نویسندگان
چکیده
فرهنگ و طبیعت دو مقوله در هم تنیده ای هستند که نمی توان زیست آنها را از یکدیگر مستقل در نظر گرفت. شرایط طبیعی در شکل گیری و نمو فرهنگ نقش آفرین است و فرهنگ در چگونگی به کارگیری و معناآفرینی از طبیعت اثرگذار است. همچنین یکی از مهم ترین کارکردهای طبیعت، امکان استفاده نمادین از جنبه های میراثی آن برای ایجاد وحدت و همبستگی ملی است. بنابراین آنچه را به عنوان میراث شناخته می شود بایستی در دو نوع میراث طبیعی و فرهنگی دسته بندی کرد. بررسی قوانین موجود در کشور نشان می دهد که میراث فرهنگی پشتوانه های قانونی بسیار غنی دارد و عموماً هر زمان صحبت از میراث است، میراث فرهنگی در نظر گرفته می شود. درحالی که میراث طبیعی به عنوان مکمل دیگر میراث فرهنگی مطرح است که غیر از قانون الحاق ایران به کنوانسیون حمایت میراث فرهنگی و طبیعی جهان مصوب 1353، هیچ پشتوانه قانونی ندارد. این در حالی است که برخی از آثار طبیعی کشور مثل کوه دماوند یا چشمه معدنی باداب سورت از دهه 80 شمسی در فهرست آثار ملی و آثاری مثل جنگل های هیرکانی یا دشت لوت از دهه 90 شمسی در فهرست آثار میراث طبیعی یونسکو ثبت شده است. این امری بدیهی است که با ثبت هر اثر در فهرستی ارزشمند، گرایش گردشگران و بازدیدکنندگان برای مشاهده آن بیشتر می شود. این به معنای در پیشخوان قرار دادن اثر و بالا رفتن احتمال تخریب یا اقدام های مجرمانه حول آن است. ازاین رو لزوم جرم انگاری و حمایت از این میراث روز به روز بیشتر از قبل محسوس می شود. این گزارش با بررسی جرم انگاری های حوزه میراث فرهنگی و قوانین حوزه محیط زیست، تلاش دارد لزوم جرم انگاری و تعیین کیفر برای جرائم علیه میراث طبیعی را ارائه دهد.