی و در سطح دوم خدمات دامنه و برنامههای کاربردی توسط سیستمهای مشخص اداره میشوند. در سطح سوم خدمات و برنامههای کاربردی به عموم عرضه شده و سپس نظارت بر عملیات برنامههای کاربردی و خدمات صورتگرفته تا عملکرد و کیفیت خدمات بهبود یابد. در سطح چهارم خدمات و برنامههای کاربردی بین حوزهای در دسترس عموم است و در سطح پنجم بهبود مستمر خدمات و برنامههای کاربردی که با استفاده از فناوریهای پیشرفته انجام میشود.
ـ ارزیابی: در سطح یک برنامه ارزیابی آماده و در سطح دوم خود ارزیابی از توسعه خدمات و زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات انجام میشود. در سطح سوم ارزیابی رضایت کاربران انجام و در سطح چهارم تخمین رضایت ذینفعان مدنظر قرار میگیرد و در سطح پنجم فرایندهای بررسی نظاممند با کنشهای متناظر تدوین میشود.
ـ عملکرد شاخصهای کلیدی: در سطح یک شاخصهای کلیدی عملکرد میانی در راهبرد شهر پایدار هوشمند و مقادیر خط مبنای شاخصهای کلیدی شناسایی میشوند. در سطح دوم، سوم و چهارم اهداف شاخصهای کلیدی عملکرد برای هر سطح بهدست خواهد آمد و در سطح پنجم اهداف بلندمدت شاخصهای کلیدی عملکرد محقق خواهند شد.
بنابراین سازمان شهرداریها و دهیاریها در وزارت کشور ملزم است در اجرای وظایف قانونی خود چارچوب بلوغ شهر هوشمند بومی را برای شهرها با سطوح و مقیاسهای مختلف تدوین کند. لذا در جایگاه نظارتی مجلس شورای اسلامی میتواند اجرای ماده (62) قانون شهرداریها مصوب ۱۳۳۴ را در راستای تدوین و ابلاغ چارچوب مدل بلوغ شهر هوشمند بومی به شهرداریها از وزارت کشور مطالبه کند.
طبق گزارش سازمان ملل در سال 2017، جمعیت جهان تا سال 2050 به حدود 10 میلیارد نفر خواهد رسید. مناطق شهری نیز دوسوم کل جمعیت را در خود جای خواهند داد. این نرخ بالای رشد جمعیت و شهرنشینی درنهایت منجر به ایجاد شهرهای جدید و گسترش و توسعه شهرهای موجود خواهد شد و چالشهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی را در شهرها بهوجود خواهد آورد. در این راستا مفهوم شهر هوشمند برای ارائه کیفیت زندگی برتر به شهروندان متولد شده و ایده اصلی آن ادغام خدمات سیستم اطلاعاتی با حوزههای مختلف بهداشت، آموزش، حملونقل، شبکه برق و غیره برای ارائه بهتر خدمات عمومی بهنحوی کارآمدتر و در همه مکانها برای شهروندان است. درواقع شهر هوشمند یک رویکرد آیندهنگرانه برای کاهش موانع ناشی از افزایش روزافزون جمعیت و رشد سریع شهرنشینی است که به نفع دولتها و همچنین توده مردم است و با توجه به پتانسیل آن برای مقابله با مشکلات ناشی از شهرنشینی سریع، توجه زیادی را بهخود جلب کرده است، اما هدفگذاری و شناخت درست این پدیده نیازمند درک درست مفهوم شهر هوشمند و ایجاد ارتباط میان وضعیت فعلی شهرها و زیرساختهای شهری با حالت ایدئال شهری است (Harrison & Donnelly, 2012). ازاینرو در این گزارش برای شناسایی مفهوم شهر هوشمند ابتدا مفهومشناسی شهر هوشمند تشریح میشود، سپس برای آشنایی با مبانی نظری برنامهریزی شهر هوشمند و عرضه چارچوبهایی برای ایجاد ارتباط میان وضعیت موجود و هدفگذاری مطلوب در زمینه شهر هوشمند چارچوبهای بلوغ مختلف شهر هوشمند معرفی میگردد. درنهایت با توجه به چارچوب قانونی موجود پیشنهادهای نظارتی به نمایندگان محترم عرضه میشود.
ریشه اصطلاح شهر هوشمند را باید از جنبش رشد هوشمند[1] و توسعه پایدار که از سیاستهای جدید توسعه شهری در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ است، پیگیری کرد. اصطلاح شهر هوشمند برای اولین بار در مورد بریزبن[2] استرالیا و بلکسبرگ[3] در ایالت متحده آمریکا بهکار گرفته شد، جایی که فناوری اطلاعات و ارتباطات از مشارکت اجتماعی، کاهش شکاف دیجیتال و دسترسی به خدمات و اطلاعات پشتیبانی میکرد (Alvarez et al., 2009). شهرهای هوشمند بعد از دهه 90 با روندی آرام؛ اما از اوایل سال 2000 به بعد بهسرعت تکامل پیدا کردند (2015 Habitat,). از سال ۲۰۰۰ به بعد، رهیافت رشد هوشمند جای خود را به شهر هوشمند داد که بر پیشرفتهای فناوری اطلاعات در برنامهریزی توسعه پایدار و خدمات شهری استوار است (2011 ,Donnelly & Harrison). این اصطلاح دوباره در میانه سالهای نخستین 2000 از طریق بعضی از شرکتهای فناوری مثل ایبیام (2009)، سیسکو (2005) و زیمنس (2004) بهمنظور ادغام سیستمهای اطلاعاتی و خدمات و زیرساختهای شهری مورد توجه جدی قرار گرفت. این زیرساختها و خدمات شامل ساختمانها، مسیرهای حملونقل، برق، زیرساختهای آب و فاضلاب، امنیت و بهداشت و درمان است. بنابراین در دو دهه اخیر، مفهوم شهر/جامعه هوشمند[4] بهعنوان پاسخی به چالشهای بهوجود آمده در کلانشهرها و شهرهای بزرگ معرفی شده است. این مفهوم راهحلی راهبردی ارائه میدهد که بهبود رفاه و خدمات بهتر را برای ساکنان شهر نوید میدهد. بهعنوان مثال، دولت کانادا بهعنوان یک ضرورت، به جوامع هوشمند نگریسته و برای حمایت از چالش شهرهای هوشمند در سال 2018، 300 میلیون دلار بودجه در نظر گرفته است تا بتواند ایدههای خلاقانهای برای بهبود زندگی ساکنان شهر از طریق فناوری و نوآوری متصل با توجه به شکست خوردن ابزارهای سنتی در راستای حل مشکلات، ایجاد نماید. (Suliman et al., 2021)
مفهوم شهر هوشمند که ریشه در تعاریف گوناگونی چون «شهر هوشمند»،[5] «شهر چابک»،[6] «شهر اطلاعاتی»،[7] «شهر دانش»،[8] «شهر دیجیتال»،[9] «شهر همه جا حاضر»،[10] «شهر خلاق»[11] و حتی «شهر پایدار»،[12] «اکوشهر»[13] و «شهر سبز»[14] دارد، در حال تبدیل به یک چشمانداز امیدوارکننده هم برای شهرهای در حال توسعه و هم شهرهای توسعهیافته است. این چنین، ایده شهرهای هوشمند، به آرامی در حال گسترش در قالب دستور کار شهری و تبدیل شدن به یک مفهوم غالب در بسیاری از استراتژیهای جدید در سراسر جهان است ( ,Bezka-Kola Czupich, and Ignasiak-Szulc, 2016; Husar, Ondrejicka, and Varis, 2017 .
