نویسنده
چکیده
تاکنون مسائل آب به طور سنتی داخل بخش و محدود به موضوعات فنی تفسیر و مدیریت شده اند. اما علاوه بر فعل و انفعالات درون بخش آب که حیطه کار مهندسان و متخصصان هیدرولوژی و هیدرولیک است، مؤلفه های دیـگـری نیز وجــود دارند کـه از حوزه فیزیک آب خــارج است و به انواع رفتارهای انسانی مربوط می شوند. این مؤلفه ها نسبت به مؤلفه های فنی، نقش تأثیرگذارتر بر و تأثیرپذیرتری از منابع آب دارند. از این رو به جای تمرکز بر چرخه هیدرولوژی باید بر چرخه هیدرولوژی - اجتماعی متمرکز شد تا بتوان تأثیرگذاری/تأثیرپذیری عوامل انسانی را بر/از منابع آب درک کرد. به رغم اهمیت چرخه هیدرولوژی - اجتماعی، مؤلفه های انسانی آن در سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های منابع آب مغفول مانده اند و به همین دلیل معضلاتی در بخش آب وجود دارد که ریشه آنها نه در فیزیک آب بلکه در مؤلفه های رفتاری انواع کنشگران و تصمیم گیران است. آن بخش از مسئله آب که به بعد فیزیکی آن بازمی گردد تحت تأثیر عوامل اقلیمی است، اما از سوی دیگر عوامل اقلیمی به نوبه خود دسته ای از عواملی است که بر نحوه شکل گیری تقاضا نیز مؤثر است. براساس الگوی شکل گرفته تقاضا، مسئله تخصیص منابع آب و مسائل مترتب بر آن شکل می گیرند. این موارد در محدوده مدیریت عرضه منابع آب قرار می گیرند. اما در مقابل مدیریت عرضه، سمت دیگر در حوزه مدیریت تقاضا قرار دارد که به عوامل مربوط به شکل گیری تقاضای آب با منشأ اجتماعی و براساس مؤلفه های فردی و جمعی مربوط می شود و از نیروهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و غیره تأثیر می گیرد (شکل 1).