با وجود اجماع فزاینده در سراسر جهان در مورد ضرورت شهرها و جوامع هوشمند، هیچ تعریف پذیرفته شده همگانی از آن وجود ندارد؛ دلیل این امر این است که مفهوم فوق همیشه در حال تکامل و تطور است. علاوه بر این، ساختار مدیریت شهری در نقاط مختلف جهان دارای ویژگیها، مشکلات، اهداف، فرصتها و چالشهای منحصربهفردی است. لذا، تنوع زیادی از تعاریف شهر و جوامع هوشمند را میتوان مشاهده کرد. ازاینرو، برای انطباق با این پیچیدگیها، شناسایی ابعاد کلیدی مفهوم مورد اشاره و روندهای گسترده آن حائز اهمیت و ضرورت بیشتری از تعیین یک تعریف خاص و محدود است.
هریک از نظریهپردازان سعی داشتهاند با توجه به بخشی از ویژگیهای شهر هوشمند، به بررسی و تعریف آن بپردازند. بهطور مثال گرکو و کرستا (2015) بیان میدارند که منظور از شهر هوشمند بهعنوان یک شهر پیشرفته از نظر فنی، توانایی پیوستن به رقابت و پایداری، همراه با ادغام ابعاد مختلف توسعه (اقتصادی، تحرک، محیط زیست، مردم، زندگی و اداره) خودکفا شدن است. تعریفی گسترده که چشماندازهای مختلف متنوعی را پیشنهاد میکند.
در تعریف دیگری کاراگلیو و همکاران (2011) مهمترین ویژگیهای شهر هوشمند را اینگونه برشمردند: کارایی اداری و اقتصادی، زیرساختهای شبکهای، توسعه کسبوکارمحور، همهشمولی اجتماعی، صنایع خلاق، سرمایه اجتماعی و رابطهای.
درواقع، عبارت شهر هوشمند اغلب از طریق اهداف آن تعریف میشود. هدف نهایی شهر هوشمند ارائه خدمات هوشمند در کلیه قابلیتهای حیاتی شهر است. نگاهی به پروژههای شهر هوشمند در جهان نشاندهنده اهداف مختلف، متفاوت و شباهتهای گوناگونی به شرح ذیل است: 1. کاهش کربن، 2. دستیابی به بهرهوری انرژی، 3. تأثیرگذاری فناوری ارتباطات و اطلاعات در توسعه صنایع خاص (در زمینههای چند رسانهای یا صنایع دانشمحور)، 4. دستیابی به محیط زندگی با بالاترین کیفیت برای ساکنین، 5. توسعه فضاهای سبز در درون شهر، 6. توسعه زیرساختهای اطلاعاتی پیشرفته قابل دسترس، ۷. دستیابی به رشد اقتصادی و کیفیت زندگی بهطور همزمان، ۸. توسعه پایدار جوامع، ۹. تضمین سازگاری اجتماعی میان گروههای مختلف ساکنین، ۱۰. تکامل شهر بهعنوان آزمایشگاه زندگی بهمنظور بهبود مستمر و پیوسته. (Ojo et al., 2014)
در جدول 1 اصلاحات و تعاریف مختلف مربوط به مفهوم شهر هوشمند آمده است.
جدول 1. اصطلاحات و تعاریف مختلف مربوط به مفهوم شهر هوشمند
اصطلاح |
تعریف |
منبع و سال |
جنبههای کلیدی تعریف |
الف) تعاریف فناوریمحور |
|||
شهر مجازی |
شهر مجازی بر بازنمایی و جلوههای دیجیتالی شهرها متمرکز است. |
شولر (2001) |
بازنمایی دیجیتال شهر (ICT/C) |
شهر دیجیتال |
شهر دیجیتال بازنمایی یا بازتولید جامع و مبتنیبر وب از چندین جنبه یا عملکرد یک شهر واقعی خاص است که برای افراد غیرمتخصص قابل دسترسی است. شهر دیجیتال دارای ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، ایدئولوژیک و نظری است. |
کوکلیلیس (2004) |
بازنمایی دیجیتال شهر (ICT/C) |
شهر هوشمند |
استفاده از فناوریهای محاسباتی هوشمند برای ایجاد مؤلفهها و خدمات زیرساختی حیاتی یک شهر هوشمندتر، بههمپیوستهتر و کارآمدتر که شامل مدیریت شهری، آموزش، مراقبتهای بهداشتی، ایمنی عمومی، املاک و مستغلات، حملونقل و خدمات شهری میشود. |
واشبرن و همکاران (2009) |
(ICT/C) |
شهر فراگیر |
گستره شهر فراگیر (U-City) از مفهوم شهر دیجیتال بیشتر است. این تعریف به شهر فراگیر تبدیل شد، یعنی شهر یا منطقهای با فناوری اطلاعات فراگیر |
آنتوپولوس و فیتیسلیس (2010) |
(ICT/C) |
شهر اطلاعاتی |
محیطهای دیجیتالی که اطلاعات رسمی و غیررسمی را از جوامع محلی جمعآوری میکنند و از طریق پورتالهای وب به مردم ارائه میکنند، شهرهای اطلاعاتی نامیده میشوند. |
آنتوپولوس و فیتیسلیس (2010) |
(ICT/C) |
شهر هوشمند |
شهری که فناوری ارتباطات و اطلاعات و Web 2.0 را با سایر تلاشها و اقدامات سازمانی، طراحی و برنامهریزی برای حذف کاغذبازی و سرعت بخشیدن به فرایندهای بوروکراتیک و کمک به شناسایی راهحلهای نوآورانه برای پیچیدگی مدیریت شهر بهمنظور بهبود پایداری و زیستپذیری ترکیب میکند. |
توپتا (2010) |
(ICT/C) |
ب) تعاریف شهروندمحور |
|||
شهر دانش |
شهر دانش شهری است که هدف آن توسعه مبتنیبر دانش با تشویق به ایجاد، اشتراکگذاری، ارزیابی، تجدید و بهروزرسانی مستمر دانش است. این امر میتواند از طریق تعامل مستمر بین خود شهروندان و در عین حال بین آنها و شهروندان دیگر شهرها محقق شود. فرهنگ اشتراک دانش شهروندان و همچنین طراحی مناسب شهر، شبکههای فناوری اطلاعات و زیرساختها از این تعاملات پشتیبانی میکنند. |
ارگازکیس و همکاران (2004) |
دانش شهروندی از طریق تعامل (ICT/C) |
شهر هوشمند |
شهرهای هوشمند سرزمینهایی با قابلیت یادگیری و نوآوری بالا هستند که در خلاقیت جمعیت، مؤسسات خلق دانش و زیرساخت دیجیتال آنها برای ارتباطات و مدیریت دانش نهفته است. |
کومنینوس (2006) |
خلاقیت شهروندان و نهادها و یادگیری (ICT/C + S) |
پ) تعاریف مبتنیبر پایداری و آیندهنگری |
|||
شهر هوشمند |
شهری که به روشی آیندهنگر در اقتصاد، مردم، حکمرانی، تحرک، محیط زیست و زندگی بهخوبی عمل میکند و براساس ترکیبی هوشمندانه از مواهب و فعالیتهای شهروندان خود تصمیمگیر، مستقل و آگاه ساخته شده است. |
گیفینگر و همکاران (2007) |
آیندهنگری (ICT/C + R) |
شهر پایدار |
شهر پایدار از فناوری جهت کاهش انتشار CO2، تولید انرژی کارآمد و بهبود کارایی ساختمانها استفاده میکند. هدف اصلی آن تبدیل شدن به یک شهر سبز است. |
باتاگان (2011) |
(S) |
شهر پایدار هوشمند |
شهر پایدار هوشمند شهری نوآورانه است که از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات (ICT) و ابزارهای دیگر برای بهبود کیفیت زندگی، کارایی عملیات و خدمات شهری و رقابت در عین حصول اطمینان استفاده میکند و پاسخگوی نیازهای نسل حاضر و آینده از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است. |
|
|
شهر هوشمند (بهروزرسانی شده) |
«شهر هوشمند» شهری است که سرعت بهبود نتایج اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی (پایداری) خود را بهطور چشمگیری افزایش میدهد و به چالشهایی مانند تغییرات آبوهوایی، رشد سریع جمعیت و بیثباتی سیاسی و اقتصادی را با بهبود زیربنایی مواردی همچون چگونگی درگیر شدن شهر هوشمند در جامعه، چگونگی بهکارگیری روشهای رهبری مشارکتی و چگونگی کار شهر هوشمند در بین رشتهها و سیستمهای شهری پاسخ میدهد و برای اکنون و آیندهای قابل پیشبینی، بدون مضرات ناعادلانه برای دیگران یا تخریب محیط طبیعی، خدمات و کیفیت زندگی بهتری را برای کسانی فراهم کند که در شهر و درگیر آن هستند (یعنی ساکنان، مشاغل و بازدیدکنندگان) |
ISO/IEC (2015) |
(ICT/C + S + R) ارکان پایداری
تابآوری
ICT/C
پایداری (حوزههای سخت) |
شهر تابآور |
تابآوری شهری عبارت است از «ظرفیت افراد، جوامع، مؤسسات، مشاغل و سیستمهای درون یک شهر برای بقا، سازگاری و رشد بدون توجه به نوع استرسهای مزمن و شوکهای حاد» |
100 شهر تاب آور (2016) |
(R) |
Source: Suliman et al., 2021.
همانطور که در جدول فوق نیز بهطور واضح مشخص است، هیچ تعریف جهانی و همهشمولی از شهر هوشمند وجود ندارد که از سوی چندین منبع، مورد اجماع قرار گرفته شده باشد؛ درواقع از تعاریف مطرح شده میتوان اینگونه برداشت کرد که فرایند یا مجموعهای از مراحل در این زمینه در نظر گرفته شده است که طی آن شهرها انعطافپذیرتر و قابل زندگی میشوند و بنابراین میتوانند سریعتر به چالشهای نوظهور پیش روی خود پاسخ دهند. علاوه بر موارد اشاره شده، میتوان این نکته را در نظر داشت که فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش عمدهای در بیشتر تعاریف شهر هوشمند ایفا میکند. مؤلفهها یا ابعاد کلیدی این تعاریف شهر هوشمند در این گزارش بهعنوان ICT/C، S (پایداری) و R (تابآوری) شناسایی میشوند که بهوضوح در آخرین ستون جدول 1 ارائه شدهاند.
جدول فوق تمام تعاریف بررسی شده برحسب ابعاد در نظر گرفته شده اعم از C، S یا R، بهگونهای که در ستون آخر جدول ارائه شده را تجزیه و تحلیل کرده است. تعریف ISO در جدول برجسته شده تا به مثابه نمونهای جهت فرایند استخراج اعمال شده برای همه تعاریف شهر هوشمند باشد. با دقت در جزئیات بیشتر، ابعاد شهر هوشمند در این تعریف به شرح زیر است: اول، این تعریف با بُعد پایداری (S) با بیان سه رکن آن شروع شده که بیان میدارد: «شهر هوشمند شهری است که سرعت بهبود نتایج اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی خود را بهطور چشمگیری افزایش میدهد». سپس بُعد تابآوری (R) با عنوان کردن این عبارت «... پاسخ به تغییراتی مانند تغییرات آبوهوایی، رشد سریع جمعیت و بیثباتی...» به این تعریف وارد شده است و درنهایت، بُعد اتصال و فناوری ارتباطات و اطلاعات (C) بهعنوان راهی برای دستیابی به پایداری و تابآوری با بیان این عبارت «... چگونه از دادهها، اطلاعات و فناوریهای جدید برای ارائه خدمات و کیفیت زندگی بهتر استفاده میکند...» نشان داده شده است.
نمودار
پایداری (S) |
هوشمندی |
اتصال و فناوری اطلاعات (C/ICT) |
تابآوری (R) |
مدل قابلیت و بلوغ (CMM) را که صنعت مهندسی نرمافزار (CMU/SEI 2010)[15] منتشر کرد، اولین مدل بلوغ معرفی شده در ادبیات این حوزه است. چارچوب CMM براساس مجموعهای از بهترین شیوههای صنعت نرمافزار توسعهیافته است. در ابتدا هدف از بهرهگیری از این مدل، پشتیبانی از پیشرفت، اثربخشی و کیفیت فرایندهای شرکتها بود. از آن زمان به بعد، مدلهای مختلف بلوغ در حوزههای مختلفی ازجمله شهر هوشمند طراحی شده است. مدلهای مبتنیبر بلوغ برای ارزیابی شهر هوشمند عبارتند از: الف) مدل بلوغ شهر هوشمند IDC (IDC SCMM؛ کلارک 2013)، ب) مدل بلوغ شهر هوشمند چشمانداز پایداری (SO SCMM؛ انجمن رهبری کسبوکار پایدار،[16] 2014) و ج) مدل بلوغ شهر هوشمند برزیل (Br-SCMM؛ آفونسو و همکاران 2015).
جدول 2. مقایسه مدلهای بلوغ شهر هوشمند
گویه |
IDC SCMM 2013 |
SO SCMM 2014 |
Br-SCMM 2015 |
ناحیه |
شرکت |
هند |
برزیل |
هدف |
ارزیابی وضعیت موجود شهر |
سنجش آمادگی یک شهر در برابر مجموعهای از اقدامات |
سنجش میزان هوشمند بودن یک شهر اندازهگیری و مقایسه سطوح مختلفی که یک شهر میتواند به آن برسد. |
گستره |
چارچوبی که برای شهرها، برای دولتهای محلی تعریف شده است. |
استفاده از مدل برای مناطق کلیدی منابع پیشنهادی توسط دولت هند |
مدلی که برای واقعیت شهرهای برزیل تعریف شده است. |
تمرکز |
توجه به روند اداره شهر و بهبود آن |
زیرساختهای اساسی شهرها و تابآوری شهری |
زیرساختهای اساسی شهر و شرایط اجتماعی |
تعداد حوزهها |
5 |
10 |
10 |
حوزه های ارزیابی شده |
هدف راهبردی (چشمانداز، مورد تجاری، رهبری)؛ فرهنگ (نوآوری، مشارکت شهروندان)؛ فرایند (مشارکت، حکومت)؛ فناوری (معماری، پذیرش)؛ دادهها (استفاده، دسترسی) |
حملونقل، تأمین آب، برنامهریزی فضایی، زباله جامد، محیط زیست، فاضلاب و آب و فاضلاب، طوفان و زهکشی، انرژی و برق، فناوری اطلاعات و ارتباطات و سیستمها، اطلاعات، اقتصاد و امور مالی |
آب، آموزش، انرژی، حکومت، مسکن، محیط زیست، بهداشت، امنیت، فناوری، حملونقل |
سطوح بلوغ |
موقتی؛ فرصتطلبانه؛ قابل تکرار؛ مدیریت شده؛ بهینهشده |
دسترسی؛ بهرهوری؛ رفتار ـ اخلاق؛ سیستمها؛ تمرکز |
ساده شده؛ مدیریت شده؛ کاربردی؛ اندازهگیری شده؛ تبدیل شده |
نقاط ضعف |
تعداد محدود و پوشش حوزه سه بُعد کلیدی شهر هوشمند شناسایی شده تحت پوشش قرار نگرفتند. توجه به روند دولتی شهرهای هوشمند |
بر زیرساختهای اساسی و شرایط اجتماعی شهرها تمرکز دارد. ازاینرو، سه بُعد کلیدی شهر هوشمند شناسایی شده پوشش داده نمیشوند. برای منطقه خاصی طراحی شده و برای سطوح بلوغ بالا قابل استفاده نیست. |
بر زیرساختهای اساسی شهرها و تابآوری شهری تمرکز میکند. ازاینرو، سه بُعد کلیدی شهر هوشمند شناسایی شده پوشش داده نمیشوند. برای منطقه خاصی طراحی شده و برای سطوح بلوغ بالا قابل استفاده نیست. |
Source: Suliman et al., 2021.
چند تفاوت بین مدلهای بلوغ شهر هوشمند بیان شده در جدول 2 ارائه شده است که تورینها و ماچادو (2017) در جدول فوق پنج نقطه ضعف را برای هر مدل شناسایی کردند: ۱. هیچیک از آنها تمام سه بُعد هوشمندی شناسایی شده را پوشش نمیدهد، ۲. هیچ مدل دامنه شهر هوشمند مشترکی در میان آنها وجود ندارد؛ زیرا هریک از آنها دامنههای شهر را متفاوت از بقیه ارزیابی میکنند، ۳. آنها برای سطوح بلوغ بالا قابل استفاده نیستند، ۴. آنها برای نواحی خاصی (بهعنوان مثال، برزیل یا هند) و براساس مدلهای خاص شهر هوشمند توسعه یافتهاند، ۵. آنها، برخلاف پیشرفتها، جهت ارزیابی خاص موقعیت کنونی طراحی شدهاند. جدول 3 نشان میدهد که با توجه به این ناهمگونی در ارزیابی شهرهای هوشمند، باید یک مدل بلوغ سازگار با مفهوم شهر هوشمند و همچنین ابعاد و حوزههای شهر هوشمند شناسایی شده پیشنهاد شود. (Suliman et al., 2021)
با توجه به ماهیت چند رشتهای و در حال تحول شهرها و جوامع و همچنین ایرادات سیستمهای رتبهبندی، سیستمهای مقیاسبندی اسمی[17] بهعنوان مناسبترین سیستمها معرفی شدهاند. هنگامی که این سیستمهای مقیاسبندی براساس سطوح بلوغ هستند ـ که توسط توصیفکنندههای[18] موجز شناسایی شده و براساس رابطه منطقی بین سطوح متوالی طبقهبندی میشوند (روگلینگر و پوپلبوس 2011) ـ مدل ارزیابی دارای مزایای متعددی نسبت به سایر سیستمهای مقیاسبندی است؛ بهطور مثال، برخلاف شاخصهای مبتنیبر عملکرد، مدلهای ارزیابی مبتنیبر بلوغ دارای ویژگیهای ذیل هستند:
۱. معیارهای کلی هستند که علیرغم پیشرفت فناوریها در زمانهای آینده نیز معتبرند ـ بنابراین، شاخصهای قدیمی و بلااستفاده در نظر گرفته نمیشوند. ۲. سطوح مقیاسبندی توصیفی،[19] که علیرغم تغییرات و تحولات آینده حوزههای شهر معتبر هستند. ۳. نتایج ارزیابی واضحتری ارائه میدهند که سرمایهگذاران آنها را ترجیح میدهند. ۴. سیستمهای معیار ـ هدف دارند ـ یعنی در حالی که سطح اولیه بلوغ معیاری را برای سیستم مقیاسبندی تعیین میکند، حد بالای بلوغ هدفی را برای سیاستگذاران و مدیران شهری مشخص میکند. ۵. به سادهسازی شناسایی شکافهای بلوغ میپردازند که به اولویتبندی سریع مدیریت شهری کمک میکند.
موضوع مهم دیگر در این زمینه ارزیابی مستمر برای هوشمندی شهرها در مورد تغییرات و ابتکارات انجام شده در این زمینه است. این مسئله میتواند به مدیریت شهری کمک کند تا خلأهای موجود را کشف و اهدافی را برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان شهر تعیین کنند. اگرچه، تمام مدلهای قبلی موجود برای ارزیابی شهرها و جوامع هوشمند با در نظر گرفتن تعاریف منحصربهفرد یا خاص آنها توسعه یافتهاند که طراحی مدلها و حوزههای ارزیابی آنها را شکل میدهند. بنابراین باید مدل ارزیابیای برای هر شهر و براساس ابعاد گسترده آن اتخاذ یا ایجاد شود.
بنابراین با توجه به مطالب بیان شده و فقدان رویکرد ارزیابی مورد قبول و قابل انطباق همگانی برای شهرهای هوشمند، ابتدا بایستی ابعاد کلیدی شهر هوشمند شناسایی و چارچوب ارزیابی مربوطه تدوین شود تا بتواند پیچیدگیهای شهر و جامعه هوشمند را در خود جای دهد؛ بهطور مثال این مدل ارزیابی میتواند زمینههای کلیدی بهبود رفاه کلی ساکنان شهر را شناسایی کند و علاوه بر این امر، به حل مؤثر چالشها، ساختن معیارهای داخلی و مقایسه آسان و نظارت و کنترل مداوم پیشرفت بهوجود آمده کمک کند تا جوامع بتوانند انعطافپذیر، هوشمند و پایدار شوند.
در این راستا گزارش تدوین شده ابتدا به معرفی چارچوب ارزیابی جدیدی مبتنیبر بلوغ برای شهرهای هوشمند با عنوان «مدل بلوغ مبتنیبر CSR یا (CSR-MM)» که ابعاد گوناگون کلیدی آن ازجمله اتصال، پایداری و انعطافپذیری را پوشش میدهد، میپردازد. هدف از آشنایی با مدل ارزیابی فوق کمک به سیاستگذاران، متخصصان، مدیران شهری و سایر دستگاههای اجرایی مرتبط در این زمینه در راستای اتخاذ تصمیمات و سیاستگذاری اثربخشتر است که این تصمیمات از طریق تعیین اهداف اولویتبندی شده، شناسایی شکافهای بلوغ و بهبود رفاه شهروندان بهصورت مستمر امکانپذیر میشود.
1-2. مدلهای ارزیابی شهر هوشمند مبتنیبر عملکرد
مدلهای ارزیابی مبتنیبر عملکرد، وضعیت یک سیستم را با اندازهگیری مقادیر شاخصها کمّیسازی میکنند که معمولاً ترتیبی/فاصلهای بدون معیار مطلق هستند. بر این اساس، اکثر مدلهای ارزیابی شهر هوشمند به مثابه مدلهای مبتنیبر عملکرد شناسایی شدند. با توجه به مطالعات انجامپذیرفته مدلهای فوق شامل مدلهای پیشنهادی گیفینگر (2007)، چورابی و همکاران (2012)، نیروتی و همکاران (2014)، ISO37120 (2014) و ISO37120 (2018) میشود. از آنجایی که بیشترین استناد در پژوهشهای انجام شده در این زمینه به این مدلهاست، جهت بررسی در گزارش انتخاب شدهاند.
براساس مدل گیفینگر و همکاران (2007)، دانشگاه وین مطالعه رتبهبندی شهرهای هوشمند اروپا را توسعه داد که بهطور گسترده در پژوهشها و مطالعات در این زمینه مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و کاربردیترین مدل شهر هوشمند در ادبیات موجود است. این مدل بهعنوان اولین مدل جامع جهت ارزیابی شهرهای هوشمند در نظر گرفته میشود و از 6 بُعد متمایز شامل محیط زیست، زندگی، تحرک، حکومت، اقتصاد و مردم تشکیل شده است. همچنین این مدل دارای 74 شاخص برای مقایسه شهرها و ارزیابی میزان توسعه آنها در جهت مطلوب است. با وجود این، مدل فوق در مورد ارزیابی بُعد اتصال از نظر شاخصها بسیار محدود است و علاوه بر این مطلب، بیشتر شاخصهای پیشنهادی آن همبسته هستند و تعداد قابل توجهی از شاخصها (35%) فقط در سطح ملی قابل اجرا هستند (دی سانتیس و همکاران، 2014). شایان ذکر است که این مدل عامل تابآوری را دربر نمیگیرد و ظرفیت شهر برای انطباق با حفظ سطح رفاه را اندازهگیری نمیکند. بهطور مثال این مدل دسترسی به یک سرویس یا یک سیستم را اندازهگیری میکند، اما ظرفیت اضافی مورد نیاز برای عملکرد سیستم را در صورت افزایش تعداد کاربران/افراد، در نظر نگرفته است و انعطافپذیری شهر هوشمند را در انطباق با تغییراتی که برای حفظ سطوح رفاه در بلندمدت برای هر عملکرد حیاتی و ضروری هستند، مدنظر ندارد.
چورابی و همکاران (2012)، نیز جهت پیشبینی ابتکارات شهر هوشمند، مدل شهر هوشمند را معرفی و هشت خوشه را شناسایی کردند که بیانگر گروههایی از عوامل مورد استفاده در ارزیابی حوزههای شهر هوشمند است. این دسته از عوامل عبارتند از: 1. فناوری، 2. حکومت، 3. مدیریت و سازمان، 4. مردم و جوامع، 5. زیرساختها، 6. سیاست، 7. محیط طبیعی، 8. اقتصاد. مدل شهر هوشمند پیشنهادی، مفهومی است و پیشنهاد معیارهای هر خوشه را دربر نمیگیرد و همچنین سیستم امتیازدهی و مرجع ارائه نمیدهد. این مدل تنها برای ارائه ایدهای در مورد روشهای پیشبینی یک شهر هوشمند و ابتکارات طراحی آن توسعه یافته است. بُعد تابآوری نیز در این مدل نادیده گرفته شده است.
در این زمینه پژوهش دیگری که حائز اهمیت است پژوهش ابتکارات شهر هوشمند توسط نیروتی و همکاران (2014) است که مدلی برای شهر هوشمند معرفی کردند که از 22 زیردامنه در حوزه سخت و نرم تشکیل شده است. در میان حوزههای سخت، مهمترین عوامل ساختمانهای اداری و مسکونی، منابع طبیعی، شبکههای انرژی، مدیریت پسماند، محیط زیست، مدیریت انرژی و آب، تحرک و جابهجایی، حملونقل و تدارکات است. حوزههای نرم حوزههایی مانند فرهنگ، آموزش و سیاستهایی را پوشش میدهند که نوآوری، شمول اجتماعی، کارآفرینی و ارتباط بین شهروندان و مدیریت محلی را تقویت میکنند. این مطالعه تمام 22 حوزه را برای 70 شهر در سراسر جهان ارزیابی و یک شاخص پوشش (CI) برای هر شهر معرفی کرد. این شاخص تعداد دامنههایی را مدنظر قرار میدهد که تحت پوشش بهترین شیوههای شهر هوشمند است. با این حال، مقادیر اختصاص داده شده CI براساس معیارهای صرفاً عینی نیست. نتایج این مطالعه بیانگر این نکته است که هیچ تعریف منحصربهفردی و نیز روش ارزیابی شهر هوشمند که در سطح جهانی پذیرفته شده باشد در حال حاضر وجود ندارد.
شاخصهای ISO برای خدمات شهری و کیفیت زندگی شهری (ISO37120 2014) کاربردیترین و محبوبترین ابزار ارزیابی شهرهای هوشمند موجود است. این مدل از 17 موضوع شامل آموزش، انرژی، اقتصاد، محیط زیست، زباله جامد، مخابرات و نوآوری، تفریح، ایمنی، سرپناه، حاکمیت، بهداشت، مالی، آتشسوزی و واکنش اضطراری، فاضلاب، حملونقل و آب تشکیل شده است. در سال 2018، چارچوب ISO دو موضوع دیگر در مورد ورزش و فرهنگ، کشاورزی شهری/ محلی و امنیت غذایی اضافه کرده است (ISO37120, 2014). با توجه به جامع بودن موارد فوق، جنبه تابآوری شهر هوشمند در برابر شوکها و تغییرات آتی در این مدل در نظر گرفته نمیشود و نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در خدمات شهری بهطور کامل مورد ارزیابی قرار نمیگیرد. علاوه بر موارد اشاره شده، این چارچوب سیستم مقیاسبندی یا معیاری جهت هریک از این موضوعات ارائه نمیکند که بتواند به تعیین اهداف برای مدیران شهری کمک کند.
درنتیجه میتوان بیان کرد که همه این مدلهای ارزیابی شهر هوشمند مبتنیبر عملکرد که مورد بررسی قرار گرفتند شامل سیستمهای مقیاسبندی برای رتبهبندی براساس عملکرد حوزهها میباشند. با وجود این، چنین مدلهایی دارای برخی مشکلات ذاتی مانند روابط متقابل پیچیده و علت و معلولی هستند که نادیده گرفته شده است و توجه عموم عمدتاً بر رتبهبندی نهایی بدون در نظر گرفتن جنبههای روششناختی متمرکز است. علاوه بر این، از آنجایی که رتبهبندیها رقابت بین شهرها را تقویت میکنند، این امر ممکن است پیامدهای منفی مانند مشکلات ساختاری و فضایی، مقرراتزدایی، خطر توسعه شهر از نظر اجتماعی قابل قبول و غیره را دربر داشته باشد. (گیفینگر، 2007)
2-2. چارچوب بلوغ شهر هوشمند اتحادیه بینالمللی مخابرات
اتحادیه بینالمللی مخابرات با تکیه بر استاندارد ایزو ۳۷۱۵۳ سال ۲۰۱۷ با عنوان «زیرساختهای جوامع هوشمند ـ مدل بلوغ جهت تخمین و بهبود»،[20] چارچوب بلوغ شهر هوشمند را توسعه داده است. در مقدمه استاندارد ایزو ۳۷۱۵۳ ذکر شده این استاندارد جهت تحقق اهداف سند ۲۰۳۰ توسعه یافته است. بنابراین، این مدل فقط تا آنجایی قابل استفاده است که سازگار با الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باشد و هر قسمت از این مدل که سازگار با این الگو نیست قابل استفاده نیست. سازگاری بعضی از اهداف سند ۲۰۳۰ با شرع محل تأمل است. اما بومیسازی و توانایی بهرهگیری از تجارب بینالمللی لازمهاش مفاهمه استانداردها در عین تقید به شرع است. طبق استاندارد ایزو ۳۷۱۵۳ پایداری بهمعنای وضعیت یک نظام جهانی از نظر محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی است که در آن نیازهای حال حاضر بدون مصالحه در مورد توانایی نسلهای آینده در تأمین نیازهایشان برآورده میشود.. براساس استاندارد ایزو ۳۷۱۵۳ سه جنبه محیط زیست، اجتماع و اقتصادی سه بُعد پایداری مفهومسازی شدهاند. تعداد مراحل بلوغ نیز در استاندارد ایزو ۳۷۱۵۳ در پنج مرحله بیان شده و از این نظر اتحادیه بینالمللی مخابرات سطوح بلوغ را در پنج مرحله تدوین کرده است.
با تکیه بر استاندارد ایزو ۳۷۱۵۳ اتحادیه بینالمللی مخابرات نیز پایداری یک شهر هوشمند را از سه جنبه تعریف کرده است: ۱. توانایی اقتصادی آن در تولید درآمد و اشتغال برای معاش شهروندان، ۲. تضمین عدالت در عرضه رفاه اجتماعی (ایمنی، سلامت، آموزش و از این قبیل) به شهروندان فارغ از سطح درآمد و نژاد و جنسیت، ۳. حفاظت از محیط زیست فعلی و کیفیت و توانایی بازتولید منابع طبیعی که درنهایت حکمرانی شهری که بهمعنای حفظ شرایط اجتماعی پایداری، مردمسالاری، مشارکت و عدالت است را محقق خواهد کرد.
شهر هوشمند پایدار، شهری نوآورانه است که از فناوری اطلاعات و ارتباطات و دیگر ابزارها برای بهبود کیفیت زندگی، بهینگی عملیاتهای شهری، خدمات و رقابتی بودن[21] استفاده میکند، در حالی که اطمینان حاصل میکند که شهر قادر به تأمین نیازهای حال حاضر و نسلهای آینده در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی خواهد بود.
3-2. هدف از ایجاد مدل بلوغ شهر هوشمند پایدار
هدف این مدل بلوغ این است که به شهرها و همه ذینفعان مرتبط کمک کنند که از مدل بلوغ برای توسعه زبان واحدی در جهت بهبود تعاملات درون و برونشهری استفاده کنند. بدین ترتیب میتوان راهبردهای توسعه شهری را توسعه و استفاده از فناوریهای جدید و نوظهور را تشویق و ارتقا داد. بعضی از اهداف مدل بلوغ شهر هوشمند پایدار به شرح زیر است:
گرچه اتحادیه بینالمللی مخابرات روششناسی تشریحی را برای تخمین بلوغ شهرها پیشنهاد نداده و هر شهری باید با توجه به شرایط خود، روششناسی تشریحی تخمین بلوغ را ترسیم کند. اما اطلاع از رئوس این روششناسی میتواند به نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در ارزیابی برنامههای شهری هوشمند کمک کند. بنابراین در بخش بعدی ابتدا ابعاد سهگانه بلوغ شهر هوشمند معرفی و سپس سطوح پنجگانه بلوغ شهر هوشمند پایدار تشریح میشود:
1-3-2. ابعاد سهگانه بلوغ شهر هوشمند پایدار
ابعاد سهگانه بلوغ شهر هوشمند پایدار شامل سه جنبه اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی است که در ذیل هرکدام از این جنبهها به تفصیل مورد بررسی قرار میگیرند.
1-1-3-2. بلوغ از جنبه اقتصادی
این بخش برای این منظور استفاده میشود که ارزیابی شود که شهر هوشمند پایدار چگونه اقتصاد محلی را شکوفا میکند و اشتغال را برای معیشت شهروندان بهبود میبخشد. بُعد اقتصادی میتواند شامل و نه محدود به این موارد شود:
2-1-3-2. بلوغ از جنبه زیستمحیطی
این بُعد برای ارزیابی این موضوع بهکار میرود که شهر هوشمند پایدار چگونه از منابع طبیعی فعلی و همینطور کیفیت و قابلیت بازتولید آنها در سالهای آینده حفاظت میکند. جنبه محیط زیستی میتواند شامل و نه محدود به این بحثها شود:
3-1-3-2. بلوغ از جنبه اجتماعی
این جنبه نیز در ارزیابی این امر که شهر هوشمند پایدار چگونه رفاه (ایمنی، سلامت، آموزش و مانند آن) شهروندان را تضمین میکند و خدمات مرتبط با آن چگونه میتواند بهرغم تفاوت در زمینههایی همچون سابقه، نژاد و جنسیت خدمات مرتبط که بهصورت عادلانه در اختیار شهروندان قرار خواهد گرفت، کاربرد دارد. جنبه اجتماعی میتواند شامل و نه محدود به این موارد شود:
2-3-2. سطوح پنجگانه بلوغ
سطوح بلوغ در این مدل شامل پنج سطح است که به بیان اهداف هرکدام از این سطوح و ویژگیهای آنها در این بخش از گزارش پرداخته شده است.
الف) سطح اول بلوغ
در این سطح هدف اصلی که شهر باید محقق کند این است که یک راهبرد شهر هوشمند پایدار بههمراه برنامه مرتبط با آن داشته باشد. هنگامی که تصمیمگیران محلی شهر یک چشمانداز و هدف کلی تعیین کنند، نقشه راه روشن یا برنامه راهبردی برای تسهیل مسیر توسعه شهر هوشمند توانمند شده با فناوری اطلاعات و ارتباطات فراهم میشود. حکمرانی کلی نیز باید اعمال شود که توسعه شهر هوشمند را مدیریت کند. دستاوردهای این مرحله شامل و نه محدود به این موارد میشود:
ب) سطح دوم بلوغ
اهداف شهری که در این سطح باید حاصل شود این است که ابتکارات شهر هوشمند پایدار با راهبرد شهر هوشمند پایدار همراستا شود، بهطور نمونه زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات از عملیاتها و فعالیتهای توسعه شهر هوشمند پایدار پشتیبانی کند. دستاوردهای این سطح شامل و نه محدود به این موارد میشوند:
ج) سطح سوم بلوغ
اهدافی که شهر باید در این سطح محقق کند این است که برخی ابتکارات مشخص پیادهسازی شده باشند، خدمات شهر هوشمند پایدار مبتنیبر زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات پیادهسازی شده باشند. بهطور نمونه مراکز خدمات عمومی محلیِ، برنامههای کاربردی تلفن همراه و درگاههای وب راهاندازی شده باشند. دستاوردهای این مرحله شامل و نه محدود به این موارد میشود:
د) سطح چهارم بلوغ
هدفی که شهر در این سطح باید محقق کند تضمین یکپارچگی دادهها و سامانهها در عرضه خدمات شهری است. فناوریهایی همچون اینترنت اشیا، رایانش ابری، هوش مصنوعی و دیگر فناوریهای پیشرفته ممکن است برای بهبود کیفیت و تعاملپذیری خدمات استفاده شود. دستاوردهای این سطح شامل و نه محدود به این موارد میشود:
هـ) سطح پنجم بلوغ
هدفی که در این سطح لازم است محقق شود بهبود مستمر شهر هوشمند پایدار است. هرکدام از خدمات شهر بازرسی میشوند تا شیوههای عرضه ارزش بیشتر به شهروندان در عین کاهش هزینه عملیاتی مشخص شود. انتظار میرود که هماهنگی میان سامانهها، دادهها، خدمات نوآورانه و برنامههای کاربردی بهصورت مستمر خلق ارزش و رضایت شهروندان را بهبود دهند. بهبود بهینگی و اثربخشی مدیریت شهری برای تداوم بهبود رسیدن به چشمانداز شهر هوشمند پایدار انجام خواهد شد. دستاوردهای این سطح شامل و نه محدود به موارد زیر میشود:
جمعبندی و پیشنهادها
شهر هوشمند چارچوبی است که عمدتاً از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات (ICT) برای توسعه، گسترش و ترویج شیوههای توسعه پایدار و با هدف رفع چالشهای رو به رشد شهرنشینی، ایجاد شده است. لذا شهر هوشمند در این عرصه موضوعیت یافته و با توجه به اینکه مفهومی پویا بوده و شاخصهای آن همواره در حال تکامل است؛ باید مورد عنایت ویژه سیاستگذاران و برنامهریزان قرار گیرد. درواقع با افزایش سطح توقعات و پدیدار شدن نیازهای جدید، تنها راهبرد، هوشمندسازی است که با کمک تکنولوژیهای جدید میتواند شهرها را روزآمدسازی کند. شهر هوشمند یک رویکرد آیندهنگرانه برای کاهش موانع ناشی از افزایش روزافزون جمعیت و شهرنشینی سریع است که به نفع دولتها و همچنین توده مردم است.
همانگونه که بیان شد چالشهای شهری با توجه به عوامل مختلف اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی از یک شهر به شهر دیگر متفاوت است و از سویی فناوریهای جدید توانشهای مشترک دارند و مسائل مشترک نیز میان شهرها وجود دارند که استفاده از تجربیات ابتکارات هوشمند شهری را به امری سودمند مبدل کرده است. ازاینرو مفهوم بلوغ شهر هوشمند برای این ایجاد شده که به هدفگذاریها و برنامهریزیهای شهر هوشمند چارچوبی بدهد که علاوه بر تمرکز بر مشکلات منطقهای از تجربیات جهانی نیز بهره گرفته شود و امکان همکاری میان شهرها را افزایش دهد. شهر هوشمند پایدار، شهری نوآورانه است که از فناوری اطلاعات و ارتباطات و دیگر ابزارها برای بهبود کیفیت زندگی، بهینگی عملیاتهای شهری، خدمات و رقابتی بودن استفاده میکند، در حالی که اطمینان حاصل میکند که شهر قادر به تأمین نیازهای حال حاضر و نسلهای آینده در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی خواهد بود.
ازاینرو با توجه به ضرورت حرکت در مسیر هوشمندسازی شهرها، سازمان شهرداریها و دهیاریها در وزارت کشور ملزم است در اجرای وظایف قانونی خود چارچوب بلوغ شهر هوشمند بومی را نیز بهویژه برای شهرهای کوچک تدوین کند. لذا در جایگاه نظارتی مجلس شورای اسلامی میتواند اجرای ماده (62) قانون شهرداریها مصوب ۱۳۳۴ را برای مطالبه تدوین و ابلاغ چارچوب مدل بلوغ شهر هوشمند بومی به شهرداریها از وزارت کشور مطالبه کند.
۱. پوراحمد، احمد، زیاری، کرامتاله، حاتمی نژاد، حسین، و پشاهآبادی، شهرام پارسا. مفهوم و ویژگیهای شهر هوشمند، باغ نظر، سال پانزدهم/ ش58، /فروردین 1397.
https://www.sid.ir/paper/125472/fa#downloadbottom